Thursday, December 10, 2009

بيانيه مهم گروهی ازفرماندهان و پرسنل ارتش به سپاه:اگر ازراه تجاوز و تعدی به مردم بازنگرید، با واکنش جان برکفان ارتش مواجه میشوید


گروهی از فرماندهان و پرسنل نيروی هوايی و نيروی زمينی ارتش جمهوری اسلامی بيانيهی مهمی انتشار دادند. در اين بيانيه آمدهاست: "در روزگاری که همدوش برادران سپاهی جان خود را فدای اين ملت میکرديم هرگز گمان نمیبرديم که ممکن است روزی گروهی از سپاهیها، بر خلاف خواست بخش اعظم پرسنل صادق و ايثارگر سپاه، قدرت سلاح خود را در مقابل اين ملت به کارگيرند." اين گروه از ارتشيان نوشتهاند: "به آن دسته از تحميلشدگان به سپاه که دست تجاوز و تعدی به جان و مال و آبرو و ناموس ملت ايران دراز کردهاند و بيش از همه به خون شهدای نيروهای مسلح کشور اعم از سپاهی و ارتشی خيانت کردهاند، شديدا اخطار میکنيم که اگر از راه رفته بازنگردند، خود را با واکنش جان برکفان ارتش مواجه خواهند ديد." بيانيه را بخوانيد:

به نام يزدان پاک

"ارتش پناه ملت"

درسال های دفاع مقدس که دوشادوش برادران سپاه، از اين آب وخاک دفاع می کرديم، درواقع مشغول دفاع ازشرف وآبرو و حيثيت وجان و مال ملت ايران بوديم. ارزش کشورهم به دليل ارزش ملت ايران است. سلاح ارتشی وسپاهی بايد در راه خدمت به اين ملت به کارگرفته شده وجان آنان هم در راه مردم ايران فدا شود. در روزگاری که همدوش برادران سپاهی جان خود را فدای اين ملت می کرديم هرگزگمان نمی برديم که ممکن است روزی گروهی ازسپاهی ها، بر خلاف خواست بخش اعظم پرسنل صادق و ايثارگرسپاه، قدرت سلاح خود را در مقابل اين ملت به کارگيرند.

ارتش خود را پناه ملت می داند و هيچ گاه به خواست سياستمداران برای سرکوب مردم تن در نداده است. به عهد خود برای عدم دخالت درسياست وفادار است اما نمی تواند در مقابل ظلم و تجاوز به هم وطنان خود نيز ساکت بنشيند. به همين دليل به آن دسته از تحميل شدگان به سپاه که دست تجاوز وتعدی به جان ومال وآبرو و ناموس ملت ايران درازکرده اند و بيش ازهمه به خون شهدای نيروهای مسلح کشور اعم از سپاهی و ارتشی خيانت کرده اند، شديدا اخطارمی کنيم که اگر از راه رفته بازنگردند، خود را با واکنش جان برکفان ارتش مواجه خواهند ديد. ارتش پناه ملت است و از ملت آرام وصلح دوست ايران در مقابل هر متجاوزی تا آخرين قطره خون خود دفاع خواهد کرد.

گروهی ازخلبانان وپرسنل هواپيمايی نيروی زمينی ارتش جمهوری اسلامی ايران ( هوانيروز)
جمعی ازفرماندهان وپرسنل گروه سی وسه توپخانه اصفهان
گروهی ازخلبانان وهمافران نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
دانشگاه شهيد ستاری نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
جمعی ازپرسنل ستاد فرماندهی نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
جمعی ازپرسنل مرکزآموزش پشتيبانی نزاجا
جمعی ازاساتيد ومسئولين دانشگاه افسری امام علی(ع)
جمعی ازپرسنل ومسئولين ستاد فرماندهی کل ارتش
ویژه خبرنامه گویا
پنجشنبه19آذر

بيانيه مهم گروهی ازفرماندهان و پرسنل ارتش به سپاه:اگر ازراه تجاوز و تعدی به مردم بازنگرید، با واکنش جان برکفان ارتش مواجه میشوید


گروهی از فرماندهان و پرسنل نيروی هوايی و نيروی زمينی ارتش جمهوری اسلامی بيانيهی مهمی انتشار دادند. در اين بيانيه آمدهاست: "در روزگاری که همدوش برادران سپاهی جان خود را فدای اين ملت میکرديم هرگز گمان نمیبرديم که ممکن است روزی گروهی از سپاهیها، بر خلاف خواست بخش اعظم پرسنل صادق و ايثارگر سپاه، قدرت سلاح خود را در مقابل اين ملت به کارگيرند." اين گروه از ارتشيان نوشتهاند: "به آن دسته از تحميلشدگان به سپاه که دست تجاوز و تعدی به جان و مال و آبرو و ناموس ملت ايران دراز کردهاند و بيش از همه به خون شهدای نيروهای مسلح کشور اعم از سپاهی و ارتشی خيانت کردهاند، شديدا اخطار میکنيم که اگر از راه رفته بازنگردند، خود را با واکنش جان برکفان ارتش مواجه خواهند ديد." بيانيه را بخوانيد:

به نام يزدان پاک

"ارتش پناه ملت"

درسال های دفاع مقدس که دوشادوش برادران سپاه، از اين آب وخاک دفاع می کرديم، درواقع مشغول دفاع ازشرف وآبرو و حيثيت وجان و مال ملت ايران بوديم. ارزش کشورهم به دليل ارزش ملت ايران است. سلاح ارتشی وسپاهی بايد در راه خدمت به اين ملت به کارگرفته شده وجان آنان هم در راه مردم ايران فدا شود. در روزگاری که همدوش برادران سپاهی جان خود را فدای اين ملت می کرديم هرگزگمان نمی برديم که ممکن است روزی گروهی ازسپاهی ها، بر خلاف خواست بخش اعظم پرسنل صادق و ايثارگرسپاه، قدرت سلاح خود را در مقابل اين ملت به کارگيرند.

ارتش خود را پناه ملت می داند و هيچ گاه به خواست سياستمداران برای سرکوب مردم تن در نداده است. به عهد خود برای عدم دخالت درسياست وفادار است اما نمی تواند در مقابل ظلم و تجاوز به هم وطنان خود نيز ساکت بنشيند. به همين دليل به آن دسته از تحميل شدگان به سپاه که دست تجاوز وتعدی به جان ومال وآبرو و ناموس ملت ايران درازکرده اند و بيش ازهمه به خون شهدای نيروهای مسلح کشور اعم از سپاهی و ارتشی خيانت کرده اند، شديدا اخطارمی کنيم که اگر از راه رفته بازنگردند، خود را با واکنش جان برکفان ارتش مواجه خواهند ديد. ارتش پناه ملت است و از ملت آرام وصلح دوست ايران در مقابل هر متجاوزی تا آخرين قطره خون خود دفاع خواهد کرد.

گروهی ازخلبانان وپرسنل هواپيمايی نيروی زمينی ارتش جمهوری اسلامی ايران ( هوانيروز)
جمعی ازفرماندهان وپرسنل گروه سی وسه توپخانه اصفهان
گروهی ازخلبانان وهمافران نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
دانشگاه شهيد ستاری نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
جمعی ازپرسنل ستاد فرماندهی نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
جمعی ازپرسنل مرکزآموزش پشتيبانی نزاجا
جمعی ازاساتيد ومسئولين دانشگاه افسری امام علی(ع)
جمعی ازپرسنل ومسئولين ستاد فرماندهی کل ارتش
ویژه خبرنامه گویا
پنجشنبه19آذر

بيانيه مهم گروهی ازفرماندهان و پرسنل ارتش به سپاه:اگر ازراه تجاوز و تعدی به مردم بازنگرید، با واکنش جان برکفان ارتش مواجه میشوید


گروهی از فرماندهان و پرسنل نيروی هوايی و نيروی زمينی ارتش جمهوری اسلامی بيانيهی مهمی انتشار دادند. در اين بيانيه آمدهاست: "در روزگاری که همدوش برادران سپاهی جان خود را فدای اين ملت میکرديم هرگز گمان نمیبرديم که ممکن است روزی گروهی از سپاهیها، بر خلاف خواست بخش اعظم پرسنل صادق و ايثارگر سپاه، قدرت سلاح خود را در مقابل اين ملت به کارگيرند." اين گروه از ارتشيان نوشتهاند: "به آن دسته از تحميلشدگان به سپاه که دست تجاوز و تعدی به جان و مال و آبرو و ناموس ملت ايران دراز کردهاند و بيش از همه به خون شهدای نيروهای مسلح کشور اعم از سپاهی و ارتشی خيانت کردهاند، شديدا اخطار میکنيم که اگر از راه رفته بازنگردند، خود را با واکنش جان برکفان ارتش مواجه خواهند ديد." بيانيه را بخوانيد:

به نام يزدان پاک

"ارتش پناه ملت"

درسال های دفاع مقدس که دوشادوش برادران سپاه، از اين آب وخاک دفاع می کرديم، درواقع مشغول دفاع ازشرف وآبرو و حيثيت وجان و مال ملت ايران بوديم. ارزش کشورهم به دليل ارزش ملت ايران است. سلاح ارتشی وسپاهی بايد در راه خدمت به اين ملت به کارگرفته شده وجان آنان هم در راه مردم ايران فدا شود. در روزگاری که همدوش برادران سپاهی جان خود را فدای اين ملت می کرديم هرگزگمان نمی برديم که ممکن است روزی گروهی ازسپاهی ها، بر خلاف خواست بخش اعظم پرسنل صادق و ايثارگرسپاه، قدرت سلاح خود را در مقابل اين ملت به کارگيرند.

ارتش خود را پناه ملت می داند و هيچ گاه به خواست سياستمداران برای سرکوب مردم تن در نداده است. به عهد خود برای عدم دخالت درسياست وفادار است اما نمی تواند در مقابل ظلم و تجاوز به هم وطنان خود نيز ساکت بنشيند. به همين دليل به آن دسته از تحميل شدگان به سپاه که دست تجاوز وتعدی به جان ومال وآبرو و ناموس ملت ايران درازکرده اند و بيش ازهمه به خون شهدای نيروهای مسلح کشور اعم از سپاهی و ارتشی خيانت کرده اند، شديدا اخطارمی کنيم که اگر از راه رفته بازنگردند، خود را با واکنش جان برکفان ارتش مواجه خواهند ديد. ارتش پناه ملت است و از ملت آرام وصلح دوست ايران در مقابل هر متجاوزی تا آخرين قطره خون خود دفاع خواهد کرد.

گروهی ازخلبانان وپرسنل هواپيمايی نيروی زمينی ارتش جمهوری اسلامی ايران ( هوانيروز)
جمعی ازفرماندهان وپرسنل گروه سی وسه توپخانه اصفهان
گروهی ازخلبانان وهمافران نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
دانشگاه شهيد ستاری نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
جمعی ازپرسنل ستاد فرماندهی نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
جمعی ازپرسنل مرکزآموزش پشتيبانی نزاجا
جمعی ازاساتيد ومسئولين دانشگاه افسری امام علی(ع)
جمعی ازپرسنل ومسئولين ستاد فرماندهی کل ارتش
ویژه خبرنامه گویا
پنجشنبه19آذر

بيانيه مهم گروهی ازفرماندهان و پرسنل ارتش به سپاه:اگر ازراه تجاوز و تعدی به مردم بازنگرید، با واکنش جان برکفان ارتش مواجه میشوید


گروهی از فرماندهان و پرسنل نيروی هوايی و نيروی زمينی ارتش جمهوری اسلامی بيانيهی مهمی انتشار دادند. در اين بيانيه آمدهاست: "در روزگاری که همدوش برادران سپاهی جان خود را فدای اين ملت میکرديم هرگز گمان نمیبرديم که ممکن است روزی گروهی از سپاهیها، بر خلاف خواست بخش اعظم پرسنل صادق و ايثارگر سپاه، قدرت سلاح خود را در مقابل اين ملت به کارگيرند." اين گروه از ارتشيان نوشتهاند: "به آن دسته از تحميلشدگان به سپاه که دست تجاوز و تعدی به جان و مال و آبرو و ناموس ملت ايران دراز کردهاند و بيش از همه به خون شهدای نيروهای مسلح کشور اعم از سپاهی و ارتشی خيانت کردهاند، شديدا اخطار میکنيم که اگر از راه رفته بازنگردند، خود را با واکنش جان برکفان ارتش مواجه خواهند ديد." بيانيه را بخوانيد:

به نام يزدان پاک

"ارتش پناه ملت"

درسال های دفاع مقدس که دوشادوش برادران سپاه، از اين آب وخاک دفاع می کرديم، درواقع مشغول دفاع ازشرف وآبرو و حيثيت وجان و مال ملت ايران بوديم. ارزش کشورهم به دليل ارزش ملت ايران است. سلاح ارتشی وسپاهی بايد در راه خدمت به اين ملت به کارگرفته شده وجان آنان هم در راه مردم ايران فدا شود. در روزگاری که همدوش برادران سپاهی جان خود را فدای اين ملت می کرديم هرگزگمان نمی برديم که ممکن است روزی گروهی ازسپاهی ها، بر خلاف خواست بخش اعظم پرسنل صادق و ايثارگرسپاه، قدرت سلاح خود را در مقابل اين ملت به کارگيرند.

ارتش خود را پناه ملت می داند و هيچ گاه به خواست سياستمداران برای سرکوب مردم تن در نداده است. به عهد خود برای عدم دخالت درسياست وفادار است اما نمی تواند در مقابل ظلم و تجاوز به هم وطنان خود نيز ساکت بنشيند. به همين دليل به آن دسته از تحميل شدگان به سپاه که دست تجاوز وتعدی به جان ومال وآبرو و ناموس ملت ايران درازکرده اند و بيش ازهمه به خون شهدای نيروهای مسلح کشور اعم از سپاهی و ارتشی خيانت کرده اند، شديدا اخطارمی کنيم که اگر از راه رفته بازنگردند، خود را با واکنش جان برکفان ارتش مواجه خواهند ديد. ارتش پناه ملت است و از ملت آرام وصلح دوست ايران در مقابل هر متجاوزی تا آخرين قطره خون خود دفاع خواهد کرد.

