Tuesday, November 17, 2009

فیضالله عرب سرخی: تا آخر پای اعتقاداتم میایستم!


فیضالله عربسرخی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از میرحسین موسوی به دلیل حضور در منزلش و دلجویی از همسر و دخترانش تشکر کرد.

ساجده عربسرخی دختر فیضالله عرب سرخی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، از ملاقات امروز با پدرش خبر داد و گفت:« امروز من،مادرم و خواهرم به اتفاق دخترانمان به دیدار پدر رفتیم و متاسفانه همچنان در انتخاب افراد ملاقات شونده اعمال نظر میکنند.»

دختر عرب سرخی گفت:«در این ملاقات روحیه پدرم هم چون گذشته بسیار خوب بود و از ما خواست به جای او از مهندس میرحسین موسوی که در غیابش به منزل ما سر زده و پای درد و دل خانواده نشسته است بسیار تشکر کنیم.»

ساجده عرب سرخی همچنین در خصوص برگزار نشدن دادگاه عرب سرخی در روز دوشنبه گفت:«روز یکشنبه دادستان به پدرم گفته بود که جلسه دادگاه دوشنبه برگزار نخواهد شد.اما روز دوشنبه قاضی و مسولان مربوطه در دادگاه حاضر شدند که پدرم را به دادگاه نبردند و جلسه دادگاه لغو شد.»

وی با بیان اینکه به نظر میرسد بین خودشان ناهماهنگی و اختلاف وجود دارد، گفت:« پدرم در ملاقات گفت که در حال نوشتن دفاعیات خود است و تنها به مسایل مربوط به خود میپردازد.»

عرب سرخی در این دیدار تاکید کرده که« پای اعتقاداتمان هستیم و تا آخر هم پای آن میایستیم.»

فیضالله عرب سرخی: تا آخر پای اعتقاداتم میایستم!


فیضالله عربسرخی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از میرحسین موسوی به دلیل حضور در منزلش و دلجویی از همسر و دخترانش تشکر کرد.

ساجده عربسرخی دختر فیضالله عرب سرخی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، از ملاقات امروز با پدرش خبر داد و گفت:« امروز من،مادرم و خواهرم به اتفاق دخترانمان به دیدار پدر رفتیم و متاسفانه همچنان در انتخاب افراد ملاقات شونده اعمال نظر میکنند.»

دختر عرب سرخی گفت:«در این ملاقات روحیه پدرم هم چون گذشته بسیار خوب بود و از ما خواست به جای او از مهندس میرحسین موسوی که در غیابش به منزل ما سر زده و پای درد و دل خانواده نشسته است بسیار تشکر کنیم.»

ساجده عرب سرخی همچنین در خصوص برگزار نشدن دادگاه عرب سرخی در روز دوشنبه گفت:«روز یکشنبه دادستان به پدرم گفته بود که جلسه دادگاه دوشنبه برگزار نخواهد شد.اما روز دوشنبه قاضی و مسولان مربوطه در دادگاه حاضر شدند که پدرم را به دادگاه نبردند و جلسه دادگاه لغو شد.»

وی با بیان اینکه به نظر میرسد بین خودشان ناهماهنگی و اختلاف وجود دارد، گفت:« پدرم در ملاقات گفت که در حال نوشتن دفاعیات خود است و تنها به مسایل مربوط به خود میپردازد.»

عرب سرخی در این دیدار تاکید کرده که« پای اعتقاداتمان هستیم و تا آخر هم پای آن میایستیم.»

فیضالله عرب سرخی: تا آخر پای اعتقاداتم میایستم!


فیضالله عربسرخی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از میرحسین موسوی به دلیل حضور در منزلش و دلجویی از همسر و دخترانش تشکر کرد.

ساجده عربسرخی دختر فیضالله عرب سرخی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، از ملاقات امروز با پدرش خبر داد و گفت:« امروز من،مادرم و خواهرم به اتفاق دخترانمان به دیدار پدر رفتیم و متاسفانه همچنان در انتخاب افراد ملاقات شونده اعمال نظر میکنند.»

دختر عرب سرخی گفت:«در این ملاقات روحیه پدرم هم چون گذشته بسیار خوب بود و از ما خواست به جای او از مهندس میرحسین موسوی که در غیابش به منزل ما سر زده و پای درد و دل خانواده نشسته است بسیار تشکر کنیم.»

ساجده عرب سرخی همچنین در خصوص برگزار نشدن دادگاه عرب سرخی در روز دوشنبه گفت:«روز یکشنبه دادستان به پدرم گفته بود که جلسه دادگاه دوشنبه برگزار نخواهد شد.اما روز دوشنبه قاضی و مسولان مربوطه در دادگاه حاضر شدند که پدرم را به دادگاه نبردند و جلسه دادگاه لغو شد.»

وی با بیان اینکه به نظر میرسد بین خودشان ناهماهنگی و اختلاف وجود دارد، گفت:« پدرم در ملاقات گفت که در حال نوشتن دفاعیات خود است و تنها به مسایل مربوط به خود میپردازد.»

عرب سرخی در این دیدار تاکید کرده که« پای اعتقاداتمان هستیم و تا آخر هم پای آن میایستیم.»

فیضالله عرب سرخی: تا آخر پای اعتقاداتم میایستم!


فیضالله عربسرخی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از میرحسین موسوی به دلیل حضور در منزلش و دلجویی از همسر و دخترانش تشکر کرد.

ساجده عربسرخی دختر فیضالله عرب سرخی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، از ملاقات امروز با پدرش خبر داد و گفت:« امروز من،مادرم و خواهرم به اتفاق دخترانمان به دیدار پدر رفتیم و متاسفانه همچنان در انتخاب افراد ملاقات شونده اعمال نظر میکنند.»

دختر عرب سرخی گفت:«در این ملاقات روحیه پدرم هم چون گذشته بسیار خوب بود و از ما خواست به جای او از مهندس میرحسین موسوی که در غیابش به منزل ما سر زده و پای درد و دل خانواده نشسته است بسیار تشکر کنیم.»

ساجده عرب سرخی همچنین در خصوص برگزار نشدن دادگاه عرب سرخی در روز دوشنبه گفت:«روز یکشنبه دادستان به پدرم گفته بود که جلسه دادگاه دوشنبه برگزار نخواهد شد.اما روز دوشنبه قاضی و مسولان مربوطه در دادگاه حاضر شدند که پدرم را به دادگاه نبردند و جلسه دادگاه لغو شد.»

وی با بیان اینکه به نظر میرسد بین خودشان ناهماهنگی و اختلاف وجود دارد، گفت:« پدرم در ملاقات گفت که در حال نوشتن دفاعیات خود است و تنها به مسایل مربوط به خود میپردازد.»

عرب سرخی در این دیدار تاکید کرده که« پای اعتقاداتمان هستیم و تا آخر هم پای آن میایستیم.»

درخواست ۱۰۹ سازمان حقوق بشری برای محکوم کردن «نقض حقوق بشر» در ایران


قرار است به زودى کانادا قطعنامه اى را در مجمع عمومى سازمان ملل متحد در مورد نقض حقوق بشر در ایران به راى گیرى بگذارد.

۱۳۸۸/۰۸/۲۵

بیش از یک صد سازمان طرفدار حقوق بشر در سراسر جهان با ارسال نامه اى به هیات هاى نمایندگى و وزراى امور خارجه کشورهاى عضو سازمان ملل متحد، از آن ها خواسته اند که از قطع نامه مجمع عمومى در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران پشتیبانى کنند.

بر اساس گزارش «کمپین بین المللى حقوق بشر در ایران»، ۱۰۹ سازمان مستقل طرفدار حقوق بشر و فعال در حوزه جامعه مدنى از سراسر جهان، روز بیستم آبان ماه با ارسال نامه اى خطاب به هیات هاى نمایندگى و وزراى امور خارجه کشورهاى عضو سازمان ملل با اشاره به «نقض گسترده حقوق بشر» در ایران به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهورى خرداد ماه، خواستار توصیه آن ها به جمهورى اسلامى ایران «براى رعایت حقوق مردم ایران در چار چوب قوانین بین المللى» شده اند.

علاوه بر سازمان هاى سر شناس طرفدار حقوق بشر در جهان مانند سازمان عفو بین الملل، دیده بان حقوق بشر و کمیسیون بین المللى قضات، سازمان ها و گروه هاى فعال از چهل کشور جهان نامه مورد اشاره را امضا کرده اند.

انتظار مى رود، شمار دیگرى از سازمان ها و گروه هاى طرفدار حقوق بشر این نامه را امضا کنند.

قرار است به زودى کانادا قطع نامه اى را در مجمع عمومى سازمان ملل متحد در مورد نقض حقوق بشر در ایران به راى گیرى بگذارد.

در این قطع نامه که سازمان هاى طرفدار حقوق بشر خواستار حمایت کشورها از آن شده اند، موارد گوناگون نقض حقوق بشر در ایران از جمله اعدام ها و به ویژه اعدام نوجوانان، سنگسار، سرکوب فعالان حقوق زنان، تبعیض علیه اقلیت ها، و محروم ساختن شهروندان ایرانى از حقوق اولیه مدنى و سیاسى، مورد به مورد ذکر شده است.

اغلب سازمان ها و گروه هاى حقوق بشرى که خواستار محکومیت نقض حقوق بشر در ایران شده اند، از کشورهاى خاور میانه و آفریقا مانند مصر، فلسطین، لبنان، سوریه، آفریقاى جنوبى، کنگو، اوگاندا و نیجریه هستند.

در بخشى از نامه این سازمان ها خطاب به هیئت هاى نمایندگى کشورهاى عضو سازمان ملل با اشاره به وخامت وضعیت حقوق بشر در ایران آمده است: «این امر فورى ترین موضوع اخلاقى و یک وظیفه براى جامعه بین الملل است که به دولت ایران تاکید کند که معیارهاى مشترک حقوق بشرى باید رعایت شود.»

در این نامه هم چنین نسبت به «کشتار مردم در تظاهرات مسالمت آمیز، بازداشت هاى خود سرانه، تجاوز، و بد رفتارى در زندان، و برگزارى دادگاه هاى نمایشى» ابراز نگرانى شده است.

یاپ سو سنگ؛ مدیر اجرایى مجمع آسیاییى حقوق بشر و توسعه با اشاره به درخواست سازمان هاى طرفدار حقوق بشر براى محکومیت نقض حقوق بشر در ایران گفته است: «ما از دولت ایران مى خواهیم که تمایل واقعى خود را براى بهبود وضعیت نشان داده و به دعوت نامه خود از گزارشگران ویژه سازمان ملل احترام بگذارد وشرایط را براى باز دید ناظران مستقل به منظور تحقیق و تفحص در مورد همه ادعاهاى مربوط به نقض حقوق بشر فراهم کند».

آیولان اوبزدچیکووا؛ از فعالان جنبش حقوق بشر جوانان در روسیه نیز در این باره گفته است: «ما از دولت هاى خود مى خواهیم که به دولت ایران براى پایان دادن به خشونت ها علیه مردم خود پایان دهد.»

سازمان هاى طرفدار حقوق بشر هم چنین خواستار آن شده اند که مسئله نقض حقوق بشر در ایران به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهورى و سرکوب تظاهرات آرام معترضان نسبت به نتایج آن به طور ویژه مورد بررسى قرار گیرد.

موآتاز الفیجرى؛ مدیر کل موسسه مطالعات حقوق بشر قاهره، با اشاره به «نقض گسترده حقوق بشر» در ایران گفته است: «باید دانست، هنگامى که از ایران صحبت مى شود، دنیا تنها نگران برنامه هسته اى این کشور نیست. ما عمیقاً نسبت به بد رفتارى دولت ایران با مردم این کشور نگرانیم و از دولت ها و سازمان ملل متحد مى خواهیم، بیشتر به این امر توجه کنند.»

در بخشى از نامه سازمان هاى طرفدار حقوق بشر در این زمینه آمده است: « جامعه بین الملل در حالى که توجه خود را به سایر موضوعات نگران کننده در رابطه با ایران معطوف کرده است، باید نشان دهد که مردم ایران که از حقوق بنیادین بشر محروم هستند، فراموش نخواهند شد.»

۱۰۹ سازمان و گروه طرفدار حقوق بشر در جهان در پایان نامه خود خطاب به هیئت نمایندگى هاى کشورهاى عضو سازمان ملل چنین آورده اند: «از شما مى خواهیم، از قطع نامه مجمع عمومى که در آن مسیر رعایت ارزش ها و معیارهاى حقوق بشر که سازمان ملل متحد به خاطر آن بوجود آمده، به ایران نشان داده شده است، حمایت کنید.»

درخواست ۱۰۹ سازمان حقوق بشری برای محکوم کردن «نقض حقوق بشر» در ایران


قرار است به زودى کانادا قطعنامه اى را در مجمع عمومى سازمان ملل متحد در مورد نقض حقوق بشر در ایران به راى گیرى بگذارد.

۱۳۸۸/۰۸/۲۵

بیش از یک صد سازمان طرفدار حقوق بشر در سراسر جهان با ارسال نامه اى به هیات هاى نمایندگى و وزراى امور خارجه کشورهاى عضو سازمان ملل متحد، از آن ها خواسته اند که از قطع نامه مجمع عمومى در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران پشتیبانى کنند.

بر اساس گزارش «کمپین بین المللى حقوق بشر در ایران»، ۱۰۹ سازمان مستقل طرفدار حقوق بشر و فعال در حوزه جامعه مدنى از سراسر جهان، روز بیستم آبان ماه با ارسال نامه اى خطاب به هیات هاى نمایندگى و وزراى امور خارجه کشورهاى عضو سازمان ملل با اشاره به «نقض گسترده حقوق بشر» در ایران به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهورى خرداد ماه، خواستار توصیه آن ها به جمهورى اسلامى ایران «براى رعایت حقوق مردم ایران در چار چوب قوانین بین المللى» شده اند.

علاوه بر سازمان هاى سر شناس طرفدار حقوق بشر در جهان مانند سازمان عفو بین الملل، دیده بان حقوق بشر و کمیسیون بین المللى قضات، سازمان ها و گروه هاى فعال از چهل کشور جهان نامه مورد اشاره را امضا کرده اند.

انتظار مى رود، شمار دیگرى از سازمان ها و گروه هاى طرفدار حقوق بشر این نامه را امضا کنند.

