Sunday, January 3, 2010
امیر خرم: تصمیم نهضت آزادی ایران به خود داری از ادامه فعالیت سیاسی
ابراهیم یزدی(راست)؛ دبیر کل در بازداشت نهضت آزادی ایران و محمد توسلی؛ عضو
نهضت آزادی
۱۳۸۸/۱۰/۱۳
بهروز کارونی
گزارش ها از ايران حاکی از بازداشت شماری از اعضای نهضت آزادی ايران، توسط دستگاه های امينيت جمهوری اسلامی است.
اين بازداشت ها پس از تصميم اين تشکل سياسی به خودداری از ادامه فعاليتش در پی احضار پنج تن از اعضای رهبری نهضت آزادی ايران به وزارت اطلاعات پيش از روز عاشورای سال جاری صورت گرفته اند.
نهضت آزادی ايران در ۳۰ سال گذشته همواره تحت فشارهای امنيتی قرار داشته است.
امير خرم؛ تحليل گر سياسی در تهران که تا زمان تصميم نهضت آزادی ايران به خودداری از ادامه فعاليتش، از اعضای رهبری آن به شمار می رفت، دو روز پيش از بازداشت توسط ماموران وزارت اطلاعات، در گفت و گو با «راديو فردا» در باره دليل تصميم اين تشکل سياسی سخن گفته است.
رادیو فردا: آقای خرم، دلیل نهضت آزادی برای خودداری از ادامه فعالیتش چه بوده است؟
امیر خرم: مقام های وزارت اطلاعات در پی احضار پنج تن از اعضای رهبری نهضت، خواستار توقف فعاليت ما شدند و گفتند؛ در صورت عدم توقف فعاليت نهضت آزادی ايران، با آن برخورد خواهند کرد. پس از آن، نهضت توانست شورای مرکزی خود را تشکيل دهد و در باره اين مسئله بحث کند.
در نهايت، با توجه به مجموعه فشارهايی که در حال حاضر بر روی نهضت آزادی وارد می شود و با توجه به اين که هم اکنون هم دبير کل نهضت آزادی با وجود کهولت سن و بيماری، در زندان به سر می برد و فشارهايی که به اعضا نهضت وارد می شود و اين که فضای موجود، متاسفانه فضای مناسبی برای فعاليت گروهايی ماننده نهضت آزادی نيست، بنا به اين دلايل، شورای مرکزی نهضت تشخيص داد که در حال حاضر از ادامه کار حزبی خودداری کند.
بر همين اساس، تصميم گرفته شد که نهضت آزادی عملا تا اطلاع ثانوی فعاليت حزبی نداشته باشد تا انشا الله شاهد روزی باشيم که شرايط مناسبی بر کشور حکم فرما باشد و امکان فعاليت برای گروه هايی که بنا بر اعتقاداتشان می خواهند، در چهار چوب قانون اساسی فعاليت کنند و ديگران را هم به مدنيت و حرکت در چهار چوب قانون اساسی دعوت کنند، فراهم باشد.
من شخصا اميدوارم اين روز را هر چه زودتر ببينم که فضا برای فعاليت احزاب فراهم باشد.
آيا در ديدار مقام های وزارت اطلاعات و اعضای نهضت آزادی به اين نکته اشاره شد که چرا دولت درخواست کرده است که نهضت آزادی به فعاليت های خود خاتمه دهد؟
در آن جلسه به دوستان نهضتی اعلام شد که از نظر ما، گروه سياسی شما، يک حزب يا مجموعه برانداز محسوب می شود.
به دوستانمان در نهضت گفتند که «درست است که شما در چهار چوب قانون فعاليت می کنيد، اما همين فعاليت شما در چهار چوب قانون و اين که شما خواهان تغيير در سياست های حاکم هستيد، ملاک بر اندازی نرم است و به همين خاطر هم نيروهای امنيتی قصد برخورد با شما را دارد.»
هم چنين به صراحت به ما گفتند که نگران پرداخت هيچ هزينه ای در اين زمينه نيستند و هر هزينه ای لازم باشد، پرداخت می کنند.
مقام های وزارت اطلاعات به دوستان نهضتی گفتند که «به نفع شما نيست که از خواست ما سر پيچی کنيد.» مجموعه دوستان ما هم با توجه به برآيند و بررسی تمام شرايط موجود، ديدند که در شرايط فعلی به صلاح نيست ما بخواهيم با اين نيروها، به طورمستقيم سر شاخ بشويم و در آن صورت نيز چيزی عايدمان نخواهد شد.
آن چه که برای دوستان ما در نهضت مهم است، اين است که پرداخت هزينه فردی هيچ نگرانی ندارد. آن ها نگران اين قضايا نيستند. بلکه آن چيزی که در شورای مرکزی نهضت در باره آن بحث شد و محور مباحث ما بود، اين بود که در شرايط فعلی، زندان رفتن دوستان نهضتی ما، در راستای امنيت و منافع ملی و مصالح کشور هست يا خير.
اکثريت دوستان اعتقاد داشتند که در شرايط فعلی، اين امر نه تنها کمکی به تثبيت امنيت ملی کشور نمی کند و در جهت مصالح کشور نيست، بلکه اوضاع را بيش از پيش، به مخاطره می اندازد و وضعيت را بی ثبات تر از پيش می کند و ما نبايد به اين قضايا و شرايط ناپايدار، دامن بزنيم.
فکر می کنيد، اين نوع برخوردها با تشکل های سياسی که به دنبال راه حل های مسالمت آميز برای تغيير و تحول در جامعه ايران هستند، چه نتيجه ای در بر خواهد داشت؟
خود بنده در سال ۱۳۸۰ يک دوره زندان را تجربه کردم. وقتی از زندان بيرون آمدم، يکی از همين آقايان اطلاعاتی پيش من آمد و به من گفت که سعی کنم، ديگر فعاليت سياسی نکنم. من در آن زمان، برای ايشان مثالی زدم که متاسفانه آن مثال هنوز هم مصداق دارد.
به او گفتم که جمهوری اسلامی مانند يک قلعه است که جمعی در آن زندگی می کنند و جمعی هم بر اين قلعه حاکمند. گروه های قانونی مانند نهضت آزادی و ساير احزاب قانونی، مانند خندقی هستند که دور تا دور اين قلعه کنده شده است.
رسالت و وظيفه ما به عنوان يک گروه اپوزيسيون، اين است که هر کسی که از رفتار حاکمان قلعه ناراضی بود و خواست از قلعه بيرون برود، طبيعتا می افتد در درون نيروهای اپوزيسيون و ما وظيفه داريم، نگذاريم آن ها به سمت نيروهای مقابل بروند که نيروهای بر انداز هستند و آماده جذب اين نيروها هستند تا عليه قلعه فعاليت کنند.
من آن روز به آن مامور امنيتی گفتم که سعی نکنيد، اين خندق را پر کنيد. چون وقتی شما اين کار را بکنيد، آن هايی که از درون اين قلعه فرار می کنند، بر اساس جاده ای که شما برايشان ترسيم کرده ايد، مستقيم به سمت نيروهای بر انداز می روند.
الان هم همين پيام روشن و شفاف را می شود به آقايان داد. در شرايط بعدی و در فردای امروز که اين نيروهای پاي بند قانون حضور نداشته باشند، کسانی سردمدار اعتراضات مردمی خواهند شد که ممکن است اساسا اعتقادی به نظام نداشته باشند. آن وقت است که نه از تاج، نشان خواهد بود و نه از تاجنشان . ما نگران اين هستيم.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment