Thursday, February 18, 2010

شرایط وخیم مریم ضیا، فعال حقوق کودک در زندان اوین


رهانا: مریم ضیاء فعال حقوق کودک و همسر منصور حیات غیبی از فعالین کارگری و از اعضای سندیکای اتوبوسرانی که پیش از این بارها بازداشت شده و ازمحل کار خود، اخراج شده بود، از تاریخ ۱۰ دی ماه در زندان اوین به سر میبرد و این در حالی است که شرایط جسمی و روحی وی مناسب نیست.

به گزارش خبرنگار رهانا، وی که از بیماری عصبی رنج میبرد تا کنون ۲ بار به بهداری زندان اوین منتقل شده است اما کماکان اجازهی ملاقات وی با خانوادهاش صادر نشده است. به طوری که خانوادهی وی روز جاری برای ملاقات با وی به دادگاه انقلاب و زندان اوین مراجعه گردهاند اما به آنها اجازهی ملاقات داده نشده است.

این در حالی است که به وی حتا اجازهی تماس تلفنی با فرزنداناش نیز داده نمیشود و این مساله بر بیماری او تاثیر گذاشته است و حتا در مواردی به دروغ به او گفتهاند که دخترت را بازداشت کردهایم که وی را مجبور به اعتراف کنند.

مریم ضیا از زمان بازداشت تا کنون تنها ۲ بار با خانوادهی خود تماس تلفنی کوتاهی داشته است و پس از گذشت حدود ۵۰ روز از بازداشت، همچنان زیر فشار بازجویان برای اعتراف قرار دارد.

تا کنون چند تن دیگر از همکاران وی نیز بازداشت شدهاند و به آنها اتهام ارتباط با بیگانه زدهاند.

تاریخ ارسال خبر :پنجشنبه , ۲۹ بهمن ,

آیا ما بدون مذهب بهتر زندگی میکنیم ؟


آیا ما بدون مذهب بهتر زندگی میکنیم ؟

ترجمه سخنرانی مینا احدی در دانشگاه بایروت در آلمان روز ۲۷ ژانویه ۲۰۱۰



روز ۲۷ ژانویه شش نفر از سرشناس ترین مدافعین و منتقدین مذهب در کشور آلمان در حضور بیش از ۶۰۰ نفر در دانشگاه بایروت به یک جدل مهم دست زدند. در صف مخالفین مذهب میکاییل اشمیت سالمون رییس آتیست ها در آلمان بقول اشیپگل، مینا احدی چهره جنجالی و سرشناس منتقد مذهب در آلمان، پیتر شولتز کشیش شورشی که از مذهب دست کشیده، ایستاده بودند و در صف موافقین نماینده پاپ در آلمان کشیش شیک و یک زن مسلمان شده آلمانی به اسم ربیعه مولر و یک سیاستمدار از حزب سبز آلمان حضور داشتند. در اینجا ترجمه سخنرانی مینا احدی را ملاحظه میکنید.


من از مذهب متنفرم

آیا ما بدون مذهب بهتر زندگی میکنیم، پاسخ به این سوال برای من با احساسات زیادی عجین شده است. من بارها فکرکرده ام ، اگر مذهب نبود زندگی من چگونه میبود؟ و پاسخ من بسیار واضح است. بدون مذهب من قطعا میتوانستم زندگی بهتری داشته باشم. میتوانستم شادتر باشم و لحظات خوشبختی بیشتری در زندگیم تجربه کنم. بدون مذهب از همان دوران کودکی این همه ترس در وجودم کاشته نمیشد، قلبم بازتر و احساساتم راحت تر رشد میکرد. بدون مذهب رهاتر بودم اینرا مطمئن هستم.

حتی اگر ما مذهب را امری خصوصی بدانیم، بنظر من درگیر شدن با یک تربیت مذهبی یک حمله به روح و روان کودک و یک تعرض به عمیق ترین احساسات انسانی است. با مذهب یک بخش از عواطف و احساسات و یک بخش از تفکر ما آسیب می بیند و به یک ویروس تا ابد، آلوده میشود.

برای من اما تاثیرات مخرب مذهب از این حمله به احساسات و عواطفم در دوران کودکی بسیار فراتر میرود.

من بارها فکر میکنم بدون مذهب مادر من میتوانست زندگی کمتر دردناکی داشته باشد. او تنهایی کمتری داشت. چرا که بعد از مرگ پدرم که همزمان با ۲۵ سالگی مادرم بود، او هرگز با مرد دیگری دوست نشد و ازدواج مجدد نکرد، چرا که " زن مسلمان خوب" فقط یکبار ازدواج میکند.

بدون مذهب دختر عموی من ناهید فقط بدلیل اینکه با یک پسردرخیابان و در مسیر رفتن به مدرسه حرف زده بود، به درختی در خانه بزرگ ما بسته نمیشد و سه مرد گنده او را شکنجه نمیکردند. بدون مذهب مهری دوست من مجبور به ازدواج با مردی پنجاه ساله نمیشد، وقتی خودش ۱۸ ساله بود و بدون مذهب همسر من اسماعیل یگانه دوست میتوانست زنده بماند . بدون مذهب مریم ایوبی سنگسار نمیشد، دلارا دارابی هنوز زنده بود و احسان فتاحیان را نمی کشتند.. و یک لیست بلند بالا ازمیلیونها انسان را میتوان اینجا ردیف کنم که بدون مذهب میتوانستندزندگی بهتری داشته باشند. لیست مصائبی که مذهب باعث و بانی آنهاست چنان زیاد، چنان سیاه و چنان دردناک است که من به همین لیست کوچک بسنده میکنم.

من مذهب را همچون امر خصوصی در زندگیم شناخته ام ، من اسلام را همچون یک وسیله مهم در قدرت و به یک معنا اسلام سیاسی را شناخته ام و من مذهب را و اسلام را بعنوان یک وسیله کلاشی و صنعت پول در آوردن و چاپیدن شناخته ام به همه این دلایل امروز با صدای بلند میگویم " من از مذهب متنفرم" !

من فکر میکنم برای زندگی ما بعنوان موجوداتی متفکر، سالم تر و صحیح تر اینست که تمرکزو اعتقاد بر تسلط یک قدرت و موجودی ماورا طبیعه به اسم خدا را کنار گذاشته و تمرکز خودمان رابر همین دنیا و ساختن یک دنیای انسانی با توجه کامل به تحقق حقوق انسانی شروع کنیم.

مذهب در قدرت را میخواهید بشناسید به جمهوری اسلامی ایران نگاه کنید. در ایران و در سودان و یا در افغانستان سنگسار و قتل ناموسی جزو قوانین این ممالک است.با اتکا به قوانین اسلامی و شریعه و با تکیه بر فرهنگ ضد زن متاثر از اسلام، هزاران نفر را به خاک و خون کشیده اند.

مذهب در قدرت یعنی جداسازی جنستی و آپارتاید جنسی یعنی حجاب اجباری و یعنی درد و رنج و بی حقوقی مطلق در زندگی میلیونها نفر و بویژه در زندگی میلیونها زن .

من معتقدم اکثریت مردم دنیا و دنیای مدرن امروز در مقابل این حمله و تعرض عمومی مذاهب به زندگی ما به احساسات ما و به جنسیت ما و زندگی عاطفی ما در سطح خصوصی و عمومی و اجتماعی، مدتهاست که سکوت کرده است.

من امروز دیگر سیاستمداران و اسلام شناسانی را که در مورد این فجایع سکوت میکنند و یا آنرا بی ضرر جلوه میدهند و رنگ و لعاب روحانی به این فجایع میدهند، و یا از این طریق تجارت میکنند و روزی خود را در می آورند ، را نمیتوانم تحمل کنم.

من در این مجمع آمده ام تا علیه یک دنیا که با صبر و شکیبایی و با تولرانس تماشاگرتعرض مذاهب و بویژه جنبش اسلامی به ما است، اعلام جرم کنم.

یک جنبش وحشی ، یک تعداد مذهبی فناتیک و حکومتهای مذهبی و اسلامی به جسم و روح ما حمله میکنند و یا زنانی را صرفا به این بهانه و یا دلیل که جرات کرده و رابطه خارج از ازدواج داشته اند، سنگسار میکنند، و دنیا و " روشنفکرانی" و دولتهایی در این دنیا از همه طلب صبر و بخشش میکنند. من علیه دنیایی اعلام جرم میکنم که با صبر و حوصله تحقیر و خشونت علیه بی خدایان و لامذهبان را می بیند و دم برنمیاورد بلکه بر کس میکوشد همه چیز را نسبی تعریف کرده و بی ضرر جلوه دهد.

مذهب نباید اجازه داشته باشد بیش از این خود را دردولت و حکومت و در آموزش و پرورش قاطی کند. کودکان مذهب ندارند مذهب یک روش تربیتی برخورد و آموزش از باید و نبایدها است بدون اینکه فرد اجازه سوال و یا پس زدن و نفی این دستورات را داشته باشد.

مذهب نباید بیش از این یک امر ارثی باشد. مذهب بعنوان امر خصوصی نیز باید درشرایط و دنیایی که امکان نقد مذهب هست، متحقق شود. فرد بزرگسال باید بتواند در جریان یک بررسی آزادانه به این قناعت و نتیجه برسد. قبول مذهب باید در شرایط برابر ارائه مذهب و الترناتیوهای غیر مذهبی باشد. بدون هیچ قید و بندی باید امکان داشته باشیم مذهب را حتی بعنوان امری خصوصی افراد نقد کنیم.

در دنیای امروز باید موضوع آزادی مذهب را نیز مورد بازبینی مجدد قرار داد. تفقد و حمایت دولتها از دیدگاه ها و موسسات مذهبی در مقابل دیدگاه ها و نهادهای غیر مذهبی باید مورد نقد قرار گیرد.

آزادی مذهب نباید یک جاده یکطرفه باشد که با اتکا به مذهب به حقوق انسانها تعرض کرد و این جنایات را با تکیه به مذهب و دستورات الهی توجیه کرد. توجیه رفتار ضد انسانی با اتکا به مذهب نه، تعرض آشکار به حقوق انسانیو به مدرنیته است.

دوستان گرامی!

صحبت ما اینجا فقط در مورد تئوری نیست ، بلکه در مورد پراتیک است. یعنی در مورد قتل و خشونت و تجاوز، در مورد قتل ناموسی و تعرض به دنیای کودکی و... حرف میزنیم در یک دنیای مدرن نباید در مقابل این جنایات سکوت کرد و نباید اینها را قبول کرد و سوال من کماکان اینست چرا دنیا ساکت است ما باید علیه دخالت مذهب در زندگیمان و بویژه علیه حکومتهای مذهبی و فاشیستی همجون حکومت اسلامی ایران متحدانه به پا خیزیم.

عليرضا نوری زاده, ترويج دهنده سياست سكوت و مسالمت آميز را بيشتر بشناسيد



در سال ۱۹۹۹ و اعتراضات خيابانی ، آقای نوری زاده كه خود نيز آخوندزاده ميباشد در راديو های نورت آمريكا مدافع خامنه ای بود و هر بار ايشان را مبرا از فساد مالی ميدانست و ميگفت آقا نمی دانند و تمام بديها كار اطرافيان خامنه ای است و بسياری ديگر موارد ديگر و در حال حاضر نيز با همكاری عمو سبزی فروش(محسن سازگارا) موسوی كروبی و خاتمی جنبش ۱۳۸۸ را از سونامی تبديل به شير آب ساختند/ سياست سكوت، مسالمت آميز راهی جز خاموشی ندارد/ ايرانيان را از خيابانها به خانه كشاندن و آنها را مشغول شعار نويسی روی پول ساختند، آقای نوری زاده بهترين عكس جنبش را آن ميداند كه چند نفر نفوذی رژيم از حمله مردم به ماموران نظام جلوگيری ميكنند/هر آدمي ميداند, اگر در مقابل خشونت ساكت باشی و عكس الملی نشان ندهيد, سركوب شده و بتاريخ خواهيد پيوست



اول فيلم زير را ببينيد و بعد با نوشتار آقای نوری زاده در روزنامه اطلاعات جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۶۷ مقايسه كنيد

خاطرات علیرضا نوریزاده از تیرباران پشت بام مدرسه
http://www.youtube.com/watch?v=EwORyFxh8yA

اينهم نمونه ای از نوشته های عليرضا نوری زاده در روزنامه اطلاعات با داشتن عنوان دبير سياسي/ شماره فوق العاده جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۵۷

حکایت اعدام امیران ارتش شاهنشاهی در پشت بام مدرسه علوی

متهمان ردیف اول نصیری، رییس سابق ساواک، خسروداد، فرمانده هوانیروز، ناجی، فرماندار نظامی اصفهان و رحیمی، فرماندار نظامی تهران و آخرین رییس شهربانی رژیم سابق را میآورند. هرکدام از آنها براساس بازجویی که شدهاند پروندهای قطور دارند.نصیری مجرم نخستین است، او گنگ و بهت زده، به سوالها با صدایی خفه پاسخ میدهد. درست همانگونه که در تلویزیون دیدیم. یکی دو بار نیز نام اربابش اعلیحضرت مخلوع را به زبان میآورد.او هیچکدام از اتهامات را قبول ندارد. اما در بازجویی به چند قتل اعتراف کرده است. همچنین پذیرفته است که مأمورانش صدها جوان تحصیل کرده و فرزانه را زیر شکنجه شهید کردهاند.