گروهی ازخلبانان وپرسنل هواپيمايی نيروی زمينی ارتش جمهوری اسلامی ايران ( هوانيروز)
جمعی ازفرماندهان وپرسنل گروه سی وسه توپخانه اصفهان
گروهی ازخلبانان وهمافران نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
دانشگاه شهيد ستاری نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
جمعی ازپرسنل ستاد فرماندهی نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
جمعی ازپرسنل مرکزآموزش پشتيبانی نزاجا
جمعی ازاساتيد ومسئولين دانشگاه افسری امام علی(ع)
جمعی ازپرسنل ومسئولين ستاد فرماندهی کل ارتش
ویژه خبرنامه گویا
پنجشنبه19آذر

Time magazine names Iran’s Neda as one of 2009’s top heroes


Washington, 10 December (WashingtonTV)—Neda Aqa-Soltan, the young Iranian woman who was killed during the post-election protests in Tehran, on Tuesday was named one of the top 10 heroes of 2009 by the US magazine, Time.

Her death, captured on film and broadcast across the Internet, provoked international outrage, and the 26-year-old philosophy student became a symbol of the opposition movement, which says that the 12 June vote was rigged.

Neda “was an unintentional hero,” Time magazine said, in naming her the number two hero of the year.

Her last moments “turned into probably the most widely witnessed death in human history,” it said.

“In the days and weeks that followed, Agha-Soltan's name became a battle cry for Iranian protesters, her face a symbol for the thousands of people who suffered under the government's heavy-handed crackdown,” said Time magazine.

A member of the Basij, a volunteer militia force under the command of the Islamic Revolution Guards Corps, is said to have fired the shot that killed the 26-year-old, on the sidelines of a rally in Tehran.

However, Iranian authorities, who have described the death as “suspicious”, say foreign governments and the opposition movement killed her in an attempt to smear the government.

Neda’s parents assert that the Iranian government is to blame for their daughter’s death.

Meanwhile, Iranian protesters are one of ten candidates Time magazine has selected for its annual Person of the Year recognition.

The Iranian protesters have received the most votes in a poll of readers on Time’s website, edging US President Barack Obama by a 5 to 1 margin.

Source: Time magazine website

Time magazine names Iran’s Neda as one of 2009’s top heroes


Washington, 10 December (WashingtonTV)—Neda Aqa-Soltan, the young Iranian woman who was killed during the post-election protests in Tehran, on Tuesday was named one of the top 10 heroes of 2009 by the US magazine, Time.

Her death, captured on film and broadcast across the Internet, provoked international outrage, and the 26-year-old philosophy student became a symbol of the opposition movement, which says that the 12 June vote was rigged.

Neda “was an unintentional hero,” Time magazine said, in naming her the number two hero of the year.

Her last moments “turned into probably the most widely witnessed death in human history,” it said.

“In the days and weeks that followed, Agha-Soltan's name became a battle cry for Iranian protesters, her face a symbol for the thousands of people who suffered under the government's heavy-handed crackdown,” said Time magazine.

A member of the Basij, a volunteer militia force under the command of the Islamic Revolution Guards Corps, is said to have fired the shot that killed the 26-year-old, on the sidelines of a rally in Tehran.

However, Iranian authorities, who have described the death as “suspicious”, say foreign governments and the opposition movement killed her in an attempt to smear the government.

Neda’s parents assert that the Iranian government is to blame for their daughter’s death.

Meanwhile, Iranian protesters are one of ten candidates Time magazine has selected for its annual Person of the Year recognition.

The Iranian protesters have received the most votes in a poll of readers on Time’s website, edging US President Barack Obama by a 5 to 1 margin.

Source: Time magazine website

Time magazine names Iran’s Neda as one of 2009’s top heroes


Washington, 10 December (WashingtonTV)—Neda Aqa-Soltan, the young Iranian woman who was killed during the post-election protests in Tehran, on Tuesday was named one of the top 10 heroes of 2009 by the US magazine, Time.

Her death, captured on film and broadcast across the Internet, provoked international outrage, and the 26-year-old philosophy student became a symbol of the opposition movement, which says that the 12 June vote was rigged.

Neda “was an unintentional hero,” Time magazine said, in naming her the number two hero of the year.

Her last moments “turned into probably the most widely witnessed death in human history,” it said.

“In the days and weeks that followed, Agha-Soltan's name became a battle cry for Iranian protesters, her face a symbol for the thousands of people who suffered under the government's heavy-handed crackdown,” said Time magazine.

A member of the Basij, a volunteer militia force under the command of the Islamic Revolution Guards Corps, is said to have fired the shot that killed the 26-year-old, on the sidelines of a rally in Tehran.

However, Iranian authorities, who have described the death as “suspicious”, say foreign governments and the opposition movement killed her in an attempt to smear the government.

Neda’s parents assert that the Iranian government is to blame for their daughter’s death.

Meanwhile, Iranian protesters are one of ten candidates Time magazine has selected for its annual Person of the Year recognition.

The Iranian protesters have received the most votes in a poll of readers on Time’s website, edging US President Barack Obama by a 5 to 1 margin.

Source: Time magazine website

Time magazine names Iran’s Neda as one of 2009’s top heroes


Washington, 10 December (WashingtonTV)—Neda Aqa-Soltan, the young Iranian woman who was killed during the post-election protests in Tehran, on Tuesday was named one of the top 10 heroes of 2009 by the US magazine, Time.

Her death, captured on film and broadcast across the Internet, provoked international outrage, and the 26-year-old philosophy student became a symbol of the opposition movement, which says that the 12 June vote was rigged.

Neda “was an unintentional hero,” Time magazine said, in naming her the number two hero of the year.

Her last moments “turned into probably the most widely witnessed death in human history,” it said.

“In the days and weeks that followed, Agha-Soltan's name became a battle cry for Iranian protesters, her face a symbol for the thousands of people who suffered under the government's heavy-handed crackdown,” said Time magazine.

A member of the Basij, a volunteer militia force under the command of the Islamic Revolution Guards Corps, is said to have fired the shot that killed the 26-year-old, on the sidelines of a rally in Tehran.

However, Iranian authorities, who have described the death as “suspicious”, say foreign governments and the opposition movement killed her in an attempt to smear the government.

Neda’s parents assert that the Iranian government is to blame for their daughter’s death.

Meanwhile, Iranian protesters are one of ten candidates Time magazine has selected for its annual Person of the Year recognition.

The Iranian protesters have received the most votes in a poll of readers on Time’s website, edging US President Barack Obama by a 5 to 1 margin.

Source: Time magazine website

پیام سازمان آًزادی زن به دختران و زنان شجاع و آزادیخواه


نقش رهبری تان در اعتراضات ۱۶ آذر تحسین برانگیز است
به شما برای شجاعت بی نظیر، استقامت و هشیاری تان در مبارزه علیه رژیم اسلامی صمیمانه تبریک میگویم. اخبار مقاومت های پرشور و نقش پیشتازتان در جنبش آزادیخواهانه مردم را با شعف و افتخار دنبال میکنیم. همه جا سخن از بی باکی زنان و نقش فعال و مبتکر آنها در رهبری مبارزات سخن گفته میشود. جنبش آزادی زن در ایران آنچنان وسیع و عمیق شده است که دیگر چنین توصیفاتی با تعجب و شگفتی بیان نمیشود. نقش مهم و تعیین کننده زنان و جنبش آزادی زن در جنبش سرنگونی طلبانه مردم اکنون بر همه آشکار شده است. همه از موافق و مخالف رژیم زن ستیز اسلامی میدانند که زنان در مبارزه علیه رژیم اسلامی بجز زنجیرهایشان، چیزی برای از دست دادن ندارند.
سی سال زن ستیزی عریان، سی سال سرکوب و بیحقوقی، سی سال تحقیر و تبعیض، سی سال حجاب اسلامی و آپارتاید جنسی آنچنان نفرتی را از رژیم اسلامی در قلب های زنان آکنده کرده است، چنان اشتیاقی از دنیای بدون جمهوری اسلامی، بدون زن ستیزی و دنیای آزاد و برابر در آنها ایجاد کرده است که با بی پروایی و شجاعت تحسین آمیزی در پیشاپیش صفوف معترضین ضد رژیم قرار گرفته اند و تعرضات به اوباش اسلامی را رهبری میکنند. این واقعیت شیرین و پرافتخار جنبش آزادی زن در ایران است.
دست هایتان را به گرمی میفشارم. مبارزات شما برای آزادی و برابری را با هیجان و تحسین دنبال میکنیم. با هم علیه این رژیم سرکوبگر و زن ستیز با تمام قوا مبارزه میکنیم. آینده از آن ما است. میتوانیم و باید این نظام را به زیر کشیم و بر ویرانه های آن جامعه ای آزاد، برابر، مرفه و لائیک بسازیم. میتوانیم و باید جنبش آزادیخواهانه خود را تا پیروزی به پیش بریم. میتوانیم و باید هر گونه سیاست و دسیسه ای برای عقیم کردن جنبش و مبارزاتمان را خنثی و طرد کنیم. شعارهای ۱۶ آذر رعشه مرگ بر پیکر فرتوت این رژیم جنایتکار انداخت و در قلب های انسان های آزادیخواه و برابری طلب شادی و هیجان برانگیخت. "خامنه ای بدونه، بزودی سرنگونه" "بترسید، بترسید، ما همه با هم هستیم!" و "ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم!" پیام آزادیخواهانه و رادیکال شما را به گوش جهانیان رساند. به سازمان آزادی زن بپیوندید. سازمان آزادی زن را علنا در محلات و شهرهای خود تشکیل دهید. با هم انقلاب زنانه را در ایران به پیش خواهیم برد.
ستم بر زن موقوف
سرکوب زنان ممنوع
زنده باد آزدای زن
سازمان آزادی زن
۱۷ آذر ۱۳۸۸

پیام سازمان آًزادی زن به دختران و زنان شجاع و آزادیخواه


نقش رهبری تان در اعتراضات ۱۶ آذر تحسین برانگیز است
به شما برای شجاعت بی نظیر، استقامت و هشیاری تان در مبارزه علیه رژیم اسلامی صمیمانه تبریک میگویم. اخبار مقاومت های پرشور و نقش پیشتازتان در جنبش آزادیخواهانه مردم را با شعف و افتخار دنبال میکنیم. همه جا سخن از بی باکی زنان و نقش فعال و مبتکر آنها در رهبری مبارزات سخن گفته میشود. جنبش آزادی زن در ایران آنچنان وسیع و عمیق شده است که دیگر چنین توصیفاتی با تعجب و شگفتی بیان نمیشود. نقش مهم و تعیین کننده زنان و جنبش آزادی زن در جنبش سرنگونی طلبانه مردم اکنون بر همه آشکار شده است. همه از موافق و مخالف رژیم زن ستیز اسلامی میدانند که زنان در مبارزه علیه رژیم اسلامی بجز زنجیرهایشان، چیزی برای از دست دادن ندارند.
سی سال زن ستیزی عریان، سی سال سرکوب و بیحقوقی، سی سال تحقیر و تبعیض، سی سال حجاب اسلامی و آپارتاید جنسی آنچنان نفرتی را از رژیم اسلامی در قلب های زنان آکنده کرده است، چنان اشتیاقی از دنیای بدون جمهوری اسلامی، بدون زن ستیزی و دنیای آزاد و برابر در آنها ایجاد کرده است که با بی پروایی و شجاعت تحسین آمیزی در پیشاپیش صفوف معترضین ضد رژیم قرار گرفته اند و تعرضات به اوباش اسلامی را رهبری میکنند. این واقعیت شیرین و پرافتخار جنبش آزادی زن در ایران است.
دست هایتان را به گرمی میفشارم. مبارزات شما برای آزادی و برابری را با هیجان و تحسین دنبال میکنیم. با هم علیه این رژیم سرکوبگر و زن ستیز با تمام قوا مبارزه میکنیم. آینده از آن ما است. میتوانیم و باید این نظام را به زیر کشیم و بر ویرانه های آن جامعه ای آزاد، برابر، مرفه و لائیک بسازیم. میتوانیم و باید جنبش آزادیخواهانه خود را تا پیروزی به پیش بریم. میتوانیم و باید هر گونه سیاست و دسیسه ای برای عقیم کردن جنبش و مبارزاتمان را خنثی و طرد کنیم. شعارهای ۱۶ آذر رعشه مرگ بر پیکر فرتوت این رژیم جنایتکار انداخت و در قلب های انسان های آزادیخواه و برابری طلب شادی و هیجان برانگیخت. "خامنه ای بدونه، بزودی سرنگونه" "بترسید، بترسید، ما همه با هم هستیم!" و "ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم!" پیام آزادیخواهانه و رادیکال شما را به گوش جهانیان رساند. به سازمان آزادی زن بپیوندید. سازمان آزادی زن را علنا در محلات و شهرهای خود تشکیل دهید. با هم انقلاب زنانه را در ایران به پیش خواهیم برد.
ستم بر زن موقوف
سرکوب زنان ممنوع
زنده باد آزدای زن
سازمان آزادی زن
۱۷ آذر ۱۳۸۸