قرار است به زودى کانادا قطع نامه اى را در مجمع عمومى سازمان ملل متحد در مورد نقض حقوق بشر در ایران به راى گیرى بگذارد.

در این قطع نامه که سازمان هاى طرفدار حقوق بشر خواستار حمایت کشورها از آن شده اند، موارد گوناگون نقض حقوق بشر در ایران از جمله اعدام ها و به ویژه اعدام نوجوانان، سنگسار، سرکوب فعالان حقوق زنان، تبعیض علیه اقلیت ها، و محروم ساختن شهروندان ایرانى از حقوق اولیه مدنى و سیاسى، مورد به مورد ذکر شده است.

اغلب سازمان ها و گروه هاى حقوق بشرى که خواستار محکومیت نقض حقوق بشر در ایران شده اند، از کشورهاى خاور میانه و آفریقا مانند مصر، فلسطین، لبنان، سوریه، آفریقاى جنوبى، کنگو، اوگاندا و نیجریه هستند.

در بخشى از نامه این سازمان ها خطاب به هیئت هاى نمایندگى کشورهاى عضو سازمان ملل با اشاره به وخامت وضعیت حقوق بشر در ایران آمده است: «این امر فورى ترین موضوع اخلاقى و یک وظیفه براى جامعه بین الملل است که به دولت ایران تاکید کند که معیارهاى مشترک حقوق بشرى باید رعایت شود.»

در این نامه هم چنین نسبت به «کشتار مردم در تظاهرات مسالمت آمیز، بازداشت هاى خود سرانه، تجاوز، و بد رفتارى در زندان، و برگزارى دادگاه هاى نمایشى» ابراز نگرانى شده است.

یاپ سو سنگ؛ مدیر اجرایى مجمع آسیاییى حقوق بشر و توسعه با اشاره به درخواست سازمان هاى طرفدار حقوق بشر براى محکومیت نقض حقوق بشر در ایران گفته است: «ما از دولت ایران مى خواهیم که تمایل واقعى خود را براى بهبود وضعیت نشان داده و به دعوت نامه خود از گزارشگران ویژه سازمان ملل احترام بگذارد وشرایط را براى باز دید ناظران مستقل به منظور تحقیق و تفحص در مورد همه ادعاهاى مربوط به نقض حقوق بشر فراهم کند».

آیولان اوبزدچیکووا؛ از فعالان جنبش حقوق بشر جوانان در روسیه نیز در این باره گفته است: «ما از دولت هاى خود مى خواهیم که به دولت ایران براى پایان دادن به خشونت ها علیه مردم خود پایان دهد.»

سازمان هاى طرفدار حقوق بشر هم چنین خواستار آن شده اند که مسئله نقض حقوق بشر در ایران به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهورى و سرکوب تظاهرات آرام معترضان نسبت به نتایج آن به طور ویژه مورد بررسى قرار گیرد.

موآتاز الفیجرى؛ مدیر کل موسسه مطالعات حقوق بشر قاهره، با اشاره به «نقض گسترده حقوق بشر» در ایران گفته است: «باید دانست، هنگامى که از ایران صحبت مى شود، دنیا تنها نگران برنامه هسته اى این کشور نیست. ما عمیقاً نسبت به بد رفتارى دولت ایران با مردم این کشور نگرانیم و از دولت ها و سازمان ملل متحد مى خواهیم، بیشتر به این امر توجه کنند.»

در بخشى از نامه سازمان هاى طرفدار حقوق بشر در این زمینه آمده است: « جامعه بین الملل در حالى که توجه خود را به سایر موضوعات نگران کننده در رابطه با ایران معطوف کرده است، باید نشان دهد که مردم ایران که از حقوق بنیادین بشر محروم هستند، فراموش نخواهند شد.»

۱۰۹ سازمان و گروه طرفدار حقوق بشر در جهان در پایان نامه خود خطاب به هیئت نمایندگى هاى کشورهاى عضو سازمان ملل چنین آورده اند: «از شما مى خواهیم، از قطع نامه مجمع عمومى که در آن مسیر رعایت ارزش ها و معیارهاى حقوق بشر که سازمان ملل متحد به خاطر آن بوجود آمده، به ایران نشان داده شده است، حمایت کنید.»

درخواست ۱۰۹ سازمان حقوق بشری برای محکوم کردن «نقض حقوق بشر» در ایران


قرار است به زودى کانادا قطعنامه اى را در مجمع عمومى سازمان ملل متحد در مورد نقض حقوق بشر در ایران به راى گیرى بگذارد.

۱۳۸۸/۰۸/۲۵

بیش از یک صد سازمان طرفدار حقوق بشر در سراسر جهان با ارسال نامه اى به هیات هاى نمایندگى و وزراى امور خارجه کشورهاى عضو سازمان ملل متحد، از آن ها خواسته اند که از قطع نامه مجمع عمومى در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران پشتیبانى کنند.

بر اساس گزارش «کمپین بین المللى حقوق بشر در ایران»، ۱۰۹ سازمان مستقل طرفدار حقوق بشر و فعال در حوزه جامعه مدنى از سراسر جهان، روز بیستم آبان ماه با ارسال نامه اى خطاب به هیات هاى نمایندگى و وزراى امور خارجه کشورهاى عضو سازمان ملل با اشاره به «نقض گسترده حقوق بشر» در ایران به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهورى خرداد ماه، خواستار توصیه آن ها به جمهورى اسلامى ایران «براى رعایت حقوق مردم ایران در چار چوب قوانین بین المللى» شده اند.

علاوه بر سازمان هاى سر شناس طرفدار حقوق بشر در جهان مانند سازمان عفو بین الملل، دیده بان حقوق بشر و کمیسیون بین المللى قضات، سازمان ها و گروه هاى فعال از چهل کشور جهان نامه مورد اشاره را امضا کرده اند.

انتظار مى رود، شمار دیگرى از سازمان ها و گروه هاى طرفدار حقوق بشر این نامه را امضا کنند.

قرار است به زودى کانادا قطع نامه اى را در مجمع عمومى سازمان ملل متحد در مورد نقض حقوق بشر در ایران به راى گیرى بگذارد.

در این قطع نامه که سازمان هاى طرفدار حقوق بشر خواستار حمایت کشورها از آن شده اند، موارد گوناگون نقض حقوق بشر در ایران از جمله اعدام ها و به ویژه اعدام نوجوانان، سنگسار، سرکوب فعالان حقوق زنان، تبعیض علیه اقلیت ها، و محروم ساختن شهروندان ایرانى از حقوق اولیه مدنى و سیاسى، مورد به مورد ذکر شده است.

اغلب سازمان ها و گروه هاى حقوق بشرى که خواستار محکومیت نقض حقوق بشر در ایران شده اند، از کشورهاى خاور میانه و آفریقا مانند مصر، فلسطین، لبنان، سوریه، آفریقاى جنوبى، کنگو، اوگاندا و نیجریه هستند.

در بخشى از نامه این سازمان ها خطاب به هیئت هاى نمایندگى کشورهاى عضو سازمان ملل با اشاره به وخامت وضعیت حقوق بشر در ایران آمده است: «این امر فورى ترین موضوع اخلاقى و یک وظیفه براى جامعه بین الملل است که به دولت ایران تاکید کند که معیارهاى مشترک حقوق بشرى باید رعایت شود.»

در این نامه هم چنین نسبت به «کشتار مردم در تظاهرات مسالمت آمیز، بازداشت هاى خود سرانه، تجاوز، و بد رفتارى در زندان، و برگزارى دادگاه هاى نمایشى» ابراز نگرانى شده است.

یاپ سو سنگ؛ مدیر اجرایى مجمع آسیاییى حقوق بشر و توسعه با اشاره به درخواست سازمان هاى طرفدار حقوق بشر براى محکومیت نقض حقوق بشر در ایران گفته است: «ما از دولت ایران مى خواهیم که تمایل واقعى خود را براى بهبود وضعیت نشان داده و به دعوت نامه خود از گزارشگران ویژه سازمان ملل احترام بگذارد وشرایط را براى باز دید ناظران مستقل به منظور تحقیق و تفحص در مورد همه ادعاهاى مربوط به نقض حقوق بشر فراهم کند».

آیولان اوبزدچیکووا؛ از فعالان جنبش حقوق بشر جوانان در روسیه نیز در این باره گفته است: «ما از دولت هاى خود مى خواهیم که به دولت ایران براى پایان دادن به خشونت ها علیه مردم خود پایان دهد.»

سازمان هاى طرفدار حقوق بشر هم چنین خواستار آن شده اند که مسئله نقض حقوق بشر در ایران به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهورى و سرکوب تظاهرات آرام معترضان نسبت به نتایج آن به طور ویژه مورد بررسى قرار گیرد.

موآتاز الفیجرى؛ مدیر کل موسسه مطالعات حقوق بشر قاهره، با اشاره به «نقض گسترده حقوق بشر» در ایران گفته است: «باید دانست، هنگامى که از ایران صحبت مى شود، دنیا تنها نگران برنامه هسته اى این کشور نیست. ما عمیقاً نسبت به بد رفتارى دولت ایران با مردم این کشور نگرانیم و از دولت ها و سازمان ملل متحد مى خواهیم، بیشتر به این امر توجه کنند.»

در بخشى از نامه سازمان هاى طرفدار حقوق بشر در این زمینه آمده است: « جامعه بین الملل در حالى که توجه خود را به سایر موضوعات نگران کننده در رابطه با ایران معطوف کرده است، باید نشان دهد که مردم ایران که از حقوق بنیادین بشر محروم هستند، فراموش نخواهند شد.»

۱۰۹ سازمان و گروه طرفدار حقوق بشر در جهان در پایان نامه خود خطاب به هیئت نمایندگى هاى کشورهاى عضو سازمان ملل چنین آورده اند: «از شما مى خواهیم، از قطع نامه مجمع عمومى که در آن مسیر رعایت ارزش ها و معیارهاى حقوق بشر که سازمان ملل متحد به خاطر آن بوجود آمده، به ایران نشان داده شده است، حمایت کنید.»

درخواست ۱۰۹ سازمان حقوق بشری برای محکوم کردن «نقض حقوق بشر» در ایران


قرار است به زودى کانادا قطعنامه اى را در مجمع عمومى سازمان ملل متحد در مورد نقض حقوق بشر در ایران به راى گیرى بگذارد.

۱۳۸۸/۰۸/۲۵

بیش از یک صد سازمان طرفدار حقوق بشر در سراسر جهان با ارسال نامه اى به هیات هاى نمایندگى و وزراى امور خارجه کشورهاى عضو سازمان ملل متحد، از آن ها خواسته اند که از قطع نامه مجمع عمومى در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران پشتیبانى کنند.

بر اساس گزارش «کمپین بین المللى حقوق بشر در ایران»، ۱۰۹ سازمان مستقل طرفدار حقوق بشر و فعال در حوزه جامعه مدنى از سراسر جهان، روز بیستم آبان ماه با ارسال نامه اى خطاب به هیات هاى نمایندگى و وزراى امور خارجه کشورهاى عضو سازمان ملل با اشاره به «نقض گسترده حقوق بشر» در ایران به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهورى خرداد ماه، خواستار توصیه آن ها به جمهورى اسلامى ایران «براى رعایت حقوق مردم ایران در چار چوب قوانین بین المللى» شده اند.

علاوه بر سازمان هاى سر شناس طرفدار حقوق بشر در جهان مانند سازمان عفو بین الملل، دیده بان حقوق بشر و کمیسیون بین المللى قضات، سازمان ها و گروه هاى فعال از چهل کشور جهان نامه مورد اشاره را امضا کرده اند.

انتظار مى رود، شمار دیگرى از سازمان ها و گروه هاى طرفدار حقوق بشر این نامه را امضا کنند.

قرار است به زودى کانادا قطع نامه اى را در مجمع عمومى سازمان ملل متحد در مورد نقض حقوق بشر در ایران به راى گیرى بگذارد.

در این قطع نامه که سازمان هاى طرفدار حقوق بشر خواستار حمایت کشورها از آن شده اند، موارد گوناگون نقض حقوق بشر در ایران از جمله اعدام ها و به ویژه اعدام نوجوانان، سنگسار، سرکوب فعالان حقوق زنان، تبعیض علیه اقلیت ها، و محروم ساختن شهروندان ایرانى از حقوق اولیه مدنى و سیاسى، مورد به مورد ذکر شده است.

اغلب سازمان ها و گروه هاى حقوق بشرى که خواستار محکومیت نقض حقوق بشر در ایران شده اند، از کشورهاى خاور میانه و آفریقا مانند مصر، فلسطین، لبنان، سوریه، آفریقاى جنوبى، کنگو، اوگاندا و نیجریه هستند.

در بخشى از نامه این سازمان ها خطاب به هیئت هاى نمایندگى کشورهاى عضو سازمان ملل با اشاره به وخامت وضعیت حقوق بشر در ایران آمده است: «این امر فورى ترین موضوع اخلاقى و یک وظیفه براى جامعه بین الملل است که به دولت ایران تاکید کند که معیارهاى مشترک حقوق بشرى باید رعایت شود.»

در این نامه هم چنین نسبت به «کشتار مردم در تظاهرات مسالمت آمیز، بازداشت هاى خود سرانه، تجاوز، و بد رفتارى در زندان، و برگزارى دادگاه هاى نمایشى» ابراز نگرانى شده است.

یاپ سو سنگ؛ مدیر اجرایى مجمع آسیاییى حقوق بشر و توسعه با اشاره به درخواست سازمان هاى طرفدار حقوق بشر براى محکومیت نقض حقوق بشر در ایران گفته است: «ما از دولت ایران مى خواهیم که تمایل واقعى خود را براى بهبود وضعیت نشان داده و به دعوت نامه خود از گزارشگران ویژه سازمان ملل احترام بگذارد وشرایط را براى باز دید ناظران مستقل به منظور تحقیق و تفحص در مورد همه ادعاهاى مربوط به نقض حقوق بشر فراهم کند».

آیولان اوبزدچیکووا؛ از فعالان جنبش حقوق بشر جوانان در روسیه نیز در این باره گفته است: «ما از دولت هاى خود مى خواهیم که به دولت ایران براى پایان دادن به خشونت ها علیه مردم خود پایان دهد.»

سازمان هاى طرفدار حقوق بشر هم چنین خواستار آن شده اند که مسئله نقض حقوق بشر در ایران به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهورى و سرکوب تظاهرات آرام معترضان نسبت به نتایج آن به طور ویژه مورد بررسى قرار گیرد.

