Sunday, December 20, 2009
در پی درگذشت آیت الله منتظری، اساتید دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی کلاسها را تعطیل کردند
اساتید دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی ضمن صدور اطلاعیه ای ضایعه درگذشت آیت الله العظمی منتظری را به علاقهمندان به كرامت و آزادگی انسان تسلیت گفتند.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر این استادان در بیانیه خود همچنین کلاسهای امروز عصر دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی را تعطیل اعلام کردند.
در این اطلاعیه آمده است:
السلام علیك یا اباعبدالله و انالله و انا علیه راجعون
در آستانه عاشورای حسینی، حضرت آیتاللهالعظمی حسین منتظری، یكی از مراجع شیعیان،بزرگمرد ایرانزمین با نام نیك و خاطری پرافتخار به حكم عالی شریفه ”كل نفس ذائقة موت” جان به جان آفرین تسلیم سپرد و علاقهمندان به كرامت و آزادگی انسان را با اندوه فراوان مواجه ساخت.
جمعی از اساتید و اعضای هیئت علمی دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی ضمن عرض تسلیت به علاقهمندان و شیفتگان مرام حسینی كه همان آزادی و آزادگی است، برای گراميداشت این عالم فرهیخته و خوشنام، در عین حضور در دانشكده، كلاسهای بعد از ظهر روز یكشنبه را تعطیل اعلام می دارند.
یكی از فعالان دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی نیز در همین زمینه گفت: «كلاسهای دانشكده حقوق بهكلی تعطیل شده و انجمن اسلامی دانشجویان این دانشكده نیز تصاویر آیتللله منتظری را در دانشگاه نصب كردهاند.»
وی افزود: «تعدادی از دانشجویان و اساتید هماكنون آماده اعزام برای حضور در مراسم تشییع پیكر آیتالله منتظری هستند و برنامههایی نیز در نظر گرفته شده كه در روزهای بعد برگزار خواهد شد
در پی درگذشت آیت الله منتظری، اساتید دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی کلاسها را تعطیل کردند
اساتید دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی ضمن صدور اطلاعیه ای ضایعه درگذشت آیت الله العظمی منتظری را به علاقهمندان به كرامت و آزادگی انسان تسلیت گفتند.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر این استادان در بیانیه خود همچنین کلاسهای امروز عصر دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی را تعطیل اعلام کردند.
در این اطلاعیه آمده است:
السلام علیك یا اباعبدالله و انالله و انا علیه راجعون
در آستانه عاشورای حسینی، حضرت آیتاللهالعظمی حسین منتظری، یكی از مراجع شیعیان،بزرگمرد ایرانزمین با نام نیك و خاطری پرافتخار به حكم عالی شریفه ”كل نفس ذائقة موت” جان به جان آفرین تسلیم سپرد و علاقهمندان به كرامت و آزادگی انسان را با اندوه فراوان مواجه ساخت.
جمعی از اساتید و اعضای هیئت علمی دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی ضمن عرض تسلیت به علاقهمندان و شیفتگان مرام حسینی كه همان آزادی و آزادگی است، برای گراميداشت این عالم فرهیخته و خوشنام، در عین حضور در دانشكده، كلاسهای بعد از ظهر روز یكشنبه را تعطیل اعلام می دارند.
یكی از فعالان دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی نیز در همین زمینه گفت: «كلاسهای دانشكده حقوق بهكلی تعطیل شده و انجمن اسلامی دانشجویان این دانشكده نیز تصاویر آیتللله منتظری را در دانشگاه نصب كردهاند.»
وی افزود: «تعدادی از دانشجویان و اساتید هماكنون آماده اعزام برای حضور در مراسم تشییع پیكر آیتالله منتظری هستند و برنامههایی نیز در نظر گرفته شده كه در روزهای بعد برگزار خواهد شد
در پی درگذشت آیت الله منتظری، اساتید دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی کلاسها را تعطیل کردند
اساتید دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی ضمن صدور اطلاعیه ای ضایعه درگذشت آیت الله العظمی منتظری را به علاقهمندان به كرامت و آزادگی انسان تسلیت گفتند.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر این استادان در بیانیه خود همچنین کلاسهای امروز عصر دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی را تعطیل اعلام کردند.
در این اطلاعیه آمده است:
السلام علیك یا اباعبدالله و انالله و انا علیه راجعون
در آستانه عاشورای حسینی، حضرت آیتاللهالعظمی حسین منتظری، یكی از مراجع شیعیان،بزرگمرد ایرانزمین با نام نیك و خاطری پرافتخار به حكم عالی شریفه ”كل نفس ذائقة موت” جان به جان آفرین تسلیم سپرد و علاقهمندان به كرامت و آزادگی انسان را با اندوه فراوان مواجه ساخت.
جمعی از اساتید و اعضای هیئت علمی دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی ضمن عرض تسلیت به علاقهمندان و شیفتگان مرام حسینی كه همان آزادی و آزادگی است، برای گراميداشت این عالم فرهیخته و خوشنام، در عین حضور در دانشكده، كلاسهای بعد از ظهر روز یكشنبه را تعطیل اعلام می دارند.
یكی از فعالان دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی نیز در همین زمینه گفت: «كلاسهای دانشكده حقوق بهكلی تعطیل شده و انجمن اسلامی دانشجویان این دانشكده نیز تصاویر آیتللله منتظری را در دانشگاه نصب كردهاند.»
وی افزود: «تعدادی از دانشجویان و اساتید هماكنون آماده اعزام برای حضور در مراسم تشییع پیكر آیتالله منتظری هستند و برنامههایی نیز در نظر گرفته شده كه در روزهای بعد برگزار خواهد شد
در پی درگذشت آیت الله منتظری، اساتید دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی کلاسها را تعطیل کردند
اساتید دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی ضمن صدور اطلاعیه ای ضایعه درگذشت آیت الله العظمی منتظری را به علاقهمندان به كرامت و آزادگی انسان تسلیت گفتند.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر این استادان در بیانیه خود همچنین کلاسهای امروز عصر دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی را تعطیل اعلام کردند.
در این اطلاعیه آمده است:
السلام علیك یا اباعبدالله و انالله و انا علیه راجعون
در آستانه عاشورای حسینی، حضرت آیتاللهالعظمی حسین منتظری، یكی از مراجع شیعیان،بزرگمرد ایرانزمین با نام نیك و خاطری پرافتخار به حكم عالی شریفه ”كل نفس ذائقة موت” جان به جان آفرین تسلیم سپرد و علاقهمندان به كرامت و آزادگی انسان را با اندوه فراوان مواجه ساخت.
جمعی از اساتید و اعضای هیئت علمی دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی ضمن عرض تسلیت به علاقهمندان و شیفتگان مرام حسینی كه همان آزادی و آزادگی است، برای گراميداشت این عالم فرهیخته و خوشنام، در عین حضور در دانشكده، كلاسهای بعد از ظهر روز یكشنبه را تعطیل اعلام می دارند.
یكی از فعالان دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی نیز در همین زمینه گفت: «كلاسهای دانشكده حقوق بهكلی تعطیل شده و انجمن اسلامی دانشجویان این دانشكده نیز تصاویر آیتللله منتظری را در دانشگاه نصب كردهاند.»
وی افزود: «تعدادی از دانشجویان و اساتید هماكنون آماده اعزام برای حضور در مراسم تشییع پیكر آیتالله منتظری هستند و برنامههایی نیز در نظر گرفته شده كه در روزهای بعد برگزار خواهد شد
خبر فوری:صدای پرواز هلیکوپترها بر فراز شهر تهران
یکی از خوانندگان از تهران: از هم اکنون صدای پرواز هلیکوپتر های بسیاری بر فراز شهر تهران شنیده می شود . این صدا گواه آماده باش رژیم برای تظاهرات احتمالی است .پیداست که دارد جا به جایی های جدی انجام میشود . شايع کشتن آیت الله منتظری به سرعت دارد در شهر منتشر مي شود. برخی می گویند برای جلوگیری از تظاهرات روز دوشنبه در قم احتمال دارد جنازه ایشان شبانه در گورستانی دور دفن شود. این کار پیش ازا ین هم صورت گرفته است. امیدوارم رژیم چنین نادانی به خرج ندهد. کافیست رژیم کوچکترین خطایی در باره مراسم فردا مرتکب شود تا سر و کارش به مردمی بیفتد که در کمین نشسته اند
خبر فوری:صدای پرواز هلیکوپترها بر فراز شهر تهران
یکی از خوانندگان از تهران: از هم اکنون صدای پرواز هلیکوپتر های بسیاری بر فراز شهر تهران شنیده می شود . این صدا گواه آماده باش رژیم برای تظاهرات احتمالی است .پیداست که دارد جا به جایی های جدی انجام میشود . شايع کشتن آیت الله منتظری به سرعت دارد در شهر منتشر مي شود. برخی می گویند برای جلوگیری از تظاهرات روز دوشنبه در قم احتمال دارد جنازه ایشان شبانه در گورستانی دور دفن شود. این کار پیش ازا ین هم صورت گرفته است. امیدوارم رژیم چنین نادانی به خرج ندهد. کافیست رژیم کوچکترین خطایی در باره مراسم فردا مرتکب شود تا سر و کارش به مردمی بیفتد که در کمین نشسته اند
خبر فوری:صدای پرواز هلیکوپترها بر فراز شهر تهران
یکی از خوانندگان از تهران: از هم اکنون صدای پرواز هلیکوپتر های بسیاری بر فراز شهر تهران شنیده می شود . این صدا گواه آماده باش رژیم برای تظاهرات احتمالی است .پیداست که دارد جا به جایی های جدی انجام میشود . شايع کشتن آیت الله منتظری به سرعت دارد در شهر منتشر مي شود. برخی می گویند برای جلوگیری از تظاهرات روز دوشنبه در قم احتمال دارد جنازه ایشان شبانه در گورستانی دور دفن شود. این کار پیش ازا ین هم صورت گرفته است. امیدوارم رژیم چنین نادانی به خرج ندهد. کافیست رژیم کوچکترین خطایی در باره مراسم فردا مرتکب شود تا سر و کارش به مردمی بیفتد که در کمین نشسته اند
خبر فوری:صدای پرواز هلیکوپترها بر فراز شهر تهران
یکی از خوانندگان از تهران: از هم اکنون صدای پرواز هلیکوپتر های بسیاری بر فراز شهر تهران شنیده می شود . این صدا گواه آماده باش رژیم برای تظاهرات احتمالی است .پیداست که دارد جا به جایی های جدی انجام میشود . شايع کشتن آیت الله منتظری به سرعت دارد در شهر منتشر مي شود. برخی می گویند برای جلوگیری از تظاهرات روز دوشنبه در قم احتمال دارد جنازه ایشان شبانه در گورستانی دور دفن شود. این کار پیش ازا ین هم صورت گرفته است. امیدوارم رژیم چنین نادانی به خرج ندهد. کافیست رژیم کوچکترین خطایی در باره مراسم فردا مرتکب شود تا سر و کارش به مردمی بیفتد که در کمین نشسته اند
وضعیت مبهم مهدیه گلرو و همسرش
در حالی که دو هفته از بازداشت مهدیه گلرو و وحید لعلیپور میگذرد، هنوز پروندهی این دو در دادگاه انقلاب ثبت نشده و مسئولین دادگاه انقلاب در این زمینه پاسخگو نیستند.
1
به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران، مهدیه گلرو و همسرش در بند 209 زندان اوین به سر میبرند و طی تماسی کوتاه در پنج شبنه شب به خانوادهی خود گفتهاند که همچنان بازجویی میشوند.
سعید لعلیپور در حالی با تدوام بازداشت روبهرو است که هیچگونه فعالیت سیاسی و مدنی نداشته است و تنها به خاطر گلرو در بازداشت به سر میبرد. حضور وی در بند 209 زندان اوین بیانگر ایجاد فشار بر روی مهدیه گلرو است.
مهدیه گلرو فعال دانشجویی و از همکاران مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران است که از 12 آذر همراه همسرش در منزل بازداشت شده است
خبرگزاری هرانا ـ واحد زندانیان
وضعیت مبهم مهدیه گلرو و همسرش
در حالی که دو هفته از بازداشت مهدیه گلرو و وحید لعلیپور میگذرد، هنوز پروندهی این دو در دادگاه انقلاب ثبت نشده و مسئولین دادگاه انقلاب در این زمینه پاسخگو نیستند.
1
به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران، مهدیه گلرو و همسرش در بند 209 زندان اوین به سر میبرند و طی تماسی کوتاه در پنج شبنه شب به خانوادهی خود گفتهاند که همچنان بازجویی میشوند.
سعید لعلیپور در حالی با تدوام بازداشت روبهرو است که هیچگونه فعالیت سیاسی و مدنی نداشته است و تنها به خاطر گلرو در بازداشت به سر میبرد. حضور وی در بند 209 زندان اوین بیانگر ایجاد فشار بر روی مهدیه گلرو است.
مهدیه گلرو فعال دانشجویی و از همکاران مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران است که از 12 آذر همراه همسرش در منزل بازداشت شده است
خبرگزاری هرانا ـ واحد زندانیان
وضعیت مبهم مهدیه گلرو و همسرش
در حالی که دو هفته از بازداشت مهدیه گلرو و وحید لعلیپور میگذرد، هنوز پروندهی این دو در دادگاه انقلاب ثبت نشده و مسئولین دادگاه انقلاب در این زمینه پاسخگو نیستند.