پیام سازمان آًزادی زن به دختران و زنان شجاع و آزادیخواه


نقش رهبری تان در اعتراضات ۱۶ آذر تحسین برانگیز است
به شما برای شجاعت بی نظیر، استقامت و هشیاری تان در مبارزه علیه رژیم اسلامی صمیمانه تبریک میگویم. اخبار مقاومت های پرشور و نقش پیشتازتان در جنبش آزادیخواهانه مردم را با شعف و افتخار دنبال میکنیم. همه جا سخن از بی باکی زنان و نقش فعال و مبتکر آنها در رهبری مبارزات سخن گفته میشود. جنبش آزادی زن در ایران آنچنان وسیع و عمیق شده است که دیگر چنین توصیفاتی با تعجب و شگفتی بیان نمیشود. نقش مهم و تعیین کننده زنان و جنبش آزادی زن در جنبش سرنگونی طلبانه مردم اکنون بر همه آشکار شده است. همه از موافق و مخالف رژیم زن ستیز اسلامی میدانند که زنان در مبارزه علیه رژیم اسلامی بجز زنجیرهایشان، چیزی برای از دست دادن ندارند.
سی سال زن ستیزی عریان، سی سال سرکوب و بیحقوقی، سی سال تحقیر و تبعیض، سی سال حجاب اسلامی و آپارتاید جنسی آنچنان نفرتی را از رژیم اسلامی در قلب های زنان آکنده کرده است، چنان اشتیاقی از دنیای بدون جمهوری اسلامی، بدون زن ستیزی و دنیای آزاد و برابر در آنها ایجاد کرده است که با بی پروایی و شجاعت تحسین آمیزی در پیشاپیش صفوف معترضین ضد رژیم قرار گرفته اند و تعرضات به اوباش اسلامی را رهبری میکنند. این واقعیت شیرین و پرافتخار جنبش آزادی زن در ایران است.
دست هایتان را به گرمی میفشارم. مبارزات شما برای آزادی و برابری را با هیجان و تحسین دنبال میکنیم. با هم علیه این رژیم سرکوبگر و زن ستیز با تمام قوا مبارزه میکنیم. آینده از آن ما است. میتوانیم و باید این نظام را به زیر کشیم و بر ویرانه های آن جامعه ای آزاد، برابر، مرفه و لائیک بسازیم. میتوانیم و باید جنبش آزادیخواهانه خود را تا پیروزی به پیش بریم. میتوانیم و باید هر گونه سیاست و دسیسه ای برای عقیم کردن جنبش و مبارزاتمان را خنثی و طرد کنیم. شعارهای ۱۶ آذر رعشه مرگ بر پیکر فرتوت این رژیم جنایتکار انداخت و در قلب های انسان های آزادیخواه و برابری طلب شادی و هیجان برانگیخت. "خامنه ای بدونه، بزودی سرنگونه" "بترسید، بترسید، ما همه با هم هستیم!" و "ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم!" پیام آزادیخواهانه و رادیکال شما را به گوش جهانیان رساند. به سازمان آزادی زن بپیوندید. سازمان آزادی زن را علنا در محلات و شهرهای خود تشکیل دهید. با هم انقلاب زنانه را در ایران به پیش خواهیم برد.
ستم بر زن موقوف
سرکوب زنان ممنوع
زنده باد آزدای زن
سازمان آزادی زن
۱۷ آذر ۱۳۸۸

پیام سازمان آًزادی زن به دختران و زنان شجاع و آزادیخواه


نقش رهبری تان در اعتراضات ۱۶ آذر تحسین برانگیز است
به شما برای شجاعت بی نظیر، استقامت و هشیاری تان در مبارزه علیه رژیم اسلامی صمیمانه تبریک میگویم. اخبار مقاومت های پرشور و نقش پیشتازتان در جنبش آزادیخواهانه مردم را با شعف و افتخار دنبال میکنیم. همه جا سخن از بی باکی زنان و نقش فعال و مبتکر آنها در رهبری مبارزات سخن گفته میشود. جنبش آزادی زن در ایران آنچنان وسیع و عمیق شده است که دیگر چنین توصیفاتی با تعجب و شگفتی بیان نمیشود. نقش مهم و تعیین کننده زنان و جنبش آزادی زن در جنبش سرنگونی طلبانه مردم اکنون بر همه آشکار شده است. همه از موافق و مخالف رژیم زن ستیز اسلامی میدانند که زنان در مبارزه علیه رژیم اسلامی بجز زنجیرهایشان، چیزی برای از دست دادن ندارند.
سی سال زن ستیزی عریان، سی سال سرکوب و بیحقوقی، سی سال تحقیر و تبعیض، سی سال حجاب اسلامی و آپارتاید جنسی آنچنان نفرتی را از رژیم اسلامی در قلب های زنان آکنده کرده است، چنان اشتیاقی از دنیای بدون جمهوری اسلامی، بدون زن ستیزی و دنیای آزاد و برابر در آنها ایجاد کرده است که با بی پروایی و شجاعت تحسین آمیزی در پیشاپیش صفوف معترضین ضد رژیم قرار گرفته اند و تعرضات به اوباش اسلامی را رهبری میکنند. این واقعیت شیرین و پرافتخار جنبش آزادی زن در ایران است.
دست هایتان را به گرمی میفشارم. مبارزات شما برای آزادی و برابری را با هیجان و تحسین دنبال میکنیم. با هم علیه این رژیم سرکوبگر و زن ستیز با تمام قوا مبارزه میکنیم. آینده از آن ما است. میتوانیم و باید این نظام را به زیر کشیم و بر ویرانه های آن جامعه ای آزاد، برابر، مرفه و لائیک بسازیم. میتوانیم و باید جنبش آزادیخواهانه خود را تا پیروزی به پیش بریم. میتوانیم و باید هر گونه سیاست و دسیسه ای برای عقیم کردن جنبش و مبارزاتمان را خنثی و طرد کنیم. شعارهای ۱۶ آذر رعشه مرگ بر پیکر فرتوت این رژیم جنایتکار انداخت و در قلب های انسان های آزادیخواه و برابری طلب شادی و هیجان برانگیخت. "خامنه ای بدونه، بزودی سرنگونه" "بترسید، بترسید، ما همه با هم هستیم!" و "ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم!" پیام آزادیخواهانه و رادیکال شما را به گوش جهانیان رساند. به سازمان آزادی زن بپیوندید. سازمان آزادی زن را علنا در محلات و شهرهای خود تشکیل دهید. با هم انقلاب زنانه را در ایران به پیش خواهیم برد.
ستم بر زن موقوف
سرکوب زنان ممنوع
زنده باد آزدای زن
سازمان آزادی زن
۱۷ آذر ۱۳۸۸

یک پسرم در سینه‌ خاک و یکى در کنج زندان




صبح روز 16 آذر کامران آسا برادر دانشجوی جان‌باخته کیانوش آسا، زمانى که مى‌خواست براى حضور در مراسم روز دانشجو وارد دانشگاه علم و صنعت شود از سوى مأموران انتظامى بازداشت شد. دانشگاه علم و صنعت محل تحصیل کیانوش در مقطع کارشناسی ارشد مهندسی پتروشیمی بود. دانشجویان این دانشگاه مى‌خواستند همزمان با روز دانشجو از کیانوش آسا نیز تجلیل به عمل آید، بنا بر این از خانواده وى نیز دعوت شده بود تا در این مراسم شرکت کنند.بازداشت کامران در حالی اتفاق مى‌افتد که هنوز شش ماه از کشته شدن برادرش در تجمع اعتراض آمیز 25 خرداد در میدان آزادی تهران نگذشته است. فاطمه فلاح، مادر کیانوش و کامران که داغدار از دست دادن فرزندش است، این بار در مصاحبه با روز از کامران گفته است و اینکه "به شدت" نگران اوست.



خانم فلاح کامران آسا کى و چگونه بازداشت شده است؟

روز 16 آذر بین ساعت 10 تا 11 صبح کنار در دانشگاه علم و صنعت در تهران توسط چند مأمور نیروی انتظامی بازداشت شده است. همراه یکى دیگر از بستگان ما که دوست کیانوش هم بود. البته این پسر را یک روز بعد با گرفتن تعهد آزاد کردند، اما گویا کامران را به زندان اوین منتقل کرده‌اند و من از این بابت خیلى نگران هستم.



کامران برای حضور در مراسم 16 آذر به تهران رفته بود؟

بله، دانشجویان و همکلاسى‌هاى کیانوش در دانشگاه علم و صنعت از ما دعوت کرده بودند تا به مناسبت روز دانشجو در مراسمى که قرار بود در تجلیل از کیانوش برگزار شود شرکت کنیم. همان طور که مى‌دانید کیانوش، دانشجوى نخبه‌ این دانشگاه بود و داشت ترم آخر فوق لیسانس در رشته‌ مهندسى پتروشیمى را مى‌گذراند.من خودم به دلیل بیماری نتوانستم بروم، اما کامران به نمایندگی از طرف خانواده رفت. آن روز تاج گلی را با عکس برادرش تهیه کرده بود که به دانشگاه ببرد،اما قبل از اینکه وارد دانشگاه شود او و همراهش را بازداشت کرده‌اند.



از وضعیت کامران خبر دارید؟ مى‌دانید کجاست؟

نه، به جز شب اول که با خواهرش تماس گرفت و گفت بازداشت شده، دیگر تماسى نداشته تا از وضعیتش باخبر شویم. اما کسی که با او بازداشت شد و روز بعد او را آزاد کردند مى‌گوید کامران و یک تعداد دیگر از بازداشتى‌ها را مى‌خواستند به اوین انتقال بدهند. من نمى‌دانم چرا پسرم را آزاد نکردند.مگر او چه کار خلافى انجام داده است. فقط مى‌خواسته در مراسم بزرگداشت برادرش در دانشگاه شرکت کند. تازه هنوز وارد دانشگاه نشده بود که بازداشتش کردند.



برای پیگیری وضعیت کامران چه اقدامی انجام داده‌اید؟

دخترم با آقای نیکبخت که وکیل پرونده کیانوش است صحبت کرد. گفتند فعلاً کاری از دست کسی بر نمى‌آید. الان هم که به تعطیلات برخوردیم، اما قرار شد شنبه به تهران برویم تا ببینیم چه مى‌شود. خودم هم گیج شدم. نمی‌دانم چکار باید بکنم. در تهران کسی را نداریم که دنبال کار کامران بفرستیم. خیلی مى‌ترسم. ما خاطره خوبى از این پیگیرى‌ها نداریم. یک هفته کامران و پرستو دخترم به تمام بازداشتگاه‌ها و بیمارستان‌هاى تهران راسر زدند، اما آخر کار کیانوش را در پزشکى قانونى پیدا کردند.اما این بارخودم شنبه مى‌روم در زندان اوین و تا وقتى کامران را آزاد نکنند از آن‌جا تکان نمى‌‌خورم. من دیگر تحمل ندارم که ببینم با این یکی پسرم هم چنین رفتاری مى‌کنند. مگر او چکار کرده است. ما داغداریم. باید این را درک کنند. عزیزترین کس مان را از دست داده‌ایم. این کم دردی نیست.



خانم فلاح به خاطر شرایط روحی نامناسبی که الان شما دارید نمى‌خواهم پرسش دیگری بکنم، اگر خودتان صحبتی دارید بفرمایید لطفاً...

نمى‌دانم باید چه بگویم. به خدا این انصاف نیست که من و خانواده ام اینقدر زجر بکشیم. کیانوش امید یک خانواده بود. نخبه‌ جامعه‌ علمى کشور بود. او را از دست دادیم. الان کامران هم گرفتار شده است. مگر این‌ها خودشان بچه ندارند که با بچه‌هاى مردم این‌طور رفتار مى‌کنند. من مادر چه گناهى کرده ام که باید یک بچه‌ام در سینه‌ خاک باشد و این یکى کنج زندان؟ آخر وجدان‌شان کجا رفته که با ما این کارها را مى‌کنند. کامران الان نان آور خانه و سرپرست خانواده است. دختر کوچکم از وقتی کیانوش را از دست دادیم به دلیل وابستگی عاطفی که به برادرش داشت دچار ناراحتی روحی شده است. الان هم که کامران را گرفتند باز هم این دخترم است که ضربه مى‌خورد. خودم دیگر هیچی. این دو شب اصلاً نتوانستم بخوابم. تا خوابم مى‌برد با فکر کیانوش و کامران از خواب مى‌‌پرم. از فکر اینکه چه بلایی سر کامران خواهد آمد دارم دیوانه مى‌شوم.کامران خودش هم دانشجو است. وقتی پدرشان فوت کرد، کامران مسئولیت تامین مخارج خانواده را به عهده گرفت تا کیانوش و خواهرانش بتوانند درس بخوانند. همین دو سال پیش با اصرار کیانوش رفت و امتحان کنکور داد. حالا هم به عنوان برادر کیانوش رفته همان دانشگاهى که برادرش در آن دانشجو بوده تا در مراسم بزرگداشت کیانوش شرکت کند.نمى‌دانم چطور دل‌شان آمده تاج گل و عکس کیانوش را از دست یک برادر داغدیده بگیرند و بازداشتش کنند. کامران باید آزاد شود. از مسئولین مى‌‌خواهم تا کامران را آزاد کنند. بیش‌تر از این ما را عذاب ندهند. ما یک خانواده داغدار هستیم، به جاى اینکه رعایت حال ما را بکنند این یکى پسرم را هم بازداشت کرده‌اند. خودتان را جای من بگذارید. چکار باید بکنم. چه کاری از دستم بر مى‌آید. کجا باید بروم. درد خود را به کى بگویم؟

یک پسرم در سینه‌ خاک و یکى در کنج زندان




صبح روز 16 آذر کامران آسا برادر دانشجوی جان‌باخته کیانوش آسا، زمانى که مى‌خواست براى حضور در مراسم روز دانشجو وارد دانشگاه علم و صنعت شود از سوى مأموران انتظامى بازداشت شد. دانشگاه علم و صنعت محل تحصیل کیانوش در مقطع کارشناسی ارشد مهندسی پتروشیمی بود. دانشجویان این دانشگاه مى‌خواستند همزمان با روز دانشجو از کیانوش آسا نیز تجلیل به عمل آید، بنا بر این از خانواده وى نیز دعوت شده بود تا در این مراسم شرکت کنند.بازداشت کامران در حالی اتفاق مى‌افتد که هنوز شش ماه از کشته شدن برادرش در تجمع اعتراض آمیز 25 خرداد در میدان آزادی تهران نگذشته است. فاطمه فلاح، مادر کیانوش و کامران که داغدار از دست دادن فرزندش است، این بار در مصاحبه با روز از کامران گفته است و اینکه "به شدت" نگران اوست.



