Sunday, January 3, 2010
نامه سرگشاده ۸۸ استاد دانشگاه تهران به رهبر ایران
به گزارش منابع خبری نزدیک به اصلاح طلبان، ۸۸ نفر از اساتید دانشکده فنی دانشگاه تهران در یک نامه سرگشاده خطاب به آیت الله خامنه ای ، رهبر جمهوری اسلامی ایران خواستار جلوگیری از "برخوردهای خشن و فراقانونی" با دانشگاهیان و دانشجویان کشور شده اند.
این اساتید که نامشان در انتهای نامه ذکر شده است، نیت از نوشتن این نامه را اصلاح امور مملکت دانسته اند و در مورد دلیل نوشتن این نامه برای رهبر ایران گفته اند: "متاسفانه در مجموع مسئولان دولتی و قوای دیگر، توان و پتانسیل لازم برای حل ریشه های مشکلات حاضر را نمی بینیم".
این نامه در وبسایت ادوار نیوز (پایگاه رسمی سازمان دانش آموختگان ایران)، سحام نیوز (پایگاه رسمی حزب اعتمادملی) و جرس (جنبش راه سبز) منتشر شده است.
پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایران که با اعتراضات وسیعی همراه بوده است، نیروهای لباس شخصی چندین بار به دانشگاهها و خوابگاههای دانشجویی در تهران و چند شهر دیگر ایران از جمله اصفهان و شیراز حمله کردند.
در یکی از این حملات که تنها سه روز پس از اعلام نتیجه انتخابات انجام شد، نیروهای موسوم به لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران حمله ور شدند که تصاویر منتشر شده و صحبت های شاهدان عینی حکایت از خشونت بیش از حد در برخورد با دانشجویان داشت.
انتقادات از خشونت های انجام گرفته در این حملات به حدی زیاد شد که مجلس شورای اسلامی هم هیاتی را مسئول تحقیق و بررسی بیشتر در مورد این موضوع کرد و حتی رهبر ایران هم در یکی از سخنرانی های خود ضمن اشاره به این موضوع از مسببان این حمله انتقاد کرد.
در این جو نامناسب و غیر شفاف شایعه تدارک و هماهنگی حضور عناصر غیر دانشگاهی و مهاجم در روزهای ۱۶ و ۱۷ آذر ۱۳۸۸ در دانشگاه توسط نهادی منتسب به جنابعالی در همه سطوح دانشگاه پخش شده است... همه این ها به بهانه پاسداری از اسلام و ولایت انجام می گیرد و متاسفانه هیچ فرد و نهادی مسئولیت آن را نمی پذیرد
در چنین شرایطی است که این عده از اساتید دانشکده فنی دانشگاه تهران در نامه خود به رهبر نوشته اند: "متاسفانه علیرغم تاکیدات جنابعالی و تمام قولهای مسئولین، آمران و مسببان واقعه هنوز محاکمه و به مردم معرفی نشده اند و این دانشجویان هستند که هر روز به بهانه ای دستگیر و زندانی می شوند".
در یکی از تازه ترین حملات به دانشجویان در ادامه حوادث بعد از انتخابات در ایران، جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد چهارشنبه ۹ دی ماه برای "عزادارى سوم شهداى عاشورا" تجمع کرده بودند که از سوى نیروهاى موسوم به "انصار حزب الله" و "بسیج" مورد حمله قرار گرفتند.
این اساتید در نامه خود همچنین به روزهای ۱۶ و ۱۷ آذرماه سال جاری اشاره کرده اند که طی آن به گفته آنها "چند هزار نفر" که برخی از آنها "مسلح به سلاحهای سرد" بوده اند با ورود به محوطه دانشگاه تهران آنجا را به "صحنه اغتشاشات خود" تبدیل کرده اند.
در ادامه این نامه آمده: "در این جو نامناسب و غیر شفاف شایعه تدارک و هماهنگی حضور عناصر غیر دانشگاهی و مهاجم در روزهای ۱۶ و ۱۷ آذر ۱۳۸۸ در دانشگاه توسط نهادی منتسب به جنابعالی در همه سطوح دانشگاه پخش شده است... همه این ها به بهانه پاسداری از اسلام و ولایت انجام می گیرد و متاسفانه هیچ فرد و نهادی مسئولیت آن را نمی پذیرد".
در نهایت درخواست این اساتید از رهبر ایران این است که دستور دهد تا محیط دانشگاه از نیروهای غیر دانشگاهی عاری شود تا جلوی وقوع حوادث مشابه در آینده گرفته شود.
نامه سرگشاده ۸۸ استاد دانشگاه تهران به رهبر ایران
به گزارش منابع خبری نزدیک به اصلاح طلبان، ۸۸ نفر از اساتید دانشکده فنی دانشگاه تهران در یک نامه سرگشاده خطاب به آیت الله خامنه ای ، رهبر جمهوری اسلامی ایران خواستار جلوگیری از "برخوردهای خشن و فراقانونی" با دانشگاهیان و دانشجویان کشور شده اند.
