Friday, December 25, 2009
برگزاری سومین دادگاه علیرضا کیانی با 16مورد اتهامی
سومین دادگاه علیرضا کیانی دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران در طول دو ماه گذشته، صبح چهارشنبه در دادگاه انقلاب بابل برگزار شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر در طول دو ماه گذشته این برای سومین بار است که این دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه مازندران به دادگاه احضار شده و به اتهامات مختلف مورد محاکمه قرار می گیرد.
اولین دادگاه علیرضا کیانی در دادگاه بابلسر و به اتهام اخلال در نظم عمومی و اغتشاش در پردیس دانشگاه مازندران – بابلسر و دومین دادگاه وی در دادگاه عمومی بابل به اتهام اخلال در نظم عمومی و اغتشاش در دانشگاه بابل برگزار شدند. بنا بر این گزارش در حالی که تاکنون احکام این دو دادگاه صادر نشده است، این فعال دانشجویی با 16عنوان اتهامی دیگر به دادگاه انقلاب بابل احضار و محاکمه شده است. بخشی از اتهاماتی که در کیفر خواست این دانشجو توسط دادستانی بابل آمده است به شرح ذیل می باشد:« تحریک دانشجویان به اعتراض و شرکت در تجمعات، اعتقاد به پروژه ی براندازی نرم و حرکت در راستای آن، برگزاری تجمعات و نشست های غیر قانونی در دانشگاه مازندران، ارتباط با بیگانگان و مصاحبه با صدای آمریکا و اظهارات ساختارشکن و خارج از چارچوب نظام، قلمفرسایی تند سیاسی در نشریات غیر قانونی و انتشار مقالات در سایت های ضد انقلاب، زیر سوال بردن ولایت فقیه و مجلس خبرگان، عضویت در شورای مرکزی انجمن اسلامی غیر قانونی دانشگاه مازندران، ارتباط با دفتر غیر قانونی تحکیم وحدت، داشتن وبلاگ و ...»
همچنین در پایان این کیفر خواست آمده است که «حضور علیرضا کیانی در محیط های آموزشی و دانشگاهی خدشه ای اساسی به اصول مقدس نظام جمهوری اسلامی وارد می آورد» و از قاضی پرونده در خواست شده تا برای این مسئله تدبیری بیاندیشد.
علیرضا کیانی نیز در این دادگاه با دفاع از خود و با رد اتهامات وارده و تشکیک در اتهام دانستن این به اصطلاح اتهامات از عملکرد خود دفاع کرده و این عناوین را نه تنها مشمول مباحث مربوط به جرایم سیاسی ندانسته بلکه آن را از خصایص یک جامعه ی آزاد و نقاد بر شمرد چنان که حتی خود مسئولین نظام نیز بر این امر تاکید دارند.
برگزاری سومین دادگاه علیرضا کیانی با 16مورد اتهامی
سومین دادگاه علیرضا کیانی دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران در طول دو ماه گذشته، صبح چهارشنبه در دادگاه انقلاب بابل برگزار شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر در طول دو ماه گذشته این برای سومین بار است که این دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه مازندران به دادگاه احضار شده و به اتهامات مختلف مورد محاکمه قرار می گیرد.
اولین دادگاه علیرضا کیانی در دادگاه بابلسر و به اتهام اخلال در نظم عمومی و اغتشاش در پردیس دانشگاه مازندران – بابلسر و دومین دادگاه وی در دادگاه عمومی بابل به اتهام اخلال در نظم عمومی و اغتشاش در دانشگاه بابل برگزار شدند. بنا بر این گزارش در حالی که تاکنون احکام این دو دادگاه صادر نشده است، این فعال دانشجویی با 16عنوان اتهامی دیگر به دادگاه انقلاب بابل احضار و محاکمه شده است. بخشی از اتهاماتی که در کیفر خواست این دانشجو توسط دادستانی بابل آمده است به شرح ذیل می باشد:« تحریک دانشجویان به اعتراض و شرکت در تجمعات، اعتقاد به پروژه ی براندازی نرم و حرکت در راستای آن، برگزاری تجمعات و نشست های غیر قانونی در دانشگاه مازندران، ارتباط با بیگانگان و مصاحبه با صدای آمریکا و اظهارات ساختارشکن و خارج از چارچوب نظام، قلمفرسایی تند سیاسی در نشریات غیر قانونی و انتشار مقالات در سایت های ضد انقلاب، زیر سوال بردن ولایت فقیه و مجلس خبرگان، عضویت در شورای مرکزی انجمن اسلامی غیر قانونی دانشگاه مازندران، ارتباط با دفتر غیر قانونی تحکیم وحدت، داشتن وبلاگ و ...»
همچنین در پایان این کیفر خواست آمده است که «حضور علیرضا کیانی در محیط های آموزشی و دانشگاهی خدشه ای اساسی به اصول مقدس نظام جمهوری اسلامی وارد می آورد» و از قاضی پرونده در خواست شده تا برای این مسئله تدبیری بیاندیشد.
علیرضا کیانی نیز در این دادگاه با دفاع از خود و با رد اتهامات وارده و تشکیک در اتهام دانستن این به اصطلاح اتهامات از عملکرد خود دفاع کرده و این عناوین را نه تنها مشمول مباحث مربوط به جرایم سیاسی ندانسته بلکه آن را از خصایص یک جامعه ی آزاد و نقاد بر شمرد چنان که حتی خود مسئولین نظام نیز بر این امر تاکید دارند.
برگزاری سومین دادگاه علیرضا کیانی با 16مورد اتهامی
سومین دادگاه علیرضا کیانی دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران در طول دو ماه گذشته، صبح چهارشنبه در دادگاه انقلاب بابل برگزار شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر در طول دو ماه گذشته این برای سومین بار است که این دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه مازندران به دادگاه احضار شده و به اتهامات مختلف مورد محاکمه قرار می گیرد.
اولین دادگاه علیرضا کیانی در دادگاه بابلسر و به اتهام اخلال در نظم عمومی و اغتشاش در پردیس دانشگاه مازندران – بابلسر و دومین دادگاه وی در دادگاه عمومی بابل به اتهام اخلال در نظم عمومی و اغتشاش در دانشگاه بابل برگزار شدند. بنا بر این گزارش در حالی که تاکنون احکام این دو دادگاه صادر نشده است، این فعال دانشجویی با 16عنوان اتهامی دیگر به دادگاه انقلاب بابل احضار و محاکمه شده است. بخشی از اتهاماتی که در کیفر خواست این دانشجو توسط دادستانی بابل آمده است به شرح ذیل می باشد:« تحریک دانشجویان به اعتراض و شرکت در تجمعات، اعتقاد به پروژه ی براندازی نرم و حرکت در راستای آن، برگزاری تجمعات و نشست های غیر قانونی در دانشگاه مازندران، ارتباط با بیگانگان و مصاحبه با صدای آمریکا و اظهارات ساختارشکن و خارج از چارچوب نظام، قلمفرسایی تند سیاسی در نشریات غیر قانونی و انتشار مقالات در سایت های ضد انقلاب، زیر سوال بردن ولایت فقیه و مجلس خبرگان، عضویت در شورای مرکزی انجمن اسلامی غیر قانونی دانشگاه مازندران، ارتباط با دفتر غیر قانونی تحکیم وحدت، داشتن وبلاگ و ...»
همچنین در پایان این کیفر خواست آمده است که «حضور علیرضا کیانی در محیط های آموزشی و دانشگاهی خدشه ای اساسی به اصول مقدس نظام جمهوری اسلامی وارد می آورد» و از قاضی پرونده در خواست شده تا برای این مسئله تدبیری بیاندیشد.
علیرضا کیانی نیز در این دادگاه با دفاع از خود و با رد اتهامات وارده و تشکیک در اتهام دانستن این به اصطلاح اتهامات از عملکرد خود دفاع کرده و این عناوین را نه تنها مشمول مباحث مربوط به جرایم سیاسی ندانسته بلکه آن را از خصایص یک جامعه ی آزاد و نقاد بر شمرد چنان که حتی خود مسئولین نظام نیز بر این امر تاکید دارند.
برگزاری سومین دادگاه علیرضا کیانی با 16مورد اتهامی
سومین دادگاه علیرضا کیانی دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران در طول دو ماه گذشته، صبح چهارشنبه در دادگاه انقلاب بابل برگزار شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر در طول دو ماه گذشته این برای سومین بار است که این دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه مازندران به دادگاه احضار شده و به اتهامات مختلف مورد محاکمه قرار می گیرد.
اولین دادگاه علیرضا کیانی در دادگاه بابلسر و به اتهام اخلال در نظم عمومی و اغتشاش در پردیس دانشگاه مازندران – بابلسر و دومین دادگاه وی در دادگاه عمومی بابل به اتهام اخلال در نظم عمومی و اغتشاش در دانشگاه بابل برگزار شدند. بنا بر این گزارش در حالی که تاکنون احکام این دو دادگاه صادر نشده است، این فعال دانشجویی با 16عنوان اتهامی دیگر به دادگاه انقلاب بابل احضار و محاکمه شده است. بخشی از اتهاماتی که در کیفر خواست این دانشجو توسط دادستانی بابل آمده است به شرح ذیل می باشد:« تحریک دانشجویان به اعتراض و شرکت در تجمعات، اعتقاد به پروژه ی براندازی نرم و حرکت در راستای آن، برگزاری تجمعات و نشست های غیر قانونی در دانشگاه مازندران، ارتباط با بیگانگان و مصاحبه با صدای آمریکا و اظهارات ساختارشکن و خارج از چارچوب نظام، قلمفرسایی تند سیاسی در نشریات غیر قانونی و انتشار مقالات در سایت های ضد انقلاب، زیر سوال بردن ولایت فقیه و مجلس خبرگان، عضویت در شورای مرکزی انجمن اسلامی غیر قانونی دانشگاه مازندران، ارتباط با دفتر غیر قانونی تحکیم وحدت، داشتن وبلاگ و ...»
همچنین در پایان این کیفر خواست آمده است که «حضور علیرضا کیانی در محیط های آموزشی و دانشگاهی خدشه ای اساسی به اصول مقدس نظام جمهوری اسلامی وارد می آورد» و از قاضی پرونده در خواست شده تا برای این مسئله تدبیری بیاندیشد.
علیرضا کیانی نیز در این دادگاه با دفاع از خود و با رد اتهامات وارده و تشکیک در اتهام دانستن این به اصطلاح اتهامات از عملکرد خود دفاع کرده و این عناوین را نه تنها مشمول مباحث مربوط به جرایم سیاسی ندانسته بلکه آن را از خصایص یک جامعه ی آزاد و نقاد بر شمرد چنان که حتی خود مسئولین نظام نیز بر این امر تاکید دارند.
جان زندانی سیاسی که دچار قطع نخاع است در معرض خطر جدی قرار دارد
بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،وضعیت جسمی زندانی سیاسی هادی(همایون) عابد با خدا رو به وخامت گذاشته است و جان این زندانی سیاسی که دچار قطع نخاع و قادر به حرکت نیست در معرض خطر جدی قرار گرفته است.
زندانی سیاسی هادی عابد با خدا 50 ساله، که دچار قطع نخاع است 45 روز است در بهداری زندان مرکزی رشت در شرایط غیر انسانی نگهداری می شود. بهداری زندان از رسیدگی جدی به زخم های این زندانی سیاسی خوداری می کند و این مسئله باعث ایجاد عفونت در زخمهای او شده است و این عفونتها به خون او هم سرایت کرده است و جان او را در معرض خطر جدی قرار داده است .او در طی 45 روز بازداشت بشدت دچار کاهش وزن شده و از زمان بازداشت تا به حال از استحمام کردن محروم بوده و در وضعیت بسیار بد بهداشتی نگهداری می شود.آقای عابد با خدا قادر به ایستادن و راه رفتن نیست و امور شخصی اش فقط با کمک دیگران صورت می گیرد.
از طرفی دیگر بهداری زندان طی نامه ای به پزشک قانونی و دادگاه انقلاب اعلام کرده است که قادر به نگهداری او در بهداری زندان نیستند.آقای عابد پس از 22 روز بازداشت با پیگیری و اسرار خانواده اش به پزشک قانونی منتقل شد. پزشک قانونی پس از معاینات اولیه به زندان اعلام نمود که او را برای معاینات تخصصی به پزشک متخصص باید برده شود تا در مورد وضعیت این زندانی سیاسی اعلام نظر نماید.بهداری زندان تا به حال هیچ گونه اقدامی برای اعزام این زندانی سیاسی به پزشک متخصص انجام نداده است و آنرا به خانواده زندانی احاله داده است .دکتر مشعوف پزشک متخصص که توسط پزشک قانونی معرفی شده است به خانواده آقای عابد گفته است که فقط با درخواست زندان و در صورت انتقال به مطب او اقدام خواهد کرد در غیر این صورت هیچگونه اقدامی را انجام نخواهد داد. همۀ کارشکنیهای موجود حاکی از آن است که وزارت اطلاعات قصد حذف فیزیکی این زندانی سیاسی را دارد.
لازم به یادآوری است که زندانی سیاسی هادی(همایون) عابد با خدا در شعبۀ 2 دادگاه انقلاب به 2 سال زندان محکوم شده است و در تاریخ 17 آبان ماه دستگیر و به زندان مرکزی رشت منتقل شد. او همچنین در دهۀ 1360 به دلیل هواداری از سازمان مجاهدین خلق چند سال در زندانهای اوین و قزل الحصار تحت شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی بسر برد. پاسداران هنگامی که قصد دستگیری او را داشتند، بسوی وی شلیک کردند که در اثر اصابت گلوله، باعث قطع نخاع وی شد.قطع نخاع او باعث شده که تعدادی از اندامهایش بطور طبیعی عمل خود را نتوانند انجام دهند که از جملۀ آنها راه رفتن، مثانه (با سوند ) و کلیه و دستگاه گوارشی او بشدت آسیب دیده است.همچنین برادر وی هرمز عابد باخدا در دهۀ 1360 بخاطر هواداری از سازمان مجاهدین در زندان اعدام شد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، نسبت به هدف پلید وزارت اطلاعات برای حذف فیزیکی این زندانی سیاسی هشدار میدهد و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر سازمانهای حقوق بشری جهان خواستار اقدامات عاجل برای نجات جان این زندانی سیاسی است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
04 دی 1388 برابر با 25 دسامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر
جان زندانی سیاسی که دچار قطع نخاع است در معرض خطر جدی قرار دارد
بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،وضعیت جسمی زندانی سیاسی هادی(همایون) عابد با خدا رو به وخامت گذاشته است و جان این زندانی سیاسی که دچار قطع نخاع و قادر به حرکت نیست در معرض خطر جدی قرار گرفته است.