خانم فلاح کامران آسا کى و چگونه بازداشت شده است؟

روز 16 آذر بین ساعت 10 تا 11 صبح کنار در دانشگاه علم و صنعت در تهران توسط چند مأمور نیروی انتظامی بازداشت شده است. همراه یکى دیگر از بستگان ما که دوست کیانوش هم بود. البته این پسر را یک روز بعد با گرفتن تعهد آزاد کردند، اما گویا کامران را به زندان اوین منتقل کرده‌اند و من از این بابت خیلى نگران هستم.



کامران برای حضور در مراسم 16 آذر به تهران رفته بود؟

بله، دانشجویان و همکلاسى‌هاى کیانوش در دانشگاه علم و صنعت از ما دعوت کرده بودند تا به مناسبت روز دانشجو در مراسمى که قرار بود در تجلیل از کیانوش برگزار شود شرکت کنیم. همان طور که مى‌دانید کیانوش، دانشجوى نخبه‌ این دانشگاه بود و داشت ترم آخر فوق لیسانس در رشته‌ مهندسى پتروشیمى را مى‌گذراند.من خودم به دلیل بیماری نتوانستم بروم، اما کامران به نمایندگی از طرف خانواده رفت. آن روز تاج گلی را با عکس برادرش تهیه کرده بود که به دانشگاه ببرد،اما قبل از اینکه وارد دانشگاه شود او و همراهش را بازداشت کرده‌اند.



از وضعیت کامران خبر دارید؟ مى‌دانید کجاست؟

نه، به جز شب اول که با خواهرش تماس گرفت و گفت بازداشت شده، دیگر تماسى نداشته تا از وضعیتش باخبر شویم. اما کسی که با او بازداشت شد و روز بعد او را آزاد کردند مى‌گوید کامران و یک تعداد دیگر از بازداشتى‌ها را مى‌خواستند به اوین انتقال بدهند. من نمى‌دانم چرا پسرم را آزاد نکردند.مگر او چه کار خلافى انجام داده است. فقط مى‌خواسته در مراسم بزرگداشت برادرش در دانشگاه شرکت کند. تازه هنوز وارد دانشگاه نشده بود که بازداشتش کردند.



برای پیگیری وضعیت کامران چه اقدامی انجام داده‌اید؟

دخترم با آقای نیکبخت که وکیل پرونده کیانوش است صحبت کرد. گفتند فعلاً کاری از دست کسی بر نمى‌آید. الان هم که به تعطیلات برخوردیم، اما قرار شد شنبه به تهران برویم تا ببینیم چه مى‌شود. خودم هم گیج شدم. نمی‌دانم چکار باید بکنم. در تهران کسی را نداریم که دنبال کار کامران بفرستیم. خیلی مى‌ترسم. ما خاطره خوبى از این پیگیرى‌ها نداریم. یک هفته کامران و پرستو دخترم به تمام بازداشتگاه‌ها و بیمارستان‌هاى تهران راسر زدند، اما آخر کار کیانوش را در پزشکى قانونى پیدا کردند.اما این بارخودم شنبه مى‌روم در زندان اوین و تا وقتى کامران را آزاد نکنند از آن‌جا تکان نمى‌‌خورم. من دیگر تحمل ندارم که ببینم با این یکی پسرم هم چنین رفتاری مى‌کنند. مگر او چکار کرده است. ما داغداریم. باید این را درک کنند. عزیزترین کس مان را از دست داده‌ایم. این کم دردی نیست.



خانم فلاح به خاطر شرایط روحی نامناسبی که الان شما دارید نمى‌خواهم پرسش دیگری بکنم، اگر خودتان صحبتی دارید بفرمایید لطفاً...

نمى‌دانم باید چه بگویم. به خدا این انصاف نیست که من و خانواده ام اینقدر زجر بکشیم. کیانوش امید یک خانواده بود. نخبه‌ جامعه‌ علمى کشور بود. او را از دست دادیم. الان کامران هم گرفتار شده است. مگر این‌ها خودشان بچه ندارند که با بچه‌هاى مردم این‌طور رفتار مى‌کنند. من مادر چه گناهى کرده ام که باید یک بچه‌ام در سینه‌ خاک باشد و این یکى کنج زندان؟ آخر وجدان‌شان کجا رفته که با ما این کارها را مى‌کنند. کامران الان نان آور خانه و سرپرست خانواده است. دختر کوچکم از وقتی کیانوش را از دست دادیم به دلیل وابستگی عاطفی که به برادرش داشت دچار ناراحتی روحی شده است. الان هم که کامران را گرفتند باز هم این دخترم است که ضربه مى‌خورد. خودم دیگر هیچی. این دو شب اصلاً نتوانستم بخوابم. تا خوابم مى‌برد با فکر کیانوش و کامران از خواب مى‌‌پرم. از فکر اینکه چه بلایی سر کامران خواهد آمد دارم دیوانه مى‌شوم.کامران خودش هم دانشجو است. وقتی پدرشان فوت کرد، کامران مسئولیت تامین مخارج خانواده را به عهده گرفت تا کیانوش و خواهرانش بتوانند درس بخوانند. همین دو سال پیش با اصرار کیانوش رفت و امتحان کنکور داد. حالا هم به عنوان برادر کیانوش رفته همان دانشگاهى که برادرش در آن دانشجو بوده تا در مراسم بزرگداشت کیانوش شرکت کند.نمى‌دانم چطور دل‌شان آمده تاج گل و عکس کیانوش را از دست یک برادر داغدیده بگیرند و بازداشتش کنند. کامران باید آزاد شود. از مسئولین مى‌‌خواهم تا کامران را آزاد کنند. بیش‌تر از این ما را عذاب ندهند. ما یک خانواده داغدار هستیم، به جاى اینکه رعایت حال ما را بکنند این یکى پسرم را هم بازداشت کرده‌اند. خودتان را جای من بگذارید. چکار باید بکنم. چه کاری از دستم بر مى‌آید. کجا باید بروم. درد خود را به کى بگویم؟

یک پسرم در سینه‌ خاک و یکى در کنج زندان




صبح روز 16 آذر کامران آسا برادر دانشجوی جان‌باخته کیانوش آسا، زمانى که مى‌خواست براى حضور در مراسم روز دانشجو وارد دانشگاه علم و صنعت شود از سوى مأموران انتظامى بازداشت شد. دانشگاه علم و صنعت محل تحصیل کیانوش در مقطع کارشناسی ارشد مهندسی پتروشیمی بود. دانشجویان این دانشگاه مى‌خواستند همزمان با روز دانشجو از کیانوش آسا نیز تجلیل به عمل آید، بنا بر این از خانواده وى نیز دعوت شده بود تا در این مراسم شرکت کنند.بازداشت کامران در حالی اتفاق مى‌افتد که هنوز شش ماه از کشته شدن برادرش در تجمع اعتراض آمیز 25 خرداد در میدان آزادی تهران نگذشته است. فاطمه فلاح، مادر کیانوش و کامران که داغدار از دست دادن فرزندش است، این بار در مصاحبه با روز از کامران گفته است و اینکه "به شدت" نگران اوست.



خانم فلاح کامران آسا کى و چگونه بازداشت شده است؟

روز 16 آذر بین ساعت 10 تا 11 صبح کنار در دانشگاه علم و صنعت در تهران توسط چند مأمور نیروی انتظامی بازداشت شده است. همراه یکى دیگر از بستگان ما که دوست کیانوش هم بود. البته این پسر را یک روز بعد با گرفتن تعهد آزاد کردند، اما گویا کامران را به زندان اوین منتقل کرده‌اند و من از این بابت خیلى نگران هستم.



کامران برای حضور در مراسم 16 آذر به تهران رفته بود؟

بله، دانشجویان و همکلاسى‌هاى کیانوش در دانشگاه علم و صنعت از ما دعوت کرده بودند تا به مناسبت روز دانشجو در مراسمى که قرار بود در تجلیل از کیانوش برگزار شود شرکت کنیم. همان طور که مى‌دانید کیانوش، دانشجوى نخبه‌ این دانشگاه بود و داشت ترم آخر فوق لیسانس در رشته‌ مهندسى پتروشیمى را مى‌گذراند.من خودم به دلیل بیماری نتوانستم بروم، اما کامران به نمایندگی از طرف خانواده رفت. آن روز تاج گلی را با عکس برادرش تهیه کرده بود که به دانشگاه ببرد،اما قبل از اینکه وارد دانشگاه شود او و همراهش را بازداشت کرده‌اند.



از وضعیت کامران خبر دارید؟ مى‌دانید کجاست؟

نه، به جز شب اول که با خواهرش تماس گرفت و گفت بازداشت شده، دیگر تماسى نداشته تا از وضعیتش باخبر شویم. اما کسی که با او بازداشت شد و روز بعد او را آزاد کردند مى‌گوید کامران و یک تعداد دیگر از بازداشتى‌ها را مى‌خواستند به اوین انتقال بدهند. من نمى‌دانم چرا پسرم را آزاد نکردند.مگر او چه کار خلافى انجام داده است. فقط مى‌خواسته در مراسم بزرگداشت برادرش در دانشگاه شرکت کند. تازه هنوز وارد دانشگاه نشده بود که بازداشتش کردند.



برای پیگیری وضعیت کامران چه اقدامی انجام داده‌اید؟

دخترم با آقای نیکبخت که وکیل پرونده کیانوش است صحبت کرد. گفتند فعلاً کاری از دست کسی بر نمى‌آید. الان هم که به تعطیلات برخوردیم، اما قرار شد شنبه به تهران برویم تا ببینیم چه مى‌شود. خودم هم گیج شدم. نمی‌دانم چکار باید بکنم. در تهران کسی را نداریم که دنبال کار کامران بفرستیم. خیلی مى‌ترسم. ما خاطره خوبى از این پیگیرى‌ها نداریم. یک هفته کامران و پرستو دخترم به تمام بازداشتگاه‌ها و بیمارستان‌هاى تهران راسر زدند، اما آخر کار کیانوش را در پزشکى قانونى پیدا کردند.اما این بارخودم شنبه مى‌روم در زندان اوین و تا وقتى کامران را آزاد نکنند از آن‌جا تکان نمى‌‌خورم. من دیگر تحمل ندارم که ببینم با این یکی پسرم هم چنین رفتاری مى‌کنند. مگر او چکار کرده است. ما داغداریم. باید این را درک کنند. عزیزترین کس مان را از دست داده‌ایم. این کم دردی نیست.



خانم فلاح به خاطر شرایط روحی نامناسبی که الان شما دارید نمى‌خواهم پرسش دیگری بکنم، اگر خودتان صحبتی دارید بفرمایید لطفاً...

نمى‌دانم باید چه بگویم. به خدا این انصاف نیست که من و خانواده ام اینقدر زجر بکشیم. کیانوش امید یک خانواده بود. نخبه‌ جامعه‌ علمى کشور بود. او را از دست دادیم. الان کامران هم گرفتار شده است. مگر این‌ها خودشان بچه ندارند که با بچه‌هاى مردم این‌طور رفتار مى‌کنند. من مادر چه گناهى کرده ام که باید یک بچه‌ام در سینه‌ خاک باشد و این یکى کنج زندان؟ آخر وجدان‌شان کجا رفته که با ما این کارها را مى‌کنند. کامران الان نان آور خانه و سرپرست خانواده است. دختر کوچکم از وقتی کیانوش را از دست دادیم به دلیل وابستگی عاطفی که به برادرش داشت دچار ناراحتی روحی شده است. الان هم که کامران را گرفتند باز هم این دخترم است که ضربه مى‌خورد. خودم دیگر هیچی. این دو شب اصلاً نتوانستم بخوابم. تا خوابم مى‌برد با فکر کیانوش و کامران از خواب مى‌‌پرم. از فکر اینکه چه بلایی سر کامران خواهد آمد دارم دیوانه مى‌شوم.کامران خودش هم دانشجو است. وقتی پدرشان فوت کرد، کامران مسئولیت تامین مخارج خانواده را به عهده گرفت تا کیانوش و خواهرانش بتوانند درس بخوانند. همین دو سال پیش با اصرار کیانوش رفت و امتحان کنکور داد. حالا هم به عنوان برادر کیانوش رفته همان دانشگاهى که برادرش در آن دانشجو بوده تا در مراسم بزرگداشت کیانوش شرکت کند.نمى‌دانم چطور دل‌شان آمده تاج گل و عکس کیانوش را از دست یک برادر داغدیده بگیرند و بازداشتش کنند. کامران باید آزاد شود. از مسئولین مى‌‌خواهم تا کامران را آزاد کنند. بیش‌تر از این ما را عذاب ندهند. ما یک خانواده داغدار هستیم، به جاى اینکه رعایت حال ما را بکنند این یکى پسرم را هم بازداشت کرده‌اند. خودتان را جای من بگذارید. چکار باید بکنم. چه کاری از دستم بر مى‌آید. کجا باید بروم. درد خود را به کى بگویم؟

یک پسرم در سینه‌ خاک و یکى در کنج زندان




صبح روز 16 آذر کامران آسا برادر دانشجوی جان‌باخته کیانوش آسا، زمانى که مى‌خواست براى حضور در مراسم روز دانشجو وارد دانشگاه علم و صنعت شود از سوى مأموران انتظامى بازداشت شد. دانشگاه علم و صنعت محل تحصیل کیانوش در مقطع کارشناسی ارشد مهندسی پتروشیمی بود. دانشجویان این دانشگاه مى‌خواستند همزمان با روز دانشجو از کیانوش آسا نیز تجلیل به عمل آید، بنا بر این از خانواده وى نیز دعوت شده بود تا در این مراسم شرکت کنند.بازداشت کامران در حالی اتفاق مى‌افتد که هنوز شش ماه از کشته شدن برادرش در تجمع اعتراض آمیز 25 خرداد در میدان آزادی تهران نگذشته است. فاطمه فلاح، مادر کیانوش و کامران که داغدار از دست دادن فرزندش است، این بار در مصاحبه با روز از کامران گفته است و اینکه "به شدت" نگران اوست.