1
به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران، مهدیه گلرو و همسرش در بند 209 زندان اوین به سر میبرند و طی تماسی کوتاه در پنج شبنه شب به خانوادهی خود گفتهاند که همچنان بازجویی میشوند.
سعید لعلیپور در حالی با تدوام بازداشت روبهرو است که هیچگونه فعالیت سیاسی و مدنی نداشته است و تنها به خاطر گلرو در بازداشت به سر میبرد. حضور وی در بند 209 زندان اوین بیانگر ایجاد فشار بر روی مهدیه گلرو است.
مهدیه گلرو فعال دانشجویی و از همکاران مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران است که از 12 آذر همراه همسرش در منزل بازداشت شده است
خبرگزاری هرانا ـ واحد زندانیان
وضعیت مبهم مهدیه گلرو و همسرش
در حالی که دو هفته از بازداشت مهدیه گلرو و وحید لعلیپور میگذرد، هنوز پروندهی این دو در دادگاه انقلاب ثبت نشده و مسئولین دادگاه انقلاب در این زمینه پاسخگو نیستند.
1
به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران، مهدیه گلرو و همسرش در بند 209 زندان اوین به سر میبرند و طی تماسی کوتاه در پنج شبنه شب به خانوادهی خود گفتهاند که همچنان بازجویی میشوند.
سعید لعلیپور در حالی با تدوام بازداشت روبهرو است که هیچگونه فعالیت سیاسی و مدنی نداشته است و تنها به خاطر گلرو در بازداشت به سر میبرد. حضور وی در بند 209 زندان اوین بیانگر ایجاد فشار بر روی مهدیه گلرو است.
مهدیه گلرو فعال دانشجویی و از همکاران مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران است که از 12 آذر همراه همسرش در منزل بازداشت شده است
خبرگزاری هرانا ـ واحد زندانیان
بابک دادعاقبت توانست از ایران بگریزد و هم اکنون در پاریس است
بابک داد پس از ماهها گریز و سرگردانی و زندگی مخفی در میهن، عاقبت توانست از ایران بگریزد و هم اکنون در پاریس است
بابک دادعاقبت توانست از ایران بگریزد و هم اکنون در پاریس است
بابک داد پس از ماهها گریز و سرگردانی و زندگی مخفی در میهن، عاقبت توانست از ایران بگریزد و هم اکنون در پاریس است
بابک دادعاقبت توانست از ایران بگریزد و هم اکنون در پاریس است
بابک داد پس از ماهها گریز و سرگردانی و زندگی مخفی در میهن، عاقبت توانست از ایران بگریزد و هم اکنون در پاریس است
بابک دادعاقبت توانست از ایران بگریزد و هم اکنون در پاریس است
بابک داد پس از ماهها گریز و سرگردانی و زندگی مخفی در میهن، عاقبت توانست از ایران بگریزد و هم اکنون در پاریس است
ترافیک شدید در مسیرهای منتهی به قم و حضور چشمگیر پلیس ضد شورش در شهر
تدارك گسترده عمومي براي شركت در مراسم تشييع پيكر آيت الله العظمي منتظري
ترافیک در مسیرهای منتهی به قم و حضور چشمگیر پلیس در شهر
شبكه جنبش راه سبز(جرس):با انتشار خبر درگذشت "آيت الله العظمي حسينعلي منتظري" خيل عظيم علاقه مندان و مقلدان ايشان از سراسر ايران به خصوص شهرهای تهران، اصفهان و نجف آباد خود را براي حضور در مراسم تشييع پيكر وي آماده مي كنند.
به گزارش جرس، بنابرگزارشهاي رسيده قرار است مراسم تشييع پيكر آيت الله العظمي منتظري فردا ساعت 9 صبح از روبروي بيت ايشان برگزار شود.
از شهر قم همچنین خبر می رسد که تدابیر امنیتی در این شهر برقرار شده و پلیس ضد شورش در برخی از مناطق شهر حضور یافته است.
در اين حال كساني كه از صبح امروز راهي قم شده اند از ترافيك شديد در اتوبان تهران-قم خبر مي دهند . با توجه به تدارك گسترده عمومي براي حضور در مراسم تشييع جنازه آيت الله العظمي منتظري به نظر مي رسد مسيرهاي منتهي به قم در ساعات آينده با بار ترافيكي به مراتب شديدتري نيز روبه رو شود
ترافیک شدید در مسیرهای منتهی به قم و حضور چشمگیر پلیس ضد شورش در شهر
تدارك گسترده عمومي براي شركت در مراسم تشييع پيكر آيت الله العظمي منتظري
ترافیک در مسیرهای منتهی به قم و حضور چشمگیر پلیس در شهر
شبكه جنبش راه سبز(جرس):با انتشار خبر درگذشت "آيت الله العظمي حسينعلي منتظري" خيل عظيم علاقه مندان و مقلدان ايشان از سراسر ايران به خصوص شهرهای تهران، اصفهان و نجف آباد خود را براي حضور در مراسم تشييع پيكر وي آماده مي كنند.
به گزارش جرس، بنابرگزارشهاي رسيده قرار است مراسم تشييع پيكر آيت الله العظمي منتظري فردا ساعت 9 صبح از روبروي بيت ايشان برگزار شود.
از شهر قم همچنین خبر می رسد که تدابیر امنیتی در این شهر برقرار شده و پلیس ضد شورش در برخی از مناطق شهر حضور یافته است.
در اين حال كساني كه از صبح امروز راهي قم شده اند از ترافيك شديد در اتوبان تهران-قم خبر مي دهند . با توجه به تدارك گسترده عمومي براي حضور در مراسم تشييع جنازه آيت الله العظمي منتظري به نظر مي رسد مسيرهاي منتهي به قم در ساعات آينده با بار ترافيكي به مراتب شديدتري نيز روبه رو شود
ترافیک شدید در مسیرهای منتهی به قم و حضور چشمگیر پلیس ضد شورش در شهر
تدارك گسترده عمومي براي شركت در مراسم تشييع پيكر آيت الله العظمي منتظري
ترافیک در مسیرهای منتهی به قم و حضور چشمگیر پلیس در شهر
شبكه جنبش راه سبز(جرس):با انتشار خبر درگذشت "آيت الله العظمي حسينعلي منتظري" خيل عظيم علاقه مندان و مقلدان ايشان از سراسر ايران به خصوص شهرهای تهران، اصفهان و نجف آباد خود را براي حضور در مراسم تشييع پيكر وي آماده مي كنند.
به گزارش جرس، بنابرگزارشهاي رسيده قرار است مراسم تشييع پيكر آيت الله العظمي منتظري فردا ساعت 9 صبح از روبروي بيت ايشان برگزار شود.
از شهر قم همچنین خبر می رسد که تدابیر امنیتی در این شهر برقرار شده و پلیس ضد شورش در برخی از مناطق شهر حضور یافته است.
در اين حال كساني كه از صبح امروز راهي قم شده اند از ترافيك شديد در اتوبان تهران-قم خبر مي دهند . با توجه به تدارك گسترده عمومي براي حضور در مراسم تشييع جنازه آيت الله العظمي منتظري به نظر مي رسد مسيرهاي منتهي به قم در ساعات آينده با بار ترافيكي به مراتب شديدتري نيز روبه رو شود
ترافیک شدید در مسیرهای منتهی به قم و حضور چشمگیر پلیس ضد شورش در شهر
تدارك گسترده عمومي براي شركت در مراسم تشييع پيكر آيت الله العظمي منتظري
ترافیک در مسیرهای منتهی به قم و حضور چشمگیر پلیس در شهر
شبكه جنبش راه سبز(جرس):با انتشار خبر درگذشت "آيت الله العظمي حسينعلي منتظري" خيل عظيم علاقه مندان و مقلدان ايشان از سراسر ايران به خصوص شهرهای تهران، اصفهان و نجف آباد خود را براي حضور در مراسم تشييع پيكر وي آماده مي كنند.
به گزارش جرس، بنابرگزارشهاي رسيده قرار است مراسم تشييع پيكر آيت الله العظمي منتظري فردا ساعت 9 صبح از روبروي بيت ايشان برگزار شود.
از شهر قم همچنین خبر می رسد که تدابیر امنیتی در این شهر برقرار شده و پلیس ضد شورش در برخی از مناطق شهر حضور یافته است.
در اين حال كساني كه از صبح امروز راهي قم شده اند از ترافيك شديد در اتوبان تهران-قم خبر مي دهند . با توجه به تدارك گسترده عمومي براي حضور در مراسم تشييع جنازه آيت الله العظمي منتظري به نظر مي رسد مسيرهاي منتهي به قم در ساعات آينده با بار ترافيكي به مراتب شديدتري نيز روبه رو شود
کروبی: صادق لاريجانی با سخنان سیاسی آبروی دستگاه قضا را برده است
در واکنش به اظهارات اخير آيت الله صادق لاريجانی، رييس قوه قضاييه، درباره مقایسه رهبران معترضان با مجاهدین خلق، مهدی کروبی در نامه شدید الحنی گفته است: آقای لاريجانی با اظهاراتی تا اين «حد سياسی و بی پايه حقوقی» آبروی « دستگاه قضا» را برده است.
مهدی کروبی نوشته است: آقای لاريجانی قضاوت را رها کرده و در کار سياست شده و به جای رسيدگی به امور قضايی نطق های سياسی ايراد می کند.
صادق لاريجانی بيست و پنجم آذرماه به رهبران معترضان که وی از آنها به عنوان «سران فتنه» ياد کرد ، هشدار داده بود که دستگاه قضا «به اندازه کافی» از آنها پرونده دارد و «مماشات و ملاطفت» دليل بر «نفهميدن» مسئولان نيست.
مهدی کروبی، دبير کل اعتماد ملی و يکی از نامزدهای معترض به نتيجه انتخابات رياست جمهوری، در نامه روز شنبه خود می گويد رييس قوه قضاييه که می بايست « سنجيده و مبتنی بر عدالت سخن بگويد بی توجه به جايگاه خود و بی محابا در بياناتی جديد سخنانی بديع بر زبان آورده و زبان به گفتار سياسی گشوده و از پرونده سنگين سران فتنه سخن گفته و گويی که مهدی کروبی و مير حسين موسوی سران فتنه هستند، آنها را با منافقين اول انقلاب مقايسه کرده و سخنانی بی ارزش و لغو از اين دست بر زبان آورده است.»
مهدی کروبی، رييس مجلس ششم، تصريح کرده است که این اظهارات صادق لاريجانی « بر من بسيار سنگين امد مقامی قضايی سخنانی تا اين حد سياسی و بی پايه حقوقی بر زبان آورد و آبرو از دستگاه قضا در ايران ببرد ».
دبيرکل حزب اعتماد ملی می گويد «جايگاه و کيفيت» قوه قضاييه ايران به جای آن که به مرور زمان «سيری صعودی بيابد، سيری نزولی پيدا کرده تا بدانجا که امروز در راس اين قوه فردی قرار گرفته است که صرفنظر از سواد علمی، نه سابقه ای اجرايی و قضايی در ايشان سراغ می توان گرفت و نه سابقه ای انقلابی. عجيب هم نيست».
مهدی کروبی اضافه کرده است: «چه آنکه زمانی که امثال اين حقير در زندان بودند جناب آيت الله لاريجانی در دامان مادر مکرمه شان به شير خوردن مشغول بودند و به هنگام انقلاب و خون دادن نيز ايشان سرشان در درس و کتاب دبيرستان بود. ما البته مخالف جوانگرايی نيستيم اما دستگاه قضا حساستر از آن است که گرفتار بی تجربگی شود».
« تصوير سازی ناشيانه آقای صادق لاريجانی»
مهدی کروبی در بخش ديگری از نامه خود از مقايسه رهبران معترضان با رهبران سازمان مجاهدين خلق در سال های اول انقلاب به شدت انتقاد کرده است.
مهدی کروبی نوشته است:« حال تصوير سازی ناشيانه آقای صادق لاريجانی را ببينيد که کروبی و موسوی و هاشمی و خاتمی و محمدعلی دستغيب و بيت حضرت امام و برخی مراجع تقليد را در جايگاه رجوی و خيابانی می نشاند و احمدی نژاد و مشايی و فاطمه رجبی و حسين شريعتمداری و رحيميان و رسايی و جمعی سردار سپاه در مجلس را در جايگاه حضرت امام و ياران شهيدش همچون بهشتی و مطهری و محمد منتظری و رجايی و باهنر و بسياری ديگر از نمايندگان و وزرا و شهدای محراب».
اين نامزد معترض به نتيجه انتخابات رياست جمهوری اضافه کرده است:«جابجايی در تاريخ را ببينيد و هنر آقای صادق لاريجانی را؟ چه کسی را با چه کسی مقايسه می کنيم؟ چه کسی را در جايگاه امام حسين و يارانش ميگذاريم و چه کسی را در جايگاه يزيد و سپاهيانش؟»
مهدی کروبی در ادامه آورده است:« چه کسی را در جايگاه منافقين قرار می دهيم و چه کسی را در جايگاه امام خمينی؟ آيا مضحکه آميز نيست که دفتر نشر آثار امام را در جايگاه منافقين تصوير سازی کنيم و احمدی نژاد و يارانش که بعضا امام را از نزديک نيز نديده اند در جايگاه امام و يارانش؟ ما نيز البته مخالفان خود را با خوارج و منافقين و يزيديان مقايسه نمی کنيم و به آنها چنين نسبت هايی نمی دهيم».