زندانی سیاسی هادی عابد با خدا 50 ساله، که دچار قطع نخاع است 45 روز است در بهداری زندان مرکزی رشت در شرایط غیر انسانی نگهداری می شود. بهداری زندان از رسیدگی جدی به زخم های این زندانی سیاسی خوداری می کند و این مسئله باعث ایجاد عفونت در زخمهای او شده است و این عفونتها به خون او هم سرایت کرده است و جان او را در معرض خطر جدی قرار داده است .او در طی 45 روز بازداشت بشدت دچار کاهش وزن شده و از زمان بازداشت تا به حال از استحمام کردن محروم بوده و در وضعیت بسیار بد بهداشتی نگهداری می شود.آقای عابد با خدا قادر به ایستادن و راه رفتن نیست و امور شخصی اش فقط با کمک دیگران صورت می گیرد.
از طرفی دیگر بهداری زندان طی نامه ای به پزشک قانونی و دادگاه انقلاب اعلام کرده است که قادر به نگهداری او در بهداری زندان نیستند.آقای عابد پس از 22 روز بازداشت با پیگیری و اسرار خانواده اش به پزشک قانونی منتقل شد. پزشک قانونی پس از معاینات اولیه به زندان اعلام نمود که او را برای معاینات تخصصی به پزشک متخصص باید برده شود تا در مورد وضعیت این زندانی سیاسی اعلام نظر نماید.بهداری زندان تا به حال هیچ گونه اقدامی برای اعزام این زندانی سیاسی به پزشک متخصص انجام نداده است و آنرا به خانواده زندانی احاله داده است .دکتر مشعوف پزشک متخصص که توسط پزشک قانونی معرفی شده است به خانواده آقای عابد گفته است که فقط با درخواست زندان و در صورت انتقال به مطب او اقدام خواهد کرد در غیر این صورت هیچگونه اقدامی را انجام نخواهد داد. همۀ کارشکنیهای موجود حاکی از آن است که وزارت اطلاعات قصد حذف فیزیکی این زندانی سیاسی را دارد.
لازم به یادآوری است که زندانی سیاسی هادی(همایون) عابد با خدا در شعبۀ 2 دادگاه انقلاب به 2 سال زندان محکوم شده است و در تاریخ 17 آبان ماه دستگیر و به زندان مرکزی رشت منتقل شد. او همچنین در دهۀ 1360 به دلیل هواداری از سازمان مجاهدین خلق چند سال در زندانهای اوین و قزل الحصار تحت شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی بسر برد. پاسداران هنگامی که قصد دستگیری او را داشتند، بسوی وی شلیک کردند که در اثر اصابت گلوله، باعث قطع نخاع وی شد.قطع نخاع او باعث شده که تعدادی از اندامهایش بطور طبیعی عمل خود را نتوانند انجام دهند که از جملۀ آنها راه رفتن، مثانه (با سوند ) و کلیه و دستگاه گوارشی او بشدت آسیب دیده است.همچنین برادر وی هرمز عابد باخدا در دهۀ 1360 بخاطر هواداری از سازمان مجاهدین در زندان اعدام شد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، نسبت به هدف پلید وزارت اطلاعات برای حذف فیزیکی این زندانی سیاسی هشدار میدهد و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر سازمانهای حقوق بشری جهان خواستار اقدامات عاجل برای نجات جان این زندانی سیاسی است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
04 دی 1388 برابر با 25 دسامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر
جان زندانی سیاسی که دچار قطع نخاع است در معرض خطر جدی قرار دارد
بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،وضعیت جسمی زندانی سیاسی هادی(همایون) عابد با خدا رو به وخامت گذاشته است و جان این زندانی سیاسی که دچار قطع نخاع و قادر به حرکت نیست در معرض خطر جدی قرار گرفته است.
زندانی سیاسی هادی عابد با خدا 50 ساله، که دچار قطع نخاع است 45 روز است در بهداری زندان مرکزی رشت در شرایط غیر انسانی نگهداری می شود. بهداری زندان از رسیدگی جدی به زخم های این زندانی سیاسی خوداری می کند و این مسئله باعث ایجاد عفونت در زخمهای او شده است و این عفونتها به خون او هم سرایت کرده است و جان او را در معرض خطر جدی قرار داده است .او در طی 45 روز بازداشت بشدت دچار کاهش وزن شده و از زمان بازداشت تا به حال از استحمام کردن محروم بوده و در وضعیت بسیار بد بهداشتی نگهداری می شود.آقای عابد با خدا قادر به ایستادن و راه رفتن نیست و امور شخصی اش فقط با کمک دیگران صورت می گیرد.
از طرفی دیگر بهداری زندان طی نامه ای به پزشک قانونی و دادگاه انقلاب اعلام کرده است که قادر به نگهداری او در بهداری زندان نیستند.آقای عابد پس از 22 روز بازداشت با پیگیری و اسرار خانواده اش به پزشک قانونی منتقل شد. پزشک قانونی پس از معاینات اولیه به زندان اعلام نمود که او را برای معاینات تخصصی به پزشک متخصص باید برده شود تا در مورد وضعیت این زندانی سیاسی اعلام نظر نماید.بهداری زندان تا به حال هیچ گونه اقدامی برای اعزام این زندانی سیاسی به پزشک متخصص انجام نداده است و آنرا به خانواده زندانی احاله داده است .دکتر مشعوف پزشک متخصص که توسط پزشک قانونی معرفی شده است به خانواده آقای عابد گفته است که فقط با درخواست زندان و در صورت انتقال به مطب او اقدام خواهد کرد در غیر این صورت هیچگونه اقدامی را انجام نخواهد داد. همۀ کارشکنیهای موجود حاکی از آن است که وزارت اطلاعات قصد حذف فیزیکی این زندانی سیاسی را دارد.
لازم به یادآوری است که زندانی سیاسی هادی(همایون) عابد با خدا در شعبۀ 2 دادگاه انقلاب به 2 سال زندان محکوم شده است و در تاریخ 17 آبان ماه دستگیر و به زندان مرکزی رشت منتقل شد. او همچنین در دهۀ 1360 به دلیل هواداری از سازمان مجاهدین خلق چند سال در زندانهای اوین و قزل الحصار تحت شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی بسر برد. پاسداران هنگامی که قصد دستگیری او را داشتند، بسوی وی شلیک کردند که در اثر اصابت گلوله، باعث قطع نخاع وی شد.قطع نخاع او باعث شده که تعدادی از اندامهایش بطور طبیعی عمل خود را نتوانند انجام دهند که از جملۀ آنها راه رفتن، مثانه (با سوند ) و کلیه و دستگاه گوارشی او بشدت آسیب دیده است.همچنین برادر وی هرمز عابد باخدا در دهۀ 1360 بخاطر هواداری از سازمان مجاهدین در زندان اعدام شد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، نسبت به هدف پلید وزارت اطلاعات برای حذف فیزیکی این زندانی سیاسی هشدار میدهد و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر سازمانهای حقوق بشری جهان خواستار اقدامات عاجل برای نجات جان این زندانی سیاسی است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
04 دی 1388 برابر با 25 دسامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر
جان زندانی سیاسی که دچار قطع نخاع است در معرض خطر جدی قرار دارد
بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،وضعیت جسمی زندانی سیاسی هادی(همایون) عابد با خدا رو به وخامت گذاشته است و جان این زندانی سیاسی که دچار قطع نخاع و قادر به حرکت نیست در معرض خطر جدی قرار گرفته است.
زندانی سیاسی هادی عابد با خدا 50 ساله، که دچار قطع نخاع است 45 روز است در بهداری زندان مرکزی رشت در شرایط غیر انسانی نگهداری می شود. بهداری زندان از رسیدگی جدی به زخم های این زندانی سیاسی خوداری می کند و این مسئله باعث ایجاد عفونت در زخمهای او شده است و این عفونتها به خون او هم سرایت کرده است و جان او را در معرض خطر جدی قرار داده است .او در طی 45 روز بازداشت بشدت دچار کاهش وزن شده و از زمان بازداشت تا به حال از استحمام کردن محروم بوده و در وضعیت بسیار بد بهداشتی نگهداری می شود.آقای عابد با خدا قادر به ایستادن و راه رفتن نیست و امور شخصی اش فقط با کمک دیگران صورت می گیرد.
از طرفی دیگر بهداری زندان طی نامه ای به پزشک قانونی و دادگاه انقلاب اعلام کرده است که قادر به نگهداری او در بهداری زندان نیستند.آقای عابد پس از 22 روز بازداشت با پیگیری و اسرار خانواده اش به پزشک قانونی منتقل شد. پزشک قانونی پس از معاینات اولیه به زندان اعلام نمود که او را برای معاینات تخصصی به پزشک متخصص باید برده شود تا در مورد وضعیت این زندانی سیاسی اعلام نظر نماید.بهداری زندان تا به حال هیچ گونه اقدامی برای اعزام این زندانی سیاسی به پزشک متخصص انجام نداده است و آنرا به خانواده زندانی احاله داده است .دکتر مشعوف پزشک متخصص که توسط پزشک قانونی معرفی شده است به خانواده آقای عابد گفته است که فقط با درخواست زندان و در صورت انتقال به مطب او اقدام خواهد کرد در غیر این صورت هیچگونه اقدامی را انجام نخواهد داد. همۀ کارشکنیهای موجود حاکی از آن است که وزارت اطلاعات قصد حذف فیزیکی این زندانی سیاسی را دارد.
لازم به یادآوری است که زندانی سیاسی هادی(همایون) عابد با خدا در شعبۀ 2 دادگاه انقلاب به 2 سال زندان محکوم شده است و در تاریخ 17 آبان ماه دستگیر و به زندان مرکزی رشت منتقل شد. او همچنین در دهۀ 1360 به دلیل هواداری از سازمان مجاهدین خلق چند سال در زندانهای اوین و قزل الحصار تحت شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی بسر برد. پاسداران هنگامی که قصد دستگیری او را داشتند، بسوی وی شلیک کردند که در اثر اصابت گلوله، باعث قطع نخاع وی شد.قطع نخاع او باعث شده که تعدادی از اندامهایش بطور طبیعی عمل خود را نتوانند انجام دهند که از جملۀ آنها راه رفتن، مثانه (با سوند ) و کلیه و دستگاه گوارشی او بشدت آسیب دیده است.همچنین برادر وی هرمز عابد باخدا در دهۀ 1360 بخاطر هواداری از سازمان مجاهدین در زندان اعدام شد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، نسبت به هدف پلید وزارت اطلاعات برای حذف فیزیکی این زندانی سیاسی هشدار میدهد و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر سازمانهای حقوق بشری جهان خواستار اقدامات عاجل برای نجات جان این زندانی سیاسی است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
04 دی 1388 برابر با 25 دسامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر
انتقال نیروهای سرکوبگر به پادگان زهرا براي جلوگيري از هجوم مردم به بیت ولي فقيه نظام در روز عاشورا وتاسوعا در تهران
نیروهای سرکوبگر نظام به پادگان زهرا سپاه محمد رسول الله تهران منتقل شدند.سران دولت کودتا ودیکتاتوری برای جلوگیری از تجمعات اعتراضی مردمی در روزهای جمعه, شنبه ویکشنبه دست به تشکیل ستاد ویژه ای از فرماندهان بلند مربته سپاه زده اند.
با توجه به اعلام عمومی تجمع وراهپیمایی اعتراضی مردم در روزهای شنبه ویکشنبه از میدان امام حسین تا میدان آزادی, پادگان حضرت زهرا ,سپاه محمد رسول الله واقع در میدان حر به عنوان ستاد فرماندهی وتجمیع نیروهای سرکوب گر شناخت شده است.از ظهر روز پنج شنبه 3 ديماه دهها دستگاه اتوبوس کار انتقال نیرو به این پادگان را در قلب شهر تهران آغاز کرده اند.
بنا بر اين خبر,محدودیت های شدید آمد وشد در خیابان خمینی واطراف میدان حر موجب ترافیک سنگین در این محدوده از تقاطع خیابان خمینی ,خیابان خوش جنوبی به سمت میدان حر شده است.در حال حاضر ده ها دستگاه اتوبوس مخصوص انتقال نیروهای سرکوب گر در جلوی این پادگان قرار گرفته اند.به نظر می رسد سازمان دهی اصلی نیروهای سرکوب گر در این پادگان محوری صورت خواهد گرفت.خیابان خمینی در محدوده ی چهارراه کمالی تا میدان حر حالت حکومت نظامی به خود گرفته است وامکان عبور ومرور از این ناحیه برای خودروهای شخصی غیر ممکن شده است.به نظر می رسد در ساعات پایانی شب به حجم نیروهای سرکوب گر در این پادگان افزوده شود و هدف اصلی آن هم هجوم به مردم در صورت حرکت مردم به سمت بیت رهبری است.
شایعه ی احتمال هجوم مردم به بیت رهبری در روز عاشورا وتاسوعا در تهران قوت گرفته است وهمین امر موجب تمرکز نیروهای امنیتی ونظامی در این محدوده شده است.
انتقال نیروهای سرکوبگر به پادگان زهرا براي جلوگيري از هجوم مردم به بیت ولي فقيه نظام در روز عاشورا وتاسوعا در تهران
نیروهای سرکوبگر نظام به پادگان زهرا سپاه محمد رسول الله تهران منتقل شدند.سران دولت کودتا ودیکتاتوری برای جلوگیری از تجمعات اعتراضی مردمی در روزهای جمعه, شنبه ویکشنبه دست به تشکیل ستاد ویژه ای از فرماندهان بلند مربته سپاه زده اند.
با توجه به اعلام عمومی تجمع وراهپیمایی اعتراضی مردم در روزهای شنبه ویکشنبه از میدان امام حسین تا میدان آزادی, پادگان حضرت زهرا ,سپاه محمد رسول الله واقع در میدان حر به عنوان ستاد فرماندهی وتجمیع نیروهای سرکوب گر شناخت شده است.از ظهر روز پنج شنبه 3 ديماه دهها دستگاه اتوبوس کار انتقال نیرو به این پادگان را در قلب شهر تهران آغاز کرده اند.