یکی دو بار نصیری چنان خود را میبازد که به گریه میافتد. محکمه شکل خاصی دارد، تلفیقی از محاکم شرع و عدلیه، آمیزهای از مذهب و منش انقلابی بدینگونه است که احکام رنگی از مذهب دارند ولی با رفتاری انقلابی صادر میگردند.نصیری آخرین حرفهایش را می زند، یک جفت چشم اشکبار او را مینگرد.چشمان رضایی بزرگ که به یاد آن روزهایی است که به نصیری میگفت لااقل نوه سه سالهام را آزاد کنید.

چهار فرد اعدام شده
نصیری هیچکدام از این لحظات را به یاد ندارد. سخنان او پایان میگیرد. حاضر نیست توبه کند. حتی حاضر نیست نام خدا را بر زبان آورد. پس از او رحیمی نیز همین وضع را دارد.آمیزهای از کلمات وجدان، قانون اساسی، شرافت سربازی، سوگند به جقه ملوکانه و... را بر زبان میآورد. یکی دو ساعت پیش از شروع دادگاه نصیری و او تلاش کرده بودند که بگریزند ولی ظاهراً با هشیاری محافظین تیرشان به سنگ خورده بود.

پس از او ناجی میآید. امیر باریکاندام که نماز شب میخواند ولی در روز حکم قتل صدها تن را امضا میکرد. او به کلی خود را باخته است و میزند زیر گریه. آقا به امام زمان ما با مردم اصفهان از برادر هم نزدیکتر بودیم.
آقا ما آدم بدی نبودیم. بروید از مردم اصفهان بپرسید. قبلاً این سوال از مردم اصفهان شده است. بیش از این پیکر خونین صدها جوان و پیر اصفهانی پاسخ این سوال را داده است.

وقتی خسرو داد*1 برمیخیزد، سایهای از ترس در چشمان اوست اعترافات او شنیدنی است. براساس نقشههای شیطانی او، دوبار قرار بوده کودتا بشود. یکبار وقتی بختیار شاه را راهی کرد، ایشان تصمیم داشته با نیروهای ویژهاش پایتخت را تسخیر کند. بختیار را کنار بزند و خودشان فرمانروا شوند.متهمان به گوشهای برده میشوند و دادگاه وارد شور میشود. ساعتی بعد حکمها به اطلاع رهبر انقلاب میرسد و بعد بار دیگر متهمان صف میکشند و حکم خوانده میشود.

بسم الله المنتقم... به فرمان خدا، به حکم دادگاه انقلاب اسلامی و با صحه نائب الامام خمینی، ارتشبد نعمتالله نصیری... محکوم به اعدام به صورت تیرباران میشود. به دنبال نصیری حکم بقیه خوانده میشود. آنها «مفسد فی الارض» شناخته شدهاند و چون وجودشان در زمین تولید فساد و زشتی میکند، باید زمین تطهیر گردد.متهمان حکم را نگاه میکنند پلک چشمهای رحیمی میپرد. چهار امیر گمان میکنند که حکم تیرباران درباره آنان چند روز دیگر یا چند هفته دیگر اجرا میشود. هیچکدام باور نمیکنند که یک ساعت و نیم دیگر گلولهای قلب سنگی آنان را از کار خواهد انداخت.




در آغاز قرار است علاوه بر این چهار تن سالار جاف نیز تیرباران شود. ولی در آخرین لحظه حکم درباره او نقض میشود ظاهراً حالا نوبت نظامیها است که بیشترین سهم را در جنایات رژیم مزدور داشتهاند. عقربه ساعت یازده و ربع را نشان میدهد.گروهی از برادران مسلح که جان بر کف گرفته انقلاب را تا این مرحله آوردهاند سراغ چهار متهم میروند. آنها به محض آنکه چشمشان به گروهی مسلح میافتد حکایت را میفهمند بدن نصیری میلرزد. حالا ژنرال برای اولین بار فهمیده است که ترس چیست.

حالا فهمیده است که وقتی با لگد توی سینه حنیف نژاد زد و گفت تکه تکهاش کنید برادر مجاهد چه حالی داشت. حالا شاید فهمیده است وقتی دستور داد در برابر چشمان وحشتزده اشرف دهقانی چریک فدایی به برادرش به بهروز بزرگ تجاوز کنند چه بر آنها گذشته است.یک روحانی با آرامش همیشگیاش کنار آنها میآید. باید وصیت کنند، باید حرف آخر را بزنند باید توبه کنند، رحیمی و خسرو داد آرامند و حتی حاضر نمیشوند یکبار نام خدا را بر زبان بیاورند. ناجی گریه میکند. التماس میکند.هرکدام جملهای میگویند. سکوت سنگینی بر سالن نشسته است.

یک کلاه پشمی به سر کشیدهام و خیلی گرمم است. یاد شبی میافتم که نصیری به دیدن زندانیان غزل قلعه آمد و در سلولی من نیز جایی داشتم.در را باز کرد. جرم من ترجمه کتاب «فلسفه انقلاب مصر» نوشته عبدالناصر بود.همراهش چیزی در گوش او گفت. فریاد زد این جاسوس مادر... عبدالناصر را تکه تکه کنید.ژنرال از این کلمه غرق لذت میشد.باید از پلهها بالا برویم. ناجی یکی دو بار تا میشود و پس از چند دقیقه وقتی به روی پشت بام ستاد میرسیم شهر در سکوت کامل خفته است. ساعت یازده و سی دقیقه است.وقتی میخواهند چشمان متهمان را ببندند خسروداد میگوید من نیازی به چشمبند ندارم. چشمها بسته میشود. دور و برم را نگاه میکنم. ( آه آقا و خانم رضایی سلام، آقای حنیف نژاد، آه خانم آلادپوش شما هستید.)

سرلشگر خسروداد
پدر رضاییها چشمانی پر از اشک دارد برادران مبارز نیروهای رزمنده خلق صف میکشند. در تاریکی لرزش پای نصیری و ناجی را میبینم. رحیمی کاملاً خبردار ایستاده و خسروداد نیز آرامتر از ناجی و نصیری است حکم بار دیگر خوانده میشود.یکی از افسران آزاده که از ماهها پیش به صفوف نهضت پیوسته است و محل خدمتش را ترک گفته فرمان میدهد افراد به دست... هدف، صدای رگبارها، نالههایی خفیف، و تا شدن آدمهایی که حتی در آخرین لحظه حیات خود نخواستند توبه کنند. رضایی بزرگ سر به آسمان برداشته. پروردگارا سپاس تراست که بزرگی و انتقام جگرگوشههای مرا گرفتی.

افسر تیر، تیر خلاص را در سر چهار عامل مزدور رژیم شاه خالی میکند. چهره رحیمی درهم فشرده است. ناجی حالت گریه دارد. نصیری وحشتزده، خسروداد آرام. شتاب او برای رسیدن به دوزخ چشمگیر است.پایین می آییم. من احساس سرما میکنم. آسمان صاف است و سرد. توی سلول زندانیان ولولهای است. من گریه هویدا را میبینم. گمان برده است که نوبت اوست. گریه دیگران را هم میبینم. سالارجاف با صدای بلند گریه میکند. دانشی و نیکپی رنگ به چهره ندارند. ربیعی و محققی فکر میکنند لحظهای دیگر سراغشان میآیند.




یک روحانی صاحب نام به سالن زندانیان میآید و آرام میگوید آقایان بخوابید کسی امشب اعدام نخواهد شد امید برای زیستن بار دیگر به چشمها فروغ میدهند. یکی دو تن بهم نگاه میکنند و میخندند.عدل اسلامی هیچکس را بیدلیل نمیکشد. چراغها خاموش میشود. زندانیان میخوابند. حالا همه آرام شدهاند. یک آمبولانس در ساعات نزدیک بامداد اجساد را به پزشک قانونی میبرد.

بیرون میزنم. در صبح دلنشین خیابان ایران. اینجا همه چهره انقلابی دارند. زمزمهای از یک سرود قدیمی میشنوم. پیرمردی به من میرسد و میگوید: به لطف خدا نصیری جلاد تیرباران شد. سر تکان میدهم و میگویم بله پدر جان من خودم شاهد بودم.

----------------------------------
نتيجه گيری
در سياست نيز تبانی وجود دارد همچون فوتبال و نبايد به اشخاصی كه دارای پيشينه ای خوب نبوده اند اعتماد كرد و شما ثمره اين ۸ ماه را ميبينيد كه چگونه با تدابير غلط و از پيش تعيين شده, ملت را خام كردنند و جنبش ۳۱ ساله تبديل شد به ايست قلبی و مرگ مغزي/ تيمی كه انقلاب ۱۳۵۷ را برنامه ريزی كرد چه در داخل و چه در خارج با ترفند و راههای گوناگون با مردم بازی ميكند و بقای رژيم را ترسيم ميسازند

عده ای نقش مخالف نظام را بازی ميكنند و عده ای جان بر كف نظام و ساده لوحان نمی دانند كه نبايد به انقلابيون ۵۷ و هر شخصی كه در شكل گيری آن نقش داشته اعتماد كرد و اگر به اين آقايان دل بستيد افسرده، سركوب و بی اعتماد ميشود به آينده/ دو دستگي، اختلاف، سياست سكوت و مسالمت آميز، دعواهای ساختگي، شروع يك دفعه اعتراضات و بعد فروكش يك دفعه تماماً سياست جمهوری اسلامی است و اجرا ميشود و هر چند سال يكبار اتفاق مي افتد ،
سال ۱۹۹۹ و ۲۰۰۹ و اعتراضات بعدی در سال ۲۰۱۹ خواهد بود/ رهبران دروغين توسط نظام به مردم چسبانده ميشوند و همان رهبران بعد از انجام وظيفه باعث سردی و فروكش اعتراضات و در نهايت خاموشی ميشوند

بايد اعتصاب كرد/ بايد مسلح شد/بايد بی نظمی ايجاد كرد/ بايد اطلاع رساني كرد/ نبايد فقط به ماهواره و اينترنت اكتفا كرد/ بايد امنيت را از مزدوران رژيم گرفت چه در داخل و چه در خارج، مبارزه با رژيمی كه از طالبان بدتر است سكوت و مذاكره سر ميز نيست، آيا آمريكا با طالبان مذاكره كرد يا اينكه بمب های ۷ تنی بر سر آنها ريخت، با هر دولتی بايد طبق منطق خودش مبارزه كرد

امير علی ۱۸ فوريه

اولین ملاقات علی حکمت بعد از ۴۸ روز


رهانا: علی حکمت سردبیر روزنامهی توقیف شدهی خرداد که در روز ۱۱ دی ماه ۱۳۸۸ همراه مهسا حکمت، فرزندش و محمدرضا زهدی بازداشت شده بود، امروز صبح در زندان اوین با خانوادهی خود به مدت ۵ دقیقه ملاقات کرد.

به گزارش رهانا علی حکمت در طی این مدت چندین بار تماسهای کوتاه یکی دو دقیقهیی با خانوادهی خود داشته است. علی حکمت در طوی این ۵۰ روز تحت فشار برای پذیرش اتهامات قرار داشته است.

مهسا حکمت و محمدرضا زهدی پیش از این آزاد شده بودند.

یادآور میشویم علی حکمت در ۱۱ دی ماه در مزرعهی خود در شهر ساوه بازداشت شده بود و در این چند سال به کشاورزی در مزرعهی خود مشغول بوده و کمتر به روزنامهنگاری و فعالیت سیاسی میپرداخته است.

پنجشنبه , ۲۹ بهمن

محکومیت مرتضی سمیاری به ۶ سال حبس تعزیری


رهانا: مرتضی سمیاری از اعضای شورای مرکزی تحکیم وحدت که در تاریخ ۱۴ دی ماه بازداشت شده بود و هم اکنون در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر میبرد به تحمل ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده است.