خانم فلاح کامران آسا کى و چگونه بازداشت شده است؟

روز 16 آذر بین ساعت 10 تا 11 صبح کنار در دانشگاه علم و صنعت در تهران توسط چند مأمور نیروی انتظامی بازداشت شده است. همراه یکى دیگر از بستگان ما که دوست کیانوش هم بود. البته این پسر را یک روز بعد با گرفتن تعهد آزاد کردند، اما گویا کامران را به زندان اوین منتقل کرده‌اند و من از این بابت خیلى نگران هستم.



کامران برای حضور در مراسم 16 آذر به تهران رفته بود؟

بله، دانشجویان و همکلاسى‌هاى کیانوش در دانشگاه علم و صنعت از ما دعوت کرده بودند تا به مناسبت روز دانشجو در مراسمى که قرار بود در تجلیل از کیانوش برگزار شود شرکت کنیم. همان طور که مى‌دانید کیانوش، دانشجوى نخبه‌ این دانشگاه بود و داشت ترم آخر فوق لیسانس در رشته‌ مهندسى پتروشیمى را مى‌گذراند.من خودم به دلیل بیماری نتوانستم بروم، اما کامران به نمایندگی از طرف خانواده رفت. آن روز تاج گلی را با عکس برادرش تهیه کرده بود که به دانشگاه ببرد،اما قبل از اینکه وارد دانشگاه شود او و همراهش را بازداشت کرده‌اند.



از وضعیت کامران خبر دارید؟ مى‌دانید کجاست؟

نه، به جز شب اول که با خواهرش تماس گرفت و گفت بازداشت شده، دیگر تماسى نداشته تا از وضعیتش باخبر شویم. اما کسی که با او بازداشت شد و روز بعد او را آزاد کردند مى‌گوید کامران و یک تعداد دیگر از بازداشتى‌ها را مى‌خواستند به اوین انتقال بدهند. من نمى‌دانم چرا پسرم را آزاد نکردند.مگر او چه کار خلافى انجام داده است. فقط مى‌خواسته در مراسم بزرگداشت برادرش در دانشگاه شرکت کند. تازه هنوز وارد دانشگاه نشده بود که بازداشتش کردند.



برای پیگیری وضعیت کامران چه اقدامی انجام داده‌اید؟

دخترم با آقای نیکبخت که وکیل پرونده کیانوش است صحبت کرد. گفتند فعلاً کاری از دست کسی بر نمى‌آید. الان هم که به تعطیلات برخوردیم، اما قرار شد شنبه به تهران برویم تا ببینیم چه مى‌شود. خودم هم گیج شدم. نمی‌دانم چکار باید بکنم. در تهران کسی را نداریم که دنبال کار کامران بفرستیم. خیلی مى‌ترسم. ما خاطره خوبى از این پیگیرى‌ها نداریم. یک هفته کامران و پرستو دخترم به تمام بازداشتگاه‌ها و بیمارستان‌هاى تهران راسر زدند، اما آخر کار کیانوش را در پزشکى قانونى پیدا کردند.اما این بارخودم شنبه مى‌روم در زندان اوین و تا وقتى کامران را آزاد نکنند از آن‌جا تکان نمى‌‌خورم. من دیگر تحمل ندارم که ببینم با این یکی پسرم هم چنین رفتاری مى‌کنند. مگر او چکار کرده است. ما داغداریم. باید این را درک کنند. عزیزترین کس مان را از دست داده‌ایم. این کم دردی نیست.



خانم فلاح به خاطر شرایط روحی نامناسبی که الان شما دارید نمى‌خواهم پرسش دیگری بکنم، اگر خودتان صحبتی دارید بفرمایید لطفاً...

نمى‌دانم باید چه بگویم. به خدا این انصاف نیست که من و خانواده ام اینقدر زجر بکشیم. کیانوش امید یک خانواده بود. نخبه‌ جامعه‌ علمى کشور بود. او را از دست دادیم. الان کامران هم گرفتار شده است. مگر این‌ها خودشان بچه ندارند که با بچه‌هاى مردم این‌طور رفتار مى‌کنند. من مادر چه گناهى کرده ام که باید یک بچه‌ام در سینه‌ خاک باشد و این یکى کنج زندان؟ آخر وجدان‌شان کجا رفته که با ما این کارها را مى‌کنند. کامران الان نان آور خانه و سرپرست خانواده است. دختر کوچکم از وقتی کیانوش را از دست دادیم به دلیل وابستگی عاطفی که به برادرش داشت دچار ناراحتی روحی شده است. الان هم که کامران را گرفتند باز هم این دخترم است که ضربه مى‌خورد. خودم دیگر هیچی. این دو شب اصلاً نتوانستم بخوابم. تا خوابم مى‌برد با فکر کیانوش و کامران از خواب مى‌‌پرم. از فکر اینکه چه بلایی سر کامران خواهد آمد دارم دیوانه مى‌شوم.کامران خودش هم دانشجو است. وقتی پدرشان فوت کرد، کامران مسئولیت تامین مخارج خانواده را به عهده گرفت تا کیانوش و خواهرانش بتوانند درس بخوانند. همین دو سال پیش با اصرار کیانوش رفت و امتحان کنکور داد. حالا هم به عنوان برادر کیانوش رفته همان دانشگاهى که برادرش در آن دانشجو بوده تا در مراسم بزرگداشت کیانوش شرکت کند.نمى‌دانم چطور دل‌شان آمده تاج گل و عکس کیانوش را از دست یک برادر داغدیده بگیرند و بازداشتش کنند. کامران باید آزاد شود. از مسئولین مى‌‌خواهم تا کامران را آزاد کنند. بیش‌تر از این ما را عذاب ندهند. ما یک خانواده داغدار هستیم، به جاى اینکه رعایت حال ما را بکنند این یکى پسرم را هم بازداشت کرده‌اند. خودتان را جای من بگذارید. چکار باید بکنم. چه کاری از دستم بر مى‌آید. کجا باید بروم. درد خود را به کى بگویم؟

کوتاچیان یک معترض را با ماشین زیر میگیرند - یزد 16 آذر

کوتاچیان یک معترض را با ماشین زیر میگیرند - یزد 16 آذر

کوتاچیان یک معترض را با ماشین زیر میگیرند - یزد 16 آذر

کوتاچیان یک معترض را با ماشین زیر میگیرند - یزد 16 آذر

اگر جرم دفاع از آزادي است بله ما مجرم هستيم( برنامه دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف در روزهاي آينده )


به نام آزادی
این روزها دیگر دانشگاه بوی خون ميدهد, در فضای دردآلود این خاک همه جا فرياد اعتراض به گوش می رسد . دیگر تمام حرمت ها شکسته شده و تمام خط قرمزها زیر پا گذاشته شده است . دیگر واژه آزادی تنها یادآور خون های ریخته شده و دلهای خون شده است . دیگر دانشجو ، دانشجو نیست مجرم است .
چه کنیم ، چه کنیم که چشم این مردم همیشه به ما دانشجویان بوده و هست و ما تنها به وظیفه ی خود عمل می کنیم و به دفاع از مردم برخاسته ایم . اگر این جرم است ما مجرمیم و این مزدوران خوب بدانند که در این راه هیچ دیکتاتوری نمی تواند جلوی اراده ی ما بایستد که ما نه از حبس می ترسیم ، نه از درد و نه از مرگ
اگر دوستانمان را به اسارت می برید ما نخواهیم نشست . اگر به دانشگاهها حمله می کنید و دوستانمان را به خاک و خون می کشید ما سکوت نخواهیم کرد و بدانید که اینها تنها اراده ی ما را محکمتر می کند .ما دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف ، تا آزادی تمام دانشجویان دریند ، و خارج شدن تمامی دانشگاهها از حالت نظامی وخروج نیروهای مزدور از دانشگاهها ، کلاسها را تحریم می کنیم و تجمع اعتراضی خود را هر روز از ساعت 12:30 از جلوی سلف دانشگاه آغاز می کنیم.از شنبه 21 آذر ، تا آزادی تمام همکلاس هایمان ، کلاسها را تحریم می کنیم و مانند امروز چهارشنبه 18 آذر ، تجمع خود را ساعت 12:30 از جلوی سلف آغاز می کنیم.

اگر جرم دفاع از آزادي است بله ما مجرم هستيم( برنامه دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف در روزهاي آينده )


به نام آزادی
این روزها دیگر دانشگاه بوی خون ميدهد, در فضای دردآلود این خاک همه جا فرياد اعتراض به گوش می رسد . دیگر تمام حرمت ها شکسته شده و تمام خط قرمزها زیر پا گذاشته شده است . دیگر واژه آزادی تنها یادآور خون های ریخته شده و دلهای خون شده است . دیگر دانشجو ، دانشجو نیست مجرم است .
چه کنیم ، چه کنیم که چشم این مردم همیشه به ما دانشجویان بوده و هست و ما تنها به وظیفه ی خود عمل می کنیم و به دفاع از مردم برخاسته ایم . اگر این جرم است ما مجرمیم و این مزدوران خوب بدانند که در این راه هیچ دیکتاتوری نمی تواند جلوی اراده ی ما بایستد که ما نه از حبس می ترسیم ، نه از درد و نه از مرگ
اگر دوستانمان را به اسارت می برید ما نخواهیم نشست . اگر به دانشگاهها حمله می کنید و دوستانمان را به خاک و خون می کشید ما سکوت نخواهیم کرد و بدانید که اینها تنها اراده ی ما را محکمتر می کند .ما دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف ، تا آزادی تمام دانشجویان دریند ، و خارج شدن تمامی دانشگاهها از حالت نظامی وخروج نیروهای مزدور از دانشگاهها ، کلاسها را تحریم می کنیم و تجمع اعتراضی خود را هر روز از ساعت 12:30 از جلوی سلف دانشگاه آغاز می کنیم.از شنبه 21 آذر ، تا آزادی تمام همکلاس هایمان ، کلاسها را تحریم می کنیم و مانند امروز چهارشنبه 18 آذر ، تجمع خود را ساعت 12:30 از جلوی سلف آغاز می کنیم.

اگر جرم دفاع از آزادي است بله ما مجرم هستيم( برنامه دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف در روزهاي آينده )


به نام آزادی
این روزها دیگر دانشگاه بوی خون ميدهد, در فضای دردآلود این خاک همه جا فرياد اعتراض به گوش می رسد . دیگر تمام حرمت ها شکسته شده و تمام خط قرمزها زیر پا گذاشته شده است . دیگر واژه آزادی تنها یادآور خون های ریخته شده و دلهای خون شده است . دیگر دانشجو ، دانشجو نیست مجرم است .
چه کنیم ، چه کنیم که چشم این مردم همیشه به ما دانشجویان بوده و هست و ما تنها به وظیفه ی خود عمل می کنیم و به دفاع از مردم برخاسته ایم . اگر این جرم است ما مجرمیم و این مزدوران خوب بدانند که در این راه هیچ دیکتاتوری نمی تواند جلوی اراده ی ما بایستد که ما نه از حبس می ترسیم ، نه از درد و نه از مرگ
اگر دوستانمان را به اسارت می برید ما نخواهیم نشست . اگر به دانشگاهها حمله می کنید و دوستانمان را به خاک و خون می کشید ما سکوت نخواهیم کرد و بدانید که اینها تنها اراده ی ما را محکمتر می کند .ما دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف ، تا آزادی تمام دانشجویان دریند ، و خارج شدن تمامی دانشگاهها از حالت نظامی وخروج نیروهای مزدور از دانشگاهها ، کلاسها را تحریم می کنیم و تجمع اعتراضی خود را هر روز از ساعت 12:30 از جلوی سلف دانشگاه آغاز می کنیم.از شنبه 21 آذر ، تا آزادی تمام همکلاس هایمان ، کلاسها را تحریم می کنیم و مانند امروز چهارشنبه 18 آذر ، تجمع خود را ساعت 12:30 از جلوی سلف آغاز می کنیم.

اگر جرم دفاع از آزادي است بله ما مجرم هستيم( برنامه دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف در روزهاي آينده )


به نام آزادی
این روزها دیگر دانشگاه بوی خون ميدهد, در فضای دردآلود این خاک همه جا فرياد اعتراض به گوش می رسد . دیگر تمام حرمت ها شکسته شده و تمام خط قرمزها زیر پا گذاشته شده است . دیگر واژه آزادی تنها یادآور خون های ریخته شده و دلهای خون شده است . دیگر دانشجو ، دانشجو نیست مجرم است .
چه کنیم ، چه کنیم که چشم این مردم همیشه به ما دانشجویان بوده و هست و ما تنها به وظیفه ی خود عمل می کنیم و به دفاع از مردم برخاسته ایم . اگر این جرم است ما مجرمیم و این مزدوران خوب بدانند که در این راه هیچ دیکتاتوری نمی تواند جلوی اراده ی ما بایستد که ما نه از حبس می ترسیم ، نه از درد و نه از مرگ
اگر دوستانمان را به اسارت می برید ما نخواهیم نشست . اگر به دانشگاهها حمله می کنید و دوستانمان را به خاک و خون می کشید ما سکوت نخواهیم کرد و بدانید که اینها تنها اراده ی ما را محکمتر می کند .ما دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف ، تا آزادی تمام دانشجویان دریند ، و خارج شدن تمامی دانشگاهها از حالت نظامی وخروج نیروهای مزدور از دانشگاهها ، کلاسها را تحریم می کنیم و تجمع اعتراضی خود را هر روز از ساعت 12:30 از جلوی سلف دانشگاه آغاز می کنیم.از شنبه 21 آذر ، تا آزادی تمام همکلاس هایمان ، کلاسها را تحریم می کنیم و مانند امروز چهارشنبه 18 آذر ، تجمع خود را ساعت 12:30 از جلوی سلف آغاز می کنیم.

