Wednesday, January 13, 2010

حجازی: لازم نیست فیلم تلویزیونی ندا را ببینم، چون خودم آنجا بودم


حسین قویمی
اخیرا و در پی پخش فیلمی از تلویزویون دولتی ایران که بر اساس آن قتل ندا آقاسلطان «نمایشی» عنوان شده است، آرش حجازی، دکتری که به کمک دختر ۲۶ ساله می شتابد نامه ای سرگشاده به رئیس قوه قضاییه نوشته است.

وی در بخشی از نامه خود به آیت الله لاریجانی می نویسد: «چهار روز تمام در تهران خون جگر خوردم و روز ۳ تیر ۱۳۸۸ از ایران خارج شدم تا برای ادامه تحصیل و نوشتن رساله ام به انگلستان برگردم. تصویر لحظه مرگ این دختر جهان را زیر پا گذاشت و دل میلیون ها انسان را به درد آورد. همزمان خبرگزاری فارس اعلام کرد که ندا زنده و در یونان است. آقای ضرغامی، رئیس صدا و سیما گفتند فیلم تقلبی است. کیهان گفت که خبرنگار بی بی سی عده ای را اجیر کرده که او را بکشند تا از او فیلم بگیرند. سفیر ایران در مکزیک اعلام کرد که سازمان سیا مسئول قتل نداست. بعد خبرگزاری فارس اعلام کرد منافقین او را کشته اند.و در تمام این مدت، فوران خون جوشان از دهان ندا از جلوی چشمان من دور نمی شد.»

در پایان این نامه، دکتر حجازی می نویسد: «شما می دانید که مردم هرگز هیچ یک از این دروغ ها را باور نکرده اند و باور نخواهند کرد و این دروغ ها نه تنها هیچ تأثیری در فروکش کردن اعتراض ها ندارد، که بر لهیب خشم مظلومان می افزاید.»

به بهانه این فیلم و نامه دکتر حجازی گفت و گویی با او انجام داده ایم. وی که خود توسط حکومت ایران متهم شده است که در قتل ندا آقا سلطان دست داشته است در مورد خروجش از ایران می گوید:

من قرار نداشتم که از ایران خارج شوم. همانطورکه همه دیگر الان می دانند من مشغول تحصیل بودم در انگلستان و برای تعطیلاتم آمده بودم تهران که در مدت تعطیلاتم بتوانم به یک سری کارهایی بپردازم. از جمله باید اثاث کشی می کردم، اجاره محل سکونت قبلی ما تمام شده بود، باید اثاث مان را منتقل می کردیم به محل جدیدی که اجاره کرده بودیم و همچنین یک سری مسائل کاری بود که باید به آنها رسیدگی می کردم. یک سری قراردادهایی بود که باید به آنها پرداخته می شد. این انجام شد ولی در نظر داشتم که چند روز بیشتر بمانم تهران. ولی بعد از آن ماجراهایی که در تهران در آن هفته پیش آمد و بعد از ماجرای ندا، به این نتیجه رسیدم که هرچه سریعتر از ایران خارج شوم بهتر است به خاطر این که هم نگران بودم، خانواده ام در انگلستان بودند و نگران من بودند و مدام از من می خواستند که زودتر برگردم. من هم بلیطم را جلو انداختم و زودتر حرکت کردم به سمت انگلیس.

آقای حجازی در نامه تان به این موضوع اشاره کردید که به چه علت در لندن تصمیم گرفتید واقعیتی را که شاهدش بودید، فاش کنید. چه شد که در لندن این تصمیم را گرفتید؟

من در آن نامه، اگر شنوندگان شما بخوانند، مفصل توضیح داده ام. ولی نکته مهم این بود که چهار روز از مرگ ندا می گذشت. آن فیلم در تمام دنیا پخش شده بود و واکنش های مختلفی در افکار عمومی ایجاد کرده بود. من به شدت متاثر بودم به خاطر ماجرایی که از سر گذرانده بودم و آن صحنه ای که دیده بودم و به خاطر آن بی عدالتی که در مرگ ندا دیده بودم، ولی مطمئن بودم که بعد از اینکه این فیلم این طور وسعت دارد، نیروی انتظامی ایران، قوه قضائیه ایران یا دولت ایران اقدام لازم را خواهند کرد تا مجرمان را مجازات کنند.

منتها بلافاصله در طول آن چند روز مشاهده کردم که اول به تکذیب پرداختند و گفتند اصلاً این فیلم تقلبی است و بعد گفتند که خبرنگار بی بی سی مقیم تهران باعث قتل این خانم بوده. بعد سفیر ایران در مکزیک گفت که نه سی آی ای باعث این قتل بوده و خبرگزاری های وابسته به دولت گفتند که منافقین یا مجاهدین مسئول قتل ایشان بودند. همه چیز گفته شد جز این که بگویند اقدام می کنیم و به هرحال نیروهای خودسری در بسیج (حالا اگر خودسر بوده باشند و اگر نبوده باشند) آمران این قضیه را پیگیری می کنیم و مجازات می کنیم. هیچ اشاره ای به این نشد. در اینجا بود که به خصوص وقتی من وارد انگلستان شدم... ایران سانسور شدید خبری اصلاً اجازه نمی داد که به خبری دسترسی داشته باشیم در آن چند روزی که در تهران بودم... وقتی من از ایران خارج شدم و خبرها را خواندم و متوجه شدم که وسعت دروغ تا چه حدی است. در آنجا بود که به این نتیجه رسیدم که به عنوان شاهد ماجرا واقعیت را آنطور که خود دیده بودم ذکر کنم. تصورم هم این بود که وقتی یک شاهد زنده می آید راجع به این قضیه صحبت می کند، مقام های مسئول واکنش لازم را در مقابل آن نشان خواهند داد که متاسفانه ندادند.

آقای دکتر حجازی، درست در زمانی که ندا آقاسلطان دقایقی پس از اصابت گلوله به سینه اش جان باخت، اگر ممکن است توضیح بدهید چه شد و شما چه کردید؟ این سئوال را به این خاطر مطرح می کنم که این موضوع روشن تر شود. چون همانطور که می دانید در یک برنامه تلویزیونی ادعا شده که شما و معلم موسیقی ندا در اتومبیلی بودید که به سوی بیمارستان می رفته و ندا در اتومبیل کشته شده است.

در مورد آن فیلم من نکته ای را بگویم. اول که آن فیلم پخش شد من خیلی ناراحت شدم، از نظر این که چطور ممکن است یک ارگان رسمی و یک رسانه رسمی بیاید چنین کاری کند و به چنین شکل سخیفی بخواهد چنین ادعای کذب و بی پایه و اساسی را مطرح کند. منتها متوجه شدم که این فیلم توسط شخصی ساخته شده به صورت شخصی و رسانه ما هم به صورت کاملاً غیرمسئولانه ای و بدون تحقیق کافی این فیلم را منعکس کرده و منتشر کرده که بسیار غیرمسئولانه است و حتی جا برای مراجعه به مراجع قضائی را باز می گذارد. منتها در مورد این نکته من اصلاً به آن فیلم کاری ندارم. برای اینکه من آن فیلم را لازم نیست ببینم برای اینکه خود من حاضر بودم در آن صحنه و دقیقاً مشاهدات خودم را می گویم.

ندا بعد از این که در فاصله کمی بدنش از خون تخلیه شد و فوت کرد، من بلند شدم و به معلم موسیقی ندا که در آن موقع فکر می کردم پدر ایشان است، (خیلی متاثر بودند و فریاد می زدند) گفتم که دیر شده و دیگر کاری نمی شود کرد و تمام شده. ایشان باور نمی کردند. در همان لحظه یک اتومبیل پژوی ۲۰۶ آمد و مردم نگهش داشتند. فردی از ماشین پیاده شد و وقتی بدن آغشته به خون ندا را دید، پیشنهاد کرد که کمک کند او را به بیمارستان حمل کنند. مردم کمک کردند و ندا را در ماشین گذاشتند و به همراه معلم موسیقی ایشان دور شد. بعد از این که این ماشین دور شد، متوجه شدم که مردم فردی را گرفته اند و دارند به سمت جایی که ما بودیم می آورند، که پیراهنش را هم از تنش در آورده بودند و فریاد می زدند بسیجی است و آن شخص هم فریاد می زد که نمی خواستم بکشمش. این عین ماجرایی است که من بارها و بارها گفته ام.

حجازی: لازم نیست فیلم تلویزیونی ندا را ببینم، چون خودم آنجا بودم


حسین قویمی
اخیرا و در پی پخش فیلمی از تلویزویون دولتی ایران که بر اساس آن قتل ندا آقاسلطان «نمایشی» عنوان شده است، آرش حجازی، دکتری که به کمک دختر ۲۶ ساله می شتابد نامه ای سرگشاده به رئیس قوه قضاییه نوشته است.

وی در بخشی از نامه خود به آیت الله لاریجانی می نویسد: «چهار روز تمام در تهران خون جگر خوردم و روز ۳ تیر ۱۳۸۸ از ایران خارج شدم تا برای ادامه تحصیل و نوشتن رساله ام به انگلستان برگردم. تصویر لحظه مرگ این دختر جهان را زیر پا گذاشت و دل میلیون ها انسان را به درد آورد. همزمان خبرگزاری فارس اعلام کرد که ندا زنده و در یونان است. آقای ضرغامی، رئیس صدا و سیما گفتند فیلم تقلبی است. کیهان گفت که خبرنگار بی بی سی عده ای را اجیر کرده که او را بکشند تا از او فیلم بگیرند. سفیر ایران در مکزیک اعلام کرد که سازمان سیا مسئول قتل نداست. بعد خبرگزاری فارس اعلام کرد منافقین او را کشته اند.و در تمام این مدت، فوران خون جوشان از دهان ندا از جلوی چشمان من دور نمی شد.»

در پایان این نامه، دکتر حجازی می نویسد: «شما می دانید که مردم هرگز هیچ یک از این دروغ ها را باور نکرده اند و باور نخواهند کرد و این دروغ ها نه تنها هیچ تأثیری در فروکش کردن اعتراض ها ندارد، که بر لهیب خشم مظلومان می افزاید.»

به بهانه این فیلم و نامه دکتر حجازی گفت و گویی با او انجام داده ایم. وی که خود توسط حکومت ایران متهم شده است که در قتل ندا آقا سلطان دست داشته است در مورد خروجش از ایران می گوید:

من قرار نداشتم که از ایران خارج شوم. همانطورکه همه دیگر الان می دانند من مشغول تحصیل بودم در انگلستان و برای تعطیلاتم آمده بودم تهران که در مدت تعطیلاتم بتوانم به یک سری کارهایی بپردازم. از جمله باید اثاث کشی می کردم، اجاره محل سکونت قبلی ما تمام شده بود، باید اثاث مان را منتقل می کردیم به محل جدیدی که اجاره کرده بودیم و همچنین یک سری مسائل کاری بود که باید به آنها رسیدگی می کردم. یک سری قراردادهایی بود که باید به آنها پرداخته می شد. این انجام شد ولی در نظر داشتم که چند روز بیشتر بمانم تهران. ولی بعد از آن ماجراهایی که در تهران در آن هفته پیش آمد و بعد از ماجرای ندا، به این نتیجه رسیدم که هرچه سریعتر از ایران خارج شوم بهتر است به خاطر این که هم نگران بودم، خانواده ام در انگلستان بودند و نگران من بودند و مدام از من می خواستند که زودتر برگردم. من هم بلیطم را جلو انداختم و زودتر حرکت کردم به سمت انگلیس.

آقای حجازی در نامه تان به این موضوع اشاره کردید که به چه علت در لندن تصمیم گرفتید واقعیتی را که شاهدش بودید، فاش کنید. چه شد که در لندن این تصمیم را گرفتید؟

من در آن نامه، اگر شنوندگان شما بخوانند، مفصل توضیح داده ام. ولی نکته مهم این بود که چهار روز از مرگ ندا می گذشت. آن فیلم در تمام دنیا پخش شده بود و واکنش های مختلفی در افکار عمومی ایجاد کرده بود. من به شدت متاثر بودم به خاطر ماجرایی که از سر گذرانده بودم و آن صحنه ای که دیده بودم و به خاطر آن بی عدالتی که در مرگ ندا دیده بودم، ولی مطمئن بودم که بعد از اینکه این فیلم این طور وسعت دارد، نیروی انتظامی ایران، قوه قضائیه ایران یا دولت ایران اقدام لازم را خواهند کرد تا مجرمان را مجازات کنند.