این اساتید که نامشان در انتهای نامه ذکر شده است، نیت از نوشتن این نامه را اصلاح امور مملکت دانسته اند و در مورد دلیل نوشتن این نامه برای رهبر ایران گفته اند: "متاسفانه در مجموع مسئولان دولتی و قوای دیگر، توان و پتانسیل لازم برای حل ریشه های مشکلات حاضر را نمی بینیم".
این نامه در وبسایت ادوار نیوز (پایگاه رسمی سازمان دانش آموختگان ایران)، سحام نیوز (پایگاه رسمی حزب اعتمادملی) و جرس (جنبش راه سبز) منتشر شده است.
پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایران که با اعتراضات وسیعی همراه بوده است، نیروهای لباس شخصی چندین بار به دانشگاهها و خوابگاههای دانشجویی در تهران و چند شهر دیگر ایران از جمله اصفهان و شیراز حمله کردند.
در یکی از این حملات که تنها سه روز پس از اعلام نتیجه انتخابات انجام شد، نیروهای موسوم به لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران حمله ور شدند که تصاویر منتشر شده و صحبت های شاهدان عینی حکایت از خشونت بیش از حد در برخورد با دانشجویان داشت.
انتقادات از خشونت های انجام گرفته در این حملات به حدی زیاد شد که مجلس شورای اسلامی هم هیاتی را مسئول تحقیق و بررسی بیشتر در مورد این موضوع کرد و حتی رهبر ایران هم در یکی از سخنرانی های خود ضمن اشاره به این موضوع از مسببان این حمله انتقاد کرد.
در این جو نامناسب و غیر شفاف شایعه تدارک و هماهنگی حضور عناصر غیر دانشگاهی و مهاجم در روزهای ۱۶ و ۱۷ آذر ۱۳۸۸ در دانشگاه توسط نهادی منتسب به جنابعالی در همه سطوح دانشگاه پخش شده است... همه این ها به بهانه پاسداری از اسلام و ولایت انجام می گیرد و متاسفانه هیچ فرد و نهادی مسئولیت آن را نمی پذیرد
در چنین شرایطی است که این عده از اساتید دانشکده فنی دانشگاه تهران در نامه خود به رهبر نوشته اند: "متاسفانه علیرغم تاکیدات جنابعالی و تمام قولهای مسئولین، آمران و مسببان واقعه هنوز محاکمه و به مردم معرفی نشده اند و این دانشجویان هستند که هر روز به بهانه ای دستگیر و زندانی می شوند".
در یکی از تازه ترین حملات به دانشجویان در ادامه حوادث بعد از انتخابات در ایران، جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد چهارشنبه ۹ دی ماه برای "عزادارى سوم شهداى عاشورا" تجمع کرده بودند که از سوى نیروهاى موسوم به "انصار حزب الله" و "بسیج" مورد حمله قرار گرفتند.
این اساتید در نامه خود همچنین به روزهای ۱۶ و ۱۷ آذرماه سال جاری اشاره کرده اند که طی آن به گفته آنها "چند هزار نفر" که برخی از آنها "مسلح به سلاحهای سرد" بوده اند با ورود به محوطه دانشگاه تهران آنجا را به "صحنه اغتشاشات خود" تبدیل کرده اند.
در ادامه این نامه آمده: "در این جو نامناسب و غیر شفاف شایعه تدارک و هماهنگی حضور عناصر غیر دانشگاهی و مهاجم در روزهای ۱۶ و ۱۷ آذر ۱۳۸۸ در دانشگاه توسط نهادی منتسب به جنابعالی در همه سطوح دانشگاه پخش شده است... همه این ها به بهانه پاسداری از اسلام و ولایت انجام می گیرد و متاسفانه هیچ فرد و نهادی مسئولیت آن را نمی پذیرد".
در نهایت درخواست این اساتید از رهبر ایران این است که دستور دهد تا محیط دانشگاه از نیروهای غیر دانشگاهی عاری شود تا جلوی وقوع حوادث مشابه در آینده گرفته شود.
نامه سرگشاده ۸۸ استاد دانشگاه تهران به رهبر ایران
به گزارش منابع خبری نزدیک به اصلاح طلبان، ۸۸ نفر از اساتید دانشکده فنی دانشگاه تهران در یک نامه سرگشاده خطاب به آیت الله خامنه ای ، رهبر جمهوری اسلامی ایران خواستار جلوگیری از "برخوردهای خشن و فراقانونی" با دانشگاهیان و دانشجویان کشور شده اند.
این اساتید که نامشان در انتهای نامه ذکر شده است، نیت از نوشتن این نامه را اصلاح امور مملکت دانسته اند و در مورد دلیل نوشتن این نامه برای رهبر ایران گفته اند: "متاسفانه در مجموع مسئولان دولتی و قوای دیگر، توان و پتانسیل لازم برای حل ریشه های مشکلات حاضر را نمی بینیم".
این نامه در وبسایت ادوار نیوز (پایگاه رسمی سازمان دانش آموختگان ایران)، سحام نیوز (پایگاه رسمی حزب اعتمادملی) و جرس (جنبش راه سبز) منتشر شده است.
پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایران که با اعتراضات وسیعی همراه بوده است، نیروهای لباس شخصی چندین بار به دانشگاهها و خوابگاههای دانشجویی در تهران و چند شهر دیگر ایران از جمله اصفهان و شیراز حمله کردند.
در یکی از این حملات که تنها سه روز پس از اعلام نتیجه انتخابات انجام شد، نیروهای موسوم به لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران حمله ور شدند که تصاویر منتشر شده و صحبت های شاهدان عینی حکایت از خشونت بیش از حد در برخورد با دانشجویان داشت.
انتقادات از خشونت های انجام گرفته در این حملات به حدی زیاد شد که مجلس شورای اسلامی هم هیاتی را مسئول تحقیق و بررسی بیشتر در مورد این موضوع کرد و حتی رهبر ایران هم در یکی از سخنرانی های خود ضمن اشاره به این موضوع از مسببان این حمله انتقاد کرد.
در این جو نامناسب و غیر شفاف شایعه تدارک و هماهنگی حضور عناصر غیر دانشگاهی و مهاجم در روزهای ۱۶ و ۱۷ آذر ۱۳۸۸ در دانشگاه توسط نهادی منتسب به جنابعالی در همه سطوح دانشگاه پخش شده است... همه این ها به بهانه پاسداری از اسلام و ولایت انجام می گیرد و متاسفانه هیچ فرد و نهادی مسئولیت آن را نمی پذیرد
در چنین شرایطی است که این عده از اساتید دانشکده فنی دانشگاه تهران در نامه خود به رهبر نوشته اند: "متاسفانه علیرغم تاکیدات جنابعالی و تمام قولهای مسئولین، آمران و مسببان واقعه هنوز محاکمه و به مردم معرفی نشده اند و این دانشجویان هستند که هر روز به بهانه ای دستگیر و زندانی می شوند".
در یکی از تازه ترین حملات به دانشجویان در ادامه حوادث بعد از انتخابات در ایران، جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد چهارشنبه ۹ دی ماه برای "عزادارى سوم شهداى عاشورا" تجمع کرده بودند که از سوى نیروهاى موسوم به "انصار حزب الله" و "بسیج" مورد حمله قرار گرفتند.
این اساتید در نامه خود همچنین به روزهای ۱۶ و ۱۷ آذرماه سال جاری اشاره کرده اند که طی آن به گفته آنها "چند هزار نفر" که برخی از آنها "مسلح به سلاحهای سرد" بوده اند با ورود به محوطه دانشگاه تهران آنجا را به "صحنه اغتشاشات خود" تبدیل کرده اند.
در ادامه این نامه آمده: "در این جو نامناسب و غیر شفاف شایعه تدارک و هماهنگی حضور عناصر غیر دانشگاهی و مهاجم در روزهای ۱۶ و ۱۷ آذر ۱۳۸۸ در دانشگاه توسط نهادی منتسب به جنابعالی در همه سطوح دانشگاه پخش شده است... همه این ها به بهانه پاسداری از اسلام و ولایت انجام می گیرد و متاسفانه هیچ فرد و نهادی مسئولیت آن را نمی پذیرد".
در نهایت درخواست این اساتید از رهبر ایران این است که دستور دهد تا محیط دانشگاه از نیروهای غیر دانشگاهی عاری شود تا جلوی وقوع حوادث مشابه در آینده گرفته شود.
نامه سرگشاده ۸۸ استاد دانشگاه تهران به رهبر ایران
به گزارش منابع خبری نزدیک به اصلاح طلبان، ۸۸ نفر از اساتید دانشکده فنی دانشگاه تهران در یک نامه سرگشاده خطاب به آیت الله خامنه ای ، رهبر جمهوری اسلامی ایران خواستار جلوگیری از "برخوردهای خشن و فراقانونی" با دانشگاهیان و دانشجویان کشور شده اند.
این اساتید که نامشان در انتهای نامه ذکر شده است، نیت از نوشتن این نامه را اصلاح امور مملکت دانسته اند و در مورد دلیل نوشتن این نامه برای رهبر ایران گفته اند: "متاسفانه در مجموع مسئولان دولتی و قوای دیگر، توان و پتانسیل لازم برای حل ریشه های مشکلات حاضر را نمی بینیم".
این نامه در وبسایت ادوار نیوز (پایگاه رسمی سازمان دانش آموختگان ایران)، سحام نیوز (پایگاه رسمی حزب اعتمادملی) و جرس (جنبش راه سبز) منتشر شده است.
پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایران که با اعتراضات وسیعی همراه بوده است، نیروهای لباس شخصی چندین بار به دانشگاهها و خوابگاههای دانشجویی در تهران و چند شهر دیگر ایران از جمله اصفهان و شیراز حمله کردند.
در یکی از این حملات که تنها سه روز پس از اعلام نتیجه انتخابات انجام شد، نیروهای موسوم به لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران حمله ور شدند که تصاویر منتشر شده و صحبت های شاهدان عینی حکایت از خشونت بیش از حد در برخورد با دانشجویان داشت.