گزارشي از برگزاري جلسه اعتراض آميز دانشجويان دانشگاه تهران در اعلام حمايت از دانشجويان بازداشت شده و برکناري رئيس دانشگاه


آژانس ايران خبر - ۱۳۸۸/۹/۱۹


روز چهارشنبه 18 آذرماه جلسه اي با حضور گسترده دانشجويان معترض دانشگاه تهران و رئيس دانشکده فني ( دکتر کمره اي )و چند تن ديگر از اساتيد اين دانشکده در سالن چمران از ساعت 13 تا 14 برگزار گرديد.
قرار بود از ساعت 11:30 همان روز دانشجويان در اعتراض به ورود عناصر بسيجي دانشجو نما در روزهاي 16 و 17 آذر و حمله وحشيانه آنها به دانشجويان در مقابل دانشکده فني تجمع برگزار کنندو در حالي که دانشجويان رفته رفته در حال تشکيل اجتماعي بزرگ بودند، رئيس دانشکده فني از دانشجويان خواست تا براي گفتگو در مورد اين موضوع جلسه اي تشکيل دهند جلسه مذکور در سالن چمران برگزار گرديد.
ازدحام دانشجويان براي ورود به سالن به حدي بالا بود که بسياري از آنها پشت درب بسته سالن ماندند.سالن پر از دانشجوياني شده بود که در دستان خود تابلوهايي با نام دانشجويان بازداشت شده در روزهاي 16 و 17 آذر دردست داشتند . آنها خواستار آزادي فوري آنها و برخورد با بسيجيان دانشجو نما شده بودند.در ادامه جلسه تعدادي از دانشجويان معترض در تريبون آزاد با شدت هر چه تمام تر سران نظام از جمله شخص خامنه اي را مورد خطاب قرار داده و آنها را مسئول ضرب و شتم ؛ بازداشت و تجاوز به دانشجويان زنداني دانستند.
اين سخنان قاطع با تشويق هاي مکرر دانشجويان داخل و خارج سالن مواجه گرديد دانشجويان يک صدا خواستار استعفاي فرهاد رهبر رئيس انتصابي دانشگاه بدليل بي لياقتي و همکاري با عناصر بسيجي براي حمله به دانشجويان در جريان حادثه کوي و اتفاقات روزهاي 16 و 17 آذر شدند. در پايان جلسه يکي از دانشجويان بسيجي در خصوص اتفاقاتي که در دو روز
گذشته روي داده بود صحبت هايي انجام داد و ورود بسيجيان دانشجو نما به دانشگاه را کاري برنامه ريزي شده از سوي بسيج دانشگاه تهران ندانست.
اين سخنان به شدت موجب نارضايتي دانشجويان شد و آنها با دروغگو خواندن وي و شعار بسيجي برو گم شو از وي استقبال کردند؛ در حالي که دانشجوي بسيجي در حال صحبت کردن بود ؛ دانشجويان معترض با پشت کردن به وي و خواندن سرود يار دبستاني سالن چمران را ترک کردند.دانشجويان پس از خروج از سالن ؛حدود نيم ساعت در محوطه دانشکده فني تجمع کردند و شعارهاي ضد حکومتي سر دادند و سرانجام در حدود ساعت 15 متفرق شدند.
گفتني است اين تجمع اعتراض آميز در حالي برگزار شد که مسئولين حکومتي دانشگاه برگزاري هر نوع تجمعي را در اين روز ممنوع اعلام کرده و تهديد کرده بودند با هر نوع اعتراضي به شدت برخورد خواهند کرد.

گزارشي از برگزاري جلسه اعتراض آميز دانشجويان دانشگاه تهران در اعلام حمايت از دانشجويان بازداشت شده و برکناري رئيس دانشگاه


آژانس ايران خبر - ۱۳۸۸/۹/۱۹


روز چهارشنبه 18 آذرماه جلسه اي با حضور گسترده دانشجويان معترض دانشگاه تهران و رئيس دانشکده فني ( دکتر کمره اي )و چند تن ديگر از اساتيد اين دانشکده در سالن چمران از ساعت 13 تا 14 برگزار گرديد.
قرار بود از ساعت 11:30 همان روز دانشجويان در اعتراض به ورود عناصر بسيجي دانشجو نما در روزهاي 16 و 17 آذر و حمله وحشيانه آنها به دانشجويان در مقابل دانشکده فني تجمع برگزار کنندو در حالي که دانشجويان رفته رفته در حال تشکيل اجتماعي بزرگ بودند، رئيس دانشکده فني از دانشجويان خواست تا براي گفتگو در مورد اين موضوع جلسه اي تشکيل دهند جلسه مذکور در سالن چمران برگزار گرديد.
ازدحام دانشجويان براي ورود به سالن به حدي بالا بود که بسياري از آنها پشت درب بسته سالن ماندند.سالن پر از دانشجوياني شده بود که در دستان خود تابلوهايي با نام دانشجويان بازداشت شده در روزهاي 16 و 17 آذر دردست داشتند . آنها خواستار آزادي فوري آنها و برخورد با بسيجيان دانشجو نما شده بودند.در ادامه جلسه تعدادي از دانشجويان معترض در تريبون آزاد با شدت هر چه تمام تر سران نظام از جمله شخص خامنه اي را مورد خطاب قرار داده و آنها را مسئول ضرب و شتم ؛ بازداشت و تجاوز به دانشجويان زنداني دانستند.
اين سخنان قاطع با تشويق هاي مکرر دانشجويان داخل و خارج سالن مواجه گرديد دانشجويان يک صدا خواستار استعفاي فرهاد رهبر رئيس انتصابي دانشگاه بدليل بي لياقتي و همکاري با عناصر بسيجي براي حمله به دانشجويان در جريان حادثه کوي و اتفاقات روزهاي 16 و 17 آذر شدند. در پايان جلسه يکي از دانشجويان بسيجي در خصوص اتفاقاتي که در دو روز
گذشته روي داده بود صحبت هايي انجام داد و ورود بسيجيان دانشجو نما به دانشگاه را کاري برنامه ريزي شده از سوي بسيج دانشگاه تهران ندانست.
اين سخنان به شدت موجب نارضايتي دانشجويان شد و آنها با دروغگو خواندن وي و شعار بسيجي برو گم شو از وي استقبال کردند؛ در حالي که دانشجوي بسيجي در حال صحبت کردن بود ؛ دانشجويان معترض با پشت کردن به وي و خواندن سرود يار دبستاني سالن چمران را ترک کردند.دانشجويان پس از خروج از سالن ؛حدود نيم ساعت در محوطه دانشکده فني تجمع کردند و شعارهاي ضد حکومتي سر دادند و سرانجام در حدود ساعت 15 متفرق شدند.
گفتني است اين تجمع اعتراض آميز در حالي برگزار شد که مسئولين حکومتي دانشگاه برگزاري هر نوع تجمعي را در اين روز ممنوع اعلام کرده و تهديد کرده بودند با هر نوع اعتراضي به شدت برخورد خواهند کرد.

گزارشي از برگزاري جلسه اعتراض آميز دانشجويان دانشگاه تهران در اعلام حمايت از دانشجويان بازداشت شده و برکناري رئيس دانشگاه


آژانس ايران خبر - ۱۳۸۸/۹/۱۹


روز چهارشنبه 18 آذرماه جلسه اي با حضور گسترده دانشجويان معترض دانشگاه تهران و رئيس دانشکده فني ( دکتر کمره اي )و چند تن ديگر از اساتيد اين دانشکده در سالن چمران از ساعت 13 تا 14 برگزار گرديد.
قرار بود از ساعت 11:30 همان روز دانشجويان در اعتراض به ورود عناصر بسيجي دانشجو نما در روزهاي 16 و 17 آذر و حمله وحشيانه آنها به دانشجويان در مقابل دانشکده فني تجمع برگزار کنندو در حالي که دانشجويان رفته رفته در حال تشکيل اجتماعي بزرگ بودند، رئيس دانشکده فني از دانشجويان خواست تا براي گفتگو در مورد اين موضوع جلسه اي تشکيل دهند جلسه مذکور در سالن چمران برگزار گرديد.
ازدحام دانشجويان براي ورود به سالن به حدي بالا بود که بسياري از آنها پشت درب بسته سالن ماندند.سالن پر از دانشجوياني شده بود که در دستان خود تابلوهايي با نام دانشجويان بازداشت شده در روزهاي 16 و 17 آذر دردست داشتند . آنها خواستار آزادي فوري آنها و برخورد با بسيجيان دانشجو نما شده بودند.در ادامه جلسه تعدادي از دانشجويان معترض در تريبون آزاد با شدت هر چه تمام تر سران نظام از جمله شخص خامنه اي را مورد خطاب قرار داده و آنها را مسئول ضرب و شتم ؛ بازداشت و تجاوز به دانشجويان زنداني دانستند.
اين سخنان قاطع با تشويق هاي مکرر دانشجويان داخل و خارج سالن مواجه گرديد دانشجويان يک صدا خواستار استعفاي فرهاد رهبر رئيس انتصابي دانشگاه بدليل بي لياقتي و همکاري با عناصر بسيجي براي حمله به دانشجويان در جريان حادثه کوي و اتفاقات روزهاي 16 و 17 آذر شدند. در پايان جلسه يکي از دانشجويان بسيجي در خصوص اتفاقاتي که در دو روز
گذشته روي داده بود صحبت هايي انجام داد و ورود بسيجيان دانشجو نما به دانشگاه را کاري برنامه ريزي شده از سوي بسيج دانشگاه تهران ندانست.
اين سخنان به شدت موجب نارضايتي دانشجويان شد و آنها با دروغگو خواندن وي و شعار بسيجي برو گم شو از وي استقبال کردند؛ در حالي که دانشجوي بسيجي در حال صحبت کردن بود ؛ دانشجويان معترض با پشت کردن به وي و خواندن سرود يار دبستاني سالن چمران را ترک کردند.دانشجويان پس از خروج از سالن ؛حدود نيم ساعت در محوطه دانشکده فني تجمع کردند و شعارهاي ضد حکومتي سر دادند و سرانجام در حدود ساعت 15 متفرق شدند.
گفتني است اين تجمع اعتراض آميز در حالي برگزار شد که مسئولين حکومتي دانشگاه برگزاري هر نوع تجمعي را در اين روز ممنوع اعلام کرده و تهديد کرده بودند با هر نوع اعتراضي به شدت برخورد خواهند کرد.

گزارشي از برگزاري جلسه اعتراض آميز دانشجويان دانشگاه تهران در اعلام حمايت از دانشجويان بازداشت شده و برکناري رئيس دانشگاه


آژانس ايران خبر - ۱۳۸۸/۹/۱۹


روز چهارشنبه 18 آذرماه جلسه اي با حضور گسترده دانشجويان معترض دانشگاه تهران و رئيس دانشکده فني ( دکتر کمره اي )و چند تن ديگر از اساتيد اين دانشکده در سالن چمران از ساعت 13 تا 14 برگزار گرديد.
قرار بود از ساعت 11:30 همان روز دانشجويان در اعتراض به ورود عناصر بسيجي دانشجو نما در روزهاي 16 و 17 آذر و حمله وحشيانه آنها به دانشجويان در مقابل دانشکده فني تجمع برگزار کنندو در حالي که دانشجويان رفته رفته در حال تشکيل اجتماعي بزرگ بودند، رئيس دانشکده فني از دانشجويان خواست تا براي گفتگو در مورد اين موضوع جلسه اي تشکيل دهند جلسه مذکور در سالن چمران برگزار گرديد.
ازدحام دانشجويان براي ورود به سالن به حدي بالا بود که بسياري از آنها پشت درب بسته سالن ماندند.سالن پر از دانشجوياني شده بود که در دستان خود تابلوهايي با نام دانشجويان بازداشت شده در روزهاي 16 و 17 آذر دردست داشتند . آنها خواستار آزادي فوري آنها و برخورد با بسيجيان دانشجو نما شده بودند.در ادامه جلسه تعدادي از دانشجويان معترض در تريبون آزاد با شدت هر چه تمام تر سران نظام از جمله شخص خامنه اي را مورد خطاب قرار داده و آنها را مسئول ضرب و شتم ؛ بازداشت و تجاوز به دانشجويان زنداني دانستند.
اين سخنان قاطع با تشويق هاي مکرر دانشجويان داخل و خارج سالن مواجه گرديد دانشجويان يک صدا خواستار استعفاي فرهاد رهبر رئيس انتصابي دانشگاه بدليل بي لياقتي و همکاري با عناصر بسيجي براي حمله به دانشجويان در جريان حادثه کوي و اتفاقات روزهاي 16 و 17 آذر شدند. در پايان جلسه يکي از دانشجويان بسيجي در خصوص اتفاقاتي که در دو روز
گذشته روي داده بود صحبت هايي انجام داد و ورود بسيجيان دانشجو نما به دانشگاه را کاري برنامه ريزي شده از سوي بسيج دانشگاه تهران ندانست.
اين سخنان به شدت موجب نارضايتي دانشجويان شد و آنها با دروغگو خواندن وي و شعار بسيجي برو گم شو از وي استقبال کردند؛ در حالي که دانشجوي بسيجي در حال صحبت کردن بود ؛ دانشجويان معترض با پشت کردن به وي و خواندن سرود يار دبستاني سالن چمران را ترک کردند.دانشجويان پس از خروج از سالن ؛حدود نيم ساعت در محوطه دانشکده فني تجمع کردند و شعارهاي ضد حکومتي سر دادند و سرانجام در حدود ساعت 15 متفرق شدند.
گفتني است اين تجمع اعتراض آميز در حالي برگزار شد که مسئولين حکومتي دانشگاه برگزاري هر نوع تجمعي را در اين روز ممنوع اعلام کرده و تهديد کرده بودند با هر نوع اعتراضي به شدت برخورد خواهند کرد.

