Sunday, December 6, 2009

بگذارآب شان را درهاون بکوبند! مردم در16 آذر...


آرش صبحی

باتوجه به رویدادی که قراراست فردا 16 آذر88 درمملکت اتفاق بیفتد، و وقوع آن میتواند جهان را متوجه رویدادهای کشورمان نماید، واخباراین رویدادها میتواند درراس اخباررسانه های جهان قراربگیرد، وحتی موجبات تکان جدی دیگری درذهن رهبران جهان را رقم بزند، به اتفاق دونفرازفعالین وکنشگرانی که لزومی به ذکرنام آنها نیست، سواربر اتومبیل شدیم تا 24ساعت مانده به وقوع این رخداد تاریخی وبسیارپراهمیت، وضعیت شهر ونقاطی را که فکرمیکردیم فردا میتواند درزمره نقاط استراتژیک باشند را مورد ارزیابی قراربدهیم.
اولین مکان مورد بازدید بزرگراه کردستان بود که راههای فرعی وانشعابی زیادی داردکه منتهی به کوی دانشگاه وخیابان امیرآباد شمالی میشود. برسربسیاری ازاین خیابانها ماسه وبلوک سیمانی ریخته شده بود.
ظاهرقضیه این بود که شهرداری درنظردارد دراین خیابان یا آن کوچه کارهای پل سازی واقداماتی ازاین دست انجام بدهد. وازنظرما بدان معنا بود که آقایان با این اقداماتشان عملا"مبادی ورودی خیابانهای منتهی به کوی دانشگاه رامسدود نموده اند تاازاین طریق قادرباشند ازتردد اتومبیل پیشگیری نموده وبا گماردن چند سربازوظیفه انتظامی یا ... از تردد افراد پیاده نیز جلو گیری نمایند. اینکه اینگونه اقدامات چقدرموثرباشد، پرسشی بود که ما برای آن جواب قانع کننده ای نداشتیم.
لازم بذکراست که بزرگراه کردستان ازجمله مسیرهائی است که درگذشته های نه چندان دور که مردم سالروزهای قیام دانشجوئی 18 تیررا گرامی میداشتند، امکانات فراوانی برای مردم سواره وپیاده داشت تا بتوانند تجمعات را ازاین خیابان به آن خیابان بکشانند، وسواره ها نیز با ایجاد راه بندان وزدن بوق های ممتد موجبات کلافگی ماموران حکومتی را فراهم بیاورند. یک لحظه بیاد گرامیداشت سالروز18 تیر درسال 80 درهمین خیابان افتادم که چه خبرمیشد ومردم چه شوری داشتند. یک لحظه افسوس آنروزها همه وجودم رافراگرفت وآهی سرشار ازدریغ حمایت اصلاح طلبان درآنروزها ازته دل مرا مبهوت کرد. اما خیلی زود با خود اندیشیدم که شوروخروش آنروزها بازهم نمایان شده است. همان شوری که این روزها دوباره از خواب بیدارشده ودارد میرود تا این بارتمامی تمهیدات وبرنامه ریزی سرکوبهای رژیم را درهم بکوبد وکاخ ظلم را برسرظالمان آوار نماید.
بخود آمدیم وبا یک نگاه به پشت سر دریافتیم که این بزرگراه چه کاربرد خوبی برای تجمعات مرد، وافت وخیزآنها داشت. دراکثرخیابانهای فرعی که ازسوی امیرآباد شمالی و کوی دانشگاه امکان تردد به کردستان وجود دارد، نیروهای امنیتی بچشم میخوردند که مشغول شناسائی خانه ها وساختمانهای نیمه کاره بودند که مبادا مردم درصورت هجوم ماموران سرکوب بتوانند وارد آنها بعنوان پناهگاه بشوند. دریک مورد شنیده شد که به بسیاری از منازل این مناطق هشدار داده شده که مبادا به کسی اجازه ورود داده شود، یا اینکه کسی از پشت بام وبالکن منزلش عکس و تصویری بگیرد!! بنظرخیلی مضحک میرسد که یک رژیم مدعی مردمی بودن تا این حد ازمردم وحضورسبزشان درخیابانها به هراس افتاده باشد که خانه بخانه ولابد طبقه به طبقه هشدار دهد که مبادا… عجبا به این قدرتمندی پوسیده، وعجبا به اینهمه وحشت وزبونی!
سری هم به خیابان انقلاب زدیم تا شرایط موجود درحوالی وحاشیه دانشگاه تهران را نیزمورد ارزیابی قراردهیم. بظاهرهمه چیزعادی مینمود. اما این ظاهرقضیه بود. پارک متعدد اتومبیلهای پژو405 واتومبیلهای پلیس با عناوین مختلف حکایت ازآن مینمود که نیروهای امنیتی درجای جای این منطقه، حدفاصل بین ابوریحان و16 آذر، بهمراه نیروهای انتظامی یونیفورم پوش ولباس شخصی درمنطقه حضوری گسترده دارند تا بزعم خودشان برای فردا برنامه ریزی لازم را بنمایند. با تمامی تمهیدات استتاری که رعایت میشد، اماتحرک نیروها وکارشناسان امنیتی وپلیس کاملا ملموس ومشهود بود. درخیابان شانزده آذرکه ازمنطقه غرب دانشگاه تهران آخرین خیابان به میدان انقلاب ( 24 اسفند سابق) محسوب میشود، تلاش نیروها درکوچه ها وخیانهای فرعی بروشنی قابل فهم بود. بنظرمیامد که بعضی شان با شناخت قبلی وتجربیات پیشین خیلی آرام وبدورازچشم رهگذران ومردم وشاید هم همسایگان به بعضی ساختمانها مراجعه وبا هشداربه آنها نوعی هراس را ازپیش به ساکنین القا مینمودند. خیابان ایتالیا انباشته ازاتومبیلهای پلیس واتومبیلهای امنیتی بود که خود داستان عجیبی مینمود.
همه آنچه که دیده شد وبخش ناچیزی ازآن دراین نوشتاربازتاب داده میشود، حکایت ازآن دارد که آقایان فقهای حکومتی و سرداران وکارگزاران حکومت الهی عدل علیف کماکان مصمم هستند مسیری را طی کنند که طی شش ماهه گذشته بکرات پیموده، وبا اینکه راه بجائی نبرده اند، بازهم میخواهند همان مسیررا طی نمایند.
دوستی که با بهمراه اوبه این گشت وگذارقبل از16 آذر رفته بودیم گفت: بگذارمثل همیشه آب شان را درهاون بکوبند وشیپورراازسرگشادش بزنند.
باید منتظرعصیان وخروش یک ملت بمانند، که مردم ایران با قرارگرفتن درکناردانشجویان، پاسخ مناسب ودرخوری به آنها خواهند بدهند، تاهمه شان دریابند که مرگ محتومشان نزدیک است وگریزی هم ازآن وجود ندارد. 16 آذر، روزدیگری خواهد بود که ناقوس مرگ این حکومت را با قدرت بصدا درخواهد آورد.

ایران 15/ آذرماه 88

بگذارآب شان را درهاون بکوبند! مردم در16 آذر...


آرش صبحی

باتوجه به رویدادی که قراراست فردا 16 آذر88 درمملکت اتفاق بیفتد، و وقوع آن میتواند جهان را متوجه رویدادهای کشورمان نماید، واخباراین رویدادها میتواند درراس اخباررسانه های جهان قراربگیرد، وحتی موجبات تکان جدی دیگری درذهن رهبران جهان را رقم بزند، به اتفاق دونفرازفعالین وکنشگرانی که لزومی به ذکرنام آنها نیست، سواربر اتومبیل شدیم تا 24ساعت مانده به وقوع این رخداد تاریخی وبسیارپراهمیت، وضعیت شهر ونقاطی را که فکرمیکردیم فردا میتواند درزمره نقاط استراتژیک باشند را مورد ارزیابی قراربدهیم.
اولین مکان مورد بازدید بزرگراه کردستان بود که راههای فرعی وانشعابی زیادی داردکه منتهی به کوی دانشگاه وخیابان امیرآباد شمالی میشود. برسربسیاری ازاین خیابانها ماسه وبلوک سیمانی ریخته شده بود.
ظاهرقضیه این بود که شهرداری درنظردارد دراین خیابان یا آن کوچه کارهای پل سازی واقداماتی ازاین دست انجام بدهد. وازنظرما بدان معنا بود که آقایان با این اقداماتشان عملا"مبادی ورودی خیابانهای منتهی به کوی دانشگاه رامسدود نموده اند تاازاین طریق قادرباشند ازتردد اتومبیل پیشگیری نموده وبا گماردن چند سربازوظیفه انتظامی یا ... از تردد افراد پیاده نیز جلو گیری نمایند. اینکه اینگونه اقدامات چقدرموثرباشد، پرسشی بود که ما برای آن جواب قانع کننده ای نداشتیم.
لازم بذکراست که بزرگراه کردستان ازجمله مسیرهائی است که درگذشته های نه چندان دور که مردم سالروزهای قیام دانشجوئی 18 تیررا گرامی میداشتند، امکانات فراوانی برای مردم سواره وپیاده داشت تا بتوانند تجمعات را ازاین خیابان به آن خیابان بکشانند، وسواره ها نیز با ایجاد راه بندان وزدن بوق های ممتد موجبات کلافگی ماموران حکومتی را فراهم بیاورند. یک لحظه بیاد گرامیداشت سالروز18 تیر درسال 80 درهمین خیابان افتادم که چه خبرمیشد ومردم چه شوری داشتند. یک لحظه افسوس آنروزها همه وجودم رافراگرفت وآهی سرشار ازدریغ حمایت اصلاح طلبان درآنروزها ازته دل مرا مبهوت کرد. اما خیلی زود با خود اندیشیدم که شوروخروش آنروزها بازهم نمایان شده است. همان شوری که این روزها دوباره از خواب بیدارشده ودارد میرود تا این بارتمامی تمهیدات وبرنامه ریزی سرکوبهای رژیم را درهم بکوبد وکاخ ظلم را برسرظالمان آوار نماید.
بخود آمدیم وبا یک نگاه به پشت سر دریافتیم که این بزرگراه چه کاربرد خوبی برای تجمعات مرد، وافت وخیزآنها داشت. دراکثرخیابانهای فرعی که ازسوی امیرآباد شمالی و کوی دانشگاه امکان تردد به کردستان وجود دارد، نیروهای امنیتی بچشم میخوردند که مشغول شناسائی خانه ها وساختمانهای نیمه کاره بودند که مبادا مردم درصورت هجوم ماموران سرکوب بتوانند وارد آنها بعنوان پناهگاه بشوند. دریک مورد شنیده شد که به بسیاری از منازل این مناطق هشدار داده شده که مبادا به کسی اجازه ورود داده شود، یا اینکه کسی از پشت بام وبالکن منزلش عکس و تصویری بگیرد!! بنظرخیلی مضحک میرسد که یک رژیم مدعی مردمی بودن تا این حد ازمردم وحضورسبزشان درخیابانها به هراس افتاده باشد که خانه بخانه ولابد طبقه به طبقه هشدار دهد که مبادا… عجبا به این قدرتمندی پوسیده، وعجبا به اینهمه وحشت وزبونی!
سری هم به خیابان انقلاب زدیم تا شرایط موجود درحوالی وحاشیه دانشگاه تهران را نیزمورد ارزیابی قراردهیم. بظاهرهمه چیزعادی مینمود. اما این ظاهرقضیه بود. پارک متعدد اتومبیلهای پژو405 واتومبیلهای پلیس با عناوین مختلف حکایت ازآن مینمود که نیروهای امنیتی درجای جای این منطقه، حدفاصل بین ابوریحان و16 آذر، بهمراه نیروهای انتظامی یونیفورم پوش ولباس شخصی درمنطقه حضوری گسترده دارند تا بزعم خودشان برای فردا برنامه ریزی لازم را بنمایند. با تمامی تمهیدات استتاری که رعایت میشد، اماتحرک نیروها وکارشناسان امنیتی وپلیس کاملا ملموس ومشهود بود. درخیابان شانزده آذرکه ازمنطقه غرب دانشگاه تهران آخرین خیابان به میدان انقلاب ( 24 اسفند سابق) محسوب میشود، تلاش نیروها درکوچه ها وخیانهای فرعی بروشنی قابل فهم بود. بنظرمیامد که بعضی شان با شناخت قبلی وتجربیات پیشین خیلی آرام وبدورازچشم رهگذران ومردم وشاید هم همسایگان به بعضی ساختمانها مراجعه وبا هشداربه آنها نوعی هراس را ازپیش به ساکنین القا مینمودند. خیابان ایتالیا انباشته ازاتومبیلهای پلیس واتومبیلهای امنیتی بود که خود داستان عجیبی مینمود.
همه آنچه که دیده شد وبخش ناچیزی ازآن دراین نوشتاربازتاب داده میشود، حکایت ازآن دارد که آقایان فقهای حکومتی و سرداران وکارگزاران حکومت الهی عدل علیف کماکان مصمم هستند مسیری را طی کنند که طی شش ماهه گذشته بکرات پیموده، وبا اینکه راه بجائی نبرده اند، بازهم میخواهند همان مسیررا طی نمایند.
دوستی که با بهمراه اوبه این گشت وگذارقبل از16 آذر رفته بودیم گفت: بگذارمثل همیشه آب شان را درهاون بکوبند وشیپورراازسرگشادش بزنند.
باید منتظرعصیان وخروش یک ملت بمانند، که مردم ایران با قرارگرفتن درکناردانشجویان، پاسخ مناسب ودرخوری به آنها خواهند بدهند، تاهمه شان دریابند که مرگ محتومشان نزدیک است وگریزی هم ازآن وجود ندارد. 16 آذر، روزدیگری خواهد بود که ناقوس مرگ این حکومت را با قدرت بصدا درخواهد آورد.

ایران 15/ آذرماه 88

بگذارآب شان را درهاون بکوبند! مردم در16 آذر...


آرش صبحی

باتوجه به رویدادی که قراراست فردا 16 آذر88 درمملکت اتفاق بیفتد، و وقوع آن میتواند جهان را متوجه رویدادهای کشورمان نماید، واخباراین رویدادها میتواند درراس اخباررسانه های جهان قراربگیرد، وحتی موجبات تکان جدی دیگری درذهن رهبران جهان را رقم بزند، به اتفاق دونفرازفعالین وکنشگرانی که لزومی به ذکرنام آنها نیست، سواربر اتومبیل شدیم تا 24ساعت مانده به وقوع این رخداد تاریخی وبسیارپراهمیت، وضعیت شهر ونقاطی را که فکرمیکردیم فردا میتواند درزمره نقاط استراتژیک باشند را مورد ارزیابی قراربدهیم.
اولین مکان مورد بازدید بزرگراه کردستان بود که راههای فرعی وانشعابی زیادی داردکه منتهی به کوی دانشگاه وخیابان امیرآباد شمالی میشود. برسربسیاری ازاین خیابانها ماسه وبلوک سیمانی ریخته شده بود.
ظاهرقضیه این بود که شهرداری درنظردارد دراین خیابان یا آن کوچه کارهای پل سازی واقداماتی ازاین دست انجام بدهد. وازنظرما بدان معنا بود که آقایان با این اقداماتشان عملا"مبادی ورودی خیابانهای منتهی به کوی دانشگاه رامسدود نموده اند تاازاین طریق قادرباشند ازتردد اتومبیل پیشگیری نموده وبا گماردن چند سربازوظیفه انتظامی یا ... از تردد افراد پیاده نیز جلو گیری نمایند. اینکه اینگونه اقدامات چقدرموثرباشد، پرسشی بود که ما برای آن جواب قانع کننده ای نداشتیم.
لازم بذکراست که بزرگراه کردستان ازجمله مسیرهائی است که درگذشته های نه چندان دور که مردم سالروزهای قیام دانشجوئی 18 تیررا گرامی میداشتند، امکانات فراوانی برای مردم سواره وپیاده داشت تا بتوانند تجمعات را ازاین خیابان به آن خیابان بکشانند، وسواره ها نیز با ایجاد راه بندان وزدن بوق های ممتد موجبات کلافگی ماموران حکومتی را فراهم بیاورند. یک لحظه بیاد گرامیداشت سالروز18 تیر درسال 80 درهمین خیابان افتادم که چه خبرمیشد ومردم چه شوری داشتند. یک لحظه افسوس آنروزها همه وجودم رافراگرفت وآهی سرشار ازدریغ حمایت اصلاح طلبان درآنروزها ازته دل مرا مبهوت کرد. اما خیلی زود با خود اندیشیدم که شوروخروش آنروزها بازهم نمایان شده است. همان شوری که این روزها دوباره از خواب بیدارشده ودارد میرود تا این بارتمامی تمهیدات وبرنامه ریزی سرکوبهای رژیم را درهم بکوبد وکاخ ظلم را برسرظالمان آوار نماید.
بخود آمدیم وبا یک نگاه به پشت سر دریافتیم که این بزرگراه چه کاربرد خوبی برای تجمعات مرد، وافت وخیزآنها داشت. دراکثرخیابانهای فرعی که ازسوی امیرآباد شمالی و کوی دانشگاه امکان تردد به کردستان وجود دارد، نیروهای امنیتی بچشم میخوردند که مشغول شناسائی خانه ها وساختمانهای نیمه کاره بودند که مبادا مردم درصورت هجوم ماموران سرکوب بتوانند وارد آنها بعنوان پناهگاه بشوند. دریک مورد شنیده شد که به بسیاری از منازل این مناطق هشدار داده شده که مبادا به کسی اجازه ورود داده شود، یا اینکه کسی از پشت بام وبالکن منزلش عکس و تصویری بگیرد!! بنظرخیلی مضحک میرسد که یک رژیم مدعی مردمی بودن تا این حد ازمردم وحضورسبزشان درخیابانها به هراس افتاده باشد که خانه بخانه ولابد طبقه به طبقه هشدار دهد که مبادا… عجبا به این قدرتمندی پوسیده، وعجبا به اینهمه وحشت وزبونی!
سری هم به خیابان انقلاب زدیم تا شرایط موجود درحوالی وحاشیه دانشگاه تهران را نیزمورد ارزیابی قراردهیم. بظاهرهمه چیزعادی مینمود. اما این ظاهرقضیه بود. پارک متعدد اتومبیلهای پژو405 واتومبیلهای پلیس با عناوین مختلف حکایت ازآن مینمود که نیروهای امنیتی درجای جای این منطقه، حدفاصل بین ابوریحان و16 آذر، بهمراه نیروهای انتظامی یونیفورم پوش ولباس شخصی درمنطقه حضوری گسترده دارند تا بزعم خودشان برای فردا برنامه ریزی لازم را بنمایند. با تمامی تمهیدات استتاری که رعایت میشد، اماتحرک نیروها وکارشناسان امنیتی وپلیس کاملا ملموس ومشهود بود. درخیابان شانزده آذرکه ازمنطقه غرب دانشگاه تهران آخرین خیابان به میدان انقلاب ( 24 اسفند سابق) محسوب میشود، تلاش نیروها درکوچه ها وخیانهای فرعی بروشنی قابل فهم بود. بنظرمیامد که بعضی شان با شناخت قبلی وتجربیات پیشین خیلی آرام وبدورازچشم رهگذران ومردم وشاید هم همسایگان به بعضی ساختمانها مراجعه وبا هشداربه آنها نوعی هراس را ازپیش به ساکنین القا مینمودند. خیابان ایتالیا انباشته ازاتومبیلهای پلیس واتومبیلهای امنیتی بود که خود داستان عجیبی مینمود.
همه آنچه که دیده شد وبخش ناچیزی ازآن دراین نوشتاربازتاب داده میشود، حکایت ازآن دارد که آقایان فقهای حکومتی و سرداران وکارگزاران حکومت الهی عدل علیف کماکان مصمم هستند مسیری را طی کنند که طی شش ماهه گذشته بکرات پیموده، وبا اینکه راه بجائی نبرده اند، بازهم میخواهند همان مسیررا طی نمایند.
دوستی که با بهمراه اوبه این گشت وگذارقبل از16 آذر رفته بودیم گفت: بگذارمثل همیشه آب شان را درهاون بکوبند وشیپورراازسرگشادش بزنند.
باید منتظرعصیان وخروش یک ملت بمانند، که مردم ایران با قرارگرفتن درکناردانشجویان، پاسخ مناسب ودرخوری به آنها خواهند بدهند، تاهمه شان دریابند که مرگ محتومشان نزدیک است وگریزی هم ازآن وجود ندارد. 16 آذر، روزدیگری خواهد بود که ناقوس مرگ این حکومت را با قدرت بصدا درخواهد آورد.

ایران 15/ آذرماه 88

بگذارآب شان را درهاون بکوبند! مردم در16 آذر...


آرش صبحی

باتوجه به رویدادی که قراراست فردا 16 آذر88 درمملکت اتفاق بیفتد، و وقوع آن میتواند جهان را متوجه رویدادهای کشورمان نماید، واخباراین رویدادها میتواند درراس اخباررسانه های جهان قراربگیرد، وحتی موجبات تکان جدی دیگری درذهن رهبران جهان را رقم بزند، به اتفاق دونفرازفعالین وکنشگرانی که لزومی به ذکرنام آنها نیست، سواربر اتومبیل شدیم تا 24ساعت مانده به وقوع این رخداد تاریخی وبسیارپراهمیت، وضعیت شهر ونقاطی را که فکرمیکردیم فردا میتواند درزمره نقاط استراتژیک باشند را مورد ارزیابی قراربدهیم.
اولین مکان مورد بازدید بزرگراه کردستان بود که راههای فرعی وانشعابی زیادی داردکه منتهی به کوی دانشگاه وخیابان امیرآباد شمالی میشود. برسربسیاری ازاین خیابانها ماسه وبلوک سیمانی ریخته شده بود.
ظاهرقضیه این بود که شهرداری درنظردارد دراین خیابان یا آن کوچه کارهای پل سازی واقداماتی ازاین دست انجام بدهد. وازنظرما بدان معنا بود که آقایان با این اقداماتشان عملا"مبادی ورودی خیابانهای منتهی به کوی دانشگاه رامسدود نموده اند تاازاین طریق قادرباشند ازتردد اتومبیل پیشگیری نموده وبا گماردن چند سربازوظیفه انتظامی یا ... از تردد افراد پیاده نیز جلو گیری نمایند. اینکه اینگونه اقدامات چقدرموثرباشد، پرسشی بود که ما برای آن جواب قانع کننده ای نداشتیم.
لازم بذکراست که بزرگراه کردستان ازجمله مسیرهائی است که درگذشته های نه چندان دور که مردم سالروزهای قیام دانشجوئی 18 تیررا گرامی میداشتند، امکانات فراوانی برای مردم سواره وپیاده داشت تا بتوانند تجمعات را ازاین خیابان به آن خیابان بکشانند، وسواره ها نیز با ایجاد راه بندان وزدن بوق های ممتد موجبات کلافگی ماموران حکومتی را فراهم بیاورند. یک لحظه بیاد گرامیداشت سالروز18 تیر درسال 80 درهمین خیابان افتادم که چه خبرمیشد ومردم چه شوری داشتند. یک لحظه افسوس آنروزها همه وجودم رافراگرفت وآهی سرشار ازدریغ حمایت اصلاح طلبان درآنروزها ازته دل مرا مبهوت کرد. اما خیلی زود با خود اندیشیدم که شوروخروش آنروزها بازهم نمایان شده است. همان شوری که این روزها دوباره از خواب بیدارشده ودارد میرود تا این بارتمامی تمهیدات وبرنامه ریزی سرکوبهای رژیم را درهم بکوبد وکاخ ظلم را برسرظالمان آوار نماید.
بخود آمدیم وبا یک نگاه به پشت سر دریافتیم که این بزرگراه چه کاربرد خوبی برای تجمعات مرد، وافت وخیزآنها داشت. دراکثرخیابانهای فرعی که ازسوی امیرآباد شمالی و کوی دانشگاه امکان تردد به کردستان وجود دارد، نیروهای امنیتی بچشم میخوردند که مشغول شناسائی خانه ها وساختمانهای نیمه کاره بودند که مبادا مردم درصورت هجوم ماموران سرکوب بتوانند وارد آنها بعنوان پناهگاه بشوند. دریک مورد شنیده شد که به بسیاری از منازل این مناطق هشدار داده شده که مبادا به کسی اجازه ورود داده شود، یا اینکه کسی از پشت بام وبالکن منزلش عکس و تصویری بگیرد!! بنظرخیلی مضحک میرسد که یک رژیم مدعی مردمی بودن تا این حد ازمردم وحضورسبزشان درخیابانها به هراس افتاده باشد که خانه بخانه ولابد طبقه به طبقه هشدار دهد که مبادا… عجبا به این قدرتمندی پوسیده، وعجبا به اینهمه وحشت وزبونی!
سری هم به خیابان انقلاب زدیم تا شرایط موجود درحوالی وحاشیه دانشگاه تهران را نیزمورد ارزیابی قراردهیم. بظاهرهمه چیزعادی مینمود. اما این ظاهرقضیه بود. پارک متعدد اتومبیلهای پژو405 واتومبیلهای پلیس با عناوین مختلف حکایت ازآن مینمود که نیروهای امنیتی درجای جای این منطقه، حدفاصل بین ابوریحان و16 آذر، بهمراه نیروهای انتظامی یونیفورم پوش ولباس شخصی درمنطقه حضوری گسترده دارند تا بزعم خودشان برای فردا برنامه ریزی لازم را بنمایند. با تمامی تمهیدات استتاری که رعایت میشد، اماتحرک نیروها وکارشناسان امنیتی وپلیس کاملا ملموس ومشهود بود. درخیابان شانزده آذرکه ازمنطقه غرب دانشگاه تهران آخرین خیابان به میدان انقلاب ( 24 اسفند سابق) محسوب میشود، تلاش نیروها درکوچه ها وخیانهای فرعی بروشنی قابل فهم بود. بنظرمیامد که بعضی شان با شناخت قبلی وتجربیات پیشین خیلی آرام وبدورازچشم رهگذران ومردم وشاید هم همسایگان به بعضی ساختمانها مراجعه وبا هشداربه آنها نوعی هراس را ازپیش به ساکنین القا مینمودند. خیابان ایتالیا انباشته ازاتومبیلهای پلیس واتومبیلهای امنیتی بود که خود داستان عجیبی مینمود.
همه آنچه که دیده شد وبخش ناچیزی ازآن دراین نوشتاربازتاب داده میشود، حکایت ازآن دارد که آقایان فقهای حکومتی و سرداران وکارگزاران حکومت الهی عدل علیف کماکان مصمم هستند مسیری را طی کنند که طی شش ماهه گذشته بکرات پیموده، وبا اینکه راه بجائی نبرده اند، بازهم میخواهند همان مسیررا طی نمایند.
دوستی که با بهمراه اوبه این گشت وگذارقبل از16 آذر رفته بودیم گفت: بگذارمثل همیشه آب شان را درهاون بکوبند وشیپورراازسرگشادش بزنند.
باید منتظرعصیان وخروش یک ملت بمانند، که مردم ایران با قرارگرفتن درکناردانشجویان، پاسخ مناسب ودرخوری به آنها خواهند بدهند، تاهمه شان دریابند که مرگ محتومشان نزدیک است وگریزی هم ازآن وجود ندارد. 16 آذر، روزدیگری خواهد بود که ناقوس مرگ این حکومت را با قدرت بصدا درخواهد آورد.

ایران 15/ آذرماه 88

فیلم؛ اعتراضات شبانه مردم تهران: مرگ بر خامنه ای

فیلم؛ اعتراضات شبانه مردم تهران: مرگ بر خامنه ای

فیلم؛ اعتراضات شبانه مردم تهران: مرگ بر خامنه ای

فیلم؛ اعتراضات شبانه مردم تهران: مرگ بر خامنه ای

نبرد 16 آذر، یک گام بُلند به پیش


منصور امان

حتی پیش از آن که نخُستین فریاد اعتراض در 16 آذر طنین انداز شود، جُنبش دموکراتیک مردُم ایران، باند نظامی – امنیتی ولایت فقیه را در این میدان رویارویی نیز به زانو درآورده است. ریل امنیتی جدید حُکومت مبنی بر به محدود نگاه داشتن خیزش به محوطه دانشگاه ها، یک اعتراف با صدای رسا به شکست تدبیرهای افسارگُسیخته ای است که ماشین سرکوب برای جلوگیری از شکل گرفتن هر گونه اعتراض در 16 آذر به کار بسته بود.

ناتوانی اوباش تحت امر خامنه ای از مهار برنامه اعلام شُده جُنبش با به جلو فرستادن یک سرکرده سپاه پاسداران برای تکذیب نقش بازوی مُسلح "نظام" در حمله به دانشگاه در 24 خُرداد و بازی با کارت سوخته "عناصُر خودسر" آشکار گردید. پاسدار علی فضلی، سرکرده سپاه پاسداران تهران به منظور تزیین غلیظ تر این چرخش، تدبیر تُفنگچیهای ولی فقیه برای رویارویی با اعتراضهای 16 آذر را "فرهنگی" مُعرفی کرد.

در همین حال نایب رییس کُمیته امنیت ملی مجلس مُلاها نیز سیاست نذر روغن ریخته را به جلو هُل داد و تاکید کرد: "نیروی انتظامی حق ورود به دانشگاه را ندارد."

ژستهای مزبور که با هدف اعلام ادعای عدم دخالت نیروهای نظامی در گردهماییها و اعتراضهای داخل دانشگاه صورت می گیرد، در ناهمگونی فاحش با تهدیدهای مُستقیم اُرگانهای سرکوب و گردانندگان آنها قرار دارد که در هفته های اخیر و همگام با نزدیک شُدن موعد شانزده آذر، بر شدت و غلظت آن افزوده شُده است. از این رو چنین می نماید که باند نظامی – امنیتی ولی فقیه با توجُه به بی اعتنایی مُخالفان و مُنتقدان به تهدیهای اُرگانها و مقامهای رسمی و شکست تدارُکات گُسترده برای سد کردن راه آنها، در آخرین دقایق به تلاش پیشگیرانه برای جلوگیری از خُرد شُدن بیشتر اقتدار و هیبت سرکوب در جامعه ی مُعترض و گوش به زنگ دست زده باشد.

حُکومت در حالی که تجربه تلخ 13 آبان و بی ثمر ماندن تلاشهایی مُشابه را همچنان زیر زبان مزه مزه می کُند، با نگاه به عاقبت کار ترجیح می دهد به صورت خزیده وارد میدان شود تا بتواند با کمترین جلب توجه از آن فرار کُند.

تاکتیک حُکومت در درجه اول مُمانعت از گُسترش اعتراضها از دانشگاه به خیابان و تمرکُز بیشتر روی جلوگیری از شکل گرفتن تظاهُرات در بیرون از آن است. در این راه حل، سرکوب تجمُعات در دانشگاه امری تابع تعادُل نیرو بین دانشجویان و مُزدوران بسیجی، حراست و اطلاعاتی است.

در نبرد 16 آذر، آمادگی دانشجویان برای مُبارزه و ایستادگی از یکطرف و حرکت عُموم مردُم به پُشتیبانی از فرزندان و همرزمان دلیر خود از سوی دیگر، حرکت ملی علیه استبداد مذهبی را یک گام بُلند به جلو خواهد بُرد.

نبرد 16 آذر، یک گام بُلند به پیش


منصور امان

حتی پیش از آن که نخُستین فریاد اعتراض در 16 آذر طنین انداز شود، جُنبش دموکراتیک مردُم ایران، باند نظامی – امنیتی ولایت فقیه را در این میدان رویارویی نیز به زانو درآورده است. ریل امنیتی جدید حُکومت مبنی بر به محدود نگاه داشتن خیزش به محوطه دانشگاه ها، یک اعتراف با صدای رسا به شکست تدبیرهای افسارگُسیخته ای است که ماشین سرکوب برای جلوگیری از شکل گرفتن هر گونه اعتراض در 16 آذر به کار بسته بود.

ناتوانی اوباش تحت امر خامنه ای از مهار برنامه اعلام شُده جُنبش با به جلو فرستادن یک سرکرده سپاه پاسداران برای تکذیب نقش بازوی مُسلح "نظام" در حمله به دانشگاه در 24 خُرداد و بازی با کارت سوخته "عناصُر خودسر" آشکار گردید. پاسدار علی فضلی، سرکرده سپاه پاسداران تهران به منظور تزیین غلیظ تر این چرخش، تدبیر تُفنگچیهای ولی فقیه برای رویارویی با اعتراضهای 16 آذر را "فرهنگی" مُعرفی کرد.

در همین حال نایب رییس کُمیته امنیت ملی مجلس مُلاها نیز سیاست نذر روغن ریخته را به جلو هُل داد و تاکید کرد: "نیروی انتظامی حق ورود به دانشگاه را ندارد."

ژستهای مزبور که با هدف اعلام ادعای عدم دخالت نیروهای نظامی در گردهماییها و اعتراضهای داخل دانشگاه صورت می گیرد، در ناهمگونی فاحش با تهدیدهای مُستقیم اُرگانهای سرکوب و گردانندگان آنها قرار دارد که در هفته های اخیر و همگام با نزدیک شُدن موعد شانزده آذر، بر شدت و غلظت آن افزوده شُده است. از این رو چنین می نماید که باند نظامی – امنیتی ولی فقیه با توجُه به بی اعتنایی مُخالفان و مُنتقدان به تهدیهای اُرگانها و مقامهای رسمی و شکست تدارُکات گُسترده برای سد کردن راه آنها، در آخرین دقایق به تلاش پیشگیرانه برای جلوگیری از خُرد شُدن بیشتر اقتدار و هیبت سرکوب در جامعه ی مُعترض و گوش به زنگ دست زده باشد.