دبيرکل حزب اعتماد ملی وقايع پيش آمده پس از انتخابات را اين گونه توصيف کرده است:« معتقديم که جنگ قدرت است و آقايان چون از رای مردم کم آورده اند متوسل به زور و ارعاب و تهديد شده اند. نه کسی منافق است و نه کسی يزيدی، مسئله بر سر سلامت يک انتخابات است و رعايت قانون و خواندن رای مردم چنان که هست، نه چنانکه بايد و مبتنی بر دستور!»
مهدی کروبی اضافه کرده است:« آقای لاريجانی از سران فتنه سخن می گويد و آنها را با منافقين قياس می گيرد. حال آنکه مگر می توان موج سه ميليونی معترضين در خيابان های پايتخت که تنها شعارشان سکوت بود و صرفا به نتيجه انتخابات معترض و خواهان بازنگری بودند را منافق خواند؟ »
اشاره مهدی کروبی به تظاهرات اعتراضی در روز ۲۵ خرداد در تهران است که با حضور گسترده مردم در خيابان اصلی تهران از ميدان فرودسی تا ميدان آزادی برگزار شد.
رييس مجلس ششم نوشته است:« ی کاش آيت الله لاريجانی به جای چنين سخنانی سخيف و سياسی کمی به وضعيت قضا و عدالت در کشور می پرداخت و پرونده کهريزک را سامان می داد و مرگ مشکوک پزشک وظيفه را پيگيری می کرد که درباره مرگش از از همه نوع علتی از غذای مسموم تا خودکشی و مرگ طبيعی و سکته قلبی، سخن گفته شده است و مردم حيرانند. ای کاش به جای اين سخنان ايشان تحقيق می کرد که در زندان های جمهوری اسلامی بازجوها از چه ادبياتی در بازجويی های خود استفاده می کنند».
مهدی کروبی با انتقاد از بازداشت شخصيت های اصلاح طلب گفته است:« آيت الله صادق لاريجانی بر اين گمان است که جنبش مدنی و معترض امروز مردم ايران وابسته و قائم به شخص است و با حذف و کنار زدن مهدی کروبی يا ميرحسين موسوی اين حرکت می خوابد و سرکوب می شود».
مهدی کروبی در پايان نوشته است:« من نيز هميشه صرفا خدمتگزاری کوچک برای مردم بوده ام و خواهم بود و البته چنين سخنانی بی پايه و اساس، همچنانکه شما می دانيد عزمم را در دفاع از حقوق مظلومان و کسانی که بر آنان ستم رفته است نه تنها سست ترنخواهد کرد که راسخ تر نيز خواهد کرد. صادق لاريجانی را ببين که گمان می کند با تهديد و ارعاب و سخن گفتن از پرونده در دستگاه قضايی، مهدی کروبی مرعوب می شود و از ترس زندان، تب می کند. خير، مهدی کروبی بر سر پيمان خويش با مردم ايستاده است.»
کروبی: صادق لاريجانی با سخنان سیاسی آبروی دستگاه قضا را برده است
در واکنش به اظهارات اخير آيت الله صادق لاريجانی، رييس قوه قضاييه، درباره مقایسه رهبران معترضان با مجاهدین خلق، مهدی کروبی در نامه شدید الحنی گفته است: آقای لاريجانی با اظهاراتی تا اين «حد سياسی و بی پايه حقوقی» آبروی « دستگاه قضا» را برده است.
مهدی کروبی نوشته است: آقای لاريجانی قضاوت را رها کرده و در کار سياست شده و به جای رسيدگی به امور قضايی نطق های سياسی ايراد می کند.
صادق لاريجانی بيست و پنجم آذرماه به رهبران معترضان که وی از آنها به عنوان «سران فتنه» ياد کرد ، هشدار داده بود که دستگاه قضا «به اندازه کافی» از آنها پرونده دارد و «مماشات و ملاطفت» دليل بر «نفهميدن» مسئولان نيست.
مهدی کروبی، دبير کل اعتماد ملی و يکی از نامزدهای معترض به نتيجه انتخابات رياست جمهوری، در نامه روز شنبه خود می گويد رييس قوه قضاييه که می بايست « سنجيده و مبتنی بر عدالت سخن بگويد بی توجه به جايگاه خود و بی محابا در بياناتی جديد سخنانی بديع بر زبان آورده و زبان به گفتار سياسی گشوده و از پرونده سنگين سران فتنه سخن گفته و گويی که مهدی کروبی و مير حسين موسوی سران فتنه هستند، آنها را با منافقين اول انقلاب مقايسه کرده و سخنانی بی ارزش و لغو از اين دست بر زبان آورده است.»
مهدی کروبی، رييس مجلس ششم، تصريح کرده است که این اظهارات صادق لاريجانی « بر من بسيار سنگين امد مقامی قضايی سخنانی تا اين حد سياسی و بی پايه حقوقی بر زبان آورد و آبرو از دستگاه قضا در ايران ببرد ».
دبيرکل حزب اعتماد ملی می گويد «جايگاه و کيفيت» قوه قضاييه ايران به جای آن که به مرور زمان «سيری صعودی بيابد، سيری نزولی پيدا کرده تا بدانجا که امروز در راس اين قوه فردی قرار گرفته است که صرفنظر از سواد علمی، نه سابقه ای اجرايی و قضايی در ايشان سراغ می توان گرفت و نه سابقه ای انقلابی. عجيب هم نيست».
مهدی کروبی اضافه کرده است: «چه آنکه زمانی که امثال اين حقير در زندان بودند جناب آيت الله لاريجانی در دامان مادر مکرمه شان به شير خوردن مشغول بودند و به هنگام انقلاب و خون دادن نيز ايشان سرشان در درس و کتاب دبيرستان بود. ما البته مخالف جوانگرايی نيستيم اما دستگاه قضا حساستر از آن است که گرفتار بی تجربگی شود».
« تصوير سازی ناشيانه آقای صادق لاريجانی»
مهدی کروبی در بخش ديگری از نامه خود از مقايسه رهبران معترضان با رهبران سازمان مجاهدين خلق در سال های اول انقلاب به شدت انتقاد کرده است.
مهدی کروبی نوشته است:« حال تصوير سازی ناشيانه آقای صادق لاريجانی را ببينيد که کروبی و موسوی و هاشمی و خاتمی و محمدعلی دستغيب و بيت حضرت امام و برخی مراجع تقليد را در جايگاه رجوی و خيابانی می نشاند و احمدی نژاد و مشايی و فاطمه رجبی و حسين شريعتمداری و رحيميان و رسايی و جمعی سردار سپاه در مجلس را در جايگاه حضرت امام و ياران شهيدش همچون بهشتی و مطهری و محمد منتظری و رجايی و باهنر و بسياری ديگر از نمايندگان و وزرا و شهدای محراب».
اين نامزد معترض به نتيجه انتخابات رياست جمهوری اضافه کرده است:«جابجايی در تاريخ را ببينيد و هنر آقای صادق لاريجانی را؟ چه کسی را با چه کسی مقايسه می کنيم؟ چه کسی را در جايگاه امام حسين و يارانش ميگذاريم و چه کسی را در جايگاه يزيد و سپاهيانش؟»
مهدی کروبی در ادامه آورده است:« چه کسی را در جايگاه منافقين قرار می دهيم و چه کسی را در جايگاه امام خمينی؟ آيا مضحکه آميز نيست که دفتر نشر آثار امام را در جايگاه منافقين تصوير سازی کنيم و احمدی نژاد و يارانش که بعضا امام را از نزديک نيز نديده اند در جايگاه امام و يارانش؟ ما نيز البته مخالفان خود را با خوارج و منافقين و يزيديان مقايسه نمی کنيم و به آنها چنين نسبت هايی نمی دهيم».
دبيرکل حزب اعتماد ملی وقايع پيش آمده پس از انتخابات را اين گونه توصيف کرده است:« معتقديم که جنگ قدرت است و آقايان چون از رای مردم کم آورده اند متوسل به زور و ارعاب و تهديد شده اند. نه کسی منافق است و نه کسی يزيدی، مسئله بر سر سلامت يک انتخابات است و رعايت قانون و خواندن رای مردم چنان که هست، نه چنانکه بايد و مبتنی بر دستور!»
مهدی کروبی اضافه کرده است:« آقای لاريجانی از سران فتنه سخن می گويد و آنها را با منافقين قياس می گيرد. حال آنکه مگر می توان موج سه ميليونی معترضين در خيابان های پايتخت که تنها شعارشان سکوت بود و صرفا به نتيجه انتخابات معترض و خواهان بازنگری بودند را منافق خواند؟ »
اشاره مهدی کروبی به تظاهرات اعتراضی در روز ۲۵ خرداد در تهران است که با حضور گسترده مردم در خيابان اصلی تهران از ميدان فرودسی تا ميدان آزادی برگزار شد.
رييس مجلس ششم نوشته است:« ی کاش آيت الله لاريجانی به جای چنين سخنانی سخيف و سياسی کمی به وضعيت قضا و عدالت در کشور می پرداخت و پرونده کهريزک را سامان می داد و مرگ مشکوک پزشک وظيفه را پيگيری می کرد که درباره مرگش از از همه نوع علتی از غذای مسموم تا خودکشی و مرگ طبيعی و سکته قلبی، سخن گفته شده است و مردم حيرانند. ای کاش به جای اين سخنان ايشان تحقيق می کرد که در زندان های جمهوری اسلامی بازجوها از چه ادبياتی در بازجويی های خود استفاده می کنند».
مهدی کروبی با انتقاد از بازداشت شخصيت های اصلاح طلب گفته است:« آيت الله صادق لاريجانی بر اين گمان است که جنبش مدنی و معترض امروز مردم ايران وابسته و قائم به شخص است و با حذف و کنار زدن مهدی کروبی يا ميرحسين موسوی اين حرکت می خوابد و سرکوب می شود».
مهدی کروبی در پايان نوشته است:« من نيز هميشه صرفا خدمتگزاری کوچک برای مردم بوده ام و خواهم بود و البته چنين سخنانی بی پايه و اساس، همچنانکه شما می دانيد عزمم را در دفاع از حقوق مظلومان و کسانی که بر آنان ستم رفته است نه تنها سست ترنخواهد کرد که راسخ تر نيز خواهد کرد. صادق لاريجانی را ببين که گمان می کند با تهديد و ارعاب و سخن گفتن از پرونده در دستگاه قضايی، مهدی کروبی مرعوب می شود و از ترس زندان، تب می کند. خير، مهدی کروبی بر سر پيمان خويش با مردم ايستاده است.»
کروبی: صادق لاريجانی با سخنان سیاسی آبروی دستگاه قضا را برده است
در واکنش به اظهارات اخير آيت الله صادق لاريجانی، رييس قوه قضاييه، درباره مقایسه رهبران معترضان با مجاهدین خلق، مهدی کروبی در نامه شدید الحنی گفته است: آقای لاريجانی با اظهاراتی تا اين «حد سياسی و بی پايه حقوقی» آبروی « دستگاه قضا» را برده است.
مهدی کروبی نوشته است: آقای لاريجانی قضاوت را رها کرده و در کار سياست شده و به جای رسيدگی به امور قضايی نطق های سياسی ايراد می کند.
صادق لاريجانی بيست و پنجم آذرماه به رهبران معترضان که وی از آنها به عنوان «سران فتنه» ياد کرد ، هشدار داده بود که دستگاه قضا «به اندازه کافی» از آنها پرونده دارد و «مماشات و ملاطفت» دليل بر «نفهميدن» مسئولان نيست.
مهدی کروبی، دبير کل اعتماد ملی و يکی از نامزدهای معترض به نتيجه انتخابات رياست جمهوری، در نامه روز شنبه خود می گويد رييس قوه قضاييه که می بايست « سنجيده و مبتنی بر عدالت سخن بگويد بی توجه به جايگاه خود و بی محابا در بياناتی جديد سخنانی بديع بر زبان آورده و زبان به گفتار سياسی گشوده و از پرونده سنگين سران فتنه سخن گفته و گويی که مهدی کروبی و مير حسين موسوی سران فتنه هستند، آنها را با منافقين اول انقلاب مقايسه کرده و سخنانی بی ارزش و لغو از اين دست بر زبان آورده است.»
مهدی کروبی، رييس مجلس ششم، تصريح کرده است که این اظهارات صادق لاريجانی « بر من بسيار سنگين امد مقامی قضايی سخنانی تا اين حد سياسی و بی پايه حقوقی بر زبان آورد و آبرو از دستگاه قضا در ايران ببرد ».
دبيرکل حزب اعتماد ملی می گويد «جايگاه و کيفيت» قوه قضاييه ايران به جای آن که به مرور زمان «سيری صعودی بيابد، سيری نزولی پيدا کرده تا بدانجا که امروز در راس اين قوه فردی قرار گرفته است که صرفنظر از سواد علمی، نه سابقه ای اجرايی و قضايی در ايشان سراغ می توان گرفت و نه سابقه ای انقلابی. عجيب هم نيست».
مهدی کروبی اضافه کرده است: «چه آنکه زمانی که امثال اين حقير در زندان بودند جناب آيت الله لاريجانی در دامان مادر مکرمه شان به شير خوردن مشغول بودند و به هنگام انقلاب و خون دادن نيز ايشان سرشان در درس و کتاب دبيرستان بود. ما البته مخالف جوانگرايی نيستيم اما دستگاه قضا حساستر از آن است که گرفتار بی تجربگی شود».