منتها بلافاصله در طول آن چند روز مشاهده کردم که اول به تکذیب پرداختند و گفتند اصلاً این فیلم تقلبی است و بعد گفتند که خبرنگار بی بی سی مقیم تهران باعث قتل این خانم بوده. بعد سفیر ایران در مکزیک گفت که نه سی آی ای باعث این قتل بوده و خبرگزاری های وابسته به دولت گفتند که منافقین یا مجاهدین مسئول قتل ایشان بودند. همه چیز گفته شد جز این که بگویند اقدام می کنیم و به هرحال نیروهای خودسری در بسیج (حالا اگر خودسر بوده باشند و اگر نبوده باشند) آمران این قضیه را پیگیری می کنیم و مجازات می کنیم. هیچ اشاره ای به این نشد. در اینجا بود که به خصوص وقتی من وارد انگلستان شدم... ایران سانسور شدید خبری اصلاً اجازه نمی داد که به خبری دسترسی داشته باشیم در آن چند روزی که در تهران بودم... وقتی من از ایران خارج شدم و خبرها را خواندم و متوجه شدم که وسعت دروغ تا چه حدی است. در آنجا بود که به این نتیجه رسیدم که به عنوان شاهد ماجرا واقعیت را آنطور که خود دیده بودم ذکر کنم. تصورم هم این بود که وقتی یک شاهد زنده می آید راجع به این قضیه صحبت می کند، مقام های مسئول واکنش لازم را در مقابل آن نشان خواهند داد که متاسفانه ندادند.

آقای دکتر حجازی، درست در زمانی که ندا آقاسلطان دقایقی پس از اصابت گلوله به سینه اش جان باخت، اگر ممکن است توضیح بدهید چه شد و شما چه کردید؟ این سئوال را به این خاطر مطرح می کنم که این موضوع روشن تر شود. چون همانطور که می دانید در یک برنامه تلویزیونی ادعا شده که شما و معلم موسیقی ندا در اتومبیلی بودید که به سوی بیمارستان می رفته و ندا در اتومبیل کشته شده است.

در مورد آن فیلم من نکته ای را بگویم. اول که آن فیلم پخش شد من خیلی ناراحت شدم، از نظر این که چطور ممکن است یک ارگان رسمی و یک رسانه رسمی بیاید چنین کاری کند و به چنین شکل سخیفی بخواهد چنین ادعای کذب و بی پایه و اساسی را مطرح کند. منتها متوجه شدم که این فیلم توسط شخصی ساخته شده به صورت شخصی و رسانه ما هم به صورت کاملاً غیرمسئولانه ای و بدون تحقیق کافی این فیلم را منعکس کرده و منتشر کرده که بسیار غیرمسئولانه است و حتی جا برای مراجعه به مراجع قضائی را باز می گذارد. منتها در مورد این نکته من اصلاً به آن فیلم کاری ندارم. برای اینکه من آن فیلم را لازم نیست ببینم برای اینکه خود من حاضر بودم در آن صحنه و دقیقاً مشاهدات خودم را می گویم.

ندا بعد از این که در فاصله کمی بدنش از خون تخلیه شد و فوت کرد، من بلند شدم و به معلم موسیقی ندا که در آن موقع فکر می کردم پدر ایشان است، (خیلی متاثر بودند و فریاد می زدند) گفتم که دیر شده و دیگر کاری نمی شود کرد و تمام شده. ایشان باور نمی کردند. در همان لحظه یک اتومبیل پژوی ۲۰۶ آمد و مردم نگهش داشتند. فردی از ماشین پیاده شد و وقتی بدن آغشته به خون ندا را دید، پیشنهاد کرد که کمک کند او را به بیمارستان حمل کنند. مردم کمک کردند و ندا را در ماشین گذاشتند و به همراه معلم موسیقی ایشان دور شد. بعد از این که این ماشین دور شد، متوجه شدم که مردم فردی را گرفته اند و دارند به سمت جایی که ما بودیم می آورند، که پیراهنش را هم از تنش در آورده بودند و فریاد می زدند بسیجی است و آن شخص هم فریاد می زد که نمی خواستم بکشمش. این عین ماجرایی است که من بارها و بارها گفته ام.

حجازی: لازم نیست فیلم تلویزیونی ندا را ببینم، چون خودم آنجا بودم


حسین قویمی
اخیرا و در پی پخش فیلمی از تلویزویون دولتی ایران که بر اساس آن قتل ندا آقاسلطان «نمایشی» عنوان شده است، آرش حجازی، دکتری که به کمک دختر ۲۶ ساله می شتابد نامه ای سرگشاده به رئیس قوه قضاییه نوشته است.

وی در بخشی از نامه خود به آیت الله لاریجانی می نویسد: «چهار روز تمام در تهران خون جگر خوردم و روز ۳ تیر ۱۳۸۸ از ایران خارج شدم تا برای ادامه تحصیل و نوشتن رساله ام به انگلستان برگردم. تصویر لحظه مرگ این دختر جهان را زیر پا گذاشت و دل میلیون ها انسان را به درد آورد. همزمان خبرگزاری فارس اعلام کرد که ندا زنده و در یونان است. آقای ضرغامی، رئیس صدا و سیما گفتند فیلم تقلبی است. کیهان گفت که خبرنگار بی بی سی عده ای را اجیر کرده که او را بکشند تا از او فیلم بگیرند. سفیر ایران در مکزیک اعلام کرد که سازمان سیا مسئول قتل نداست. بعد خبرگزاری فارس اعلام کرد منافقین او را کشته اند.و در تمام این مدت، فوران خون جوشان از دهان ندا از جلوی چشمان من دور نمی شد.»

در پایان این نامه، دکتر حجازی می نویسد: «شما می دانید که مردم هرگز هیچ یک از این دروغ ها را باور نکرده اند و باور نخواهند کرد و این دروغ ها نه تنها هیچ تأثیری در فروکش کردن اعتراض ها ندارد، که بر لهیب خشم مظلومان می افزاید.»

به بهانه این فیلم و نامه دکتر حجازی گفت و گویی با او انجام داده ایم. وی که خود توسط حکومت ایران متهم شده است که در قتل ندا آقا سلطان دست داشته است در مورد خروجش از ایران می گوید:

من قرار نداشتم که از ایران خارج شوم. همانطورکه همه دیگر الان می دانند من مشغول تحصیل بودم در انگلستان و برای تعطیلاتم آمده بودم تهران که در مدت تعطیلاتم بتوانم به یک سری کارهایی بپردازم. از جمله باید اثاث کشی می کردم، اجاره محل سکونت قبلی ما تمام شده بود، باید اثاث مان را منتقل می کردیم به محل جدیدی که اجاره کرده بودیم و همچنین یک سری مسائل کاری بود که باید به آنها رسیدگی می کردم. یک سری قراردادهایی بود که باید به آنها پرداخته می شد. این انجام شد ولی در نظر داشتم که چند روز بیشتر بمانم تهران. ولی بعد از آن ماجراهایی که در تهران در آن هفته پیش آمد و بعد از ماجرای ندا، به این نتیجه رسیدم که هرچه سریعتر از ایران خارج شوم بهتر است به خاطر این که هم نگران بودم، خانواده ام در انگلستان بودند و نگران من بودند و مدام از من می خواستند که زودتر برگردم. من هم بلیطم را جلو انداختم و زودتر حرکت کردم به سمت انگلیس.

آقای حجازی در نامه تان به این موضوع اشاره کردید که به چه علت در لندن تصمیم گرفتید واقعیتی را که شاهدش بودید، فاش کنید. چه شد که در لندن این تصمیم را گرفتید؟

من در آن نامه، اگر شنوندگان شما بخوانند، مفصل توضیح داده ام. ولی نکته مهم این بود که چهار روز از مرگ ندا می گذشت. آن فیلم در تمام دنیا پخش شده بود و واکنش های مختلفی در افکار عمومی ایجاد کرده بود. من به شدت متاثر بودم به خاطر ماجرایی که از سر گذرانده بودم و آن صحنه ای که دیده بودم و به خاطر آن بی عدالتی که در مرگ ندا دیده بودم، ولی مطمئن بودم که بعد از اینکه این فیلم این طور وسعت دارد، نیروی انتظامی ایران، قوه قضائیه ایران یا دولت ایران اقدام لازم را خواهند کرد تا مجرمان را مجازات کنند.

منتها بلافاصله در طول آن چند روز مشاهده کردم که اول به تکذیب پرداختند و گفتند اصلاً این فیلم تقلبی است و بعد گفتند که خبرنگار بی بی سی مقیم تهران باعث قتل این خانم بوده. بعد سفیر ایران در مکزیک گفت که نه سی آی ای باعث این قتل بوده و خبرگزاری های وابسته به دولت گفتند که منافقین یا مجاهدین مسئول قتل ایشان بودند. همه چیز گفته شد جز این که بگویند اقدام می کنیم و به هرحال نیروهای خودسری در بسیج (حالا اگر خودسر بوده باشند و اگر نبوده باشند) آمران این قضیه را پیگیری می کنیم و مجازات می کنیم. هیچ اشاره ای به این نشد. در اینجا بود که به خصوص وقتی من وارد انگلستان شدم... ایران سانسور شدید خبری اصلاً اجازه نمی داد که به خبری دسترسی داشته باشیم در آن چند روزی که در تهران بودم... وقتی من از ایران خارج شدم و خبرها را خواندم و متوجه شدم که وسعت دروغ تا چه حدی است. در آنجا بود که به این نتیجه رسیدم که به عنوان شاهد ماجرا واقعیت را آنطور که خود دیده بودم ذکر کنم. تصورم هم این بود که وقتی یک شاهد زنده می آید راجع به این قضیه صحبت می کند، مقام های مسئول واکنش لازم را در مقابل آن نشان خواهند داد که متاسفانه ندادند.

آقای دکتر حجازی، درست در زمانی که ندا آقاسلطان دقایقی پس از اصابت گلوله به سینه اش جان باخت، اگر ممکن است توضیح بدهید چه شد و شما چه کردید؟ این سئوال را به این خاطر مطرح می کنم که این موضوع روشن تر شود. چون همانطور که می دانید در یک برنامه تلویزیونی ادعا شده که شما و معلم موسیقی ندا در اتومبیلی بودید که به سوی بیمارستان می رفته و ندا در اتومبیل کشته شده است.

در مورد آن فیلم من نکته ای را بگویم. اول که آن فیلم پخش شد من خیلی ناراحت شدم، از نظر این که چطور ممکن است یک ارگان رسمی و یک رسانه رسمی بیاید چنین کاری کند و به چنین شکل سخیفی بخواهد چنین ادعای کذب و بی پایه و اساسی را مطرح کند. منتها متوجه شدم که این فیلم توسط شخصی ساخته شده به صورت شخصی و رسانه ما هم به صورت کاملاً غیرمسئولانه ای و بدون تحقیق کافی این فیلم را منعکس کرده و منتشر کرده که بسیار غیرمسئولانه است و حتی جا برای مراجعه به مراجع قضائی را باز می گذارد. منتها در مورد این نکته من اصلاً به آن فیلم کاری ندارم. برای اینکه من آن فیلم را لازم نیست ببینم برای اینکه خود من حاضر بودم در آن صحنه و دقیقاً مشاهدات خودم را می گویم.

ندا بعد از این که در فاصله کمی بدنش از خون تخلیه شد و فوت کرد، من بلند شدم و به معلم موسیقی ندا که در آن موقع فکر می کردم پدر ایشان است، (خیلی متاثر بودند و فریاد می زدند) گفتم که دیر شده و دیگر کاری نمی شود کرد و تمام شده. ایشان باور نمی کردند. در همان لحظه یک اتومبیل پژوی ۲۰۶ آمد و مردم نگهش داشتند. فردی از ماشین پیاده شد و وقتی بدن آغشته به خون ندا را دید، پیشنهاد کرد که کمک کند او را به بیمارستان حمل کنند. مردم کمک کردند و ندا را در ماشین گذاشتند و به همراه معلم موسیقی ایشان دور شد. بعد از این که این ماشین دور شد، متوجه شدم که مردم فردی را گرفته اند و دارند به سمت جایی که ما بودیم می آورند، که پیراهنش را هم از تنش در آورده بودند و فریاد می زدند بسیجی است و آن شخص هم فریاد می زد که نمی خواستم بکشمش. این عین ماجرایی است که من بارها و بارها گفته ام.

P6/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (6)

P7/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (7)

P7/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (7)

P6/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (6)

P7/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (7)

P6/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (6)

P5/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (5)

P5/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (5)

P5/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (5)

P4/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (4)

P4/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (4)

P4/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (4)

P3/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (3)

P3/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (3)

P3/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (3)

P2/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (2)

P2/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (2)

P2/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh TV Jan 12 2010 P (2)

P1/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh Jan 12 2010

P1/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh Jan 12 2010

P1/7 رضا پهلوی Interview Reza Pahlavi with Andisheh Jan 12 2010

دیپلمات پناهنده، برادر مجری مشهور تلویزیون


شبکه جنبش راه سبز(جرس): تقاضای پناهندگی ایرانیان خصوصا آنهایی که نام و نشانی دارند و مهر نخبگی نیز بر کارنامه شان نشسته است، خبر تازه ای نیست، وقوع دو رخداد بزرگ انقلاب سال 57 از یک سو و هشت سال جنگ خارجی موجبات فرهم شدن بستر موج گسترده ای از مهاجرت ایرانیان به سوی کشورهای غربی شد. طی این سالها هر چند کمابیش شاهد خروج تعداد زیادی از هموطنانمان بودیم، ولی موج دوم پس از انتخابات پر مناقشه 22 خرداد امسال به وقوع پیوست. هیچ کس را گمان بر این نبود که جدال دو گروه انقلابی که اشتراکات و سوابق فراوانی با یکدیگر داشتند، کار را به جایی برساند که نظامیان با گلوله های آتشین به خیابان ها بیایند، عده ای را روانه گورستان کنند و هزاران تن را نیز دربند کنند. این چنین شد که در 7 ماه گذشته روزی نبود که در صحفات روزنامه های دنیا خبری از تقاضای پناهندگی لااقل یک ایرانی نباشد.

