تجاوز به زن جوان در برابرچشمان فرزندانش

روزنامه اعتماد: پرونده تجاوز سه مرد به زنی در برابر چشمان خانواده اش واكنش رئیس قوه قضائیه را در پی داشت و با دستور ویژه وی این پرونده به شعبه 72 دادگاه كیفری استان تهران فرستاده شد تا در اسرع وقت رسیدگی شود. به گزارش خبرنگار ما ،خبر این جنایت تلخ یك هفته پیش به ماموران كلانتری لواسان اطلاع داده شد. مردی كه خشم و اضطراب در چشمانش موج می زد نزد ماموران مراجعه كرد و گفت سه مرد همسرش را در برابر چشمان دو كودكش مورد آزار قرار داده اند. زمانی كه ماموران در خانه شاكی حاضر شدند همسر جوان او بسیار بدحال بود. بعد از اقدامات اولیه تكنسین های اورژانس او توانست لب به سخن بگشاید.

وی گفت؛ ما در منزل بودیم كه یكباره سه مرد به خانه هجوم آوردند، من متوجه نشدم چطور وارد خانه شدند؛ در را شكستند یا از بالای دیوار آمدند. من فقط ورود آنها را دیدم. آنها به سمت همسرم رفتند. دست و پای او را بستند و به دهانش چسب زدند. سپس فرزند شش ماهه ام را گروگان گرفتند و گفتند اگر بخواهی فریاد بزنی بلایی بر سر بچه ات می آوریم. سه مرد به زور در برابر چشمان دو فرزندم به من تعرض كردند. هر چه به آنها التماس كردم فایده یی نداشت. هر بار كه می خواستم فریاد بزنم،گلوی كودك شش ماهه ام را هدف می گرفتند و من را وادار به سكوت می كردند. شوهرم را هم در انباری زندانی كرده بودند. سه مرد وقتی به من تعرض كردند از خانه فرار كردند. هر طور شده بود خودم را به انباری رساندم و شوهرم را نجات دادم.

وی گفت؛ شوهرم وقتی حال و روز من را دید با پلیس تماس گرفت. پس از ثبت اظهارات زن جوان سوالی كه در ذهن پلیس شكل گرفت انگیزه سه مرد متجاوز از این جنایت بود. تحقیقات در این زمینه ادامه یافت تا اینكه بازجویی از شوهر این زن توانست به سوال پاسخ بدهد. او گفت؛ سه مرد جوان از دوستان قدیمی من بودند. آنها توسط صاحب كارشان اخراج شده بودند و فكر می كردند من عامل این اخراج هستم و برای انتقام گیری دست به چنین عملی زدند. شماره تلفن های همراه سه مرد متجاوز توسط شوهر زن جوان در اختیار پلیس قرار گرفت و به دستور بازپرس، مخابرات موظف به ردیابی آنها شد و در نهایت دو تن از مردان متجاوز در عملیاتی غافلگیركننده دستگیر شدند.

آنها به جرم خود اعتراف كردند و گفتند؛ شوهر زن جوان عامل اخراج ما از محل كارمان بود. او به صاحب كارمان گزارش داده بود ما در نبود او چه می كنیم و كارفرما هم عصبانی شد و هر سه نفرمان را اخراج كرد. ما كارگر بودیم و این شغل را هم به سختی پیدا كرده بودیم. نداشتن این شغل ضربه سنگینی به زندگی ما می زد و زمانی كه این اتفاق افتاد تصمیم به انتقام گرفتیم. از قبل تهدید كرده بودیم كه بلایی سر خانواده او می آوریم اما وی باور نمی كرد ما دست به چنین كاری بزنیم. ما برای اینكه كاری بكنیم تا نتواند جلوی آشنایان سرش را بلند كند تصمیم گرفتیم به همسرش تجاوز كنیم. متهمان گفتند؛ آن شب با نقشه قبلی به خانه مرد جوان رفتیم. دست و پای او را بستیم و به دهانش چسب زدیم. او را در انباری زندانی كردیم و سپس به سراغ زنش رفتیم. تا می خواست فریاد بزند چاقویی زیر گلوی كودك شش ماهه اش می گذاشتیم و می گفتیم او را می كشیم به این ترتیب زن جوان را وادار به سكوت می كردیم. هر سه به او تعرض و بعد از خانه فرار كردیم.