« تصوير سازی ناشيانه آقای صادق لاريجانی»
مهدی کروبی در بخش ديگری از نامه خود از مقايسه رهبران معترضان با رهبران سازمان مجاهدين خلق در سال های اول انقلاب به شدت انتقاد کرده است.
مهدی کروبی نوشته است:« حال تصوير سازی ناشيانه آقای صادق لاريجانی را ببينيد که کروبی و موسوی و هاشمی و خاتمی و محمدعلی دستغيب و بيت حضرت امام و برخی مراجع تقليد را در جايگاه رجوی و خيابانی می نشاند و احمدی نژاد و مشايی و فاطمه رجبی و حسين شريعتمداری و رحيميان و رسايی و جمعی سردار سپاه در مجلس را در جايگاه حضرت امام و ياران شهيدش همچون بهشتی و مطهری و محمد منتظری و رجايی و باهنر و بسياری ديگر از نمايندگان و وزرا و شهدای محراب».
اين نامزد معترض به نتيجه انتخابات رياست جمهوری اضافه کرده است:«جابجايی در تاريخ را ببينيد و هنر آقای صادق لاريجانی را؟ چه کسی را با چه کسی مقايسه می کنيم؟ چه کسی را در جايگاه امام حسين و يارانش ميگذاريم و چه کسی را در جايگاه يزيد و سپاهيانش؟»
مهدی کروبی در ادامه آورده است:« چه کسی را در جايگاه منافقين قرار می دهيم و چه کسی را در جايگاه امام خمينی؟ آيا مضحکه آميز نيست که دفتر نشر آثار امام را در جايگاه منافقين تصوير سازی کنيم و احمدی نژاد و يارانش که بعضا امام را از نزديک نيز نديده اند در جايگاه امام و يارانش؟ ما نيز البته مخالفان خود را با خوارج و منافقين و يزيديان مقايسه نمی کنيم و به آنها چنين نسبت هايی نمی دهيم».
دبيرکل حزب اعتماد ملی وقايع پيش آمده پس از انتخابات را اين گونه توصيف کرده است:« معتقديم که جنگ قدرت است و آقايان چون از رای مردم کم آورده اند متوسل به زور و ارعاب و تهديد شده اند. نه کسی منافق است و نه کسی يزيدی، مسئله بر سر سلامت يک انتخابات است و رعايت قانون و خواندن رای مردم چنان که هست، نه چنانکه بايد و مبتنی بر دستور!»
مهدی کروبی اضافه کرده است:« آقای لاريجانی از سران فتنه سخن می گويد و آنها را با منافقين قياس می گيرد. حال آنکه مگر می توان موج سه ميليونی معترضين در خيابان های پايتخت که تنها شعارشان سکوت بود و صرفا به نتيجه انتخابات معترض و خواهان بازنگری بودند را منافق خواند؟ »
اشاره مهدی کروبی به تظاهرات اعتراضی در روز ۲۵ خرداد در تهران است که با حضور گسترده مردم در خيابان اصلی تهران از ميدان فرودسی تا ميدان آزادی برگزار شد.
رييس مجلس ششم نوشته است:« ی کاش آيت الله لاريجانی به جای چنين سخنانی سخيف و سياسی کمی به وضعيت قضا و عدالت در کشور می پرداخت و پرونده کهريزک را سامان می داد و مرگ مشکوک پزشک وظيفه را پيگيری می کرد که درباره مرگش از از همه نوع علتی از غذای مسموم تا خودکشی و مرگ طبيعی و سکته قلبی، سخن گفته شده است و مردم حيرانند. ای کاش به جای اين سخنان ايشان تحقيق می کرد که در زندان های جمهوری اسلامی بازجوها از چه ادبياتی در بازجويی های خود استفاده می کنند».
مهدی کروبی با انتقاد از بازداشت شخصيت های اصلاح طلب گفته است:« آيت الله صادق لاريجانی بر اين گمان است که جنبش مدنی و معترض امروز مردم ايران وابسته و قائم به شخص است و با حذف و کنار زدن مهدی کروبی يا ميرحسين موسوی اين حرکت می خوابد و سرکوب می شود».
مهدی کروبی در پايان نوشته است:« من نيز هميشه صرفا خدمتگزاری کوچک برای مردم بوده ام و خواهم بود و البته چنين سخنانی بی پايه و اساس، همچنانکه شما می دانيد عزمم را در دفاع از حقوق مظلومان و کسانی که بر آنان ستم رفته است نه تنها سست ترنخواهد کرد که راسخ تر نيز خواهد کرد. صادق لاريجانی را ببين که گمان می کند با تهديد و ارعاب و سخن گفتن از پرونده در دستگاه قضايی، مهدی کروبی مرعوب می شود و از ترس زندان، تب می کند. خير، مهدی کروبی بر سر پيمان خويش با مردم ايستاده است.»
کروبی: صادق لاريجانی با سخنان سیاسی آبروی دستگاه قضا را برده است
در واکنش به اظهارات اخير آيت الله صادق لاريجانی، رييس قوه قضاييه، درباره مقایسه رهبران معترضان با مجاهدین خلق، مهدی کروبی در نامه شدید الحنی گفته است: آقای لاريجانی با اظهاراتی تا اين «حد سياسی و بی پايه حقوقی» آبروی « دستگاه قضا» را برده است.
مهدی کروبی نوشته است: آقای لاريجانی قضاوت را رها کرده و در کار سياست شده و به جای رسيدگی به امور قضايی نطق های سياسی ايراد می کند.
صادق لاريجانی بيست و پنجم آذرماه به رهبران معترضان که وی از آنها به عنوان «سران فتنه» ياد کرد ، هشدار داده بود که دستگاه قضا «به اندازه کافی» از آنها پرونده دارد و «مماشات و ملاطفت» دليل بر «نفهميدن» مسئولان نيست.
مهدی کروبی، دبير کل اعتماد ملی و يکی از نامزدهای معترض به نتيجه انتخابات رياست جمهوری، در نامه روز شنبه خود می گويد رييس قوه قضاييه که می بايست « سنجيده و مبتنی بر عدالت سخن بگويد بی توجه به جايگاه خود و بی محابا در بياناتی جديد سخنانی بديع بر زبان آورده و زبان به گفتار سياسی گشوده و از پرونده سنگين سران فتنه سخن گفته و گويی که مهدی کروبی و مير حسين موسوی سران فتنه هستند، آنها را با منافقين اول انقلاب مقايسه کرده و سخنانی بی ارزش و لغو از اين دست بر زبان آورده است.»
مهدی کروبی، رييس مجلس ششم، تصريح کرده است که این اظهارات صادق لاريجانی « بر من بسيار سنگين امد مقامی قضايی سخنانی تا اين حد سياسی و بی پايه حقوقی بر زبان آورد و آبرو از دستگاه قضا در ايران ببرد ».
دبيرکل حزب اعتماد ملی می گويد «جايگاه و کيفيت» قوه قضاييه ايران به جای آن که به مرور زمان «سيری صعودی بيابد، سيری نزولی پيدا کرده تا بدانجا که امروز در راس اين قوه فردی قرار گرفته است که صرفنظر از سواد علمی، نه سابقه ای اجرايی و قضايی در ايشان سراغ می توان گرفت و نه سابقه ای انقلابی. عجيب هم نيست».
مهدی کروبی اضافه کرده است: «چه آنکه زمانی که امثال اين حقير در زندان بودند جناب آيت الله لاريجانی در دامان مادر مکرمه شان به شير خوردن مشغول بودند و به هنگام انقلاب و خون دادن نيز ايشان سرشان در درس و کتاب دبيرستان بود. ما البته مخالف جوانگرايی نيستيم اما دستگاه قضا حساستر از آن است که گرفتار بی تجربگی شود».
« تصوير سازی ناشيانه آقای صادق لاريجانی»
مهدی کروبی در بخش ديگری از نامه خود از مقايسه رهبران معترضان با رهبران سازمان مجاهدين خلق در سال های اول انقلاب به شدت انتقاد کرده است.
مهدی کروبی نوشته است:« حال تصوير سازی ناشيانه آقای صادق لاريجانی را ببينيد که کروبی و موسوی و هاشمی و خاتمی و محمدعلی دستغيب و بيت حضرت امام و برخی مراجع تقليد را در جايگاه رجوی و خيابانی می نشاند و احمدی نژاد و مشايی و فاطمه رجبی و حسين شريعتمداری و رحيميان و رسايی و جمعی سردار سپاه در مجلس را در جايگاه حضرت امام و ياران شهيدش همچون بهشتی و مطهری و محمد منتظری و رجايی و باهنر و بسياری ديگر از نمايندگان و وزرا و شهدای محراب».
اين نامزد معترض به نتيجه انتخابات رياست جمهوری اضافه کرده است:«جابجايی در تاريخ را ببينيد و هنر آقای صادق لاريجانی را؟ چه کسی را با چه کسی مقايسه می کنيم؟ چه کسی را در جايگاه امام حسين و يارانش ميگذاريم و چه کسی را در جايگاه يزيد و سپاهيانش؟»
مهدی کروبی در ادامه آورده است:« چه کسی را در جايگاه منافقين قرار می دهيم و چه کسی را در جايگاه امام خمينی؟ آيا مضحکه آميز نيست که دفتر نشر آثار امام را در جايگاه منافقين تصوير سازی کنيم و احمدی نژاد و يارانش که بعضا امام را از نزديک نيز نديده اند در جايگاه امام و يارانش؟ ما نيز البته مخالفان خود را با خوارج و منافقين و يزيديان مقايسه نمی کنيم و به آنها چنين نسبت هايی نمی دهيم».
دبيرکل حزب اعتماد ملی وقايع پيش آمده پس از انتخابات را اين گونه توصيف کرده است:« معتقديم که جنگ قدرت است و آقايان چون از رای مردم کم آورده اند متوسل به زور و ارعاب و تهديد شده اند. نه کسی منافق است و نه کسی يزيدی، مسئله بر سر سلامت يک انتخابات است و رعايت قانون و خواندن رای مردم چنان که هست، نه چنانکه بايد و مبتنی بر دستور!»
مهدی کروبی اضافه کرده است:« آقای لاريجانی از سران فتنه سخن می گويد و آنها را با منافقين قياس می گيرد. حال آنکه مگر می توان موج سه ميليونی معترضين در خيابان های پايتخت که تنها شعارشان سکوت بود و صرفا به نتيجه انتخابات معترض و خواهان بازنگری بودند را منافق خواند؟ »
اشاره مهدی کروبی به تظاهرات اعتراضی در روز ۲۵ خرداد در تهران است که با حضور گسترده مردم در خيابان اصلی تهران از ميدان فرودسی تا ميدان آزادی برگزار شد.
رييس مجلس ششم نوشته است:« ی کاش آيت الله لاريجانی به جای چنين سخنانی سخيف و سياسی کمی به وضعيت قضا و عدالت در کشور می پرداخت و پرونده کهريزک را سامان می داد و مرگ مشکوک پزشک وظيفه را پيگيری می کرد که درباره مرگش از از همه نوع علتی از غذای مسموم تا خودکشی و مرگ طبيعی و سکته قلبی، سخن گفته شده است و مردم حيرانند. ای کاش به جای اين سخنان ايشان تحقيق می کرد که در زندان های جمهوری اسلامی بازجوها از چه ادبياتی در بازجويی های خود استفاده می کنند».
مهدی کروبی با انتقاد از بازداشت شخصيت های اصلاح طلب گفته است:« آيت الله صادق لاريجانی بر اين گمان است که جنبش مدنی و معترض امروز مردم ايران وابسته و قائم به شخص است و با حذف و کنار زدن مهدی کروبی يا ميرحسين موسوی اين حرکت می خوابد و سرکوب می شود».
مهدی کروبی در پايان نوشته است:« من نيز هميشه صرفا خدمتگزاری کوچک برای مردم بوده ام و خواهم بود و البته چنين سخنانی بی پايه و اساس، همچنانکه شما می دانيد عزمم را در دفاع از حقوق مظلومان و کسانی که بر آنان ستم رفته است نه تنها سست ترنخواهد کرد که راسخ تر نيز خواهد کرد. صادق لاريجانی را ببين که گمان می کند با تهديد و ارعاب و سخن گفتن از پرونده در دستگاه قضايی، مهدی کروبی مرعوب می شود و از ترس زندان، تب می کند. خير، مهدی کروبی بر سر پيمان خويش با مردم ايستاده است.»
سلام: منتظری رفت اما حق گویی و آزادگی او چراغ راه کسانی است که حلاوت سیره علوی را از ظرف نهج البلاغه او می چشد و در زندگی و روش او می یافتند. حجت الاسلام احمد منتظری فرزند مرحوم آیت الله حسینعلی منتظری پیام تسلیتی به مناسبت درگذشت پدربزرگوارش ارسال کرد.
به گزارش سلام، در این پیام آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله اناالیه راجعون
من المومنین رجال صدقوا ما آهدو الله علیه فمنهم من قضا نهو و منهو من ینتظر وما بدلو تبدیلا
بزرگ پاسبان تشیع علوی ، رادمرد قهرمانو شجاع اسلام وایران اسطوره مقاومت ، مجاهدت، فقاهت و دینداری سرمایه کمیاب مسلمانی و آزادگی ، فقید عالیقدر و مجاهد نستوه آیت الله اعظمی حاج شیخ حسینعلی منتظری ، قدس الله نفس الزکیه ، شربت وصال نوشید و روی در حریم یار نهاد.
آن پیکر رنجور و درد کشیده اینک آرام یافته و آن روح خدایی اینک در جوار رحمت رب قرار گرفته است.