انتقادات از خشونت های انجام گرفته در این حملات به حدی زیاد شد که مجلس شورای اسلامی هم هیاتی را مسئول تحقیق و بررسی بیشتر در مورد این موضوع کرد و حتی رهبر ایران هم در یکی از سخنرانی های خود ضمن اشاره به این موضوع از مسببان این حمله انتقاد کرد.
در این جو نامناسب و غیر شفاف شایعه تدارک و هماهنگی حضور عناصر غیر دانشگاهی و مهاجم در روزهای ۱۶ و ۱۷ آذر ۱۳۸۸ در دانشگاه توسط نهادی منتسب به جنابعالی در همه سطوح دانشگاه پخش شده است... همه این ها به بهانه پاسداری از اسلام و ولایت انجام می گیرد و متاسفانه هیچ فرد و نهادی مسئولیت آن را نمی پذیرد
در چنین شرایطی است که این عده از اساتید دانشکده فنی دانشگاه تهران در نامه خود به رهبر نوشته اند: "متاسفانه علیرغم تاکیدات جنابعالی و تمام قولهای مسئولین، آمران و مسببان واقعه هنوز محاکمه و به مردم معرفی نشده اند و این دانشجویان هستند که هر روز به بهانه ای دستگیر و زندانی می شوند".
در یکی از تازه ترین حملات به دانشجویان در ادامه حوادث بعد از انتخابات در ایران، جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد چهارشنبه ۹ دی ماه برای "عزادارى سوم شهداى عاشورا" تجمع کرده بودند که از سوى نیروهاى موسوم به "انصار حزب الله" و "بسیج" مورد حمله قرار گرفتند.
این اساتید در نامه خود همچنین به روزهای ۱۶ و ۱۷ آذرماه سال جاری اشاره کرده اند که طی آن به گفته آنها "چند هزار نفر" که برخی از آنها "مسلح به سلاحهای سرد" بوده اند با ورود به محوطه دانشگاه تهران آنجا را به "صحنه اغتشاشات خود" تبدیل کرده اند.
در ادامه این نامه آمده: "در این جو نامناسب و غیر شفاف شایعه تدارک و هماهنگی حضور عناصر غیر دانشگاهی و مهاجم در روزهای ۱۶ و ۱۷ آذر ۱۳۸۸ در دانشگاه توسط نهادی منتسب به جنابعالی در همه سطوح دانشگاه پخش شده است... همه این ها به بهانه پاسداری از اسلام و ولایت انجام می گیرد و متاسفانه هیچ فرد و نهادی مسئولیت آن را نمی پذیرد".
در نهایت درخواست این اساتید از رهبر ایران این است که دستور دهد تا محیط دانشگاه از نیروهای غیر دانشگاهی عاری شود تا جلوی وقوع حوادث مشابه در آینده گرفته شود.
احتمال مهاجرت اعتراضی نوه خمینی به نجف
سایت پارسینه در تهران: شنیده شده است حجت الاسلام سید حسن خمینی و سایر اعضای خانواده امام خمینی تصمیم گرفته اند در حرکت اعتراض گونه، ایران را ترک و به نجف اشرف عزیمت کنند و این تصمیم را با تعدادی از نزدیکان خود در میان گذاشته اند. البته هنوز مشخص نشده است بیت امام خمینی می خواهند بطور دائم به عراق مهاجرت کنند یا صرفا یک تصمیم کوتاه مدت و مقطعی است. حمله اخیر جمعی از لباس شخصی ها به حسنیه جماران در هنگام سخنرانی سید محمد خاتمی، یکی از دلایل رنجش شدید حجت الاسلام حسن خمینی است. نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی بعد از انتخابات خرداد 88 در بسیاری از مراسمات رسمی در حرم امام غایب بود. مراسم سنتی شبهای احیاء و محرم نیز امسال در حرم امام خمینی (که سید حسین خمینی تولیت آن را برعهده دارد) برگزار نشد. بر اساس این گزارش، برخی از چهره های شاخص جریان اصولگرا و اصلاح طلب که از این تصمیم مطلع شده اند، از سیدحسن خمینی خواسته اند در تصمیم خود تجدیدنظر کند و تلاش دارند کدورت های ایجاد شده را برطرف کنند.
احتمال مهاجرت اعتراضی نوه خمینی به نجف
سایت پارسینه در تهران: شنیده شده است حجت الاسلام سید حسن خمینی و سایر اعضای خانواده امام خمینی تصمیم گرفته اند در حرکت اعتراض گونه، ایران را ترک و به نجف اشرف عزیمت کنند و این تصمیم را با تعدادی از نزدیکان خود در میان گذاشته اند. البته هنوز مشخص نشده است بیت امام خمینی می خواهند بطور دائم به عراق مهاجرت کنند یا صرفا یک تصمیم کوتاه مدت و مقطعی است. حمله اخیر جمعی از لباس شخصی ها به حسنیه جماران در هنگام سخنرانی سید محمد خاتمی، یکی از دلایل رنجش شدید حجت الاسلام حسن خمینی است. نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی بعد از انتخابات خرداد 88 در بسیاری از مراسمات رسمی در حرم امام غایب بود. مراسم سنتی شبهای احیاء و محرم نیز امسال در حرم امام خمینی (که سید حسین خمینی تولیت آن را برعهده دارد) برگزار نشد. بر اساس این گزارش، برخی از چهره های شاخص جریان اصولگرا و اصلاح طلب که از این تصمیم مطلع شده اند، از سیدحسن خمینی خواسته اند در تصمیم خود تجدیدنظر کند و تلاش دارند کدورت های ایجاد شده را برطرف کنند.