موآتاز الفیجرى؛ مدیر کل موسسه مطالعات حقوق بشر قاهره، با اشاره به «نقض گسترده حقوق بشر» در ایران گفته است: «باید دانست، هنگامى که از ایران صحبت مى شود، دنیا تنها نگران برنامه هسته اى این کشور نیست. ما عمیقاً نسبت به بد رفتارى دولت ایران با مردم این کشور نگرانیم و از دولت ها و سازمان ملل متحد مى خواهیم، بیشتر به این امر توجه کنند.»

در بخشى از نامه سازمان هاى طرفدار حقوق بشر در این زمینه آمده است: « جامعه بین الملل در حالى که توجه خود را به سایر موضوعات نگران کننده در رابطه با ایران معطوف کرده است، باید نشان دهد که مردم ایران که از حقوق بنیادین بشر محروم هستند، فراموش نخواهند شد.»

۱۰۹ سازمان و گروه طرفدار حقوق بشر در جهان در پایان نامه خود خطاب به هیئت نمایندگى هاى کشورهاى عضو سازمان ملل چنین آورده اند: «از شما مى خواهیم، از قطع نامه مجمع عمومى که در آن مسیر رعایت ارزش ها و معیارهاى حقوق بشر که سازمان ملل متحد به خاطر آن بوجود آمده، به ایران نشان داده شده است، حمایت کنید.»

new_win جـو سـرکـوب جامعـه مـدنی پـایـدار نـمی مـاند (شیوا نظرآهاری)


شیوانظرآهاری، از فعالان حوزه زنان وعضو کمیته گزارشگران حقوق بشر در مصاحبه با روز،ضمن تشریح وضعیت فعالیت نهادهای مدنی تاکید می کند که علیرغم سرکوب و زندانی کردن فعالان اجتماعی و سیاسی و روزنامه نگاران چنین جوی پایدار نخواهد ماند و فعالان جامعه مدنی به فعالیت خود ادامه خواهند داد. نظراهاری که بعد از انتخابات بیش از ۱۰۰ روز رادر زندان گذراند،سابقه دوبار دستگیری دیگر نیز دارد تا معلوم شود مجازات فعالیت مدنی در جمهوری اسلامی تا چه اندازه سنگین است. این گفت و گو در پی می آید.

با توجه به اتقافات بعد از انتخابات ودستگیری بسیاری از فعالین اجتماعی، چه فضایی بر سازمان های جامعه مدنی ایران حاکم است؟‌ آیا توانسته اند به فعالیت های روزانه خود برگردند؟
من فکر میکنم که علی رغم فشارهای شدیدٰ، دستگیری ها و بسته شدن فضای جامعه برای هرگونه فعالیتی، بخصوص در دو سه ماه بعد از انتخابات، جامعه مدنی ایرانٰ منفعل نشده است و فعالیت هایش ادامه دارد.

حتی بعد از بیش از یکصد روز زندان چنین اعتقادی دارید؟
این موضوع بعد از آزادی برایم عینی شد. در زندان که بودم، بخصوص یکی دوماه اول که در بی خبری مطلق می گذشت، گمان می کردم این سرکوب شدید،همه فعالیتها را مختل کرده است. فکر می کردم احتمالا هر کسی که بیرون مانده، ناچارا فراری شده و بنابراین هیچ کس جرات نمیکند کاری انجام دهد یا حرفی بزند. اما حالا می بینم که نه، برغم همه این فشارها، جامعه مدنی ایران توانسته خودش را حفظ کند و اتفاقا تاثیر خود را بر وقایع و اعتراضات بعد از انتخابات هم گذاشته است.
در واقع فکر میکنم، اینهمه دستگیری، تاثیر معکوسی روی جامعه و فعالان اجتماعی- مدنی گذاشته و دیگر احتمال زندانی شدنٰ ترمزی برای فعالیت های مدنی نیست. یعنی آنقدر فضای جامعه تغییر کرده که همه فعالان اجتماعی آماده پرداخت هزینه در راه مطالباتشان هستند. چرا که می بینند، دوستانشان به همین دلیل، در زندان هستند و اینجاست که برخلاف تصور نهادهای امنیتی، زندانی کردن بیش از حد افراد، موجب شده که زندان کارکردش را از دست بدهد. فعالان اجتماعی مثل گذشته کارشان را می کنند و این فضای سنگین قطعا تاثیری در کارهای آنها ندارد.

از نظر شما بدبینی سازمان های امنیتی ـ پلیسی به نقش سازمان های جامعه مدنی مربوط به فضای انتخابات و هفته های بعداز آن بود واوضاع به حالت عادی برگشته است؟
ببینید من فکر می کنم این بدبینی ها هیچ ربطی به اتفاقات بعد از انتخابات ندارد؛به طور کلی چند سالی هست که از نهادهای امنیتی مدام می شنویم که سازمان ها و ان جی اوها و یا فعالان مدنی قصد انقلاب مخملین دارند. موضوع مربوط به این چند ماهه نیست. ذهن همه ما با این توهمات دستگاه امنیتی آشناست. من اسمش را گذاشته ام" توهم امنیتی"، در بازجوییها هم روی این مساله تاکید می کردم که این دیدگاه تنها ناشی از توهمات توطئه است که ۳۰ سال است از سوی نهادهای امنیتی به مردم تحویل داده می شود. من فکر میکنم بخش اعظمی از دستگاه امنیتی ایران واقعا چنین فکر می کند که هر سازمان و یا فرد مستقلی که تحت عنوان جامعه مدنی نام گذاریش می کنیم، لاجرم به جایی وابسته است و اهداف خاصی را دنبال می کند. این پروژه چند سالی است در دستگاه امنیتی دنبال می شود و بعد از انتخابات هم توانستند سناریویی بنویسند تا بگویند حالا دیدید ما درست می گفتیم. این بدبینی از آنجا شروع می شود که حاکمیت هرگز نمیخواهد باور کند که مردم اعتراض دارند. هرگز نمیخواهد مردم را ببیند و فضایی برای بیان خواسته هایشان بوجود آورد و لاجرم هر اعتراضی را اینگونه تعبیر می کند.

درچنین فضایی ‫چطور می توان با دولت تعامل کردو از امکانات این حوزه برای حل مسائل جامعه استفاده برد؟‌یا اینکه سازمان های جامعه مدنی، بخصوص آنها که بر روی احقاق حقوق و مسائلی از این دست متمرکز هستند باید قید دولت وحمایت های آنها را بزنند؛ اگرتا کنون نزده اند؟
‫ببینید اصولا چیزی که در جامعه ایران به عنوان جامعه مدنی میشناسیم با آنچه در خارج از مرزهای ایران وجود دارد متفاوت است؛ اینجا جامعه مدنی اساسا از سوی حکومت و یا دولت به رسمیت شناخته نمی شود. سازمانهای غیردولتی به تعداد محدود وجود دارند و آن هم بیشتر در زمینه های خاص. بنابراین اساسا تعامل چندانی میان دولت و این سازمان ها وجود نداشته که بخواهد از بین برود. بسیاری از سازمانهایی که ما اکنون می شناسیم و یا فعالانی که از آنها به عنوان فعال مدنی یاد می کنیم، لزوما عضو سازمان غیردولتی خاصی نیستند. چون چنین فضایی نه امروز، که در سالهای گذشته هم وجود نداشته است. حتی در دوران اصلاحات هم، شمار این سازمانها بسیار محدود بود و بعد از آن هم بسیاری از آنها تعطیل شدند. بنابراین رابطه ای وجود نداشته که بخواهد از بین برود. همین حالا مثلا سازمانهایی که در مورد کودکان کار فعالیت می کنند،هیچگونه تعامل و یا کمکی را از جانب دولت و یا سازمانهای دولتی دریافت نمی کنندو بیشتر در ستیز هستند تا تعامل،چون وجودشان تحمل نمی شود. چون آنها بسیاری از مشکلات اجتماعی را بازتاب می دهند؛ از آنها حرف می زنند و سیستم حاکم این را نمی پذیرد. در کنار این مساله، همان بدبینی ها هم نسبت به عملکرد سازمان های غیردولتی هم وجود دارد. یعنی نه تنها کمکی نمی شود، بلکه سازمانهای رسمی و دارای مجوز همیشه باید پاسخگوی سوال نهادهای امنیتی در مورد فعالیت ها، ارتباطشان و یا اعضایشان باشند. پس جامعه مدنی ایران، هرگز منتظر کمکی از سوی دولت نبوده که حالا بخواهد قیدش را بزند. آنها در طول تمام این سالها، عادت کرده اند که چشم به حمایتهای دولتی یا حتی تعامل نداشته باشند و در فضایی که از جانب حاکمیت به رسمیت شناخته نمی شود، فعالیت کنند.

‫خطرات امنیتی چطور؟ آیا این باعث ریزش نیروهای فعال درحوزه کاری شما نشده است؟ چون به هرحال همه جای دنیای فعالیت های مسالمت آمیزمدنی جزو کم هزینه ترین فعالیت های اجتماعی است درحالی که در ایران این هزینه ها بسیار بالاست؛ چرا که دولت خود را به جای همکار، رقیب جامعه مدنی وحتی درستیز با جامعه مدنی می داند.
خوب این قضیه غیرقابل کتمان است؛ در واقع ما در تمام این سالها با این مساله به عنوان یک مشکل جدی مواجه بوده ایم، بخصوص که بسیاری از تشکلها و سازمانهایی که می شناسیم و آنها را در دایره جامعه مدنی قرار می دهیم، از نظر سیستم و یا نهادهای امنیتی غیرقانونی تلقی می شوند. بنابراین افرادی که بخواهند در این جمع ها فعالیت کنند، همواره زیر تیغ دستگاههای امنیتی قرار دارند. البته در مورد تشکلهای رسمی و غیرقانونی هم چندان تفاوتی نمی کند. اما این مساله وجود دارد. اصولا همانطور که شما هم اشاره کردید در همه جای دنیا فعالان اجتماعی به خاطر تلاششان درجهت بهبود شرایط جامعه مورد تقدیر قرار میگیرند اما در اینجا کاملا برعکس است. این موضوع موجب می شود که شمار افراد علاقه مند به فعالیت در این حوزه ها کمتر شود و از طرف دیگر فشار بر روی همان افراد معدود فعال هم بیشتر شود. هم فشار کاری، هم فشارهای امنیتی. بنابراین این موضوع غیرقابل کتمان است. اما به هر حال، این مبارزه ای است که برای بهبود اوضاع شروع شده است. یکی از ابعاد این مبارزه هم، همین است که تلاش کنیم تا نهادهای امنیتی، فعالیت هایمان را باور کنند. ما باید خودمان را به سیستم بقبولانیم و برای این موضوع دادن هزینه هایی مثل زندان، اجتناب ناپذیر است.

به نظرشما آیا ممکن است شرایط طی هفته ها و ماه های آینده بهبود پیدا کند یا حداقل به وضعیت پیش از انتخابات برگردد؟
بله. من کاملا خوشبینم. شاید این تصور در حاکمیت وجود داشت که با این حجم از بگیر و ببندها، صدور احکام سنگین و.. می شود صدای همه را خاموش کرد،اما حالا می بینیم که بسیاری از افراد وارد عرصه های فعالیت شده و جای افراد زندانی را پر کرده اند. بنابراین من معتقدم این جو بسته و این فضای سرکوب، زیاد تداوم نخواهد داشت. حکومت مجبور است برای برون رفت از وضعیت فعلی تدابیری اتخاد کند و با این جو اعتراضی جامعه، ناچار است بالاخره کوتاه بیایدو فضا را باز کند. من حتی فکر می کنم فضا بازتر از امروز خواهد شد و این جنبشی که راه افتاده و نامش را " جنبش سبز" گذاشته ایم، توان این را دارد که مطالباتش را در فضایی مسالمت آمیز مطرح کند و در نهایت به آن دست یابد. باید به آینده این جنبشخوش بین باشیم. همه ما ۵ سال سخت را پشت سر گذاشته ایم. در شرایط سرکوب و خفقان فعالیت کرده ایم و حالا باید امیدوار باشیم که این جنبش که اتفاقا از بطن جامعه و مردم برآمده، بتواند فضا را تغییر دهد.

new_win جـو سـرکـوب جامعـه مـدنی پـایـدار نـمی مـاند (شیوا نظرآهاری)


شیوانظرآهاری، از فعالان حوزه زنان وعضو کمیته گزارشگران حقوق بشر در مصاحبه با روز،ضمن تشریح وضعیت فعالیت نهادهای مدنی تاکید می کند که علیرغم سرکوب و زندانی کردن فعالان اجتماعی و سیاسی و روزنامه نگاران چنین جوی پایدار نخواهد ماند و فعالان جامعه مدنی به فعالیت خود ادامه خواهند داد. نظراهاری که بعد از انتخابات بیش از ۱۰۰ روز رادر زندان گذراند،سابقه دوبار دستگیری دیگر نیز دارد تا معلوم شود مجازات فعالیت مدنی در جمهوری اسلامی تا چه اندازه سنگین است. این گفت و گو در پی می آید.

با توجه به اتقافات بعد از انتخابات ودستگیری بسیاری از فعالین اجتماعی، چه فضایی بر سازمان های جامعه مدنی ایران حاکم است؟‌ آیا توانسته اند به فعالیت های روزانه خود برگردند؟
من فکر میکنم که علی رغم فشارهای شدیدٰ، دستگیری ها و بسته شدن فضای جامعه برای هرگونه فعالیتی، بخصوص در دو سه ماه بعد از انتخابات، جامعه مدنی ایرانٰ منفعل نشده است و فعالیت هایش ادامه دارد.