حُکومت در حالی که تجربه تلخ 13 آبان و بی ثمر ماندن تلاشهایی مُشابه را همچنان زیر زبان مزه مزه می کُند، با نگاه به عاقبت کار ترجیح می دهد به صورت خزیده وارد میدان شود تا بتواند با کمترین جلب توجه از آن فرار کُند.

تاکتیک حُکومت در درجه اول مُمانعت از گُسترش اعتراضها از دانشگاه به خیابان و تمرکُز بیشتر روی جلوگیری از شکل گرفتن تظاهُرات در بیرون از آن است. در این راه حل، سرکوب تجمُعات در دانشگاه امری تابع تعادُل نیرو بین دانشجویان و مُزدوران بسیجی، حراست و اطلاعاتی است.

در نبرد 16 آذر، آمادگی دانشجویان برای مُبارزه و ایستادگی از یکطرف و حرکت عُموم مردُم به پُشتیبانی از فرزندان و همرزمان دلیر خود از سوی دیگر، حرکت ملی علیه استبداد مذهبی را یک گام بُلند به جلو خواهد بُرد.

نبرد 16 آذر، یک گام بُلند به پیش


منصور امان

حتی پیش از آن که نخُستین فریاد اعتراض در 16 آذر طنین انداز شود، جُنبش دموکراتیک مردُم ایران، باند نظامی – امنیتی ولایت فقیه را در این میدان رویارویی نیز به زانو درآورده است. ریل امنیتی جدید حُکومت مبنی بر به محدود نگاه داشتن خیزش به محوطه دانشگاه ها، یک اعتراف با صدای رسا به شکست تدبیرهای افسارگُسیخته ای است که ماشین سرکوب برای جلوگیری از شکل گرفتن هر گونه اعتراض در 16 آذر به کار بسته بود.

ناتوانی اوباش تحت امر خامنه ای از مهار برنامه اعلام شُده جُنبش با به جلو فرستادن یک سرکرده سپاه پاسداران برای تکذیب نقش بازوی مُسلح "نظام" در حمله به دانشگاه در 24 خُرداد و بازی با کارت سوخته "عناصُر خودسر" آشکار گردید. پاسدار علی فضلی، سرکرده سپاه پاسداران تهران به منظور تزیین غلیظ تر این چرخش، تدبیر تُفنگچیهای ولی فقیه برای رویارویی با اعتراضهای 16 آذر را "فرهنگی" مُعرفی کرد.

در همین حال نایب رییس کُمیته امنیت ملی مجلس مُلاها نیز سیاست نذر روغن ریخته را به جلو هُل داد و تاکید کرد: "نیروی انتظامی حق ورود به دانشگاه را ندارد."

ژستهای مزبور که با هدف اعلام ادعای عدم دخالت نیروهای نظامی در گردهماییها و اعتراضهای داخل دانشگاه صورت می گیرد، در ناهمگونی فاحش با تهدیدهای مُستقیم اُرگانهای سرکوب و گردانندگان آنها قرار دارد که در هفته های اخیر و همگام با نزدیک شُدن موعد شانزده آذر، بر شدت و غلظت آن افزوده شُده است. از این رو چنین می نماید که باند نظامی – امنیتی ولی فقیه با توجُه به بی اعتنایی مُخالفان و مُنتقدان به تهدیهای اُرگانها و مقامهای رسمی و شکست تدارُکات گُسترده برای سد کردن راه آنها، در آخرین دقایق به تلاش پیشگیرانه برای جلوگیری از خُرد شُدن بیشتر اقتدار و هیبت سرکوب در جامعه ی مُعترض و گوش به زنگ دست زده باشد.

حُکومت در حالی که تجربه تلخ 13 آبان و بی ثمر ماندن تلاشهایی مُشابه را همچنان زیر زبان مزه مزه می کُند، با نگاه به عاقبت کار ترجیح می دهد به صورت خزیده وارد میدان شود تا بتواند با کمترین جلب توجه از آن فرار کُند.

تاکتیک حُکومت در درجه اول مُمانعت از گُسترش اعتراضها از دانشگاه به خیابان و تمرکُز بیشتر روی جلوگیری از شکل گرفتن تظاهُرات در بیرون از آن است. در این راه حل، سرکوب تجمُعات در دانشگاه امری تابع تعادُل نیرو بین دانشجویان و مُزدوران بسیجی، حراست و اطلاعاتی است.

در نبرد 16 آذر، آمادگی دانشجویان برای مُبارزه و ایستادگی از یکطرف و حرکت عُموم مردُم به پُشتیبانی از فرزندان و همرزمان دلیر خود از سوی دیگر، حرکت ملی علیه استبداد مذهبی را یک گام بُلند به جلو خواهد بُرد.

نبرد 16 آذر، یک گام بُلند به پیش


منصور امان

حتی پیش از آن که نخُستین فریاد اعتراض در 16 آذر طنین انداز شود، جُنبش دموکراتیک مردُم ایران، باند نظامی – امنیتی ولایت فقیه را در این میدان رویارویی نیز به زانو درآورده است. ریل امنیتی جدید حُکومت مبنی بر به محدود نگاه داشتن خیزش به محوطه دانشگاه ها، یک اعتراف با صدای رسا به شکست تدبیرهای افسارگُسیخته ای است که ماشین سرکوب برای جلوگیری از شکل گرفتن هر گونه اعتراض در 16 آذر به کار بسته بود.

ناتوانی اوباش تحت امر خامنه ای از مهار برنامه اعلام شُده جُنبش با به جلو فرستادن یک سرکرده سپاه پاسداران برای تکذیب نقش بازوی مُسلح "نظام" در حمله به دانشگاه در 24 خُرداد و بازی با کارت سوخته "عناصُر خودسر" آشکار گردید. پاسدار علی فضلی، سرکرده سپاه پاسداران تهران به منظور تزیین غلیظ تر این چرخش، تدبیر تُفنگچیهای ولی فقیه برای رویارویی با اعتراضهای 16 آذر را "فرهنگی" مُعرفی کرد.

در همین حال نایب رییس کُمیته امنیت ملی مجلس مُلاها نیز سیاست نذر روغن ریخته را به جلو هُل داد و تاکید کرد: "نیروی انتظامی حق ورود به دانشگاه را ندارد."

ژستهای مزبور که با هدف اعلام ادعای عدم دخالت نیروهای نظامی در گردهماییها و اعتراضهای داخل دانشگاه صورت می گیرد، در ناهمگونی فاحش با تهدیدهای مُستقیم اُرگانهای سرکوب و گردانندگان آنها قرار دارد که در هفته های اخیر و همگام با نزدیک شُدن موعد شانزده آذر، بر شدت و غلظت آن افزوده شُده است. از این رو چنین می نماید که باند نظامی – امنیتی ولی فقیه با توجُه به بی اعتنایی مُخالفان و مُنتقدان به تهدیهای اُرگانها و مقامهای رسمی و شکست تدارُکات گُسترده برای سد کردن راه آنها، در آخرین دقایق به تلاش پیشگیرانه برای جلوگیری از خُرد شُدن بیشتر اقتدار و هیبت سرکوب در جامعه ی مُعترض و گوش به زنگ دست زده باشد.

حُکومت در حالی که تجربه تلخ 13 آبان و بی ثمر ماندن تلاشهایی مُشابه را همچنان زیر زبان مزه مزه می کُند، با نگاه به عاقبت کار ترجیح می دهد به صورت خزیده وارد میدان شود تا بتواند با کمترین جلب توجه از آن فرار کُند.

تاکتیک حُکومت در درجه اول مُمانعت از گُسترش اعتراضها از دانشگاه به خیابان و تمرکُز بیشتر روی جلوگیری از شکل گرفتن تظاهُرات در بیرون از آن است. در این راه حل، سرکوب تجمُعات در دانشگاه امری تابع تعادُل نیرو بین دانشجویان و مُزدوران بسیجی، حراست و اطلاعاتی است.

در نبرد 16 آذر، آمادگی دانشجویان برای مُبارزه و ایستادگی از یکطرف و حرکت عُموم مردُم به پُشتیبانی از فرزندان و همرزمان دلیر خود از سوی دیگر، حرکت ملی علیه استبداد مذهبی را یک گام بُلند به جلو خواهد بُرد.

۱۶ آذر؛ مردم تهران در ۶ دانشگاه به دانشجويان بپيوندند


خبرنامه امیرکبیر: دانشجويان سبز دانشگاه هاي ايران با صدور بيانيه اي برنامه برگزاري مراسم 16 آذر در تهران را اعلام كردند. در اين بيانيه 6 دانشگاه به عنوان محل برگزاري مراسم 16 آذر معرفي شده و از مردم خواسته شده تا در اين دانشگاه ها به دانشجويان بپيوندند.

در این بیانیه آمده است: در راستاي تمركز زدايي از نيروهاي مزدور و سركوبگر و جلوگيري از تجميع نيروهاي مدافع ديكتاتوري، ‌اين بار بر خلاف سنت ديرين روزهاي 16 آذر كه حضور دانشجويان و اساتيد در مقابل دانشكده فني دانشگاه تهران بود، ‌امسال قرار برگزاري مراسم بزرگداشت روز دانشجو در چند دانشگاه شهر تهران گزارده شد. به همين منظور دانشگاه هاي تهران، صنعتي شريف، صنعتي اميركبير، آزاد واحد پونك،‌ علامه طباطبايي (دانشكده علوم اجتماعي) و دانشگاه خواجه نصير (دانشكده برق) به عنوان دانشگاه هاي محل برگزاري مراسم 16 آذر معرفي مي گردند. مراسم دانشجويي در داخل اين دانشگاه ها از حوالي ظهر آغاز مي شود و به منظور حضور حداكثري حاميان جنبش سبز ملت ايران اعم از كارمندان،‌زنان خانه دار، دانش آموزان و ... دانشگاه هاي ذكر شده ار ساعت 3 بعد از ظهر به بعد ميزبان مردم عزيز مي باشند و اين بار دانشگاه يكصدا و همگام با مردم به وقوع كودتا اعتراض خواهد كرد. از تمام ملت دعوت مي كنيم كه همراه و همگام با هم در مراسم 16 آذر شركت نمايند.

نشاني دانشگاه هاي محل برگزاري مراسم:

دانشگاه تهران:‌ خيابان انقلاب، بين خيابان 16 آذر و قدس، درب اصلي دانشگاه تهران
دانشگاه صنعتي شريف: خيابان آزادي،‌ دانشگاه صنعتي شريف
دانشگاه صنعتي اميركبير: خيابان ولي عصر، بالاتر از چهار راه ولي عصر، درب وليعصر دانشگاه صنعتي اميركبير
دانشگاه آزاد پونك (علوم تحقيقات): میدان پونک،انتهای بزرگراه اشرفی اصفهانی
دانشگاه علامه (دانشكده علوم اجتماعي): خيابان شريعتي، تقاطع اتوبان همت
دانشگاه خواجه نصير (دانشكده برق): خيابان شريعتي،‌زير پل سيد خندان

۱۶ آذر؛ مردم تهران در ۶ دانشگاه به دانشجويان بپيوندند


خبرنامه امیرکبیر: دانشجويان سبز دانشگاه هاي ايران با صدور بيانيه اي برنامه برگزاري مراسم 16 آذر در تهران را اعلام كردند. در اين بيانيه 6 دانشگاه به عنوان محل برگزاري مراسم 16 آذر معرفي شده و از مردم خواسته شده تا در اين دانشگاه ها به دانشجويان بپيوندند.

در این بیانیه آمده است: در راستاي تمركز زدايي از نيروهاي مزدور و سركوبگر و جلوگيري از تجميع نيروهاي مدافع ديكتاتوري، ‌اين بار بر خلاف سنت ديرين روزهاي 16 آذر كه حضور دانشجويان و اساتيد در مقابل دانشكده فني دانشگاه تهران بود، ‌امسال قرار برگزاري مراسم بزرگداشت روز دانشجو در چند دانشگاه شهر تهران گزارده شد. به همين منظور دانشگاه هاي تهران، صنعتي شريف، صنعتي اميركبير، آزاد واحد پونك،‌ علامه طباطبايي (دانشكده علوم اجتماعي) و دانشگاه خواجه نصير (دانشكده برق) به عنوان دانشگاه هاي محل برگزاري مراسم 16 آذر معرفي مي گردند. مراسم دانشجويي در داخل اين دانشگاه ها از حوالي ظهر آغاز مي شود و به منظور حضور حداكثري حاميان جنبش سبز ملت ايران اعم از كارمندان،‌زنان خانه دار، دانش آموزان و ... دانشگاه هاي ذكر شده ار ساعت 3 بعد از ظهر به بعد ميزبان مردم عزيز مي باشند و اين بار دانشگاه يكصدا و همگام با مردم به وقوع كودتا اعتراض خواهد كرد. از تمام ملت دعوت مي كنيم كه همراه و همگام با هم در مراسم 16 آذر شركت نمايند.

نشاني دانشگاه هاي محل برگزاري مراسم:

دانشگاه تهران:‌ خيابان انقلاب، بين خيابان 16 آذر و قدس، درب اصلي دانشگاه تهران
دانشگاه صنعتي شريف: خيابان آزادي،‌ دانشگاه صنعتي شريف
دانشگاه صنعتي اميركبير: خيابان ولي عصر، بالاتر از چهار راه ولي عصر، درب وليعصر دانشگاه صنعتي اميركبير
دانشگاه آزاد پونك (علوم تحقيقات): میدان پونک،انتهای بزرگراه اشرفی اصفهانی
دانشگاه علامه (دانشكده علوم اجتماعي): خيابان شريعتي، تقاطع اتوبان همت
دانشگاه خواجه نصير (دانشكده برق): خيابان شريعتي،‌زير پل سيد خندان

۱۶ آذر؛ مردم تهران در ۶ دانشگاه به دانشجويان بپيوندند


خبرنامه امیرکبیر: دانشجويان سبز دانشگاه هاي ايران با صدور بيانيه اي برنامه برگزاري مراسم 16 آذر در تهران را اعلام كردند. در اين بيانيه 6 دانشگاه به عنوان محل برگزاري مراسم 16 آذر معرفي شده و از مردم خواسته شده تا در اين دانشگاه ها به دانشجويان بپيوندند.

در این بیانیه آمده است: در راستاي تمركز زدايي از نيروهاي مزدور و سركوبگر و جلوگيري از تجميع نيروهاي مدافع ديكتاتوري، ‌اين بار بر خلاف سنت ديرين روزهاي 16 آذر كه حضور دانشجويان و اساتيد در مقابل دانشكده فني دانشگاه تهران بود، ‌امسال قرار برگزاري مراسم بزرگداشت روز دانشجو در چند دانشگاه شهر تهران گزارده شد. به همين منظور دانشگاه هاي تهران، صنعتي شريف، صنعتي اميركبير، آزاد واحد پونك،‌ علامه طباطبايي (دانشكده علوم اجتماعي) و دانشگاه خواجه نصير (دانشكده برق) به عنوان دانشگاه هاي محل برگزاري مراسم 16 آذر معرفي مي گردند. مراسم دانشجويي در داخل اين دانشگاه ها از حوالي ظهر آغاز مي شود و به منظور حضور حداكثري حاميان جنبش سبز ملت ايران اعم از كارمندان،‌زنان خانه دار، دانش آموزان و ... دانشگاه هاي ذكر شده ار ساعت 3 بعد از ظهر به بعد ميزبان مردم عزيز مي باشند و اين بار دانشگاه يكصدا و همگام با مردم به وقوع كودتا اعتراض خواهد كرد. از تمام ملت دعوت مي كنيم كه همراه و همگام با هم در مراسم 16 آذر شركت نمايند.

نشاني دانشگاه هاي محل برگزاري مراسم:

دانشگاه تهران:‌ خيابان انقلاب، بين خيابان 16 آذر و قدس، درب اصلي دانشگاه تهران
دانشگاه صنعتي شريف: خيابان آزادي،‌ دانشگاه صنعتي شريف
دانشگاه صنعتي اميركبير: خيابان ولي عصر، بالاتر از چهار راه ولي عصر، درب وليعصر دانشگاه صنعتي اميركبير
دانشگاه آزاد پونك (علوم تحقيقات): میدان پونک،انتهای بزرگراه اشرفی اصفهانی
دانشگاه علامه (دانشكده علوم اجتماعي): خيابان شريعتي، تقاطع اتوبان همت
دانشگاه خواجه نصير (دانشكده برق): خيابان شريعتي،‌زير پل سيد خندان

۱۶ آذر؛ مردم تهران در ۶ دانشگاه به دانشجويان بپيوندند


خبرنامه امیرکبیر: دانشجويان سبز دانشگاه هاي ايران با صدور بيانيه اي برنامه برگزاري مراسم 16 آذر در تهران را اعلام كردند. در اين بيانيه 6 دانشگاه به عنوان محل برگزاري مراسم 16 آذر معرفي شده و از مردم خواسته شده تا در اين دانشگاه ها به دانشجويان بپيوندند.