اسامی تعدادی از بازداشت شدگان روز 16 آذر


فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

روز چهارشنبه خانواده بازداشت شده هاي 16 آذر از ساعت 8:30 رفته رفته به دادگاه انقلاب مي آمدند بدليل سردي هوا و بارش باران داخل دادگاه انقلاب مملو از جمعيت خانواده ها بود كه سرگردان و حيران بودند .
تعدادي از بازداشت شده هاي شهرستاني هستند كه خانواده هايشان شبانه و با هر وسيله اي كه مي توانستند با وجود لغزنده بودن جاده ها خود را به تهران رسانده بودند و نگران وضعيت عزيزانشان بودند.اداره پيگيري اطلاعات اسامي تعدادي از بازداشت شده ها را تاييد كرده اما هنوز از وضعيت عده زيادي خبري در دست نيست و تا ساعت 13 هيچ اسمي به تاييد دادگاه انقلاب نرسيده است .
تعدادي از خانواده ها با گريه و نگراني در مورد نحوه بازداشت عزيزانشان صحبت مي كردند چرا كه به چشم خود ديده بودند كه عزيزانشان در حالي كه زير ضربات باتوم و شوك برقی و لگد نيروهاي گارد به خصوص لباس شخصي ها قرار گرفته بودند بازداشت شده اند.
خانواده هايي كه بازداشتي آنها دختر بودند بيشتر از بقيه نگران و مضطرب به هر دري مي زدند تا از وضعيت و محل نگهداري عزیزانشان اطلاع كسب كنند. و نفرين و لعنت بود كه نثار خامنه اي و احمدي نژاد حتي با صداي بلند در داخل دادگاه انقلاب مي كردند.
تعداد خانواده ها كه رفته رفته بيشتر مي شد نيروهاي لباس شخصي و حراست دادگاه انقلاب بودند كه وارد سالن مي شدند و پشت سر خانواده ها مي ايستادند تا شرايط را زير نظر داشته باشند .صداي اعتراضات خانواده كه شدت مي گرفت. يكی از افراد لباس شخصي به طرف خانواده ها مي رفت و سعی داشت كه آنها را ساكت كند و دائم به خانواده ها مي گفت: شما كه نگران بچه هايتان هستيد جلوي انها را بگيريد و نگذاريد در اين روزها بيايند بيرون تا اين جوري ضجه نزنيد با سر و صدا هم هيچ مشكلي حل نميشه فقط كار خود را سخت تر مي كنيد هر چيزي مراحلي داره و بايد مراحل قانوني آن طي شود.
صداي اعتراض خانواده ها هم بلند مي شد كه اگرقانون است چرا بي گناه مردم را مي گيريد اگر قانون است شما بايد ظرف 48 ساعت تفهيم اتهام كنيد و به ما بگوييد كه زن و بچه هاي مردم را كجا برديد .ساعت 12 تا ساعت 13 به بهانه نماز دادگاه انقلاب را تعطيل كردند و خانواده ها را در سرما زير باران بدون پاسخ نگهداشتند .

اسامي تعدادي از بازداشت شدگان روز 16 آذر جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد

1- زهرا رجبي آقا پور 25 ساله در چهاراه ولي عصر بازداشت شده
2- آيدا رضايي فر 23 ساله در ابوريحان بازداشت شده
3- پريسا زارع زاده 28 ساله در چهاراه ولي عصر بازداشت شده
4- سارا علي پور 23 ساله و دانشجو در فخر رازي بازداشت شده
5- فاطمه عبداللهي پور 47 ساله در ولي عصر بازداشت شده
6- پروانه شاپوروند 30 ساله محل بازداشت نامعلوم
7- زينب محمدي 31 ساله در ولي عصر بازداشت شده
8-بهاره خادمي 20 ساله در خيابان 16 آذر بازداشت شده
9- ابوالفضل گل محمدي 28 ساله در خيابان وصال بازداشت شده
10- علي ضياء الديني 32 ساله محل بازداشت نامعلوم
11- اميرحسين موسوي 29 ساله در چهاراه ولي عصر بازداشت شده
12- سروش رضايي 21 ساله در مقابل دانشگاه هنر بازداشت شده
13- محمد پيشكار 18 ساله محل بازداشت نامعلوم
14- امير توسلي 24 ساله در وصال بازداشت شده
15- بهنام ماهوتيان 26 ساله در ولي عصر بازداشت شده
16- محسن شجاعي 28 ساله مقابل صنعتي شريف بازداشت شده
17- محمد ابراهيم فتحعلي 35 ساله در كارگر جنوبي بازداشت شده
18- امير رضا سادات رضوي 18 ساله در خيابان حافظ بازداشت شده
19- محمد مهدي منصوري 22 ساله دانشجوي پيام نور در فردوسي بازداشت شده
20- احمد توانايي پور 52 ساله در ولي عصر بازداشت شده
21- كامران افشار نژاد 28 ساله در انقلاب بازداشت شده
22- حميد حسيني 24 ساله محل بازداشت نامعلوم
23- سلمان عسگري مقدم 29 ساله در فخر رازي بازداشت شده
24- حسين سالكي 25 ساله در ولي عصر بازداشت شده
25- احسان ناصحي 31 ساله در فردوسي بازداشت شده
26 – حامد كريمي 24 ساله دانشجو در انقلاب بازداشت شده

18 آذر 1388 برابر با 9 دسامبر 2009

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر

اسامی تعدادی از بازداشت شدگان روز 16 آذر


فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

روز چهارشنبه خانواده بازداشت شده هاي 16 آذر از ساعت 8:30 رفته رفته به دادگاه انقلاب مي آمدند بدليل سردي هوا و بارش باران داخل دادگاه انقلاب مملو از جمعيت خانواده ها بود كه سرگردان و حيران بودند .
تعدادي از بازداشت شده هاي شهرستاني هستند كه خانواده هايشان شبانه و با هر وسيله اي كه مي توانستند با وجود لغزنده بودن جاده ها خود را به تهران رسانده بودند و نگران وضعيت عزيزانشان بودند.اداره پيگيري اطلاعات اسامي تعدادي از بازداشت شده ها را تاييد كرده اما هنوز از وضعيت عده زيادي خبري در دست نيست و تا ساعت 13 هيچ اسمي به تاييد دادگاه انقلاب نرسيده است .
تعدادي از خانواده ها با گريه و نگراني در مورد نحوه بازداشت عزيزانشان صحبت مي كردند چرا كه به چشم خود ديده بودند كه عزيزانشان در حالي كه زير ضربات باتوم و شوك برقی و لگد نيروهاي گارد به خصوص لباس شخصي ها قرار گرفته بودند بازداشت شده اند.
خانواده هايي كه بازداشتي آنها دختر بودند بيشتر از بقيه نگران و مضطرب به هر دري مي زدند تا از وضعيت و محل نگهداري عزیزانشان اطلاع كسب كنند. و نفرين و لعنت بود كه نثار خامنه اي و احمدي نژاد حتي با صداي بلند در داخل دادگاه انقلاب مي كردند.
تعداد خانواده ها كه رفته رفته بيشتر مي شد نيروهاي لباس شخصي و حراست دادگاه انقلاب بودند كه وارد سالن مي شدند و پشت سر خانواده ها مي ايستادند تا شرايط را زير نظر داشته باشند .صداي اعتراضات خانواده كه شدت مي گرفت. يكی از افراد لباس شخصي به طرف خانواده ها مي رفت و سعی داشت كه آنها را ساكت كند و دائم به خانواده ها مي گفت: شما كه نگران بچه هايتان هستيد جلوي انها را بگيريد و نگذاريد در اين روزها بيايند بيرون تا اين جوري ضجه نزنيد با سر و صدا هم هيچ مشكلي حل نميشه فقط كار خود را سخت تر مي كنيد هر چيزي مراحلي داره و بايد مراحل قانوني آن طي شود.
صداي اعتراض خانواده ها هم بلند مي شد كه اگرقانون است چرا بي گناه مردم را مي گيريد اگر قانون است شما بايد ظرف 48 ساعت تفهيم اتهام كنيد و به ما بگوييد كه زن و بچه هاي مردم را كجا برديد .ساعت 12 تا ساعت 13 به بهانه نماز دادگاه انقلاب را تعطيل كردند و خانواده ها را در سرما زير باران بدون پاسخ نگهداشتند .

اسامي تعدادي از بازداشت شدگان روز 16 آذر جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد

1- زهرا رجبي آقا پور 25 ساله در چهاراه ولي عصر بازداشت شده
2- آيدا رضايي فر 23 ساله در ابوريحان بازداشت شده
3- پريسا زارع زاده 28 ساله در چهاراه ولي عصر بازداشت شده
4- سارا علي پور 23 ساله و دانشجو در فخر رازي بازداشت شده
5- فاطمه عبداللهي پور 47 ساله در ولي عصر بازداشت شده
6- پروانه شاپوروند 30 ساله محل بازداشت نامعلوم
7- زينب محمدي 31 ساله در ولي عصر بازداشت شده
8-بهاره خادمي 20 ساله در خيابان 16 آذر بازداشت شده
9- ابوالفضل گل محمدي 28 ساله در خيابان وصال بازداشت شده
10- علي ضياء الديني 32 ساله محل بازداشت نامعلوم
11- اميرحسين موسوي 29 ساله در چهاراه ولي عصر بازداشت شده
12- سروش رضايي 21 ساله در مقابل دانشگاه هنر بازداشت شده
13- محمد پيشكار 18 ساله محل بازداشت نامعلوم
14- امير توسلي 24 ساله در وصال بازداشت شده
15- بهنام ماهوتيان 26 ساله در ولي عصر بازداشت شده
16- محسن شجاعي 28 ساله مقابل صنعتي شريف بازداشت شده
17- محمد ابراهيم فتحعلي 35 ساله در كارگر جنوبي بازداشت شده
18- امير رضا سادات رضوي 18 ساله در خيابان حافظ بازداشت شده
19- محمد مهدي منصوري 22 ساله دانشجوي پيام نور در فردوسي بازداشت شده
20- احمد توانايي پور 52 ساله در ولي عصر بازداشت شده
21- كامران افشار نژاد 28 ساله در انقلاب بازداشت شده
22- حميد حسيني 24 ساله محل بازداشت نامعلوم
23- سلمان عسگري مقدم 29 ساله در فخر رازي بازداشت شده
24- حسين سالكي 25 ساله در ولي عصر بازداشت شده
25- احسان ناصحي 31 ساله در فردوسي بازداشت شده
26 – حامد كريمي 24 ساله دانشجو در انقلاب بازداشت شده

18 آذر 1388 برابر با 9 دسامبر 2009

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر

اسامی تعدادی از بازداشت شدگان روز 16 آذر


فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

روز چهارشنبه خانواده بازداشت شده هاي 16 آذر از ساعت 8:30 رفته رفته به دادگاه انقلاب مي آمدند بدليل سردي هوا و بارش باران داخل دادگاه انقلاب مملو از جمعيت خانواده ها بود كه سرگردان و حيران بودند .
تعدادي از بازداشت شده هاي شهرستاني هستند كه خانواده هايشان شبانه و با هر وسيله اي كه مي توانستند با وجود لغزنده بودن جاده ها خود را به تهران رسانده بودند و نگران وضعيت عزيزانشان بودند.اداره پيگيري اطلاعات اسامي تعدادي از بازداشت شده ها را تاييد كرده اما هنوز از وضعيت عده زيادي خبري در دست نيست و تا ساعت 13 هيچ اسمي به تاييد دادگاه انقلاب نرسيده است .
تعدادي از خانواده ها با گريه و نگراني در مورد نحوه بازداشت عزيزانشان صحبت مي كردند چرا كه به چشم خود ديده بودند كه عزيزانشان در حالي كه زير ضربات باتوم و شوك برقی و لگد نيروهاي گارد به خصوص لباس شخصي ها قرار گرفته بودند بازداشت شده اند.
خانواده هايي كه بازداشتي آنها دختر بودند بيشتر از بقيه نگران و مضطرب به هر دري مي زدند تا از وضعيت و محل نگهداري عزیزانشان اطلاع كسب كنند. و نفرين و لعنت بود كه نثار خامنه اي و احمدي نژاد حتي با صداي بلند در داخل دادگاه انقلاب مي كردند.
تعداد خانواده ها كه رفته رفته بيشتر مي شد نيروهاي لباس شخصي و حراست دادگاه انقلاب بودند كه وارد سالن مي شدند و پشت سر خانواده ها مي ايستادند تا شرايط را زير نظر داشته باشند .صداي اعتراضات خانواده كه شدت مي گرفت. يكی از افراد لباس شخصي به طرف خانواده ها مي رفت و سعی داشت كه آنها را ساكت كند و دائم به خانواده ها مي گفت: شما كه نگران بچه هايتان هستيد جلوي انها را بگيريد و نگذاريد در اين روزها بيايند بيرون تا اين جوري ضجه نزنيد با سر و صدا هم هيچ مشكلي حل نميشه فقط كار خود را سخت تر مي كنيد هر چيزي مراحلي داره و بايد مراحل قانوني آن طي شود.
صداي اعتراض خانواده ها هم بلند مي شد كه اگرقانون است چرا بي گناه مردم را مي گيريد اگر قانون است شما بايد ظرف 48 ساعت تفهيم اتهام كنيد و به ما بگوييد كه زن و بچه هاي مردم را كجا برديد .ساعت 12 تا ساعت 13 به بهانه نماز دادگاه انقلاب را تعطيل كردند و خانواده ها را در سرما زير باران بدون پاسخ نگهداشتند .