احتمال مهاجرت اعتراضی نوه خمینی به نجف
سایت پارسینه در تهران: شنیده شده است حجت الاسلام سید حسن خمینی و سایر اعضای خانواده امام خمینی تصمیم گرفته اند در حرکت اعتراض گونه، ایران را ترک و به نجف اشرف عزیمت کنند و این تصمیم را با تعدادی از نزدیکان خود در میان گذاشته اند. البته هنوز مشخص نشده است بیت امام خمینی می خواهند بطور دائم به عراق مهاجرت کنند یا صرفا یک تصمیم کوتاه مدت و مقطعی است. حمله اخیر جمعی از لباس شخصی ها به حسنیه جماران در هنگام سخنرانی سید محمد خاتمی، یکی از دلایل رنجش شدید حجت الاسلام حسن خمینی است. نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی بعد از انتخابات خرداد 88 در بسیاری از مراسمات رسمی در حرم امام غایب بود. مراسم سنتی شبهای احیاء و محرم نیز امسال در حرم امام خمینی (که سید حسین خمینی تولیت آن را برعهده دارد) برگزار نشد. بر اساس این گزارش، برخی از چهره های شاخص جریان اصولگرا و اصلاح طلب که از این تصمیم مطلع شده اند، از سیدحسن خمینی خواسته اند در تصمیم خود تجدیدنظر کند و تلاش دارند کدورت های ایجاد شده را برطرف کنند.
احتمال مهاجرت اعتراضی نوه خمینی به نجف
سایت پارسینه در تهران: شنیده شده است حجت الاسلام سید حسن خمینی و سایر اعضای خانواده امام خمینی تصمیم گرفته اند در حرکت اعتراض گونه، ایران را ترک و به نجف اشرف عزیمت کنند و این تصمیم را با تعدادی از نزدیکان خود در میان گذاشته اند. البته هنوز مشخص نشده است بیت امام خمینی می خواهند بطور دائم به عراق مهاجرت کنند یا صرفا یک تصمیم کوتاه مدت و مقطعی است. حمله اخیر جمعی از لباس شخصی ها به حسنیه جماران در هنگام سخنرانی سید محمد خاتمی، یکی از دلایل رنجش شدید حجت الاسلام حسن خمینی است. نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی بعد از انتخابات خرداد 88 در بسیاری از مراسمات رسمی در حرم امام غایب بود. مراسم سنتی شبهای احیاء و محرم نیز امسال در حرم امام خمینی (که سید حسین خمینی تولیت آن را برعهده دارد) برگزار نشد. بر اساس این گزارش، برخی از چهره های شاخص جریان اصولگرا و اصلاح طلب که از این تصمیم مطلع شده اند، از سیدحسن خمینی خواسته اند در تصمیم خود تجدیدنظر کند و تلاش دارند کدورت های ایجاد شده را برطرف کنند.
انتقال پریسا کاکایی به بند 209 زندان اوین/ بی خبری از مهرداد رحیمی
کمیته گزارشگران حقوق بشر - پریسا کاکایی عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر طی اولین تماس تلفنی خود با خانواده اش از انتقال خود به بند 209 زندان اوین خبر داد. وی اضافه نمود در سلول وی سه تن دیگر نیز حضور دارند. از وضعیت مهرداد رحیمی دیگر عضو بازداشت شده کمیته گزارشگران حقوق بشر خبری در دسترس نیست.
شیوا نظرآهاری دیگر عضو بازداشت شده کمیته همچنان در سلول انفرادی به سر می برد. وی در چند روز گذشته نسبت به سرمای سلول اعتراض داشته است. این در حالی است که سعید جلالی فر و سعید کلانکی به بند عمومی منتقل شده اند و از وضعیت کوهیار گودرزی و سعید حائری همچنان خبری در دسترس نیست.
پریسا کاکایی و مهرداد رحیمی، دو عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر 11 دی ماه، پس از احضار به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات بازداشت شدند. با بازداشت این دو تن، تعداد اعضای بازداشت شده کمیته به 7 تن رسید.
لازم به ذکر است دو عضو دیگر کمیته، سعید حبیبی و حسام میثاقی نیز در روزهای گذشته احضار شده اند و فشار برای بازداشت آنان ادامه دارد.
انتقال پریسا کاکایی به بند 209 زندان اوین/ بی خبری از مهرداد رحیمی
کمیته گزارشگران حقوق بشر - پریسا کاکایی عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر طی اولین تماس تلفنی خود با خانواده اش از انتقال خود به بند 209 زندان اوین خبر داد. وی اضافه نمود در سلول وی سه تن دیگر نیز حضور دارند. از وضعیت مهرداد رحیمی دیگر عضو بازداشت شده کمیته گزارشگران حقوق بشر خبری در دسترس نیست.