بنا بر اين خبر,محدودیت های شدید آمد وشد در خیابان خمینی واطراف میدان حر موجب ترافیک سنگین در این محدوده از تقاطع خیابان خمینی ,خیابان خوش جنوبی به سمت میدان حر شده است.در حال حاضر ده ها دستگاه اتوبوس مخصوص انتقال نیروهای سرکوب گر در جلوی این پادگان قرار گرفته اند.به نظر می رسد سازمان دهی اصلی نیروهای سرکوب گر در این پادگان محوری صورت خواهد گرفت.خیابان خمینی در محدوده ی چهارراه کمالی تا میدان حر حالت حکومت نظامی به خود گرفته است وامکان عبور ومرور از این ناحیه برای خودروهای شخصی غیر ممکن شده است.به نظر می رسد در ساعات پایانی شب به حجم نیروهای سرکوب گر در این پادگان افزوده شود و هدف اصلی آن هم هجوم به مردم در صورت حرکت مردم به سمت بیت رهبری است.
شایعه ی احتمال هجوم مردم به بیت رهبری در روز عاشورا وتاسوعا در تهران قوت گرفته است وهمین امر موجب تمرکز نیروهای امنیتی ونظامی در این محدوده شده است.
انتقال نیروهای سرکوبگر به پادگان زهرا براي جلوگيري از هجوم مردم به بیت ولي فقيه نظام در روز عاشورا وتاسوعا در تهران
نیروهای سرکوبگر نظام به پادگان زهرا سپاه محمد رسول الله تهران منتقل شدند.سران دولت کودتا ودیکتاتوری برای جلوگیری از تجمعات اعتراضی مردمی در روزهای جمعه, شنبه ویکشنبه دست به تشکیل ستاد ویژه ای از فرماندهان بلند مربته سپاه زده اند.
با توجه به اعلام عمومی تجمع وراهپیمایی اعتراضی مردم در روزهای شنبه ویکشنبه از میدان امام حسین تا میدان آزادی, پادگان حضرت زهرا ,سپاه محمد رسول الله واقع در میدان حر به عنوان ستاد فرماندهی وتجمیع نیروهای سرکوب گر شناخت شده است.از ظهر روز پنج شنبه 3 ديماه دهها دستگاه اتوبوس کار انتقال نیرو به این پادگان را در قلب شهر تهران آغاز کرده اند.
بنا بر اين خبر,محدودیت های شدید آمد وشد در خیابان خمینی واطراف میدان حر موجب ترافیک سنگین در این محدوده از تقاطع خیابان خمینی ,خیابان خوش جنوبی به سمت میدان حر شده است.در حال حاضر ده ها دستگاه اتوبوس مخصوص انتقال نیروهای سرکوب گر در جلوی این پادگان قرار گرفته اند.به نظر می رسد سازمان دهی اصلی نیروهای سرکوب گر در این پادگان محوری صورت خواهد گرفت.خیابان خمینی در محدوده ی چهارراه کمالی تا میدان حر حالت حکومت نظامی به خود گرفته است وامکان عبور ومرور از این ناحیه برای خودروهای شخصی غیر ممکن شده است.به نظر می رسد در ساعات پایانی شب به حجم نیروهای سرکوب گر در این پادگان افزوده شود و هدف اصلی آن هم هجوم به مردم در صورت حرکت مردم به سمت بیت رهبری است.
شایعه ی احتمال هجوم مردم به بیت رهبری در روز عاشورا وتاسوعا در تهران قوت گرفته است وهمین امر موجب تمرکز نیروهای امنیتی ونظامی در این محدوده شده است.
انتقال نیروهای سرکوبگر به پادگان زهرا براي جلوگيري از هجوم مردم به بیت ولي فقيه نظام در روز عاشورا وتاسوعا در تهران
نیروهای سرکوبگر نظام به پادگان زهرا سپاه محمد رسول الله تهران منتقل شدند.سران دولت کودتا ودیکتاتوری برای جلوگیری از تجمعات اعتراضی مردمی در روزهای جمعه, شنبه ویکشنبه دست به تشکیل ستاد ویژه ای از فرماندهان بلند مربته سپاه زده اند.
با توجه به اعلام عمومی تجمع وراهپیمایی اعتراضی مردم در روزهای شنبه ویکشنبه از میدان امام حسین تا میدان آزادی, پادگان حضرت زهرا ,سپاه محمد رسول الله واقع در میدان حر به عنوان ستاد فرماندهی وتجمیع نیروهای سرکوب گر شناخت شده است.از ظهر روز پنج شنبه 3 ديماه دهها دستگاه اتوبوس کار انتقال نیرو به این پادگان را در قلب شهر تهران آغاز کرده اند.
بنا بر اين خبر,محدودیت های شدید آمد وشد در خیابان خمینی واطراف میدان حر موجب ترافیک سنگین در این محدوده از تقاطع خیابان خمینی ,خیابان خوش جنوبی به سمت میدان حر شده است.در حال حاضر ده ها دستگاه اتوبوس مخصوص انتقال نیروهای سرکوب گر در جلوی این پادگان قرار گرفته اند.به نظر می رسد سازمان دهی اصلی نیروهای سرکوب گر در این پادگان محوری صورت خواهد گرفت.خیابان خمینی در محدوده ی چهارراه کمالی تا میدان حر حالت حکومت نظامی به خود گرفته است وامکان عبور ومرور از این ناحیه برای خودروهای شخصی غیر ممکن شده است.به نظر می رسد در ساعات پایانی شب به حجم نیروهای سرکوب گر در این پادگان افزوده شود و هدف اصلی آن هم هجوم به مردم در صورت حرکت مردم به سمت بیت رهبری است.
شایعه ی احتمال هجوم مردم به بیت رهبری در روز عاشورا وتاسوعا در تهران قوت گرفته است وهمین امر موجب تمرکز نیروهای امنیتی ونظامی در این محدوده شده است.
گزارش تکميلي از تظاهرات در ميدان توپخانه تهران
از ساعت 3 بعد از ظهر تعدادي از مردم در مقابل درب مترو توپخانه (خميني ) تجمع کرده بودند هنوز هيچ خبري از نيروهاي گارد و انتظامي نبود. تنها لباس شخصي ها بودند که حضورشان در بين مردم معترض چشم گير بود و همراه با جمعيت حرکت مي کردند. ساعت 15:10 تعداد مردم به خصوص جوانهايي که از مترو بيرون مي آمدند و به صف معترضين مي پيوستند بيشتر مي شود در همين لحظه بود که نيروهاي انتظامي شروع به متفرق کردن مردم از جلو مترو کردند.و همزمان تعدادي موتور سوار لباس مشکي دور ميدان توپخانه شروع به مانور کردند.
جمعيت هم شروع به سردادن شعار الله اکبر و مرگ بر ديکتاتور زنداني سياسي آزاد بايد گردد کردند که دوباره ماموران نيروي انتظامي به سمت جمعيت آمدند و در مقابل جمعيت ايستادند تا مسير آنها را تغيير دهند.
لباس شخصي ها داخل جمعيت حرکت مي کردند و جوانهايي که شعار بر عليه خامنه اي مي دادند را شناسايي و به سراغشان مي رفتند نوجواني 16 ساله داخل جمعيت بود و دائم مي گفت مرگ بر رهبر ما خامنه اي ٰ بشکند کمر رهبر ما خامنه اي که جمعيت هم با صداي بلند در جواب مي گفت آمين که يک نفر از لباس شخصي ها به آرامي که بقيه جمعيت متوجه نشوند به سراغش رفتند و به حالتي که بازداشتش کنند دستش را گرفتند که تعدادي از خانم ها متوجه شدند و او را نجات دادند.
لباس شخصي دائم فرياد مي زد و به بقيه لباس شخصي ها مي گفت برويد دنبالش به آقا فحش داده که تعدادي از جوانها به سمت يکي از لباس شخصي ها حمله کردند و او هم ميله اي را برداشت و به جان تعدادي از جوانها افتاد که خانم ها در مقابلش ايستادند و نگذاشتند به ضرب و شتم جوانها ادامه بدهد.لباس شخصي ها در زير لباسشان باتوم برقي داشتند و هر جايي احساس خطر مي کردند بيرون مي آوردند و به جمعيت حمله مي کردند جمعيت پراکنده مي شد اما دوباره در گوشه اي بهم مي پيوستند ساعت 15:55 جوانها در ميدان توپخانه با شعار الله اکبر عزا عزا ست امروز ملت سبز ايران صاحب عزاست امروز تجمعي را شکل دادند.
راننده ها حتي راننده هاي اتوبوس واحد و اتوبوس هاي شخصي با بوق زدن از مردم حمايت مي کردند که نيروهاي موتور سوار با باتون و گاز اشک آور به جمعيت حمله کردند ساعت 16 رفته رفته تعداد نيروهاي لباس شخصي و انتظامي و حتي نيروهاي گارد مستقر به دور ميدان توپخانه افزوده مي شد و به مغازه دارها دستور بستن مغازه ها را مي دادند.
ساعت 16:10 حدود 200 نيروي گارد و موتور سوار را در توپخانه پياده کردند انها را جلو مخابرات مرکزي نشاندند تا آموزشها و دستورات لازم را به آنها بدهند ون ها و اتومبيل هايي از کلانتري هاي مختلف همچون کلانتري بهارستان ٰ نازي اباد ٰ ترمينال جنوب ٰ جواديه پليس پيشگيري نيروي انتظامي به چشم مي خورد که دور تا دور ميدان را محاصره کرده بودندنزديک ساعت 17 جمعيت در ميدان توپخانه حضور داشتند و جوانها به آرامي از کنار مردم مي گذشتند و مي گفتند وعده ما تاسوعا و عاشورا.
فعالين حقوق بشر ودمکراسي در ايران
03 دي 1388 برابر با 24 دسامبر 2009
گزارش تکميلي از تظاهرات در ميدان توپخانه تهران
از ساعت 3 بعد از ظهر تعدادي از مردم در مقابل درب مترو توپخانه (خميني ) تجمع کرده بودند هنوز هيچ خبري از نيروهاي گارد و انتظامي نبود. تنها لباس شخصي ها بودند که حضورشان در بين مردم معترض چشم گير بود و همراه با جمعيت حرکت مي کردند. ساعت 15:10 تعداد مردم به خصوص جوانهايي که از مترو بيرون مي آمدند و به صف معترضين مي پيوستند بيشتر مي شود در همين لحظه بود که نيروهاي انتظامي شروع به متفرق کردن مردم از جلو مترو کردند.و همزمان تعدادي موتور سوار لباس مشکي دور ميدان توپخانه شروع به مانور کردند.
جمعيت هم شروع به سردادن شعار الله اکبر و مرگ بر ديکتاتور زنداني سياسي آزاد بايد گردد کردند که دوباره ماموران نيروي انتظامي به سمت جمعيت آمدند و در مقابل جمعيت ايستادند تا مسير آنها را تغيير دهند.
لباس شخصي ها داخل جمعيت حرکت مي کردند و جوانهايي که شعار بر عليه خامنه اي مي دادند را شناسايي و به سراغشان مي رفتند نوجواني 16 ساله داخل جمعيت بود و دائم مي گفت مرگ بر رهبر ما خامنه اي ٰ بشکند کمر رهبر ما خامنه اي که جمعيت هم با صداي بلند در جواب مي گفت آمين که يک نفر از لباس شخصي ها به آرامي که بقيه جمعيت متوجه نشوند به سراغش رفتند و به حالتي که بازداشتش کنند دستش را گرفتند که تعدادي از خانم ها متوجه شدند و او را نجات دادند.
لباس شخصي دائم فرياد مي زد و به بقيه لباس شخصي ها مي گفت برويد دنبالش به آقا فحش داده که تعدادي از جوانها به سمت يکي از لباس شخصي ها حمله کردند و او هم ميله اي را برداشت و به جان تعدادي از جوانها افتاد که خانم ها در مقابلش ايستادند و نگذاشتند به ضرب و شتم جوانها ادامه بدهد.لباس شخصي ها در زير لباسشان باتوم برقي داشتند و هر جايي احساس خطر مي کردند بيرون مي آوردند و به جمعيت حمله مي کردند جمعيت پراکنده مي شد اما دوباره در گوشه اي بهم مي پيوستند ساعت 15:55 جوانها در ميدان توپخانه با شعار الله اکبر عزا عزا ست امروز ملت سبز ايران صاحب عزاست امروز تجمعي را شکل دادند.
راننده ها حتي راننده هاي اتوبوس واحد و اتوبوس هاي شخصي با بوق زدن از مردم حمايت مي کردند که نيروهاي موتور سوار با باتون و گاز اشک آور به جمعيت حمله کردند ساعت 16 رفته رفته تعداد نيروهاي لباس شخصي و انتظامي و حتي نيروهاي گارد مستقر به دور ميدان توپخانه افزوده مي شد و به مغازه دارها دستور بستن مغازه ها را مي دادند.
ساعت 16:10 حدود 200 نيروي گارد و موتور سوار را در توپخانه پياده کردند انها را جلو مخابرات مرکزي نشاندند تا آموزشها و دستورات لازم را به آنها بدهند ون ها و اتومبيل هايي از کلانتري هاي مختلف همچون کلانتري بهارستان ٰ نازي اباد ٰ ترمينال جنوب ٰ جواديه پليس پيشگيري نيروي انتظامي به چشم مي خورد که دور تا دور ميدان را محاصره کرده بودندنزديک ساعت 17 جمعيت در ميدان توپخانه حضور داشتند و جوانها به آرامي از کنار مردم مي گذشتند و مي گفتند وعده ما تاسوعا و عاشورا.
فعالين حقوق بشر ودمکراسي در ايران
03 دي 1388 برابر با 24 دسامبر 2009
گزارش تکميلي از تظاهرات در ميدان توپخانه تهران
از ساعت 3 بعد از ظهر تعدادي از مردم در مقابل درب مترو توپخانه (خميني ) تجمع کرده بودند هنوز هيچ خبري از نيروهاي گارد و انتظامي نبود. تنها لباس شخصي ها بودند که حضورشان در بين مردم معترض چشم گير بود و همراه با جمعيت حرکت مي کردند. ساعت 15:10 تعداد مردم به خصوص جوانهايي که از مترو بيرون مي آمدند و به صف معترضين مي پيوستند بيشتر مي شود در همين لحظه بود که نيروهاي انتظامي شروع به متفرق کردن مردم از جلو مترو کردند.و همزمان تعدادي موتور سوار لباس مشکي دور ميدان توپخانه شروع به مانور کردند.
جمعيت هم شروع به سردادن شعار الله اکبر و مرگ بر ديکتاتور زنداني سياسي آزاد بايد گردد کردند که دوباره ماموران نيروي انتظامي به سمت جمعيت آمدند و در مقابل جمعيت ايستادند تا مسير آنها را تغيير دهند.