حتی غیبت ها و بی خبری های چد روزه فردی شناخته شده کافی بود تا رسانه ها به گمانه زنی در خصوص احتمال پناهنده شدن آن فرد بپردازند. آخرین نمونه آن مرتضی حیدری چهره آشنای بخش خبر تلوزیون بود. دو ماه غیبت او را خبر بیست و سی هم نتوانست توجیه کنید و بگوید که برای ثبت نام در دانشگاهی در خارج از کشور به سر می برد؛ اما ظهور او در تلویزیون پایانی بود بر این گمانه.



دیپلماتهایی که پناهنده می شوند

هنوز نام مرتضی حیدری و خبر پناهنده شدنش کاملا از ذهن ها خارج نشده بود که نام یک "حیدری" دیگر بر زبان رسانه ها افتاد. این بار تلویزیون نروژ بود که خبر سازی را آغاز و اعلام کرد که محمد رضا حیدری کنسول ایران در اسلو، ضمن استعفا از سمت خود، تقاضای پناهندگی کرده است.



شبكه تلویزیونی نروژ مدعی شد كه حیدری در اعتراض به وقایع داخل ایران چنین اقدامی كرده است و سخنگوی كمیته نروژی – ایرانی حمایت از مردم ایران نیز تاکید کرد كه محمد رضا حیدری، كنسول سفارت جمهوری اسلامی در اسلو، در اعتراض به «كشتار» معترضان در ایران از سمت خود استعفا كرده است.



اما رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه این خبر را شایعه خواند و تکذیب کرد و در نشست خبری با خبرنگاران گفت: آقای حیدری کارمند بخش کنسولی است و ماموریتش در نروژ تمام شده و به صورت طبیعی مدتی طول می کشد که جابجایی انجام شود. مهمانپرست اضافه کرد: ایشان مشکلی در رابطه با وضعیت تحصیلی فرزندش دارد و تمایل دارد مدت بیشتری برای حل مشکل دانشگاه فرزندش در نروژ بماند.



تکذیبی بر یک تکذیبیه

سخنان مهماپرست را اما کسی چندان جدی نگرفت چرا که خود حیدری در تلویزیون "ان آر کی" نروژ ظاهر شد و از دولت این کشور خواستار کمک شد.



از سوی دیگر رحمان ساكی، سخنگوی كمیته نروژی – ایرانی حمایت از مردم ایران در باره چگونگی استعفای كنسول سفارت ایران در نروژ توضیحاتی داد تا شاید اگر وزارت امور خارجه از این موضوع بی خبر است، چندان در بی خبری نماند. او گفت: به دنبال جستجوی راهی بودیم كه بتوانیم با آقای حیدری مستقیم حرف بزنیم و این قضیه را روشن كنیم. ما از طریق فردی كه قبلا ارتباطاتی با افرادی از سفارت داشت تحقیق كردیم كه آیا آقای حیدری استعفاء كرده یا فرد دیگری است؛ كه از این طریق مطمئن شدیم آقای حیدری است.بعد من به طور مستقیم با خود وی تماس گرفتم. آقای حیدری دلیل استعفاء را مخالفت با كشتاری اعلام كرد كه طی ماه های اخیر انجام شده است.



دیپلمات پناهنده برادر مجری تلوزیون است؟

پس از انتشار خبر پناهده شدن یک کارمند عالی رتبه وزارت خارجه، آنهم در اعتراض به رفتار دولت به شهروندان کشورش، خبرهای بیشتری هم منتشر شد مثل این خبر که آمار واقعی پناهنده شدن دیپلمات ها 7 نفر است و نه تنها آقای حیدری. اما برخی رسانه ها نیز آماری بسیار بیشتری را اعلام کردند. در این میان اما خبری منتشر نشد که محمدرضا حیدری برادر مرتضی حیدری مجری شناخته شده تلویزیون است؛ همانکه شایع شده بود تقاضای پناهندگی کرده است، حال برادرش چنین تقاضایی کرده است. منابع موثق ضمن تایید این خبر منتشر نشده، بدنبال علت غیبت دو ماهه مجری تلویزیون و ارتباط آن با پناهندگی برادرش هستند.



سبز بودن یا نبودن؟

برخی می گویند محمد رضا حیدری سبز است. می گویند بسیاری از دیپلماتهای ایرانی سبز هستند و حامی جریان اصلاحات. برای همین یک به یک استعفا می دهند و می روند کنار مردم. نمی خواهند نامشان در تاریخ ثبت شود که در مواجهه خونین دولت و مردم در برابر مردم عزاداربی تفاوت ایستاده اند.

برخی دیگر این مضون را قبول ندارند و مثال می آورند از بسیاری از افرادی که همچنان در اردوگاه اصولگرایی نشسته اند و علیرغم اینکه نمی توانند اقدامات دولت و سرکوب های خشن را تایید کنند، ولی به مسئولیت شان ادامه می دهند.

این در حالیست که کارکنان وزارتخارجه که تعلق خاطری به جنبش سبز دارند و از نزدیک حیدری دیپلمات را می شناسند، در سبز بودن او تردید دارند و اخبار منتشره در مورد وی را ناشی از فرصت طلبی و سوار شدن بر موج در راستای تسریع امر پناهندگی وی می دانندوی عنوان کرده اند.



جرس

دیپلمات پناهنده، برادر مجری مشهور تلویزیون


شبکه جنبش راه سبز(جرس): تقاضای پناهندگی ایرانیان خصوصا آنهایی که نام و نشانی دارند و مهر نخبگی نیز بر کارنامه شان نشسته است، خبر تازه ای نیست، وقوع دو رخداد بزرگ انقلاب سال 57 از یک سو و هشت سال جنگ خارجی موجبات فرهم شدن بستر موج گسترده ای از مهاجرت ایرانیان به سوی کشورهای غربی شد. طی این سالها هر چند کمابیش شاهد خروج تعداد زیادی از هموطنانمان بودیم، ولی موج دوم پس از انتخابات پر مناقشه 22 خرداد امسال به وقوع پیوست. هیچ کس را گمان بر این نبود که جدال دو گروه انقلابی که اشتراکات و سوابق فراوانی با یکدیگر داشتند، کار را به جایی برساند که نظامیان با گلوله های آتشین به خیابان ها بیایند، عده ای را روانه گورستان کنند و هزاران تن را نیز دربند کنند. این چنین شد که در 7 ماه گذشته روزی نبود که در صحفات روزنامه های دنیا خبری از تقاضای پناهندگی لااقل یک ایرانی نباشد.

حتی غیبت ها و بی خبری های چد روزه فردی شناخته شده کافی بود تا رسانه ها به گمانه زنی در خصوص احتمال پناهنده شدن آن فرد بپردازند. آخرین نمونه آن مرتضی حیدری چهره آشنای بخش خبر تلوزیون بود. دو ماه غیبت او را خبر بیست و سی هم نتوانست توجیه کنید و بگوید که برای ثبت نام در دانشگاهی در خارج از کشور به سر می برد؛ اما ظهور او در تلویزیون پایانی بود بر این گمانه.



دیپلماتهایی که پناهنده می شوند

هنوز نام مرتضی حیدری و خبر پناهنده شدنش کاملا از ذهن ها خارج نشده بود که نام یک "حیدری" دیگر بر زبان رسانه ها افتاد. این بار تلویزیون نروژ بود که خبر سازی را آغاز و اعلام کرد که محمد رضا حیدری کنسول ایران در اسلو، ضمن استعفا از سمت خود، تقاضای پناهندگی کرده است.



شبكه تلویزیونی نروژ مدعی شد كه حیدری در اعتراض به وقایع داخل ایران چنین اقدامی كرده است و سخنگوی كمیته نروژی – ایرانی حمایت از مردم ایران نیز تاکید کرد كه محمد رضا حیدری، كنسول سفارت جمهوری اسلامی در اسلو، در اعتراض به «كشتار» معترضان در ایران از سمت خود استعفا كرده است.



اما رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه این خبر را شایعه خواند و تکذیب کرد و در نشست خبری با خبرنگاران گفت: آقای حیدری کارمند بخش کنسولی است و ماموریتش در نروژ تمام شده و به صورت طبیعی مدتی طول می کشد که جابجایی انجام شود. مهمانپرست اضافه کرد: ایشان مشکلی در رابطه با وضعیت تحصیلی فرزندش دارد و تمایل دارد مدت بیشتری برای حل مشکل دانشگاه فرزندش در نروژ بماند.



تکذیبی بر یک تکذیبیه

سخنان مهماپرست را اما کسی چندان جدی نگرفت چرا که خود حیدری در تلویزیون "ان آر کی" نروژ ظاهر شد و از دولت این کشور خواستار کمک شد.



از سوی دیگر رحمان ساكی، سخنگوی كمیته نروژی – ایرانی حمایت از مردم ایران در باره چگونگی استعفای كنسول سفارت ایران در نروژ توضیحاتی داد تا شاید اگر وزارت امور خارجه از این موضوع بی خبر است، چندان در بی خبری نماند. او گفت: به دنبال جستجوی راهی بودیم كه بتوانیم با آقای حیدری مستقیم حرف بزنیم و این قضیه را روشن كنیم. ما از طریق فردی كه قبلا ارتباطاتی با افرادی از سفارت داشت تحقیق كردیم كه آیا آقای حیدری استعفاء كرده یا فرد دیگری است؛ كه از این طریق مطمئن شدیم آقای حیدری است.بعد من به طور مستقیم با خود وی تماس گرفتم. آقای حیدری دلیل استعفاء را مخالفت با كشتاری اعلام كرد كه طی ماه های اخیر انجام شده است.



دیپلمات پناهنده برادر مجری تلوزیون است؟

پس از انتشار خبر پناهده شدن یک کارمند عالی رتبه وزارت خارجه، آنهم در اعتراض به رفتار دولت به شهروندان کشورش، خبرهای بیشتری هم منتشر شد مثل این خبر که آمار واقعی پناهنده شدن دیپلمات ها 7 نفر است و نه تنها آقای حیدری. اما برخی رسانه ها نیز آماری بسیار بیشتری را اعلام کردند. در این میان اما خبری منتشر نشد که محمدرضا حیدری برادر مرتضی حیدری مجری شناخته شده تلویزیون است؛ همانکه شایع شده بود تقاضای پناهندگی کرده است، حال برادرش چنین تقاضایی کرده است. منابع موثق ضمن تایید این خبر منتشر نشده، بدنبال علت غیبت دو ماهه مجری تلویزیون و ارتباط آن با پناهندگی برادرش هستند.



سبز بودن یا نبودن؟

برخی می گویند محمد رضا حیدری سبز است. می گویند بسیاری از دیپلماتهای ایرانی سبز هستند و حامی جریان اصلاحات. برای همین یک به یک استعفا می دهند و می روند کنار مردم. نمی خواهند نامشان در تاریخ ثبت شود که در مواجهه خونین دولت و مردم در برابر مردم عزاداربی تفاوت ایستاده اند.

برخی دیگر این مضون را قبول ندارند و مثال می آورند از بسیاری از افرادی که همچنان در اردوگاه اصولگرایی نشسته اند و علیرغم اینکه نمی توانند اقدامات دولت و سرکوب های خشن را تایید کنند، ولی به مسئولیت شان ادامه می دهند.

این در حالیست که کارکنان وزارتخارجه که تعلق خاطری به جنبش سبز دارند و از نزدیک حیدری دیپلمات را می شناسند، در سبز بودن او تردید دارند و اخبار منتشره در مورد وی را ناشی از فرصت طلبی و سوار شدن بر موج در راستای تسریع امر پناهندگی وی می دانندوی عنوان کرده اند.