شیوا نظرآهاری دیگر عضو بازداشت شده کمیته همچنان در سلول انفرادی به سر می برد. وی در چند روز گذشته نسبت به سرمای سلول اعتراض داشته است. این در حالی است که سعید جلالی فر و سعید کلانکی به بند عمومی منتقل شده اند و از وضعیت کوهیار گودرزی و سعید حائری همچنان خبری در دسترس نیست.
پریسا کاکایی و مهرداد رحیمی، دو عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر 11 دی ماه، پس از احضار به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات بازداشت شدند. با بازداشت این دو تن، تعداد اعضای بازداشت شده کمیته به 7 تن رسید.
لازم به ذکر است دو عضو دیگر کمیته، سعید حبیبی و حسام میثاقی نیز در روزهای گذشته احضار شده اند و فشار برای بازداشت آنان ادامه دارد.
انتقال پریسا کاکایی به بند 209 زندان اوین/ بی خبری از مهرداد رحیمی
کمیته گزارشگران حقوق بشر - پریسا کاکایی عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر طی اولین تماس تلفنی خود با خانواده اش از انتقال خود به بند 209 زندان اوین خبر داد. وی اضافه نمود در سلول وی سه تن دیگر نیز حضور دارند. از وضعیت مهرداد رحیمی دیگر عضو بازداشت شده کمیته گزارشگران حقوق بشر خبری در دسترس نیست.
شیوا نظرآهاری دیگر عضو بازداشت شده کمیته همچنان در سلول انفرادی به سر می برد. وی در چند روز گذشته نسبت به سرمای سلول اعتراض داشته است. این در حالی است که سعید جلالی فر و سعید کلانکی به بند عمومی منتقل شده اند و از وضعیت کوهیار گودرزی و سعید حائری همچنان خبری در دسترس نیست.
پریسا کاکایی و مهرداد رحیمی، دو عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر 11 دی ماه، پس از احضار به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات بازداشت شدند. با بازداشت این دو تن، تعداد اعضای بازداشت شده کمیته به 7 تن رسید.
لازم به ذکر است دو عضو دیگر کمیته، سعید حبیبی و حسام میثاقی نیز در روزهای گذشته احضار شده اند و فشار برای بازداشت آنان ادامه دارد.
انتقال پریسا کاکایی به بند 209 زندان اوین/ بی خبری از مهرداد رحیمی
کمیته گزارشگران حقوق بشر - پریسا کاکایی عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر طی اولین تماس تلفنی خود با خانواده اش از انتقال خود به بند 209 زندان اوین خبر داد. وی اضافه نمود در سلول وی سه تن دیگر نیز حضور دارند. از وضعیت مهرداد رحیمی دیگر عضو بازداشت شده کمیته گزارشگران حقوق بشر خبری در دسترس نیست.
شیوا نظرآهاری دیگر عضو بازداشت شده کمیته همچنان در سلول انفرادی به سر می برد. وی در چند روز گذشته نسبت به سرمای سلول اعتراض داشته است. این در حالی است که سعید جلالی فر و سعید کلانکی به بند عمومی منتقل شده اند و از وضعیت کوهیار گودرزی و سعید حائری همچنان خبری در دسترس نیست.
پریسا کاکایی و مهرداد رحیمی، دو عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر 11 دی ماه، پس از احضار به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات بازداشت شدند. با بازداشت این دو تن، تعداد اعضای بازداشت شده کمیته به 7 تن رسید.
لازم به ذکر است دو عضو دیگر کمیته، سعید حبیبی و حسام میثاقی نیز در روزهای گذشته احضار شده اند و فشار برای بازداشت آنان ادامه دارد.