در این بیانیه آمده است: در راستاي تمركز زدايي از نيروهاي مزدور و سركوبگر و جلوگيري از تجميع نيروهاي مدافع ديكتاتوري، ‌اين بار بر خلاف سنت ديرين روزهاي 16 آذر كه حضور دانشجويان و اساتيد در مقابل دانشكده فني دانشگاه تهران بود، ‌امسال قرار برگزاري مراسم بزرگداشت روز دانشجو در چند دانشگاه شهر تهران گزارده شد. به همين منظور دانشگاه هاي تهران، صنعتي شريف، صنعتي اميركبير، آزاد واحد پونك،‌ علامه طباطبايي (دانشكده علوم اجتماعي) و دانشگاه خواجه نصير (دانشكده برق) به عنوان دانشگاه هاي محل برگزاري مراسم 16 آذر معرفي مي گردند. مراسم دانشجويي در داخل اين دانشگاه ها از حوالي ظهر آغاز مي شود و به منظور حضور حداكثري حاميان جنبش سبز ملت ايران اعم از كارمندان،‌زنان خانه دار، دانش آموزان و ... دانشگاه هاي ذكر شده ار ساعت 3 بعد از ظهر به بعد ميزبان مردم عزيز مي باشند و اين بار دانشگاه يكصدا و همگام با مردم به وقوع كودتا اعتراض خواهد كرد. از تمام ملت دعوت مي كنيم كه همراه و همگام با هم در مراسم 16 آذر شركت نمايند.

نشاني دانشگاه هاي محل برگزاري مراسم:

دانشگاه تهران:‌ خيابان انقلاب، بين خيابان 16 آذر و قدس، درب اصلي دانشگاه تهران
دانشگاه صنعتي شريف: خيابان آزادي،‌ دانشگاه صنعتي شريف
دانشگاه صنعتي اميركبير: خيابان ولي عصر، بالاتر از چهار راه ولي عصر، درب وليعصر دانشگاه صنعتي اميركبير
دانشگاه آزاد پونك (علوم تحقيقات): میدان پونک،انتهای بزرگراه اشرفی اصفهانی
دانشگاه علامه (دانشكده علوم اجتماعي): خيابان شريعتي، تقاطع اتوبان همت
دانشگاه خواجه نصير (دانشكده برق): خيابان شريعتي،‌زير پل سيد خندان

موسوی: مسئله‌ مردم انتخابات نیست


رادیو آلمان: میرحسین موسوی به مناسبت ۱۶ آذر شانزدهمین بیانیه‌ی خود را منتشر کرد. وی در این بیانیه، جنبش دانشجویی را در تاریخ معاصر ایران، پرچم حرکت مردم نامیده و حاکمان را فراخوانده تا از تحولات دور و نزدیک درس بگیرند.

به گفته‌ی موسوی، جنبش دانشجویی در تاریخ معاصر ایران، همواره حاوی گزارش‌هایی از شکل‌گیری جریان‌های عمیق سیاسی و اجتماعی در متن جامعه بوده است و حاکمان با درایت می‌توانستند برای عبور کم‌هزینه به سمت توسعه و پیش‌رفت از آن بهره بگیرند. ولی آنان با انکار واقعیت‌ها، حرکت‌های دانشجویی را «غوغای چند جوان پرسروصدا» خوانده و فکر کرده‌اند که «با خاموش کردن آن، صورت مساله پاک خواهد شد».

به باور موسوی، «جامعه‌ی ایران اکنون شگرف‌ترین تحولات را تجربه می‌کند و اگر نیروهای مخالف بدانند که چه رویداد عظیم و مبارکی در راه است، کلاه‌خودها و چوب‌دستی‌هایشان را کنار می‌گذارند».

در بیانیه‌ی موسوی همچنین در دفاع از ارزش تکثرگرایی در جامعه‌ی ایران آمده است: «در روزهای پس از انتخابات زیباترین پدیده جمع‌شدن مردمی از سلیقه‌های گوناگون گرداگرد هم بود. آن‌ها برای آن که به این کار موفق شوند تفاوت‌ها و تنوع‌هایشان را کنار نمی‌گذاشتند، بلکه به رسمیت می‌شناختند. کسی لازم نمی‌دید که برای شرکت در این یکرنگی هویت خویش را از دست بدهد و دیگری شود».

موسوی در هشدار به حاکمان جمهوری اسلامی نوشته است: «این تصور که کسی می‌تواند به‌رغم گرایش‌های مردم بر آنان حکومت کند، بیشتر از یک توهم نیست».

به گفته‌ی موسوی، ملت ایران به بلوغ و رشدی که شایسته‌ی آن است رسیده و «یک ملت بزرگ نمی‌نشیند تا در روز روشن رایش را ببرند و هیچ نگوید». «یک ملت بزرگ انتخابات درجه دو انتصابی را تحمل نمی‌کند». و «وقتی که یک ملت بزرگ می‌شود دیگر خدمتگزارانش اجازه ندارند به او بگویند چه باید بخورد و کجا باید برود و چه کسی را برگزیند و به چه چیز و چه کسی اعتماد کند».

موسوی در بخشی دیگر از بیانیه‌ی خود آورده است که «مساله‌ی مردم انتخابات نیست و قطعا این هم نیست که فلانی باشد و فلانی نباشد. آن چیزی که مردم را عصبانی می‌کند و به واکنش وامی‌دارد آن است که به صریح‌ترین لهجه بزرگی آنان انکار می‌شود». به گفته‌ی موسوی، مردم کسی را بیشتر می‌پسندند که حق بزرگی آنان را کامل‌تر ادا کند.

موسوی به حاکمان جمهوری اسلامی هشدار داده است که اگر از هزینه‌های سنگین و عملیات عظیم خود نتیجه نمی‌گیرند، شاید «صحنه‌ی درگیری را اشتباه گرفته‌اند و در خیابان‌با سایه‌ها می‌جنگند». به باور موسوی، خاکریز این افراد «در میدان وجدان‌های مردم پی در پی در حال سقوط است».

موسوی از مسئولان نظام می‌پرسد، «۱۶ آذر دانشگاه را تحمل نمی‌کنید، ۱۷ آذر چه می‌کنید؟ ۱۸ آذر چه می‌کنید؟ چشمانی را که در صحن دانشگاه به رزمایش‌های بی‌فایده افتاده و آن‌ها را نشانه‌ی ترس یافته چگونه تسخیر می‌کنید؟ اصلا همه‌ی دانشجویان را ساکت کردید، با واقعیت جامعه چه خواهید کرد؟».

موسوی: مسئله‌ مردم انتخابات نیست


رادیو آلمان: میرحسین موسوی به مناسبت ۱۶ آذر شانزدهمین بیانیه‌ی خود را منتشر کرد. وی در این بیانیه، جنبش دانشجویی را در تاریخ معاصر ایران، پرچم حرکت مردم نامیده و حاکمان را فراخوانده تا از تحولات دور و نزدیک درس بگیرند.

به گفته‌ی موسوی، جنبش دانشجویی در تاریخ معاصر ایران، همواره حاوی گزارش‌هایی از شکل‌گیری جریان‌های عمیق سیاسی و اجتماعی در متن جامعه بوده است و حاکمان با درایت می‌توانستند برای عبور کم‌هزینه به سمت توسعه و پیش‌رفت از آن بهره بگیرند. ولی آنان با انکار واقعیت‌ها، حرکت‌های دانشجویی را «غوغای چند جوان پرسروصدا» خوانده و فکر کرده‌اند که «با خاموش کردن آن، صورت مساله پاک خواهد شد».

به باور موسوی، «جامعه‌ی ایران اکنون شگرف‌ترین تحولات را تجربه می‌کند و اگر نیروهای مخالف بدانند که چه رویداد عظیم و مبارکی در راه است، کلاه‌خودها و چوب‌دستی‌هایشان را کنار می‌گذارند».

در بیانیه‌ی موسوی همچنین در دفاع از ارزش تکثرگرایی در جامعه‌ی ایران آمده است: «در روزهای پس از انتخابات زیباترین پدیده جمع‌شدن مردمی از سلیقه‌های گوناگون گرداگرد هم بود. آن‌ها برای آن که به این کار موفق شوند تفاوت‌ها و تنوع‌هایشان را کنار نمی‌گذاشتند، بلکه به رسمیت می‌شناختند. کسی لازم نمی‌دید که برای شرکت در این یکرنگی هویت خویش را از دست بدهد و دیگری شود».

موسوی در هشدار به حاکمان جمهوری اسلامی نوشته است: «این تصور که کسی می‌تواند به‌رغم گرایش‌های مردم بر آنان حکومت کند، بیشتر از یک توهم نیست».

به گفته‌ی موسوی، ملت ایران به بلوغ و رشدی که شایسته‌ی آن است رسیده و «یک ملت بزرگ نمی‌نشیند تا در روز روشن رایش را ببرند و هیچ نگوید». «یک ملت بزرگ انتخابات درجه دو انتصابی را تحمل نمی‌کند». و «وقتی که یک ملت بزرگ می‌شود دیگر خدمتگزارانش اجازه ندارند به او بگویند چه باید بخورد و کجا باید برود و چه کسی را برگزیند و به چه چیز و چه کسی اعتماد کند».

موسوی در بخشی دیگر از بیانیه‌ی خود آورده است که «مساله‌ی مردم انتخابات نیست و قطعا این هم نیست که فلانی باشد و فلانی نباشد. آن چیزی که مردم را عصبانی می‌کند و به واکنش وامی‌دارد آن است که به صریح‌ترین لهجه بزرگی آنان انکار می‌شود». به گفته‌ی موسوی، مردم کسی را بیشتر می‌پسندند که حق بزرگی آنان را کامل‌تر ادا کند.

موسوی به حاکمان جمهوری اسلامی هشدار داده است که اگر از هزینه‌های سنگین و عملیات عظیم خود نتیجه نمی‌گیرند، شاید «صحنه‌ی درگیری را اشتباه گرفته‌اند و در خیابان‌با سایه‌ها می‌جنگند». به باور موسوی، خاکریز این افراد «در میدان وجدان‌های مردم پی در پی در حال سقوط است».

موسوی از مسئولان نظام می‌پرسد، «۱۶ آذر دانشگاه را تحمل نمی‌کنید، ۱۷ آذر چه می‌کنید؟ ۱۸ آذر چه می‌کنید؟ چشمانی را که در صحن دانشگاه به رزمایش‌های بی‌فایده افتاده و آن‌ها را نشانه‌ی ترس یافته چگونه تسخیر می‌کنید؟ اصلا همه‌ی دانشجویان را ساکت کردید، با واقعیت جامعه چه خواهید کرد؟».

موسوی: مسئله‌ مردم انتخابات نیست


رادیو آلمان: میرحسین موسوی به مناسبت ۱۶ آذر شانزدهمین بیانیه‌ی خود را منتشر کرد. وی در این بیانیه، جنبش دانشجویی را در تاریخ معاصر ایران، پرچم حرکت مردم نامیده و حاکمان را فراخوانده تا از تحولات دور و نزدیک درس بگیرند.

به گفته‌ی موسوی، جنبش دانشجویی در تاریخ معاصر ایران، همواره حاوی گزارش‌هایی از شکل‌گیری جریان‌های عمیق سیاسی و اجتماعی در متن جامعه بوده است و حاکمان با درایت می‌توانستند برای عبور کم‌هزینه به سمت توسعه و پیش‌رفت از آن بهره بگیرند. ولی آنان با انکار واقعیت‌ها، حرکت‌های دانشجویی را «غوغای چند جوان پرسروصدا» خوانده و فکر کرده‌اند که «با خاموش کردن آن، صورت مساله پاک خواهد شد».

به باور موسوی، «جامعه‌ی ایران اکنون شگرف‌ترین تحولات را تجربه می‌کند و اگر نیروهای مخالف بدانند که چه رویداد عظیم و مبارکی در راه است، کلاه‌خودها و چوب‌دستی‌هایشان را کنار می‌گذارند».

در بیانیه‌ی موسوی همچنین در دفاع از ارزش تکثرگرایی در جامعه‌ی ایران آمده است: «در روزهای پس از انتخابات زیباترین پدیده جمع‌شدن مردمی از سلیقه‌های گوناگون گرداگرد هم بود. آن‌ها برای آن که به این کار موفق شوند تفاوت‌ها و تنوع‌هایشان را کنار نمی‌گذاشتند، بلکه به رسمیت می‌شناختند. کسی لازم نمی‌دید که برای شرکت در این یکرنگی هویت خویش را از دست بدهد و دیگری شود».

موسوی در هشدار به حاکمان جمهوری اسلامی نوشته است: «این تصور که کسی می‌تواند به‌رغم گرایش‌های مردم بر آنان حکومت کند، بیشتر از یک توهم نیست».

به گفته‌ی موسوی، ملت ایران به بلوغ و رشدی که شایسته‌ی آن است رسیده و «یک ملت بزرگ نمی‌نشیند تا در روز روشن رایش را ببرند و هیچ نگوید». «یک ملت بزرگ انتخابات درجه دو انتصابی را تحمل نمی‌کند». و «وقتی که یک ملت بزرگ می‌شود دیگر خدمتگزارانش اجازه ندارند به او بگویند چه باید بخورد و کجا باید برود و چه کسی را برگزیند و به چه چیز و چه کسی اعتماد کند».

موسوی در بخشی دیگر از بیانیه‌ی خود آورده است که «مساله‌ی مردم انتخابات نیست و قطعا این هم نیست که فلانی باشد و فلانی نباشد. آن چیزی که مردم را عصبانی می‌کند و به واکنش وامی‌دارد آن است که به صریح‌ترین لهجه بزرگی آنان انکار می‌شود». به گفته‌ی موسوی، مردم کسی را بیشتر می‌پسندند که حق بزرگی آنان را کامل‌تر ادا کند.

موسوی به حاکمان جمهوری اسلامی هشدار داده است که اگر از هزینه‌های سنگین و عملیات عظیم خود نتیجه نمی‌گیرند، شاید «صحنه‌ی درگیری را اشتباه گرفته‌اند و در خیابان‌با سایه‌ها می‌جنگند». به باور موسوی، خاکریز این افراد «در میدان وجدان‌های مردم پی در پی در حال سقوط است».

موسوی از مسئولان نظام می‌پرسد، «۱۶ آذر دانشگاه را تحمل نمی‌کنید، ۱۷ آذر چه می‌کنید؟ ۱۸ آذر چه می‌کنید؟ چشمانی را که در صحن دانشگاه به رزمایش‌های بی‌فایده افتاده و آن‌ها را نشانه‌ی ترس یافته چگونه تسخیر می‌کنید؟ اصلا همه‌ی دانشجویان را ساکت کردید، با واقعیت جامعه چه خواهید کرد؟».

موسوی: مسئله‌ مردم انتخابات نیست


رادیو آلمان: میرحسین موسوی به مناسبت ۱۶ آذر شانزدهمین بیانیه‌ی خود را منتشر کرد. وی در این بیانیه، جنبش دانشجویی را در تاریخ معاصر ایران، پرچم حرکت مردم نامیده و حاکمان را فراخوانده تا از تحولات دور و نزدیک درس بگیرند.

به گفته‌ی موسوی، جنبش دانشجویی در تاریخ معاصر ایران، همواره حاوی گزارش‌هایی از شکل‌گیری جریان‌های عمیق سیاسی و اجتماعی در متن جامعه بوده است و حاکمان با درایت می‌توانستند برای عبور کم‌هزینه به سمت توسعه و پیش‌رفت از آن بهره بگیرند. ولی آنان با انکار واقعیت‌ها، حرکت‌های دانشجویی را «غوغای چند جوان پرسروصدا» خوانده و فکر کرده‌اند که «با خاموش کردن آن، صورت مساله پاک خواهد شد».

به باور موسوی، «جامعه‌ی ایران اکنون شگرف‌ترین تحولات را تجربه می‌کند و اگر نیروهای مخالف بدانند که چه رویداد عظیم و مبارکی در راه است، کلاه‌خودها و چوب‌دستی‌هایشان را کنار می‌گذارند».