جرس

دیپلمات پناهنده، برادر مجری مشهور تلویزیون


شبکه جنبش راه سبز(جرس): تقاضای پناهندگی ایرانیان خصوصا آنهایی که نام و نشانی دارند و مهر نخبگی نیز بر کارنامه شان نشسته است، خبر تازه ای نیست، وقوع دو رخداد بزرگ انقلاب سال 57 از یک سو و هشت سال جنگ خارجی موجبات فرهم شدن بستر موج گسترده ای از مهاجرت ایرانیان به سوی کشورهای غربی شد. طی این سالها هر چند کمابیش شاهد خروج تعداد زیادی از هموطنانمان بودیم، ولی موج دوم پس از انتخابات پر مناقشه 22 خرداد امسال به وقوع پیوست. هیچ کس را گمان بر این نبود که جدال دو گروه انقلابی که اشتراکات و سوابق فراوانی با یکدیگر داشتند، کار را به جایی برساند که نظامیان با گلوله های آتشین به خیابان ها بیایند، عده ای را روانه گورستان کنند و هزاران تن را نیز دربند کنند. این چنین شد که در 7 ماه گذشته روزی نبود که در صحفات روزنامه های دنیا خبری از تقاضای پناهندگی لااقل یک ایرانی نباشد.

حتی غیبت ها و بی خبری های چد روزه فردی شناخته شده کافی بود تا رسانه ها به گمانه زنی در خصوص احتمال پناهنده شدن آن فرد بپردازند. آخرین نمونه آن مرتضی حیدری چهره آشنای بخش خبر تلوزیون بود. دو ماه غیبت او را خبر بیست و سی هم نتوانست توجیه کنید و بگوید که برای ثبت نام در دانشگاهی در خارج از کشور به سر می برد؛ اما ظهور او در تلویزیون پایانی بود بر این گمانه.



دیپلماتهایی که پناهنده می شوند

هنوز نام مرتضی حیدری و خبر پناهنده شدنش کاملا از ذهن ها خارج نشده بود که نام یک "حیدری" دیگر بر زبان رسانه ها افتاد. این بار تلویزیون نروژ بود که خبر سازی را آغاز و اعلام کرد که محمد رضا حیدری کنسول ایران در اسلو، ضمن استعفا از سمت خود، تقاضای پناهندگی کرده است.



شبكه تلویزیونی نروژ مدعی شد كه حیدری در اعتراض به وقایع داخل ایران چنین اقدامی كرده است و سخنگوی كمیته نروژی – ایرانی حمایت از مردم ایران نیز تاکید کرد كه محمد رضا حیدری، كنسول سفارت جمهوری اسلامی در اسلو، در اعتراض به «كشتار» معترضان در ایران از سمت خود استعفا كرده است.



اما رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه این خبر را شایعه خواند و تکذیب کرد و در نشست خبری با خبرنگاران گفت: آقای حیدری کارمند بخش کنسولی است و ماموریتش در نروژ تمام شده و به صورت طبیعی مدتی طول می کشد که جابجایی انجام شود. مهمانپرست اضافه کرد: ایشان مشکلی در رابطه با وضعیت تحصیلی فرزندش دارد و تمایل دارد مدت بیشتری برای حل مشکل دانشگاه فرزندش در نروژ بماند.



تکذیبی بر یک تکذیبیه

سخنان مهماپرست را اما کسی چندان جدی نگرفت چرا که خود حیدری در تلویزیون "ان آر کی" نروژ ظاهر شد و از دولت این کشور خواستار کمک شد.



از سوی دیگر رحمان ساكی، سخنگوی كمیته نروژی – ایرانی حمایت از مردم ایران در باره چگونگی استعفای كنسول سفارت ایران در نروژ توضیحاتی داد تا شاید اگر وزارت امور خارجه از این موضوع بی خبر است، چندان در بی خبری نماند. او گفت: به دنبال جستجوی راهی بودیم كه بتوانیم با آقای حیدری مستقیم حرف بزنیم و این قضیه را روشن كنیم. ما از طریق فردی كه قبلا ارتباطاتی با افرادی از سفارت داشت تحقیق كردیم كه آیا آقای حیدری استعفاء كرده یا فرد دیگری است؛ كه از این طریق مطمئن شدیم آقای حیدری است.بعد من به طور مستقیم با خود وی تماس گرفتم. آقای حیدری دلیل استعفاء را مخالفت با كشتاری اعلام كرد كه طی ماه های اخیر انجام شده است.



دیپلمات پناهنده برادر مجری تلوزیون است؟

پس از انتشار خبر پناهده شدن یک کارمند عالی رتبه وزارت خارجه، آنهم در اعتراض به رفتار دولت به شهروندان کشورش، خبرهای بیشتری هم منتشر شد مثل این خبر که آمار واقعی پناهنده شدن دیپلمات ها 7 نفر است و نه تنها آقای حیدری. اما برخی رسانه ها نیز آماری بسیار بیشتری را اعلام کردند. در این میان اما خبری منتشر نشد که محمدرضا حیدری برادر مرتضی حیدری مجری شناخته شده تلویزیون است؛ همانکه شایع شده بود تقاضای پناهندگی کرده است، حال برادرش چنین تقاضایی کرده است. منابع موثق ضمن تایید این خبر منتشر نشده، بدنبال علت غیبت دو ماهه مجری تلویزیون و ارتباط آن با پناهندگی برادرش هستند.



سبز بودن یا نبودن؟

برخی می گویند محمد رضا حیدری سبز است. می گویند بسیاری از دیپلماتهای ایرانی سبز هستند و حامی جریان اصلاحات. برای همین یک به یک استعفا می دهند و می روند کنار مردم. نمی خواهند نامشان در تاریخ ثبت شود که در مواجهه خونین دولت و مردم در برابر مردم عزاداربی تفاوت ایستاده اند.

برخی دیگر این مضون را قبول ندارند و مثال می آورند از بسیاری از افرادی که همچنان در اردوگاه اصولگرایی نشسته اند و علیرغم اینکه نمی توانند اقدامات دولت و سرکوب های خشن را تایید کنند، ولی به مسئولیت شان ادامه می دهند.

این در حالیست که کارکنان وزارتخارجه که تعلق خاطری به جنبش سبز دارند و از نزدیک حیدری دیپلمات را می شناسند، در سبز بودن او تردید دارند و اخبار منتشره در مورد وی را ناشی از فرصت طلبی و سوار شدن بر موج در راستای تسریع امر پناهندگی وی می دانندوی عنوان کرده اند.



جرس

احمدى نژاد نقش عربستان در بحران يمن را به باد انتقاد گرفت


اظهارات محمود احمدى نژاد شديدترين انتقاد جمهورى اسلامى ايران از مقام هاى عربستانى طى ماه هاى اخير در باره نقش اين كشور در بحران يمن به شمار مى رود.

۱۳۸۸/۱۰/۲۳

محمود احمدى نژاد؛ رييس جمهور اسلامى ايران، حملات عربستان به شورشيان يمن را به باد انتقاد گرفت و گفت: «انتظار اين بود كه عربستان بين برادران، صلح و دوستى ايجاد كند. نه اين كه خود وارد جنگ شود.»

رييس دولت دهم كه در شهر اهواز براى صدها طرفدار خود سخنرانى مى كرد، مقام هاى رياض را متهم كرد كه عليه «برادران مسلمان» خود در يمن وارد جنگ شده اند و اظهار عقيده كرد كه «اگر گوشه اى از سلاح عربستان به نفع غزه و عليه صهيونيست ها به كار گرفته مى شد، امروز اثرى از صهيونيست ها نبود.»

اظهارات محمود احمدى نژاد شديدترين انتقاد جمهورى اسلامى ايران از مقام هاى عربستانى طى ماه هاى اخير در باره نقش اين كشور در بحران يمن به شمار مى رود.

وى گفته است: «انتظار اين بود، عربستان در دعواى خانگى يمن پدرى و برادرى بزرگى كند و بين برادران صلح و دوستى ايجاد كند. نه اين كه خود وارد جنگ شود. توپ ها و بمب ها را عليه ملت هاى مسلمان به كار بياندازد.»

رييس جمهورى ايران مى گويد كه بحران يمن ساخته دست آمريكا، انگليس و اسرائيل است و عربستان پول نفت را صرف خريد سلاح مى كند كه به گفته وى، اين سلاح «در مسير برادر كشى و ايجاد فتنه به كار مى رود.»

يمن كه از فقير ترين كشورهاى جهان محسوب مى شود، از ماه هاى گذشته تا كنون، صحنه درگيرى ميان نيروهاى دولتى با شورشيان الحوثى كه شيعه هستند، بوده است.

اين درگيرى ها كه به مرز يمن و عربستان نيز كشيده شده است، باعث شده كه رياض به بمباران مواضع شورشيان شيعه بپردازد تا به گفته مقام هاى اين كشور؛ از سرايت بحران به داخل عربستان جلوگيرى شود.

مقام هاى جمهورى اسلامى و رسانه هاى دولتى ايران، در ماه هاى اخير، عربستان را به «نسل كشى» در يمن متهم كرده اند و مدعى شده اند كه در جريان بمباران و گلوله باران شيعيان حوثى، هزاران نفر از مردم عادى كشته شده اند.

منوچهر متكى؛ وزير امور خارجه ايران، دو شنبه شب، در جمع دانشجويان بسيجى مدعى شده بود كه «در مهر ماه گذشته، در حاشيه مجمع عمومى سازمان ملل، وزير امور خارجه آمريكا و يمن و بعضى وزيران خارجه ديگر، جلسه اى را برگزار كردند و مطالبى در آن جا رد و بدل شد. يك ماه پس از آن، حوادث يمن آغاز شد.»

در مقابل، يمن، ايران را متهم كرده است كه در امور داخلى اين كشور مداخله كرده و از راه دريا براى شورشيان سلاح و كمك ارسال مى كند.

آمریکا و تحولات یمن

شورشيان شيعه يمن كه به نام طايفه و رهبران مذهبى خود «حوثى ها» خوانده مى شوند، نخستين بار در سال ۲۰۰۴ عليه دولت مركزى يمن به اسلحه دست بردند.

شورشيان حوثى مى گويند: دولت يمن كه از حمايت غرب و عربستان سعودى برخوردار است، آن ها را از نظر سياسى، اقتصادى و مذهبى به حاشيه رانده است.

در جريان نبرد بين نيروهاى دولتى يمن و شورشيان زيدى، تا كنون صدها نفر كشته و زخمى شده و ده ها هزار نفر مجبور به ترك خانه هاى خود شده اند.

تحولات یمن در هفته های اخیر به یک موضوع داغ در آمریکا تبدیل شده است و پس از خنثی شدن بمب گذاری در یک هواپیما به مقصد دیترویت، نام این کشور به عنوان مکان آموزش فرد بمب گذار توسط گروه القاعده یمن نیز مطرح شده است.

محمود احمدى نژاد در سخنان روز چهار شنبه خود، از دولت يمن و شورشيان اين كشور خواست تا بر سر ميز مذاكره بنشينند و «با گفت و گو، مسئله را حل كنند.»

رييس دولت دهم هم چنين از جنگ آمريكا در افغانستان و حمله به مواضع القاعده در پاكستان انتقاد كرد و گفت: «باور ما اين است كه هدف بعدى آمريكا – پس از پاكستان و افغانستان – كشورهاى چين و هندوستان است.»

به گفته آقاى احمدى نژاد؛ آمريكايى ها«به دنيال تخريب چين و هند هستند. چرا كه اقتصاد چين و هند در حال پيشرفت و اقتصاد غرب در حال سقوط است.»

احمدى نژاد نقش عربستان در بحران يمن را به باد انتقاد گرفت


اظهارات محمود احمدى نژاد شديدترين انتقاد جمهورى اسلامى ايران از مقام هاى عربستانى طى ماه هاى اخير در باره نقش اين كشور در بحران يمن به شمار مى رود.

۱۳۸۸/۱۰/۲۳

محمود احمدى نژاد؛ رييس جمهور اسلامى ايران، حملات عربستان به شورشيان يمن را به باد انتقاد گرفت و گفت: «انتظار اين بود كه عربستان بين برادران، صلح و دوستى ايجاد كند. نه اين كه خود وارد جنگ شود.»

رييس دولت دهم كه در شهر اهواز براى صدها طرفدار خود سخنرانى مى كرد، مقام هاى رياض را متهم كرد كه عليه «برادران مسلمان» خود در يمن وارد جنگ شده اند و اظهار عقيده كرد كه «اگر گوشه اى از سلاح عربستان به نفع غزه و عليه صهيونيست ها به كار گرفته مى شد، امروز اثرى از صهيونيست ها نبود.»

اظهارات محمود احمدى نژاد شديدترين انتقاد جمهورى اسلامى ايران از مقام هاى عربستانى طى ماه هاى اخير در باره نقش اين كشور در بحران يمن به شمار مى رود.

وى گفته است: «انتظار اين بود، عربستان در دعواى خانگى يمن پدرى و برادرى بزرگى كند و بين برادران صلح و دوستى ايجاد كند. نه اين كه خود وارد جنگ شود. توپ ها و بمب ها را عليه ملت هاى مسلمان به كار بياندازد.»

رييس جمهورى ايران مى گويد كه بحران يمن ساخته دست آمريكا، انگليس و اسرائيل است و عربستان پول نفت را صرف خريد سلاح مى كند كه به گفته وى، اين سلاح «در مسير برادر كشى و ايجاد فتنه به كار مى رود.»