به گزارش خبرنگار رهانا، یک سال تبلیغ علیه نظام و ۵ سال تبانی و تجمع برای اقدام علیه امنیت ملی ۶ سال حبس تعزیری وی را تشکیل میدهد.

بر اساس این گزارش، مرتضی سمیاری روز جاری با خانوادهی خود در زندان اوین ملاقات حضوری داشته است. وی در اتاق چند نفرهیی در بند ۲۰۹ به همراه مهدی عربشاهی نگهداری میشود.

لازم به ذکر است که در تاریخ ۱۰ بهمن ماه، سمیاری به همراه ۵ نفر دیگر در دادگاهی که برای متهمان «حوادث عاشورا» در نظر گرفته بود شرکت کرده بودند.

رهانا
پنجشنبه , ۲۹ بهمن

شانزده مورد اتهام برای بهاره هدایت


رهانا: طی روزهای گذشته در یک مورد دادستان تهران، شخصا در بازجویی بهاره هدایت حضور داشته و ۱۶ مورد اتهامی را به او تفهیم شده است. برخی از موارد اتهامی بهاره هدایت که جعفری دولتآبادی آنها «خیلی سنگین» به او اعلام کرده، عبارتند از: «تبلیغ و سیاه نمایی علیه نظام، شرکت فعال در تجمعات بعد از انتخابات، مصاحبه و خبر رسانی با خبرگزاریهای بیگانه، توهین به رهبری، توهین به رئیس جمهور، تبانی و تجمع و اقدام علیه امنیت ملی».

به گزارش خبرنگار رهانا، هدایت تمامی اتهامات را رد کرده و در مقابل فشارها برای اخذ اعتراف و مصاحبه از خود مقاوت نشان داده است. رد اعتراف و انجام مصاحبه از سوی این فعال دانشجویی و حقوق زنان با تهدید بازجویان روبهرو شده است.

این در حالی است که بازجویی از بهاره هدایت تمام نشده و وی همچنان در بازجوییها تحت فشار قرار دارد.

صبح امروز بهاره هدایت توانست خانوادهی خود را در زندان اوین برای دقایقی از طریق کابین ملاقات کند. وی همچنان در بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری میشود.

بهاره هدایت در تاریخ ۱۰ دی ماه بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
رهانا

پاکستان: مرد شماره دو طالبان بازداشت شد


نیروهای امنیتی پاکستان می گویند شماره دو طالبان را دستگیر کرده اند. عکس تزئینی است.
۱۳۸۸/۱۱/۲۷
گزارشها از پاکستان حاکی است که «ملا عبدالغنی برادر» از فرماندهان ارشد طالبان در یورش مشترک نیروهای آمریکایی و پاکستانی در کراچی دستگیر شده و به گفته منابع اطلاعاتی پاکستان، تحت بازجویی مأموران امنیتی پاکستان و آمریکا قرار دارد.

سی ان ان گزارش کرده است که ملا عبدالغنی که به «مرد شماره دو طالبان» شهرت دارد، با ملا محمد عمر، رهبر طالبان، در ارتباط مداوم بوده و در جریان حملات ۱۱ سپتامبر نیز با اسامه بن لادن رهبر القاعده همکاری نزدیکی داشته است.

ملا عبدالغنی ۴۲ ساله که طالبان به وی به خاطر ارتباط نزدیکش با ملا محمد عمر لقب «ملا برادر» داده اند پس از سرنگونی طالبان در افغانستان در سال ۲۰۰۱ به شهر کویته در پاکستان رفت و علاوه بر مسئولیت های نظامی به عنوان معاون سیاسی رهبر طالبان نیز شناخته میشد.

در سال های اخیر نیز ملا محمد عمر، مسئولیت تمامی عملیاتهای نظامی و سیاست های کلان طالبان در افغانستان را به ملا عبدالغنی واگذار کرده بود.

خبر دستگیری این مقام ارشد طالبان در حالی است که قاری یوسف احمدی، سخنگوی طالبان، با رد این خبر مدعی است که ملا عبدالغنی در حال حاضر در افغانستان و درگیر انجام عملیات نظامی است.

ملا عبدالغنی، یکی از چهار فردی است که به همراه ملامحمد عمر در سال ۱۹۹۴ هسته اولیه طالبان را بنیان گذاشتند. وی پیش از این نیز یک بار توسط نیروهای متحد آمریکا در افغانستان بازداشت شده بود که به طور مرموزی موفق به فرار از زندان شد.

دستگیری این فرمانده ارشد طالبان، همزمان با آغاز عملیات نظامی نیروهای ناتو و افغان در ایالت جنوبی هلمند در همسایگی با پاکستان است. ایالت جنوبی هلمند اکنون سال هاست در کنترل نیروهای طالبان قرار دارد و این منطقه از نقاط مهم قاچاق مواد مخدر در افغانستان نیز هست.

عملیات نظامی موسوم به «عملیات مشترک»، بزرگترین عملیات نظامی در افغانستان از سال ۲۰۰۱ تا کنون است و به گفته کارشناسان نخستین آزمون برای استراتژی جدید دولت اوباما در افغانستان است.

بر اساس این استراتژی جدید ایالات متحده با ارسال ۳۰ هزار نیروی نظامی بیشتر به افغانستان، آزادسازی مناطق تحت کنترل نیروهای طالبان را دنبال کند.

در قالب این استراتژی، دولت اوباما همچنین قصد دارد، پس از ایجاد امنیت در سراسر افغانستان خروج نیروهای خود را از خاک افغانستان از سال ۲۰۱۱ آغاز کند.

اطلاعات جدید در مورد خبر ، خطر اعدام جوان 26 ساله


ایمیل دریافتی:درود بر شما
سپاس از اینکه پيامم رو به سرعت پخش کردین . به دلیل مشکلاتی که در ایران برای خبر رسانی وجود دارد عاجزانه تقاضا دارم با حداکثر توان و امکانات در پخش این خبر به تمام رسانه ها و هرجای ممکن کوشش کنید تا شاید بگونه ای بتوان از اعدام امید جلوگیری کرد و فقط به پخش خبر بسنده نکنید
اگر دیر بجنبیم ممکن است که یک جوان کاملا فعال و هم اندیش را از دست بدهیم
امید دانا از دوستان من است و پس از دستگیری او در تهران که در حین پخش فیلم کودتای سوم بود مدتی منتظر شدیم تا خبری از او بگیریم که متاسفانه خبری نشد تا اینکه در روز چهارشنبه 14 بهمن طی دادگاهی که از تلوزیون پخش شد با اینکه تصويرش را مات کرده بودند اما از صدایش او را شناختم و در ضمن دادستان هنگامی که گفت این همان شخصی است که در فیلم شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه می دهد و همان لحظه تصویر امید را در خیابان در بین جمعیت نشان داد که ماسک از صورتش پایین آمده بود . و بعد از آن در تلوزیون مجاهدین در روز جمعه نیز در تیتر اخبار همان دادگاه را مجدد نشان دادند . تعجب من از اینجاست که چرا بعد پخش دادگاه هیچ نامی از وی در هيچ جایي برده نشده و تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که رژیم قصد دارد اشتباه قبلیش مبنی بر اعدام دو جوان دیگر با ذکر مشخصات را تکرار نکند و تصمیم بر این است که او را در خفا اعدام کند زيرا در همان دادگاه او را به اتهام محارب به اعدام محکوم کردند . اگر دسترسی به آرشیو صدا سیما دارید دادگاه در روز چهارشنبه 14 بهمن و اگر دسترسی به آرشیو سیمای آزادي را دارید در روز جمعه 16 بهمن این دادگاه پخش شد که در صورت دیدن فیلم دادگاه به راحتی می توانید عکس او را با عکس های ارسالی من تطبیق دهید .
برای اطلاعات بیشتر باید بگویم امید از دوستان من و یکي از هواداران و فعالان رژیم پادشاهی بود و در عکس هم گردنبند شيروخورشیدی به گردنش بود که همیشه بابت آن بهش گوشزد میکردم که ممکن است دردسر برایش درست کند اما به هیچ وجه زیر بار نرفت . این عکس ها یکي در سفر به .... یکی در سفر به ... و دیگری در سفر .... ( نام شهر ها محفوظ است ) گرفته شده که امید در بین جمعیت ما بود اما به دلایل واضح فقط عکس او را جدا کرده و برایتان فرستادم . باز هم برای اطلاع بیشتر خودتان فقط ، امید پدرش آخوند بوده و چند سال است که از مادر اميد جدا شده منزل آنها بالاتر از میدان هفت تیر می باشد .
اگر قانع کننده بود که چه بهتر اگر نه بگویید تا راهی دیگر پیدا کنم تا از مرگ او جلوگیری کنم
سپاس
پاینده ایران
در صورت تمایل برای اطلاعات بیشتر میتوانید با این آدرس ایمیل با من تماس بگیرید
خبر قبلی در همین مورد در لینک زیر
خطر اعدام جوان 26 ساله به خاطر شرکت در تظاهرات عاشورا در سکوت خبری(عکس)

سخنگوی وزارت امور خارجه بریتانیا: تعریف ایران از آزادی های حقوق بشر، "اهانتی به حقوق مردم ایران است


جمهوری اسلامی ایران توصیه های شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد برای آزاد ساختن زندانیان سیاسی و موافقت با سفر یک تحقیقگر شکنجه به ایران را رد کرده است.
در گزارش شورا که روز چهارشنبه منتشر شد گفته می شود ایران حاضر نیست به مانفرد نوواک، تحقیقگر اتریشی سازمان ملل متحد در امور شکنجه اجازه دهد برای بررسی خشونت در پی برگزار انتخابات ریاست جمهوری از کشور دیدن کند.

ایران همچنین بیش از ۴۰ توصیه شورا را رد کرد. پایان دادن به تبعیض علیه زنان و متوقف ساختن آزار و تعقیب روزنامه نگاران و وب لاگ نویسان از آن جمله است.

شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد گفت ایران قول داد آزادی های مذهبی، ازادی بیان و حق برپایی تظاهرات صلحجوبانه را مسلم سازد. اما گفت اجازه نخواهد داد آزادی بیان برای گسترش نفرت و خشونت بکار رود.
بری مارستون سخنگوی وزارت امور خارجه بریتانیا به صدای آمریکا گفت تعریف ایران از آزادی های حقوق بشر، «اهانتی به حقوق مردم ایران است».

او گفت سازمان ملل متحد نباید به ایران، به دلیل استفاده از شکنجه و عدم همکاری با بازرسان بین المللی، اجازه دهد به شورای حقوق بشر ملحق شود.

عفو بین الملل گفت اقدام ایران در رد توصیه های شورای حقوق بشر، نشان می دهد که جمهوری اسلامی به تعهدات بین المللی خود برای حفاظت از حقوق بشر پای بند نیست.

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران می گوید «نگرش فریبکارانه دولت ایران به معیارهای حقوق بشر» بی احترامی و عاری از صداقت است.

قدرت های غربی در جریان نخستین بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران در ژنو در روز دوشنبه، نسبت به نقض حقوق بشردر آن کشور نگرانی هایی ابراز داشتند.

ایران این نگرانی ها را رد کرد و قدرت های غربی را متهم ساخت که از حقوق بشر بعنوان یک «ابزار سیاسی» برای وارد آوردن فشار بر ایران استفاده می کنند.

سفیر بریتانیا گفت ایران، علی رغم تعهدات اعلام شده خود به پاسداری از آزادی های اساسی، به ارتکاب «نقض فاحش حقوق بشر» ادامه می دهد. سفیر فرانسه گفت ایران به «سرکوب خونین» مردم خود دست زده است.

سازمان دیده بان حقوق بشر و دیگر گروه های طرفدار حقوق بشر، قتل هاق فرا قانونی، تجاوز جنسی، شکنجه و دیگر تخلفات جدی از موازین حقوق بشر در ایران را، از زمانی که دولت سرکوب مخالفان را آغاز کرد، محکوم کرده اند.

صدای آمريکا
بيست و نهم بهمن

Wednesday, February 17, 2010

مقام روسی: افزایش احتمال حمله نظامی به رژیم تهران


خبرگزاری «ریا نووستی»/ "لئونید ایواشوف" رئیس آکادمی مشکلات ژئوپولیتیک روسیه روز سه شنبه به خبرنگاران اعلام نمود که اکنون کاملاً محتمل است که آمریکا و اسرائیل به ایران ضربه نظامی وارد کنند.

ایواشوف گفت: "در دستورکاری روز ضربه به ایران از سوی آمریکا و اسرائیل قرار دارد که اکنون بسیار محتمل است، اما در اینجا بسیاری موارد به موضع روسیه و چین بستگی دارد".

وی خاطر نشان نمود که در حال حاضر ایران عملاً در محاصره پایگاه های نظامی و پایگاه های نیروی دریایی آمریکا و ناتو در نزدیکی مرزهای خود، در خلیج فارس، ترکیه، افغانستان، عراق و کویت قرار دارد.

ادعاهای وقیحانه نماینده رژیم در اجلاس شورای حقوق بشر


شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد نشست سالانه خود را از روز دوشنبه با موضوع بررسی وضعیت اسفبار حقوق بشر در ایران در ژنو آغاز کرد. محمدجواد لاریجانی، رییس هیات ایرانی شرکت کننده در این اجلاس است. به نظر می رسد برادران لاریجانی وظیفه پادویی و دفاع از ولایت جور و ظلم علی خامنه ای را به عهده گرفته و خود را متعهد به دفاع به هر قیمت از آن کرده اند. محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر اسلامی قوه قضاییه را به عهده دارد که تحت سرپرستی برادرش یعنی، صادق لاریجانی است.
او در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل حرفهایی به زیان آورد که همه مدافعان حقوق بشر و نمایندگان کشورهای شرکت کننده در اجلاس را متعجب کرد. خبرگزاری رویتر می نویسد: "اين شورا همچنين وعده هاى نمايندگان ايران را ثبت كرده است كه در باره آزادى عقيده، آزادى بيان و حق تظاهرات مسالمت آميز اطمينان مى دهند."
همچنین در گزارش روز چهارشنبه اجلاس که از سوی 48 کشور عضو تایید شد آمده است: "ايران اعلام كرده كه يك دمكراسى باز و بر پايه موازين قانونى است و متعهد شده كه به طور كامل معاهده هاى بين المللى مربوط به حقوق بشر را رعايت كرده و اطمينان مى دهد كه شكنجه افراد حذف شده است."
این یاوه های مفت و بیهوده در مجمعی بین المللی هنگامی به زبان می آید و ثبت می شود که این روزها همگان شاهد برخوردهای غیر انسانی و تحقیرآمیز و شکنجه و آزار و اذیت و تجاوز جنسی توسط رژیم در بازداشتگاه های با نام و بی نام علیه دستگیر شدگان در اعتراضهای خیابانی هستند. ماجرای بازداشتگاه کهریزک، تجاوز جنسی به دختران پسران بازداشت شده که در عالی ترین سطوح نهادهای حکومتی مطرح و مورد کشمکش است، چیزی است که نمی شود آنرا پنهان کرد. اما با این همه، شورای حقوق بشر سازمان ملل که تشکیل شده از نمایندگان کشورهای عضو است، در چنبره بوروکراسی هزار توی خود گیر کرده و تنها به شنیدن یاوه های پوچ نمایندگان بی شرم گسیل شده از سوی رژیم ولایت فقیه بسنده می کند بدون آنکه این امکان را داشته باشد تا دروغهای آنان را رد کرده و نپذیرد و گامی موثر برای دفاع از مردم تحت ظلم و ستم ایران بردارد.
بنا به گزارشهای مخابره شده، نمايندگان جمهورى اسلامى پيشنهاد اسپانيا براى امضاى معاهده سازمان ملل در زمینه "منع شکنجه" را رد كرده اند و همچنين پيشنهاد آمريكا براى اعزام مانفرد نواك، حقوقدان اتريشى به عنوان نماينده ويژه در امور شكنجه به ايران و دسترسى وى به مراكز نگهدارى زندانيان را نپذیرفته اند. علت رد نماینده ویژه بررسی شکنجه را جواد لاریجانی اینگونه پاسخ داده است: "به دلیل منع شکنجه در قانون اساسی ایران نیازی به اعزام گزارشگر ویژه شکنجه نیست."
او همچنین ادعا کرد: "این پیشنهادها توسط گروهکی سازمان یافته از تعدادی از کشورها مطرح شده که فضای خطرناکی را در شورای حقوق بشر ایجاد کرده‌اند."
ارون رودز، سخنگوی کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران در واکنش به گفته های لاریجانی آنرا "نشانه رفتار فریبکارانه دولت ایران نسب به هنجارهای بین‌المللی حقوق بشر" دانست.
دستگیری و تحت شکنجه قرار دادن فعالان سیاسی و حقوق بشری و مردمی که از ستمگریهای رژیم ولایت فقیه به جان آمده اند، همچنان ادامه دارد. بیدادگاه های رژیم بر خلاف ادعاهای منزجر کننده پادوهای بین المللی آنها، همچنان به صدور حکم اعدام برای دستگیرشدگان ادامه می دهد.
توقف این پروسه مرگ آفرین و برهم زدن بساط ظالمان و ستمگران رژیم ولایت فقیه تنها از عهده جوانان و مردم ایران بر می آید؛ همانها که جنبش آزادیخواهانه شان این روزها چشم جهانیان را خیره کرده است.

رژيم تهران، ركورددار سركوب خبرنگاران در جهان


به گزارش خبرگزاری رويتر، در يک گزارش تحقيقاتى توسط كميته بين المللى دفاع از خبرنگاران، رژیم تهران ركوردار سركوب خبرنگاران شده است.

مديركل كميته بين المللى دفاع از خبرنگاران در يک كنفرانس خبرى در توكيو گفت، وضعيتى كه خبرنگاران در ايران با آن روبرو هستند، بسيار نگران كننده است.

وی گفت، مدارک ما نشان مى دهد كه 47 خبرنگار در ايران در حال حاضر زندانى هستند. اين رقم بالاتر از هر كشور ديگرى در جهان، حتى چين است.

مديركل كميته بين المللى دفاع از خبرنگاران گفت، رفتار رژيم تهران با خبرنگاران خيانت بار است، سركوب عليه آنها ادامه دارد. ما به شدت نگران سرنوشت خبرنگارانى كه در ايران زندانى هستند، مى باشيم. ما بايد به خبرنگارانى كه در زندان هستند نشان دهيم كه آنها را فراموش نكرده ايم و همبستگى بين المللى با آنها وجود دارد و بايد اين را به مقامات رژيم تهران نيز حالى كنيم .

کمیته حفاظت از رورنامه نگاران: سرکوب ازادی مطبوعات در ایران از هر نقطه دیگری در خاورمیانه شدید تر است


کمیته حفاظت از رورنامه نگاران می گوید ایران سال گذشته به یکی از شدید ترین سرکوب روزنامه نگاران در جهان دست زد، اما اضافه می کند پوشش موارد نقض حقوق بشر در رسانه های خاورمیانه و همکاری آنها با طرفداران محلی حقوق بشر افزایش یافته است.
کمیته، که دفتر مرکزی آن در نیویورک قرار دارد، می گوید نیروهای امنیتی در ایران از زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری که اعتراضات انبوهی را در سراسر کشور موجب شد، بالغ بر ۱۰۰ خبرنگار را دستکیر کرده اند. و تهران هنوز ۲۳ نویسنده و سردبیر را در بازداشت دارد، که پس از چین با ۲۴ نفر، مقام دوم را دارا است.
گروه در گزارش سالیانه خود در مورد حملات به مطبوعات می گوید دولت ها در خاورمیانه روز بروز بیشتر سعی می کنند از انتشار اطلاعات در اینترنت جلوگیری کنند، و از شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک برای هدف گرفتن روزنامه نگاران، وبلاگ نویسان و ناراضیان استفاده می کنند.
کمیته حفاظت از روزنامه نگاران همچنین از یمن بعنوان یکی از سرکوبگرترین کشورهای برای مطبوعات در منطقه نام می برد.
با این حال، کمیته یاد آور می شود در کشورهایی مانند مصر، مراکش و بحرین، علیرغم شدت عمل دولت هایشان، انتشار گزارش های مربوط به به موارد نقض حقوق بشر بیشتر شده است.

Tuesday, February 16, 2010

افشای یک خبرنگار چپ آلمانی درباره نقش یوشکا فیشر در جنبش سبز، و تبدیل احمدی نژاد به هیتلر برای حمله به ایران

امشب هیچ کس حال همسر و مادر امیر رضا عارفی را ندارد


وبلاگ محمد مصطفايی
وکیل دادگستری

امشب هیچ کس حال همسر مادر امیر رضا عارفی را ندارد. یک ساعت پیش به دفترم مراجعه کردند. هیچ حرفی برای گفتن نداشتم. نمی توانستم بگویم حالتان چطور است. جو بسیار سنگینی در دفتر کارم ایجاد شده بود. زینب همسر امیر ضا معروف به پیمان عهد بسته بود که در کنار همسرش تا آخر عمر زندگی کند. ولی حالا خبر صدور حکم اعدام پیمانش را می شنود.

هیچ کس حال او را ندارد. روزانه یک مشت قرص خوراک صبحانه و ناهار و شامش شده است. نمی توانست حرکت کند. لنگان لنگان وارد اتاق کارم شد. نمی توانستم آنها را ببینم. خبر صدور حکم اعدام را هم نمی توانستم بدهم. مجبور شدم از طریق پیام کوتاه برایشان بنویسم که" متاسفانه امیررضا عارفی به اعدام محکوم شد و در ظرف بیست روز اعتراض خواهم کرد" همسر و مادرش روی صندلی جلوی چشمانم نشستند.

دقایقی همه جا سکوت بود. یاد مراسم ترحیم افتادم که فامیل و دوستان و آشنایان نمی توانستند به صورت عزادار نگاه کنند.

همسر پیمان گفت آقای مصطفایی چه شده؟ یعنی می شود؟ چند درصد احتمال می دهید که پیمان را اعدام نکنند. یعنی ... بعد هم گریه و گریه و گریه .... دست و پای زینب از ترس اعدام همسرش می لرزید. او می گفت چطور خبر اعدام پیمان را به وی بدهیم.

امروز برای من روز وحشتناکی بود و می دانم امشب برای خانواده پیمان وحشتناک تر از همیشه است.

امیدوارم این جوان ایرانی از اعدام به هر نحوی که شده رها شود و به جامعه بازگردد.

اعتراف به وجود دیکتاتوری


یک نکته جالب در متن "ارتش سایبری" که سایت جرس را هک کرد،

وجود دارد.

به این جمله گروه "ارتش سایبری" که در تصویر هک شده سایت

جرس وجود دارد، دقت کنید:

"به احترام رفراندمی که در 22 بهمن برگزار شد و مردمی که رای دادند

و به احترام ملتی بزرگ و وطنی به نام ایران"


"بیشتر از این مهره بازی افرادی که خود در آمریکا در امن و امان

به سر میبرند و از شما به عنوان مهره استفاده میکنند نباشید"


به جمله اول که خود پر از معانی متناقض است، کاری نداریم؛ مثلا

اینکه آیا اصولا چنین راهپیمایی حکومتی همراه با سرکوب مخالفان

را می توان رفراندوم نامید یا نه. اما جمله دوم بسیار جالبتر است.

نگارش این جمله نشان دهنده ایمان خود دست اندردرکاران سپاه

و گروه هکرهای آنها، به وجود فضای ناامن و بسته برای معترضان

و وجود دیکتاتوری و تکصدایی در ایران است؛ چراکه مخالفان و

معترضان، تنها در آمریکاست که می توانند در امن و امان باشند

و کسانی که در ایران با این حکومت مخالفت میکنند از هیچ گونه

امنیتی برخوردار نیستند و جان و مال و خانواده آنها در معرض خطر

است. نکته جالب توجه در مورد جمله مذکور این است که این جمله

را معمولا معترضین داخلی حکومت که از جان فرزندان و برادران و

خواهران خود نگران و بیمناک هستند، نثار خارج نشینان می کنند

که ممکن است حرفهای آنها را تندروی به حساب آورند که باعث

می شود جان فرزندان این مرز و بوم توسط ماموران این حکومت

در خطر بیفتد، در حالی که خود آنها در کشورهای دیگر، دارای

امنیت جانی هستند.

به وضوح می توان رسوخ باور به وجود حکومت دیکتاتوری و بدون

آزادی های مدنی در ایران را در ذهن های ایشان مشاهده کرد

که حتی دیگر به زبان هم نمی توانند آن را کتمان کنند

حضور گسترده خانواده ها و مردم در مقابل زندان اوین برای آزادی زندانیان سیاسی


بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، صدها نفر از خانواده های زندانیان سیاسی و مردم تهران در مقابل درب اصلی زندان اوین تجمع کردند و خواستار آزادی فوری و بی قید وشرط زندانیان سیاسی شدند.