آن دل دردمند که عمری در غم اسلام و مردم و حقوق آنان تپید و پروای حق داشت دیگراز تپش افتاده است.
فقید بزرگ شیعه و اسلام شناس بی بدیل و روح ربانی امت اسلام امروز در جوار پیامبر رحمت (ص) و اهل بیت مطهر (ع) اوست.
منتظری رفت اما خاطره مبارزات او برای تحقق جمهوری اسلامی با ماست.
منتظری رفت اما حق گویی و آزادگی او چراغ راه کسانی است که حلاوت سیره علوی را از ظرف نهج البلاغه او می چشد و در زندگی و روش او می یافتند. سال ها زندان ، شکنجه ، تبعید ، شهادت و جانبازی فرزندان و تحمل مصائب در دوران ستم شاهی ، خیرخواهی و سخت کوشی در رشد و بالیدن نهال انقلاب و جمهوری اسلامی و تلاش مسوولانه و صادقانه همراه با رهبر فقید انقلاب (ره) از او الگوی بی نظیر برای روحانیت شیعه ارایه کرد.زندگی او همه به تعلیم و تحقیق و تلاش برای عملی ساختن حقایقی که یافته بود گذشت مرگ او نیز بی شک جانها و دل ها را بیدار و یاد او برای همیشه خاطر معطر انسان علوی (ع) و حسین (ع) را تداعی خواهد کرد.
این مصیبت جانکاه را بقیه الله اعظم خدا و امید جهان نور و عدالت و همه حق طلبان و آزادگان به همه مبارزان راه خدا در سرتاسر جهان ، همه عالمان و فقیهان و به حوزه های علمیه و خصوصا شاگردان و ارادتمندان آن فقید سعید تسلیت می گویم.
ام المقدسه سوم محرم الحرام 1431 قمری 29 /9/1388 هجری شمسی حجت الاسلام احمد منتظری
سلام: منتظری رفت اما حق گویی و آزادگی او چراغ راه کسانی است که حلاوت سیره علوی را از ظرف نهج البلاغه او می چشد و در زندگی و روش او می یافتند. حجت الاسلام احمد منتظری فرزند مرحوم آیت الله حسینعلی منتظری پیام تسلیتی به مناسبت درگذشت پدربزرگوارش ارسال کرد.
به گزارش سلام، در این پیام آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله اناالیه راجعون
من المومنین رجال صدقوا ما آهدو الله علیه فمنهم من قضا نهو و منهو من ینتظر وما بدلو تبدیلا
بزرگ پاسبان تشیع علوی ، رادمرد قهرمانو شجاع اسلام وایران اسطوره مقاومت ، مجاهدت، فقاهت و دینداری سرمایه کمیاب مسلمانی و آزادگی ، فقید عالیقدر و مجاهد نستوه آیت الله اعظمی حاج شیخ حسینعلی منتظری ، قدس الله نفس الزکیه ، شربت وصال نوشید و روی در حریم یار نهاد.
آن پیکر رنجور و درد کشیده اینک آرام یافته و آن روح خدایی اینک در جوار رحمت رب قرار گرفته است.
آن دل دردمند که عمری در غم اسلام و مردم و حقوق آنان تپید و پروای حق داشت دیگراز تپش افتاده است.
فقید بزرگ شیعه و اسلام شناس بی بدیل و روح ربانی امت اسلام امروز در جوار پیامبر رحمت (ص) و اهل بیت مطهر (ع) اوست.
منتظری رفت اما خاطره مبارزات او برای تحقق جمهوری اسلامی با ماست.
منتظری رفت اما حق گویی و آزادگی او چراغ راه کسانی است که حلاوت سیره علوی را از ظرف نهج البلاغه او می چشد و در زندگی و روش او می یافتند. سال ها زندان ، شکنجه ، تبعید ، شهادت و جانبازی فرزندان و تحمل مصائب در دوران ستم شاهی ، خیرخواهی و سخت کوشی در رشد و بالیدن نهال انقلاب و جمهوری اسلامی و تلاش مسوولانه و صادقانه همراه با رهبر فقید انقلاب (ره) از او الگوی بی نظیر برای روحانیت شیعه ارایه کرد.زندگی او همه به تعلیم و تحقیق و تلاش برای عملی ساختن حقایقی که یافته بود گذشت مرگ او نیز بی شک جانها و دل ها را بیدار و یاد او برای همیشه خاطر معطر انسان علوی (ع) و حسین (ع) را تداعی خواهد کرد.
این مصیبت جانکاه را بقیه الله اعظم خدا و امید جهان نور و عدالت و همه حق طلبان و آزادگان به همه مبارزان راه خدا در سرتاسر جهان ، همه عالمان و فقیهان و به حوزه های علمیه و خصوصا شاگردان و ارادتمندان آن فقید سعید تسلیت می گویم.
ام المقدسه سوم محرم الحرام 1431 قمری 29 /9/1388 هجری شمسی حجت الاسلام احمد منتظری
سلام: منتظری رفت اما حق گویی و آزادگی او چراغ راه کسانی است که حلاوت سیره علوی را از ظرف نهج البلاغه او می چشد و در زندگی و روش او می یافتند. حجت الاسلام احمد منتظری فرزند مرحوم آیت الله حسینعلی منتظری پیام تسلیتی به مناسبت درگذشت پدربزرگوارش ارسال کرد.
به گزارش سلام، در این پیام آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله اناالیه راجعون
من المومنین رجال صدقوا ما آهدو الله علیه فمنهم من قضا نهو و منهو من ینتظر وما بدلو تبدیلا
بزرگ پاسبان تشیع علوی ، رادمرد قهرمانو شجاع اسلام وایران اسطوره مقاومت ، مجاهدت، فقاهت و دینداری سرمایه کمیاب مسلمانی و آزادگی ، فقید عالیقدر و مجاهد نستوه آیت الله اعظمی حاج شیخ حسینعلی منتظری ، قدس الله نفس الزکیه ، شربت وصال نوشید و روی در حریم یار نهاد.
آن پیکر رنجور و درد کشیده اینک آرام یافته و آن روح خدایی اینک در جوار رحمت رب قرار گرفته است.
آن دل دردمند که عمری در غم اسلام و مردم و حقوق آنان تپید و پروای حق داشت دیگراز تپش افتاده است.
فقید بزرگ شیعه و اسلام شناس بی بدیل و روح ربانی امت اسلام امروز در جوار پیامبر رحمت (ص) و اهل بیت مطهر (ع) اوست.
منتظری رفت اما خاطره مبارزات او برای تحقق جمهوری اسلامی با ماست.
منتظری رفت اما حق گویی و آزادگی او چراغ راه کسانی است که حلاوت سیره علوی را از ظرف نهج البلاغه او می چشد و در زندگی و روش او می یافتند. سال ها زندان ، شکنجه ، تبعید ، شهادت و جانبازی فرزندان و تحمل مصائب در دوران ستم شاهی ، خیرخواهی و سخت کوشی در رشد و بالیدن نهال انقلاب و جمهوری اسلامی و تلاش مسوولانه و صادقانه همراه با رهبر فقید انقلاب (ره) از او الگوی بی نظیر برای روحانیت شیعه ارایه کرد.زندگی او همه به تعلیم و تحقیق و تلاش برای عملی ساختن حقایقی که یافته بود گذشت مرگ او نیز بی شک جانها و دل ها را بیدار و یاد او برای همیشه خاطر معطر انسان علوی (ع) و حسین (ع) را تداعی خواهد کرد.
این مصیبت جانکاه را بقیه الله اعظم خدا و امید جهان نور و عدالت و همه حق طلبان و آزادگان به همه مبارزان راه خدا در سرتاسر جهان ، همه عالمان و فقیهان و به حوزه های علمیه و خصوصا شاگردان و ارادتمندان آن فقید سعید تسلیت می گویم.
ام المقدسه سوم محرم الحرام 1431 قمری 29 /9/1388 هجری شمسی حجت الاسلام احمد منتظری
سلام: منتظری رفت اما حق گویی و آزادگی او چراغ راه کسانی است که حلاوت سیره علوی را از ظرف نهج البلاغه او می چشد و در زندگی و روش او می یافتند. حجت الاسلام احمد منتظری فرزند مرحوم آیت الله حسینعلی منتظری پیام تسلیتی به مناسبت درگذشت پدربزرگوارش ارسال کرد.
به گزارش سلام، در این پیام آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله اناالیه راجعون
من المومنین رجال صدقوا ما آهدو الله علیه فمنهم من قضا نهو و منهو من ینتظر وما بدلو تبدیلا
بزرگ پاسبان تشیع علوی ، رادمرد قهرمانو شجاع اسلام وایران اسطوره مقاومت ، مجاهدت، فقاهت و دینداری سرمایه کمیاب مسلمانی و آزادگی ، فقید عالیقدر و مجاهد نستوه آیت الله اعظمی حاج شیخ حسینعلی منتظری ، قدس الله نفس الزکیه ، شربت وصال نوشید و روی در حریم یار نهاد.
آن پیکر رنجور و درد کشیده اینک آرام یافته و آن روح خدایی اینک در جوار رحمت رب قرار گرفته است.
آن دل دردمند که عمری در غم اسلام و مردم و حقوق آنان تپید و پروای حق داشت دیگراز تپش افتاده است.
فقید بزرگ شیعه و اسلام شناس بی بدیل و روح ربانی امت اسلام امروز در جوار پیامبر رحمت (ص) و اهل بیت مطهر (ع) اوست.
منتظری رفت اما خاطره مبارزات او برای تحقق جمهوری اسلامی با ماست.
منتظری رفت اما حق گویی و آزادگی او چراغ راه کسانی است که حلاوت سیره علوی را از ظرف نهج البلاغه او می چشد و در زندگی و روش او می یافتند. سال ها زندان ، شکنجه ، تبعید ، شهادت و جانبازی فرزندان و تحمل مصائب در دوران ستم شاهی ، خیرخواهی و سخت کوشی در رشد و بالیدن نهال انقلاب و جمهوری اسلامی و تلاش مسوولانه و صادقانه همراه با رهبر فقید انقلاب (ره) از او الگوی بی نظیر برای روحانیت شیعه ارایه کرد.زندگی او همه به تعلیم و تحقیق و تلاش برای عملی ساختن حقایقی که یافته بود گذشت مرگ او نیز بی شک جانها و دل ها را بیدار و یاد او برای همیشه خاطر معطر انسان علوی (ع) و حسین (ع) را تداعی خواهد کرد.
این مصیبت جانکاه را بقیه الله اعظم خدا و امید جهان نور و عدالت و همه حق طلبان و آزادگان به همه مبارزان راه خدا در سرتاسر جهان ، همه عالمان و فقیهان و به حوزه های علمیه و خصوصا شاگردان و ارادتمندان آن فقید سعید تسلیت می گویم.
ام المقدسه سوم محرم الحرام 1431 قمری 29 /9/1388 هجری شمسی حجت الاسلام احمد منتظری
آیتاللهالعظمی منتظری به دیار حق شتافت+زندگینامه و چند عکس تاریخی
آیتالله العظمی منتظری، از مراجع عالیقدر تقلید كه هشتاد و هفتمين سال عمرش را ميگذراند، شب گذشته بر اثر بيماری در شهر قم به دیار باقی شتافت.
پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره) مجلس«پارلماننیوز»، درگذشت این مرجع عالیقدر را به ملت ایران تسلیت میگوبد.
اخبار اولیه حاکی از آن است که شب گذشته آیتالله منتظری بعد از خواندن نماز شب و بعد از دقایقی که به بستر رفته بود، درگذشت.
زندگینامه آیتالله منتظری
آیتالله العظمی حسین علی منتظری در سال 1301 در نجف آباد اصفهان به دنیا آمد، پدرش حاج علی کشاورز سادهای بود که در کنار کار روزانهاش با کتاب و کتابخانه دمساز، و معلم اخلاق و مدرس قرآن بود. منتظری از هفت سالگی آموختن را با ادبیات فارسی و سپس صرف و نحو عربی آغاز کرد، و در سن ۱۲ سالگی به حوزهٔ علمیهٔ اصفهان وارد شده و در سن ۱۹ سالگی اصفهان را برای ادامهٔ تحصیل ترک کرد و به قم آمد.
پس از رحلت آیت الله العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی (در سال ۱۳۴۰ خورشیدی) نظر بسیاری از بزرگان و اساتید حوزهٔ علمیه متوجه چند نفر از علما از جمله حضرات آیات عظام سید محمدرضا گلپایگانی،سید محمد صادق روحانی، شهابالدین مرعشی نجفی و امام خمینی گردید. از جمله منتظری و آیت الله مطهری قائل به اعلمیت امام خمینی بوده و زعامت وی را به صلاح اسلام و مسلمین تشخیص دادند.
او در جریان مبارزات انقلاب بارها دستگیر شد، در عید نوروز سال ۱۳۴۵ به دنبال دستگیری محمد منتظری به دلیل پخش اعلامیه در حرم حضرت معصومه ساواک بی درنگ به سراغ آیتالله منتظری رفته و او که چند ماه پیش از آن در زندان بود را بازداشت نمود و بالاخره اعتراض علما و روحانیون حوزهٔ علمیه موجب شد تا او پس از هفت ماه از زندان آزاد گردد.