در بیانیه‌ی موسوی همچنین در دفاع از ارزش تکثرگرایی در جامعه‌ی ایران آمده است: «در روزهای پس از انتخابات زیباترین پدیده جمع‌شدن مردمی از سلیقه‌های گوناگون گرداگرد هم بود. آن‌ها برای آن که به این کار موفق شوند تفاوت‌ها و تنوع‌هایشان را کنار نمی‌گذاشتند، بلکه به رسمیت می‌شناختند. کسی لازم نمی‌دید که برای شرکت در این یکرنگی هویت خویش را از دست بدهد و دیگری شود».

موسوی در هشدار به حاکمان جمهوری اسلامی نوشته است: «این تصور که کسی می‌تواند به‌رغم گرایش‌های مردم بر آنان حکومت کند، بیشتر از یک توهم نیست».

به گفته‌ی موسوی، ملت ایران به بلوغ و رشدی که شایسته‌ی آن است رسیده و «یک ملت بزرگ نمی‌نشیند تا در روز روشن رایش را ببرند و هیچ نگوید». «یک ملت بزرگ انتخابات درجه دو انتصابی را تحمل نمی‌کند». و «وقتی که یک ملت بزرگ می‌شود دیگر خدمتگزارانش اجازه ندارند به او بگویند چه باید بخورد و کجا باید برود و چه کسی را برگزیند و به چه چیز و چه کسی اعتماد کند».

موسوی در بخشی دیگر از بیانیه‌ی خود آورده است که «مساله‌ی مردم انتخابات نیست و قطعا این هم نیست که فلانی باشد و فلانی نباشد. آن چیزی که مردم را عصبانی می‌کند و به واکنش وامی‌دارد آن است که به صریح‌ترین لهجه بزرگی آنان انکار می‌شود». به گفته‌ی موسوی، مردم کسی را بیشتر می‌پسندند که حق بزرگی آنان را کامل‌تر ادا کند.

موسوی به حاکمان جمهوری اسلامی هشدار داده است که اگر از هزینه‌های سنگین و عملیات عظیم خود نتیجه نمی‌گیرند، شاید «صحنه‌ی درگیری را اشتباه گرفته‌اند و در خیابان‌با سایه‌ها می‌جنگند». به باور موسوی، خاکریز این افراد «در میدان وجدان‌های مردم پی در پی در حال سقوط است».

موسوی از مسئولان نظام می‌پرسد، «۱۶ آذر دانشگاه را تحمل نمی‌کنید، ۱۷ آذر چه می‌کنید؟ ۱۸ آذر چه می‌کنید؟ چشمانی را که در صحن دانشگاه به رزمایش‌های بی‌فایده افتاده و آن‌ها را نشانه‌ی ترس یافته چگونه تسخیر می‌کنید؟ اصلا همه‌ی دانشجویان را ساکت کردید، با واقعیت جامعه چه خواهید کرد؟».

نگرانی سپاه از افزایش شکاف میان «مراجع تقلید و روحانیان با ولی فقیه»


علی سعیدی (راست)؛ نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران که سایت «بصیرت» از سوی دفتر وی اداره می شود.

۱۳۸۸/۰۹/۱۵
بیژن یگانه

سپاه پاسداران از تشدید شکاف های اجتماعی- سیاسی در جریان حوادث پس از انتخابات، به ویژه از افزایش «گسل مرجعیت و روحانیت با ولایت فقیه» ابراز نگرانی کرده است.

در تحلیل منتشر شده از سوی سایت «بصیرت»؛ وابسته به نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران که مخاطب آن «هادیان سیاسی» هستند، تاکید شده که «گسل مرجعیت و روحانیت با ولایت فقیه» و «گسل مردم و روحانیت» به عنوان دو گسل از پنج گسل یا شکاف سیاسی- اجتماعی، یاد شده که می تواند «تهدیدی علیه جمهوری اسلامی » باشد.

در تحلیل سپاه پاسداران آمده است: «گسل مرجعيت و روحانيت با ولايت فقيه» خود «ناشی از تقابل آراء فقهی در احكام عبادی مثل رويت هلال و مسايل قضایی و حقوقی، شكاف ناشی از تقابل نظريه حكومت در فقه شيعه و شكاف ناشی از تقابل احكام حكومتی با برخی نظرات مديريتی و اجرایی و سياسی خارج از قدرت، بروز پيدا می كند.»

نشریه اینترنتی سپاه با تاکید بر این که «نظام اسلامی بايستی در راستای آگاه سازی اين مسايل و تمايز و تبيين آن ها برنامه و طرح ارائه كند» ادعا کرده است: «در اين انتخابات، نامه تظلم خواهی به مراجع، فشار شديد رسانه ای به علما و دولتی جلوه دادن برخی از بزرگان در راستای اين گسل برنامه ريزی شده بود.»

در تحلیل منتشر شده از سوی سپاه هم چنین از «گسل مردم و روحانيت» به عنوان یکی از «بسترهای درگیری جمهوری اسلامی با دشمنان» یاد شده و از انعکاس نظرات روحانیان منتقد و مخالف در رسانه ها به شدت ابراز نگرانی شده است.

نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران هم چنین ادعا کرده که رسانه های داخلی و خارجی با انتشار نظرات روحانیان بر شکاف مراجع تقلید و روحانیان با ولی فقیه دامن می زنند و تاکید کرده است: «هر جا يک روحانی به نظام و اسلام نقدی می زند، اين شبكهها، آن را برجسته می كنند و با تبليغ مداوم آن را به ارزش تبديل می كنند.»

در این گزارش تحلیلی آمده است: «دشمن در اين گسل، بر روی شكاف های محافظه گرایی در برابر انتقاد گرایی نسبت به حاكميت، مردم گرایی در برابر اشراف گرایی و قشری گرایی و تحجر در برابر نوگرایی، سرمايه گذاری فكری، تبليغی و سياسی می كند.»

سپاه پاسداران هم چنین در تحلیل خود از «گسل مردم - حاكميت»، «گسل مردم - مردم»، «گسل اركان حاكميتی » در کنار «گسل مراجع و روحانیت با ولایت فقیه» و «گسل مردم و روحانیت» به عنوان پنج گسل تهدید کننده جمهوری اسلامی نام برده و ادعا کرده که این پنج گسل یا شکاف سیاسی- اجتماعی، «بستر جنگ نرم دشمن با نظام اسلامی» است.

در تحلیل منتشر شده از سوی سپاه در باره افزایش شکاف های اجتماعی- سیاسی تاکید شده است: «در انتخابات اخير، مصاديقی يافت می شود كه نشان می دهد، اين گسل ها در حال افزايش هم هستند.»

هم گرایی مراجع تقلید و افزایش نگرانی جناح حاکم

ابراز نگرانی سپاه پاسداران از افزایش «گسل مراجع تقلید و روحانیت با ولایت فقیه» و «تهدید آمیز» خواندن آن طی سه دهه عمر جمهوری اسلامی در ایران، امری بی سابقه است. چرا که روحانیان و به ویژه اکثریت مراجع چه در استقرار و تثبیت جمهوری اسلامی و چه در نهادهای حکومتی، حضور منحصر به فردی داشته اند.

در جریان حوادث پس از انتخابات اما بخش قابل توجهی از مراجع تقلید و روحانیان، انتقادها و اعتراضاتی نسبت به نتایج اعلام شده ، برخوردهای خشونت آمیز با مردم معترض ، بازداشت های گسترده و اخذ اعترافات اجباری از بازداشت شدگان ابراز کرده و انتقاداتی نیز به وضع سیاسی،اجتماعی و اقتصادی کشور داشته اند.

سایت های مراجع تقلید و رسانه های رسمی در ایران نیز در ماه های اخیر از «دیدارهای محرمانه مراجع تقلید» خبر داده اند که از جمله آن ها می توان به آیت الله صافی گلپایگانی، آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله شبیری زنجانی، آیت الله جوادی آملی و حتی آیت الله حسین نوری همدانی؛ از مراجع نزدیک به جناح حاکم، اشاره کرد.

آیت الله حسینعلی منتظری، آیت الله موسوی اردبیلی، آیت الله یوسف صانعی، آیت الله علی محمد دستغیب و آیت الله بیات زنجانی، از مراجع تقلید نزدیک به اصلاح طلبان نیز بارها و به صراحت، حمایت خود را از مردم معترض ابراز کرده اند.

آیت الله منتظری طی نامه ای که به سایر مراجع تقلید نوشت، از «حوادث و فجايع ماه هاى اخير كه پس از انتخابات رياست جمهورى در كشور و در مرئى و مسمع مراجع و علما رخ داد» به عنوان «زنگ خطرى براى روحانيت و مرجعيت» نام برد.

اعلام عید فطر از سوی اغلب مراجع تقلید یک روز پس از عید فطر اعلام شده از سوی آیت الله خامنه ای، نشانه دیگری از هم گرایی مراجع تقلید و اختلاف نظر با رهبر جمهوری اسلامی بود که سپاه پاسداران نیز در تحلیل اخیر خود از گسترش شکاف «مراجع تقلید و روحانیت با ولایت فقیه» به آن اشاره کرده است.

«حذف عملی» هاشمی رفسنجانی از سوی شورای سیاست گذاری ائمه جمعه پس از طرح انتقاداتی از سوی رییس مجلس خبرگان در نماز جمعه ۲۶ مرداد ماه تهران، کناره گیری موقت آیت الله رضا استادی و کناره گیری دائم آیت الله جوادی آملی از امامت جمعه قم، ابعاد دیگری از اختلاف نظر میان روحانیان بلند پایه با جناح حاکم در باره شرایط فعلی کشور، به ویژه اقدامات محمود احمدی نژاد و حامیان وی به شمار می رود.

نگرانی جناح حاکم از «گسل مراجع تقلید و روحانیان با ولی فقیه» در روزهای اخیر تا حدی گسترش یافته که حجت الاسلام سعیدی؛ یکی از امامان جمعه موقت قم در نماز جمعه همین هفته این شهر، خواستار باز گشت آیت الله جوادی آملی به نماز جمعه شد.

سعیدی با اشاره به آن چه «سوء استفاده برخی رسانه ها از كناره گيری آیت الله جوادی آملی» خواند؛ گفت که « دشمنان در كمين نشسته ، خواستند اين موضوع را سياسی جلوه دهند و بنده از سوی ائمه جمعه و نمازگزاران درخواست داريم با توجه مشغله كاری كه دارند، فواصل سخنرانی و هفته ها را افزايش دهند اما باز در اين سنگر حاضر شوند.»

دیدارهای اخیر مقامات حکومتی با مراجع تقلید از جمله دیدار رییس صدا و سیما، فرمانده بسیج، فرمانده نیروی انتظامی با مراجع تقلید نیز بخشی از تلاش جناح حاکم برای ترمیم شکاف میان «مراجع و روحانیان با ولی فقیه » به شمار می رود.

رسانه های رسمی هم چنین از تشکیل «کمیته شش نفره دولت برای بررسی مشکلات و موانع سر راه تفاهم دولت و مراجع» خبر داده اند اما آیت الله مرتضی مقتدایی، روز جمعه ۱۳ آذر به خبرگزاری ایلنا گفت که «اين طرح هم چنان در حد يك پيشنهاد باقی مانده است.»

نگرانی سپاه از افزایش شکاف میان «مراجع تقلید و روحانیان با ولی فقیه»


علی سعیدی (راست)؛ نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران که سایت «بصیرت» از سوی دفتر وی اداره می شود.

۱۳۸۸/۰۹/۱۵
بیژن یگانه

سپاه پاسداران از تشدید شکاف های اجتماعی- سیاسی در جریان حوادث پس از انتخابات، به ویژه از افزایش «گسل مرجعیت و روحانیت با ولایت فقیه» ابراز نگرانی کرده است.

در تحلیل منتشر شده از سوی سایت «بصیرت»؛ وابسته به نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران که مخاطب آن «هادیان سیاسی» هستند، تاکید شده که «گسل مرجعیت و روحانیت با ولایت فقیه» و «گسل مردم و روحانیت» به عنوان دو گسل از پنج گسل یا شکاف سیاسی- اجتماعی، یاد شده که می تواند «تهدیدی علیه جمهوری اسلامی » باشد.

در تحلیل سپاه پاسداران آمده است: «گسل مرجعيت و روحانيت با ولايت فقيه» خود «ناشی از تقابل آراء فقهی در احكام عبادی مثل رويت هلال و مسايل قضایی و حقوقی، شكاف ناشی از تقابل نظريه حكومت در فقه شيعه و شكاف ناشی از تقابل احكام حكومتی با برخی نظرات مديريتی و اجرایی و سياسی خارج از قدرت، بروز پيدا می كند.»

نشریه اینترنتی سپاه با تاکید بر این که «نظام اسلامی بايستی در راستای آگاه سازی اين مسايل و تمايز و تبيين آن ها برنامه و طرح ارائه كند» ادعا کرده است: «در اين انتخابات، نامه تظلم خواهی به مراجع، فشار شديد رسانه ای به علما و دولتی جلوه دادن برخی از بزرگان در راستای اين گسل برنامه ريزی شده بود.»

در تحلیل منتشر شده از سوی سپاه هم چنین از «گسل مردم و روحانيت» به عنوان یکی از «بسترهای درگیری جمهوری اسلامی با دشمنان» یاد شده و از انعکاس نظرات روحانیان منتقد و مخالف در رسانه ها به شدت ابراز نگرانی شده است.

نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران هم چنین ادعا کرده که رسانه های داخلی و خارجی با انتشار نظرات روحانیان بر شکاف مراجع تقلید و روحانیان با ولی فقیه دامن می زنند و تاکید کرده است: «هر جا يک روحانی به نظام و اسلام نقدی می زند، اين شبكهها، آن را برجسته می كنند و با تبليغ مداوم آن را به ارزش تبديل می كنند.»

در این گزارش تحلیلی آمده است: «دشمن در اين گسل، بر روی شكاف های محافظه گرایی در برابر انتقاد گرایی نسبت به حاكميت، مردم گرایی در برابر اشراف گرایی و قشری گرایی و تحجر در برابر نوگرایی، سرمايه گذاری فكری، تبليغی و سياسی می كند.»

سپاه پاسداران هم چنین در تحلیل خود از «گسل مردم - حاكميت»، «گسل مردم - مردم»، «گسل اركان حاكميتی » در کنار «گسل مراجع و روحانیت با ولایت فقیه» و «گسل مردم و روحانیت» به عنوان پنج گسل تهدید کننده جمهوری اسلامی نام برده و ادعا کرده که این پنج گسل یا شکاف سیاسی- اجتماعی، «بستر جنگ نرم دشمن با نظام اسلامی» است.

در تحلیل منتشر شده از سوی سپاه در باره افزایش شکاف های اجتماعی- سیاسی تاکید شده است: «در انتخابات اخير، مصاديقی يافت می شود كه نشان می دهد، اين گسل ها در حال افزايش هم هستند.»

هم گرایی مراجع تقلید و افزایش نگرانی جناح حاکم

ابراز نگرانی سپاه پاسداران از افزایش «گسل مراجع تقلید و روحانیت با ولایت فقیه» و «تهدید آمیز» خواندن آن طی سه دهه عمر جمهوری اسلامی در ایران، امری بی سابقه است. چرا که روحانیان و به ویژه اکثریت مراجع چه در استقرار و تثبیت جمهوری اسلامی و چه در نهادهای حکومتی، حضور منحصر به فردی داشته اند.

در جریان حوادث پس از انتخابات اما بخش قابل توجهی از مراجع تقلید و روحانیان، انتقادها و اعتراضاتی نسبت به نتایج اعلام شده ، برخوردهای خشونت آمیز با مردم معترض ، بازداشت های گسترده و اخذ اعترافات اجباری از بازداشت شدگان ابراز کرده و انتقاداتی نیز به وضع سیاسی،اجتماعی و اقتصادی کشور داشته اند.

سایت های مراجع تقلید و رسانه های رسمی در ایران نیز در ماه های اخیر از «دیدارهای محرمانه مراجع تقلید» خبر داده اند که از جمله آن ها می توان به آیت الله صافی گلپایگانی، آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله شبیری زنجانی، آیت الله جوادی آملی و حتی آیت الله حسین نوری همدانی؛ از مراجع نزدیک به جناح حاکم، اشاره کرد.

آیت الله حسینعلی منتظری، آیت الله موسوی اردبیلی، آیت الله یوسف صانعی، آیت الله علی محمد دستغیب و آیت الله بیات زنجانی، از مراجع تقلید نزدیک به اصلاح طلبان نیز بارها و به صراحت، حمایت خود را از مردم معترض ابراز کرده اند.

آیت الله منتظری طی نامه ای که به سایر مراجع تقلید نوشت، از «حوادث و فجايع ماه هاى اخير كه پس از انتخابات رياست جمهورى در كشور و در مرئى و مسمع مراجع و علما رخ داد» به عنوان «زنگ خطرى براى روحانيت و مرجعيت» نام برد.