حتی بعد از بیش از یکصد روز زندان چنین اعتقادی دارید؟
این موضوع بعد از آزادی برایم عینی شد. در زندان که بودم، بخصوص یکی دوماه اول که در بی خبری مطلق می گذشت، گمان می کردم این سرکوب شدید،همه فعالیتها را مختل کرده است. فکر می کردم احتمالا هر کسی که بیرون مانده، ناچارا فراری شده و بنابراین هیچ کس جرات نمیکند کاری انجام دهد یا حرفی بزند. اما حالا می بینم که نه، برغم همه این فشارها، جامعه مدنی ایران توانسته خودش را حفظ کند و اتفاقا تاثیر خود را بر وقایع و اعتراضات بعد از انتخابات هم گذاشته است.
در واقع فکر میکنم، اینهمه دستگیری، تاثیر معکوسی روی جامعه و فعالان اجتماعی- مدنی گذاشته و دیگر احتمال زندانی شدنٰ ترمزی برای فعالیت های مدنی نیست. یعنی آنقدر فضای جامعه تغییر کرده که همه فعالان اجتماعی آماده پرداخت هزینه در راه مطالباتشان هستند. چرا که می بینند، دوستانشان به همین دلیل، در زندان هستند و اینجاست که برخلاف تصور نهادهای امنیتی، زندانی کردن بیش از حد افراد، موجب شده که زندان کارکردش را از دست بدهد. فعالان اجتماعی مثل گذشته کارشان را می کنند و این فضای سنگین قطعا تاثیری در کارهای آنها ندارد.

از نظر شما بدبینی سازمان های امنیتی ـ پلیسی به نقش سازمان های جامعه مدنی مربوط به فضای انتخابات و هفته های بعداز آن بود واوضاع به حالت عادی برگشته است؟
ببینید من فکر می کنم این بدبینی ها هیچ ربطی به اتفاقات بعد از انتخابات ندارد؛به طور کلی چند سالی هست که از نهادهای امنیتی مدام می شنویم که سازمان ها و ان جی اوها و یا فعالان مدنی قصد انقلاب مخملین دارند. موضوع مربوط به این چند ماهه نیست. ذهن همه ما با این توهمات دستگاه امنیتی آشناست. من اسمش را گذاشته ام" توهم امنیتی"، در بازجوییها هم روی این مساله تاکید می کردم که این دیدگاه تنها ناشی از توهمات توطئه است که ۳۰ سال است از سوی نهادهای امنیتی به مردم تحویل داده می شود. من فکر میکنم بخش اعظمی از دستگاه امنیتی ایران واقعا چنین فکر می کند که هر سازمان و یا فرد مستقلی که تحت عنوان جامعه مدنی نام گذاریش می کنیم، لاجرم به جایی وابسته است و اهداف خاصی را دنبال می کند. این پروژه چند سالی است در دستگاه امنیتی دنبال می شود و بعد از انتخابات هم توانستند سناریویی بنویسند تا بگویند حالا دیدید ما درست می گفتیم. این بدبینی از آنجا شروع می شود که حاکمیت هرگز نمیخواهد باور کند که مردم اعتراض دارند. هرگز نمیخواهد مردم را ببیند و فضایی برای بیان خواسته هایشان بوجود آورد و لاجرم هر اعتراضی را اینگونه تعبیر می کند.

درچنین فضایی ‫چطور می توان با دولت تعامل کردو از امکانات این حوزه برای حل مسائل جامعه استفاده برد؟‌یا اینکه سازمان های جامعه مدنی، بخصوص آنها که بر روی احقاق حقوق و مسائلی از این دست متمرکز هستند باید قید دولت وحمایت های آنها را بزنند؛ اگرتا کنون نزده اند؟
‫ببینید اصولا چیزی که در جامعه ایران به عنوان جامعه مدنی میشناسیم با آنچه در خارج از مرزهای ایران وجود دارد متفاوت است؛ اینجا جامعه مدنی اساسا از سوی حکومت و یا دولت به رسمیت شناخته نمی شود. سازمانهای غیردولتی به تعداد محدود وجود دارند و آن هم بیشتر در زمینه های خاص. بنابراین اساسا تعامل چندانی میان دولت و این سازمان ها وجود نداشته که بخواهد از بین برود. بسیاری از سازمانهایی که ما اکنون می شناسیم و یا فعالانی که از آنها به عنوان فعال مدنی یاد می کنیم، لزوما عضو سازمان غیردولتی خاصی نیستند. چون چنین فضایی نه امروز، که در سالهای گذشته هم وجود نداشته است. حتی در دوران اصلاحات هم، شمار این سازمانها بسیار محدود بود و بعد از آن هم بسیاری از آنها تعطیل شدند. بنابراین رابطه ای وجود نداشته که بخواهد از بین برود. همین حالا مثلا سازمانهایی که در مورد کودکان کار فعالیت می کنند،هیچگونه تعامل و یا کمکی را از جانب دولت و یا سازمانهای دولتی دریافت نمی کنندو بیشتر در ستیز هستند تا تعامل،چون وجودشان تحمل نمی شود. چون آنها بسیاری از مشکلات اجتماعی را بازتاب می دهند؛ از آنها حرف می زنند و سیستم حاکم این را نمی پذیرد. در کنار این مساله، همان بدبینی ها هم نسبت به عملکرد سازمان های غیردولتی هم وجود دارد. یعنی نه تنها کمکی نمی شود، بلکه سازمانهای رسمی و دارای مجوز همیشه باید پاسخگوی سوال نهادهای امنیتی در مورد فعالیت ها، ارتباطشان و یا اعضایشان باشند. پس جامعه مدنی ایران، هرگز منتظر کمکی از سوی دولت نبوده که حالا بخواهد قیدش را بزند. آنها در طول تمام این سالها، عادت کرده اند که چشم به حمایتهای دولتی یا حتی تعامل نداشته باشند و در فضایی که از جانب حاکمیت به رسمیت شناخته نمی شود، فعالیت کنند.

‫خطرات امنیتی چطور؟ آیا این باعث ریزش نیروهای فعال درحوزه کاری شما نشده است؟ چون به هرحال همه جای دنیای فعالیت های مسالمت آمیزمدنی جزو کم هزینه ترین فعالیت های اجتماعی است درحالی که در ایران این هزینه ها بسیار بالاست؛ چرا که دولت خود را به جای همکار، رقیب جامعه مدنی وحتی درستیز با جامعه مدنی می داند.
خوب این قضیه غیرقابل کتمان است؛ در واقع ما در تمام این سالها با این مساله به عنوان یک مشکل جدی مواجه بوده ایم، بخصوص که بسیاری از تشکلها و سازمانهایی که می شناسیم و آنها را در دایره جامعه مدنی قرار می دهیم، از نظر سیستم و یا نهادهای امنیتی غیرقانونی تلقی می شوند. بنابراین افرادی که بخواهند در این جمع ها فعالیت کنند، همواره زیر تیغ دستگاههای امنیتی قرار دارند. البته در مورد تشکلهای رسمی و غیرقانونی هم چندان تفاوتی نمی کند. اما این مساله وجود دارد. اصولا همانطور که شما هم اشاره کردید در همه جای دنیا فعالان اجتماعی به خاطر تلاششان درجهت بهبود شرایط جامعه مورد تقدیر قرار میگیرند اما در اینجا کاملا برعکس است. این موضوع موجب می شود که شمار افراد علاقه مند به فعالیت در این حوزه ها کمتر شود و از طرف دیگر فشار بر روی همان افراد معدود فعال هم بیشتر شود. هم فشار کاری، هم فشارهای امنیتی. بنابراین این موضوع غیرقابل کتمان است. اما به هر حال، این مبارزه ای است که برای بهبود اوضاع شروع شده است. یکی از ابعاد این مبارزه هم، همین است که تلاش کنیم تا نهادهای امنیتی، فعالیت هایمان را باور کنند. ما باید خودمان را به سیستم بقبولانیم و برای این موضوع دادن هزینه هایی مثل زندان، اجتناب ناپذیر است.

به نظرشما آیا ممکن است شرایط طی هفته ها و ماه های آینده بهبود پیدا کند یا حداقل به وضعیت پیش از انتخابات برگردد؟
بله. من کاملا خوشبینم. شاید این تصور در حاکمیت وجود داشت که با این حجم از بگیر و ببندها، صدور احکام سنگین و.. می شود صدای همه را خاموش کرد،اما حالا می بینیم که بسیاری از افراد وارد عرصه های فعالیت شده و جای افراد زندانی را پر کرده اند. بنابراین من معتقدم این جو بسته و این فضای سرکوب، زیاد تداوم نخواهد داشت. حکومت مجبور است برای برون رفت از وضعیت فعلی تدابیری اتخاد کند و با این جو اعتراضی جامعه، ناچار است بالاخره کوتاه بیایدو فضا را باز کند. من حتی فکر می کنم فضا بازتر از امروز خواهد شد و این جنبشی که راه افتاده و نامش را " جنبش سبز" گذاشته ایم، توان این را دارد که مطالباتش را در فضایی مسالمت آمیز مطرح کند و در نهایت به آن دست یابد. باید به آینده این جنبشخوش بین باشیم. همه ما ۵ سال سخت را پشت سر گذاشته ایم. در شرایط سرکوب و خفقان فعالیت کرده ایم و حالا باید امیدوار باشیم که این جنبش که اتفاقا از بطن جامعه و مردم برآمده، بتواند فضا را تغییر دهد.

new_win جـو سـرکـوب جامعـه مـدنی پـایـدار نـمی مـاند (شیوا نظرآهاری)


شیوانظرآهاری، از فعالان حوزه زنان وعضو کمیته گزارشگران حقوق بشر در مصاحبه با روز،ضمن تشریح وضعیت فعالیت نهادهای مدنی تاکید می کند که علیرغم سرکوب و زندانی کردن فعالان اجتماعی و سیاسی و روزنامه نگاران چنین جوی پایدار نخواهد ماند و فعالان جامعه مدنی به فعالیت خود ادامه خواهند داد. نظراهاری که بعد از انتخابات بیش از ۱۰۰ روز رادر زندان گذراند،سابقه دوبار دستگیری دیگر نیز دارد تا معلوم شود مجازات فعالیت مدنی در جمهوری اسلامی تا چه اندازه سنگین است. این گفت و گو در پی می آید.

با توجه به اتقافات بعد از انتخابات ودستگیری بسیاری از فعالین اجتماعی، چه فضایی بر سازمان های جامعه مدنی ایران حاکم است؟‌ آیا توانسته اند به فعالیت های روزانه خود برگردند؟
من فکر میکنم که علی رغم فشارهای شدیدٰ، دستگیری ها و بسته شدن فضای جامعه برای هرگونه فعالیتی، بخصوص در دو سه ماه بعد از انتخابات، جامعه مدنی ایرانٰ منفعل نشده است و فعالیت هایش ادامه دارد.

حتی بعد از بیش از یکصد روز زندان چنین اعتقادی دارید؟
این موضوع بعد از آزادی برایم عینی شد. در زندان که بودم، بخصوص یکی دوماه اول که در بی خبری مطلق می گذشت، گمان می کردم این سرکوب شدید،همه فعالیتها را مختل کرده است. فکر می کردم احتمالا هر کسی که بیرون مانده، ناچارا فراری شده و بنابراین هیچ کس جرات نمیکند کاری انجام دهد یا حرفی بزند. اما حالا می بینم که نه، برغم همه این فشارها، جامعه مدنی ایران توانسته خودش را حفظ کند و اتفاقا تاثیر خود را بر وقایع و اعتراضات بعد از انتخابات هم گذاشته است.
در واقع فکر میکنم، اینهمه دستگیری، تاثیر معکوسی روی جامعه و فعالان اجتماعی- مدنی گذاشته و دیگر احتمال زندانی شدنٰ ترمزی برای فعالیت های مدنی نیست. یعنی آنقدر فضای جامعه تغییر کرده که همه فعالان اجتماعی آماده پرداخت هزینه در راه مطالباتشان هستند. چرا که می بینند، دوستانشان به همین دلیل، در زندان هستند و اینجاست که برخلاف تصور نهادهای امنیتی، زندانی کردن بیش از حد افراد، موجب شده که زندان کارکردش را از دست بدهد. فعالان اجتماعی مثل گذشته کارشان را می کنند و این فضای سنگین قطعا تاثیری در کارهای آنها ندارد.

از نظر شما بدبینی سازمان های امنیتی ـ پلیسی به نقش سازمان های جامعه مدنی مربوط به فضای انتخابات و هفته های بعداز آن بود واوضاع به حالت عادی برگشته است؟
ببینید من فکر می کنم این بدبینی ها هیچ ربطی به اتفاقات بعد از انتخابات ندارد؛به طور کلی چند سالی هست که از نهادهای امنیتی مدام می شنویم که سازمان ها و ان جی اوها و یا فعالان مدنی قصد انقلاب مخملین دارند. موضوع مربوط به این چند ماهه نیست. ذهن همه ما با این توهمات دستگاه امنیتی آشناست. من اسمش را گذاشته ام" توهم امنیتی"، در بازجوییها هم روی این مساله تاکید می کردم که این دیدگاه تنها ناشی از توهمات توطئه است که ۳۰ سال است از سوی نهادهای امنیتی به مردم تحویل داده می شود. من فکر میکنم بخش اعظمی از دستگاه امنیتی ایران واقعا چنین فکر می کند که هر سازمان و یا فرد مستقلی که تحت عنوان جامعه مدنی نام گذاریش می کنیم، لاجرم به جایی وابسته است و اهداف خاصی را دنبال می کند. این پروژه چند سالی است در دستگاه امنیتی دنبال می شود و بعد از انتخابات هم توانستند سناریویی بنویسند تا بگویند حالا دیدید ما درست می گفتیم. این بدبینی از آنجا شروع می شود که حاکمیت هرگز نمیخواهد باور کند که مردم اعتراض دارند. هرگز نمیخواهد مردم را ببیند و فضایی برای بیان خواسته هایشان بوجود آورد و لاجرم هر اعتراضی را اینگونه تعبیر می کند.