يمن كه از فقير ترين كشورهاى جهان محسوب مى شود، از ماه هاى گذشته تا كنون، صحنه درگيرى ميان نيروهاى دولتى با شورشيان الحوثى كه شيعه هستند، بوده است.

اين درگيرى ها كه به مرز يمن و عربستان نيز كشيده شده است، باعث شده كه رياض به بمباران مواضع شورشيان شيعه بپردازد تا به گفته مقام هاى اين كشور؛ از سرايت بحران به داخل عربستان جلوگيرى شود.

مقام هاى جمهورى اسلامى و رسانه هاى دولتى ايران، در ماه هاى اخير، عربستان را به «نسل كشى» در يمن متهم كرده اند و مدعى شده اند كه در جريان بمباران و گلوله باران شيعيان حوثى، هزاران نفر از مردم عادى كشته شده اند.

منوچهر متكى؛ وزير امور خارجه ايران، دو شنبه شب، در جمع دانشجويان بسيجى مدعى شده بود كه «در مهر ماه گذشته، در حاشيه مجمع عمومى سازمان ملل، وزير امور خارجه آمريكا و يمن و بعضى وزيران خارجه ديگر، جلسه اى را برگزار كردند و مطالبى در آن جا رد و بدل شد. يك ماه پس از آن، حوادث يمن آغاز شد.»

در مقابل، يمن، ايران را متهم كرده است كه در امور داخلى اين كشور مداخله كرده و از راه دريا براى شورشيان سلاح و كمك ارسال مى كند.

آمریکا و تحولات یمن

شورشيان شيعه يمن كه به نام طايفه و رهبران مذهبى خود «حوثى ها» خوانده مى شوند، نخستين بار در سال ۲۰۰۴ عليه دولت مركزى يمن به اسلحه دست بردند.

شورشيان حوثى مى گويند: دولت يمن كه از حمايت غرب و عربستان سعودى برخوردار است، آن ها را از نظر سياسى، اقتصادى و مذهبى به حاشيه رانده است.

در جريان نبرد بين نيروهاى دولتى يمن و شورشيان زيدى، تا كنون صدها نفر كشته و زخمى شده و ده ها هزار نفر مجبور به ترك خانه هاى خود شده اند.

تحولات یمن در هفته های اخیر به یک موضوع داغ در آمریکا تبدیل شده است و پس از خنثی شدن بمب گذاری در یک هواپیما به مقصد دیترویت، نام این کشور به عنوان مکان آموزش فرد بمب گذار توسط گروه القاعده یمن نیز مطرح شده است.

محمود احمدى نژاد در سخنان روز چهار شنبه خود، از دولت يمن و شورشيان اين كشور خواست تا بر سر ميز مذاكره بنشينند و «با گفت و گو، مسئله را حل كنند.»

رييس دولت دهم هم چنين از جنگ آمريكا در افغانستان و حمله به مواضع القاعده در پاكستان انتقاد كرد و گفت: «باور ما اين است كه هدف بعدى آمريكا – پس از پاكستان و افغانستان – كشورهاى چين و هندوستان است.»

به گفته آقاى احمدى نژاد؛ آمريكايى ها«به دنيال تخريب چين و هند هستند. چرا كه اقتصاد چين و هند در حال پيشرفت و اقتصاد غرب در حال سقوط است.»

احمدى نژاد نقش عربستان در بحران يمن را به باد انتقاد گرفت


اظهارات محمود احمدى نژاد شديدترين انتقاد جمهورى اسلامى ايران از مقام هاى عربستانى طى ماه هاى اخير در باره نقش اين كشور در بحران يمن به شمار مى رود.

۱۳۸۸/۱۰/۲۳

محمود احمدى نژاد؛ رييس جمهور اسلامى ايران، حملات عربستان به شورشيان يمن را به باد انتقاد گرفت و گفت: «انتظار اين بود كه عربستان بين برادران، صلح و دوستى ايجاد كند. نه اين كه خود وارد جنگ شود.»

رييس دولت دهم كه در شهر اهواز براى صدها طرفدار خود سخنرانى مى كرد، مقام هاى رياض را متهم كرد كه عليه «برادران مسلمان» خود در يمن وارد جنگ شده اند و اظهار عقيده كرد كه «اگر گوشه اى از سلاح عربستان به نفع غزه و عليه صهيونيست ها به كار گرفته مى شد، امروز اثرى از صهيونيست ها نبود.»

اظهارات محمود احمدى نژاد شديدترين انتقاد جمهورى اسلامى ايران از مقام هاى عربستانى طى ماه هاى اخير در باره نقش اين كشور در بحران يمن به شمار مى رود.

وى گفته است: «انتظار اين بود، عربستان در دعواى خانگى يمن پدرى و برادرى بزرگى كند و بين برادران صلح و دوستى ايجاد كند. نه اين كه خود وارد جنگ شود. توپ ها و بمب ها را عليه ملت هاى مسلمان به كار بياندازد.»

رييس جمهورى ايران مى گويد كه بحران يمن ساخته دست آمريكا، انگليس و اسرائيل است و عربستان پول نفت را صرف خريد سلاح مى كند كه به گفته وى، اين سلاح «در مسير برادر كشى و ايجاد فتنه به كار مى رود.»

يمن كه از فقير ترين كشورهاى جهان محسوب مى شود، از ماه هاى گذشته تا كنون، صحنه درگيرى ميان نيروهاى دولتى با شورشيان الحوثى كه شيعه هستند، بوده است.

اين درگيرى ها كه به مرز يمن و عربستان نيز كشيده شده است، باعث شده كه رياض به بمباران مواضع شورشيان شيعه بپردازد تا به گفته مقام هاى اين كشور؛ از سرايت بحران به داخل عربستان جلوگيرى شود.

مقام هاى جمهورى اسلامى و رسانه هاى دولتى ايران، در ماه هاى اخير، عربستان را به «نسل كشى» در يمن متهم كرده اند و مدعى شده اند كه در جريان بمباران و گلوله باران شيعيان حوثى، هزاران نفر از مردم عادى كشته شده اند.

منوچهر متكى؛ وزير امور خارجه ايران، دو شنبه شب، در جمع دانشجويان بسيجى مدعى شده بود كه «در مهر ماه گذشته، در حاشيه مجمع عمومى سازمان ملل، وزير امور خارجه آمريكا و يمن و بعضى وزيران خارجه ديگر، جلسه اى را برگزار كردند و مطالبى در آن جا رد و بدل شد. يك ماه پس از آن، حوادث يمن آغاز شد.»

در مقابل، يمن، ايران را متهم كرده است كه در امور داخلى اين كشور مداخله كرده و از راه دريا براى شورشيان سلاح و كمك ارسال مى كند.

آمریکا و تحولات یمن

شورشيان شيعه يمن كه به نام طايفه و رهبران مذهبى خود «حوثى ها» خوانده مى شوند، نخستين بار در سال ۲۰۰۴ عليه دولت مركزى يمن به اسلحه دست بردند.

شورشيان حوثى مى گويند: دولت يمن كه از حمايت غرب و عربستان سعودى برخوردار است، آن ها را از نظر سياسى، اقتصادى و مذهبى به حاشيه رانده است.

در جريان نبرد بين نيروهاى دولتى يمن و شورشيان زيدى، تا كنون صدها نفر كشته و زخمى شده و ده ها هزار نفر مجبور به ترك خانه هاى خود شده اند.

تحولات یمن در هفته های اخیر به یک موضوع داغ در آمریکا تبدیل شده است و پس از خنثی شدن بمب گذاری در یک هواپیما به مقصد دیترویت، نام این کشور به عنوان مکان آموزش فرد بمب گذار توسط گروه القاعده یمن نیز مطرح شده است.

محمود احمدى نژاد در سخنان روز چهار شنبه خود، از دولت يمن و شورشيان اين كشور خواست تا بر سر ميز مذاكره بنشينند و «با گفت و گو، مسئله را حل كنند.»

رييس دولت دهم هم چنين از جنگ آمريكا در افغانستان و حمله به مواضع القاعده در پاكستان انتقاد كرد و گفت: «باور ما اين است كه هدف بعدى آمريكا – پس از پاكستان و افغانستان – كشورهاى چين و هندوستان است.»

به گفته آقاى احمدى نژاد؛ آمريكايى ها«به دنيال تخريب چين و هند هستند. چرا كه اقتصاد چين و هند در حال پيشرفت و اقتصاد غرب در حال سقوط است.»

نامه سرگشاده علی مطهری به رييس قوه قضائيه:اعتراض به انتصاب جديد مرتضوی و رسيدگی به وضعيت وی


علي مطهري نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي به صادق لاريجاني، رئيس قوه قضاييه نامه سرگشاده نوشت. وي در نامه خود به انتصاب قاضي مرتضوي به عنوان رئيس ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز اعتراض كرده است.
علي مطهري نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي، به صادق لاريجاني، رئيس قوه قضاييه نامه سرگشاده نوشت.

به گزارش خبرنگار «تابناك»، نماينده مردم تهران، در نامه خود به انتصاب قاضي مرتضوي به عنوان رئيس ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز اعتراض كرده و خواستار انجام اقداماتي عليه وي شده است.

بنا بر اين گزارش، متن كامل اين نامه به اين شرح است:

آيتالله صادق لاريجاني دامت بركاته
رياست محترم قوه قضائيه

با اهداء سلام و آرزوي توفيق براي جناب عالي، همان گونه كه استحضار داريد آقاي سعيد مرتضوي، قاضي دادگستري و دادستان سابق عمومي و انقلاب تهران به موجب گزارش هيأت تحقيق و تفحص مجلس شوراي اسلامي دوره هفتم از قوه قضائيه در خرداد ماه سال 1387 و همچنين گزارش اخير كميته حقيقت ياب مجلس شوراي اسلامي، متهم به ارتكاب جرايمي گرديده است كه طبق قانون بايد در يك مرجع قضايي ذيصلاح و خارج از نوبت رسيدگي شود.

با توجه به اينكه نامبرده با حفظ سمت قضايي خود متأسفانه از سوي رياست محترم جمهوري، علي رغم اطلاع از اتهامات ايشان به عنوان رئيس ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز منصوب گرديده است و رسيدگي به اتهامات منتسب به مشاراليه مندرج در دو گزارش فوق الذكر مستلزم تعليق ايشان از سمت قضايي و لغو مصونيت قضايي وي ميباشد، مستدعي است دستور فرماييد اقدامات لازم قانوني در اين باره به دقت و سرعت معمول گردد و نتيجه به هيأت رئيسه مجلس شوراي اسلامي اعلام شود.

ضمنا در گزارش كميته حقيقت ياب مجلس شوراي اسلامي آمده بود كه غير از بازداشتگاه تعطيل شده كهريزك، بازداشتگاههاي ديگري نيز وجود دارد كه خارج از نظارت و مديريت سازمان زندانهاست. خواهشمند است در اين زمينه نيز دستور اقدام مقتضي صادر فرماييد. قبلا از حسن توجه و لطف جناب عالي سپاسگزارم.


با تقديم احترام
علي مطهري

نامه سرگشاده علی مطهری به رييس قوه قضائيه:اعتراض به انتصاب جديد مرتضوی و رسيدگی به وضعيت وی


علي مطهري نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي به صادق لاريجاني، رئيس قوه قضاييه نامه سرگشاده نوشت. وي در نامه خود به انتصاب قاضي مرتضوي به عنوان رئيس ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز اعتراض كرده است.
علي مطهري نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي، به صادق لاريجاني، رئيس قوه قضاييه نامه سرگشاده نوشت.

به گزارش خبرنگار «تابناك»، نماينده مردم تهران، در نامه خود به انتصاب قاضي مرتضوي به عنوان رئيس ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز اعتراض كرده و خواستار انجام اقداماتي عليه وي شده است.

بنا بر اين گزارش، متن كامل اين نامه به اين شرح است:

آيتالله صادق لاريجاني دامت بركاته
رياست محترم قوه قضائيه

با اهداء سلام و آرزوي توفيق براي جناب عالي، همان گونه كه استحضار داريد آقاي سعيد مرتضوي، قاضي دادگستري و دادستان سابق عمومي و انقلاب تهران به موجب گزارش هيأت تحقيق و تفحص مجلس شوراي اسلامي دوره هفتم از قوه قضائيه در خرداد ماه سال 1387 و همچنين گزارش اخير كميته حقيقت ياب مجلس شوراي اسلامي، متهم به ارتكاب جرايمي گرديده است كه طبق قانون بايد در يك مرجع قضايي ذيصلاح و خارج از نوبت رسيدگي شود.