حسین علی منتظری چند ماه پس از آزادی از زندان جهت توسعهبخشی و تداوم جریان مبارزه ضرورتاً به طور مخفیانه برای زیارت عتبات در عراق و ملاقات با آیت الله العظمی روح الله خمینی راهی عراق شد، اما حکومت که از این سفر مطلع شده بود هنگام بازگشت از عراق او را در منطقهٔ مرزی دستگیر و روانهٔ زندان کرد، که پس از تحمل حدود پنج ماه زندان آزاد گردید.
ساواک در خارج از زندان نیز همیشه او را تحت نظر داشته و در زمان برگزاری جشنهای تاجگذاری به عنوان راهکاری جدید تصمیم به تبعید وی به مسجد سلیمان گرفت، که این تبعید سه ماه به طول انجامید. پس از آن در مسجد سلیمان به منتظری ابلاغ کردند که نباید به قم برود، ولی او به قم مراجعت نمود و با وجود ممانعت شدید ساواک عدهٔ زیادی از علما، اساتید و طلاب حوزهٔ علمیه با او دیدار کردند؛ تا اینکه از ناحیهٔ ساواک او را به نجفآباد منتقل نموده و در آنجا تحت مراقبت شدید قرار دادند.
هنوز چند ماهی از پایان تبعید به مسجد سلیمان و انتقال به نجفآباد نگذشته بود که به دلیل ادامهٔ فعالیتهای سیاسی آیتالله منتظری - بویژه در خطبههای نماز جمعه که او آن را در نجفآباد پایهگذاری کرده بود - ساواک مجددا او را دستگیر و پس از محاکمه به سه سال زندان و در دادگاه تجدید نظر به یک سال ونیم زندان محکوم کرد و به زندان قصر انتقال داد.
آیتالله منتظری پس از سپری کردن دوران محکومیت، در اردیبهشت ۱۳۴۹ آزاد و راهی قم گردید؛ ولی حکومت مایل به حضور او در میان طلاب و علمای حوزهٔ علمیهٔ قم نبود و دوباره وی را به زادگاه خود تبعید نمود. او در نجفآباد به فعالیتهای خود ادامه داده و در ضمن ایراد خطبههای نماز جمعه و سخنرانیهای خود از حکومت شاهنشاهی انتقاد مینمود. هجوم جمعیت در روزهای جمعه از شهرهای دور و نزدیک به نجفآباد به اندازهای بود که این شهر به عنوان دومین پایگاه انقلاب بعد از قم درآمده بود و گزارش ساواک اصفهان در مورد آن چنین بود: «نماز جمعهٔ منتظری یک پایگاه سیاسی برای مبارزه با رژیم است.» مدت تبعید به نجفآباد مجموعاً حدود سه سال به طول انجامید.
بار دیگر رژیم حضور حسین علی منتظری در زادگاه خود را تحمل نکرد و او را به سه سال تبعید در طبس محکوم نمود. حضور او در طبس باعث اجتماع مبارزین گردید. طبق گفتهٔ مقامات امنیتی شهر طبس، در طول اقامت منتظری علاوه بر مردم شهر، نزدیک به پنجاه هزار نفر از مردم شهرهای دیگر ایران برای دیدار با او وارد طبس شدند؛ که همین رقم بزرگ دیدارکننده موجب نگرانی ساواک و انتقال او از طبس پس از گذشت یک سال گردید. از جمله اقدامات مهم آیت الله منتظری در طبس، نامهٔ سرگشاده به علما و مردم ایران در مورد اتحاد علیه «امپریالیسم و صهیونیسم» (آمریکا و اسرائیل) بود، که خشم رژیم را برانگیخت و طبق اسناد به جای مانده از ساواک عدهٔ زیادی از جمله آیتالله العظمی سیدعلی خامنهای به جرم توزیع این اعلامیه دستگیر و یا تحت تعقیب قرار گرفتند.
تسلیم ناپذیری آیت الله منتظری و پافشاری وی در فعالیتهای سیاسی چنان شد که در اواسط سال ۱۳۵۳ رژیم به تبعید مجدد وی تصمیم گرفت و او را از طبس به خلخال تبعید نمود. از آنجا که زبان مردم آن سامان آذربایجانی بود نفوذ منتظری در آغاز سرعت چندانی نیافت، اما اختلاف زبان نیز منجر به سکوت و سکون وی نشد، و بالاخره یکی از امام جماعتهای آن شهر مسجد خود را در اختیار او قرار داد. این مسجد نوساز که توسط هیأت امنا اداره میشد، مکان مناسبی جهت بسط و گسترش اندیشههای اسلامگرائی گردید. منتظری نماز در آن مسجد را آغاز کرد و همچون سایر تبعیدگاههای خویش در بین نماز تفسیر قرآن میگفت. به تدریج تعداد نمازگزاران بیشتر و فضای مسجد برای تبلیغ نهضت اسلامی آمادهتر میشد. مأموران رژیم از بیباکی غیرمنتظرهٔ تبعیدی به نگرانی افتاده و از راههای مختلف در جهت تضعیف منتظری کوشیدند و در نهایت پس از گذشت حدود چهار ماه او را به تبعیدگاه سقز منتقل نمودند.
در تبعیدگاه سقز - با وجود زمستانی بسیار سخت و حداقل امکانات شهری - آیت الله منتظری آخرین دوران تبعید خویش را گذراند. با وجود دوری از شاگردان و دوستان و اختلاف با مردم بومی منطقه از نظر مذهب و زبان، ساواک از دیدار مردم با وی دچار نگرانی شده و از مرکز خواستار تصمیمگیری در این زمینه شد؛ از طرف دیگر در ارتباط با برگزاری مراسم سالگرد پانزده خرداد در مدرسهٔ فیضیهٔ قم که دهها نفر از دوستان و شاگردان او دستگیر شده و ساواک به ارتباط دستگیرشدگان با منتظری پی برده بود، تصمیم به بازداشت و انتقال او به تهران گرفت.
در تیرماه ۱۳۵۴ آیتالله منتظری را از تبعیدگاه سقز روانهٔ زندان نمودند. ابتدا او را به بازداشتگاه کمیتهٔ مشترک تهران بردند و فردای آن روز روانهٔ زندان اوین کردند. در اوین مدت شش ماه را در سلول انفرادی گذراند. در این بازداشتگاهها با فشارهای روحی و جسمی روبرو گردید. در زیر همین فشارها و شکنجهها بود که شکنجهگر «ازغندی» به او گفته بود: «علت این که تو را از حوزه دور نگه میداریم و از این طرف به آن طرف میفرستیم این است که یک خمینی دیگر به وجود نیاید».
پس از شش ماه بلاتکلیفی در زندان اوین بالاخره در یک دادگاه نظامی به اتهام کمک به جنبش اسلامی و خانوادهٔ زندانیان سیاسی و اقدام برای تشکیل حکومت اسلامی، به ده سال زندان محکوم گردید؛ اما در زندان نیز همراه رهبرانی همچون آیتالله طالقانی به فعالیتهای جنبش اسلامی و سیاسی ادامه داد. با اینکه در زندان از بیماریهای مختلف رنج میبرد، خارج بحث «خمس» و متن «اسفار» و کتاب طهارت را برای زندانیان تدریس نمود و شخصیتهای اسلامی زندانی همچون آیتالله طالقانی و آیتالله مهدوی کنی در مجالس بحث او حاضر میشدند.
منتظری در زندان اوین نیز نماز جمعه را اقامه نمود و بسیاری از زندانیان سیاسی مسلمان از جمله آیت الله طالقانی،آیت الله مهدوی کنی، آیت الله هاشمی رفسنجانی، آیت الله لاهوتی و دیگران در نماز جمعه حاضر میشدند؛ هرچند ساواک پس از مدتی مانع اقامهٔ آن شد.
سرانجام با اوجگیری مبارزات و عقبنشینیهای پی درپی حکومت پهلوی، منتظری پس از گذراندن حدود سه سال ونیم از دوران محکومیت به همراه آیتالله طالقانی در هشتم آبان ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد و مورد استقبال چشمگیر مردم قرار گرفت.
در پیامی که امام خمینی خطاب به منتظری به مناسبت آزادی وی صادر کرد اینچنین آمده: «هیچ از دستگاه جبار جنایتکار تعجب نیست که مثل جنابعالی شخصیت بزرگوار خدمتگزار به اسلام و ملت را سالها از آزادی، ابتداییترین حقوق بشر محروم، و با شکنجههای قرونوسطایی با او و سایر علمای مذهب و رجال آزادیخواه رفتار کند. خیانتکاران به کشور و ملت از سایهٔ مثل شما رجال عدالتخواه میترسند. باید رجال دین و سیاست در بند باشند تا برای اجانب و بستگان آنان هرچه بیشتر راه چپاول بیت المال و ذخائر کشور باز باشد.»
میزان مقبولیت و محوریت منتظری در مبارزه و انقلاب تا آنجا بود که امام خمینی در زمان تبعید، او را به عنوان نمایندهٔ تام الاختیار خویش در ایران منصوب کرد و در نامهای از وی خواست که بر جریانات بیت او در قم اشراف داشته باشد؛ و دربارهٔ او با تعابیری همچون «فقیه عالیقدر»، «مجاهد بزرگوار»، «حاصل عمر من»، «ذخیرهٔ انقلاب» و «برج بلند اسلام» یاد میکرد و حیثیت او را «واجب المراعات» دانسته و پس از پیروزی انقلاب بسیاری از مسائل فقهی و سیاسی مربوط به قوهٔ قضائیه و وزارتخانهها را به او ارجاع میداد. در پائیز سال ۱۳۵۷ زمانی که آیتالله خمینی در نوفل لوشاتو در پاریس به سر میبرد، آیتالله منتظری به پاریس سفر کرد و در خصوص جنبش انقلاب و شکلگیری حکومت اسلامی در ایران با امام خمینی مشورت نموده و دستورها و نظرات رهبر انقلاب را دریافت کرد.
پس از انقلاب
بعد از پیروزی انقلاب، آیت الله منتظری ریاست خبرگان قانون اساسی را به عهده داشت و در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی را ایفا کرد. وی از عوامل کلیدی در گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی به شمار میرود.
در سال ۱۳۶۴ مجلس خبرگان رهبری با در نظر گرفتن احتمالاتی تصمیم گرفت حسینعلی منتظری را به عنوان قائممقام روحالله خمینی معرفی و اعلام کند.
پس از بازداشت مهدی هاشمی، وی که مهدی هاشمی را بیگناه میدانست به نشانهٔ اعتراض درسهای خود را تعطیل کرد.مهدی هاشمی به دلیل یک سری اتهامات مجرم شناخته شده و در سال ۱۳۶۶ اعدام شد.
این مسئله و چند مسئله دیگر باعث شد که منتظری از سمت قائم مقامی رهبری برکنار شود.
آیتالله منتظری اما بعد از برکناری در صحنه سیاسی کشور حضور داشت و چند موضعگیری او بخصوص در خصوص ولایت فقیه موجب حصر خانگی او شد.
حسینعلی منتظری در واکنش حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) از مسئولان خواست نسبت به «اشتباهات انجام شده در رویدادهای اخیر»، از مردم عذرخواهی کنند و گفت: «با حمایت قاطع خود از حرکتهای غیر خشونت بار ملت مسلمان برای دفاع از حقوق حقه خود در چارچوب قانون متقن اساسی جمهوری اسلامی که جمهوریت را رکن اصلی نظام میداند، هرگونه اقدامی که منجر به ضرر غیر قابل جبران به جمهوریت نظام گردد را جایز نمی دانم. هریک از برادران و خواهران دینی ما موظف است ملت را در دستیابی به حقوق حقه خود یاری دهد. بر این اساس، هرگونه مقاومت در این راستا، به خصوص ضرب و شتم و .... ملت را مصداق بارز مخالفت با اصول اساسی اسلام مبنی بر حاکمیت ملت بر سرنوشت خود دانسته و حرام شرعی اعلام می کنم.»
آیتاللهالعظمی منتظری به دیار حق شتافت+زندگینامه و چند عکس تاریخی
آیتالله العظمی منتظری، از مراجع عالیقدر تقلید كه هشتاد و هفتمين سال عمرش را ميگذراند، شب گذشته بر اثر بيماری در شهر قم به دیار باقی شتافت.
پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره) مجلس«پارلماننیوز»، درگذشت این مرجع عالیقدر را به ملت ایران تسلیت میگوبد.
اخبار اولیه حاکی از آن است که شب گذشته آیتالله منتظری بعد از خواندن نماز شب و بعد از دقایقی که به بستر رفته بود، درگذشت.
زندگینامه آیتالله منتظری
آیتالله العظمی حسین علی منتظری در سال 1301 در نجف آباد اصفهان به دنیا آمد، پدرش حاج علی کشاورز سادهای بود که در کنار کار روزانهاش با کتاب و کتابخانه دمساز، و معلم اخلاق و مدرس قرآن بود. منتظری از هفت سالگی آموختن را با ادبیات فارسی و سپس صرف و نحو عربی آغاز کرد، و در سن ۱۲ سالگی به حوزهٔ علمیهٔ اصفهان وارد شده و در سن ۱۹ سالگی اصفهان را برای ادامهٔ تحصیل ترک کرد و به قم آمد.
پس از رحلت آیت الله العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی (در سال ۱۳۴۰ خورشیدی) نظر بسیاری از بزرگان و اساتید حوزهٔ علمیه متوجه چند نفر از علما از جمله حضرات آیات عظام سید محمدرضا گلپایگانی،سید محمد صادق روحانی، شهابالدین مرعشی نجفی و امام خمینی گردید. از جمله منتظری و آیت الله مطهری قائل به اعلمیت امام خمینی بوده و زعامت وی را به صلاح اسلام و مسلمین تشخیص دادند.