غروب سه شنبه 27 بهمن از ساعت 18:30 بیش از 300 نفر از خانواده های دستگیر شدگان 22 بهمن و عاشورا ، زندانیان سیاسی که اخیرا آزاد شدند ، مادران عزادار و مردم تهران در مقابل درب اصلی زندان اوین تجمع کردند. تجمع خانواده ها از درب اصلی زندان اوین تا پایین پله ها ادامه داشت آنها بر آزادی عزیزانشان از زندان مخوف اوین پافشاری می کردند و علیرغم اینکه زندانبانان به حاضرین اطلاع میدهند که امشب آزادی نداریم ولی خانواده ها از رفتن خوداری می کنند و در مقابل زندان اوین به تجمع خود ادامه می دهند.

از ساعت 19:30 شروع به آزادی زندانیان سیاسی کردند و تا ساعت 22:20 دقیق بیش 18 نفر آزاد شدند. بازجویان ،زندانیان سیاسی را مورد تهدید و تحت فشار قرار داده بودند که بگویند زندانی سیاسی نیستند و به خاطر جرایم مالی دستگیر شده اند و سریع منطقه اوین را ترک کنند . ولی وقتی که با حضور گسترده و احساسات خانواده ها و مردم مواجه می شوند. این موضوع را افشا می کردند. همچنین برای جلوگیری از ابراز احساسات خانواده تعدادی از زندانیان سیاسی را از درب دیگری آزاد میکردند.

خانواده ها و مردم با آزادی هر زندانی سیاسی شروع به دست زدن می کردند و از آنها همانند یک قهرمان ملی استقبال می کردند. صدای دست زدن حاضرین به حدی بلند است که تمامی محوطه اوین را پوشانده است.

تعدادی از خانواده همانند شبهای گذشته اقدام به پخش غذا،آب و شیرینی می کنند و هر کس هر امکانی دارد با سایرین تقسیم می کنند. علیرغم اینکه عزیزان آنها هنوز در زیر شکنجه های وحشیانه افراد سپاه پاسداران و اطلاعات قرار دارندولی آنها از روحیه بسیار بالایی برخودار هستند.

تعدادی از زندانیان سیاسی که از بند 2-الف سپاه زندان اوین آزاد شده اند از شکجه های غیر انسانی که علیه زندانیان سیاسی در این بند بکار می برند برای سایرین توضیح می دادند شکنجه های مانند ضرب وشتم ،بازجوئیهای طولانی مدت،بی خوابی طولانی مدت ، چندین برابر سلول زندانی در آن جای دادن که زندانیان قادر بخوابیدن نیستند اما علیرغم این فشارها روحیه زندانیان بسیار بالا است و زندانیان دیگر تن به اعترافات دروغین که بازجویان سپاه و اطلاعات تحت شکنجه از آنها می خواهند بگیرند نمی دهند و این مسئله باعث عصبی شدن و عجز و ناتوانی بازجویان و شکنجه گران شده است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

27 بهمن 1388 برابر با 16 فوریه 2010

گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

گلاله بهرامی: کاوه تا آخرین لحظات پیش از بازداشت پی گیر فعالیتهای حقوق بشری اش بود


گفتگو با گلاله بهرامی از فعالان کمپین یک میلیون امضاء در کرمانشاه درباره چگونگی بازداشت کاوه قاسمی کرمانشاهی

تغییر برای برابری - کاوه قاسمی کرمانشاهی روزنامه نگار، از فعالان پرکار حقوق بشر و سخنگوی سازمان دیده بان حقوق بشر کردستان است. او همچنین از اعضای کمپین یک میلیون امضا در کرمانشاه، عضو انجمن ژیار که جلوی کار آن گرفته شد و نیز از اعضای سازمان ادوار تحکیم وحدت است. او صبح 4 شنبه ،14 بهمن ماه، در منزل خود بازداشت شد .در این رابطه گفتگوی خبری کوتاهی داشتیم با گلاله بهرامی ، از فعالان حقوق زنان و از اعضای کمپین یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض آمیز در کرمانشاه و چگونگی بازداشت کاوه قاسمی و وضعیت او پس از بازداشت را از گلاله بهرامی جویا شدیم که آن را در پی می خوانید.

-کاوه چه ساعتی و چه طور بازداشت شد؟

صبح چهارشنبه 7 نفر مسلح با نشان دادن کلتهای کمریشان ساعت 7.45 صبح وارد منزل کاوه می شوند.کاوه خواب بوده و فقط پدرش در منزل حضور داشته است. تا ساعت 11 در منزل کاوه بودند و خانه را کاملا تفتیش کردند و تمام وسایل شخصی کاوه مثل لب تاب، کیس، مجلات، کتابها و حتی شناسنامه و پاسپورت و برخی از رسانه های داخل منزل را نیز با خود بردند و کل اتاقش را بهم ریختند.

-برخوردها هنگام بازداشت چطور بود با کاوه؟آیا حکم برای بازداشتش داشتند؟

پدرش میگوید برخوردشان محترمانه بوده است. کاوه را بردند توی اتاقش و نگذاشتند پدرش برود داخل اتاق . پدرش اما خیلی بی تابی کرده و گریه می کرده و تحت آن شرایط هم میگفت که حتی کاوه میامد و تسلایش میداد و مدام میگفت اگر من هم بروم یکی هستم مثل این همه که برده اند و ناراحت نباش و از این حرفها خلاصه... در باره حکم هم پدرش میگوید که حکم داشتند ولی متاسفانه نمی داند آن افراد از طرف چه جایی به منزل آقای قاسمی آمده بودند و حکم را نتوانسته به دقت ببیند.

-آیا در روزهای اخیر مشکلی از این بابت برایش پیش آمده بود؟

نه مشکل خاصی از این بابتها نبوده. کاوه تا آخرین لحطات پیش از بازداشتش هم پی گیر فعالیتهای حقوق بشری اش بود. دغدغه او تنها حقوق بشر بود و حتی دیشب هم تازه از سنندج برگشته بود و برای دیدار از خانواده های زندانیانی چون مختار زارعی،یاسر گلی و حبیب الله لطیفی به آنجا رفته بود و سعی می کرد تا از آنها دلجویی کند. او تنها پیگیر وضعیت حقوق بشر به ویژه در کردستان بود.

-آیا از وضعیت کنونی اش خبر دارید؟می دانید در چه محلی در بازداشت به سر می برد؟

فعلا هیچ خبری از اینکه کجاست نداریم. روز چهارشنبه تماسی نگرفته. مادرش هم عصر روز چهارشنبه به اداره اطلاعات کرمانشاه مراجعه کرده اما جوابی نگرفت و دادن جواب را موکول کرده اند به روز پنجشنبه.امیدوارم در این روز بتوانیم از او خبری بگیریم.ما باز هم می گوییم که کاوه قاسمی کرمانشاهی تنها پی گیر وضعیت حقوق بشر در کرمانشاه بوده و هیچ جرمی مرتکب نشده است.

-ممنون از وقتی که با ما دادید خانم بهرام

مراقب عکسهای جعلی ای که توسط مزدوران جمهوری اسلامی منتشر میشود باشید .

عکسهای لوگو دار اصلی هستند و عکسهای سبز شده , توسط عوامل رژیم تهیه شده است و هم اکنون دارند آنرا به اسم طرفداران جنبش سبز در اینترنت منتشر میکنند تا بعد با افشای دستکاری بودن آن جنبش سبز را تحقیر نمایند و تمامی عکسها و فیلمهای جنبش سبز را دستکاری شده و ساختگی جلوه دهند .






جمهوری اسلامی در طول این 8 ماهه اخیر به انواع و اقسام ترفندهای جنگ روانی بر علیه مردم آزادیخواه ایران متوصل شده است و یکی از تاکتیکهای جنگ رسانه ای که جمهوری اسلامی بکرات از آن استفاده کرده است تاکتیک " دشمن دروغگو " میباشد . در این تاکتیک , هدف مقدماتی بی اعتبار کردن رسانه ها و شبکه های خبری طرف مقابل میباشد بطوریکه گیرنده پیام ( مردم ) هر گونه خبری را که از آن شبکه ها دریافت میکند را بدیده شک و تردید نگاه کند و اعتمادش را نسبت به آن رسانه و خبرهایش از دست بدهد و هدف نهایی این تاکتیک آن زمانی به مقصد میرسد که مخاطب ( مردم ) بدلیل سلب اطمینانش از رسانه های بظاهر بی اعتبار شده در یک خلاء اطلاع رسانی قرار میگیرد و در این هنگام سعی میکند بدنبال رسانه های جایگزین بگردد تا این عطش کنجکاویش را سیراب نماید . در این زمان رسانه هایی که در بی اعتبار کردن شبکه های خبری طرف مقابل نقش فعال داشته اند به میدان میآیند و پیام خود را در پوسته ای از احساسات ملی گرایانه و دین مدارانه به خورد مخاطب میدهند و با استفاده از اصل تکرار و تعقیب سعی میکنند فرصت فکر کردن را از مخاطب سلب کرده و زمینه شستشوی ذهنی را در گیرنده پیام محیا نمیایند و اگر مخاطب در برابر این القا فکری مقاومت کند ,حداقل اجازه ندهند آنها دوباره به اردوگاه طرف مقابل بازگردند .




فیلم صحنه جان سپردن ندا آقا سلطان برنده جایزه بهترین فیلم خبری سال شد.


بی بی سی : روز سه شنبه، 27 بهمن (16 فوریه)، اسامی برندگان جایزه روزنامه نگاری جورج پولک George Polk برای بهترین فیلم های خبری در سال 2009 انتشار یافت و اعلام شد که تصویربردار ناشناسی که با استفاده از گوشی تلفن همراه صحنه قتل ندا آقا سلطان را در جریان تجمع معترضان به نتیجه انتخابات ایران ضبظ کرده و در دسترس جهانیان قرار داده بود بهترین تصویر بردار خبری سال شناخته شده است.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتد پرس، این نخستین بار است که اهدا کنندگان جایزه جورج پولک فردی ناشناخته را به عنوان یکی از برترین گزارشگران خبری سال بر می گزینند و مورد تقدیر قرار می دهند.

جوایز جوبج پولاک، که هر ساله توسط دانشگاه لانگ آیلند اهدا می شود، از معتبرترین جوایز برای روزنامه نگاران آمریکایی و خارجی در رشته های مختلف روزنامه نگاری است.

جان دارنتون، که سرپرستی هیات اعطا کننده جایزه را برعهده دارد، با صدور بیانیه ای گفته است که اگرچه فیلم کوتاه جان دادن ندا آقا سلطان توسط فردی ناشناخته ضبط و منتشر شد، اما میلیونها نفر در سراسر جهان بیینده آن بوده اند و این اثر به "تصویری نمادین از مقاومت مردم ایران" تبدیل شده است.

در این بیانیه آمده است که "اعطای جایزه به این فیلم به منزله بزرگداشت این واقعیت است که در جهان امروز، یک رهگذر عادی مجهز به دوربین تلفن همراه می تواند با بهره برداری از شبکه های اجتماعی اینترنتی حاصل کار خود را در اختیار همگان قرار دهد."

با انتشار این فیلم، تصویر ندا آقا سلطان نمونه ای از کاربرد خشونت کم سابقه بک نظام حکومتی علیه مردم خود در جهان امروز معرفی شد و خشم و انزجار جهانی را علیه سرکوب شهروندان توسط نیروهای امنیتی برانگیخت.

در مقابل، مقامات جمهوری اسلامی هر نوع ارتباط دستگاه های دولتی با این قتل را تکذیب کرده و کسان دیگری از جمله خبرنگاران خارجی، تظاهرکنندگان، رهگذران، یک پزشک شاهد صحنه و نامزد ندا آقا سلطان را به دست داشتن در قتل او متهم ساخته اند.

در چند مورد نیز دستگاه های دولتی برای اثبات نظر خود به برگزاری تظاهرات و حتی اجرای تئاتر خیابانی علیه کسانی که متهمان به این قتل خوانده شده اند مبادرت کرده اند که واکنش منفی معترضان و بستگان ندا آقا سلطان را در پی داشته است.

همزمان، با وجود اینکه دولت جمهوری اسلامی محدودیت های شدیدی را در زمینه انتشار و دسترسی مردم به اطلاعات و اخبار تحولات داخلی به اجرا گذاشته است، تهیه و انتشار گزارش های خبری و تصویری اعتراضات مردم توسط شهروندان عادی و با استفاده از وسایل ابتدایی پدیده ای جدید در عرصه اطلاع رسانی و مقابله با سانسور معرفی شده است.