اسامي تعدادي از بازداشت شدگان روز 16 آذر جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد

1- زهرا رجبي آقا پور 25 ساله در چهاراه ولي عصر بازداشت شده
2- آيدا رضايي فر 23 ساله در ابوريحان بازداشت شده
3- پريسا زارع زاده 28 ساله در چهاراه ولي عصر بازداشت شده
4- سارا علي پور 23 ساله و دانشجو در فخر رازي بازداشت شده
5- فاطمه عبداللهي پور 47 ساله در ولي عصر بازداشت شده
6- پروانه شاپوروند 30 ساله محل بازداشت نامعلوم
7- زينب محمدي 31 ساله در ولي عصر بازداشت شده
8-بهاره خادمي 20 ساله در خيابان 16 آذر بازداشت شده
9- ابوالفضل گل محمدي 28 ساله در خيابان وصال بازداشت شده
10- علي ضياء الديني 32 ساله محل بازداشت نامعلوم
11- اميرحسين موسوي 29 ساله در چهاراه ولي عصر بازداشت شده
12- سروش رضايي 21 ساله در مقابل دانشگاه هنر بازداشت شده
13- محمد پيشكار 18 ساله محل بازداشت نامعلوم
14- امير توسلي 24 ساله در وصال بازداشت شده
15- بهنام ماهوتيان 26 ساله در ولي عصر بازداشت شده
16- محسن شجاعي 28 ساله مقابل صنعتي شريف بازداشت شده
17- محمد ابراهيم فتحعلي 35 ساله در كارگر جنوبي بازداشت شده
18- امير رضا سادات رضوي 18 ساله در خيابان حافظ بازداشت شده
19- محمد مهدي منصوري 22 ساله دانشجوي پيام نور در فردوسي بازداشت شده
20- احمد توانايي پور 52 ساله در ولي عصر بازداشت شده
21- كامران افشار نژاد 28 ساله در انقلاب بازداشت شده
22- حميد حسيني 24 ساله محل بازداشت نامعلوم
23- سلمان عسگري مقدم 29 ساله در فخر رازي بازداشت شده
24- حسين سالكي 25 ساله در ولي عصر بازداشت شده
25- احسان ناصحي 31 ساله در فردوسي بازداشت شده
26 – حامد كريمي 24 ساله دانشجو در انقلاب بازداشت شده

18 آذر 1388 برابر با 9 دسامبر 2009

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر

اسامی تعدادی از بازداشت شدگان روز 16 آذر


فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

روز چهارشنبه خانواده بازداشت شده هاي 16 آذر از ساعت 8:30 رفته رفته به دادگاه انقلاب مي آمدند بدليل سردي هوا و بارش باران داخل دادگاه انقلاب مملو از جمعيت خانواده ها بود كه سرگردان و حيران بودند .
تعدادي از بازداشت شده هاي شهرستاني هستند كه خانواده هايشان شبانه و با هر وسيله اي كه مي توانستند با وجود لغزنده بودن جاده ها خود را به تهران رسانده بودند و نگران وضعيت عزيزانشان بودند.اداره پيگيري اطلاعات اسامي تعدادي از بازداشت شده ها را تاييد كرده اما هنوز از وضعيت عده زيادي خبري در دست نيست و تا ساعت 13 هيچ اسمي به تاييد دادگاه انقلاب نرسيده است .
تعدادي از خانواده ها با گريه و نگراني در مورد نحوه بازداشت عزيزانشان صحبت مي كردند چرا كه به چشم خود ديده بودند كه عزيزانشان در حالي كه زير ضربات باتوم و شوك برقی و لگد نيروهاي گارد به خصوص لباس شخصي ها قرار گرفته بودند بازداشت شده اند.
خانواده هايي كه بازداشتي آنها دختر بودند بيشتر از بقيه نگران و مضطرب به هر دري مي زدند تا از وضعيت و محل نگهداري عزیزانشان اطلاع كسب كنند. و نفرين و لعنت بود كه نثار خامنه اي و احمدي نژاد حتي با صداي بلند در داخل دادگاه انقلاب مي كردند.
تعداد خانواده ها كه رفته رفته بيشتر مي شد نيروهاي لباس شخصي و حراست دادگاه انقلاب بودند كه وارد سالن مي شدند و پشت سر خانواده ها مي ايستادند تا شرايط را زير نظر داشته باشند .صداي اعتراضات خانواده كه شدت مي گرفت. يكی از افراد لباس شخصي به طرف خانواده ها مي رفت و سعی داشت كه آنها را ساكت كند و دائم به خانواده ها مي گفت: شما كه نگران بچه هايتان هستيد جلوي انها را بگيريد و نگذاريد در اين روزها بيايند بيرون تا اين جوري ضجه نزنيد با سر و صدا هم هيچ مشكلي حل نميشه فقط كار خود را سخت تر مي كنيد هر چيزي مراحلي داره و بايد مراحل قانوني آن طي شود.
صداي اعتراض خانواده ها هم بلند مي شد كه اگرقانون است چرا بي گناه مردم را مي گيريد اگر قانون است شما بايد ظرف 48 ساعت تفهيم اتهام كنيد و به ما بگوييد كه زن و بچه هاي مردم را كجا برديد .ساعت 12 تا ساعت 13 به بهانه نماز دادگاه انقلاب را تعطيل كردند و خانواده ها را در سرما زير باران بدون پاسخ نگهداشتند .

اسامي تعدادي از بازداشت شدگان روز 16 آذر جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد

1- زهرا رجبي آقا پور 25 ساله در چهاراه ولي عصر بازداشت شده
2- آيدا رضايي فر 23 ساله در ابوريحان بازداشت شده
3- پريسا زارع زاده 28 ساله در چهاراه ولي عصر بازداشت شده
4- سارا علي پور 23 ساله و دانشجو در فخر رازي بازداشت شده
5- فاطمه عبداللهي پور 47 ساله در ولي عصر بازداشت شده
6- پروانه شاپوروند 30 ساله محل بازداشت نامعلوم
7- زينب محمدي 31 ساله در ولي عصر بازداشت شده
8-بهاره خادمي 20 ساله در خيابان 16 آذر بازداشت شده
9- ابوالفضل گل محمدي 28 ساله در خيابان وصال بازداشت شده
10- علي ضياء الديني 32 ساله محل بازداشت نامعلوم
11- اميرحسين موسوي 29 ساله در چهاراه ولي عصر بازداشت شده
12- سروش رضايي 21 ساله در مقابل دانشگاه هنر بازداشت شده
13- محمد پيشكار 18 ساله محل بازداشت نامعلوم
14- امير توسلي 24 ساله در وصال بازداشت شده
15- بهنام ماهوتيان 26 ساله در ولي عصر بازداشت شده
16- محسن شجاعي 28 ساله مقابل صنعتي شريف بازداشت شده
17- محمد ابراهيم فتحعلي 35 ساله در كارگر جنوبي بازداشت شده
18- امير رضا سادات رضوي 18 ساله در خيابان حافظ بازداشت شده
19- محمد مهدي منصوري 22 ساله دانشجوي پيام نور در فردوسي بازداشت شده
20- احمد توانايي پور 52 ساله در ولي عصر بازداشت شده
21- كامران افشار نژاد 28 ساله در انقلاب بازداشت شده
22- حميد حسيني 24 ساله محل بازداشت نامعلوم
23- سلمان عسگري مقدم 29 ساله در فخر رازي بازداشت شده
24- حسين سالكي 25 ساله در ولي عصر بازداشت شده
25- احسان ناصحي 31 ساله در فردوسي بازداشت شده
26 – حامد كريمي 24 ساله دانشجو در انقلاب بازداشت شده

18 آذر 1388 برابر با 9 دسامبر 2009

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر

فیلم؛ دختران رهبری تظاهرات را بر عهده دارند

فیلم؛ دختران رهبری تظاهرات را بر عهده دارند

فیلم؛ دختران رهبری تظاهرات را بر عهده دارند

فیلم؛ دختران رهبری تظاهرات را بر عهده دارند

اسکناس، رسانه دستنویس و اعتراضی مردم در ایران


شهرزادنیوز: اعتراض در ایران رسانه عمومی جدید ی را کشف کرده است. معترضان شعارهای خود علیه رژیم را روی اسکناس ها می نویسند و پخش می کنند و کاری هم از دست دولت در مقابل این "رسانه جدید" بر نمی آید.

روزنامه آلمانی "زود دویچه تسایتونگ" در این باره نوشت، در مقابل باتوم، گاز اشک آور، دستگیری ها، سانسور اینترنت ها و دادستانی تهدید کننده، آنچه که در هفته های اخیر در ایران اتفاق می افتد، به راستی تحسین برانگیز است. در ماه ژوئن اینترنت و وسایل ارتباط عمومی و تویتر با انتقال اخبار به خارج، فشار بر رژیم را افزایش می دادند، اما اکنون به نظر می رسد که ایرانی ها نوع دیگری از اعتراض را کشف کرده اند، وسیله ای که کسی نمی تواند از گسترش آن جلوگیری کند و گردش آن در دست مردم "حداکثر" است و گاز اشک آور هم علیه آن بی تأثیر می باشد. مردم انتقاد و اعتراض خود را روی اسکناس ها بیان می کنند: پول به مثابه رسانه همگانی. روی برخی اسکناس ها شعار "زنده باد آزادی" نوشته شده است و بر برخی دیگر طرح ها و کاریکاتورها نقش شده اند. روی یکی از اسکناس ها نیز ضربدری روی دهان خمینی کشیده، در حالی که شعار زنده باد آزادی نیز روی اسکناس به خوبی قابل مشاهده است. به نظر می‌رسد که هر اسکناسی در ایران دارد به رسانه‌ای علیه رژیم تبدیل می گردد.

اسکناس، رسانه دستنویس و اعتراضی مردم در ایران


شهرزادنیوز: اعتراض در ایران رسانه عمومی جدید ی را کشف کرده است. معترضان شعارهای خود علیه رژیم را روی اسکناس ها می نویسند و پخش می کنند و کاری هم از دست دولت در مقابل این "رسانه جدید" بر نمی آید.

روزنامه آلمانی "زود دویچه تسایتونگ" در این باره نوشت، در مقابل باتوم، گاز اشک آور، دستگیری ها، سانسور اینترنت ها و دادستانی تهدید کننده، آنچه که در هفته های اخیر در ایران اتفاق می افتد، به راستی تحسین برانگیز است. در ماه ژوئن اینترنت و وسایل ارتباط عمومی و تویتر با انتقال اخبار به خارج، فشار بر رژیم را افزایش می دادند، اما اکنون به نظر می رسد که ایرانی ها نوع دیگری از اعتراض را کشف کرده اند، وسیله ای که کسی نمی تواند از گسترش آن جلوگیری کند و گردش آن در دست مردم "حداکثر" است و گاز اشک آور هم علیه آن بی تأثیر می باشد. مردم انتقاد و اعتراض خود را روی اسکناس ها بیان می کنند: پول به مثابه رسانه همگانی. روی برخی اسکناس ها شعار "زنده باد آزادی" نوشته شده است و بر برخی دیگر طرح ها و کاریکاتورها نقش شده اند. روی یکی از اسکناس ها نیز ضربدری روی دهان خمینی کشیده، در حالی که شعار زنده باد آزادی نیز روی اسکناس به خوبی قابل مشاهده است. به نظر می‌رسد که هر اسکناسی در ایران دارد به رسانه‌ای علیه رژیم تبدیل می گردد.

اسکناس، رسانه دستنویس و اعتراضی مردم در ایران


شهرزادنیوز: اعتراض در ایران رسانه عمومی جدید ی را کشف کرده است. معترضان شعارهای خود علیه رژیم را روی اسکناس ها می نویسند و پخش می کنند و کاری هم از دست دولت در مقابل این "رسانه جدید" بر نمی آید.

روزنامه آلمانی "زود دویچه تسایتونگ" در این باره نوشت، در مقابل باتوم، گاز اشک آور، دستگیری ها، سانسور اینترنت ها و دادستانی تهدید کننده، آنچه که در هفته های اخیر در ایران اتفاق می افتد، به راستی تحسین برانگیز است. در ماه ژوئن اینترنت و وسایل ارتباط عمومی و تویتر با انتقال اخبار به خارج، فشار بر رژیم را افزایش می دادند، اما اکنون به نظر می رسد که ایرانی ها نوع دیگری از اعتراض را کشف کرده اند، وسیله ای که کسی نمی تواند از گسترش آن جلوگیری کند و گردش آن در دست مردم "حداکثر" است و گاز اشک آور هم علیه آن بی تأثیر می باشد. مردم انتقاد و اعتراض خود را روی اسکناس ها بیان می کنند: پول به مثابه رسانه همگانی. روی برخی اسکناس ها شعار "زنده باد آزادی" نوشته شده است و بر برخی دیگر طرح ها و کاریکاتورها نقش شده اند. روی یکی از اسکناس ها نیز ضربدری روی دهان خمینی کشیده، در حالی که شعار زنده باد آزادی نیز روی اسکناس به خوبی قابل مشاهده است. به نظر می‌رسد که هر اسکناسی در ایران دارد به رسانه‌ای علیه رژیم تبدیل می گردد.

اسکناس، رسانه دستنویس و اعتراضی مردم در ایران


شهرزادنیوز: اعتراض در ایران رسانه عمومی جدید ی را کشف کرده است. معترضان شعارهای خود علیه رژیم را روی اسکناس ها می نویسند و پخش می کنند و کاری هم از دست دولت در مقابل این "رسانه جدید" بر نمی آید.

روزنامه آلمانی "زود دویچه تسایتونگ" در این باره نوشت، در مقابل باتوم، گاز اشک آور، دستگیری ها، سانسور اینترنت ها و دادستانی تهدید کننده، آنچه که در هفته های اخیر در ایران اتفاق می افتد، به راستی تحسین برانگیز است. در ماه ژوئن اینترنت و وسایل ارتباط عمومی و تویتر با انتقال اخبار به خارج، فشار بر رژیم را افزایش می دادند، اما اکنون به نظر می رسد که ایرانی ها نوع دیگری از اعتراض را کشف کرده اند، وسیله ای که کسی نمی تواند از گسترش آن جلوگیری کند و گردش آن در دست مردم "حداکثر" است و گاز اشک آور هم علیه آن بی تأثیر می باشد. مردم انتقاد و اعتراض خود را روی اسکناس ها بیان می کنند: پول به مثابه رسانه همگانی. روی برخی اسکناس ها شعار "زنده باد آزادی" نوشته شده است و بر برخی دیگر طرح ها و کاریکاتورها نقش شده اند. روی یکی از اسکناس ها نیز ضربدری روی دهان خمینی کشیده، در حالی که شعار زنده باد آزادی نیز روی اسکناس به خوبی قابل مشاهده است. به نظر می‌رسد که هر اسکناسی در ایران دارد به رسانه‌ای علیه رژیم تبدیل می گردد.

درخواست صدور حکم بازداشت بین المللی برای خامنه ای

Image and video hosting by TinyPic