لباس شخصي ها داخل جمعيت حرکت مي کردند و جوانهايي که شعار بر عليه خامنه اي مي دادند را شناسايي و به سراغشان مي رفتند نوجواني 16 ساله داخل جمعيت بود و دائم مي گفت مرگ بر رهبر ما خامنه اي ٰ بشکند کمر رهبر ما خامنه اي که جمعيت هم با صداي بلند در جواب مي گفت آمين که يک نفر از لباس شخصي ها به آرامي که بقيه جمعيت متوجه نشوند به سراغش رفتند و به حالتي که بازداشتش کنند دستش را گرفتند که تعدادي از خانم ها متوجه شدند و او را نجات دادند.
لباس شخصي دائم فرياد مي زد و به بقيه لباس شخصي ها مي گفت برويد دنبالش به آقا فحش داده که تعدادي از جوانها به سمت يکي از لباس شخصي ها حمله کردند و او هم ميله اي را برداشت و به جان تعدادي از جوانها افتاد که خانم ها در مقابلش ايستادند و نگذاشتند به ضرب و شتم جوانها ادامه بدهد.لباس شخصي ها در زير لباسشان باتوم برقي داشتند و هر جايي احساس خطر مي کردند بيرون مي آوردند و به جمعيت حمله مي کردند جمعيت پراکنده مي شد اما دوباره در گوشه اي بهم مي پيوستند ساعت 15:55 جوانها در ميدان توپخانه با شعار الله اکبر عزا عزا ست امروز ملت سبز ايران صاحب عزاست امروز تجمعي را شکل دادند.
راننده ها حتي راننده هاي اتوبوس واحد و اتوبوس هاي شخصي با بوق زدن از مردم حمايت مي کردند که نيروهاي موتور سوار با باتون و گاز اشک آور به جمعيت حمله کردند ساعت 16 رفته رفته تعداد نيروهاي لباس شخصي و انتظامي و حتي نيروهاي گارد مستقر به دور ميدان توپخانه افزوده مي شد و به مغازه دارها دستور بستن مغازه ها را مي دادند.
ساعت 16:10 حدود 200 نيروي گارد و موتور سوار را در توپخانه پياده کردند انها را جلو مخابرات مرکزي نشاندند تا آموزشها و دستورات لازم را به آنها بدهند ون ها و اتومبيل هايي از کلانتري هاي مختلف همچون کلانتري بهارستان ٰ نازي اباد ٰ ترمينال جنوب ٰ جواديه پليس پيشگيري نيروي انتظامي به چشم مي خورد که دور تا دور ميدان را محاصره کرده بودندنزديک ساعت 17 جمعيت در ميدان توپخانه حضور داشتند و جوانها به آرامي از کنار مردم مي گذشتند و مي گفتند وعده ما تاسوعا و عاشورا.
فعالين حقوق بشر ودمکراسي در ايران
03 دي 1388 برابر با 24 دسامبر 2009
گزارش تکميلي از تظاهرات در ميدان توپخانه تهران
از ساعت 3 بعد از ظهر تعدادي از مردم در مقابل درب مترو توپخانه (خميني ) تجمع کرده بودند هنوز هيچ خبري از نيروهاي گارد و انتظامي نبود. تنها لباس شخصي ها بودند که حضورشان در بين مردم معترض چشم گير بود و همراه با جمعيت حرکت مي کردند. ساعت 15:10 تعداد مردم به خصوص جوانهايي که از مترو بيرون مي آمدند و به صف معترضين مي پيوستند بيشتر مي شود در همين لحظه بود که نيروهاي انتظامي شروع به متفرق کردن مردم از جلو مترو کردند.و همزمان تعدادي موتور سوار لباس مشکي دور ميدان توپخانه شروع به مانور کردند.
جمعيت هم شروع به سردادن شعار الله اکبر و مرگ بر ديکتاتور زنداني سياسي آزاد بايد گردد کردند که دوباره ماموران نيروي انتظامي به سمت جمعيت آمدند و در مقابل جمعيت ايستادند تا مسير آنها را تغيير دهند.
لباس شخصي ها داخل جمعيت حرکت مي کردند و جوانهايي که شعار بر عليه خامنه اي مي دادند را شناسايي و به سراغشان مي رفتند نوجواني 16 ساله داخل جمعيت بود و دائم مي گفت مرگ بر رهبر ما خامنه اي ٰ بشکند کمر رهبر ما خامنه اي که جمعيت هم با صداي بلند در جواب مي گفت آمين که يک نفر از لباس شخصي ها به آرامي که بقيه جمعيت متوجه نشوند به سراغش رفتند و به حالتي که بازداشتش کنند دستش را گرفتند که تعدادي از خانم ها متوجه شدند و او را نجات دادند.
لباس شخصي دائم فرياد مي زد و به بقيه لباس شخصي ها مي گفت برويد دنبالش به آقا فحش داده که تعدادي از جوانها به سمت يکي از لباس شخصي ها حمله کردند و او هم ميله اي را برداشت و به جان تعدادي از جوانها افتاد که خانم ها در مقابلش ايستادند و نگذاشتند به ضرب و شتم جوانها ادامه بدهد.لباس شخصي ها در زير لباسشان باتوم برقي داشتند و هر جايي احساس خطر مي کردند بيرون مي آوردند و به جمعيت حمله مي کردند جمعيت پراکنده مي شد اما دوباره در گوشه اي بهم مي پيوستند ساعت 15:55 جوانها در ميدان توپخانه با شعار الله اکبر عزا عزا ست امروز ملت سبز ايران صاحب عزاست امروز تجمعي را شکل دادند.
راننده ها حتي راننده هاي اتوبوس واحد و اتوبوس هاي شخصي با بوق زدن از مردم حمايت مي کردند که نيروهاي موتور سوار با باتون و گاز اشک آور به جمعيت حمله کردند ساعت 16 رفته رفته تعداد نيروهاي لباس شخصي و انتظامي و حتي نيروهاي گارد مستقر به دور ميدان توپخانه افزوده مي شد و به مغازه دارها دستور بستن مغازه ها را مي دادند.
ساعت 16:10 حدود 200 نيروي گارد و موتور سوار را در توپخانه پياده کردند انها را جلو مخابرات مرکزي نشاندند تا آموزشها و دستورات لازم را به آنها بدهند ون ها و اتومبيل هايي از کلانتري هاي مختلف همچون کلانتري بهارستان ٰ نازي اباد ٰ ترمينال جنوب ٰ جواديه پليس پيشگيري نيروي انتظامي به چشم مي خورد که دور تا دور ميدان را محاصره کرده بودندنزديک ساعت 17 جمعيت در ميدان توپخانه حضور داشتند و جوانها به آرامي از کنار مردم مي گذشتند و مي گفتند وعده ما تاسوعا و عاشورا.
فعالين حقوق بشر ودمکراسي در ايران
03 دي 1388 برابر با 24 دسامبر 2009
واحد پول ايران تغيير ميکند
دويچه وله , 24 دسامبر 2009 - رييس کل بانک مرکزي از ضرورت تغيير در ساختار پولي کشور و قطعيت حذف سه يا چهار صفر از واحد پول رسمي گفت. طرح تبديل ريال به تومان، نخست توسط نمايندگان اصولگراي مجلس هفتم ارائه شد. آيا اين تبديل، در کاهش تورم موثر خواهد بود؟
بررسي تغيير واحد پول توسط بانک مرکزي، به سالهاي آغازين دهه 70 باز ميگردد. اصليترين دليل اين بحث، کاهش ارزش برابري ريال و حجم پول در گردش بود. اين طرح به دليل کشمکشهاي سياسي وقت مسکوت ماند و با روي کار آمدن دولت نهم در سال 84 دوباره به جريان افتاد. طهماسب مظاهري، رييس پيشين بانک مرکزي و شمسالدين حسيني، وزير سابق اقتصاد و دارايي از موافقان حذف سه صفر از پول ملي بودند. آنان نقطه قوت اين طرح را سهولت در داد و ستد و محاسبات عنوان ميکردند.
نظرکارشناسان اقتصادي در باره اثرات اين طرح يکسان نيست. گروهي از استادان دانشگاه معتقدند که کاستن از تعداد صفرهاي پول، تنها تبديل کالا به واحد پول را سادهتر ميکند. به نظر دکتر نيلي، عضو هيات علمي دانشگاه اقتصاد علامه طباطبايي، اين تغيير قبل از حل مشکل رشد حجم پول، تاثيري در مهار تورم ندارد. دکتر بيژن بيدآباد، استاد دانشگاه نيز معتقد است که تغيير پول تاثيري در معاملات يا حجم نقدينگي نميگذارد و حوزه اين تغيير تنها به عمليات حسابداري پول محدود ميشود.
محسن شمشيري، روزنامهنگار اقتصادي از جمله موافقان اين طرح است که بر اهميت تاثير رواني آن اشاره ميکند: ”وقتي مردم براي يک دلار، ده هزار ريال ميدهند، اين پول ملي را بيارزش جلوه ميدهد. الان يک کيلو گوشت، بين 13 تا 20 هزار تومان قيمت دارد. از نظر رواني، پرداخت 20 اسکناس هزار توماني در هر خريد کوچک براي مردم سخت است. تجربه کشورهاي مختلف هم نشان داده که وقتي کشوري با تورم بالا روبروست، چنين تغييري کمک به بهبود معاملات ميکند.“
موافقان اين طرح روي کاهش حجم اسکناس، صرفهجويي در وقت شمارش پول، نگاهداري سادهتر ارقام و ترازنامهها و نيز اشغال فضاي کمتر آمار و اطلاعات مربوط به پول تاکيد ميکنند. محسن شمشيري در همين زمينه ميگويد: ”الان در معاملات و دفاتر حسابداري، به جاي اينکه بنويسند يک هزار تومان، مينويسند ده هزار ريال. در حاليکه واژهي رايج تومان است و مردم در محاسبات خود همواره در حال تبديل رقمهاي رسمي از ريال به تومان هستند. با تغيير حذف سه صفر از واحد پول، چاپ اسکناسهاي درشتتر نيز ميسر ميشود. سالهاست که مردم براي خريد پفک و شکلات و آدامس و چيزهاي ريز ديگر، از اسکناس بزرگ استفاده ميکنند. وقتي پول جديد وارد بازار شود، سکهها هم ارزش بيشتري پيدا ميکنند.“
مهار تورم با تغيير واحد پول
توصيه عموم اقتصاددانان اين است که تغيير واحد پولي بايد در شرايطي انجام شود که تورم در کمترين ميزان باشد. محسن شمشيري، کاهش نرخ تورم در ماههاي اخير و رسيدن آن به 15 درصد را زمان مناسبي براي شروع اين طرح ميداند و ميافزايد: ” با اجراي طرح هدفمند کردن يارانهها ممکن است شوکي تورمي به اقتصاد ايران وارد شود و ما در آن شرايط نتوانيم حذف سه صفر از واحد پولي را به شکل مطلوب اجرا کنيم. اما چون در شرايط رکود تورمي قرار داريم و نرخ تورم شيب نزولي پيدا کرده، اين فرصت مناسب است.“
رييس بانک مرکزي حذف سه صفر از واحد پول را در گرو اجراي طرح تحول اقتصادي خوانده است. دولت اما با وظايف سنگيني از قبيل مهار بيکاري و تامين اعتبار شرکتها و کارخانهها مواجه است. دولت هنوز نتوانسته بستري منطقي براي اجراي طرح هدفمند کردن يارانهها فراهم کند. آيا دولت امکانات عيني لازم را براي تغيير واحد پول داراست و آيا ميتواند اعتماد مردم را در اين زمينه نيز جلب کند؟
محسن شمشيري ميگويد: ”اصطلاحي در اقتصاد هست به نام انتظارات تورمي. اگر مردم باور کنند که قيمتها رو به رشد است، حتي اگر توجيهي هم براي رشد قيمت وجود نداشته باشد، باز افزايش قيمت خواهيم داشت. رفتار دولت در اين ميان بسيار مهم است. اگر رفتار مالي دولت با انضباط و کنترل همراه باشد و ما شاهد روند نزولي قيمتها به صورتي پيوسته باشيم، جو رواني جامعه نيز مساعد خواهد شد.“
واحد پول ايران تغيير ميکند
دويچه وله , 24 دسامبر 2009 - رييس کل بانک مرکزي از ضرورت تغيير در ساختار پولي کشور و قطعيت حذف سه يا چهار صفر از واحد پول رسمي گفت. طرح تبديل ريال به تومان، نخست توسط نمايندگان اصولگراي مجلس هفتم ارائه شد. آيا اين تبديل، در کاهش تورم موثر خواهد بود؟
بررسي تغيير واحد پول توسط بانک مرکزي، به سالهاي آغازين دهه 70 باز ميگردد. اصليترين دليل اين بحث، کاهش ارزش برابري ريال و حجم پول در گردش بود. اين طرح به دليل کشمکشهاي سياسي وقت مسکوت ماند و با روي کار آمدن دولت نهم در سال 84 دوباره به جريان افتاد. طهماسب مظاهري، رييس پيشين بانک مرکزي و شمسالدين حسيني، وزير سابق اقتصاد و دارايي از موافقان حذف سه صفر از پول ملي بودند. آنان نقطه قوت اين طرح را سهولت در داد و ستد و محاسبات عنوان ميکردند.
نظرکارشناسان اقتصادي در باره اثرات اين طرح يکسان نيست. گروهي از استادان دانشگاه معتقدند که کاستن از تعداد صفرهاي پول، تنها تبديل کالا به واحد پول را سادهتر ميکند. به نظر دکتر نيلي، عضو هيات علمي دانشگاه اقتصاد علامه طباطبايي، اين تغيير قبل از حل مشکل رشد حجم پول، تاثيري در مهار تورم ندارد. دکتر بيژن بيدآباد، استاد دانشگاه نيز معتقد است که تغيير پول تاثيري در معاملات يا حجم نقدينگي نميگذارد و حوزه اين تغيير تنها به عمليات حسابداري پول محدود ميشود.