با توجه به اينكه نامبرده با حفظ سمت قضايي خود متأسفانه از سوي رياست محترم جمهوري، علي رغم اطلاع از اتهامات ايشان به عنوان رئيس ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز منصوب گرديده است و رسيدگي به اتهامات منتسب به مشاراليه مندرج در دو گزارش فوق الذكر مستلزم تعليق ايشان از سمت قضايي و لغو مصونيت قضايي وي ميباشد، مستدعي است دستور فرماييد اقدامات لازم قانوني در اين باره به دقت و سرعت معمول گردد و نتيجه به هيأت رئيسه مجلس شوراي اسلامي اعلام شود.

ضمنا در گزارش كميته حقيقت ياب مجلس شوراي اسلامي آمده بود كه غير از بازداشتگاه تعطيل شده كهريزك، بازداشتگاههاي ديگري نيز وجود دارد كه خارج از نظارت و مديريت سازمان زندانهاست. خواهشمند است در اين زمينه نيز دستور اقدام مقتضي صادر فرماييد. قبلا از حسن توجه و لطف جناب عالي سپاسگزارم.


با تقديم احترام
علي مطهري

نامه سرگشاده علی مطهری به رييس قوه قضائيه:اعتراض به انتصاب جديد مرتضوی و رسيدگی به وضعيت وی


علي مطهري نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي به صادق لاريجاني، رئيس قوه قضاييه نامه سرگشاده نوشت. وي در نامه خود به انتصاب قاضي مرتضوي به عنوان رئيس ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز اعتراض كرده است.
علي مطهري نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي، به صادق لاريجاني، رئيس قوه قضاييه نامه سرگشاده نوشت.

به گزارش خبرنگار «تابناك»، نماينده مردم تهران، در نامه خود به انتصاب قاضي مرتضوي به عنوان رئيس ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز اعتراض كرده و خواستار انجام اقداماتي عليه وي شده است.

بنا بر اين گزارش، متن كامل اين نامه به اين شرح است:

آيتالله صادق لاريجاني دامت بركاته
رياست محترم قوه قضائيه

با اهداء سلام و آرزوي توفيق براي جناب عالي، همان گونه كه استحضار داريد آقاي سعيد مرتضوي، قاضي دادگستري و دادستان سابق عمومي و انقلاب تهران به موجب گزارش هيأت تحقيق و تفحص مجلس شوراي اسلامي دوره هفتم از قوه قضائيه در خرداد ماه سال 1387 و همچنين گزارش اخير كميته حقيقت ياب مجلس شوراي اسلامي، متهم به ارتكاب جرايمي گرديده است كه طبق قانون بايد در يك مرجع قضايي ذيصلاح و خارج از نوبت رسيدگي شود.

با توجه به اينكه نامبرده با حفظ سمت قضايي خود متأسفانه از سوي رياست محترم جمهوري، علي رغم اطلاع از اتهامات ايشان به عنوان رئيس ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز منصوب گرديده است و رسيدگي به اتهامات منتسب به مشاراليه مندرج در دو گزارش فوق الذكر مستلزم تعليق ايشان از سمت قضايي و لغو مصونيت قضايي وي ميباشد، مستدعي است دستور فرماييد اقدامات لازم قانوني در اين باره به دقت و سرعت معمول گردد و نتيجه به هيأت رئيسه مجلس شوراي اسلامي اعلام شود.

ضمنا در گزارش كميته حقيقت ياب مجلس شوراي اسلامي آمده بود كه غير از بازداشتگاه تعطيل شده كهريزك، بازداشتگاههاي ديگري نيز وجود دارد كه خارج از نظارت و مديريت سازمان زندانهاست. خواهشمند است در اين زمينه نيز دستور اقدام مقتضي صادر فرماييد. قبلا از حسن توجه و لطف جناب عالي سپاسگزارم.


با تقديم احترام
علي مطهري

پارس ‌‌‌‌جنوبی در حال تعطیل شدن


در حال حاضر بسیاری از طرح های گازی موجود در پارس جنوبی یا تعطیل شده اند و یا در مرجله تعطیلی قرارگرفته اند .

یک عضو کمیسیون انرژی مجلس در گفت وگو با خبرآنلاین، تاکید دارد : وضعیت پیشبرد برنامه های گازی ایران در شرایط مناسبی قرارندارد به گونه ایکه در حال حاضر بسیاری از طرح ها در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس تعطیل شده اند و یا در حال تعطیل شدن هستند .

سیروس سازدار دلیل این ادعای خود را افزایش نیافتن ظرفیت تولید گاز کشور از سال گذشته تا کنون اعلام میکند و تاکید دارد: امسال هوا به داد مسوولان گازی کشور رسیده است و این حرف خود را اینگونه تشریح می کند : ظرفیت تولید گاز کشور حدود 500 میلیون متر مکعب در روز است در صورتیکه اگر هوا امسال مشابه زمستان سال 86 بود قطعا در پیک مصرف به 700 میلیون متر مکعب گاز نیاز داشتیم و این یعنی کسری 200 میلیون متر مکعبی گاز.

وی معتقد است در شرایطی که زمستان امسال هنوز به سرمای زمستان 86 نرسیده بازهم شاهد هستیم که مسوولان برای تامین گاز روزانه کشور گاز تحویلی به نیروگاه را تا مرز 30 میلیون متر مکعب کاهش داده اند تا بتوانند مصرف خانگی و تجاری را تامین کنند.

پارس ‌‌‌‌جنوبی در حال تعطیل شدن


در حال حاضر بسیاری از طرح های گازی موجود در پارس جنوبی یا تعطیل شده اند و یا در مرجله تعطیلی قرارگرفته اند .

یک عضو کمیسیون انرژی مجلس در گفت وگو با خبرآنلاین، تاکید دارد : وضعیت پیشبرد برنامه های گازی ایران در شرایط مناسبی قرارندارد به گونه ایکه در حال حاضر بسیاری از طرح ها در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس تعطیل شده اند و یا در حال تعطیل شدن هستند .

سیروس سازدار دلیل این ادعای خود را افزایش نیافتن ظرفیت تولید گاز کشور از سال گذشته تا کنون اعلام میکند و تاکید دارد: امسال هوا به داد مسوولان گازی کشور رسیده است و این حرف خود را اینگونه تشریح می کند : ظرفیت تولید گاز کشور حدود 500 میلیون متر مکعب در روز است در صورتیکه اگر هوا امسال مشابه زمستان سال 86 بود قطعا در پیک مصرف به 700 میلیون متر مکعب گاز نیاز داشتیم و این یعنی کسری 200 میلیون متر مکعبی گاز.

وی معتقد است در شرایطی که زمستان امسال هنوز به سرمای زمستان 86 نرسیده بازهم شاهد هستیم که مسوولان برای تامین گاز روزانه کشور گاز تحویلی به نیروگاه را تا مرز 30 میلیون متر مکعب کاهش داده اند تا بتوانند مصرف خانگی و تجاری را تامین کنند.

پارس ‌‌‌‌جنوبی در حال تعطیل شدن


در حال حاضر بسیاری از طرح های گازی موجود در پارس جنوبی یا تعطیل شده اند و یا در مرجله تعطیلی قرارگرفته اند .

یک عضو کمیسیون انرژی مجلس در گفت وگو با خبرآنلاین، تاکید دارد : وضعیت پیشبرد برنامه های گازی ایران در شرایط مناسبی قرارندارد به گونه ایکه در حال حاضر بسیاری از طرح ها در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس تعطیل شده اند و یا در حال تعطیل شدن هستند .

سیروس سازدار دلیل این ادعای خود را افزایش نیافتن ظرفیت تولید گاز کشور از سال گذشته تا کنون اعلام میکند و تاکید دارد: امسال هوا به داد مسوولان گازی کشور رسیده است و این حرف خود را اینگونه تشریح می کند : ظرفیت تولید گاز کشور حدود 500 میلیون متر مکعب در روز است در صورتیکه اگر هوا امسال مشابه زمستان سال 86 بود قطعا در پیک مصرف به 700 میلیون متر مکعب گاز نیاز داشتیم و این یعنی کسری 200 میلیون متر مکعبی گاز.

وی معتقد است در شرایطی که زمستان امسال هنوز به سرمای زمستان 86 نرسیده بازهم شاهد هستیم که مسوولان برای تامین گاز روزانه کشور گاز تحویلی به نیروگاه را تا مرز 30 میلیون متر مکعب کاهش داده اند تا بتوانند مصرف خانگی و تجاری را تامین کنند.

قتل و ارعاب و ترور، آخرین سنگر کودتاگران نظامی


نگاهی به تاریخچه حکومت های کودتائی و نظامی در آمریکای لاتین ، خاورمیانه و آفریقا به سادگی این قانون نانوشته تفنگ بدستان حکومت گر بر ملت های آزادی طلب را به ما بازگو می کند .
دیروز 22 دیماه 88 یکی دیگر از بمب های مخرب کنار جاده ای، متعلق به کارخانه سپاه پاسداران کودتاگر با کنترل از راه نه چندان دور ( درست به همان شیوه ای که در افغانستان و عراق اجرا می کنند ) یکی از نخبه های فکری دانشگاه و فرزندی دلیر از نسل سبز بالنده ایران را در برابر خانه اش متلاشی کرد تا دل آقای خامنه ای آرام گیرد، ترس و هراس در دل دانشگاهیان بکارد و حکومت ننگین را چند روز تداوم بخشد.
او به آخر خط حکومت سراسر شرر بار و پر چرک و خون اش رسیده ، پس در این واپسین ماههای ادباری که تاج و تخت اش را موریانه فساد خورده است ، چرا از همه ظرفیت های جنایت و قصاوت بهره ها نبرد ؟
مگر نه این است که او در این حرفه تخصص ویژه دارد ؟ مگر سینما رکس آبادان یادمان رفته که چگونه 500 نفر انسان بی گناه را سوزاندند و جزغاله کردند تا حکومت شاه را متهم به آن جنایت رعب آور کنند ؟
بالندگی درخشان جنبش سبز و رشد دم افزون فضای آزادی خواهی نسل نوین ایران ، کودتاچیان نظامی-امنیتی را چنان هراسان کرده که شبانه روز در پشت اطاق های دربسته نقشه های شیطانی می کشند و دسیسه ها می چینند تا بلکه آب رفته از جوی 22 خرداد را بتوان با خون و قتل و جنون،بازگرداند!
پس از ترور ناجوانمردانه خواهر زاده مهندس موسوی ، ترور نافرجام کروبی با شلیک گلوله های پیاپی به ماشین او و اینک ترور بربرمنشانه استاد دانشگاه حامی موسوی و جنبس سبز ، اکنون خامنه ای دشنه اش را بر گلوی دانشجویان و استادان دانشگاه ایران به آهستگی می ساید و زیر لب آنها را از عواقب آزادی خواهی شان می ترساند !در اتاق اش راه می رود و یک ریز فحش های چاروا داری نثار احمدی نژاد می کند که او را به گردابی چنین هایل کشانید و ظاهرن هیچ بختی هم برای مجتبا خان میلیاردر و عزیز دردانه بابا و رئیس لباس شخصی ها ی قمه بدست نمانده است !
جدا از بحران های عمیق سیاسی ، شرایط اقتصادی کشور نیز تحت رهبری خردباخته رهبر فرزانه کودتا بسیار تراژیک و هول انگیز است . 65 در صد واحد های تولیدی و کارخانه های مملکت به دلایل نبود مدیریت کارا ، نبود سرمایه کافی ، نبود وسایل یدکی برای قطعات مستهلک ، دزدی ها و فساد های گسترده ، متوقف شده و بقیه هم با ظرفیت های بسیار نازل و در سطحی غیر اقتصادی کار می کنند .
واحد های عظیم پارس جنوبی در شرف تعطیلی کامل و ده ها هزار کارگر در واحد های عسلویه ، نفت و پالایش و کشت و صنعت های پراکنده کشور بی آینده و بی کاری گسترده کارگران گزارش شده است .
عدم امکان پرداخت حقوق و دستمزد به مدت 4 تا 7 ماه در بسیاری از واحد های تولیدی و خدماتی دولتی و شبه دولتی ، سبب تحصن ها و اعتراض های کارگری شده و بوی اعتصاب کارگران گرسنه و بی کار در فضای سرد ایران طاعون زده ، به طور دم افزون احساس می شود .
حالا به جای پرداختن به معضلات اجتماعی ، مسائل عدیده فرهنگی ، وضع وخیم بهداشت عمومی ، ورشکستگی بانکها، بیکاری گسترده ،اعتیاد و ایدز و هزاران مصیبت دیگر که کشورمان با آن مواجه است ،حکومت کودتائی امنیتی- نظامی آقای خامنه ای اندیشیده است که با بمب و زندان های بی حساب و کتاب ، اعدام های خیابانی سراسری و اینک ترور و ارعاب ، می توان این کشتی شکسته و موریانه خورده ولایت اش را از میان اقیانوسی به گستردگی هفتاد و چند ملیون ایرانی ناراضی عبور دهد و به مقصد هم برساند !
اما بدانید در فردای نه چندان دور ،برای هر خون و هر قتل و زندان و تروری که مرتکب می شوید ، باید خود و خانواده تان جواب گو باشید . کاری نکنید ناگزیر شوید هم چوب را بخورید و هم پیاز ورامین!
همه کارم زخودکامی به بد نامی کشید آخر / نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفل ها ؟ (حضرت حافظ )