Exclusive: IRAN Alleged Car that shot Mousavi's Nephew Shooting at the people
تصاویر ماشين پاترولی که ضارب شهید موسوی از داخل آن اقدام به ترور کرده و همین ماشین در غرب تهران وقتی با تجمع مردم در تقاطع آزادی و یادگار امام برخورد کرده ، به سوی مردم تیراندازي کرده است
Exclusive: IRAN Alleged Car that shot Mousavi's Nephew Shooting at the people
تصاویر ماشين پاترولی که ضارب شهید موسوی از داخل آن اقدام به ترور کرده و همین ماشین در غرب تهران وقتی با تجمع مردم در تقاطع آزادی و یادگار امام برخورد کرده ، به سوی مردم تیراندازي کرده است
Exclusive: IRAN Alleged Car that shot Mousavi's Nephew Shooting at the people
تصاویر ماشين پاترولی که ضارب شهید موسوی از داخل آن اقدام به ترور کرده و همین ماشین در غرب تهران وقتی با تجمع مردم در تقاطع آزادی و یادگار امام برخورد کرده ، به سوی مردم تیراندازي کرده است
Exclusive: IRAN Alleged Car that shot Mousavi's Nephew Shooting at the people
تصاویر ماشين پاترولی که ضارب شهید موسوی از داخل آن اقدام به ترور کرده و همین ماشین در غرب تهران وقتی با تجمع مردم در تقاطع آزادی و یادگار امام برخورد کرده ، به سوی مردم تیراندازي کرده است
محرمانه ترین اسرار نظام در دستان خارج نشین هاشمی آماده شلیک بر قلب کل رژیم
محرمانه ترین اسرار نظام در دستان خارج نشین هاشمی رفسنجانی آماده شلیک بر قلب کل رژیم
فرزند هاشمی معروف به مهدی هاشمی که دومین پسر ایشان و در اصل مسئول سازمان اطلاعات بیت شخصی خود هاشمی نامیده می شود ید طولائی در اسرار پدر دارد و تاریکخانه اسرار نظام را در چمدان آهنین حمل می نماید که بیشتر از ۴۵ سال اسناد و رازهای پدر را در سینه و چمدان خود در خارج از کشور انباشه و با کوله باری از اسرار نظام جمهوری اسلامی و اسناد دست نویس امام خمینی و حتی اسناد دریافتی از خود خامنه ای در خصوص حقایق قتلها و اعمال ترویستی و بالاترین اسرار زیر زمینی رژیم را به دستور پدر برای محافظت از کودتا علیه بیت خمینی و بیت هاشمی روانه خارج ساخته تا اگر آن شود که در فکرش بودند تمام این اسناد برای جهانیان فاش گردد تا دنیا بداند در پشت این دیو بیت رهبری یا داستان ولایت فقیه چه بوده و سر از کجا در می آورند
اطلاعاتی کاملا موثق و انکار نشدنی در دست است که مهدی هاشمی برای یک ماموریت به خارج از کشور فرستاده شده ، اطلاعات موجود نشانگر این است که باند کودتا سعی در برگرداندن او به هر نحوی به ایران دارد تا نتواند ماموریت پدر را به سر منزل مقصود برساند، او که دارای ماموریتی از سوی پدر می باشد در صورت هر گونه تعرض به بیت پدر و اطرافیان منجمله خاتمی و موسوی و کروبی کلیه اسناد را افشاء خواهد نمود و یکی از همین اسناد برای نشان دادن عدم شوخی در این امر معرفی سایت اتمی قم بود که بوسیله دادن گزارش سفر مدیر آن سایت اتمی به عربستان بسیار ماهرانه لو داده شد ، ولی در اصل پیام هاشمی رفسنجانی به بیت خامنه ای داده شد که اگر دیگی که برای من و اطرافیانم نجوشد سر سگ درونش خواهیم جوشاند و بیت خامنه ای و سپاه قدس و وزارت اطلاعات کماکان در صدد بریدن سر آنان با پمبه هستند چون خوب میدانند که در بازی سیاست از هاشمی رفسنجانی و باندش رو دست خورده اند ، و در همین حال تیمهای تروریستی عظیم بیت رهبری خامنه ای را برای ترور مهدی هاشمی فرزند و راز دار و پیام دار هاشمی رفسنجانی به خارج از کشور گسیل داشته اند و حتی دست به دامان حزب الله لبنان و قاچاقچیان مواد مخدر آمریکای لاتین و شخص هوگوچاوز و سازمان اطلاعات روسیه و شخص پوتین هم شده اند که در این ماجرا و ترور دخیل خواهند بود ، تا به هر شکل ممکن این صندوقچه اسرار را به نابودی بکشانند و این همان نقطه ای است که بیت خامنه ای و تاریکخانه سپاه پاسداران و اصغر حجازی در بیت رهبری باید خود را برای آن آماده نمایند تسلیم در برابر بیت خمینی و رفسنجانی و یا نابودی همه رژیم دست ساخته خمینی
محرمانه ترین اسرار نظام در دستان خارج نشین هاشمی آماده شلیک بر قلب کل رژیم
محرمانه ترین اسرار نظام در دستان خارج نشین هاشمی رفسنجانی آماده شلیک بر قلب کل رژیم
فرزند هاشمی معروف به مهدی هاشمی که دومین پسر ایشان و در اصل مسئول سازمان اطلاعات بیت شخصی خود هاشمی نامیده می شود ید طولائی در اسرار پدر دارد و تاریکخانه اسرار نظام را در چمدان آهنین حمل می نماید که بیشتر از ۴۵ سال اسناد و رازهای پدر را در سینه و چمدان خود در خارج از کشور انباشه و با کوله باری از اسرار نظام جمهوری اسلامی و اسناد دست نویس امام خمینی و حتی اسناد دریافتی از خود خامنه ای در خصوص حقایق قتلها و اعمال ترویستی و بالاترین اسرار زیر زمینی رژیم را به دستور پدر برای محافظت از کودتا علیه بیت خمینی و بیت هاشمی روانه خارج ساخته تا اگر آن شود که در فکرش بودند تمام این اسناد برای جهانیان فاش گردد تا دنیا بداند در پشت این دیو بیت رهبری یا داستان ولایت فقیه چه بوده و سر از کجا در می آورند