او در جریان مبارزات انقلاب بارها دستگیر شد، در عید نوروز سال ۱۳۴۵ به دنبال دستگیری محمد منتظری به دلیل پخش اعلامیه در حرم حضرت معصومه ساواک بی درنگ به سراغ آیتالله منتظری رفته و او که چند ماه پیش از آن در زندان بود را بازداشت نمود و بالاخره اعتراض علما و روحانیون حوزهٔ علمیه موجب شد تا او پس از هفت ماه از زندان آزاد گردد.
حسین علی منتظری چند ماه پس از آزادی از زندان جهت توسعهبخشی و تداوم جریان مبارزه ضرورتاً به طور مخفیانه برای زیارت عتبات در عراق و ملاقات با آیت الله العظمی روح الله خمینی راهی عراق شد، اما حکومت که از این سفر مطلع شده بود هنگام بازگشت از عراق او را در منطقهٔ مرزی دستگیر و روانهٔ زندان کرد، که پس از تحمل حدود پنج ماه زندان آزاد گردید.
ساواک در خارج از زندان نیز همیشه او را تحت نظر داشته و در زمان برگزاری جشنهای تاجگذاری به عنوان راهکاری جدید تصمیم به تبعید وی به مسجد سلیمان گرفت، که این تبعید سه ماه به طول انجامید. پس از آن در مسجد سلیمان به منتظری ابلاغ کردند که نباید به قم برود، ولی او به قم مراجعت نمود و با وجود ممانعت شدید ساواک عدهٔ زیادی از علما، اساتید و طلاب حوزهٔ علمیه با او دیدار کردند؛ تا اینکه از ناحیهٔ ساواک او را به نجفآباد منتقل نموده و در آنجا تحت مراقبت شدید قرار دادند.
هنوز چند ماهی از پایان تبعید به مسجد سلیمان و انتقال به نجفآباد نگذشته بود که به دلیل ادامهٔ فعالیتهای سیاسی آیتالله منتظری - بویژه در خطبههای نماز جمعه که او آن را در نجفآباد پایهگذاری کرده بود - ساواک مجددا او را دستگیر و پس از محاکمه به سه سال زندان و در دادگاه تجدید نظر به یک سال ونیم زندان محکوم کرد و به زندان قصر انتقال داد.
آیتالله منتظری پس از سپری کردن دوران محکومیت، در اردیبهشت ۱۳۴۹ آزاد و راهی قم گردید؛ ولی حکومت مایل به حضور او در میان طلاب و علمای حوزهٔ علمیهٔ قم نبود و دوباره وی را به زادگاه خود تبعید نمود. او در نجفآباد به فعالیتهای خود ادامه داده و در ضمن ایراد خطبههای نماز جمعه و سخنرانیهای خود از حکومت شاهنشاهی انتقاد مینمود. هجوم جمعیت در روزهای جمعه از شهرهای دور و نزدیک به نجفآباد به اندازهای بود که این شهر به عنوان دومین پایگاه انقلاب بعد از قم درآمده بود و گزارش ساواک اصفهان در مورد آن چنین بود: «نماز جمعهٔ منتظری یک پایگاه سیاسی برای مبارزه با رژیم است.» مدت تبعید به نجفآباد مجموعاً حدود سه سال به طول انجامید.
بار دیگر رژیم حضور حسین علی منتظری در زادگاه خود را تحمل نکرد و او را به سه سال تبعید در طبس محکوم نمود. حضور او در طبس باعث اجتماع مبارزین گردید. طبق گفتهٔ مقامات امنیتی شهر طبس، در طول اقامت منتظری علاوه بر مردم شهر، نزدیک به پنجاه هزار نفر از مردم شهرهای دیگر ایران برای دیدار با او وارد طبس شدند؛ که همین رقم بزرگ دیدارکننده موجب نگرانی ساواک و انتقال او از طبس پس از گذشت یک سال گردید. از جمله اقدامات مهم آیت الله منتظری در طبس، نامهٔ سرگشاده به علما و مردم ایران در مورد اتحاد علیه «امپریالیسم و صهیونیسم» (آمریکا و اسرائیل) بود، که خشم رژیم را برانگیخت و طبق اسناد به جای مانده از ساواک عدهٔ زیادی از جمله آیتالله العظمی سیدعلی خامنهای به جرم توزیع این اعلامیه دستگیر و یا تحت تعقیب قرار گرفتند.
تسلیم ناپذیری آیت الله منتظری و پافشاری وی در فعالیتهای سیاسی چنان شد که در اواسط سال ۱۳۵۳ رژیم به تبعید مجدد وی تصمیم گرفت و او را از طبس به خلخال تبعید نمود. از آنجا که زبان مردم آن سامان آذربایجانی بود نفوذ منتظری در آغاز سرعت چندانی نیافت، اما اختلاف زبان نیز منجر به سکوت و سکون وی نشد، و بالاخره یکی از امام جماعتهای آن شهر مسجد خود را در اختیار او قرار داد. این مسجد نوساز که توسط هیأت امنا اداره میشد، مکان مناسبی جهت بسط و گسترش اندیشههای اسلامگرائی گردید. منتظری نماز در آن مسجد را آغاز کرد و همچون سایر تبعیدگاههای خویش در بین نماز تفسیر قرآن میگفت. به تدریج تعداد نمازگزاران بیشتر و فضای مسجد برای تبلیغ نهضت اسلامی آمادهتر میشد. مأموران رژیم از بیباکی غیرمنتظرهٔ تبعیدی به نگرانی افتاده و از راههای مختلف در جهت تضعیف منتظری کوشیدند و در نهایت پس از گذشت حدود چهار ماه او را به تبعیدگاه سقز منتقل نمودند.
در تبعیدگاه سقز - با وجود زمستانی بسیار سخت و حداقل امکانات شهری - آیت الله منتظری آخرین دوران تبعید خویش را گذراند. با وجود دوری از شاگردان و دوستان و اختلاف با مردم بومی منطقه از نظر مذهب و زبان، ساواک از دیدار مردم با وی دچار نگرانی شده و از مرکز خواستار تصمیمگیری در این زمینه شد؛ از طرف دیگر در ارتباط با برگزاری مراسم سالگرد پانزده خرداد در مدرسهٔ فیضیهٔ قم که دهها نفر از دوستان و شاگردان او دستگیر شده و ساواک به ارتباط دستگیرشدگان با منتظری پی برده بود، تصمیم به بازداشت و انتقال او به تهران گرفت.
در تیرماه ۱۳۵۴ آیتالله منتظری را از تبعیدگاه سقز روانهٔ زندان نمودند. ابتدا او را به بازداشتگاه کمیتهٔ مشترک تهران بردند و فردای آن روز روانهٔ زندان اوین کردند. در اوین مدت شش ماه را در سلول انفرادی گذراند. در این بازداشتگاهها با فشارهای روحی و جسمی روبرو گردید. در زیر همین فشارها و شکنجهها بود که شکنجهگر «ازغندی» به او گفته بود: «علت این که تو را از حوزه دور نگه میداریم و از این طرف به آن طرف میفرستیم این است که یک خمینی دیگر به وجود نیاید».
پس از شش ماه بلاتکلیفی در زندان اوین بالاخره در یک دادگاه نظامی به اتهام کمک به جنبش اسلامی و خانوادهٔ زندانیان سیاسی و اقدام برای تشکیل حکومت اسلامی، به ده سال زندان محکوم گردید؛ اما در زندان نیز همراه رهبرانی همچون آیتالله طالقانی به فعالیتهای جنبش اسلامی و سیاسی ادامه داد. با اینکه در زندان از بیماریهای مختلف رنج میبرد، خارج بحث «خمس» و متن «اسفار» و کتاب طهارت را برای زندانیان تدریس نمود و شخصیتهای اسلامی زندانی همچون آیتالله طالقانی و آیتالله مهدوی کنی در مجالس بحث او حاضر میشدند.
منتظری در زندان اوین نیز نماز جمعه را اقامه نمود و بسیاری از زندانیان سیاسی مسلمان از جمله آیت الله طالقانی،آیت الله مهدوی کنی، آیت الله هاشمی رفسنجانی، آیت الله لاهوتی و دیگران در نماز جمعه حاضر میشدند؛ هرچند ساواک پس از مدتی مانع اقامهٔ آن شد.
سرانجام با اوجگیری مبارزات و عقبنشینیهای پی درپی حکومت پهلوی، منتظری پس از گذراندن حدود سه سال ونیم از دوران محکومیت به همراه آیتالله طالقانی در هشتم آبان ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد و مورد استقبال چشمگیر مردم قرار گرفت.
در پیامی که امام خمینی خطاب به منتظری به مناسبت آزادی وی صادر کرد اینچنین آمده: «هیچ از دستگاه جبار جنایتکار تعجب نیست که مثل جنابعالی شخصیت بزرگوار خدمتگزار به اسلام و ملت را سالها از آزادی، ابتداییترین حقوق بشر محروم، و با شکنجههای قرونوسطایی با او و سایر علمای مذهب و رجال آزادیخواه رفتار کند. خیانتکاران به کشور و ملت از سایهٔ مثل شما رجال عدالتخواه میترسند. باید رجال دین و سیاست در بند باشند تا برای اجانب و بستگان آنان هرچه بیشتر راه چپاول بیت المال و ذخائر کشور باز باشد.»
میزان مقبولیت و محوریت منتظری در مبارزه و انقلاب تا آنجا بود که امام خمینی در زمان تبعید، او را به عنوان نمایندهٔ تام الاختیار خویش در ایران منصوب کرد و در نامهای از وی خواست که بر جریانات بیت او در قم اشراف داشته باشد؛ و دربارهٔ او با تعابیری همچون «فقیه عالیقدر»، «مجاهد بزرگوار»، «حاصل عمر من»، «ذخیرهٔ انقلاب» و «برج بلند اسلام» یاد میکرد و حیثیت او را «واجب المراعات» دانسته و پس از پیروزی انقلاب بسیاری از مسائل فقهی و سیاسی مربوط به قوهٔ قضائیه و وزارتخانهها را به او ارجاع میداد. در پائیز سال ۱۳۵۷ زمانی که آیتالله خمینی در نوفل لوشاتو در پاریس به سر میبرد، آیتالله منتظری به پاریس سفر کرد و در خصوص جنبش انقلاب و شکلگیری حکومت اسلامی در ایران با امام خمینی مشورت نموده و دستورها و نظرات رهبر انقلاب را دریافت کرد.
پس از انقلاب
بعد از پیروزی انقلاب، آیت الله منتظری ریاست خبرگان قانون اساسی را به عهده داشت و در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی را ایفا کرد. وی از عوامل کلیدی در گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی به شمار میرود.
در سال ۱۳۶۴ مجلس خبرگان رهبری با در نظر گرفتن احتمالاتی تصمیم گرفت حسینعلی منتظری را به عنوان قائممقام روحالله خمینی معرفی و اعلام کند.
پس از بازداشت مهدی هاشمی، وی که مهدی هاشمی را بیگناه میدانست به نشانهٔ اعتراض درسهای خود را تعطیل کرد.مهدی هاشمی به دلیل یک سری اتهامات مجرم شناخته شده و در سال ۱۳۶۶ اعدام شد.
این مسئله و چند مسئله دیگر باعث شد که منتظری از سمت قائم مقامی رهبری برکنار شود.
آیتالله منتظری اما بعد از برکناری در صحنه سیاسی کشور حضور داشت و چند موضعگیری او بخصوص در خصوص ولایت فقیه موجب حصر خانگی او شد.
حسینعلی منتظری در واکنش حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) از مسئولان خواست نسبت به «اشتباهات انجام شده در رویدادهای اخیر»، از مردم عذرخواهی کنند و گفت: «با حمایت قاطع خود از حرکتهای غیر خشونت بار ملت مسلمان برای دفاع از حقوق حقه خود در چارچوب قانون متقن اساسی جمهوری اسلامی که جمهوریت را رکن اصلی نظام میداند، هرگونه اقدامی که منجر به ضرر غیر قابل جبران به جمهوریت نظام گردد را جایز نمی دانم. هریک از برادران و خواهران دینی ما موظف است ملت را در دستیابی به حقوق حقه خود یاری دهد. بر این اساس، هرگونه مقاومت در این راستا، به خصوص ضرب و شتم و .... ملت را مصداق بارز مخالفت با اصول اساسی اسلام مبنی بر حاکمیت ملت بر سرنوشت خود دانسته و حرام شرعی اعلام می کنم.»
آیتاللهالعظمی منتظری به دیار حق شتافت+زندگینامه و چند عکس تاریخی
آیتالله العظمی منتظری، از مراجع عالیقدر تقلید كه هشتاد و هفتمين سال عمرش را ميگذراند، شب گذشته بر اثر بيماری در شهر قم به دیار باقی شتافت.
پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره) مجلس«پارلماننیوز»، درگذشت این مرجع عالیقدر را به ملت ایران تسلیت میگوبد.
اخبار اولیه حاکی از آن است که شب گذشته آیتالله منتظری بعد از خواندن نماز شب و بعد از دقایقی که به بستر رفته بود، درگذشت.