قتل و ارعاب و ترور، آخرین سنگر کودتاگران نظامی


نگاهی به تاریخچه حکومت های کودتائی و نظامی در آمریکای لاتین ، خاورمیانه و آفریقا به سادگی این قانون نانوشته تفنگ بدستان حکومت گر بر ملت های آزادی طلب را به ما بازگو می کند .
دیروز 22 دیماه 88 یکی دیگر از بمب های مخرب کنار جاده ای، متعلق به کارخانه سپاه پاسداران کودتاگر با کنترل از راه نه چندان دور ( درست به همان شیوه ای که در افغانستان و عراق اجرا می کنند ) یکی از نخبه های فکری دانشگاه و فرزندی دلیر از نسل سبز بالنده ایران را در برابر خانه اش متلاشی کرد تا دل آقای خامنه ای آرام گیرد، ترس و هراس در دل دانشگاهیان بکارد و حکومت ننگین را چند روز تداوم بخشد.
او به آخر خط حکومت سراسر شرر بار و پر چرک و خون اش رسیده ، پس در این واپسین ماههای ادباری که تاج و تخت اش را موریانه فساد خورده است ، چرا از همه ظرفیت های جنایت و قصاوت بهره ها نبرد ؟
مگر نه این است که او در این حرفه تخصص ویژه دارد ؟ مگر سینما رکس آبادان یادمان رفته که چگونه 500 نفر انسان بی گناه را سوزاندند و جزغاله کردند تا حکومت شاه را متهم به آن جنایت رعب آور کنند ؟
بالندگی درخشان جنبش سبز و رشد دم افزون فضای آزادی خواهی نسل نوین ایران ، کودتاچیان نظامی-امنیتی را چنان هراسان کرده که شبانه روز در پشت اطاق های دربسته نقشه های شیطانی می کشند و دسیسه ها می چینند تا بلکه آب رفته از جوی 22 خرداد را بتوان با خون و قتل و جنون،بازگرداند!
پس از ترور ناجوانمردانه خواهر زاده مهندس موسوی ، ترور نافرجام کروبی با شلیک گلوله های پیاپی به ماشین او و اینک ترور بربرمنشانه استاد دانشگاه حامی موسوی و جنبس سبز ، اکنون خامنه ای دشنه اش را بر گلوی دانشجویان و استادان دانشگاه ایران به آهستگی می ساید و زیر لب آنها را از عواقب آزادی خواهی شان می ترساند !در اتاق اش راه می رود و یک ریز فحش های چاروا داری نثار احمدی نژاد می کند که او را به گردابی چنین هایل کشانید و ظاهرن هیچ بختی هم برای مجتبا خان میلیاردر و عزیز دردانه بابا و رئیس لباس شخصی ها ی قمه بدست نمانده است !
جدا از بحران های عمیق سیاسی ، شرایط اقتصادی کشور نیز تحت رهبری خردباخته رهبر فرزانه کودتا بسیار تراژیک و هول انگیز است . 65 در صد واحد های تولیدی و کارخانه های مملکت به دلایل نبود مدیریت کارا ، نبود سرمایه کافی ، نبود وسایل یدکی برای قطعات مستهلک ، دزدی ها و فساد های گسترده ، متوقف شده و بقیه هم با ظرفیت های بسیار نازل و در سطحی غیر اقتصادی کار می کنند .
واحد های عظیم پارس جنوبی در شرف تعطیلی کامل و ده ها هزار کارگر در واحد های عسلویه ، نفت و پالایش و کشت و صنعت های پراکنده کشور بی آینده و بی کاری گسترده کارگران گزارش شده است .
عدم امکان پرداخت حقوق و دستمزد به مدت 4 تا 7 ماه در بسیاری از واحد های تولیدی و خدماتی دولتی و شبه دولتی ، سبب تحصن ها و اعتراض های کارگری شده و بوی اعتصاب کارگران گرسنه و بی کار در فضای سرد ایران طاعون زده ، به طور دم افزون احساس می شود .
حالا به جای پرداختن به معضلات اجتماعی ، مسائل عدیده فرهنگی ، وضع وخیم بهداشت عمومی ، ورشکستگی بانکها، بیکاری گسترده ،اعتیاد و ایدز و هزاران مصیبت دیگر که کشورمان با آن مواجه است ،حکومت کودتائی امنیتی- نظامی آقای خامنه ای اندیشیده است که با بمب و زندان های بی حساب و کتاب ، اعدام های خیابانی سراسری و اینک ترور و ارعاب ، می توان این کشتی شکسته و موریانه خورده ولایت اش را از میان اقیانوسی به گستردگی هفتاد و چند ملیون ایرانی ناراضی عبور دهد و به مقصد هم برساند !
اما بدانید در فردای نه چندان دور ،برای هر خون و هر قتل و زندان و تروری که مرتکب می شوید ، باید خود و خانواده تان جواب گو باشید . کاری نکنید ناگزیر شوید هم چوب را بخورید و هم پیاز ورامین!
همه کارم زخودکامی به بد نامی کشید آخر / نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفل ها ؟ (حضرت حافظ )

قتل و ارعاب و ترور، آخرین سنگر کودتاگران نظامی


نگاهی به تاریخچه حکومت های کودتائی و نظامی در آمریکای لاتین ، خاورمیانه و آفریقا به سادگی این قانون نانوشته تفنگ بدستان حکومت گر بر ملت های آزادی طلب را به ما بازگو می کند .
دیروز 22 دیماه 88 یکی دیگر از بمب های مخرب کنار جاده ای، متعلق به کارخانه سپاه پاسداران کودتاگر با کنترل از راه نه چندان دور ( درست به همان شیوه ای که در افغانستان و عراق اجرا می کنند ) یکی از نخبه های فکری دانشگاه و فرزندی دلیر از نسل سبز بالنده ایران را در برابر خانه اش متلاشی کرد تا دل آقای خامنه ای آرام گیرد، ترس و هراس در دل دانشگاهیان بکارد و حکومت ننگین را چند روز تداوم بخشد.
او به آخر خط حکومت سراسر شرر بار و پر چرک و خون اش رسیده ، پس در این واپسین ماههای ادباری که تاج و تخت اش را موریانه فساد خورده است ، چرا از همه ظرفیت های جنایت و قصاوت بهره ها نبرد ؟
مگر نه این است که او در این حرفه تخصص ویژه دارد ؟ مگر سینما رکس آبادان یادمان رفته که چگونه 500 نفر انسان بی گناه را سوزاندند و جزغاله کردند تا حکومت شاه را متهم به آن جنایت رعب آور کنند ؟
بالندگی درخشان جنبش سبز و رشد دم افزون فضای آزادی خواهی نسل نوین ایران ، کودتاچیان نظامی-امنیتی را چنان هراسان کرده که شبانه روز در پشت اطاق های دربسته نقشه های شیطانی می کشند و دسیسه ها می چینند تا بلکه آب رفته از جوی 22 خرداد را بتوان با خون و قتل و جنون،بازگرداند!
پس از ترور ناجوانمردانه خواهر زاده مهندس موسوی ، ترور نافرجام کروبی با شلیک گلوله های پیاپی به ماشین او و اینک ترور بربرمنشانه استاد دانشگاه حامی موسوی و جنبس سبز ، اکنون خامنه ای دشنه اش را بر گلوی دانشجویان و استادان دانشگاه ایران به آهستگی می ساید و زیر لب آنها را از عواقب آزادی خواهی شان می ترساند !در اتاق اش راه می رود و یک ریز فحش های چاروا داری نثار احمدی نژاد می کند که او را به گردابی چنین هایل کشانید و ظاهرن هیچ بختی هم برای مجتبا خان میلیاردر و عزیز دردانه بابا و رئیس لباس شخصی ها ی قمه بدست نمانده است !
جدا از بحران های عمیق سیاسی ، شرایط اقتصادی کشور نیز تحت رهبری خردباخته رهبر فرزانه کودتا بسیار تراژیک و هول انگیز است . 65 در صد واحد های تولیدی و کارخانه های مملکت به دلایل نبود مدیریت کارا ، نبود سرمایه کافی ، نبود وسایل یدکی برای قطعات مستهلک ، دزدی ها و فساد های گسترده ، متوقف شده و بقیه هم با ظرفیت های بسیار نازل و در سطحی غیر اقتصادی کار می کنند .
واحد های عظیم پارس جنوبی در شرف تعطیلی کامل و ده ها هزار کارگر در واحد های عسلویه ، نفت و پالایش و کشت و صنعت های پراکنده کشور بی آینده و بی کاری گسترده کارگران گزارش شده است .
عدم امکان پرداخت حقوق و دستمزد به مدت 4 تا 7 ماه در بسیاری از واحد های تولیدی و خدماتی دولتی و شبه دولتی ، سبب تحصن ها و اعتراض های کارگری شده و بوی اعتصاب کارگران گرسنه و بی کار در فضای سرد ایران طاعون زده ، به طور دم افزون احساس می شود .
حالا به جای پرداختن به معضلات اجتماعی ، مسائل عدیده فرهنگی ، وضع وخیم بهداشت عمومی ، ورشکستگی بانکها، بیکاری گسترده ،اعتیاد و ایدز و هزاران مصیبت دیگر که کشورمان با آن مواجه است ،حکومت کودتائی امنیتی- نظامی آقای خامنه ای اندیشیده است که با بمب و زندان های بی حساب و کتاب ، اعدام های خیابانی سراسری و اینک ترور و ارعاب ، می توان این کشتی شکسته و موریانه خورده ولایت اش را از میان اقیانوسی به گستردگی هفتاد و چند ملیون ایرانی ناراضی عبور دهد و به مقصد هم برساند !
اما بدانید در فردای نه چندان دور ،برای هر خون و هر قتل و زندان و تروری که مرتکب می شوید ، باید خود و خانواده تان جواب گو باشید . کاری نکنید ناگزیر شوید هم چوب را بخورید و هم پیاز ورامین!
همه کارم زخودکامی به بد نامی کشید آخر / نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفل ها ؟ (حضرت حافظ )

محل خاکسپاری استاد ترور شده دانشگاه تهران


سایت فردا در تهران: پیکر مرحوم دکتر مسعود علی محمدی فیزیکدان ایرانی که صبح روز گذشته طی یک عملیات بمب گذاری در قیطریه تهران شهید شد به گفته رئیس پردیس علوم پایه دانشگاه تهران بر طبق نظر خانواده اش در امامزاده ای در چیذر تهران آرام می گیرد.

علی مقاری با بیان این خبر درباره برنامه تشییع و دفن پیکر مرحوم علیمحمدی گفت: هنوز برنامه ها قطعی نشده اما بر اساس آخرین گفتگویی که با خانواده مرحوم داشته ایم حدس قوی این است که برنامه های تدفین تا آخر وقت امروز قطعی شود.

وی افزود: خانواده مرحوم علیمحمدی می خواهند پیکر دکتر علیمحمدی را در امامزاده ای نزدیک منزلشان در چیذر تهران به خاک بسپارند.

رئیس پردیس علوم پایه دانشگاه تهران درباره برنامه های دانشگاه تهران نیز گفت: برنامه های دانشگاه تهران نیز تا آخر وقت امروز نهایی می شود.


مراسم خاکسپاری استاد علی محمدی را سبز کنیم

بالاترین: دوستان سبز هرچه سریعتر باید این حربه کودتاچیان را نقش بر آب کنیم. برگ برنده در دست جنبش سبز است. این استاد دانشگاه حامی میرحسین بوده و جزو اساتید سبز دانشگاه تهران او این روزها در کنار مردم و همراه دانشجویان بوده است. بنابراین باید در مراسم خاکسپاری شرکت گسترده داشته باشیم و این مراسم را سبز کنیم. نباید بگذاریم کسانی که خون این استاد را بر زمین ریختند از جنازه او نیز سواستفاده کنند. سریعاً اطلاع رسانی کنید

محل خاکسپاری استاد ترور شده دانشگاه تهران


سایت فردا در تهران: پیکر مرحوم دکتر مسعود علی محمدی فیزیکدان ایرانی که صبح روز گذشته طی یک عملیات بمب گذاری در قیطریه تهران شهید شد به گفته رئیس پردیس علوم پایه دانشگاه تهران بر طبق نظر خانواده اش در امامزاده ای در چیذر تهران آرام می گیرد.

علی مقاری با بیان این خبر درباره برنامه تشییع و دفن پیکر مرحوم علیمحمدی گفت: هنوز برنامه ها قطعی نشده اما بر اساس آخرین گفتگویی که با خانواده مرحوم داشته ایم حدس قوی این است که برنامه های تدفین تا آخر وقت امروز قطعی شود.