اعلام عید فطر از سوی اغلب مراجع تقلید یک روز پس از عید فطر اعلام شده از سوی آیت الله خامنه ای، نشانه دیگری از هم گرایی مراجع تقلید و اختلاف نظر با رهبر جمهوری اسلامی بود که سپاه پاسداران نیز در تحلیل اخیر خود از گسترش شکاف «مراجع تقلید و روحانیت با ولایت فقیه» به آن اشاره کرده است.

«حذف عملی» هاشمی رفسنجانی از سوی شورای سیاست گذاری ائمه جمعه پس از طرح انتقاداتی از سوی رییس مجلس خبرگان در نماز جمعه ۲۶ مرداد ماه تهران، کناره گیری موقت آیت الله رضا استادی و کناره گیری دائم آیت الله جوادی آملی از امامت جمعه قم، ابعاد دیگری از اختلاف نظر میان روحانیان بلند پایه با جناح حاکم در باره شرایط فعلی کشور، به ویژه اقدامات محمود احمدی نژاد و حامیان وی به شمار می رود.

نگرانی جناح حاکم از «گسل مراجع تقلید و روحانیان با ولی فقیه» در روزهای اخیر تا حدی گسترش یافته که حجت الاسلام سعیدی؛ یکی از امامان جمعه موقت قم در نماز جمعه همین هفته این شهر، خواستار باز گشت آیت الله جوادی آملی به نماز جمعه شد.

سعیدی با اشاره به آن چه «سوء استفاده برخی رسانه ها از كناره گيری آیت الله جوادی آملی» خواند؛ گفت که « دشمنان در كمين نشسته ، خواستند اين موضوع را سياسی جلوه دهند و بنده از سوی ائمه جمعه و نمازگزاران درخواست داريم با توجه مشغله كاری كه دارند، فواصل سخنرانی و هفته ها را افزايش دهند اما باز در اين سنگر حاضر شوند.»

دیدارهای اخیر مقامات حکومتی با مراجع تقلید از جمله دیدار رییس صدا و سیما، فرمانده بسیج، فرمانده نیروی انتظامی با مراجع تقلید نیز بخشی از تلاش جناح حاکم برای ترمیم شکاف میان «مراجع و روحانیان با ولی فقیه » به شمار می رود.

رسانه های رسمی هم چنین از تشکیل «کمیته شش نفره دولت برای بررسی مشکلات و موانع سر راه تفاهم دولت و مراجع» خبر داده اند اما آیت الله مرتضی مقتدایی، روز جمعه ۱۳ آذر به خبرگزاری ایلنا گفت که «اين طرح هم چنان در حد يك پيشنهاد باقی مانده است.»

نگرانی سپاه از افزایش شکاف میان «مراجع تقلید و روحانیان با ولی فقیه»


علی سعیدی (راست)؛ نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران که سایت «بصیرت» از سوی دفتر وی اداره می شود.

۱۳۸۸/۰۹/۱۵
بیژن یگانه

سپاه پاسداران از تشدید شکاف های اجتماعی- سیاسی در جریان حوادث پس از انتخابات، به ویژه از افزایش «گسل مرجعیت و روحانیت با ولایت فقیه» ابراز نگرانی کرده است.

در تحلیل منتشر شده از سوی سایت «بصیرت»؛ وابسته به نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران که مخاطب آن «هادیان سیاسی» هستند، تاکید شده که «گسل مرجعیت و روحانیت با ولایت فقیه» و «گسل مردم و روحانیت» به عنوان دو گسل از پنج گسل یا شکاف سیاسی- اجتماعی، یاد شده که می تواند «تهدیدی علیه جمهوری اسلامی » باشد.

در تحلیل سپاه پاسداران آمده است: «گسل مرجعيت و روحانيت با ولايت فقيه» خود «ناشی از تقابل آراء فقهی در احكام عبادی مثل رويت هلال و مسايل قضایی و حقوقی، شكاف ناشی از تقابل نظريه حكومت در فقه شيعه و شكاف ناشی از تقابل احكام حكومتی با برخی نظرات مديريتی و اجرایی و سياسی خارج از قدرت، بروز پيدا می كند.»

نشریه اینترنتی سپاه با تاکید بر این که «نظام اسلامی بايستی در راستای آگاه سازی اين مسايل و تمايز و تبيين آن ها برنامه و طرح ارائه كند» ادعا کرده است: «در اين انتخابات، نامه تظلم خواهی به مراجع، فشار شديد رسانه ای به علما و دولتی جلوه دادن برخی از بزرگان در راستای اين گسل برنامه ريزی شده بود.»

در تحلیل منتشر شده از سوی سپاه هم چنین از «گسل مردم و روحانيت» به عنوان یکی از «بسترهای درگیری جمهوری اسلامی با دشمنان» یاد شده و از انعکاس نظرات روحانیان منتقد و مخالف در رسانه ها به شدت ابراز نگرانی شده است.

نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران هم چنین ادعا کرده که رسانه های داخلی و خارجی با انتشار نظرات روحانیان بر شکاف مراجع تقلید و روحانیان با ولی فقیه دامن می زنند و تاکید کرده است: «هر جا يک روحانی به نظام و اسلام نقدی می زند، اين شبكهها، آن را برجسته می كنند و با تبليغ مداوم آن را به ارزش تبديل می كنند.»

در این گزارش تحلیلی آمده است: «دشمن در اين گسل، بر روی شكاف های محافظه گرایی در برابر انتقاد گرایی نسبت به حاكميت، مردم گرایی در برابر اشراف گرایی و قشری گرایی و تحجر در برابر نوگرایی، سرمايه گذاری فكری، تبليغی و سياسی می كند.»

سپاه پاسداران هم چنین در تحلیل خود از «گسل مردم - حاكميت»، «گسل مردم - مردم»، «گسل اركان حاكميتی » در کنار «گسل مراجع و روحانیت با ولایت فقیه» و «گسل مردم و روحانیت» به عنوان پنج گسل تهدید کننده جمهوری اسلامی نام برده و ادعا کرده که این پنج گسل یا شکاف سیاسی- اجتماعی، «بستر جنگ نرم دشمن با نظام اسلامی» است.

در تحلیل منتشر شده از سوی سپاه در باره افزایش شکاف های اجتماعی- سیاسی تاکید شده است: «در انتخابات اخير، مصاديقی يافت می شود كه نشان می دهد، اين گسل ها در حال افزايش هم هستند.»

هم گرایی مراجع تقلید و افزایش نگرانی جناح حاکم

ابراز نگرانی سپاه پاسداران از افزایش «گسل مراجع تقلید و روحانیت با ولایت فقیه» و «تهدید آمیز» خواندن آن طی سه دهه عمر جمهوری اسلامی در ایران، امری بی سابقه است. چرا که روحانیان و به ویژه اکثریت مراجع چه در استقرار و تثبیت جمهوری اسلامی و چه در نهادهای حکومتی، حضور منحصر به فردی داشته اند.

در جریان حوادث پس از انتخابات اما بخش قابل توجهی از مراجع تقلید و روحانیان، انتقادها و اعتراضاتی نسبت به نتایج اعلام شده ، برخوردهای خشونت آمیز با مردم معترض ، بازداشت های گسترده و اخذ اعترافات اجباری از بازداشت شدگان ابراز کرده و انتقاداتی نیز به وضع سیاسی،اجتماعی و اقتصادی کشور داشته اند.

سایت های مراجع تقلید و رسانه های رسمی در ایران نیز در ماه های اخیر از «دیدارهای محرمانه مراجع تقلید» خبر داده اند که از جمله آن ها می توان به آیت الله صافی گلپایگانی، آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله شبیری زنجانی، آیت الله جوادی آملی و حتی آیت الله حسین نوری همدانی؛ از مراجع نزدیک به جناح حاکم، اشاره کرد.

آیت الله حسینعلی منتظری، آیت الله موسوی اردبیلی، آیت الله یوسف صانعی، آیت الله علی محمد دستغیب و آیت الله بیات زنجانی، از مراجع تقلید نزدیک به اصلاح طلبان نیز بارها و به صراحت، حمایت خود را از مردم معترض ابراز کرده اند.

آیت الله منتظری طی نامه ای که به سایر مراجع تقلید نوشت، از «حوادث و فجايع ماه هاى اخير كه پس از انتخابات رياست جمهورى در كشور و در مرئى و مسمع مراجع و علما رخ داد» به عنوان «زنگ خطرى براى روحانيت و مرجعيت» نام برد.

اعلام عید فطر از سوی اغلب مراجع تقلید یک روز پس از عید فطر اعلام شده از سوی آیت الله خامنه ای، نشانه دیگری از هم گرایی مراجع تقلید و اختلاف نظر با رهبر جمهوری اسلامی بود که سپاه پاسداران نیز در تحلیل اخیر خود از گسترش شکاف «مراجع تقلید و روحانیت با ولایت فقیه» به آن اشاره کرده است.

«حذف عملی» هاشمی رفسنجانی از سوی شورای سیاست گذاری ائمه جمعه پس از طرح انتقاداتی از سوی رییس مجلس خبرگان در نماز جمعه ۲۶ مرداد ماه تهران، کناره گیری موقت آیت الله رضا استادی و کناره گیری دائم آیت الله جوادی آملی از امامت جمعه قم، ابعاد دیگری از اختلاف نظر میان روحانیان بلند پایه با جناح حاکم در باره شرایط فعلی کشور، به ویژه اقدامات محمود احمدی نژاد و حامیان وی به شمار می رود.

نگرانی جناح حاکم از «گسل مراجع تقلید و روحانیان با ولی فقیه» در روزهای اخیر تا حدی گسترش یافته که حجت الاسلام سعیدی؛ یکی از امامان جمعه موقت قم در نماز جمعه همین هفته این شهر، خواستار باز گشت آیت الله جوادی آملی به نماز جمعه شد.

سعیدی با اشاره به آن چه «سوء استفاده برخی رسانه ها از كناره گيری آیت الله جوادی آملی» خواند؛ گفت که « دشمنان در كمين نشسته ، خواستند اين موضوع را سياسی جلوه دهند و بنده از سوی ائمه جمعه و نمازگزاران درخواست داريم با توجه مشغله كاری كه دارند، فواصل سخنرانی و هفته ها را افزايش دهند اما باز در اين سنگر حاضر شوند.»

دیدارهای اخیر مقامات حکومتی با مراجع تقلید از جمله دیدار رییس صدا و سیما، فرمانده بسیج، فرمانده نیروی انتظامی با مراجع تقلید نیز بخشی از تلاش جناح حاکم برای ترمیم شکاف میان «مراجع و روحانیان با ولی فقیه » به شمار می رود.

رسانه های رسمی هم چنین از تشکیل «کمیته شش نفره دولت برای بررسی مشکلات و موانع سر راه تفاهم دولت و مراجع» خبر داده اند اما آیت الله مرتضی مقتدایی، روز جمعه ۱۳ آذر به خبرگزاری ایلنا گفت که «اين طرح هم چنان در حد يك پيشنهاد باقی مانده است.»

نگرانی سپاه از افزایش شکاف میان «مراجع تقلید و روحانیان با ولی فقیه»


علی سعیدی (راست)؛ نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران که سایت «بصیرت» از سوی دفتر وی اداره می شود.

۱۳۸۸/۰۹/۱۵
بیژن یگانه

سپاه پاسداران از تشدید شکاف های اجتماعی- سیاسی در جریان حوادث پس از انتخابات، به ویژه از افزایش «گسل مرجعیت و روحانیت با ولایت فقیه» ابراز نگرانی کرده است.

در تحلیل منتشر شده از سوی سایت «بصیرت»؛ وابسته به نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران که مخاطب آن «هادیان سیاسی» هستند، تاکید شده که «گسل مرجعیت و روحانیت با ولایت فقیه» و «گسل مردم و روحانیت» به عنوان دو گسل از پنج گسل یا شکاف سیاسی- اجتماعی، یاد شده که می تواند «تهدیدی علیه جمهوری اسلامی » باشد.

در تحلیل سپاه پاسداران آمده است: «گسل مرجعيت و روحانيت با ولايت فقيه» خود «ناشی از تقابل آراء فقهی در احكام عبادی مثل رويت هلال و مسايل قضایی و حقوقی، شكاف ناشی از تقابل نظريه حكومت در فقه شيعه و شكاف ناشی از تقابل احكام حكومتی با برخی نظرات مديريتی و اجرایی و سياسی خارج از قدرت، بروز پيدا می كند.»

نشریه اینترنتی سپاه با تاکید بر این که «نظام اسلامی بايستی در راستای آگاه سازی اين مسايل و تمايز و تبيين آن ها برنامه و طرح ارائه كند» ادعا کرده است: «در اين انتخابات، نامه تظلم خواهی به مراجع، فشار شديد رسانه ای به علما و دولتی جلوه دادن برخی از بزرگان در راستای اين گسل برنامه ريزی شده بود.»

در تحلیل منتشر شده از سوی سپاه هم چنین از «گسل مردم و روحانيت» به عنوان یکی از «بسترهای درگیری جمهوری اسلامی با دشمنان» یاد شده و از انعکاس نظرات روحانیان منتقد و مخالف در رسانه ها به شدت ابراز نگرانی شده است.

نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران هم چنین ادعا کرده که رسانه های داخلی و خارجی با انتشار نظرات روحانیان بر شکاف مراجع تقلید و روحانیان با ولی فقیه دامن می زنند و تاکید کرده است: «هر جا يک روحانی به نظام و اسلام نقدی می زند، اين شبكهها، آن را برجسته می كنند و با تبليغ مداوم آن را به ارزش تبديل می كنند.»

در این گزارش تحلیلی آمده است: «دشمن در اين گسل، بر روی شكاف های محافظه گرایی در برابر انتقاد گرایی نسبت به حاكميت، مردم گرایی در برابر اشراف گرایی و قشری گرایی و تحجر در برابر نوگرایی، سرمايه گذاری فكری، تبليغی و سياسی می كند.»

سپاه پاسداران هم چنین در تحلیل خود از «گسل مردم - حاكميت»، «گسل مردم - مردم»، «گسل اركان حاكميتی » در کنار «گسل مراجع و روحانیت با ولایت فقیه» و «گسل مردم و روحانیت» به عنوان پنج گسل تهدید کننده جمهوری اسلامی نام برده و ادعا کرده که این پنج گسل یا شکاف سیاسی- اجتماعی، «بستر جنگ نرم دشمن با نظام اسلامی» است.

در تحلیل منتشر شده از سوی سپاه در باره افزایش شکاف های اجتماعی- سیاسی تاکید شده است: «در انتخابات اخير، مصاديقی يافت می شود كه نشان می دهد، اين گسل ها در حال افزايش هم هستند.»

هم گرایی مراجع تقلید و افزایش نگرانی جناح حاکم

ابراز نگرانی سپاه پاسداران از افزایش «گسل مراجع تقلید و روحانیت با ولایت فقیه» و «تهدید آمیز» خواندن آن طی سه دهه عمر جمهوری اسلامی در ایران، امری بی سابقه است. چرا که روحانیان و به ویژه اکثریت مراجع چه در استقرار و تثبیت جمهوری اسلامی و چه در نهادهای حکومتی، حضور منحصر به فردی داشته اند.

در جریان حوادث پس از انتخابات اما بخش قابل توجهی از مراجع تقلید و روحانیان، انتقادها و اعتراضاتی نسبت به نتایج اعلام شده ، برخوردهای خشونت آمیز با مردم معترض ، بازداشت های گسترده و اخذ اعترافات اجباری از بازداشت شدگان ابراز کرده و انتقاداتی نیز به وضع سیاسی،اجتماعی و اقتصادی کشور داشته اند.

سایت های مراجع تقلید و رسانه های رسمی در ایران نیز در ماه های اخیر از «دیدارهای محرمانه مراجع تقلید» خبر داده اند که از جمله آن ها می توان به آیت الله صافی گلپایگانی، آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله شبیری زنجانی، آیت الله جوادی آملی و حتی آیت الله حسین نوری همدانی؛ از مراجع نزدیک به جناح حاکم، اشاره کرد.

آیت الله حسینعلی منتظری، آیت الله موسوی اردبیلی، آیت الله یوسف صانعی، آیت الله علی محمد دستغیب و آیت الله بیات زنجانی، از مراجع تقلید نزدیک به اصلاح طلبان نیز بارها و به صراحت، حمایت خود را از مردم معترض ابراز کرده اند.

آیت الله منتظری طی نامه ای که به سایر مراجع تقلید نوشت، از «حوادث و فجايع ماه هاى اخير كه پس از انتخابات رياست جمهورى در كشور و در مرئى و مسمع مراجع و علما رخ داد» به عنوان «زنگ خطرى براى روحانيت و مرجعيت» نام برد.