محسن شمشيري، روزنامهنگار اقتصادي از جمله موافقان اين طرح است که بر اهميت تاثير رواني آن اشاره ميکند: ”وقتي مردم براي يک دلار، ده هزار ريال ميدهند، اين پول ملي را بيارزش جلوه ميدهد. الان يک کيلو گوشت، بين 13 تا 20 هزار تومان قيمت دارد. از نظر رواني، پرداخت 20 اسکناس هزار توماني در هر خريد کوچک براي مردم سخت است. تجربه کشورهاي مختلف هم نشان داده که وقتي کشوري با تورم بالا روبروست، چنين تغييري کمک به بهبود معاملات ميکند.“
موافقان اين طرح روي کاهش حجم اسکناس، صرفهجويي در وقت شمارش پول، نگاهداري سادهتر ارقام و ترازنامهها و نيز اشغال فضاي کمتر آمار و اطلاعات مربوط به پول تاکيد ميکنند. محسن شمشيري در همين زمينه ميگويد: ”الان در معاملات و دفاتر حسابداري، به جاي اينکه بنويسند يک هزار تومان، مينويسند ده هزار ريال. در حاليکه واژهي رايج تومان است و مردم در محاسبات خود همواره در حال تبديل رقمهاي رسمي از ريال به تومان هستند. با تغيير حذف سه صفر از واحد پول، چاپ اسکناسهاي درشتتر نيز ميسر ميشود. سالهاست که مردم براي خريد پفک و شکلات و آدامس و چيزهاي ريز ديگر، از اسکناس بزرگ استفاده ميکنند. وقتي پول جديد وارد بازار شود، سکهها هم ارزش بيشتري پيدا ميکنند.“
مهار تورم با تغيير واحد پول
توصيه عموم اقتصاددانان اين است که تغيير واحد پولي بايد در شرايطي انجام شود که تورم در کمترين ميزان باشد. محسن شمشيري، کاهش نرخ تورم در ماههاي اخير و رسيدن آن به 15 درصد را زمان مناسبي براي شروع اين طرح ميداند و ميافزايد: ” با اجراي طرح هدفمند کردن يارانهها ممکن است شوکي تورمي به اقتصاد ايران وارد شود و ما در آن شرايط نتوانيم حذف سه صفر از واحد پولي را به شکل مطلوب اجرا کنيم. اما چون در شرايط رکود تورمي قرار داريم و نرخ تورم شيب نزولي پيدا کرده، اين فرصت مناسب است.“
رييس بانک مرکزي حذف سه صفر از واحد پول را در گرو اجراي طرح تحول اقتصادي خوانده است. دولت اما با وظايف سنگيني از قبيل مهار بيکاري و تامين اعتبار شرکتها و کارخانهها مواجه است. دولت هنوز نتوانسته بستري منطقي براي اجراي طرح هدفمند کردن يارانهها فراهم کند. آيا دولت امکانات عيني لازم را براي تغيير واحد پول داراست و آيا ميتواند اعتماد مردم را در اين زمينه نيز جلب کند؟
محسن شمشيري ميگويد: ”اصطلاحي در اقتصاد هست به نام انتظارات تورمي. اگر مردم باور کنند که قيمتها رو به رشد است، حتي اگر توجيهي هم براي رشد قيمت وجود نداشته باشد، باز افزايش قيمت خواهيم داشت. رفتار دولت در اين ميان بسيار مهم است. اگر رفتار مالي دولت با انضباط و کنترل همراه باشد و ما شاهد روند نزولي قيمتها به صورتي پيوسته باشيم، جو رواني جامعه نيز مساعد خواهد شد.“
واحد پول ايران تغيير ميکند
دويچه وله , 24 دسامبر 2009 - رييس کل بانک مرکزي از ضرورت تغيير در ساختار پولي کشور و قطعيت حذف سه يا چهار صفر از واحد پول رسمي گفت. طرح تبديل ريال به تومان، نخست توسط نمايندگان اصولگراي مجلس هفتم ارائه شد. آيا اين تبديل، در کاهش تورم موثر خواهد بود؟
بررسي تغيير واحد پول توسط بانک مرکزي، به سالهاي آغازين دهه 70 باز ميگردد. اصليترين دليل اين بحث، کاهش ارزش برابري ريال و حجم پول در گردش بود. اين طرح به دليل کشمکشهاي سياسي وقت مسکوت ماند و با روي کار آمدن دولت نهم در سال 84 دوباره به جريان افتاد. طهماسب مظاهري، رييس پيشين بانک مرکزي و شمسالدين حسيني، وزير سابق اقتصاد و دارايي از موافقان حذف سه صفر از پول ملي بودند. آنان نقطه قوت اين طرح را سهولت در داد و ستد و محاسبات عنوان ميکردند.
نظرکارشناسان اقتصادي در باره اثرات اين طرح يکسان نيست. گروهي از استادان دانشگاه معتقدند که کاستن از تعداد صفرهاي پول، تنها تبديل کالا به واحد پول را سادهتر ميکند. به نظر دکتر نيلي، عضو هيات علمي دانشگاه اقتصاد علامه طباطبايي، اين تغيير قبل از حل مشکل رشد حجم پول، تاثيري در مهار تورم ندارد. دکتر بيژن بيدآباد، استاد دانشگاه نيز معتقد است که تغيير پول تاثيري در معاملات يا حجم نقدينگي نميگذارد و حوزه اين تغيير تنها به عمليات حسابداري پول محدود ميشود.
محسن شمشيري، روزنامهنگار اقتصادي از جمله موافقان اين طرح است که بر اهميت تاثير رواني آن اشاره ميکند: ”وقتي مردم براي يک دلار، ده هزار ريال ميدهند، اين پول ملي را بيارزش جلوه ميدهد. الان يک کيلو گوشت، بين 13 تا 20 هزار تومان قيمت دارد. از نظر رواني، پرداخت 20 اسکناس هزار توماني در هر خريد کوچک براي مردم سخت است. تجربه کشورهاي مختلف هم نشان داده که وقتي کشوري با تورم بالا روبروست، چنين تغييري کمک به بهبود معاملات ميکند.“
موافقان اين طرح روي کاهش حجم اسکناس، صرفهجويي در وقت شمارش پول، نگاهداري سادهتر ارقام و ترازنامهها و نيز اشغال فضاي کمتر آمار و اطلاعات مربوط به پول تاکيد ميکنند. محسن شمشيري در همين زمينه ميگويد: ”الان در معاملات و دفاتر حسابداري، به جاي اينکه بنويسند يک هزار تومان، مينويسند ده هزار ريال. در حاليکه واژهي رايج تومان است و مردم در محاسبات خود همواره در حال تبديل رقمهاي رسمي از ريال به تومان هستند. با تغيير حذف سه صفر از واحد پول، چاپ اسکناسهاي درشتتر نيز ميسر ميشود. سالهاست که مردم براي خريد پفک و شکلات و آدامس و چيزهاي ريز ديگر، از اسکناس بزرگ استفاده ميکنند. وقتي پول جديد وارد بازار شود، سکهها هم ارزش بيشتري پيدا ميکنند.“
مهار تورم با تغيير واحد پول
توصيه عموم اقتصاددانان اين است که تغيير واحد پولي بايد در شرايطي انجام شود که تورم در کمترين ميزان باشد. محسن شمشيري، کاهش نرخ تورم در ماههاي اخير و رسيدن آن به 15 درصد را زمان مناسبي براي شروع اين طرح ميداند و ميافزايد: ” با اجراي طرح هدفمند کردن يارانهها ممکن است شوکي تورمي به اقتصاد ايران وارد شود و ما در آن شرايط نتوانيم حذف سه صفر از واحد پولي را به شکل مطلوب اجرا کنيم. اما چون در شرايط رکود تورمي قرار داريم و نرخ تورم شيب نزولي پيدا کرده، اين فرصت مناسب است.“
رييس بانک مرکزي حذف سه صفر از واحد پول را در گرو اجراي طرح تحول اقتصادي خوانده است. دولت اما با وظايف سنگيني از قبيل مهار بيکاري و تامين اعتبار شرکتها و کارخانهها مواجه است. دولت هنوز نتوانسته بستري منطقي براي اجراي طرح هدفمند کردن يارانهها فراهم کند. آيا دولت امکانات عيني لازم را براي تغيير واحد پول داراست و آيا ميتواند اعتماد مردم را در اين زمينه نيز جلب کند؟
محسن شمشيري ميگويد: ”اصطلاحي در اقتصاد هست به نام انتظارات تورمي. اگر مردم باور کنند که قيمتها رو به رشد است، حتي اگر توجيهي هم براي رشد قيمت وجود نداشته باشد، باز افزايش قيمت خواهيم داشت. رفتار دولت در اين ميان بسيار مهم است. اگر رفتار مالي دولت با انضباط و کنترل همراه باشد و ما شاهد روند نزولي قيمتها به صورتي پيوسته باشيم، جو رواني جامعه نيز مساعد خواهد شد.“
واحد پول ايران تغيير ميکند
دويچه وله , 24 دسامبر 2009 - رييس کل بانک مرکزي از ضرورت تغيير در ساختار پولي کشور و قطعيت حذف سه يا چهار صفر از واحد پول رسمي گفت. طرح تبديل ريال به تومان، نخست توسط نمايندگان اصولگراي مجلس هفتم ارائه شد. آيا اين تبديل، در کاهش تورم موثر خواهد بود؟
بررسي تغيير واحد پول توسط بانک مرکزي، به سالهاي آغازين دهه 70 باز ميگردد. اصليترين دليل اين بحث، کاهش ارزش برابري ريال و حجم پول در گردش بود. اين طرح به دليل کشمکشهاي سياسي وقت مسکوت ماند و با روي کار آمدن دولت نهم در سال 84 دوباره به جريان افتاد. طهماسب مظاهري، رييس پيشين بانک مرکزي و شمسالدين حسيني، وزير سابق اقتصاد و دارايي از موافقان حذف سه صفر از پول ملي بودند. آنان نقطه قوت اين طرح را سهولت در داد و ستد و محاسبات عنوان ميکردند.
نظرکارشناسان اقتصادي در باره اثرات اين طرح يکسان نيست. گروهي از استادان دانشگاه معتقدند که کاستن از تعداد صفرهاي پول، تنها تبديل کالا به واحد پول را سادهتر ميکند. به نظر دکتر نيلي، عضو هيات علمي دانشگاه اقتصاد علامه طباطبايي، اين تغيير قبل از حل مشکل رشد حجم پول، تاثيري در مهار تورم ندارد. دکتر بيژن بيدآباد، استاد دانشگاه نيز معتقد است که تغيير پول تاثيري در معاملات يا حجم نقدينگي نميگذارد و حوزه اين تغيير تنها به عمليات حسابداري پول محدود ميشود.
محسن شمشيري، روزنامهنگار اقتصادي از جمله موافقان اين طرح است که بر اهميت تاثير رواني آن اشاره ميکند: ”وقتي مردم براي يک دلار، ده هزار ريال ميدهند، اين پول ملي را بيارزش جلوه ميدهد. الان يک کيلو گوشت، بين 13 تا 20 هزار تومان قيمت دارد. از نظر رواني، پرداخت 20 اسکناس هزار توماني در هر خريد کوچک براي مردم سخت است. تجربه کشورهاي مختلف هم نشان داده که وقتي کشوري با تورم بالا روبروست، چنين تغييري کمک به بهبود معاملات ميکند.“
موافقان اين طرح روي کاهش حجم اسکناس، صرفهجويي در وقت شمارش پول، نگاهداري سادهتر ارقام و ترازنامهها و نيز اشغال فضاي کمتر آمار و اطلاعات مربوط به پول تاکيد ميکنند. محسن شمشيري در همين زمينه ميگويد: ”الان در معاملات و دفاتر حسابداري، به جاي اينکه بنويسند يک هزار تومان، مينويسند ده هزار ريال. در حاليکه واژهي رايج تومان است و مردم در محاسبات خود همواره در حال تبديل رقمهاي رسمي از ريال به تومان هستند. با تغيير حذف سه صفر از واحد پول، چاپ اسکناسهاي درشتتر نيز ميسر ميشود. سالهاست که مردم براي خريد پفک و شکلات و آدامس و چيزهاي ريز ديگر، از اسکناس بزرگ استفاده ميکنند. وقتي پول جديد وارد بازار شود، سکهها هم ارزش بيشتري پيدا ميکنند.“
مهار تورم با تغيير واحد پول
توصيه عموم اقتصاددانان اين است که تغيير واحد پولي بايد در شرايطي انجام شود که تورم در کمترين ميزان باشد. محسن شمشيري، کاهش نرخ تورم در ماههاي اخير و رسيدن آن به 15 درصد را زمان مناسبي براي شروع اين طرح ميداند و ميافزايد: ” با اجراي طرح هدفمند کردن يارانهها ممکن است شوکي تورمي به اقتصاد ايران وارد شود و ما در آن شرايط نتوانيم حذف سه صفر از واحد پولي را به شکل مطلوب اجرا کنيم. اما چون در شرايط رکود تورمي قرار داريم و نرخ تورم شيب نزولي پيدا کرده، اين فرصت مناسب است.“
رييس بانک مرکزي حذف سه صفر از واحد پول را در گرو اجراي طرح تحول اقتصادي خوانده است. دولت اما با وظايف سنگيني از قبيل مهار بيکاري و تامين اعتبار شرکتها و کارخانهها مواجه است. دولت هنوز نتوانسته بستري منطقي براي اجراي طرح هدفمند کردن يارانهها فراهم کند. آيا دولت امکانات عيني لازم را براي تغيير واحد پول داراست و آيا ميتواند اعتماد مردم را در اين زمينه نيز جلب کند؟
محسن شمشيري ميگويد: ”اصطلاحي در اقتصاد هست به نام انتظارات تورمي. اگر مردم باور کنند که قيمتها رو به رشد است، حتي اگر توجيهي هم براي رشد قيمت وجود نداشته باشد، باز افزايش قيمت خواهيم داشت. رفتار دولت در اين ميان بسيار مهم است. اگر رفتار مالي دولت با انضباط و کنترل همراه باشد و ما شاهد روند نزولي قيمتها به صورتي پيوسته باشيم، جو رواني جامعه نيز مساعد خواهد شد.“
لس آنجلس تايمز: تظاهركنندگان تهران با نيروهاي امنيتي ايران درگير شدند
بر اساس شاهدان و ويديوهاي آماتوري كه روي اينترنت گذاشته شده, چندين هزار تظاهركننده امروز به خيابانهاي تهران آمدند و با نيروهاي امنيتي درگير شدند. اين آخرين ناآراميها در پايتخت اين كشور در حالي صورت ميگيرد كه ايران خود را براي بروز خشونت ها در سراسركشور در عاشور در آخر اين هفته آماده ميكند. تظاهركنندگان امروز در ميدان امام خميني در مركز تهران گردهم آمدند, در حاليكه پليس با وسايل كامل ضد شورش آنها را محاصره كرده بود. پليس با تظاهركنندگاني كه فرياد مي زدند ”مرگ بر ديكتاتور” در اوايل عصر بازي موش و گربه ميكردند [جنگ و گريز داشتند .]