درچنین فضایی ‫چطور می توان با دولت تعامل کردو از امکانات این حوزه برای حل مسائل جامعه استفاده برد؟‌یا اینکه سازمان های جامعه مدنی، بخصوص آنها که بر روی احقاق حقوق و مسائلی از این دست متمرکز هستند باید قید دولت وحمایت های آنها را بزنند؛ اگرتا کنون نزده اند؟
‫ببینید اصولا چیزی که در جامعه ایران به عنوان جامعه مدنی میشناسیم با آنچه در خارج از مرزهای ایران وجود دارد متفاوت است؛ اینجا جامعه مدنی اساسا از سوی حکومت و یا دولت به رسمیت شناخته نمی شود. سازمانهای غیردولتی به تعداد محدود وجود دارند و آن هم بیشتر در زمینه های خاص. بنابراین اساسا تعامل چندانی میان دولت و این سازمان ها وجود نداشته که بخواهد از بین برود. بسیاری از سازمانهایی که ما اکنون می شناسیم و یا فعالانی که از آنها به عنوان فعال مدنی یاد می کنیم، لزوما عضو سازمان غیردولتی خاصی نیستند. چون چنین فضایی نه امروز، که در سالهای گذشته هم وجود نداشته است. حتی در دوران اصلاحات هم، شمار این سازمانها بسیار محدود بود و بعد از آن هم بسیاری از آنها تعطیل شدند. بنابراین رابطه ای وجود نداشته که بخواهد از بین برود. همین حالا مثلا سازمانهایی که در مورد کودکان کار فعالیت می کنند،هیچگونه تعامل و یا کمکی را از جانب دولت و یا سازمانهای دولتی دریافت نمی کنندو بیشتر در ستیز هستند تا تعامل،چون وجودشان تحمل نمی شود. چون آنها بسیاری از مشکلات اجتماعی را بازتاب می دهند؛ از آنها حرف می زنند و سیستم حاکم این را نمی پذیرد. در کنار این مساله، همان بدبینی ها هم نسبت به عملکرد سازمان های غیردولتی هم وجود دارد. یعنی نه تنها کمکی نمی شود، بلکه سازمانهای رسمی و دارای مجوز همیشه باید پاسخگوی سوال نهادهای امنیتی در مورد فعالیت ها، ارتباطشان و یا اعضایشان باشند. پس جامعه مدنی ایران، هرگز منتظر کمکی از سوی دولت نبوده که حالا بخواهد قیدش را بزند. آنها در طول تمام این سالها، عادت کرده اند که چشم به حمایتهای دولتی یا حتی تعامل نداشته باشند و در فضایی که از جانب حاکمیت به رسمیت شناخته نمی شود، فعالیت کنند.

‫خطرات امنیتی چطور؟ آیا این باعث ریزش نیروهای فعال درحوزه کاری شما نشده است؟ چون به هرحال همه جای دنیای فعالیت های مسالمت آمیزمدنی جزو کم هزینه ترین فعالیت های اجتماعی است درحالی که در ایران این هزینه ها بسیار بالاست؛ چرا که دولت خود را به جای همکار، رقیب جامعه مدنی وحتی درستیز با جامعه مدنی می داند.
خوب این قضیه غیرقابل کتمان است؛ در واقع ما در تمام این سالها با این مساله به عنوان یک مشکل جدی مواجه بوده ایم، بخصوص که بسیاری از تشکلها و سازمانهایی که می شناسیم و آنها را در دایره جامعه مدنی قرار می دهیم، از نظر سیستم و یا نهادهای امنیتی غیرقانونی تلقی می شوند. بنابراین افرادی که بخواهند در این جمع ها فعالیت کنند، همواره زیر تیغ دستگاههای امنیتی قرار دارند. البته در مورد تشکلهای رسمی و غیرقانونی هم چندان تفاوتی نمی کند. اما این مساله وجود دارد. اصولا همانطور که شما هم اشاره کردید در همه جای دنیا فعالان اجتماعی به خاطر تلاششان درجهت بهبود شرایط جامعه مورد تقدیر قرار میگیرند اما در اینجا کاملا برعکس است. این موضوع موجب می شود که شمار افراد علاقه مند به فعالیت در این حوزه ها کمتر شود و از طرف دیگر فشار بر روی همان افراد معدود فعال هم بیشتر شود. هم فشار کاری، هم فشارهای امنیتی. بنابراین این موضوع غیرقابل کتمان است. اما به هر حال، این مبارزه ای است که برای بهبود اوضاع شروع شده است. یکی از ابعاد این مبارزه هم، همین است که تلاش کنیم تا نهادهای امنیتی، فعالیت هایمان را باور کنند. ما باید خودمان را به سیستم بقبولانیم و برای این موضوع دادن هزینه هایی مثل زندان، اجتناب ناپذیر است.

به نظرشما آیا ممکن است شرایط طی هفته ها و ماه های آینده بهبود پیدا کند یا حداقل به وضعیت پیش از انتخابات برگردد؟
بله. من کاملا خوشبینم. شاید این تصور در حاکمیت وجود داشت که با این حجم از بگیر و ببندها، صدور احکام سنگین و.. می شود صدای همه را خاموش کرد،اما حالا می بینیم که بسیاری از افراد وارد عرصه های فعالیت شده و جای افراد زندانی را پر کرده اند. بنابراین من معتقدم این جو بسته و این فضای سرکوب، زیاد تداوم نخواهد داشت. حکومت مجبور است برای برون رفت از وضعیت فعلی تدابیری اتخاد کند و با این جو اعتراضی جامعه، ناچار است بالاخره کوتاه بیایدو فضا را باز کند. من حتی فکر می کنم فضا بازتر از امروز خواهد شد و این جنبشی که راه افتاده و نامش را " جنبش سبز" گذاشته ایم، توان این را دارد که مطالباتش را در فضایی مسالمت آمیز مطرح کند و در نهایت به آن دست یابد. باید به آینده این جنبشخوش بین باشیم. همه ما ۵ سال سخت را پشت سر گذاشته ایم. در شرایط سرکوب و خفقان فعالیت کرده ایم و حالا باید امیدوار باشیم که این جنبش که اتفاقا از بطن جامعه و مردم برآمده، بتواند فضا را تغییر دهد.

new_win جـو سـرکـوب جامعـه مـدنی پـایـدار نـمی مـاند (شیوا نظرآهاری)


شیوانظرآهاری، از فعالان حوزه زنان وعضو کمیته گزارشگران حقوق بشر در مصاحبه با روز،ضمن تشریح وضعیت فعالیت نهادهای مدنی تاکید می کند که علیرغم سرکوب و زندانی کردن فعالان اجتماعی و سیاسی و روزنامه نگاران چنین جوی پایدار نخواهد ماند و فعالان جامعه مدنی به فعالیت خود ادامه خواهند داد. نظراهاری که بعد از انتخابات بیش از ۱۰۰ روز رادر زندان گذراند،سابقه دوبار دستگیری دیگر نیز دارد تا معلوم شود مجازات فعالیت مدنی در جمهوری اسلامی تا چه اندازه سنگین است. این گفت و گو در پی می آید.

با توجه به اتقافات بعد از انتخابات ودستگیری بسیاری از فعالین اجتماعی، چه فضایی بر سازمان های جامعه مدنی ایران حاکم است؟‌ آیا توانسته اند به فعالیت های روزانه خود برگردند؟
من فکر میکنم که علی رغم فشارهای شدیدٰ، دستگیری ها و بسته شدن فضای جامعه برای هرگونه فعالیتی، بخصوص در دو سه ماه بعد از انتخابات، جامعه مدنی ایرانٰ منفعل نشده است و فعالیت هایش ادامه دارد.

حتی بعد از بیش از یکصد روز زندان چنین اعتقادی دارید؟
این موضوع بعد از آزادی برایم عینی شد. در زندان که بودم، بخصوص یکی دوماه اول که در بی خبری مطلق می گذشت، گمان می کردم این سرکوب شدید،همه فعالیتها را مختل کرده است. فکر می کردم احتمالا هر کسی که بیرون مانده، ناچارا فراری شده و بنابراین هیچ کس جرات نمیکند کاری انجام دهد یا حرفی بزند. اما حالا می بینم که نه، برغم همه این فشارها، جامعه مدنی ایران توانسته خودش را حفظ کند و اتفاقا تاثیر خود را بر وقایع و اعتراضات بعد از انتخابات هم گذاشته است.
در واقع فکر میکنم، اینهمه دستگیری، تاثیر معکوسی روی جامعه و فعالان اجتماعی- مدنی گذاشته و دیگر احتمال زندانی شدنٰ ترمزی برای فعالیت های مدنی نیست. یعنی آنقدر فضای جامعه تغییر کرده که همه فعالان اجتماعی آماده پرداخت هزینه در راه مطالباتشان هستند. چرا که می بینند، دوستانشان به همین دلیل، در زندان هستند و اینجاست که برخلاف تصور نهادهای امنیتی، زندانی کردن بیش از حد افراد، موجب شده که زندان کارکردش را از دست بدهد. فعالان اجتماعی مثل گذشته کارشان را می کنند و این فضای سنگین قطعا تاثیری در کارهای آنها ندارد.

از نظر شما بدبینی سازمان های امنیتی ـ پلیسی به نقش سازمان های جامعه مدنی مربوط به فضای انتخابات و هفته های بعداز آن بود واوضاع به حالت عادی برگشته است؟
ببینید من فکر می کنم این بدبینی ها هیچ ربطی به اتفاقات بعد از انتخابات ندارد؛به طور کلی چند سالی هست که از نهادهای امنیتی مدام می شنویم که سازمان ها و ان جی اوها و یا فعالان مدنی قصد انقلاب مخملین دارند. موضوع مربوط به این چند ماهه نیست. ذهن همه ما با این توهمات دستگاه امنیتی آشناست. من اسمش را گذاشته ام" توهم امنیتی"، در بازجوییها هم روی این مساله تاکید می کردم که این دیدگاه تنها ناشی از توهمات توطئه است که ۳۰ سال است از سوی نهادهای امنیتی به مردم تحویل داده می شود. من فکر میکنم بخش اعظمی از دستگاه امنیتی ایران واقعا چنین فکر می کند که هر سازمان و یا فرد مستقلی که تحت عنوان جامعه مدنی نام گذاریش می کنیم، لاجرم به جایی وابسته است و اهداف خاصی را دنبال می کند. این پروژه چند سالی است در دستگاه امنیتی دنبال می شود و بعد از انتخابات هم توانستند سناریویی بنویسند تا بگویند حالا دیدید ما درست می گفتیم. این بدبینی از آنجا شروع می شود که حاکمیت هرگز نمیخواهد باور کند که مردم اعتراض دارند. هرگز نمیخواهد مردم را ببیند و فضایی برای بیان خواسته هایشان بوجود آورد و لاجرم هر اعتراضی را اینگونه تعبیر می کند.

درچنین فضایی ‫چطور می توان با دولت تعامل کردو از امکانات این حوزه برای حل مسائل جامعه استفاده برد؟‌یا اینکه سازمان های جامعه مدنی، بخصوص آنها که بر روی احقاق حقوق و مسائلی از این دست متمرکز هستند باید قید دولت وحمایت های آنها را بزنند؛ اگرتا کنون نزده اند؟
‫ببینید اصولا چیزی که در جامعه ایران به عنوان جامعه مدنی میشناسیم با آنچه در خارج از مرزهای ایران وجود دارد متفاوت است؛ اینجا جامعه مدنی اساسا از سوی حکومت و یا دولت به رسمیت شناخته نمی شود. سازمانهای غیردولتی به تعداد محدود وجود دارند و آن هم بیشتر در زمینه های خاص. بنابراین اساسا تعامل چندانی میان دولت و این سازمان ها وجود نداشته که بخواهد از بین برود. بسیاری از سازمانهایی که ما اکنون می شناسیم و یا فعالانی که از آنها به عنوان فعال مدنی یاد می کنیم، لزوما عضو سازمان غیردولتی خاصی نیستند. چون چنین فضایی نه امروز، که در سالهای گذشته هم وجود نداشته است. حتی در دوران اصلاحات هم، شمار این سازمانها بسیار محدود بود و بعد از آن هم بسیاری از آنها تعطیل شدند. بنابراین رابطه ای وجود نداشته که بخواهد از بین برود. همین حالا مثلا سازمانهایی که در مورد کودکان کار فعالیت می کنند،هیچگونه تعامل و یا کمکی را از جانب دولت و یا سازمانهای دولتی دریافت نمی کنندو بیشتر در ستیز هستند تا تعامل،چون وجودشان تحمل نمی شود. چون آنها بسیاری از مشکلات اجتماعی را بازتاب می دهند؛ از آنها حرف می زنند و سیستم حاکم این را نمی پذیرد. در کنار این مساله، همان بدبینی ها هم نسبت به عملکرد سازمان های غیردولتی هم وجود دارد. یعنی نه تنها کمکی نمی شود، بلکه سازمانهای رسمی و دارای مجوز همیشه باید پاسخگوی سوال نهادهای امنیتی در مورد فعالیت ها، ارتباطشان و یا اعضایشان باشند. پس جامعه مدنی ایران، هرگز منتظر کمکی از سوی دولت نبوده که حالا بخواهد قیدش را بزند. آنها در طول تمام این سالها، عادت کرده اند که چشم به حمایتهای دولتی یا حتی تعامل نداشته باشند و در فضایی که از جانب حاکمیت به رسمیت شناخته نمی شود، فعالیت کنند.

‫خطرات امنیتی چطور؟ آیا این باعث ریزش نیروهای فعال درحوزه کاری شما نشده است؟ چون به هرحال همه جای دنیای فعالیت های مسالمت آمیزمدنی جزو کم هزینه ترین فعالیت های اجتماعی است درحالی که در ایران این هزینه ها بسیار بالاست؛ چرا که دولت خود را به جای همکار، رقیب جامعه مدنی وحتی درستیز با جامعه مدنی می داند.
خوب این قضیه غیرقابل کتمان است؛ در واقع ما در تمام این سالها با این مساله به عنوان یک مشکل جدی مواجه بوده ایم، بخصوص که بسیاری از تشکلها و سازمانهایی که می شناسیم و آنها را در دایره جامعه مدنی قرار می دهیم، از نظر سیستم و یا نهادهای امنیتی غیرقانونی تلقی می شوند. بنابراین افرادی که بخواهند در این جمع ها فعالیت کنند، همواره زیر تیغ دستگاههای امنیتی قرار دارند. البته در مورد تشکلهای رسمی و غیرقانونی هم چندان تفاوتی نمی کند. اما این مساله وجود دارد. اصولا همانطور که شما هم اشاره کردید در همه جای دنیا فعالان اجتماعی به خاطر تلاششان درجهت بهبود شرایط جامعه مورد تقدیر قرار میگیرند اما در اینجا کاملا برعکس است. این موضوع موجب می شود که شمار افراد علاقه مند به فعالیت در این حوزه ها کمتر شود و از طرف دیگر فشار بر روی همان افراد معدود فعال هم بیشتر شود. هم فشار کاری، هم فشارهای امنیتی. بنابراین این موضوع غیرقابل کتمان است. اما به هر حال، این مبارزه ای است که برای بهبود اوضاع شروع شده است. یکی از ابعاد این مبارزه هم، همین است که تلاش کنیم تا نهادهای امنیتی، فعالیت هایمان را باور کنند. ما باید خودمان را به سیستم بقبولانیم و برای این موضوع دادن هزینه هایی مثل زندان، اجتناب ناپذیر است.