اعلام عید فطر از سوی اغلب مراجع تقلید یک روز پس از عید فطر اعلام شده از سوی آیت الله خامنه ای، نشانه دیگری از هم گرایی مراجع تقلید و اختلاف نظر با رهبر جمهوری اسلامی بود که سپاه پاسداران نیز در تحلیل اخیر خود از گسترش شکاف «مراجع تقلید و روحانیت با ولایت فقیه» به آن اشاره کرده است.

«حذف عملی» هاشمی رفسنجانی از سوی شورای سیاست گذاری ائمه جمعه پس از طرح انتقاداتی از سوی رییس مجلس خبرگان در نماز جمعه ۲۶ مرداد ماه تهران، کناره گیری موقت آیت الله رضا استادی و کناره گیری دائم آیت الله جوادی آملی از امامت جمعه قم، ابعاد دیگری از اختلاف نظر میان روحانیان بلند پایه با جناح حاکم در باره شرایط فعلی کشور، به ویژه اقدامات محمود احمدی نژاد و حامیان وی به شمار می رود.

نگرانی جناح حاکم از «گسل مراجع تقلید و روحانیان با ولی فقیه» در روزهای اخیر تا حدی گسترش یافته که حجت الاسلام سعیدی؛ یکی از امامان جمعه موقت قم در نماز جمعه همین هفته این شهر، خواستار باز گشت آیت الله جوادی آملی به نماز جمعه شد.

سعیدی با اشاره به آن چه «سوء استفاده برخی رسانه ها از كناره گيری آیت الله جوادی آملی» خواند؛ گفت که « دشمنان در كمين نشسته ، خواستند اين موضوع را سياسی جلوه دهند و بنده از سوی ائمه جمعه و نمازگزاران درخواست داريم با توجه مشغله كاری كه دارند، فواصل سخنرانی و هفته ها را افزايش دهند اما باز در اين سنگر حاضر شوند.»

دیدارهای اخیر مقامات حکومتی با مراجع تقلید از جمله دیدار رییس صدا و سیما، فرمانده بسیج، فرمانده نیروی انتظامی با مراجع تقلید نیز بخشی از تلاش جناح حاکم برای ترمیم شکاف میان «مراجع و روحانیان با ولی فقیه » به شمار می رود.

رسانه های رسمی هم چنین از تشکیل «کمیته شش نفره دولت برای بررسی مشکلات و موانع سر راه تفاهم دولت و مراجع» خبر داده اند اما آیت الله مرتضی مقتدایی، روز جمعه ۱۳ آذر به خبرگزاری ایلنا گفت که «اين طرح هم چنان در حد يك پيشنهاد باقی مانده است.»

فرخ نگهدار: سخنان رفسنجانى بيانگر چالش جدى بين جامعه و حكومت است


بهروز کارونی

اكبر هاشمى رفسنجانى؛ رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس خبرگان، روز يك شنبه؛ ۱۵ آذر ماه، در يك سخنرانى در جمع فعالان دانشجويى در مشهد، با انتقاد از برخورد سپاه پاسداران و بسيج با مردم در جريان وقايع پس از انتخابات خرداد ماه، گفته است كه اگر مردم ما را بخواهند، حكومت مى كنيم و اگر نخواهند، مى رويم.

سخنان آقاى هاشمى رفسنجانى در وب سايت هاى نزديك به اصلاح طلبان مانند «پارلمان نيوز» و «تغيير» انعكاس يافته است، اما با اين حال، چند خبرگزارى داخلى ايران، با حذف بخش هاى انتقادى اين سخنان، تنها بخش هاى عمومى آن را بازتاب داده اند.

فرخ نگهدار؛ تحليل گر سياسى در لندن، در باره آن بخش از سخنان آقاى هاشمى رفسنجانى كه اگر مردم ما را نخواهند، مى رويم، به راديو فردا مى گويد:

فرخ نگهدار: دو ديدگاه از ابتدا در جمهورى اسلامى ايران وجود داشت. يكى اين كه راى مردم زينت جمهورى اسلامى و حاكميت است و ديگر اين كه راى مردم اصل است، «ميزان راى مردم است». هر دو از آيت الله خمينى هم نقل شده است. جريانى كه آقاى رفسنجانى دارد صحبتش را مى كند، ديدگاهى است كه مى گويد راى مردم ميزان است و اصل است و اگر نباشد، حكومت باطل و ناحق است.

اين ديدگاه در جمهورى اسلامى ايران، در حال حاضر، غالب نيست و اگر بود، شك و شبهه ها يا ادعاهايى را كه در مورد تقلب در انتخابات بود، آن ها را به ديده مى گرفت و مورد بررسى قرار مى داد. اين اتفاق نيافتاده. بنا بر اين ديدگاهى كه بر جمهورى اسلامى ايران حاكم است، مخالف اظهار نظر آقاى رفسنجانى است و اگر آقاى رفسنجانى ظاهرا بخواهد حرفش را عمل كند، اين حكومت بايد تغيير در رفتارش بدهد و اصولى كه مى گويد «ميزان راى ملت است»، را بپذيرد.

به نظر شما اين صحبت كه «مردم اگر ما را نمى خواهند، مى رويم»، به معنى پذيرش يك نوع رفراندوم از سوى فردى مثل اكبر هاشمى رفسنجانى است كه سمت هاى مهمى را در جمهورى اسلامى ايران دارد؟

تمام مواردى كه بر مى گردد به راى مردم، در اين حرف آقاى رفسنجانى بازتاب پيدا كرده است. از انتخابات شوراى شهر تا رفراندوم مربوط به تاسيس جمهورى اسلامى. وقتى مى گويد خواست مردم مبنا است، مبناى مشروعيت حاكميت است، هر نوع موضوعى كه خواست و راى و تمايل مردم بر مى گردد، مشمول اين گفته خواهد شد.

در وضع فعلى، من فكر نمى كنم كه گفته آقاى رفسنجانى به چيزى كمتر از انتخابات (تاكيد مى كنم) به چيزى كمتر از انتخابات بر گردد، انتخابات رياست جمهورى. حداقل كف است، آن چيزى كه آقاى رفسنجانى مطرح مى كند، توجه به نتايج انتخابات، بررسى مجدد نتايج انتخابات رياست جمهورى است و سقف آن هم معلوم است: رفراندوم در باره بود و نبود حاكميت جمهورى اسلامى ايران. يعنى تكرار رفراندوم در مورد نظام.

از جمله مسائلى كه آقاى هاشمى رفسنجانى در صحبت هاى خودش در مشهد اشاره كرد، بحثِ اين است كه سانسور در جامعه جواب نمى دهد و اگر رسانه ها آزاد باشند و مردم قانع بشوند، ديگر به خيابان ها نمى آيند. يا بحث زندانيان سياسى، برخورد خشونت بار با تظاهر كنندگان، از جمله زنان و درست نبود بسيج و سپاه در برابر مردم قرار داده شوند... به نظر شما اين صحبت هايى كه رييس مجلس خبرگان مطرح كرده است را مى توان به نوعى در مقابل مواضع ساير مقام هاى جمهورى اسلامى ايران يعنى رییس قوه مجريه، قضائيه و مقننه و همين طور، رهبر جمهورى اسلامى ايران قرار داد؟

هيچ گاه روساى قواى سه گانه و رهبرى جمهورى اسلامى ايران به صراحت نقطه نظرهايى را كه در سخن آقاى رفسنجانى در مشهد مطرح شده، مورد انكار يا تكذيب قرار ندادند. من هم پيش بينى نمى كنم، قرار بدهند. آن ها در عمل اين موارد را نقض مى كنند.

صحنه هايى كه ما در تظاهرات بعد از انتخابات در خيابان ها ديديم، ضرب و شتم خشونت بار مردم، تاسيس زندان كهريزك و بلاهايى كه آن جا بر سر زندانى ها آمد و دستگيرى وسيع معترضان به نتايج انتخابات و تمام موارد نقض حقوق بشر كه در ايران شاهد آن بوديم، در عمل اتفاق افتاد و به دستور مقام هاى حاكم كنترل كننده قدرت هم بود. ولى آن ها در كلام جور ديگرى بيان مى كنند.

رجوع سخن آقاى رفسنجانى به اعمالى است كه در دوره هاى پس از انتخابات صورت گرفته و صراحتا، به ظن من و زعم من، موارد نقض قانون بوده، خارج از قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران بوده و اين موارد را مورد تاكيد قرار داده است.

تمام تحليل گران معتقدند كه آن چه بعد از انتخابات رياست جمهورى اتفاق افتاده، تماما نقض قانون است و مسئول آن هم دستگاه رهبرى جمهورى اسلامى ايران، قواى سه گانه مجريه، قضاييه و مقننه است.

مخالفت آقاى هاشمى رفسنجانى با اين كه «بسيج و سپاه را در مقابل مردم قرار دادند كه اين كار درستى نبود»، در تضاد آشكار است با مواضعى كه فرماندهان سپاه پاسداران اتخاذ كردند. يعنى تاكيدى كه آن ها دارند بر لزوم ايفاى نقش توسط سپاه و بسيج در مقابل تظاهر كنندگان كه آن ها را «فتنه گران» مى نامند. فكر مى كنيد كه اين نوع رو يا رويى، اين مواضعى كه آقاى هاشمى رفسنجانى اتخاذ كرده، چه پيامدى مى تواند داشته باشد؟

سخنان اخير آقاى رفسنجانى تا آن حد كه در سايت هاى اينترنتى منتشر شده، صريح ترين ابراز مخالفت و نا رضايى يكى از مسئولان بلند پايه جمهورى اسلامى ايران است نسبت به اوضاع جارى كشور. نشان دهنده اين است كه مسائل موجود در درون حكومت و بين حكومت و مردم نه تنها حل نشده، بلكه هر دم سير بغرنج شونده تر و پيچيده ترى به خود مى گيرد و در زور آزمايى هايى كه مرحله به مرحله، بين جامعه و حكومت به منصه ظهور مى رسد، مورد چالش قرار خواهد گرفت.

نتيجه اين صحبت در عرصه عملى مبارزه اى كه بين مردم و حكومت قرار گرفته، رقم مى خورد. اين صحبت ها، نشانه ها و پيام هايى را به جامعه مى فرستد كه وضع فوق العاده بغرنج است، فوق العاده پيچيده است و چالش بسيار جدى است.

فرخ نگهدار: سخنان رفسنجانى بيانگر چالش جدى بين جامعه و حكومت است


بهروز کارونی

اكبر هاشمى رفسنجانى؛ رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس خبرگان، روز يك شنبه؛ ۱۵ آذر ماه، در يك سخنرانى در جمع فعالان دانشجويى در مشهد، با انتقاد از برخورد سپاه پاسداران و بسيج با مردم در جريان وقايع پس از انتخابات خرداد ماه، گفته است كه اگر مردم ما را بخواهند، حكومت مى كنيم و اگر نخواهند، مى رويم.

سخنان آقاى هاشمى رفسنجانى در وب سايت هاى نزديك به اصلاح طلبان مانند «پارلمان نيوز» و «تغيير» انعكاس يافته است، اما با اين حال، چند خبرگزارى داخلى ايران، با حذف بخش هاى انتقادى اين سخنان، تنها بخش هاى عمومى آن را بازتاب داده اند.

فرخ نگهدار؛ تحليل گر سياسى در لندن، در باره آن بخش از سخنان آقاى هاشمى رفسنجانى كه اگر مردم ما را نخواهند، مى رويم، به راديو فردا مى گويد:

فرخ نگهدار: دو ديدگاه از ابتدا در جمهورى اسلامى ايران وجود داشت. يكى اين كه راى مردم زينت جمهورى اسلامى و حاكميت است و ديگر اين كه راى مردم اصل است، «ميزان راى مردم است». هر دو از آيت الله خمينى هم نقل شده است. جريانى كه آقاى رفسنجانى دارد صحبتش را مى كند، ديدگاهى است كه مى گويد راى مردم ميزان است و اصل است و اگر نباشد، حكومت باطل و ناحق است.

اين ديدگاه در جمهورى اسلامى ايران، در حال حاضر، غالب نيست و اگر بود، شك و شبهه ها يا ادعاهايى را كه در مورد تقلب در انتخابات بود، آن ها را به ديده مى گرفت و مورد بررسى قرار مى داد. اين اتفاق نيافتاده. بنا بر اين ديدگاهى كه بر جمهورى اسلامى ايران حاكم است، مخالف اظهار نظر آقاى رفسنجانى است و اگر آقاى رفسنجانى ظاهرا بخواهد حرفش را عمل كند، اين حكومت بايد تغيير در رفتارش بدهد و اصولى كه مى گويد «ميزان راى ملت است»، را بپذيرد.

به نظر شما اين صحبت كه «مردم اگر ما را نمى خواهند، مى رويم»، به معنى پذيرش يك نوع رفراندوم از سوى فردى مثل اكبر هاشمى رفسنجانى است كه سمت هاى مهمى را در جمهورى اسلامى ايران دارد؟

تمام مواردى كه بر مى گردد به راى مردم، در اين حرف آقاى رفسنجانى بازتاب پيدا كرده است. از انتخابات شوراى شهر تا رفراندوم مربوط به تاسيس جمهورى اسلامى. وقتى مى گويد خواست مردم مبنا است، مبناى مشروعيت حاكميت است، هر نوع موضوعى كه خواست و راى و تمايل مردم بر مى گردد، مشمول اين گفته خواهد شد.

در وضع فعلى، من فكر نمى كنم كه گفته آقاى رفسنجانى به چيزى كمتر از انتخابات (تاكيد مى كنم) به چيزى كمتر از انتخابات بر گردد، انتخابات رياست جمهورى. حداقل كف است، آن چيزى كه آقاى رفسنجانى مطرح مى كند، توجه به نتايج انتخابات، بررسى مجدد نتايج انتخابات رياست جمهورى است و سقف آن هم معلوم است: رفراندوم در باره بود و نبود حاكميت جمهورى اسلامى ايران. يعنى تكرار رفراندوم در مورد نظام.

از جمله مسائلى كه آقاى هاشمى رفسنجانى در صحبت هاى خودش در مشهد اشاره كرد، بحثِ اين است كه سانسور در جامعه جواب نمى دهد و اگر رسانه ها آزاد باشند و مردم قانع بشوند، ديگر به خيابان ها نمى آيند. يا بحث زندانيان سياسى، برخورد خشونت بار با تظاهر كنندگان، از جمله زنان و درست نبود بسيج و سپاه در برابر مردم قرار داده شوند... به نظر شما اين صحبت هايى كه رييس مجلس خبرگان مطرح كرده است را مى توان به نوعى در مقابل مواضع ساير مقام هاى جمهورى اسلامى ايران يعنى رییس قوه مجريه، قضائيه و مقننه و همين طور، رهبر جمهورى اسلامى ايران قرار داد؟

هيچ گاه روساى قواى سه گانه و رهبرى جمهورى اسلامى ايران به صراحت نقطه نظرهايى را كه در سخن آقاى رفسنجانى در مشهد مطرح شده، مورد انكار يا تكذيب قرار ندادند. من هم پيش بينى نمى كنم، قرار بدهند. آن ها در عمل اين موارد را نقض مى كنند.

صحنه هايى كه ما در تظاهرات بعد از انتخابات در خيابان ها ديديم، ضرب و شتم خشونت بار مردم، تاسيس زندان كهريزك و بلاهايى كه آن جا بر سر زندانى ها آمد و دستگيرى وسيع معترضان به نتايج انتخابات و تمام موارد نقض حقوق بشر كه در ايران شاهد آن بوديم، در عمل اتفاق افتاد و به دستور مقام هاى حاكم كنترل كننده قدرت هم بود. ولى آن ها در كلام جور ديگرى بيان مى كنند.

رجوع سخن آقاى رفسنجانى به اعمالى است كه در دوره هاى پس از انتخابات صورت گرفته و صراحتا، به ظن من و زعم من، موارد نقض قانون بوده، خارج از قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران بوده و اين موارد را مورد تاكيد قرار داده است.

تمام تحليل گران معتقدند كه آن چه بعد از انتخابات رياست جمهورى اتفاق افتاده، تماما نقض قانون است و مسئول آن هم دستگاه رهبرى جمهورى اسلامى ايران، قواى سه گانه مجريه، قضاييه و مقننه است.