در فهرست برندگان جوایز جورج پولک برای سال 2009، نام دیوید رودز، گزارشگر نشریه نیویورک تایمز نیز دیده می شود که به خاطر گزارش ماجرای ربوده شدن و اسارت خود توسط گروه طالبان مورد تقدیر قرار گرفت.

جایزه سالانه دیوید پولک در روزنامه نگاری در سال 1948 به یادبود دیوید پولک، گزارشگر شبکه خبری سی بی اس، ایجاد شد که هنگام تهیه خبر از جنگ داخلی یونان جان خود را از دست داد.

این جایزه هر ساله به بهترین کار در رشته های مختلف روزنامه نگاری از جمله گزارش خارجی، گزارش رادیویی، گزارش تلویزیونی، گزارش اقتصادی، گزارش کارگری، گزارش اینترنتی، تصویر خبری و چند رشته دیگر اعطا می شود.

جایزه ویژه ای هم برای خدمات طولانی در زمینه روزنامه نگاری در نظر گرفته شده است.

در میان برندگان جوایز پولک در گذشته اسامی شماری از روزنامه نگاران و گزارشگران برجسته آمریکایی و خارجی دیده می شود.
تاريخ مطلب: بيست و هفتم بهمن

صدور حکم اعدام برای امیررضا عارفی


اعدامهای سیاسی؛ رژیم درصدد اعدام یک جوان دیگر

وبلاگ محمد مصطفايی
وکیل دادگستری
سه شنبه بیست و هفتم بهمن 1388

صدور حکم اعدام برای امیررضا عارفی

روز یکشنبه بیست و پنجم بهمن از دفتر شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب با من تماس گرفته شد تا در روز سه شنبه در رابطه با پرونده امیر رضا عارفی به شعبه مراجعه کنم. از اعلام احضار تلفنی نگران موکلم شدم تا اینکه امروز به دفتر شعبه رفته و حکم صادره علیه امیر رضا عارفی را مطالعه کردم. این جوان ۲۱ ساله به اتهام عضویت و همکاری و تلاش و فعالیت موثر در راستای پیشبرد اهداف گروه انجمن پادشاهی ایران که در روز ۲۶/۱/۱۳۸۸ دستگیر شده بود با حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب محارب شناخته شده و به استناد مواد ۱۸۶، ۱۸۷، ۱۸۹، ۱۹۰،۱۹۱ و ۴۶ قانون مجازات اسلامی به اعدام محکوم گردید.

از امروز بیست روز مهلت دارم تا نسبت به حکم صادره اعتراض کنم. امیدوارم دادگاه تجدیدنظر با دقت در محتویات پرونده و لوایحی که تقدیم شده است حکم صادره را نقض نماید تا این جوان که متاهل هم می باشد به آغوش خانواده برگردد.

کلینتون: ایران اگر به اسلحه اتمی دست پیدا کند، ممکن است موجب براه افتادن مسابقه تسلیحات اتمی در خاورمیانه شود


هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا هشدار داده است که ایران اگر به اسلحه اتمی دست پیدا کند، ممکن است موجب براه افتادن مسابقه تسلیحات اتمی در خاورمیانه شود.

کلینتون این نظر را روز سه شنبه در سخنانی در کالج زنانه دارالحکمه در جده، درعربستان سعودی، ابراز داشت و گفت شواهد موجود از ادعای ایران که برنامه اتمی آن فقط برای مقاصد صلحجویانه اجرا می شود پشتیبانی نمی کند.

پیشتر، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی اظهارات روز دوشنبه کلینتون را که گفت ایران به یک دیکتاتوری نظامی تبدیل می شود رد کرد.

رسانه های ایران به نقل از منوچهر متکی می گویند کلینتون سعی دارد با مطرح ساختن مسائل «غیر واقعی و نادرست»، از افکار عمومی در ایران بهره برداری کند.

متکی ایالات متحده آمریکا را متهم کرد از طریق اقدامات خود در عراق و افغانستان، مانند یک دیکتاتوری نظامی رفتار می کند.

آمریکا بر این باور است که برنامه اتمی ایران یک تهدید امنیتی است، و واشنگتن رهبری کوشش برای وضع تحریم های اضافی سازمان
ملل علیه تهران را بر عهده دارد.

منبع صدای امریکا
فیس بوک اتحاد جمهوری خواهان ایران
سه شنبه ۲۷ بهمن ۸۸/ ۱۶ فوریه ۲۰۱۰
کلینتون گفت تحریم های جدیدی باید سپاه پاسداران انقلاب ایران را هدف بگیرد.

بیست و دو (22)بهمن , قدرت يا وحشت – نامه دريافتي از يك جوان تهراني -27 بهمن


نامه دريافتي از يك جوان تهراني -27 بهمن :
از شب قبلش خواب به چشمم نمي آمد همه اش براي روز 22بهمن لحظه شماري مي كردم. گاهاً با خودم حرف مي زدم بايد كار را يك سره كنيم. بايد امروز به اين دولت بفهمانيم كه ما اورا نمي خواهيم و بايد گورش را گم كند. با طلوع سپيده جغد سياه شب بارسفر را بست و خورشيدخانوم با زيبايي خاصي مي رفت تابر فراز شهر خميه بزند. براي لحظاتي تصور كردم روزي خواهد رسيد كه اين نظام فرتوت وتيره از آسمان ميهنم برچيده خواهد شد و خورشيد آزادي بر فراز قلبهاي سرشار مردم طلوع خواهد كرد. دلم مثل پرنده اي در قفس سينه پر مي زد. با خودم مي گفتم خدايا آيا مي شود؟ هرچه بيشتر به اين روياي باشكوه مي انديشيدم گامهايم در رفتن بلند تر مي شد و عظمم براي رسيدن به ديگر دوستان راسختر, از خم كوچه پيچيدم صداي تعدادي از بچه ها مي آمد گويي آنها هم مثل من در انتظار سپيده تمام طول شب را با ديدگان باز طي كرده بودند. ازدور ديدم تعداد زيادي از جوانان گرد هم آمده بودند يك مقدار فضا جنگ و گريز بود شعار مي دادند و پراكنده مي شدند دوباره باهم جمع مي شدند كم كم به تعداد ما افزوده مي شد ولي بازهم مثل روز عاشورا نبود چندتا از بچه ها شجاعانه موتورسيكلت يكي از مزدوران را به آتش كشيدند آنقدر اين صحنه هيجان انگيز بود گويي لاشه متعفن اين نظام كودتا را داشتند به آتش مي كشيدند. هيجان عجيبي سرتاپايم را گرفته بود!!! خبر هاي زيادي مي آمد در اين هياهوي پرشور خبر آمد كه كروبي هم گويي در تظاهرات شركت كرده ولي با اولين حمله و هجوم او را فراري داده بودند. با خودم گفتم اين چه رهبري است كه با اين همه سركوبي كه مي بيند از سوي دولت بر مردم اعمال مي شود ولي هنوز هم خودش را خادم دولت مي بيند و قانون اساسي آن را ستايش مي كند؟ راستي كدام قانون اساسي ؟ اين قانوني كه تا به حال ما شاهدش بوديم جز سركوب , اعدام وشكنجه وسنگسار چيزي را عايد مردم نكرده است. تا توانسته خرابي و گورهاي جمعي توليد كرده جداي از قبرستانهاي رسمي كه در حال حاضر در سراسر ميهن گسترش پيدا كرده است. و زندانهايي كه هر روز از گوشه و كنار اخبار شكنجه هاي وحشيانه آن قلب همه را به لرزه در آورده است به حدي كه ديگر كشور هاي غربي كه تا همين چند روز پيش به خاطر بالا كشيدن نفت ملت ايران تكيه گاه اين ولايت بودند ديگر توان ماندن در كنار اين جلادان را ندارند. ديدن صحنه شهادت ندا كه انعكاسي از خون هزاران شهيد را در مقابل ديدنگان جهان به نمايش گذاشت همه پرده هاي مماشات را برداشت و دولتهاي غربي را وادار كرد كه فرياد مردم ايران را بشنوند. هرچند كه برايشان به لحاظ اقتصادي نا خوشايند است. اما ديگر آن سبو بشكست و آن پيمانه ريخت . البته شب 22بهمن كه به جمع بندي با تعدادي از دوستان كنار هم نشسته بوديم به اين نتيجه رسيديم كه ما برديم!!!! عليرغم اينكه در 22بهمن تعداد جمعيت كمتر از عاشورا بود. واقعيت اين است كه ما قبل ازاينكه از خانه بيرون بياييم برده بوديم . چرا كه دولت كودتا آنچنان سراسر تهران و شهرستانها را نيرو چيده بود كه به طور واقعي تنها يك چيز را به نمايش مي گذاشت . آنهم وحشت حد اكثر اين دولت از قيام و نفرت مردم نسبت به حاكمان جبارولايت, در حاليكه رژيم تلاش مي كرد آن را بعنوان يك مانور قدرت به نمايش بگذارد ولي همه به خوبي اين وحشت را در سرتاپاي اين نظام ديدند و پيام به خوبي شنيده شد. پيام تنهايك چيز بود آنهم عدم مشروعيت اين نظام در نزد مردم, آري مردم نشان دادند كه اين نظام فتنه و فساد و تجاوز و فقررا نمي خواهند. هرچند سايه تنديس سياه اين ابليس پير را بالاي سرشان داشتند ولي فريادشان را با رسا ترين صدا به مردم جهان رساندند. بطوريكه جشن سي ساله آنان را بر هم ريخت و روياي ادامه حكومت را بر باد داد. قبلش از اينكه نتوانستيم كاري بكنيم ناراحت بودم ولي بعد كه خبر ها را دنبال كردم وديدم كه همه خبر گزاريهاي خارجي دارند اين واقعيت را بيان مي كنند ديدم چقدر من به اين موضوع بد بين بودم درحاليكه اين ملت پرشور و قهرمان چون كاوه خواب ضحاك را برآشفتند , پس از اين نتيجه گيري احساس كردم در پوست خودم نمي گنجم , نمي دانم چي شد يك دفعه همه باهم بلند شديم و اي ايران اي مرز پرگهر را باهم خوانديم , با احساس تمام اين قسمتش را مي خوانديم ”دوراز تو انديشه بدان پاينده ماني تو جاودان ”, بار ديگر باهم سوگند خورديم كه تا پاي جان با ضحاك دوران خواهيم جنگيد. آري ما اين ولايت را نمي خواهيم و خواهان انتخابات آزاد هستيم .
آري بازهم فرياد مي زنيم كشته نداديم كه سازش كنيم . رهبرقاتل رو ستايش كنيم
.آزادي, آزادي حق مسلم ما است.

اراذل و اوباش حامی خامنه ای -22بهمن

Monday, February 15, 2010

بولتون:رشد احتمال حمله نظامی به رژیم تهران

مصاحبه پسر کروبی دربارۀ حمله به پدرش 22بهمن

مذاکرات جدید در مورد ایران؛ مولن به اسرائیل میرود، نتانیاهو به روسیه



توسط میترا فرهمند (اسرائیل)
همزمان با آنکه رئیس ستاد نیروهای مسلح آمریکا در سفر به اسرائیل به مذاکره در مورد ایران می پردازد، نخست وزیر اسرائیل نیز برای گفتوگوی بیشتر در مورد ایران راهی مسکو خواهد شد.

بر اساس گزارش ها دریاسالار مایکل مولن، رئیس ستاد نیروهای مسلح ایالات متحده یکشنبه به دعوت همتای اسرائیلی خود، ارتشبد گابی اشکنازی وارد اسرائیل می شود.

این نخستین حضور دریاسالار مولن در اسرائیل، پس از روی کارآمدن دولت نتانیاهو از اول آوریل ۲۰۰۹ است گرچه در ماه های اخیر، او با ارتشبد اشکنازی دیدارهای منظمی در آمریکا و نیز در چارچوب نشست های «ناتو» در اروپا انجام داده است.

رئیس ستاد نیروهای مسلح آمریکا علاوه بر ملاقات با ارتشبد اشکنازی، با اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل نیز دیدار خواهد کرد.

دریاسالار مولن در کنار مسائل مرتبط با ایران، پیرامون همکاری های نظامی و دفاعی گسترده مشترک ارتش های آمریکا و اسرائیل نیز با فرماندهان نیروهای مختلف ارتش اسرائیل گفتوگو می کند، و آخرین ارزیابی های ژنرال عاموس یادلین، رئیس سازمان اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل را درباره ایران و منطقه خواهد شنید.

اسرائیل و آمریکا چند ماه پیش بزرگترین رزمایش مشترک خود را بنام «جونیپر کبری» در صحرای نقب غربی، با هدف تقویت راه های دفاع از اسرائیل در برابر خطر حملات موشکی انجام دادند.