به نظرشما آیا ممکن است شرایط طی هفته ها و ماه های آینده بهبود پیدا کند یا حداقل به وضعیت پیش از انتخابات برگردد؟
بله. من کاملا خوشبینم. شاید این تصور در حاکمیت وجود داشت که با این حجم از بگیر و ببندها، صدور احکام سنگین و.. می شود صدای همه را خاموش کرد،اما حالا می بینیم که بسیاری از افراد وارد عرصه های فعالیت شده و جای افراد زندانی را پر کرده اند. بنابراین من معتقدم این جو بسته و این فضای سرکوب، زیاد تداوم نخواهد داشت. حکومت مجبور است برای برون رفت از وضعیت فعلی تدابیری اتخاد کند و با این جو اعتراضی جامعه، ناچار است بالاخره کوتاه بیایدو فضا را باز کند. من حتی فکر می کنم فضا بازتر از امروز خواهد شد و این جنبشی که راه افتاده و نامش را " جنبش سبز" گذاشته ایم، توان این را دارد که مطالباتش را در فضایی مسالمت آمیز مطرح کند و در نهایت به آن دست یابد. باید به آینده این جنبشخوش بین باشیم. همه ما ۵ سال سخت را پشت سر گذاشته ایم. در شرایط سرکوب و خفقان فعالیت کرده ایم و حالا باید امیدوار باشیم که این جنبش که اتفاقا از بطن جامعه و مردم برآمده، بتواند فضا را تغییر دهد.

بیخبری و نگرانی از وضعیت امین وطانی، دانشجو دانشگاه شریف


امین وطانی، دانشجوی مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف که روز دوشنبه 11 آبان در مقابل منزلش بازداشت شده بود با بی‌خبری نگران‌کننده‌ای هنوز در بازداشت به سر می‌برد. به گزارش موج سبز آزادی به نقل از فعالان دانشجویی، امین وطانی تا به حالا تنها یک تماس بسیار کوتاه با نامزدش داشته است و بعد از آن خانواده وی خبری از او ندارند. گزارش‌های رسیده حاکی از آن است که بعد از مراجعه خانواده او به دادسرا آن‌ها دریافته‌اند که امین وطانی اتهمات وارده شده به خود را نپذیرفته که این موضوع باعث شده است وی در انفرادی بند 209 اوین تحت شرایط دشواری در بازداشت باشد. گفتنی است که در هنگام بازداشت امین وطانی ماموران به خانواده او گفته بودند که وی فردا آزاد خواهد شد و آن‌ها نباید خبر بازداشت فرزندشان را منتشر کنند. امین وطانی از فعالان ستاد جوانان میرحسین موسوی در انتخابات ریاست

بیخبری و نگرانی از وضعیت امین وطانی، دانشجو دانشگاه شریف


امین وطانی، دانشجوی مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف که روز دوشنبه 11 آبان در مقابل منزلش بازداشت شده بود با بی‌خبری نگران‌کننده‌ای هنوز در بازداشت به سر می‌برد. به گزارش موج سبز آزادی به نقل از فعالان دانشجویی، امین وطانی تا به حالا تنها یک تماس بسیار کوتاه با نامزدش داشته است و بعد از آن خانواده وی خبری از او ندارند. گزارش‌های رسیده حاکی از آن است که بعد از مراجعه خانواده او به دادسرا آن‌ها دریافته‌اند که امین وطانی اتهمات وارده شده به خود را نپذیرفته که این موضوع باعث شده است وی در انفرادی بند 209 اوین تحت شرایط دشواری در بازداشت باشد. گفتنی است که در هنگام بازداشت امین وطانی ماموران به خانواده او گفته بودند که وی فردا آزاد خواهد شد و آن‌ها نباید خبر بازداشت فرزندشان را منتشر کنند. امین وطانی از فعالان ستاد جوانان میرحسین موسوی در انتخابات ریاست

بیخبری و نگرانی از وضعیت امین وطانی، دانشجو دانشگاه شریف


امین وطانی، دانشجوی مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف که روز دوشنبه 11 آبان در مقابل منزلش بازداشت شده بود با بی‌خبری نگران‌کننده‌ای هنوز در بازداشت به سر می‌برد. به گزارش موج سبز آزادی به نقل از فعالان دانشجویی، امین وطانی تا به حالا تنها یک تماس بسیار کوتاه با نامزدش داشته است و بعد از آن خانواده وی خبری از او ندارند. گزارش‌های رسیده حاکی از آن است که بعد از مراجعه خانواده او به دادسرا آن‌ها دریافته‌اند که امین وطانی اتهمات وارده شده به خود را نپذیرفته که این موضوع باعث شده است وی در انفرادی بند 209 اوین تحت شرایط دشواری در بازداشت باشد. گفتنی است که در هنگام بازداشت امین وطانی ماموران به خانواده او گفته بودند که وی فردا آزاد خواهد شد و آن‌ها نباید خبر بازداشت فرزندشان را منتشر کنند. امین وطانی از فعالان ستاد جوانان میرحسین موسوی در انتخابات ریاست

بیخبری و نگرانی از وضعیت امین وطانی، دانشجو دانشگاه شریف


امین وطانی، دانشجوی مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف که روز دوشنبه 11 آبان در مقابل منزلش بازداشت شده بود با بی‌خبری نگران‌کننده‌ای هنوز در بازداشت به سر می‌برد. به گزارش موج سبز آزادی به نقل از فعالان دانشجویی، امین وطانی تا به حالا تنها یک تماس بسیار کوتاه با نامزدش داشته است و بعد از آن خانواده وی خبری از او ندارند. گزارش‌های رسیده حاکی از آن است که بعد از مراجعه خانواده او به دادسرا آن‌ها دریافته‌اند که امین وطانی اتهمات وارده شده به خود را نپذیرفته که این موضوع باعث شده است وی در انفرادی بند 209 اوین تحت شرایط دشواری در بازداشت باشد. گفتنی است که در هنگام بازداشت امین وطانی ماموران به خانواده او گفته بودند که وی فردا آزاد خواهد شد و آن‌ها نباید خبر بازداشت فرزندشان را منتشر کنند. امین وطانی از فعالان ستاد جوانان میرحسین موسوی در انتخابات ریاست

حضور امروز صفار هرندی در دانشگاه تربیت معلم کرج و شعار های دانشجویان سبز که اجازه صحبت رو به اون ندادن

حضور امروز صفار هرندی در دانشگاه تربیت معلم کرج و شعار های دانشجویان سبز که اجازه صحبت رو به اون ندادن

حضور امروز صفار هرندی در دانشگاه تربیت معلم کرج و شعار های دانشجویان سبز که اجازه صحبت رو به اون ندادن

حضور امروز صفار هرندی در دانشگاه تربیت معلم کرج و شعار های دانشجویان سبز که اجازه صحبت رو به اون ندادن

گزارشگران بدون مرز :دستگیری روزنامه نگاران و فشار بر وکلا، خانوادههای زندانیان و مدافعان


گزارشگران بدون مرز بار دیگر سرکوب مطبوعات و آزادی بیان در ایران را محکوم می‌کند. پنج ماه پس از آغاز تظاهرات‌های اعتراضی به انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد در ٢٢ خرداد ، روزنامه‌نگاران همچنان قربانی سرکوب‌اند. تهدید احضار و بازداشت‌ها ادامه دارند. هم اکنون ٣٢ روزنامه‌نگار و وب‌نگار در زندان بسر می‌برند. گزارشگران بدون مرز خواهان پایان دادن به اعمال فشار بر خانواده زندانیان و مدافعان حقوق بشر است.

گزارشگران بدون مرز در این باره اعلام می‌کند : " ما نگرانیم که با تشدید رعب و وحشت و سانسور مقامات ایرانی موفق شوند کشور را از روزنامه نگاران مستقل خالی کنند. حرفه کاران رسانه‌ها امروز در برابر دو انتخاب قرار دارند یا سکوت و یا روشنگری و پیوستن به همکاران خود در زندان و ترک کشور."

اکو کردنسب روزنامه نگار نشریه توقیف شده کرافتو در تاریخ ٢٠ آبان در حاشیه تظاهرات اعتراضی به اعدام زندانی سیاسی احسان فتاحیان در سنندج بازداشت و به محل نامعلومی انتقال یافته است. خانواده این روزنامه‌نگار تا امروز از وی بی اطلاع هستند. آ کو کردنسب پیش از این در ٣٠ تيرماه ١٣٨٧ توسط ماموران وزارت اطلاعات در دفتر اين نشريه بازداشت و در ٣١ شهريور ماه به سه سال زندان برای "جاسوسي" محکوم شده بود. ۲۲ آبان اعلام شد که دادگاه تجديد نظر استان کردستان حكم سه سال زندان وی را به شش ماه حبس تعزيري كاهش داده است.

مزدک علی نظری مدیر سایت خبرنگاران صلح در تاریخ ٢٠ آبان طی تماس تلفنی بازداشت خود را به خانواده اطلاع داد. این وب نگار که در تهران تنها زندگی می کرد، از چند روز پیش ناپدید شده بود. پس از تظاهرات مخالفان در ١٣ آبان ماه ده‌ها نفر هنوز به خانه‌های خود بازنگشته‌اند. علیرغم اظهارات دادستان تهران مبنی بر آزادی همه بازداشت شدگان، اما زندانی بودن مزدک علی نظری نشان می‌دهد که وی تنها مورد ناپدید شدن نیست. بازداشت‌های خودسرانه در ایران هر روز بیشتر به ناپدید کردن اجباری شباهت پیدا می‌کنند.

گزارشگران بدون مرز از بازداشت رحیم غلامی همکار روزنامه‌های محلی اردبیل مطلع شده است. این روزنامه‌نگار در فروردین سال ١٣٨٥ بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب اردبیل برای تبلیغ علیه نطام به یک سال زندان محکوم شده بود.

خانواده و وکلای روزنامه نگاران زندانی و مدافعان حقوق بشر در ایران همچنان قربانی تهدید و اعمال فشار مداوم نهادهای امنیتی در ایران هستند. از جمله می توان به مورد نسرین ستوده اشاره کرد که وکالت بسیاری از روزنامه نگاران زندانی را برعهده دارد و بارها به نقض آشکار حقوق موکلین خود اعتراض کرده است.

در این باره نسرین ستوده به گزارشگران بدون مرز گفت " پس حوادث انتخابات برخی از وکلا بازداشت شدند و تقریبا همه‌ی وکلای مدافع حقوق بشر احضار شده و مورد بازجویی قرار گرفته‌اند. از جمله من نیز از سوی دادگاه احضار شدم اما در آنجا به من گفتند که باید برای بازجویی به وزارت اطلاعات مراجعه کنم. که این امر خلاف قانون است."

نسرین ستوده عضو کانون مدافعان حقوق بشر است که در سال ١٣٨٢ از سوی شیرین عبادی تاسیس شد. برنده ایرانی جایزه صلح نوبل خود برای دیدار با برخی از مسئولان نهادهای بین المللی در خارج از کشور بسر می‌برد، اما خانواده وی در ایران شدیدا از سوی مقامات امنتی تحت فشار و تهدید قرار دارند.

گزارشگران بدون مرز نگرانی خود را از تهدید آزادی بیان بر روی اینترنت اعلام می کند. نیروی انتظامی اعلام کرده است که " کميته ويژه اي براي رسيدگی به جرايم رايانه‌ای" تشکيل داده است. رئیس پلیس مبارزه با جرائم ریانه‌ای تاکید کرده است که " نيروي انتظامی بنا بر قانون، ضابط قضايی است و با هرگونه جرمی در اينترنت از کلاهبرداری و آگهی‌های غيرمجاز تا توهين به افراد و نشر اکاذيب برخورد مي کند. "

تصویب قانون جرايم رايانه ای در مرداد ماه سال گذشته دست نیروهای نظامی را برای سرکوب در عرصه اینترنت باز گذاشته است. پس از ٢٢ خرداد علیرغم کنترل شدید، مسدود سازی هزاران سایت اطلاع‌رسانی و بازداشت بسیاری از وب‌نگاران، اما اینترنت همچنان یکی از مهمترین وسائل ارتباط‌گیری و اطلاع‌رسانی مخالفان و مدافعان حقوق بشر است. در تاریخ ٢٦ خرداد ماه "مرکز بررسی جرایم سازمان یافته" وابسته به سپاه پاسداران با انتشار اطلاعیه ای، از مدیران سایت های اینترنتی خواسته بود مطالبی که حاوی "تبلیغ آشوبگری و تهدید مردم و شایعه" باشد را حذف کنند و گرنه "اقدامات قانونی ما می تواند برای آنها بسیار سنگین باشد." مرکز وابسته به سپاه، معترضان را متهم کرده بود که با "دروغ ها و تهمت های ساختگی و سازماندهی شورشها" از طریق اینترنت به"تبلیغ آشوبگری" و "شایعه پراکنی" مشغولند.

گزارشگران بدون مرز یادآوری می کند : ايران بزرگترین زندان روزنامه‌نگاران در خاورمیانه است این کشور در رده بندی جهاني آزادی مطبوعات، منتشر شده در مهر ماه ١٣٨٨ در میان ١٧٥ کشور در رده ١٧٢ قرار دارد.

گزارشگران بدون مرز

گزارشگران بدون مرز :دستگیری روزنامه نگاران و فشار بر وکلا، خانوادههای زندانیان و مدافعان


گزارشگران بدون مرز بار دیگر سرکوب مطبوعات و آزادی بیان در ایران را محکوم می‌کند. پنج ماه پس از آغاز تظاهرات‌های اعتراضی به انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد در ٢٢ خرداد ، روزنامه‌نگاران همچنان قربانی سرکوب‌اند. تهدید احضار و بازداشت‌ها ادامه دارند. هم اکنون ٣٢ روزنامه‌نگار و وب‌نگار در زندان بسر می‌برند. گزارشگران بدون مرز خواهان پایان دادن به اعمال فشار بر خانواده زندانیان و مدافعان حقوق بشر است.