زندگینامه آیتالله منتظری
آیتالله العظمی حسین علی منتظری در سال 1301 در نجف آباد اصفهان به دنیا آمد، پدرش حاج علی کشاورز سادهای بود که در کنار کار روزانهاش با کتاب و کتابخانه دمساز، و معلم اخلاق و مدرس قرآن بود. منتظری از هفت سالگی آموختن را با ادبیات فارسی و سپس صرف و نحو عربی آغاز کرد، و در سن ۱۲ سالگی به حوزهٔ علمیهٔ اصفهان وارد شده و در سن ۱۹ سالگی اصفهان را برای ادامهٔ تحصیل ترک کرد و به قم آمد.
پس از رحلت آیت الله العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی (در سال ۱۳۴۰ خورشیدی) نظر بسیاری از بزرگان و اساتید حوزهٔ علمیه متوجه چند نفر از علما از جمله حضرات آیات عظام سید محمدرضا گلپایگانی،سید محمد صادق روحانی، شهابالدین مرعشی نجفی و امام خمینی گردید. از جمله منتظری و آیت الله مطهری قائل به اعلمیت امام خمینی بوده و زعامت وی را به صلاح اسلام و مسلمین تشخیص دادند.
او در جریان مبارزات انقلاب بارها دستگیر شد، در عید نوروز سال ۱۳۴۵ به دنبال دستگیری محمد منتظری به دلیل پخش اعلامیه در حرم حضرت معصومه ساواک بی درنگ به سراغ آیتالله منتظری رفته و او که چند ماه پیش از آن در زندان بود را بازداشت نمود و بالاخره اعتراض علما و روحانیون حوزهٔ علمیه موجب شد تا او پس از هفت ماه از زندان آزاد گردد.
حسین علی منتظری چند ماه پس از آزادی از زندان جهت توسعهبخشی و تداوم جریان مبارزه ضرورتاً به طور مخفیانه برای زیارت عتبات در عراق و ملاقات با آیت الله العظمی روح الله خمینی راهی عراق شد، اما حکومت که از این سفر مطلع شده بود هنگام بازگشت از عراق او را در منطقهٔ مرزی دستگیر و روانهٔ زندان کرد، که پس از تحمل حدود پنج ماه زندان آزاد گردید.
ساواک در خارج از زندان نیز همیشه او را تحت نظر داشته و در زمان برگزاری جشنهای تاجگذاری به عنوان راهکاری جدید تصمیم به تبعید وی به مسجد سلیمان گرفت، که این تبعید سه ماه به طول انجامید. پس از آن در مسجد سلیمان به منتظری ابلاغ کردند که نباید به قم برود، ولی او به قم مراجعت نمود و با وجود ممانعت شدید ساواک عدهٔ زیادی از علما، اساتید و طلاب حوزهٔ علمیه با او دیدار کردند؛ تا اینکه از ناحیهٔ ساواک او را به نجفآباد منتقل نموده و در آنجا تحت مراقبت شدید قرار دادند.
هنوز چند ماهی از پایان تبعید به مسجد سلیمان و انتقال به نجفآباد نگذشته بود که به دلیل ادامهٔ فعالیتهای سیاسی آیتالله منتظری - بویژه در خطبههای نماز جمعه که او آن را در نجفآباد پایهگذاری کرده بود - ساواک مجددا او را دستگیر و پس از محاکمه به سه سال زندان و در دادگاه تجدید نظر به یک سال ونیم زندان محکوم کرد و به زندان قصر انتقال داد.
آیتالله منتظری پس از سپری کردن دوران محکومیت، در اردیبهشت ۱۳۴۹ آزاد و راهی قم گردید؛ ولی حکومت مایل به حضور او در میان طلاب و علمای حوزهٔ علمیهٔ قم نبود و دوباره وی را به زادگاه خود تبعید نمود. او در نجفآباد به فعالیتهای خود ادامه داده و در ضمن ایراد خطبههای نماز جمعه و سخنرانیهای خود از حکومت شاهنشاهی انتقاد مینمود. هجوم جمعیت در روزهای جمعه از شهرهای دور و نزدیک به نجفآباد به اندازهای بود که این شهر به عنوان دومین پایگاه انقلاب بعد از قم درآمده بود و گزارش ساواک اصفهان در مورد آن چنین بود: «نماز جمعهٔ منتظری یک پایگاه سیاسی برای مبارزه با رژیم است.» مدت تبعید به نجفآباد مجموعاً حدود سه سال به طول انجامید.
بار دیگر رژیم حضور حسین علی منتظری در زادگاه خود را تحمل نکرد و او را به سه سال تبعید در طبس محکوم نمود. حضور او در طبس باعث اجتماع مبارزین گردید. طبق گفتهٔ مقامات امنیتی شهر طبس، در طول اقامت منتظری علاوه بر مردم شهر، نزدیک به پنجاه هزار نفر از مردم شهرهای دیگر ایران برای دیدار با او وارد طبس شدند؛ که همین رقم بزرگ دیدارکننده موجب نگرانی ساواک و انتقال او از طبس پس از گذشت یک سال گردید. از جمله اقدامات مهم آیت الله منتظری در طبس، نامهٔ سرگشاده به علما و مردم ایران در مورد اتحاد علیه «امپریالیسم و صهیونیسم» (آمریکا و اسرائیل) بود، که خشم رژیم را برانگیخت و طبق اسناد به جای مانده از ساواک عدهٔ زیادی از جمله آیتالله العظمی سیدعلی خامنهای به جرم توزیع این اعلامیه دستگیر و یا تحت تعقیب قرار گرفتند.
تسلیم ناپذیری آیت الله منتظری و پافشاری وی در فعالیتهای سیاسی چنان شد که در اواسط سال ۱۳۵۳ رژیم به تبعید مجدد وی تصمیم گرفت و او را از طبس به خلخال تبعید نمود. از آنجا که زبان مردم آن سامان آذربایجانی بود نفوذ منتظری در آغاز سرعت چندانی نیافت، اما اختلاف زبان نیز منجر به سکوت و سکون وی نشد، و بالاخره یکی از امام جماعتهای آن شهر مسجد خود را در اختیار او قرار داد. این مسجد نوساز که توسط هیأت امنا اداره میشد، مکان مناسبی جهت بسط و گسترش اندیشههای اسلامگرائی گردید. منتظری نماز در آن مسجد را آغاز کرد و همچون سایر تبعیدگاههای خویش در بین نماز تفسیر قرآن میگفت. به تدریج تعداد نمازگزاران بیشتر و فضای مسجد برای تبلیغ نهضت اسلامی آمادهتر میشد. مأموران رژیم از بیباکی غیرمنتظرهٔ تبعیدی به نگرانی افتاده و از راههای مختلف در جهت تضعیف منتظری کوشیدند و در نهایت پس از گذشت حدود چهار ماه او را به تبعیدگاه سقز منتقل نمودند.
در تبعیدگاه سقز - با وجود زمستانی بسیار سخت و حداقل امکانات شهری - آیت الله منتظری آخرین دوران تبعید خویش را گذراند. با وجود دوری از شاگردان و دوستان و اختلاف با مردم بومی منطقه از نظر مذهب و زبان، ساواک از دیدار مردم با وی دچار نگرانی شده و از مرکز خواستار تصمیمگیری در این زمینه شد؛ از طرف دیگر در ارتباط با برگزاری مراسم سالگرد پانزده خرداد در مدرسهٔ فیضیهٔ قم که دهها نفر از دوستان و شاگردان او دستگیر شده و ساواک به ارتباط دستگیرشدگان با منتظری پی برده بود، تصمیم به بازداشت و انتقال او به تهران گرفت.
در تیرماه ۱۳۵۴ آیتالله منتظری را از تبعیدگاه سقز روانهٔ زندان نمودند. ابتدا او را به بازداشتگاه کمیتهٔ مشترک تهران بردند و فردای آن روز روانهٔ زندان اوین کردند. در اوین مدت شش ماه را در سلول انفرادی گذراند. در این بازداشتگاهها با فشارهای روحی و جسمی روبرو گردید. در زیر همین فشارها و شکنجهها بود که شکنجهگر «ازغندی» به او گفته بود: «علت این که تو را از حوزه دور نگه میداریم و از این طرف به آن طرف میفرستیم این است که یک خمینی دیگر به وجود نیاید».
پس از شش ماه بلاتکلیفی در زندان اوین بالاخره در یک دادگاه نظامی به اتهام کمک به جنبش اسلامی و خانوادهٔ زندانیان سیاسی و اقدام برای تشکیل حکومت اسلامی، به ده سال زندان محکوم گردید؛ اما در زندان نیز همراه رهبرانی همچون آیتالله طالقانی به فعالیتهای جنبش اسلامی و سیاسی ادامه داد. با اینکه در زندان از بیماریهای مختلف رنج میبرد، خارج بحث «خمس» و متن «اسفار» و کتاب طهارت را برای زندانیان تدریس نمود و شخصیتهای اسلامی زندانی همچون آیتالله طالقانی و آیتالله مهدوی کنی در مجالس بحث او حاضر میشدند.
منتظری در زندان اوین نیز نماز جمعه را اقامه نمود و بسیاری از زندانیان سیاسی مسلمان از جمله آیت الله طالقانی،آیت الله مهدوی کنی، آیت الله هاشمی رفسنجانی، آیت الله لاهوتی و دیگران در نماز جمعه حاضر میشدند؛ هرچند ساواک پس از مدتی مانع اقامهٔ آن شد.
سرانجام با اوجگیری مبارزات و عقبنشینیهای پی درپی حکومت پهلوی، منتظری پس از گذراندن حدود سه سال ونیم از دوران محکومیت به همراه آیتالله طالقانی در هشتم آبان ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد و مورد استقبال چشمگیر مردم قرار گرفت.
در پیامی که امام خمینی خطاب به منتظری به مناسبت آزادی وی صادر کرد اینچنین آمده: «هیچ از دستگاه جبار جنایتکار تعجب نیست که مثل جنابعالی شخصیت بزرگوار خدمتگزار به اسلام و ملت را سالها از آزادی، ابتداییترین حقوق بشر محروم، و با شکنجههای قرونوسطایی با او و سایر علمای مذهب و رجال آزادیخواه رفتار کند. خیانتکاران به کشور و ملت از سایهٔ مثل شما رجال عدالتخواه میترسند. باید رجال دین و سیاست در بند باشند تا برای اجانب و بستگان آنان هرچه بیشتر راه چپاول بیت المال و ذخائر کشور باز باشد.»
میزان مقبولیت و محوریت منتظری در مبارزه و انقلاب تا آنجا بود که امام خمینی در زمان تبعید، او را به عنوان نمایندهٔ تام الاختیار خویش در ایران منصوب کرد و در نامهای از وی خواست که بر جریانات بیت او در قم اشراف داشته باشد؛ و دربارهٔ او با تعابیری همچون «فقیه عالیقدر»، «مجاهد بزرگوار»، «حاصل عمر من»، «ذخیرهٔ انقلاب» و «برج بلند اسلام» یاد میکرد و حیثیت او را «واجب المراعات» دانسته و پس از پیروزی انقلاب بسیاری از مسائل فقهی و سیاسی مربوط به قوهٔ قضائیه و وزارتخانهها را به او ارجاع میداد. در پائیز سال ۱۳۵۷ زمانی که آیتالله خمینی در نوفل لوشاتو در پاریس به سر میبرد، آیتالله منتظری به پاریس سفر کرد و در خصوص جنبش انقلاب و شکلگیری حکومت اسلامی در ایران با امام خمینی مشورت نموده و دستورها و نظرات رهبر انقلاب را دریافت کرد.
پس از انقلاب
بعد از پیروزی انقلاب، آیت الله منتظری ریاست خبرگان قانون اساسی را به عهده داشت و در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی را ایفا کرد. وی از عوامل کلیدی در گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی به شمار میرود.
در سال ۱۳۶۴ مجلس خبرگان رهبری با در نظر گرفتن احتمالاتی تصمیم گرفت حسینعلی منتظری را به عنوان قائممقام روحالله خمینی معرفی و اعلام کند.
پس از بازداشت مهدی هاشمی، وی که مهدی هاشمی را بیگناه میدانست به نشانهٔ اعتراض درسهای خود را تعطیل کرد.مهدی هاشمی به دلیل یک سری اتهامات مجرم شناخته شده و در سال ۱۳۶۶ اعدام شد.
این مسئله و چند مسئله دیگر باعث شد که منتظری از سمت قائم مقامی رهبری برکنار شود.
آیتالله منتظری اما بعد از برکناری در صحنه سیاسی کشور حضور داشت و چند موضعگیری او بخصوص در خصوص ولایت فقیه موجب حصر خانگی او شد.
حسینعلی منتظری در واکنش حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) از مسئولان خواست نسبت به «اشتباهات انجام شده در رویدادهای اخیر»، از مردم عذرخواهی کنند و گفت: «با حمایت قاطع خود از حرکتهای غیر خشونت بار ملت مسلمان برای دفاع از حقوق حقه خود در چارچوب قانون متقن اساسی جمهوری اسلامی که جمهوریت را رکن اصلی نظام میداند، هرگونه اقدامی که منجر به ضرر غیر قابل جبران به جمهوریت نظام گردد را جایز نمی دانم. هریک از برادران و خواهران دینی ما موظف است ملت را در دستیابی به حقوق حقه خود یاری دهد. بر این اساس، هرگونه مقاومت در این راستا، به خصوص ضرب و شتم و .... ملت را مصداق بارز مخالفت با اصول اساسی اسلام مبنی بر حاکمیت ملت بر سرنوشت خود دانسته و حرام شرعی اعلام می کنم.»
Subscribe to:
Posts (Atom)