آمریکا همچنین در دو سال اخیر تجهیزات نظامی گسترده ای را در اسرائیل مستقر کرده تا در صورت وقوع یک بحران نظامی منطقه ای، که با حملات موشکی به اسرائیل توام باشد، از این کشور حمایت کند.

این احتمال نیز مطرح است که تابستان آینده، پس از خروج نیروهای آمریکا از عراق، برخی از تجهیزات ارتش آمریکا به اسرائیل آورده شود.

دریا سالار مولن در اکثر مصاحبه های دو سال اخیر خود همواره با حمله نظامی احتمالی به ایران، با این استدلال که «ممکن است تمامی منطقه را با بحران روبهرو کند»، مخالفت کرده، اما در پی آخرین دیدار با همتای اسرائیلی خود در جریان نشست ناتو گفت که «ایران هسته ای، خطر حیاتی برای اسرائیل خواهد بود».

همزمان با حضور رئیس ستاد نیروهای مسلح آمریکا در اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل نیز با «پرونده ایران» راهی مسکو می شود.

رسانههای اسرائیل از قبل اعلام کرده اند که هدف از سفر این بار آقای نتانیاهو، تلاش برای متقاعد کردن روسیه به پیوستن به تحریم های جدیتر علیه ایران، و خودداری روسیه از تحویل سیستم های دفاعی اس- ۳۰۰ به ایران است.

آقای نتانیاهو ماه سپتامبر گذشته در یک سفر محرمانه به مسکو، با سران کرملین درباره ایران گفتوگو کرده بود. سفر او در یک غیبت غیرعادی از اسرائیل انجام شد اما پس از چند روز، وزیر اطلاعات اسرائیل تأیید کرد که آقای نتانیاهو برای گفتگوهائی «بسیارحساس» در باره ایران به مسکو رفت.

اکنون نیز دفتر آقای نتانیاهو اعلام کرده است که وی دوشنبه، پانزدهم فوریه، بیست و ششم بهمن، با دمیتری مدودف، رئیس جمهور و ولادیمیر پوتین، نخستوزیر روسیه دیدار خواهد کرد.

اسرائیل از واکنش هفته گذشته روسیه به برنامه جدید دولت ایران برای غنی سازی اورانیوم با خلوص ۲۰ درصد راضی بود. روسیه از اقدام ایران ابراز ناخشنودی کرده بود.

در همین حال یک دیپلمات ارشد اسرائیلی، که نام او برده نشده، به روزنامه هاآرتص گفته است که «تحریم های جدید علیه ایران در نیمه دوم ماه مارس در دستور کار (شورای امنیت) قرارخواهد گرفت».

اسرائیل احتمال می دهد که روسیه اکنون از آمادگی کاملاً بیشتری برای پیوستن به دور جدید تحریم ها علیه ایران برخوردار است اما اسرائیل از مخالفت چین در شورای امنیت نگران است هر چند که چین تا کنون پیشنویس هیچیک از قطعنامه های تنبیهی در مورد ایران را وتو نکرده است.

اسرائیل از زمان نخستوزیری آرئیل شارون پیوسته از روسیه خواسته است که از دادن سیستم های دفاعی اس- ۳۰۰ به ایران خودداری کند. این درخواست اسرائیل، در ملاقات شیمون پرز، رئیس جمهور اسرائیل با دمیتری مدودف در دیداری که تابستان ۲۰۰۹ در اقامتگاه ییلاقی رئیس جمهوری روسیه در بندر سوچی صورت گرفت، تکرار شد.

ایران از سه سال قبل، سیستم های دفاعی روسی «تور ام- یک» را در اطراف برخی تأسیسات اتمی و حساس نظامی خود مستقر کرده اما برای اجرای قراردادی که پیشتر با روسیه امضا کرده، در مورد دریافت سیستم های اس- ۳۰۰ اصرار می کند.

وزیر دفاع جمهوری اسلامی در ماه های اخیربا سفر به روسیه، خواهان دریافت این سیستم ها شد. محمود رضا سجادی، سفیر ایران در مسکو در روزهای اخیر «ابراز اطمینان» کرد که روسیه سرانجام این سیستم ها را به ایران تحویل خواهد داد.

کارشناسان نظامی غربی میگویند اگر ایران سیستم های اس- ۳۰۰ را در اطراف تأسیسات اتمی خود مستقر کند، موفقیت هر گونه حمله نظامی را به شدت دشوار می کند.

شدت گرفتن تلاش های اسرائیل علیه برنامه اتمی ایران در حالی است که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران، پنجشنبه در آئین سالروز روی کار آمدن حکومت اسلامی گفت که ایران قصد تولید بمب اتم ندارد و اگر چنین هدفی داشت، از بیان آن نمی ترسید.

وقت آن است که رهبران جنبش سبز نقش آفرینی کنند / سعید رضوی فقیه



ايران
«وقت آن است که رهبران جنبش سبز نقش آفرینی کنند»


بهروز کارونی

سالگرد انقلاب اسلامی ایران در بیست و دوم بهمن ماه تحت تدابیر شدید امنیتی برگزار شد.

نیروهای لباس شخصی و بسیجی، به برخی از چهره های سرشناس مخالف دولت طی این راهپیمایی حمله کرده و آنها را کتک زدند.

حضور نیروهای امنیتی مختلف نیز که از روزهای قبل خود را برای برگزاری راهپپیمایی دولتی آماده میکردند به گفته برخی شاهدان چهره نظامی به شهر تهران و برخی دیگر شهرهای بزرگ ایران داده بود.



ممانعت از پیوستن موسوی به راهپیمایان و ضرب و شتم زهرا رهنورد حمله به مهدی کروبی و محمد خاتمی؛ محمدرضا خاتمی و همسرش آزاد شدند آيت الله خامنه ای: معاندان و فريبخوردگان داخلی به خود بيايند مخالفان و معترضان در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن حاضر شدند، اما حضور و کنشها این بار با آخرین اعتراضهای خیابانی که در روز عاشورا به کشته و زخمی شدن دهها نفر، انجامید تفاوت داشت.

با این همه مانند هفته ها و ماههای گذشته مقامهای رسمی حکومتی همچنان بدون به رسمیت شناختن معترضان و اعتراضها به انتقاد شدید از آنها پرداختند.

بعد از این تظاهرات رهبر جمهوری اسلامی در پيامی گفت: «آيا حضور دهها ميليون انسان بصير و پرانگيزه در جشن سی و يک سالگی انقلاب کافی نيست که معاندان و فريبخوردگان داخلی را که گاه رياکارانه دم از «مردم » میزنند، به خود آورد و راه و خواست مردم را که همان صراط مستقيم اسلام ناب محمدی صلیالله عليه و آله و راه امام بزرگوار است، به آنان نشان دهد.»

سعید رضوی فقیه، فعال سیاسی اصلاح طلب، که در انتخابات دهم ریاست جهوری سخنگویی ستاد مهدی کروبی را برعهده داشت، در مورد رخدادهای ۲۲ بهمن و حیات جنبش سبز میگوید:

راهپيمايی ۲۲ بهمن ۱۳۸۸ با تمام راهپيمايی های سالهای گذشته تفاوت جدی داشت، از اين جهت که حکومت به شدت از حرکت معترضان در اين روز هراس داشت و در عمل هم اتفاقاتی افتاد که نشان داد بر خلاف تبليغات اخير و بر خلاف فرمايشات همايونی که قرار بود راهپيمايی ۲۲ بهمن روز نهايی سرکوب مخالفان باشد، تداوم حرکت و حيات جنبش سبز را به نمايش گذاشت.

اما از طرفی معتقد هستم حکومت جمهوری اسلامی با ابزارهايی چون دستگاه بوروکراتيک، پليس، سپاه، بسيج و دستگاه امنيتی توانسته است حضور مخالفان و معترضان را در مناسبتهای رسمی تا حدودی کنترل کند و يا حداقل آنها را از ورود به مسيرهای متعارف اين راهپيمايیها منع کرده و جلوی آنها را بگيرد. بنابراين معترضان و رهبران جنبش اعتراضی بايد به فکر شيوههای جديد برای بيان اعتراض و نمايش حضور خود برابر حکومت باشند.

به نظر من رهبران جنبش سبز طی ماههای گذشته بيش از آن که پيشروی اين حرکت اجتماعی باشند، تابعی از متغير حرکتهای مردمی و فراز و نشيبهای اين جنبش اعتراضی بودند. اين شايسته رهبران جنبش نيست، آنها بايد نقش آفرينی داشته باشند و در تعيين مسير اين جنبش و روشن کردن چشم انداز آينده آن، نقش خود را به خوبی ايفا کنند. آنها بايد شعارهايی که قرار است در مراسم و مقاطع مختلف توسط بدنه اجتماعی جنبش مطرح شود طراحی کنند.

به نظر شما جنبش سبز چه تاکتيکهايی را میتواند درپيش بگيرد برای اين که مهر خود را بر روند تحولات بگذارد؟

بدنه جنبش از هر فرصتی که پيش آيد استفاده بهينه را خواهد کرد. من حتی قبل از راهپيمايی ۲۲ بهمن معتقد بودم که مراسم چهارشنبه سوری امسال برای ما بسيار مهمتر از راهپيمايی ۲۲ بهمن است. از آن جايی که چهارشنبه سوری يک مراسم سنتی و ديرينه ملی است و جوانها در سالهای گذشته به عنوان ابراز هويت خود در برابر يک حکومت توتاليتر از اين ابزار استفاده کرده اند، به گمان من امسال هم مردم از چهارشنبه سوری استفاده بهينه خواهند کرد.

اما رهبران جنبش برای نمايش قدرت مسالمت آميز در سطح جامعه بايد فکر ديگری کنند. رهبران جنبش بايد با شکل دهی يک شورای رهبری غير رسمی، صدور بيانيهها و اعلام مواضع به صورت هماهنگ و سنجيده، رهبری بدنه جنبش را از طريق رسانههای محدود اطلاع رسانی به عهده بگيرند.

فکر میکنيد اگر تاکتيکهای جديد توسط جنبش سبز در پيش گرفته شود، حکومت در چه موضعی قرار خواهد گرفت؟

به رغم نمايش ظاهری اقتدار توسط رسانه های حکومتی و بهره برداری تبليغاتی که احتمالا در روزهای آينده از راهپيمايی ۲۲ بهمن خواهد شد، من به آينده جنبش اعتراضی مردم خوشبين هستم.

تحليل من اين است که در رأس حکومت جمهوری اسلامی اعتماد به نفس کافی برای مقابله قاطع با جنبش اعتراضی سبز وجود ندارد، هماهنگی لازم در سطح قدرت و جناح حاکم وجود ندارد و آنها در نحوه مواجهه با جنبش سبز دچار تشتت و اختلاف هستند. پشتوانه مشروعيت ايدئولوژيک جمهوری اسلامی بسيار ضعيف شده و مراجع معتبری مانند آيت الله صافی گلپايگانی و مکارم شيرازی در بيانيه های خود به مناسبت سالگرد انقلاب به جای تمرکز بر حمايت از رهبری جمهوری اسلامی بر حفظ نظام، وحدت ملی و پيشگيری از تفرقه تمرکز داشتند.

اين مسئله نشان میدهد که اين اشخاص وسط ماجرا ايستاده اند و به سمت خاصی تمايل ندارند و اتفاقاً اين چيزی است که آقای خامنه ای را رنجانده و او را واداشته است تا از خواص بخواهد از دوپهلو سخن گفتن بپرهيزند

رادیو فردا

فیس بوک اتحاد جمهوریخواهان ایران
يکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۴ فوريه ۲۰۱۰

وضعیت حقوق بشر در ایران بررسی شد | تکمیلی


اجلاس دورهای شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو سوئیس، امروز دوشنبه، وضعیت حقوق بشر در ایران را مورد بحث و بررسی قرار داد.


خبرگزاری هرانا- این اجلاس امروز دوشنبه در ژنو سوئیس و با حضور محمدجواد لاریجانی، رئیس هیات ایرانی شرکتکننده در این اجلاس برگزار گردید و وضعیت حقوق بشر در ایران بررسی شد.

به گزارش رادیو زمانه، در اجلاس دورهای شورای حقوق بشر سازمان ملل، نمایندگان بریتانیا و فرانسه خواستار انجام تحقیقی بینالمللی در خصوص خشونتهای پس از انتخابات در ایران شدند.