گزارشگران بدون مرز در این باره اعلام می‌کند : " ما نگرانیم که با تشدید رعب و وحشت و سانسور مقامات ایرانی موفق شوند کشور را از روزنامه نگاران مستقل خالی کنند. حرفه کاران رسانه‌ها امروز در برابر دو انتخاب قرار دارند یا سکوت و یا روشنگری و پیوستن به همکاران خود در زندان و ترک کشور."

اکو کردنسب روزنامه نگار نشریه توقیف شده کرافتو در تاریخ ٢٠ آبان در حاشیه تظاهرات اعتراضی به اعدام زندانی سیاسی احسان فتاحیان در سنندج بازداشت و به محل نامعلومی انتقال یافته است. خانواده این روزنامه‌نگار تا امروز از وی بی اطلاع هستند. آ کو کردنسب پیش از این در ٣٠ تيرماه ١٣٨٧ توسط ماموران وزارت اطلاعات در دفتر اين نشريه بازداشت و در ٣١ شهريور ماه به سه سال زندان برای "جاسوسي" محکوم شده بود. ۲۲ آبان اعلام شد که دادگاه تجديد نظر استان کردستان حكم سه سال زندان وی را به شش ماه حبس تعزيري كاهش داده است.

مزدک علی نظری مدیر سایت خبرنگاران صلح در تاریخ ٢٠ آبان طی تماس تلفنی بازداشت خود را به خانواده اطلاع داد. این وب نگار که در تهران تنها زندگی می کرد، از چند روز پیش ناپدید شده بود. پس از تظاهرات مخالفان در ١٣ آبان ماه ده‌ها نفر هنوز به خانه‌های خود بازنگشته‌اند. علیرغم اظهارات دادستان تهران مبنی بر آزادی همه بازداشت شدگان، اما زندانی بودن مزدک علی نظری نشان می‌دهد که وی تنها مورد ناپدید شدن نیست. بازداشت‌های خودسرانه در ایران هر روز بیشتر به ناپدید کردن اجباری شباهت پیدا می‌کنند.

گزارشگران بدون مرز از بازداشت رحیم غلامی همکار روزنامه‌های محلی اردبیل مطلع شده است. این روزنامه‌نگار در فروردین سال ١٣٨٥ بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب اردبیل برای تبلیغ علیه نطام به یک سال زندان محکوم شده بود.

خانواده و وکلای روزنامه نگاران زندانی و مدافعان حقوق بشر در ایران همچنان قربانی تهدید و اعمال فشار مداوم نهادهای امنیتی در ایران هستند. از جمله می توان به مورد نسرین ستوده اشاره کرد که وکالت بسیاری از روزنامه نگاران زندانی را برعهده دارد و بارها به نقض آشکار حقوق موکلین خود اعتراض کرده است.

در این باره نسرین ستوده به گزارشگران بدون مرز گفت " پس حوادث انتخابات برخی از وکلا بازداشت شدند و تقریبا همه‌ی وکلای مدافع حقوق بشر احضار شده و مورد بازجویی قرار گرفته‌اند. از جمله من نیز از سوی دادگاه احضار شدم اما در آنجا به من گفتند که باید برای بازجویی به وزارت اطلاعات مراجعه کنم. که این امر خلاف قانون است."

نسرین ستوده عضو کانون مدافعان حقوق بشر است که در سال ١٣٨٢ از سوی شیرین عبادی تاسیس شد. برنده ایرانی جایزه صلح نوبل خود برای دیدار با برخی از مسئولان نهادهای بین المللی در خارج از کشور بسر می‌برد، اما خانواده وی در ایران شدیدا از سوی مقامات امنتی تحت فشار و تهدید قرار دارند.

گزارشگران بدون مرز نگرانی خود را از تهدید آزادی بیان بر روی اینترنت اعلام می کند. نیروی انتظامی اعلام کرده است که " کميته ويژه اي براي رسيدگی به جرايم رايانه‌ای" تشکيل داده است. رئیس پلیس مبارزه با جرائم ریانه‌ای تاکید کرده است که " نيروي انتظامی بنا بر قانون، ضابط قضايی است و با هرگونه جرمی در اينترنت از کلاهبرداری و آگهی‌های غيرمجاز تا توهين به افراد و نشر اکاذيب برخورد مي کند. "

تصویب قانون جرايم رايانه ای در مرداد ماه سال گذشته دست نیروهای نظامی را برای سرکوب در عرصه اینترنت باز گذاشته است. پس از ٢٢ خرداد علیرغم کنترل شدید، مسدود سازی هزاران سایت اطلاع‌رسانی و بازداشت بسیاری از وب‌نگاران، اما اینترنت همچنان یکی از مهمترین وسائل ارتباط‌گیری و اطلاع‌رسانی مخالفان و مدافعان حقوق بشر است. در تاریخ ٢٦ خرداد ماه "مرکز بررسی جرایم سازمان یافته" وابسته به سپاه پاسداران با انتشار اطلاعیه ای، از مدیران سایت های اینترنتی خواسته بود مطالبی که حاوی "تبلیغ آشوبگری و تهدید مردم و شایعه" باشد را حذف کنند و گرنه "اقدامات قانونی ما می تواند برای آنها بسیار سنگین باشد." مرکز وابسته به سپاه، معترضان را متهم کرده بود که با "دروغ ها و تهمت های ساختگی و سازماندهی شورشها" از طریق اینترنت به"تبلیغ آشوبگری" و "شایعه پراکنی" مشغولند.

گزارشگران بدون مرز یادآوری می کند : ايران بزرگترین زندان روزنامه‌نگاران در خاورمیانه است این کشور در رده بندی جهاني آزادی مطبوعات، منتشر شده در مهر ماه ١٣٨٨ در میان ١٧٥ کشور در رده ١٧٢ قرار دارد.

گزارشگران بدون مرز

گزارشگران بدون مرز :دستگیری روزنامه نگاران و فشار بر وکلا، خانوادههای زندانیان و مدافعان


گزارشگران بدون مرز بار دیگر سرکوب مطبوعات و آزادی بیان در ایران را محکوم می‌کند. پنج ماه پس از آغاز تظاهرات‌های اعتراضی به انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد در ٢٢ خرداد ، روزنامه‌نگاران همچنان قربانی سرکوب‌اند. تهدید احضار و بازداشت‌ها ادامه دارند. هم اکنون ٣٢ روزنامه‌نگار و وب‌نگار در زندان بسر می‌برند. گزارشگران بدون مرز خواهان پایان دادن به اعمال فشار بر خانواده زندانیان و مدافعان حقوق بشر است.

گزارشگران بدون مرز در این باره اعلام می‌کند : " ما نگرانیم که با تشدید رعب و وحشت و سانسور مقامات ایرانی موفق شوند کشور را از روزنامه نگاران مستقل خالی کنند. حرفه کاران رسانه‌ها امروز در برابر دو انتخاب قرار دارند یا سکوت و یا روشنگری و پیوستن به همکاران خود در زندان و ترک کشور."

اکو کردنسب روزنامه نگار نشریه توقیف شده کرافتو در تاریخ ٢٠ آبان در حاشیه تظاهرات اعتراضی به اعدام زندانی سیاسی احسان فتاحیان در سنندج بازداشت و به محل نامعلومی انتقال یافته است. خانواده این روزنامه‌نگار تا امروز از وی بی اطلاع هستند. آ کو کردنسب پیش از این در ٣٠ تيرماه ١٣٨٧ توسط ماموران وزارت اطلاعات در دفتر اين نشريه بازداشت و در ٣١ شهريور ماه به سه سال زندان برای "جاسوسي" محکوم شده بود. ۲۲ آبان اعلام شد که دادگاه تجديد نظر استان کردستان حكم سه سال زندان وی را به شش ماه حبس تعزيري كاهش داده است.

مزدک علی نظری مدیر سایت خبرنگاران صلح در تاریخ ٢٠ آبان طی تماس تلفنی بازداشت خود را به خانواده اطلاع داد. این وب نگار که در تهران تنها زندگی می کرد، از چند روز پیش ناپدید شده بود. پس از تظاهرات مخالفان در ١٣ آبان ماه ده‌ها نفر هنوز به خانه‌های خود بازنگشته‌اند. علیرغم اظهارات دادستان تهران مبنی بر آزادی همه بازداشت شدگان، اما زندانی بودن مزدک علی نظری نشان می‌دهد که وی تنها مورد ناپدید شدن نیست. بازداشت‌های خودسرانه در ایران هر روز بیشتر به ناپدید کردن اجباری شباهت پیدا می‌کنند.

گزارشگران بدون مرز از بازداشت رحیم غلامی همکار روزنامه‌های محلی اردبیل مطلع شده است. این روزنامه‌نگار در فروردین سال ١٣٨٥ بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب اردبیل برای تبلیغ علیه نطام به یک سال زندان محکوم شده بود.

خانواده و وکلای روزنامه نگاران زندانی و مدافعان حقوق بشر در ایران همچنان قربانی تهدید و اعمال فشار مداوم نهادهای امنیتی در ایران هستند. از جمله می توان به مورد نسرین ستوده اشاره کرد که وکالت بسیاری از روزنامه نگاران زندانی را برعهده دارد و بارها به نقض آشکار حقوق موکلین خود اعتراض کرده است.

در این باره نسرین ستوده به گزارشگران بدون مرز گفت " پس حوادث انتخابات برخی از وکلا بازداشت شدند و تقریبا همه‌ی وکلای مدافع حقوق بشر احضار شده و مورد بازجویی قرار گرفته‌اند. از جمله من نیز از سوی دادگاه احضار شدم اما در آنجا به من گفتند که باید برای بازجویی به وزارت اطلاعات مراجعه کنم. که این امر خلاف قانون است."

نسرین ستوده عضو کانون مدافعان حقوق بشر است که در سال ١٣٨٢ از سوی شیرین عبادی تاسیس شد. برنده ایرانی جایزه صلح نوبل خود برای دیدار با برخی از مسئولان نهادهای بین المللی در خارج از کشور بسر می‌برد، اما خانواده وی در ایران شدیدا از سوی مقامات امنتی تحت فشار و تهدید قرار دارند.

گزارشگران بدون مرز نگرانی خود را از تهدید آزادی بیان بر روی اینترنت اعلام می کند. نیروی انتظامی اعلام کرده است که " کميته ويژه اي براي رسيدگی به جرايم رايانه‌ای" تشکيل داده است. رئیس پلیس مبارزه با جرائم ریانه‌ای تاکید کرده است که " نيروي انتظامی بنا بر قانون، ضابط قضايی است و با هرگونه جرمی در اينترنت از کلاهبرداری و آگهی‌های غيرمجاز تا توهين به افراد و نشر اکاذيب برخورد مي کند. "

تصویب قانون جرايم رايانه ای در مرداد ماه سال گذشته دست نیروهای نظامی را برای سرکوب در عرصه اینترنت باز گذاشته است. پس از ٢٢ خرداد علیرغم کنترل شدید، مسدود سازی هزاران سایت اطلاع‌رسانی و بازداشت بسیاری از وب‌نگاران، اما اینترنت همچنان یکی از مهمترین وسائل ارتباط‌گیری و اطلاع‌رسانی مخالفان و مدافعان حقوق بشر است. در تاریخ ٢٦ خرداد ماه "مرکز بررسی جرایم سازمان یافته" وابسته به سپاه پاسداران با انتشار اطلاعیه ای، از مدیران سایت های اینترنتی خواسته بود مطالبی که حاوی "تبلیغ آشوبگری و تهدید مردم و شایعه" باشد را حذف کنند و گرنه "اقدامات قانونی ما می تواند برای آنها بسیار سنگین باشد." مرکز وابسته به سپاه، معترضان را متهم کرده بود که با "دروغ ها و تهمت های ساختگی و سازماندهی شورشها" از طریق اینترنت به"تبلیغ آشوبگری" و "شایعه پراکنی" مشغولند.

گزارشگران بدون مرز یادآوری می کند : ايران بزرگترین زندان روزنامه‌نگاران در خاورمیانه است این کشور در رده بندی جهاني آزادی مطبوعات، منتشر شده در مهر ماه ١٣٨٨ در میان ١٧٥ کشور در رده ١٧٢ قرار دارد.

گزارشگران بدون مرز

گزارشگران بدون مرز :دستگیری روزنامه نگاران و فشار بر وکلا، خانوادههای زندانیان و مدافعان


گزارشگران بدون مرز بار دیگر سرکوب مطبوعات و آزادی بیان در ایران را محکوم می‌کند. پنج ماه پس از آغاز تظاهرات‌های اعتراضی به انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد در ٢٢ خرداد ، روزنامه‌نگاران همچنان قربانی سرکوب‌اند. تهدید احضار و بازداشت‌ها ادامه دارند. هم اکنون ٣٢ روزنامه‌نگار و وب‌نگار در زندان بسر می‌برند. گزارشگران بدون مرز خواهان پایان دادن به اعمال فشار بر خانواده زندانیان و مدافعان حقوق بشر است.

گزارشگران بدون مرز در این باره اعلام می‌کند : " ما نگرانیم که با تشدید رعب و وحشت و سانسور مقامات ایرانی موفق شوند کشور را از روزنامه نگاران مستقل خالی کنند. حرفه کاران رسانه‌ها امروز در برابر دو انتخاب قرار دارند یا سکوت و یا روشنگری و پیوستن به همکاران خود در زندان و ترک کشور."

اکو کردنسب روزنامه نگار نشریه توقیف شده کرافتو در تاریخ ٢٠ آبان در حاشیه تظاهرات اعتراضی به اعدام زندانی سیاسی احسان فتاحیان در سنندج بازداشت و به محل نامعلومی انتقال یافته است. خانواده این روزنامه‌نگار تا امروز از وی بی اطلاع هستند. آ کو کردنسب پیش از این در ٣٠ تيرماه ١٣٨٧ توسط ماموران وزارت اطلاعات در دفتر اين نشريه بازداشت و در ٣١ شهريور ماه به سه سال زندان برای "جاسوسي" محکوم شده بود. ۲۲ آبان اعلام شد که دادگاه تجديد نظر استان کردستان حكم سه سال زندان وی را به شش ماه حبس تعزيري كاهش داده است.