آنها فرياد مي زدند: ” ميراث منتظري خاتمه اين ديكتاتوري است.”
چندين سايت اپوزيسيون گزارش كردند, همچنين درگيريهايي بين نيروهاي امنيتي و سوگواران كه براي گراميداشت منتظري در زنجان اقدام كرده بودند وجود داشت. .…
امروز, طرفداران ميرحسين موسوي و مهدي كروبي شخصيت هاي اپوزيسيون كه در انتخابات ماه ژوئن به محمود احمدي نژاد باختند, يك گزارش 370 صفحه يي در مورد تقلبات انتخاباتي منتشر كردند .
آژانس ايران خبر -
لس آنجلس تايمز: تظاهركنندگان تهران با نيروهاي امنيتي ايران درگير شدند
بر اساس شاهدان و ويديوهاي آماتوري كه روي اينترنت گذاشته شده, چندين هزار تظاهركننده امروز به خيابانهاي تهران آمدند و با نيروهاي امنيتي درگير شدند. اين آخرين ناآراميها در پايتخت اين كشور در حالي صورت ميگيرد كه ايران خود را براي بروز خشونت ها در سراسركشور در عاشور در آخر اين هفته آماده ميكند. تظاهركنندگان امروز در ميدان امام خميني در مركز تهران گردهم آمدند, در حاليكه پليس با وسايل كامل ضد شورش آنها را محاصره كرده بود. پليس با تظاهركنندگاني كه فرياد مي زدند ”مرگ بر ديكتاتور” در اوايل عصر بازي موش و گربه ميكردند [جنگ و گريز داشتند .]
آنها فرياد مي زدند: ” ميراث منتظري خاتمه اين ديكتاتوري است.”
چندين سايت اپوزيسيون گزارش كردند, همچنين درگيريهايي بين نيروهاي امنيتي و سوگواران كه براي گراميداشت منتظري در زنجان اقدام كرده بودند وجود داشت. .…
امروز, طرفداران ميرحسين موسوي و مهدي كروبي شخصيت هاي اپوزيسيون كه در انتخابات ماه ژوئن به محمود احمدي نژاد باختند, يك گزارش 370 صفحه يي در مورد تقلبات انتخاباتي منتشر كردند .
آژانس ايران خبر -
لس آنجلس تايمز: تظاهركنندگان تهران با نيروهاي امنيتي ايران درگير شدند
بر اساس شاهدان و ويديوهاي آماتوري كه روي اينترنت گذاشته شده, چندين هزار تظاهركننده امروز به خيابانهاي تهران آمدند و با نيروهاي امنيتي درگير شدند. اين آخرين ناآراميها در پايتخت اين كشور در حالي صورت ميگيرد كه ايران خود را براي بروز خشونت ها در سراسركشور در عاشور در آخر اين هفته آماده ميكند. تظاهركنندگان امروز در ميدان امام خميني در مركز تهران گردهم آمدند, در حاليكه پليس با وسايل كامل ضد شورش آنها را محاصره كرده بود. پليس با تظاهركنندگاني كه فرياد مي زدند ”مرگ بر ديكتاتور” در اوايل عصر بازي موش و گربه ميكردند [جنگ و گريز داشتند .]
آنها فرياد مي زدند: ” ميراث منتظري خاتمه اين ديكتاتوري است.”
چندين سايت اپوزيسيون گزارش كردند, همچنين درگيريهايي بين نيروهاي امنيتي و سوگواران كه براي گراميداشت منتظري در زنجان اقدام كرده بودند وجود داشت. .…
امروز, طرفداران ميرحسين موسوي و مهدي كروبي شخصيت هاي اپوزيسيون كه در انتخابات ماه ژوئن به محمود احمدي نژاد باختند, يك گزارش 370 صفحه يي در مورد تقلبات انتخاباتي منتشر كردند .
آژانس ايران خبر -
لس آنجلس تايمز: تظاهركنندگان تهران با نيروهاي امنيتي ايران درگير شدند
بر اساس شاهدان و ويديوهاي آماتوري كه روي اينترنت گذاشته شده, چندين هزار تظاهركننده امروز به خيابانهاي تهران آمدند و با نيروهاي امنيتي درگير شدند. اين آخرين ناآراميها در پايتخت اين كشور در حالي صورت ميگيرد كه ايران خود را براي بروز خشونت ها در سراسركشور در عاشور در آخر اين هفته آماده ميكند. تظاهركنندگان امروز در ميدان امام خميني در مركز تهران گردهم آمدند, در حاليكه پليس با وسايل كامل ضد شورش آنها را محاصره كرده بود. پليس با تظاهركنندگاني كه فرياد مي زدند ”مرگ بر ديكتاتور” در اوايل عصر بازي موش و گربه ميكردند [جنگ و گريز داشتند .]
آنها فرياد مي زدند: ” ميراث منتظري خاتمه اين ديكتاتوري است.”
چندين سايت اپوزيسيون گزارش كردند, همچنين درگيريهايي بين نيروهاي امنيتي و سوگواران كه براي گراميداشت منتظري در زنجان اقدام كرده بودند وجود داشت. .…
امروز, طرفداران ميرحسين موسوي و مهدي كروبي شخصيت هاي اپوزيسيون كه در انتخابات ماه ژوئن به محمود احمدي نژاد باختند, يك گزارش 370 صفحه يي در مورد تقلبات انتخاباتي منتشر كردند .
آژانس ايران خبر -
مطبوعات ايران، زير منگنه وزارت ارشاد
دسامبر 2009 - بي بي سي , نيکي محجوب :
برخوردهاي انجام شده با روزنامه نگاران در ايران پس از دهمين انتخابات رياست جمهوري اين کشور، موجب ابراز نگراني فعالان اين حوزه شده است، تا آنجا که انجمن دفاع از آزادي مطبوعات محدوديت هاي ايجاد شده براي مطبوعات ايران را 'بي سابقه 'خواند.
صاحبنظران و کارشناسان معتقدند انتصاب محمد علي رامين به عنوان معاون مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي فشارها را بر روزنامه نگاران و صاحبان قلم افزايش داده است.
ماشاالله شمس الواعظين سخنگوي انجمن دفاع از آزادي مطبوعات به بي بي سي مي گويد:' نظارتي که هم اکنون به وسيله وزارت ارشاد و به طور مشخص معاونت مطبوعاتي اجرا مي شود، پا را فراتر از محدوده هاي قانوني گذاشته است.تذکرهاي شفاهي معاونت مطبوعاتي معاونت مطبوعات تنها به تخلفات نيست بلکه حتي توصيه مي شود که چه تيتر وعناويني در مطبوعات استفاده شود. همچنين استقرار واحدهايي از وزارت فرهنگ و ارشاد براي نظارت بر صفحات آخر زير چاپ از اقدامات ماه هاي اخير است که رسانه هاي مکتوب تحت نظر دارد.'
وي مي گويد:'حقوق روزنامه نگاران وحق آزادي مطبوعات در سه حوزه تضييع مي شود. نخست حق انتشار آزاد مطبوعات که در قانون اساسي اشاره شده است. اما صف تقاضا کنندگان به چهار هزار رسيده و همچنان به اين تقاضاها رسيدگي نشده است. '
آقاي شمس ادامه مي دهد که حق دوم' حق برخورداي از امنيت شغلي به کلي ناديده گرفته شده 'و حق دادرسي عادلانه نيز به کلي سلب شده و' روزنامه نگار فاقد پناهنگاه حقوقي' است و حتي بازداشت هاي به صورت شبانه و خياباني صورت مي گيرد.
آقاي رامين معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد نيز پيشتر در سخناني در مورد وضعيت مطبوعات ايران گفته بود:'شرايط امروز مطبوعات ما به شدت نامطلوب است. مسئولان از وضعيت مطبوعات ناراضي هستند. حاکميت از مطبوعات راضي نيست، اين وضعيت بايد اصلاح شود و اصلاحشدني است.'
اين سخنان در حالي مطرح مي شود که طرفداران دولت معتقدند فضاي رسانه اي ايران براي روزنامه نگاران مناسب است. محمود احمدي نژاد نيز بر اين مسئله که در دوران رياست جمهوري اش برخوردي با مطبوعات نشده تاکيد دارد.
آقاي احمدي نژاد در همين باره گفته است که در سه دوره هشت ساله رياست جمهوري هاي پيشين دريچه نقد به طور مطلق بسته بوده، اما در دوران او با تجربه گذشته و اعتقاد به نقد مطلق عکس العملي نشان داده نشده و انتقادها تحمل شده است.
اما ماشاالله شمس الواعظين مي گويد روز به روز وضعيت مطبوعات بدتر مي شود و همزمان با اين وضع اقبال بر رسانه هاي فراسوي مرزها در افکار عمومي افزايش يافته و توليد داخلي رسانه اي با تهديدهاي موجود به شدت کاهش پيدا کرده است.
روزنامه هاي مختلف اصلاح طلب و معدودي از روزنامه هاي اصولگرا از زمان انتصاب آقاي رامين با تذکر هاي شفاهي و کتبي مختلف با مضمون پخش شايعات و مطالب خلاف واقع، مواجه شدند و در برخي موارد به دلايل مشکلات پيش آمده دست به تعديل نيروهايشان زده اند.
از سوي ديگر، روزنامه نگاري در ايران که نخواست نامش فاش شود، مي گويد آقاي رامين در زمان انتصاب در سمت معاونت مطبوعاتي اعلام کرد که آمده تا روزنامه ها بمانند اما ظاهرا اتفاق ديگري در حال روي دادن است.
اين روزنامه نگار مي گويد:' نه فقط روزنامه هاي اصلاح طلب که روزنامه هاي اصولگرا منتقد دولت هم به اين وضع دچار شده اند. آقاي رامين سرزده وارد روزنامه ها مي شود و از قانون و قانونمداري سخنان مي گويد، اما آنچه ما مي بينيم برخلاف صحبت هاي پيشين معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد در مورد ماندگاري مطبوعات، ايشان آمده که مطبوعات هرچه سريع تر بروند.'
آقاي رامين در يکي از سخنراني هايش گفته براي تدوين نظام جامع رسانهها، بايد يک جمع فرهنگي را شکل دهيم و اين قانون را آن قدر جامع و مانع تنظيم کنيم که هيچ دولتمرد يا صاحب رسانهاي نتواند سليقهاي با آن برخورد کند. اما کارشناسان بر اين باورند که اين سخنان محدوديت هاي موجود بر روزنامه نگاران را بيشتر و فضاي مطبوعات ايران را بسته تر مي کند.
مطبوعات ايران، زير منگنه وزارت ارشاد
دسامبر 2009 - بي بي سي , نيکي محجوب :
برخوردهاي انجام شده با روزنامه نگاران در ايران پس از دهمين انتخابات رياست جمهوري اين کشور، موجب ابراز نگراني فعالان اين حوزه شده است، تا آنجا که انجمن دفاع از آزادي مطبوعات محدوديت هاي ايجاد شده براي مطبوعات ايران را 'بي سابقه 'خواند.
صاحبنظران و کارشناسان معتقدند انتصاب محمد علي رامين به عنوان معاون مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي فشارها را بر روزنامه نگاران و صاحبان قلم افزايش داده است.
ماشاالله شمس الواعظين سخنگوي انجمن دفاع از آزادي مطبوعات به بي بي سي مي گويد:' نظارتي که هم اکنون به وسيله وزارت ارشاد و به طور مشخص معاونت مطبوعاتي اجرا مي شود، پا را فراتر از محدوده هاي قانوني گذاشته است.تذکرهاي شفاهي معاونت مطبوعاتي معاونت مطبوعات تنها به تخلفات نيست بلکه حتي توصيه مي شود که چه تيتر وعناويني در مطبوعات استفاده شود. همچنين استقرار واحدهايي از وزارت فرهنگ و ارشاد براي نظارت بر صفحات آخر زير چاپ از اقدامات ماه هاي اخير است که رسانه هاي مکتوب تحت نظر دارد.'
وي مي گويد:'حقوق روزنامه نگاران وحق آزادي مطبوعات در سه حوزه تضييع مي شود. نخست حق انتشار آزاد مطبوعات که در قانون اساسي اشاره شده است. اما صف تقاضا کنندگان به چهار هزار رسيده و همچنان به اين تقاضاها رسيدگي نشده است. '
آقاي شمس ادامه مي دهد که حق دوم' حق برخورداي از امنيت شغلي به کلي ناديده گرفته شده 'و حق دادرسي عادلانه نيز به کلي سلب شده و' روزنامه نگار فاقد پناهنگاه حقوقي' است و حتي بازداشت هاي به صورت شبانه و خياباني صورت مي گيرد.
آقاي رامين معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد نيز پيشتر در سخناني در مورد وضعيت مطبوعات ايران گفته بود:'شرايط امروز مطبوعات ما به شدت نامطلوب است. مسئولان از وضعيت مطبوعات ناراضي هستند. حاکميت از مطبوعات راضي نيست، اين وضعيت بايد اصلاح شود و اصلاحشدني است.'
اين سخنان در حالي مطرح مي شود که طرفداران دولت معتقدند فضاي رسانه اي ايران براي روزنامه نگاران مناسب است. محمود احمدي نژاد نيز بر اين مسئله که در دوران رياست جمهوري اش برخوردي با مطبوعات نشده تاکيد دارد.
آقاي احمدي نژاد در همين باره گفته است که در سه دوره هشت ساله رياست جمهوري هاي پيشين دريچه نقد به طور مطلق بسته بوده، اما در دوران او با تجربه گذشته و اعتقاد به نقد مطلق عکس العملي نشان داده نشده و انتقادها تحمل شده است.
اما ماشاالله شمس الواعظين مي گويد روز به روز وضعيت مطبوعات بدتر مي شود و همزمان با اين وضع اقبال بر رسانه هاي فراسوي مرزها در افکار عمومي افزايش يافته و توليد داخلي رسانه اي با تهديدهاي موجود به شدت کاهش پيدا کرده است.
روزنامه هاي مختلف اصلاح طلب و معدودي از روزنامه هاي اصولگرا از زمان انتصاب آقاي رامين با تذکر هاي شفاهي و کتبي مختلف با مضمون پخش شايعات و مطالب خلاف واقع، مواجه شدند و در برخي موارد به دلايل مشکلات پيش آمده دست به تعديل نيروهايشان زده اند.