نماینده بریتانیا از مقامهای جمهوری اسلامی خواست که از بان کیمون، دبیر کل سازمان ملل برای سفر به ایران به منظور انجام تحقیق در خصوص خشونتهای پس از انتخابات و بررسی وضعیت حقوق بشر در این کشور، دعوت به عمل آورند.

نماینده فرانسه نیز به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل، از مقامهای ایران خواست که به درخواستهای جهانی برای پایان سرکوب معترضان در خیابانها و بازداشت فعالان سیاسی توجه کنند.

نمایندگان استرالیا، اسپانیا، جمهوری چک، اتریش و هلند نیز با انتقاد از وضعیت حقوق بشر در ایران، خواستار اعزام گزارشگر ویژه به منظور بررسی وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری شدند.

نماینده آمریکا هم در سخنانی، سرکوب و شکنجه معترضان به نتیجه انتخابات، تحدید آزادی بیان و مطبوعات و دستگیری روزنامهنگاران، فعالان سیاسی و مدنی در این کشور را محکوم کرد، اما در خصوص لزوم انجام تحقیق بینالمللی در این باره، مطلبی مطرح نکرد. انتقاد از وضعیت اقلیتهای قومی و مذهبی به خصوص بهائیان، از دیگر محورهای سخنان نماینده آمریکا بود.

نماینده کانادا هم طی سخنانی، از «شکنجه، قتل، و آزار و اذیت» معترضان در ایران به شدت ابراز نگرانی کرده و خواستار پایان دادن به خشونتهای دولتی علیه آنها شد.

نماینده اسلوانی نیز با انتقاد از نقض حقوق اقلیتهای مذهبی در ایران، خواستار پایان دادن به اعدامها به خصوص اعدام نوجوانان در جمهوری اسلامی شد.

گزارشها حاکی است که نماینده اسرائیل در این اجلاس هم گفت که «زنان و اقلیتهای مذهبی در ایران مورد تبعیض قرار میگیرند و آزادیهای مذهبی و بیان، در جمهوری اسلامی وجود ندارد.»

او همچنین خطاب به هیات ایرانی اظهار داشت: «به جریان نفرت پایان دهید». وی در عین حال خواستار پاسخگویی ایران در خصوص «اعدام نوجوانان، شکنجه، قوانین تبعیضآمیز علیه زنان و فشار علیه اقلیتهای مذهبی» شد.

نمایندگان ایرلند، لوگزامبورگ، ژاپن، نیوزیلند، مکزیک، اسلواکی، دانمارک و رومانی هم از جمله کشورهایی بودند که در سخنان خود از وضعیت حقوق بشر در ایران انتقاد کرده و خواستار پیوستن ایران به کنواسیون منع شکنجه شدند.

در ادامه این جلسه سه ساعته، نمایندگان کشورهای نیکاراگوئه، بزریل، لبنان، ونزوئلا، بحرین، الجزایر، قطر، قزاقستان، هند، سریلانکا، سودان، چین، زیمباوه، بولیوی، کویت و ویتنام نیز از گزارش ایران در مورد وضعیت حقوق بشر در این کشور استقبال کردند.

نماینده زیمباوه طی سخنانی گفت که «ما بسیار متاسفیم که مسئله حقوق بشر ایران سیاسی شده است.» این نماینده افزود که «ایران به خاطر وضعیت حقوق بشر خودش، باید تقدیر شود.»

اظهارات محمدجواد لاریجانی
محمدجواد لاریجانی، رئیس هیات ایرانی شرکت کننده در این نشست نیز گفت که برخی اظهارنظرها درباره وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی «تند» بود.

لاریجانی افزود که «هیچ فرد بهایی در ایران به صرف بهایی بودن محاکمه نشده است.»

نماینده ایران اظهار داشت: «کسانی که اینقدر در مورد بهاییها حساس هستند، کاش نسبت به کودکان غزه و فلسطینی هم حساس بودند.»

وی در بخش دیگری از اظهارات خود با دفاع از وضعیت حقوق بشر در ایران گفت که جمهوری اسلامی یکی از کشورهای «دموکراتیک» در منطقه است.

وی ادامه داد که ایران «پایبند به اصول حقوق بشر و تعهدات بینالمللی خود در این زمینه است» و اظهارات کشورهای غربی در این خصوص را همچون اظهارنظرها درباره پرونده اتمیاش، «سیاسی» میداند.

لاریجانی برخی کشورهای معترض به وضعیت حقوق بشر در ایران را متهم به اتخاذ «سیاستهای دوگانه» کرد.

وی با انتقاد از کشورهای غربی که با «معیارهای فرهنگی خود» درباره وضعیت حقوق بشر در ایران موضعگیری میکنند، اظهار داشت: «راههای دیگری هم برای زندگی وجود دارند. این شعاری است که ما در ایران داریم.»

لاریجانی همچنین افزود که جمهوری اسلامی از کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل و سایر گزارشگران دعوت کرده که برای بررسی وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی به ایران سفر کنند.

هیات ایرانی قرار است به صورت غیررسمی، روز چهارشنبه پاسخ خود در مورد سئوالات مطرح شده در این نشست را ارائه کند.

منبع خبر :

http://www.hra-news.org/news/12986.aspx

Sunday, February 14, 2010

حمله پلیس پاکستان به پناهجویان ایرانی در اسلام آباد

ما پناهجویان ایرانی در پاکستان که قربانی رژیم جنایت کار و فاسد جمهوری اسلامی هستیم  و تحمل آوارگی از وطن را به دوش میکشیم  سالها در این کشور نا امن با مشقت و رنج بی پناهی  اما با استواری خود چون تیغی در چشم  سفارت جمهوری اسلامی ایران  فرو رفته ایم که این خود نیز بیانگر  مظلومیتمان و همچنین جنایت و مردم ستیزی این رژیم غیر ملی است.

رژیم جمهوری اسلامی ایران را امروز جهانیان به خوبی میشناسند جنایات انکار ناپذیر این جلادان از  پس پرده های پنهان به  درگیری علنی خیابانی مزدورانشان با مردم بی دفاع ایران کشانیده  شده و فجایع این صحنه های دلخراش را جهانیان به وضوح مشاهده کرده اند.

ما پناهجویان ایرانی در پاکستان از بدو ورود به این کشور در سایه ای از ترس و وحشت به سر برده و با مصیبت آوارگی تاوان سختی را پرداخته و میپردازیم که منجر به نابودی خود و خانواده هایمان  گشته است.

 فریاد مظلومانه مردم ایران در طول 31  سال در بستری از حرکتهای اعتراضی در فضای رعب و وحشت همواره جریان داشته و امروز با جنبش اعتراضی سبز در سراسر ایران رقم زده میشود...

روز 22 بهمن در ایران نقطه  عطف همایشی است از  اعتراض برای رهایی از یوغ ستم و بر پایی آزادگی و آزاد زیستن که مردم بزرگ ایران در این روز در اعتراض هماهنگ از فریاد بر علیه جور و ستم  یاقیان حاکم بر ایران به خیابانها آمده اند .

ما پناهجویان ایرانی در پاکستان به پشتیبانی از مردم ستم دیده اما دلیر ایران و حمایت از جنبش سبز ایران دور هم جمع شده تا ضمن افشای  جنایت و خیانت دستان ناپاک و جلادان که با اعدام های مکرر  وسرکوبگرانه  جوانان ایران را  به جوخه اعدام میسپارند  و همچنین با شکنجه و تجاوز در زندانها و کشتار وهجوم وحشیانه در خیابانها کوچکترین صدا را در حنجره خفه میکنند اعتراض و فریاد سر دهیم و همصدا با ملت ایران و همزمان با همایش اعتراضی دیگر وطن پرستان در جایجای ایران و همچنین سراسر دنیا  با جمع خود در کنار درب شارپ ( یک سازمان وابسته به کمیساریای عالی سازمان ملل است) (حال به چه دلیل ما پناهجویان  از رفتن به جلوی سازمان کمیسرای عالی سازمان ملل محروم هستیم و این موضوع به خودی خود  مشکلات فراوانی برای ما پناهجویان ایجاد کرده است  در این بحث نمیگنجد و در وقتی دیگر به آن خواهیم پرداخت) رفتیم و با همراه داشتن نمادهای جنبش سبز به افشای جنایت رژیم جمهوری اسلامی ایران پرداختیم  که مسئولان این سازمان (شارپ)  با این گرد همایی مخالفت کردند و دستور خاتمه آن را دادند که با مخالفت ما روبرو شدند تا جایی که برایشان این توضیح داده شد که این یک حرکت بزرگ و همگانیست و در تمام دنیا ایرانیان وطن پرست همزمان با ما دست به این همایش اعتراضی زدند اما با وجود تمام این اطلاعاتی که از طرف ما داده شد...چندی نگذشت که  ماشین پلیس  به طرف ما آمد و از ما گذشت و مقابل دفتر شارپ ایستاد و افسر پلیس با وکیل شارپ که یکی از وکلای  کمیسرای عالی سازمان ملل است صحبتی کرد و سپس به سمت ما آمد و از ما توضیح خواست و تمامی اطلاعاتی که به وکیل شارپ داده شد به پلیس نیز داده شد و با توجه به تصاویر کشته شدگان اخیر  در ایران و پرچم و پلاکارتها هیچ توجهی به توضیحات جمعیمان نکرد و با دستور فرمانده تیم پلیسی  و سپس یورش پلیس ها همگی ما را به داخل ماشین پلیس  وارد کردند و به مرکز پلیس بردند.

در اداره پلیس شروع کردیم به اعتراضی آرام وبه صحبت با آنان در مورد آنچه در ایران میگذرد  و وقایعی که مارا مجبور کرده که کشورخود را ترک کنیم و در این کشور بدون حامی  به حال خود رها شویم..


خوشبختانه نکته قابل توجه این است که ما توانسته بودیم در فرصتی مناسب با چند خبر گذاری که از قبل آنها را به محل تظاهرات خوانده بودیم تماس گرفته و شکل و نحوه دستگیریمان را  به آنها اطلاع دادیم .


در اداره پلیس پس از مدتی بلا تکلیفی  فرمانده  پلیس ضمن گرفتن مشخصات و آدرس محل سکونت همگیمان و کپی برگه های ترددمان با در دست داشتن برگه ای  به ما گفت متنی دال بر تعهد کتبی  که دیگر همایش اعتراضی در اسلام اباد برگذار نکنیم را امضا کنیم ودر صورت زیر بار نرفتن از اداره پلیس  به زندان منتقل خواهید شد که با اعتراض همگانی مان رو به رو شدند و از آنجایی که با ارتباط قبلی  با خبرگذاری ها که یکی از آنها خبرگذاری( سی ان ان ) در پاکستان بود و همچنین2 خبر گذاری دیگر ورسیدن به موقع آنها به محل پلیس استیشن  باعث توجه پلیس به این مسئله شد که خبر ها درج خواهد شد و ما از خطر فرستاده شدن به زندان پاکستان نجات حاصل کنیم
.

پس از خروج از اداره پلیس و  در حال مصاحبه با خبر نگار(سی ان ان)  پلیس به ما حمله ور شد و با پاره و ضبط کردن پرچم و نمادهای سبزمان به زور مارا متفرق کرد و تا طی مصافتی مارا تعقیب کرد ولی با سماجت ما و همکاری خبرنگار(سی ان ان) بالاخره این مصاحبه انجام شد .

ما ایرانیان پناهجو در پاکستان خواستار توجه جدی سازمانهای حقوق بشر و نهادهای بین المللی  و همچنین تمامی انسانهای مدافع حقوق بشر و آزادی خواه در دنیا به مشکلات ایرانیان پناهجو در پاکستان و بی اعتنایی سازمان ملل(یو ان اچ سی آر)
 به مشکلات ایرانیان  در پاکستان هستیم.


مگر نه اینکه  کمیساریای عالی سازمان ملل برای حمایت از پناهجویان در سراسر دنیا به وجود آمده است..سوال این است که چطور سازمان( یوان اچ سی آر) در پاکستان به جای حمایت از ما پناهجویان و رسیدگی به درد و مشکلات ما برای فرافکنی وشانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت همچون دولت جمهوری اسلامی ایران برای سرکوب و خاموش کردن صدای اعتراض ما از پلیس استفاده میکند..


زنده باد آزادی مرگ بر دولت فاسد و جنایت کار حاکم بر ایران


سازمان گزارشگران بدون مرز
سازمان دیدهبان حقوق بشر
سازمان عفو بین الملل
سازمان همبستگی
 کمیساریای عالی سازمان ملل ژنو

www.iranianrefugeespk.blogspot.com































درخواست صدور حکم بازداشت بین المللی برای خامنه ای

Image and video hosting by TinyPic