مزدک علی نظری مدیر سایت خبرنگاران صلح در تاریخ ٢٠ آبان طی تماس تلفنی بازداشت خود را به خانواده اطلاع داد. این وب نگار که در تهران تنها زندگی می کرد، از چند روز پیش ناپدید شده بود. پس از تظاهرات مخالفان در ١٣ آبان ماه ده‌ها نفر هنوز به خانه‌های خود بازنگشته‌اند. علیرغم اظهارات دادستان تهران مبنی بر آزادی همه بازداشت شدگان، اما زندانی بودن مزدک علی نظری نشان می‌دهد که وی تنها مورد ناپدید شدن نیست. بازداشت‌های خودسرانه در ایران هر روز بیشتر به ناپدید کردن اجباری شباهت پیدا می‌کنند.

گزارشگران بدون مرز از بازداشت رحیم غلامی همکار روزنامه‌های محلی اردبیل مطلع شده است. این روزنامه‌نگار در فروردین سال ١٣٨٥ بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب اردبیل برای تبلیغ علیه نطام به یک سال زندان محکوم شده بود.

خانواده و وکلای روزنامه نگاران زندانی و مدافعان حقوق بشر در ایران همچنان قربانی تهدید و اعمال فشار مداوم نهادهای امنیتی در ایران هستند. از جمله می توان به مورد نسرین ستوده اشاره کرد که وکالت بسیاری از روزنامه نگاران زندانی را برعهده دارد و بارها به نقض آشکار حقوق موکلین خود اعتراض کرده است.

در این باره نسرین ستوده به گزارشگران بدون مرز گفت " پس حوادث انتخابات برخی از وکلا بازداشت شدند و تقریبا همه‌ی وکلای مدافع حقوق بشر احضار شده و مورد بازجویی قرار گرفته‌اند. از جمله من نیز از سوی دادگاه احضار شدم اما در آنجا به من گفتند که باید برای بازجویی به وزارت اطلاعات مراجعه کنم. که این امر خلاف قانون است."

نسرین ستوده عضو کانون مدافعان حقوق بشر است که در سال ١٣٨٢ از سوی شیرین عبادی تاسیس شد. برنده ایرانی جایزه صلح نوبل خود برای دیدار با برخی از مسئولان نهادهای بین المللی در خارج از کشور بسر می‌برد، اما خانواده وی در ایران شدیدا از سوی مقامات امنتی تحت فشار و تهدید قرار دارند.

گزارشگران بدون مرز نگرانی خود را از تهدید آزادی بیان بر روی اینترنت اعلام می کند. نیروی انتظامی اعلام کرده است که " کميته ويژه اي براي رسيدگی به جرايم رايانه‌ای" تشکيل داده است. رئیس پلیس مبارزه با جرائم ریانه‌ای تاکید کرده است که " نيروي انتظامی بنا بر قانون، ضابط قضايی است و با هرگونه جرمی در اينترنت از کلاهبرداری و آگهی‌های غيرمجاز تا توهين به افراد و نشر اکاذيب برخورد مي کند. "

تصویب قانون جرايم رايانه ای در مرداد ماه سال گذشته دست نیروهای نظامی را برای سرکوب در عرصه اینترنت باز گذاشته است. پس از ٢٢ خرداد علیرغم کنترل شدید، مسدود سازی هزاران سایت اطلاع‌رسانی و بازداشت بسیاری از وب‌نگاران، اما اینترنت همچنان یکی از مهمترین وسائل ارتباط‌گیری و اطلاع‌رسانی مخالفان و مدافعان حقوق بشر است. در تاریخ ٢٦ خرداد ماه "مرکز بررسی جرایم سازمان یافته" وابسته به سپاه پاسداران با انتشار اطلاعیه ای، از مدیران سایت های اینترنتی خواسته بود مطالبی که حاوی "تبلیغ آشوبگری و تهدید مردم و شایعه" باشد را حذف کنند و گرنه "اقدامات قانونی ما می تواند برای آنها بسیار سنگین باشد." مرکز وابسته به سپاه، معترضان را متهم کرده بود که با "دروغ ها و تهمت های ساختگی و سازماندهی شورشها" از طریق اینترنت به"تبلیغ آشوبگری" و "شایعه پراکنی" مشغولند.

گزارشگران بدون مرز یادآوری می کند : ايران بزرگترین زندان روزنامه‌نگاران در خاورمیانه است این کشور در رده بندی جهاني آزادی مطبوعات، منتشر شده در مهر ماه ١٣٨٨ در میان ١٧٥ کشور در رده ١٧٢ قرار دارد.

گزارشگران بدون مرز

زخمي شدن يكي از دانشجويان دانشگاه علمي كاربردي اراك به ضرب گلوله مزدوران


روز دوشنبه 88.8.25 يكي از دانشجويان فعال دانشگاه علمي كاربردي اراك به نام احمد جباري به ضرب گلوله مزدوران به شدت زخمي شده و به بيمارستان منتقل شده است. به گزارش آژانس ايران خبر اطلاعات اراك ملاقات با وي را ممنوع كرده است.

زخمي شدن يكي از دانشجويان دانشگاه علمي كاربردي اراك به ضرب گلوله مزدوران


روز دوشنبه 88.8.25 يكي از دانشجويان فعال دانشگاه علمي كاربردي اراك به نام احمد جباري به ضرب گلوله مزدوران به شدت زخمي شده و به بيمارستان منتقل شده است. به گزارش آژانس ايران خبر اطلاعات اراك ملاقات با وي را ممنوع كرده است.

زخمي شدن يكي از دانشجويان دانشگاه علمي كاربردي اراك به ضرب گلوله مزدوران


روز دوشنبه 88.8.25 يكي از دانشجويان فعال دانشگاه علمي كاربردي اراك به نام احمد جباري به ضرب گلوله مزدوران به شدت زخمي شده و به بيمارستان منتقل شده است. به گزارش آژانس ايران خبر اطلاعات اراك ملاقات با وي را ممنوع كرده است.

زخمي شدن يكي از دانشجويان دانشگاه علمي كاربردي اراك به ضرب گلوله مزدوران


روز دوشنبه 88.8.25 يكي از دانشجويان فعال دانشگاه علمي كاربردي اراك به نام احمد جباري به ضرب گلوله مزدوران به شدت زخمي شده و به بيمارستان منتقل شده است. به گزارش آژانس ايران خبر اطلاعات اراك ملاقات با وي را ممنوع كرده است.

خبر فوری : امروز نبش کوچه پردیس در ملاصدرا مامورهای امنیتی به مردم و دانشجویان هجوم اوردند



خبر فوری :طبق اخبار دریافتی امروز نبش کوچه پردیس در ملاصدرا -ونک دانشکده فنی خواجه نصیرالدین طوسی در ابتدا دانشجوها نزدیک به 500 نفر جمع شده بودند در محوطه و شعار میدادندکه بعد مردم همه به جمع دانشجویان پیوستند و شروع کرده اند به خواندن سرود یار دبستانی که مامورهای امنیتی به مردم و دانشجویان هجوم اوردند و آنها را م...ورد ضرب و شتم قرار داده اند،و همه را به سمت ونک هل داده اند ، طبق گزارش دریافتی تجمع کننده ها وارد محوطه دانشکده نتوانستند بشوندو بچه ها هم ازداخل محوطه شعار میدادند دیکتاتور دیکتاتور این آخرین پیامه/جنبش سبز ایران آماده قیامه برخی شعارها هم عبارت بودند از :مرگ بر دیکتاتور،یا حسین/میرحسین ،الله اکبر،تا احمدی نژاده هر روز همین بساطه ،محمود خائن آوره گردی ،سبز فقط سبز حسین/رهبر فقط میرحسین، سرود یاردبستانی و...میان اجتماع هم تعدادی از دانشجوها با ظرف های غذا امده بودند و غذاهایشان را داخل محوطه دانشکده روی زمین گذاشتند که دانشجوها با تشویق شعار دانشجو با غیرت همینه همینه سر دادند

خبر فوری : امروز نبش کوچه پردیس در ملاصدرا مامورهای امنیتی به مردم و دانشجویان هجوم اوردند



خبر فوری :طبق اخبار دریافتی امروز نبش کوچه پردیس در ملاصدرا -ونک دانشکده فنی خواجه نصیرالدین طوسی در ابتدا دانشجوها نزدیک به 500 نفر جمع شده بودند در محوطه و شعار میدادندکه بعد مردم همه به جمع دانشجویان پیوستند و شروع کرده اند به خواندن سرود یار دبستانی که مامورهای امنیتی به مردم و دانشجویان هجوم اوردند و آنها را م...ورد ضرب و شتم قرار داده اند،و همه را به سمت ونک هل داده اند ، طبق گزارش دریافتی تجمع کننده ها وارد محوطه دانشکده نتوانستند بشوندو بچه ها هم ازداخل محوطه شعار میدادند دیکتاتور دیکتاتور این آخرین پیامه/جنبش سبز ایران آماده قیامه برخی شعارها هم عبارت بودند از :مرگ بر دیکتاتور،یا حسین/میرحسین ،الله اکبر،تا احمدی نژاده هر روز همین بساطه ،محمود خائن آوره گردی ،سبز فقط سبز حسین/رهبر فقط میرحسین، سرود یاردبستانی و...میان اجتماع هم تعدادی از دانشجوها با ظرف های غذا امده بودند و غذاهایشان را داخل محوطه دانشکده روی زمین گذاشتند که دانشجوها با تشویق شعار دانشجو با غیرت همینه همینه سر دادند

خبر فوری : امروز نبش کوچه پردیس در ملاصدرا مامورهای امنیتی به مردم و دانشجویان هجوم اوردند



خبر فوری :طبق اخبار دریافتی امروز نبش کوچه پردیس در ملاصدرا -ونک دانشکده فنی خواجه نصیرالدین طوسی در ابتدا دانشجوها نزدیک به 500 نفر جمع شده بودند در محوطه و شعار میدادندکه بعد مردم همه به جمع دانشجویان پیوستند و شروع کرده اند به خواندن سرود یار دبستانی که مامورهای امنیتی به مردم و دانشجویان هجوم اوردند و آنها را م...ورد ضرب و شتم قرار داده اند،و همه را به سمت ونک هل داده اند ، طبق گزارش دریافتی تجمع کننده ها وارد محوطه دانشکده نتوانستند بشوندو بچه ها هم ازداخل محوطه شعار میدادند دیکتاتور دیکتاتور این آخرین پیامه/جنبش سبز ایران آماده قیامه برخی شعارها هم عبارت بودند از :مرگ بر دیکتاتور،یا حسین/میرحسین ،الله اکبر،تا احمدی نژاده هر روز همین بساطه ،محمود خائن آوره گردی ،سبز فقط سبز حسین/رهبر فقط میرحسین، سرود یاردبستانی و...میان اجتماع هم تعدادی از دانشجوها با ظرف های غذا امده بودند و غذاهایشان را داخل محوطه دانشکده روی زمین گذاشتند که دانشجوها با تشویق شعار دانشجو با غیرت همینه همینه سر دادند

خبر فوری : امروز نبش کوچه پردیس در ملاصدرا مامورهای امنیتی به مردم و دانشجویان هجوم اوردند



خبر فوری :طبق اخبار دریافتی امروز نبش کوچه پردیس در ملاصدرا -ونک دانشکده فنی خواجه نصیرالدین طوسی در ابتدا دانشجوها نزدیک به 500 نفر جمع شده بودند در محوطه و شعار میدادندکه بعد مردم همه به جمع دانشجویان پیوستند و شروع کرده اند به خواندن سرود یار دبستانی که مامورهای امنیتی به مردم و دانشجویان هجوم اوردند و آنها را م...ورد ضرب و شتم قرار داده اند،و همه را به سمت ونک هل داده اند ، طبق گزارش دریافتی تجمع کننده ها وارد محوطه دانشکده نتوانستند بشوندو بچه ها هم ازداخل محوطه شعار میدادند دیکتاتور دیکتاتور این آخرین پیامه/جنبش سبز ایران آماده قیامه برخی شعارها هم عبارت بودند از :مرگ بر دیکتاتور،یا حسین/میرحسین ،الله اکبر،تا احمدی نژاده هر روز همین بساطه ،محمود خائن آوره گردی ،سبز فقط سبز حسین/رهبر فقط میرحسین، سرود یاردبستانی و...میان اجتماع هم تعدادی از دانشجوها با ظرف های غذا امده بودند و غذاهایشان را داخل محوطه دانشکده روی زمین گذاشتند که دانشجوها با تشویق شعار دانشجو با غیرت همینه همینه سر دادند

آقای مموتي , غم نبینی که اینقدر خالی می بندی


یکی از محسنات آقای مموتي ما این است که هیچوقت خودش را از تک و تا نمی اندازد. هر جا که می رود , اعم از اینکه دعوتش کنند یا خودش خودش را دعوت کند , کلی باهاش حال می کنند و حالش را می گیرند و بهش حال می دهند , ولی اون اعتماد به نفسش که ملتی را کشته , باعث می شه که حس گاندی بودن و آرنولد شدن و مدیریت جهانی در وی تقویت شود و خودش سرافرازی ( بخوانید سرافکندگی ) را به ایران بیاورد . آنقدر راحت صحبت می کند واز پیروزی می گوید که کالبد پوسیده شده مرحوم " گوبلز " در گور به ویبره می افتد . برای کنفرانسی به ترکیه رفت . طبق عکسهایی که سایتهای طرفدار ایشان از مراسم گذاشته بودند , در فرودگاه ترکیه که کسی به استقبالش نرفت . بعد هم طبق همان عکسها , در محل مورد نظر جهت دیدار , آنقدر سرپا ایستاده و علاف شده و ساعت نگاه کرده وتو دلش به نخست وزیر ترکیه فحش و بد وبیراه گفته , تا بیاد و با هم دستی بدهند و عکسی بگیرند و دوباره برود سر مسئله اصلی یعنی مدیریت جهان . وقتی هم برگشت آنقدر گفت و آمار داد و خالی بست که خودش کیف اش را برد . می گویند فردی بی چیز بود . شبی که دور هم نشسته بودند , تلنگ اش در رفت و بچه هایش از خنده روده بر شدند . اشک به چشمان مرد آمد و دستانش را به سمت آسمان گرفت و گفت : خدایا , این شادی را از بچه های من نگیر ! حالا آقای مموتي ما هم دلش به این خالی بندی ها خوشه وگرنه منظور خاصی نداره . ما هم دعا می کنیم : غم نبینی که اینقدر خالی می بندی .

درخواست صدور حکم بازداشت بین المللی برای خامنه ای

Image and video hosting by TinyPic