از سوي ديگر، روزنامه نگاري در ايران که نخواست نامش فاش شود، مي گويد آقاي رامين در زمان انتصاب در سمت معاونت مطبوعاتي اعلام کرد که آمده تا روزنامه ها بمانند اما ظاهرا اتفاق ديگري در حال روي دادن است.
اين روزنامه نگار مي گويد:' نه فقط روزنامه هاي اصلاح طلب که روزنامه هاي اصولگرا منتقد دولت هم به اين وضع دچار شده اند. آقاي رامين سرزده وارد روزنامه ها مي شود و از قانون و قانونمداري سخنان مي گويد، اما آنچه ما مي بينيم برخلاف صحبت هاي پيشين معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد در مورد ماندگاري مطبوعات، ايشان آمده که مطبوعات هرچه سريع تر بروند.'
آقاي رامين در يکي از سخنراني هايش گفته براي تدوين نظام جامع رسانهها، بايد يک جمع فرهنگي را شکل دهيم و اين قانون را آن قدر جامع و مانع تنظيم کنيم که هيچ دولتمرد يا صاحب رسانهاي نتواند سليقهاي با آن برخورد کند. اما کارشناسان بر اين باورند که اين سخنان محدوديت هاي موجود بر روزنامه نگاران را بيشتر و فضاي مطبوعات ايران را بسته تر مي کند.
مطبوعات ايران، زير منگنه وزارت ارشاد
دسامبر 2009 - بي بي سي , نيکي محجوب :
برخوردهاي انجام شده با روزنامه نگاران در ايران پس از دهمين انتخابات رياست جمهوري اين کشور، موجب ابراز نگراني فعالان اين حوزه شده است، تا آنجا که انجمن دفاع از آزادي مطبوعات محدوديت هاي ايجاد شده براي مطبوعات ايران را 'بي سابقه 'خواند.
صاحبنظران و کارشناسان معتقدند انتصاب محمد علي رامين به عنوان معاون مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي فشارها را بر روزنامه نگاران و صاحبان قلم افزايش داده است.
ماشاالله شمس الواعظين سخنگوي انجمن دفاع از آزادي مطبوعات به بي بي سي مي گويد:' نظارتي که هم اکنون به وسيله وزارت ارشاد و به طور مشخص معاونت مطبوعاتي اجرا مي شود، پا را فراتر از محدوده هاي قانوني گذاشته است.تذکرهاي شفاهي معاونت مطبوعاتي معاونت مطبوعات تنها به تخلفات نيست بلکه حتي توصيه مي شود که چه تيتر وعناويني در مطبوعات استفاده شود. همچنين استقرار واحدهايي از وزارت فرهنگ و ارشاد براي نظارت بر صفحات آخر زير چاپ از اقدامات ماه هاي اخير است که رسانه هاي مکتوب تحت نظر دارد.'
وي مي گويد:'حقوق روزنامه نگاران وحق آزادي مطبوعات در سه حوزه تضييع مي شود. نخست حق انتشار آزاد مطبوعات که در قانون اساسي اشاره شده است. اما صف تقاضا کنندگان به چهار هزار رسيده و همچنان به اين تقاضاها رسيدگي نشده است. '
آقاي شمس ادامه مي دهد که حق دوم' حق برخورداي از امنيت شغلي به کلي ناديده گرفته شده 'و حق دادرسي عادلانه نيز به کلي سلب شده و' روزنامه نگار فاقد پناهنگاه حقوقي' است و حتي بازداشت هاي به صورت شبانه و خياباني صورت مي گيرد.
آقاي رامين معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد نيز پيشتر در سخناني در مورد وضعيت مطبوعات ايران گفته بود:'شرايط امروز مطبوعات ما به شدت نامطلوب است. مسئولان از وضعيت مطبوعات ناراضي هستند. حاکميت از مطبوعات راضي نيست، اين وضعيت بايد اصلاح شود و اصلاحشدني است.'
اين سخنان در حالي مطرح مي شود که طرفداران دولت معتقدند فضاي رسانه اي ايران براي روزنامه نگاران مناسب است. محمود احمدي نژاد نيز بر اين مسئله که در دوران رياست جمهوري اش برخوردي با مطبوعات نشده تاکيد دارد.
آقاي احمدي نژاد در همين باره گفته است که در سه دوره هشت ساله رياست جمهوري هاي پيشين دريچه نقد به طور مطلق بسته بوده، اما در دوران او با تجربه گذشته و اعتقاد به نقد مطلق عکس العملي نشان داده نشده و انتقادها تحمل شده است.
اما ماشاالله شمس الواعظين مي گويد روز به روز وضعيت مطبوعات بدتر مي شود و همزمان با اين وضع اقبال بر رسانه هاي فراسوي مرزها در افکار عمومي افزايش يافته و توليد داخلي رسانه اي با تهديدهاي موجود به شدت کاهش پيدا کرده است.
روزنامه هاي مختلف اصلاح طلب و معدودي از روزنامه هاي اصولگرا از زمان انتصاب آقاي رامين با تذکر هاي شفاهي و کتبي مختلف با مضمون پخش شايعات و مطالب خلاف واقع، مواجه شدند و در برخي موارد به دلايل مشکلات پيش آمده دست به تعديل نيروهايشان زده اند.
از سوي ديگر، روزنامه نگاري در ايران که نخواست نامش فاش شود، مي گويد آقاي رامين در زمان انتصاب در سمت معاونت مطبوعاتي اعلام کرد که آمده تا روزنامه ها بمانند اما ظاهرا اتفاق ديگري در حال روي دادن است.
اين روزنامه نگار مي گويد:' نه فقط روزنامه هاي اصلاح طلب که روزنامه هاي اصولگرا منتقد دولت هم به اين وضع دچار شده اند. آقاي رامين سرزده وارد روزنامه ها مي شود و از قانون و قانونمداري سخنان مي گويد، اما آنچه ما مي بينيم برخلاف صحبت هاي پيشين معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد در مورد ماندگاري مطبوعات، ايشان آمده که مطبوعات هرچه سريع تر بروند.'
آقاي رامين در يکي از سخنراني هايش گفته براي تدوين نظام جامع رسانهها، بايد يک جمع فرهنگي را شکل دهيم و اين قانون را آن قدر جامع و مانع تنظيم کنيم که هيچ دولتمرد يا صاحب رسانهاي نتواند سليقهاي با آن برخورد کند. اما کارشناسان بر اين باورند که اين سخنان محدوديت هاي موجود بر روزنامه نگاران را بيشتر و فضاي مطبوعات ايران را بسته تر مي کند.
مطبوعات ايران، زير منگنه وزارت ارشاد
دسامبر 2009 - بي بي سي , نيکي محجوب :
برخوردهاي انجام شده با روزنامه نگاران در ايران پس از دهمين انتخابات رياست جمهوري اين کشور، موجب ابراز نگراني فعالان اين حوزه شده است، تا آنجا که انجمن دفاع از آزادي مطبوعات محدوديت هاي ايجاد شده براي مطبوعات ايران را 'بي سابقه 'خواند.
صاحبنظران و کارشناسان معتقدند انتصاب محمد علي رامين به عنوان معاون مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي فشارها را بر روزنامه نگاران و صاحبان قلم افزايش داده است.
ماشاالله شمس الواعظين سخنگوي انجمن دفاع از آزادي مطبوعات به بي بي سي مي گويد:' نظارتي که هم اکنون به وسيله وزارت ارشاد و به طور مشخص معاونت مطبوعاتي اجرا مي شود، پا را فراتر از محدوده هاي قانوني گذاشته است.تذکرهاي شفاهي معاونت مطبوعاتي معاونت مطبوعات تنها به تخلفات نيست بلکه حتي توصيه مي شود که چه تيتر وعناويني در مطبوعات استفاده شود. همچنين استقرار واحدهايي از وزارت فرهنگ و ارشاد براي نظارت بر صفحات آخر زير چاپ از اقدامات ماه هاي اخير است که رسانه هاي مکتوب تحت نظر دارد.'
وي مي گويد:'حقوق روزنامه نگاران وحق آزادي مطبوعات در سه حوزه تضييع مي شود. نخست حق انتشار آزاد مطبوعات که در قانون اساسي اشاره شده است. اما صف تقاضا کنندگان به چهار هزار رسيده و همچنان به اين تقاضاها رسيدگي نشده است. '
آقاي شمس ادامه مي دهد که حق دوم' حق برخورداي از امنيت شغلي به کلي ناديده گرفته شده 'و حق دادرسي عادلانه نيز به کلي سلب شده و' روزنامه نگار فاقد پناهنگاه حقوقي' است و حتي بازداشت هاي به صورت شبانه و خياباني صورت مي گيرد.
آقاي رامين معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد نيز پيشتر در سخناني در مورد وضعيت مطبوعات ايران گفته بود:'شرايط امروز مطبوعات ما به شدت نامطلوب است. مسئولان از وضعيت مطبوعات ناراضي هستند. حاکميت از مطبوعات راضي نيست، اين وضعيت بايد اصلاح شود و اصلاحشدني است.'
اين سخنان در حالي مطرح مي شود که طرفداران دولت معتقدند فضاي رسانه اي ايران براي روزنامه نگاران مناسب است. محمود احمدي نژاد نيز بر اين مسئله که در دوران رياست جمهوري اش برخوردي با مطبوعات نشده تاکيد دارد.
آقاي احمدي نژاد در همين باره گفته است که در سه دوره هشت ساله رياست جمهوري هاي پيشين دريچه نقد به طور مطلق بسته بوده، اما در دوران او با تجربه گذشته و اعتقاد به نقد مطلق عکس العملي نشان داده نشده و انتقادها تحمل شده است.
اما ماشاالله شمس الواعظين مي گويد روز به روز وضعيت مطبوعات بدتر مي شود و همزمان با اين وضع اقبال بر رسانه هاي فراسوي مرزها در افکار عمومي افزايش يافته و توليد داخلي رسانه اي با تهديدهاي موجود به شدت کاهش پيدا کرده است.
روزنامه هاي مختلف اصلاح طلب و معدودي از روزنامه هاي اصولگرا از زمان انتصاب آقاي رامين با تذکر هاي شفاهي و کتبي مختلف با مضمون پخش شايعات و مطالب خلاف واقع، مواجه شدند و در برخي موارد به دلايل مشکلات پيش آمده دست به تعديل نيروهايشان زده اند.
از سوي ديگر، روزنامه نگاري در ايران که نخواست نامش فاش شود، مي گويد آقاي رامين در زمان انتصاب در سمت معاونت مطبوعاتي اعلام کرد که آمده تا روزنامه ها بمانند اما ظاهرا اتفاق ديگري در حال روي دادن است.
اين روزنامه نگار مي گويد:' نه فقط روزنامه هاي اصلاح طلب که روزنامه هاي اصولگرا منتقد دولت هم به اين وضع دچار شده اند. آقاي رامين سرزده وارد روزنامه ها مي شود و از قانون و قانونمداري سخنان مي گويد، اما آنچه ما مي بينيم برخلاف صحبت هاي پيشين معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد در مورد ماندگاري مطبوعات، ايشان آمده که مطبوعات هرچه سريع تر بروند.'
آقاي رامين در يکي از سخنراني هايش گفته براي تدوين نظام جامع رسانهها، بايد يک جمع فرهنگي را شکل دهيم و اين قانون را آن قدر جامع و مانع تنظيم کنيم که هيچ دولتمرد يا صاحب رسانهاي نتواند سليقهاي با آن برخورد کند. اما کارشناسان بر اين باورند که اين سخنان محدوديت هاي موجود بر روزنامه نگاران را بيشتر و فضاي مطبوعات ايران را بسته تر مي کند.
بازداشت سه دانشجوی دانشگاه مشهد توسط نیروهای امنیتی
بازداشت سه دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد توسط نیروهای امنیتی
سایت جنبش راه سیز: با پایان یافتن تجمع دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در اعتراض به لغو مجوز مراسم بزرگداشت آیت الله العظمی منتظری در این دانشگاه 3 تن از دانشجویان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
در هنگام خروج دانشجویان از در شمالی دانشگاه سه نفر از دانشجویان با نامهای "آرشام دامغانی"، "مهران هدشی" و "امیر ثابت مقدم" توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند و تاکنون از سرنوشتشان خبری در دست نیست.
بازداشت سه دانشجوی دانشگاه مشهد توسط نیروهای امنیتی
بازداشت سه دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد توسط نیروهای امنیتی
سایت جنبش راه سیز: با پایان یافتن تجمع دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در اعتراض به لغو مجوز مراسم بزرگداشت آیت الله العظمی منتظری در این دانشگاه 3 تن از دانشجویان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
در هنگام خروج دانشجویان از در شمالی دانشگاه سه نفر از دانشجویان با نامهای "آرشام دامغانی"، "مهران هدشی" و "امیر ثابت مقدم" توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند و تاکنون از سرنوشتشان خبری در دست نیست.
بازداشت سه دانشجوی دانشگاه مشهد توسط نیروهای امنیتی
بازداشت سه دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد توسط نیروهای امنیتی
سایت جنبش راه سیز: با پایان یافتن تجمع دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در اعتراض به لغو مجوز مراسم بزرگداشت آیت الله العظمی منتظری در این دانشگاه 3 تن از دانشجویان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
در هنگام خروج دانشجویان از در شمالی دانشگاه سه نفر از دانشجویان با نامهای "آرشام دامغانی"، "مهران هدشی" و "امیر ثابت مقدم" توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند و تاکنون از سرنوشتشان خبری در دست نیست.
بازداشت سه دانشجوی دانشگاه مشهد توسط نیروهای امنیتی
بازداشت سه دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد توسط نیروهای امنیتی
سایت جنبش راه سیز: با پایان یافتن تجمع دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در اعتراض به لغو مجوز مراسم بزرگداشت آیت الله العظمی منتظری در این دانشگاه 3 تن از دانشجویان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
در هنگام خروج دانشجویان از در شمالی دانشگاه سه نفر از دانشجویان با نامهای "آرشام دامغانی"، "مهران هدشی" و "امیر ثابت مقدم" توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند و تاکنون از سرنوشتشان خبری در دست نیست.
نامه پدر و مادر شیوا نظر آهاری خطاب به کارشناس وزارت اطلاعات
شما در ملاقات حضوری که در بازداشت اول دخترم و درست 63 روز بعد اززندانی بودنش به من (مادر شیوا) دادید گفتید که دختری هم سن و سال شیوا دارید.می خواهم بدانم اگر دختر شما هم در چنین شرایطی بود همین رفتاری را با او می کردید که امروز با شیوا می کنید .