مخالفت آقاى هاشمى رفسنجانى با اين كه «بسيج و سپاه را در مقابل مردم قرار دادند كه اين كار درستى نبود»، در تضاد آشكار است با مواضعى كه فرماندهان سپاه پاسداران اتخاذ كردند. يعنى تاكيدى كه آن ها دارند بر لزوم ايفاى نقش توسط سپاه و بسيج در مقابل تظاهر كنندگان كه آن ها را «فتنه گران» مى نامند. فكر مى كنيد كه اين نوع رو يا رويى، اين مواضعى كه آقاى هاشمى رفسنجانى اتخاذ كرده، چه پيامدى مى تواند داشته باشد؟

سخنان اخير آقاى رفسنجانى تا آن حد كه در سايت هاى اينترنتى منتشر شده، صريح ترين ابراز مخالفت و نا رضايى يكى از مسئولان بلند پايه جمهورى اسلامى ايران است نسبت به اوضاع جارى كشور. نشان دهنده اين است كه مسائل موجود در درون حكومت و بين حكومت و مردم نه تنها حل نشده، بلكه هر دم سير بغرنج شونده تر و پيچيده ترى به خود مى گيرد و در زور آزمايى هايى كه مرحله به مرحله، بين جامعه و حكومت به منصه ظهور مى رسد، مورد چالش قرار خواهد گرفت.

نتيجه اين صحبت در عرصه عملى مبارزه اى كه بين مردم و حكومت قرار گرفته، رقم مى خورد. اين صحبت ها، نشانه ها و پيام هايى را به جامعه مى فرستد كه وضع فوق العاده بغرنج است، فوق العاده پيچيده است و چالش بسيار جدى است.

فرخ نگهدار: سخنان رفسنجانى بيانگر چالش جدى بين جامعه و حكومت است


بهروز کارونی

اكبر هاشمى رفسنجانى؛ رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس خبرگان، روز يك شنبه؛ ۱۵ آذر ماه، در يك سخنرانى در جمع فعالان دانشجويى در مشهد، با انتقاد از برخورد سپاه پاسداران و بسيج با مردم در جريان وقايع پس از انتخابات خرداد ماه، گفته است كه اگر مردم ما را بخواهند، حكومت مى كنيم و اگر نخواهند، مى رويم.

سخنان آقاى هاشمى رفسنجانى در وب سايت هاى نزديك به اصلاح طلبان مانند «پارلمان نيوز» و «تغيير» انعكاس يافته است، اما با اين حال، چند خبرگزارى داخلى ايران، با حذف بخش هاى انتقادى اين سخنان، تنها بخش هاى عمومى آن را بازتاب داده اند.

فرخ نگهدار؛ تحليل گر سياسى در لندن، در باره آن بخش از سخنان آقاى هاشمى رفسنجانى كه اگر مردم ما را نخواهند، مى رويم، به راديو فردا مى گويد:

فرخ نگهدار: دو ديدگاه از ابتدا در جمهورى اسلامى ايران وجود داشت. يكى اين كه راى مردم زينت جمهورى اسلامى و حاكميت است و ديگر اين كه راى مردم اصل است، «ميزان راى مردم است». هر دو از آيت الله خمينى هم نقل شده است. جريانى كه آقاى رفسنجانى دارد صحبتش را مى كند، ديدگاهى است كه مى گويد راى مردم ميزان است و اصل است و اگر نباشد، حكومت باطل و ناحق است.

اين ديدگاه در جمهورى اسلامى ايران، در حال حاضر، غالب نيست و اگر بود، شك و شبهه ها يا ادعاهايى را كه در مورد تقلب در انتخابات بود، آن ها را به ديده مى گرفت و مورد بررسى قرار مى داد. اين اتفاق نيافتاده. بنا بر اين ديدگاهى كه بر جمهورى اسلامى ايران حاكم است، مخالف اظهار نظر آقاى رفسنجانى است و اگر آقاى رفسنجانى ظاهرا بخواهد حرفش را عمل كند، اين حكومت بايد تغيير در رفتارش بدهد و اصولى كه مى گويد «ميزان راى ملت است»، را بپذيرد.

به نظر شما اين صحبت كه «مردم اگر ما را نمى خواهند، مى رويم»، به معنى پذيرش يك نوع رفراندوم از سوى فردى مثل اكبر هاشمى رفسنجانى است كه سمت هاى مهمى را در جمهورى اسلامى ايران دارد؟

تمام مواردى كه بر مى گردد به راى مردم، در اين حرف آقاى رفسنجانى بازتاب پيدا كرده است. از انتخابات شوراى شهر تا رفراندوم مربوط به تاسيس جمهورى اسلامى. وقتى مى گويد خواست مردم مبنا است، مبناى مشروعيت حاكميت است، هر نوع موضوعى كه خواست و راى و تمايل مردم بر مى گردد، مشمول اين گفته خواهد شد.

در وضع فعلى، من فكر نمى كنم كه گفته آقاى رفسنجانى به چيزى كمتر از انتخابات (تاكيد مى كنم) به چيزى كمتر از انتخابات بر گردد، انتخابات رياست جمهورى. حداقل كف است، آن چيزى كه آقاى رفسنجانى مطرح مى كند، توجه به نتايج انتخابات، بررسى مجدد نتايج انتخابات رياست جمهورى است و سقف آن هم معلوم است: رفراندوم در باره بود و نبود حاكميت جمهورى اسلامى ايران. يعنى تكرار رفراندوم در مورد نظام.

از جمله مسائلى كه آقاى هاشمى رفسنجانى در صحبت هاى خودش در مشهد اشاره كرد، بحثِ اين است كه سانسور در جامعه جواب نمى دهد و اگر رسانه ها آزاد باشند و مردم قانع بشوند، ديگر به خيابان ها نمى آيند. يا بحث زندانيان سياسى، برخورد خشونت بار با تظاهر كنندگان، از جمله زنان و درست نبود بسيج و سپاه در برابر مردم قرار داده شوند... به نظر شما اين صحبت هايى كه رييس مجلس خبرگان مطرح كرده است را مى توان به نوعى در مقابل مواضع ساير مقام هاى جمهورى اسلامى ايران يعنى رییس قوه مجريه، قضائيه و مقننه و همين طور، رهبر جمهورى اسلامى ايران قرار داد؟

هيچ گاه روساى قواى سه گانه و رهبرى جمهورى اسلامى ايران به صراحت نقطه نظرهايى را كه در سخن آقاى رفسنجانى در مشهد مطرح شده، مورد انكار يا تكذيب قرار ندادند. من هم پيش بينى نمى كنم، قرار بدهند. آن ها در عمل اين موارد را نقض مى كنند.

صحنه هايى كه ما در تظاهرات بعد از انتخابات در خيابان ها ديديم، ضرب و شتم خشونت بار مردم، تاسيس زندان كهريزك و بلاهايى كه آن جا بر سر زندانى ها آمد و دستگيرى وسيع معترضان به نتايج انتخابات و تمام موارد نقض حقوق بشر كه در ايران شاهد آن بوديم، در عمل اتفاق افتاد و به دستور مقام هاى حاكم كنترل كننده قدرت هم بود. ولى آن ها در كلام جور ديگرى بيان مى كنند.

رجوع سخن آقاى رفسنجانى به اعمالى است كه در دوره هاى پس از انتخابات صورت گرفته و صراحتا، به ظن من و زعم من، موارد نقض قانون بوده، خارج از قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران بوده و اين موارد را مورد تاكيد قرار داده است.

تمام تحليل گران معتقدند كه آن چه بعد از انتخابات رياست جمهورى اتفاق افتاده، تماما نقض قانون است و مسئول آن هم دستگاه رهبرى جمهورى اسلامى ايران، قواى سه گانه مجريه، قضاييه و مقننه است.

مخالفت آقاى هاشمى رفسنجانى با اين كه «بسيج و سپاه را در مقابل مردم قرار دادند كه اين كار درستى نبود»، در تضاد آشكار است با مواضعى كه فرماندهان سپاه پاسداران اتخاذ كردند. يعنى تاكيدى كه آن ها دارند بر لزوم ايفاى نقش توسط سپاه و بسيج در مقابل تظاهر كنندگان كه آن ها را «فتنه گران» مى نامند. فكر مى كنيد كه اين نوع رو يا رويى، اين مواضعى كه آقاى هاشمى رفسنجانى اتخاذ كرده، چه پيامدى مى تواند داشته باشد؟

سخنان اخير آقاى رفسنجانى تا آن حد كه در سايت هاى اينترنتى منتشر شده، صريح ترين ابراز مخالفت و نا رضايى يكى از مسئولان بلند پايه جمهورى اسلامى ايران است نسبت به اوضاع جارى كشور. نشان دهنده اين است كه مسائل موجود در درون حكومت و بين حكومت و مردم نه تنها حل نشده، بلكه هر دم سير بغرنج شونده تر و پيچيده ترى به خود مى گيرد و در زور آزمايى هايى كه مرحله به مرحله، بين جامعه و حكومت به منصه ظهور مى رسد، مورد چالش قرار خواهد گرفت.

نتيجه اين صحبت در عرصه عملى مبارزه اى كه بين مردم و حكومت قرار گرفته، رقم مى خورد. اين صحبت ها، نشانه ها و پيام هايى را به جامعه مى فرستد كه وضع فوق العاده بغرنج است، فوق العاده پيچيده است و چالش بسيار جدى است.

فرخ نگهدار: سخنان رفسنجانى بيانگر چالش جدى بين جامعه و حكومت است


بهروز کارونی

اكبر هاشمى رفسنجانى؛ رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس خبرگان، روز يك شنبه؛ ۱۵ آذر ماه، در يك سخنرانى در جمع فعالان دانشجويى در مشهد، با انتقاد از برخورد سپاه پاسداران و بسيج با مردم در جريان وقايع پس از انتخابات خرداد ماه، گفته است كه اگر مردم ما را بخواهند، حكومت مى كنيم و اگر نخواهند، مى رويم.

سخنان آقاى هاشمى رفسنجانى در وب سايت هاى نزديك به اصلاح طلبان مانند «پارلمان نيوز» و «تغيير» انعكاس يافته است، اما با اين حال، چند خبرگزارى داخلى ايران، با حذف بخش هاى انتقادى اين سخنان، تنها بخش هاى عمومى آن را بازتاب داده اند.

فرخ نگهدار؛ تحليل گر سياسى در لندن، در باره آن بخش از سخنان آقاى هاشمى رفسنجانى كه اگر مردم ما را نخواهند، مى رويم، به راديو فردا مى گويد:

فرخ نگهدار: دو ديدگاه از ابتدا در جمهورى اسلامى ايران وجود داشت. يكى اين كه راى مردم زينت جمهورى اسلامى و حاكميت است و ديگر اين كه راى مردم اصل است، «ميزان راى مردم است». هر دو از آيت الله خمينى هم نقل شده است. جريانى كه آقاى رفسنجانى دارد صحبتش را مى كند، ديدگاهى است كه مى گويد راى مردم ميزان است و اصل است و اگر نباشد، حكومت باطل و ناحق است.

اين ديدگاه در جمهورى اسلامى ايران، در حال حاضر، غالب نيست و اگر بود، شك و شبهه ها يا ادعاهايى را كه در مورد تقلب در انتخابات بود، آن ها را به ديده مى گرفت و مورد بررسى قرار مى داد. اين اتفاق نيافتاده. بنا بر اين ديدگاهى كه بر جمهورى اسلامى ايران حاكم است، مخالف اظهار نظر آقاى رفسنجانى است و اگر آقاى رفسنجانى ظاهرا بخواهد حرفش را عمل كند، اين حكومت بايد تغيير در رفتارش بدهد و اصولى كه مى گويد «ميزان راى ملت است»، را بپذيرد.

به نظر شما اين صحبت كه «مردم اگر ما را نمى خواهند، مى رويم»، به معنى پذيرش يك نوع رفراندوم از سوى فردى مثل اكبر هاشمى رفسنجانى است كه سمت هاى مهمى را در جمهورى اسلامى ايران دارد؟

تمام مواردى كه بر مى گردد به راى مردم، در اين حرف آقاى رفسنجانى بازتاب پيدا كرده است. از انتخابات شوراى شهر تا رفراندوم مربوط به تاسيس جمهورى اسلامى. وقتى مى گويد خواست مردم مبنا است، مبناى مشروعيت حاكميت است، هر نوع موضوعى كه خواست و راى و تمايل مردم بر مى گردد، مشمول اين گفته خواهد شد.

در وضع فعلى، من فكر نمى كنم كه گفته آقاى رفسنجانى به چيزى كمتر از انتخابات (تاكيد مى كنم) به چيزى كمتر از انتخابات بر گردد، انتخابات رياست جمهورى. حداقل كف است، آن چيزى كه آقاى رفسنجانى مطرح مى كند، توجه به نتايج انتخابات، بررسى مجدد نتايج انتخابات رياست جمهورى است و سقف آن هم معلوم است: رفراندوم در باره بود و نبود حاكميت جمهورى اسلامى ايران. يعنى تكرار رفراندوم در مورد نظام.

از جمله مسائلى كه آقاى هاشمى رفسنجانى در صحبت هاى خودش در مشهد اشاره كرد، بحثِ اين است كه سانسور در جامعه جواب نمى دهد و اگر رسانه ها آزاد باشند و مردم قانع بشوند، ديگر به خيابان ها نمى آيند. يا بحث زندانيان سياسى، برخورد خشونت بار با تظاهر كنندگان، از جمله زنان و درست نبود بسيج و سپاه در برابر مردم قرار داده شوند... به نظر شما اين صحبت هايى كه رييس مجلس خبرگان مطرح كرده است را مى توان به نوعى در مقابل مواضع ساير مقام هاى جمهورى اسلامى ايران يعنى رییس قوه مجريه، قضائيه و مقننه و همين طور، رهبر جمهورى اسلامى ايران قرار داد؟

هيچ گاه روساى قواى سه گانه و رهبرى جمهورى اسلامى ايران به صراحت نقطه نظرهايى را كه در سخن آقاى رفسنجانى در مشهد مطرح شده، مورد انكار يا تكذيب قرار ندادند. من هم پيش بينى نمى كنم، قرار بدهند. آن ها در عمل اين موارد را نقض مى كنند.

صحنه هايى كه ما در تظاهرات بعد از انتخابات در خيابان ها ديديم، ضرب و شتم خشونت بار مردم، تاسيس زندان كهريزك و بلاهايى كه آن جا بر سر زندانى ها آمد و دستگيرى وسيع معترضان به نتايج انتخابات و تمام موارد نقض حقوق بشر كه در ايران شاهد آن بوديم، در عمل اتفاق افتاد و به دستور مقام هاى حاكم كنترل كننده قدرت هم بود. ولى آن ها در كلام جور ديگرى بيان مى كنند.

رجوع سخن آقاى رفسنجانى به اعمالى است كه در دوره هاى پس از انتخابات صورت گرفته و صراحتا، به ظن من و زعم من، موارد نقض قانون بوده، خارج از قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران بوده و اين موارد را مورد تاكيد قرار داده است.

تمام تحليل گران معتقدند كه آن چه بعد از انتخابات رياست جمهورى اتفاق افتاده، تماما نقض قانون است و مسئول آن هم دستگاه رهبرى جمهورى اسلامى ايران، قواى سه گانه مجريه، قضاييه و مقننه است.

مخالفت آقاى هاشمى رفسنجانى با اين كه «بسيج و سپاه را در مقابل مردم قرار دادند كه اين كار درستى نبود»، در تضاد آشكار است با مواضعى كه فرماندهان سپاه پاسداران اتخاذ كردند. يعنى تاكيدى كه آن ها دارند بر لزوم ايفاى نقش توسط سپاه و بسيج در مقابل تظاهر كنندگان كه آن ها را «فتنه گران» مى نامند. فكر مى كنيد كه اين نوع رو يا رويى، اين مواضعى كه آقاى هاشمى رفسنجانى اتخاذ كرده، چه پيامدى مى تواند داشته باشد؟

سخنان اخير آقاى رفسنجانى تا آن حد كه در سايت هاى اينترنتى منتشر شده، صريح ترين ابراز مخالفت و نا رضايى يكى از مسئولان بلند پايه جمهورى اسلامى ايران است نسبت به اوضاع جارى كشور. نشان دهنده اين است كه مسائل موجود در درون حكومت و بين حكومت و مردم نه تنها حل نشده، بلكه هر دم سير بغرنج شونده تر و پيچيده ترى به خود مى گيرد و در زور آزمايى هايى كه مرحله به مرحله، بين جامعه و حكومت به منصه ظهور مى رسد، مورد چالش قرار خواهد گرفت.

نتيجه اين صحبت در عرصه عملى مبارزه اى كه بين مردم و حكومت قرار گرفته، رقم مى خورد. اين صحبت ها، نشانه ها و پيام هايى را به جامعه مى فرستد كه وضع فوق العاده بغرنج است، فوق العاده پيچيده است و چالش بسيار جدى است.

درخواست صدور حکم بازداشت بین المللی برای خامنه ای

Image and video hosting by TinyPic