وی افزود: خانواده مرحوم علیمحمدی می خواهند پیکر دکتر علیمحمدی را در امامزاده ای نزدیک منزلشان در چیذر تهران به خاک بسپارند.

رئیس پردیس علوم پایه دانشگاه تهران درباره برنامه های دانشگاه تهران نیز گفت: برنامه های دانشگاه تهران نیز تا آخر وقت امروز نهایی می شود.


مراسم خاکسپاری استاد علی محمدی را سبز کنیم

بالاترین: دوستان سبز هرچه سریعتر باید این حربه کودتاچیان را نقش بر آب کنیم. برگ برنده در دست جنبش سبز است. این استاد دانشگاه حامی میرحسین بوده و جزو اساتید سبز دانشگاه تهران او این روزها در کنار مردم و همراه دانشجویان بوده است. بنابراین باید در مراسم خاکسپاری شرکت گسترده داشته باشیم و این مراسم را سبز کنیم. نباید بگذاریم کسانی که خون این استاد را بر زمین ریختند از جنازه او نیز سواستفاده کنند. سریعاً اطلاع رسانی کنید

محل خاکسپاری استاد ترور شده دانشگاه تهران


سایت فردا در تهران: پیکر مرحوم دکتر مسعود علی محمدی فیزیکدان ایرانی که صبح روز گذشته طی یک عملیات بمب گذاری در قیطریه تهران شهید شد به گفته رئیس پردیس علوم پایه دانشگاه تهران بر طبق نظر خانواده اش در امامزاده ای در چیذر تهران آرام می گیرد.

علی مقاری با بیان این خبر درباره برنامه تشییع و دفن پیکر مرحوم علیمحمدی گفت: هنوز برنامه ها قطعی نشده اما بر اساس آخرین گفتگویی که با خانواده مرحوم داشته ایم حدس قوی این است که برنامه های تدفین تا آخر وقت امروز قطعی شود.

وی افزود: خانواده مرحوم علیمحمدی می خواهند پیکر دکتر علیمحمدی را در امامزاده ای نزدیک منزلشان در چیذر تهران به خاک بسپارند.

رئیس پردیس علوم پایه دانشگاه تهران درباره برنامه های دانشگاه تهران نیز گفت: برنامه های دانشگاه تهران نیز تا آخر وقت امروز نهایی می شود.


مراسم خاکسپاری استاد علی محمدی را سبز کنیم

بالاترین: دوستان سبز هرچه سریعتر باید این حربه کودتاچیان را نقش بر آب کنیم. برگ برنده در دست جنبش سبز است. این استاد دانشگاه حامی میرحسین بوده و جزو اساتید سبز دانشگاه تهران او این روزها در کنار مردم و همراه دانشجویان بوده است. بنابراین باید در مراسم خاکسپاری شرکت گسترده داشته باشیم و این مراسم را سبز کنیم. نباید بگذاریم کسانی که خون این استاد را بر زمین ریختند از جنازه او نیز سواستفاده کنند. سریعاً اطلاع رسانی کنید

حکم سنگسار دو متهم یک پرونده از سوی دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی صادر شد.

خبرگزاری هرانا - حکم سنگسار دو متهم یک پرونده به اتهام زنای محصنه در دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی تایید شد.

به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، شعبه 12 دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی حکم سنگسار برای دو متهم به زنای محصنه را تائید کرده است.

"ولی جانفشانی" و متهم زن پرونده (هویت نامعلوم) پیش تر از سوی دادسرای عمومی شهر ارومیه به اتهام زنای محصنه به سنگسار محکوم شده بودند که این حکم چهارشنبه هفته گذشته مورخ 16 دیماه در شعبه 12 دادگاه تجدید نظر استان تائید شد.

هم اکنون هر دو متهم در زندان مرکزی ارومیه به سر می برند.

لازم به ذکر است علاوه بر پروسه مبهم قضایی این حکم در حالی صادر می شود که متهمان فاقد وکیل مدافع منتخب و امکان دفاع از خود بوده اند.

حکم سنگسار دو متهم یک پرونده از سوی دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی صادر شد.

خبرگزاری هرانا - حکم سنگسار دو متهم یک پرونده به اتهام زنای محصنه در دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی تایید شد.

به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، شعبه 12 دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی حکم سنگسار برای دو متهم به زنای محصنه را تائید کرده است.

"ولی جانفشانی" و متهم زن پرونده (هویت نامعلوم) پیش تر از سوی دادسرای عمومی شهر ارومیه به اتهام زنای محصنه به سنگسار محکوم شده بودند که این حکم چهارشنبه هفته گذشته مورخ 16 دیماه در شعبه 12 دادگاه تجدید نظر استان تائید شد.

هم اکنون هر دو متهم در زندان مرکزی ارومیه به سر می برند.

لازم به ذکر است علاوه بر پروسه مبهم قضایی این حکم در حالی صادر می شود که متهمان فاقد وکیل مدافع منتخب و امکان دفاع از خود بوده اند.

حکم سنگسار دو متهم یک پرونده از سوی دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی صادر شد.

خبرگزاری هرانا - حکم سنگسار دو متهم یک پرونده به اتهام زنای محصنه در دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی تایید شد.

به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، شعبه 12 دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی حکم سنگسار برای دو متهم به زنای محصنه را تائید کرده است.

"ولی جانفشانی" و متهم زن پرونده (هویت نامعلوم) پیش تر از سوی دادسرای عمومی شهر ارومیه به اتهام زنای محصنه به سنگسار محکوم شده بودند که این حکم چهارشنبه هفته گذشته مورخ 16 دیماه در شعبه 12 دادگاه تجدید نظر استان تائید شد.

هم اکنون هر دو متهم در زندان مرکزی ارومیه به سر می برند.

لازم به ذکر است علاوه بر پروسه مبهم قضایی این حکم در حالی صادر می شود که متهمان فاقد وکیل مدافع منتخب و امکان دفاع از خود بوده اند.

نگرانی خانواده روزنامه نگاران بازداشت شده


خانواده کیوان مهرگان نسبت به نامشخص بودن وضعیت این روزنامه نگار ابراز نگرانی کردند.

به گزارش اعتماد، به گفته خانواده مهرگان تلاش آنها و وکیل وی برای کسب اطلاع از محل نگهداری و وضعیت او نتیجه بخش نبوده است.

در همین حال خانواده های بدرالسادات مفیدی، نسرین وزیری، مهسا حکمت، سام محمودی و عبدالرضا تاجیک دیگر روزنامه نگاران که در حوادث اخیر بازداشت شدهاند نیز نسبت به بی خبری از آنها ابراز نگرانی کرده اند.

نگرانی خانواده روزنامه نگاران بازداشت شده


خانواده کیوان مهرگان نسبت به نامشخص بودن وضعیت این روزنامه نگار ابراز نگرانی کردند.

به گزارش اعتماد، به گفته خانواده مهرگان تلاش آنها و وکیل وی برای کسب اطلاع از محل نگهداری و وضعیت او نتیجه بخش نبوده است.

در همین حال خانواده های بدرالسادات مفیدی، نسرین وزیری، مهسا حکمت، سام محمودی و عبدالرضا تاجیک دیگر روزنامه نگاران که در حوادث اخیر بازداشت شدهاند نیز نسبت به بی خبری از آنها ابراز نگرانی کرده اند.

نگرانی خانواده روزنامه نگاران بازداشت شده


خانواده کیوان مهرگان نسبت به نامشخص بودن وضعیت این روزنامه نگار ابراز نگرانی کردند.

به گزارش اعتماد، به گفته خانواده مهرگان تلاش آنها و وکیل وی برای کسب اطلاع از محل نگهداری و وضعیت او نتیجه بخش نبوده است.

در همین حال خانواده های بدرالسادات مفیدی، نسرین وزیری، مهسا حکمت، سام محمودی و عبدالرضا تاجیک دیگر روزنامه نگاران که در حوادث اخیر بازداشت شدهاند نیز نسبت به بی خبری از آنها ابراز نگرانی کرده اند.

دانشجويان دانشگاه آزاد همدان امتحان خود را در اعتراض به وضعيت موجود لغو كردند


خبرنگار آژانس ايران خبر:امروز 22 دیماه اساتید و دانشجویان رشته های مهندسی دانشگاه آزاد همدان امتحانات نوبت صبح خود را در سالن پوریای ولی دانشگاه ,به دلیل نشان دادن اعتراض نسبت به وضع موجود لغو کردند.
به گفته يكي از دانشجويان حتي در اين اعتراض تعدادي از دانشجويان شروع به دادن شعار نيز كرده اند كه اين اقدام به سرعت گسترش يافته است. مسئولین از ترس فراگير شدن اعتراض و دامنه دار شدن آن علت برگزار نشدن امتحانات را خرابی و عدم تکثیر به موقع سوالات اعلام کرده اند .

دانشجويان دانشگاه آزاد همدان امتحان خود را در اعتراض به وضعيت موجود لغو كردند


خبرنگار آژانس ايران خبر:امروز 22 دیماه اساتید و دانشجویان رشته های مهندسی دانشگاه آزاد همدان امتحانات نوبت صبح خود را در سالن پوریای ولی دانشگاه ,به دلیل نشان دادن اعتراض نسبت به وضع موجود لغو کردند.
به گفته يكي از دانشجويان حتي در اين اعتراض تعدادي از دانشجويان شروع به دادن شعار نيز كرده اند كه اين اقدام به سرعت گسترش يافته است. مسئولین از ترس فراگير شدن اعتراض و دامنه دار شدن آن علت برگزار نشدن امتحانات را خرابی و عدم تکثیر به موقع سوالات اعلام کرده اند .

دانشجويان دانشگاه آزاد همدان امتحان خود را در اعتراض به وضعيت موجود لغو كردند


خبرنگار آژانس ايران خبر:امروز 22 دیماه اساتید و دانشجویان رشته های مهندسی دانشگاه آزاد همدان امتحانات نوبت صبح خود را در سالن پوریای ولی دانشگاه ,به دلیل نشان دادن اعتراض نسبت به وضع موجود لغو کردند.
به گفته يكي از دانشجويان حتي در اين اعتراض تعدادي از دانشجويان شروع به دادن شعار نيز كرده اند كه اين اقدام به سرعت گسترش يافته است. مسئولین از ترس فراگير شدن اعتراض و دامنه دار شدن آن علت برگزار نشدن امتحانات را خرابی و عدم تکثیر به موقع سوالات اعلام کرده اند .

تحريم امتحانات پايان ترم دانشگاهها در واکنش به حمله نيروهاي فشار گسترش مييابد


تحريم امتحانات پايان ترم دانشگاهها در واکنش به حمله نيروهاي فشار گسترش مييابد. دانشجويان دانشگاههاي هنربه جمع تحريميها پيوستند و موج اعتراضها به دانشگاههاي تبريز، خواجهنصير، شريف، شهيد بهشتي و رازي کرمان نيز رسيد.
جمعي از دانشجويان دانشگاههاي هنر، بيانيهاي در اعتراض به رويدادهاي دانشگاه مشهد نوشته و خواستار رسيدگي به شرايط دانشجويان بازداشتي شدهاند. آنها در اين بيانيه تاکيد کردهاند که تا روشن نشدن وضعيت دستگيرشدگان، از شرکت در امتحانان نيمه اول سال 88 خودداري ميکنند.
دانشگاه پليتکنيک بيشترين ميزان امتحانات لغو شده را در اين ميان دارد. خبرنامه اميرکبير از بايکوت 62 امتحان پايان ترم اين دانشگاه توسط دانشجويان معترض گزارش داده است. تنها در روز چهارشنبه 16 ديماه، 20 امتحان پليتکنيک برگزار نشد. اين بالاترين تعداد لغو امتحان در روزهاي گذشته بود.
مسئولان حراست و کميته انضباطي پليتکنيک کوشيدهاند با احضار و تهديد دانشجويان، مانع ادامه و گسترش اعتراضها شوند. برخي دانشجويان احضار شده، به دفتر پيگيري وزارت اطلاعات ارجاع داده شدهاند. به نوشته خبرنامه اميرکبير، فشار حراست بر دانشجويان موجب مقاومت و استقبال بيشتر آنان در تحريم امتحانات شده است.
دانشجويان پليتکنيک در واکنش به فشارهاي امنيتي و آموزشي، برق خوابگاه اين دانشگاه را قطع کردند. ساکنان خوابگاه شهيد نجاتاللهي که متعلق به دانشجويان ورودي سال 87 است، پس از قطع برق اين خوابگاه درساعت 10 شب، شعار 'مرگ بر ديکتاتور' سر دادند و خواستار آزادي دانشجويان زنداني شدند. .
دستور ثبت نمره صفر براي دانشجويان معترض توسط دکتر رهابي، رييس پليتکنيک، اعتراض بسياري از استادان دانشگاه را نيز برانگيخته است.

درخواست صدور حکم بازداشت بین المللی برای خامنه ای

Image and video hosting by TinyPic