کلمه:پدر و مادر شیوا نظرآهاری در نامه ای خطاب به بازجوی دختر بیست و شش ساله شان بی گناهی دخترشان را مورد تاکید قرار داده اند.
به گزارش سایت کلمه متن نامه پدر و مادر شیوا نظر آهاری خطاب به کارشناس وزارت اطلاعات بدین شرح است :
آقای علوی
کارشناس محترم وزارت اطلاعات
اینها صحبتهای مادر و پدر شیوا نظر آهاری خطاب به شماست.دلمان می خواست می توانستیم با شما رودر رو سخن بگوییم اما چون این امکان وجود ندارد حرفهایمان را از طریق این نامه می گوییم شاید این نوشته ها دلیلی شود که بتوانیم روزی رو در رو با شما سخن و از رنج ها و دردهای دوری از دخترمان بگوییم .
خود شما خوب به خاطر دارید که مدت ۱۰۲ روز دخترمان در بازداشت وزارت اطلاعات بود و از این مدت نیز ۳۰ روز آن را در سلول انفرادی گذراند. شیوا پس از این مدت با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد و اکنون با گذشت کمتر از سه ماه از آزادی اش بار دیگر توسط خود شما بازداشت شد. شیوا هم مثل خیلی دیگر از افراد در راه رفتن به شهر قم به منظور شرکت در مراسم تشییع جنازه آیت الله منتظری بود آیا این موضوع دلیل بازداشت دوباره اوست ؟مگر نه اینکه تعداد زیادی از هموطنانمان در این مراسم شرکت کردند آیا همه آنها بازداشت شدند ؟
آقای علوی
اولین سوال ما به عنوان پدر ومادر شیوا آن است که اگر قرار بود دخترم را بعد از گذشت کمتر از سه ماه از آزادی اش دوباره بازداشت کنید پس چرا او را آزاد کردید .ما می خواهیم بدانیم که در این سه ماه چه گذشته است که با وجود قرار سنگین وثیقه و نظر به اینکه به زودی هم دادگاه دخترم برگزار می شود دوباره تصمیم می گیرید اورا به زندان و سلول انفرادی برگردانید ؟
تا آنجا که ما مادر و پدر شیوا از نوشته ها و فعالیتهای دخترمان می فهمیم او کاری به جز فعالیتهای حقوق بشری نکرده است او در راستای این هدفش و دفاع از همه افراد فارغ از هر دین و مسلکی می کوشد. آیا دفاع از حقوق انسان ها جرم است؟
کارشناس محترم وزارت اطلاعات
شما در ملاقات حضوری که در بازداشت اول دخترم و درست ۶۳ روز بعد اززندانی بودنش به من (مادر شیوا) دادید گفتید که دختری هم سن و سال شیوا دارید.می خواهم بدانم اگر دختر شما هم در چنین شرایطی بود همین رفتاری را با او می کردید که امروز با شیوا می کنید . حتی لحظه ای شده است که شیوا را هم مثل دختر خودتان ببینید ؟
ما خیلی حرف ها داریم که دوست داریم آنها را به شما بگوییم اما فکر نمی کنیم که مطرح کردن شان در این نامه ممکن باشد . اما از شما می خواهیم که فقط لحظه ای خود را جای ما بگذارید و فکر کنید پدر شیوا هستید و دوباره دخترتان را از شما جدا کرده اند ، آن وقت چه حالی پیدا می کنید. می دانید که شیوا اکنون در سلول انفرادی است شما حتی اگر بهترین شرایط را هم در آنجا برای او فراهم کنید باز هم نمی توانید رنج های حضور در آن سلول را نادیده بگیرید .شیوا ممکن است با این بازداشت دوباره بار دیگر کار وتحصیلش راکه این همه برای به دست آوردن شان تلاش کرده از دست بدهد .
باور کنید دخترما قصدی جز دفاع از انسانها ندارد با در نظر گرفتن این موضوع در نهایت انصاف و انسانیت پرونده اش را بررسی کنید .
شهرزاد کریمان – نظر اهاری ( پدر و مادر شیوا)
شیوا نظر آهاری ،فعال حقوق بشر چند روز پیش با جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی برای شرکت در مراسم تشییع آیت الله منتظری عازم قم بود ،بازداشت و همان شب به بند ۲۰۹ اوین منتقل شد.شیوا نظرآهاری، پیش از این نیز روز یک شنبه ۲۴ خرداد ماه ۱۳۸۸، در محل کار خود توسط نیروهای اطلاعاتی بازداشت و بعد از گذشت نزدیک به چهار ماه در مهر ماه آزاد شده بود.
نامه پدر و مادر شیوا نظر آهاری خطاب به کارشناس وزارت اطلاعات
شما در ملاقات حضوری که در بازداشت اول دخترم و درست 63 روز بعد اززندانی بودنش به من (مادر شیوا) دادید گفتید که دختری هم سن و سال شیوا دارید.می خواهم بدانم اگر دختر شما هم در چنین شرایطی بود همین رفتاری را با او می کردید که امروز با شیوا می کنید .
کلمه:پدر و مادر شیوا نظرآهاری در نامه ای خطاب به بازجوی دختر بیست و شش ساله شان بی گناهی دخترشان را مورد تاکید قرار داده اند.
به گزارش سایت کلمه متن نامه پدر و مادر شیوا نظر آهاری خطاب به کارشناس وزارت اطلاعات بدین شرح است :
آقای علوی
کارشناس محترم وزارت اطلاعات
اینها صحبتهای مادر و پدر شیوا نظر آهاری خطاب به شماست.دلمان می خواست می توانستیم با شما رودر رو سخن بگوییم اما چون این امکان وجود ندارد حرفهایمان را از طریق این نامه می گوییم شاید این نوشته ها دلیلی شود که بتوانیم روزی رو در رو با شما سخن و از رنج ها و دردهای دوری از دخترمان بگوییم .
خود شما خوب به خاطر دارید که مدت ۱۰۲ روز دخترمان در بازداشت وزارت اطلاعات بود و از این مدت نیز ۳۰ روز آن را در سلول انفرادی گذراند. شیوا پس از این مدت با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد و اکنون با گذشت کمتر از سه ماه از آزادی اش بار دیگر توسط خود شما بازداشت شد. شیوا هم مثل خیلی دیگر از افراد در راه رفتن به شهر قم به منظور شرکت در مراسم تشییع جنازه آیت الله منتظری بود آیا این موضوع دلیل بازداشت دوباره اوست ؟مگر نه اینکه تعداد زیادی از هموطنانمان در این مراسم شرکت کردند آیا همه آنها بازداشت شدند ؟
آقای علوی
اولین سوال ما به عنوان پدر ومادر شیوا آن است که اگر قرار بود دخترم را بعد از گذشت کمتر از سه ماه از آزادی اش دوباره بازداشت کنید پس چرا او را آزاد کردید .ما می خواهیم بدانیم که در این سه ماه چه گذشته است که با وجود قرار سنگین وثیقه و نظر به اینکه به زودی هم دادگاه دخترم برگزار می شود دوباره تصمیم می گیرید اورا به زندان و سلول انفرادی برگردانید ؟
تا آنجا که ما مادر و پدر شیوا از نوشته ها و فعالیتهای دخترمان می فهمیم او کاری به جز فعالیتهای حقوق بشری نکرده است او در راستای این هدفش و دفاع از همه افراد فارغ از هر دین و مسلکی می کوشد. آیا دفاع از حقوق انسان ها جرم است؟
کارشناس محترم وزارت اطلاعات
شما در ملاقات حضوری که در بازداشت اول دخترم و درست ۶۳ روز بعد اززندانی بودنش به من (مادر شیوا) دادید گفتید که دختری هم سن و سال شیوا دارید.می خواهم بدانم اگر دختر شما هم در چنین شرایطی بود همین رفتاری را با او می کردید که امروز با شیوا می کنید . حتی لحظه ای شده است که شیوا را هم مثل دختر خودتان ببینید ؟
ما خیلی حرف ها داریم که دوست داریم آنها را به شما بگوییم اما فکر نمی کنیم که مطرح کردن شان در این نامه ممکن باشد . اما از شما می خواهیم که فقط لحظه ای خود را جای ما بگذارید و فکر کنید پدر شیوا هستید و دوباره دخترتان را از شما جدا کرده اند ، آن وقت چه حالی پیدا می کنید. می دانید که شیوا اکنون در سلول انفرادی است شما حتی اگر بهترین شرایط را هم در آنجا برای او فراهم کنید باز هم نمی توانید رنج های حضور در آن سلول را نادیده بگیرید .شیوا ممکن است با این بازداشت دوباره بار دیگر کار وتحصیلش راکه این همه برای به دست آوردن شان تلاش کرده از دست بدهد .
باور کنید دخترما قصدی جز دفاع از انسانها ندارد با در نظر گرفتن این موضوع در نهایت انصاف و انسانیت پرونده اش را بررسی کنید .
شهرزاد کریمان – نظر اهاری ( پدر و مادر شیوا)
شیوا نظر آهاری ،فعال حقوق بشر چند روز پیش با جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی برای شرکت در مراسم تشییع آیت الله منتظری عازم قم بود ،بازداشت و همان شب به بند ۲۰۹ اوین منتقل شد.شیوا نظرآهاری، پیش از این نیز روز یک شنبه ۲۴ خرداد ماه ۱۳۸۸، در محل کار خود توسط نیروهای اطلاعاتی بازداشت و بعد از گذشت نزدیک به چهار ماه در مهر ماه آزاد شده بود.
نامه پدر و مادر شیوا نظر آهاری خطاب به کارشناس وزارت اطلاعات
شما در ملاقات حضوری که در بازداشت اول دخترم و درست 63 روز بعد اززندانی بودنش به من (مادر شیوا) دادید گفتید که دختری هم سن و سال شیوا دارید.می خواهم بدانم اگر دختر شما هم در چنین شرایطی بود همین رفتاری را با او می کردید که امروز با شیوا می کنید .
کلمه:پدر و مادر شیوا نظرآهاری در نامه ای خطاب به بازجوی دختر بیست و شش ساله شان بی گناهی دخترشان را مورد تاکید قرار داده اند.
به گزارش سایت کلمه متن نامه پدر و مادر شیوا نظر آهاری خطاب به کارشناس وزارت اطلاعات بدین شرح است :
آقای علوی
کارشناس محترم وزارت اطلاعات
اینها صحبتهای مادر و پدر شیوا نظر آهاری خطاب به شماست.دلمان می خواست می توانستیم با شما رودر رو سخن بگوییم اما چون این امکان وجود ندارد حرفهایمان را از طریق این نامه می گوییم شاید این نوشته ها دلیلی شود که بتوانیم روزی رو در رو با شما سخن و از رنج ها و دردهای دوری از دخترمان بگوییم .
خود شما خوب به خاطر دارید که مدت ۱۰۲ روز دخترمان در بازداشت وزارت اطلاعات بود و از این مدت نیز ۳۰ روز آن را در سلول انفرادی گذراند. شیوا پس از این مدت با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد و اکنون با گذشت کمتر از سه ماه از آزادی اش بار دیگر توسط خود شما بازداشت شد. شیوا هم مثل خیلی دیگر از افراد در راه رفتن به شهر قم به منظور شرکت در مراسم تشییع جنازه آیت الله منتظری بود آیا این موضوع دلیل بازداشت دوباره اوست ؟مگر نه اینکه تعداد زیادی از هموطنانمان در این مراسم شرکت کردند آیا همه آنها بازداشت شدند ؟
آقای علوی
اولین سوال ما به عنوان پدر ومادر شیوا آن است که اگر قرار بود دخترم را بعد از گذشت کمتر از سه ماه از آزادی اش دوباره بازداشت کنید پس چرا او را آزاد کردید .ما می خواهیم بدانیم که در این سه ماه چه گذشته است که با وجود قرار سنگین وثیقه و نظر به اینکه به زودی هم دادگاه دخترم برگزار می شود دوباره تصمیم می گیرید اورا به زندان و سلول انفرادی برگردانید ؟
تا آنجا که ما مادر و پدر شیوا از نوشته ها و فعالیتهای دخترمان می فهمیم او کاری به جز فعالیتهای حقوق بشری نکرده است او در راستای این هدفش و دفاع از همه افراد فارغ از هر دین و مسلکی می کوشد. آیا دفاع از حقوق انسان ها جرم است؟
کارشناس محترم وزارت اطلاعات
شما در ملاقات حضوری که در بازداشت اول دخترم و درست ۶۳ روز بعد اززندانی بودنش به من (مادر شیوا) دادید گفتید که دختری هم سن و سال شیوا دارید.می خواهم بدانم اگر دختر شما هم در چنین شرایطی بود همین رفتاری را با او می کردید که امروز با شیوا می کنید . حتی لحظه ای شده است که شیوا را هم مثل دختر خودتان ببینید ؟
ما خیلی حرف ها داریم که دوست داریم آنها را به شما بگوییم اما فکر نمی کنیم که مطرح کردن شان در این نامه ممکن باشد . اما از شما می خواهیم که فقط لحظه ای خود را جای ما بگذارید و فکر کنید پدر شیوا هستید و دوباره دخترتان را از شما جدا کرده اند ، آن وقت چه حالی پیدا می کنید. می دانید که شیوا اکنون در سلول انفرادی است شما حتی اگر بهترین شرایط را هم در آنجا برای او فراهم کنید باز هم نمی توانید رنج های حضور در آن سلول را نادیده بگیرید .شیوا ممکن است با این بازداشت دوباره بار دیگر کار وتحصیلش راکه این همه برای به دست آوردن شان تلاش کرده از دست بدهد .
باور کنید دخترما قصدی جز دفاع از انسانها ندارد با در نظر گرفتن این موضوع در نهایت انصاف و انسانیت پرونده اش را بررسی کنید .
شهرزاد کریمان – نظر اهاری ( پدر و مادر شیوا)
شیوا نظر آهاری ،فعال حقوق بشر چند روز پیش با جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی برای شرکت در مراسم تشییع آیت الله منتظری عازم قم بود ،بازداشت و همان شب به بند ۲۰۹ اوین منتقل شد.شیوا نظرآهاری، پیش از این نیز روز یک شنبه ۲۴ خرداد ماه ۱۳۸۸، در محل کار خود توسط نیروهای اطلاعاتی بازداشت و بعد از گذشت نزدیک به چهار ماه در مهر ماه آزاد شده بود.
Subscribe to:
Posts (Atom)