اطلاعاتی کاملا موثق و انکار نشدنی در دست است که مهدی هاشمی برای یک ماموریت به خارج از کشور فرستاده شده ، اطلاعات موجود نشانگر این است که باند کودتا سعی در برگرداندن او به هر نحوی به ایران دارد تا نتواند ماموریت پدر را به سر منزل مقصود برساند، او که دارای ماموریتی از سوی پدر می باشد در صورت هر گونه تعرض به بیت پدر و اطرافیان منجمله خاتمی و موسوی و کروبی کلیه اسناد را افشاء خواهد نمود و یکی از همین اسناد برای نشان دادن عدم شوخی در این امر معرفی سایت اتمی قم بود که بوسیله دادن گزارش سفر مدیر آن سایت اتمی به عربستان بسیار ماهرانه لو داده شد ، ولی در اصل پیام هاشمی رفسنجانی به بیت خامنه ای داده شد که اگر دیگی که برای من و اطرافیانم نجوشد سر سگ درونش خواهیم جوشاند و بیت خامنه ای و سپاه قدس و وزارت اطلاعات کماکان در صدد بریدن سر آنان با پمبه هستند چون خوب میدانند که در بازی سیاست از هاشمی رفسنجانی و باندش رو دست خورده اند ، و در همین حال تیمهای تروریستی عظیم بیت رهبری خامنه ای را برای ترور مهدی هاشمی فرزند و راز دار و پیام دار هاشمی رفسنجانی به خارج از کشور گسیل داشته اند و حتی دست به دامان حزب الله لبنان و قاچاقچیان مواد مخدر آمریکای لاتین و شخص هوگوچاوز و سازمان اطلاعات روسیه و شخص پوتین هم شده اند که در این ماجرا و ترور دخیل خواهند بود ، تا به هر شکل ممکن این صندوقچه اسرار را به نابودی بکشانند و این همان نقطه ای است که بیت خامنه ای و تاریکخانه سپاه پاسداران و اصغر حجازی در بیت رهبری باید خود را برای آن آماده نمایند تسلیم در برابر بیت خمینی و رفسنجانی و یا نابودی همه رژیم دست ساخته خمینی
محرمانه ترین اسرار نظام در دستان خارج نشین هاشمی آماده شلیک بر قلب کل رژیم
محرمانه ترین اسرار نظام در دستان خارج نشین هاشمی رفسنجانی آماده شلیک بر قلب کل رژیم
فرزند هاشمی معروف به مهدی هاشمی که دومین پسر ایشان و در اصل مسئول سازمان اطلاعات بیت شخصی خود هاشمی نامیده می شود ید طولائی در اسرار پدر دارد و تاریکخانه اسرار نظام را در چمدان آهنین حمل می نماید که بیشتر از ۴۵ سال اسناد و رازهای پدر را در سینه و چمدان خود در خارج از کشور انباشه و با کوله باری از اسرار نظام جمهوری اسلامی و اسناد دست نویس امام خمینی و حتی اسناد دریافتی از خود خامنه ای در خصوص حقایق قتلها و اعمال ترویستی و بالاترین اسرار زیر زمینی رژیم را به دستور پدر برای محافظت از کودتا علیه بیت خمینی و بیت هاشمی روانه خارج ساخته تا اگر آن شود که در فکرش بودند تمام این اسناد برای جهانیان فاش گردد تا دنیا بداند در پشت این دیو بیت رهبری یا داستان ولایت فقیه چه بوده و سر از کجا در می آورند
اطلاعاتی کاملا موثق و انکار نشدنی در دست است که مهدی هاشمی برای یک ماموریت به خارج از کشور فرستاده شده ، اطلاعات موجود نشانگر این است که باند کودتا سعی در برگرداندن او به هر نحوی به ایران دارد تا نتواند ماموریت پدر را به سر منزل مقصود برساند، او که دارای ماموریتی از سوی پدر می باشد در صورت هر گونه تعرض به بیت پدر و اطرافیان منجمله خاتمی و موسوی و کروبی کلیه اسناد را افشاء خواهد نمود و یکی از همین اسناد برای نشان دادن عدم شوخی در این امر معرفی سایت اتمی قم بود که بوسیله دادن گزارش سفر مدیر آن سایت اتمی به عربستان بسیار ماهرانه لو داده شد ، ولی در اصل پیام هاشمی رفسنجانی به بیت خامنه ای داده شد که اگر دیگی که برای من و اطرافیانم نجوشد سر سگ درونش خواهیم جوشاند و بیت خامنه ای و سپاه قدس و وزارت اطلاعات کماکان در صدد بریدن سر آنان با پمبه هستند چون خوب میدانند که در بازی سیاست از هاشمی رفسنجانی و باندش رو دست خورده اند ، و در همین حال تیمهای تروریستی عظیم بیت رهبری خامنه ای را برای ترور مهدی هاشمی فرزند و راز دار و پیام دار هاشمی رفسنجانی به خارج از کشور گسیل داشته اند و حتی دست به دامان حزب الله لبنان و قاچاقچیان مواد مخدر آمریکای لاتین و شخص هوگوچاوز و سازمان اطلاعات روسیه و شخص پوتین هم شده اند که در این ماجرا و ترور دخیل خواهند بود ، تا به هر شکل ممکن این صندوقچه اسرار را به نابودی بکشانند و این همان نقطه ای است که بیت خامنه ای و تاریکخانه سپاه پاسداران و اصغر حجازی در بیت رهبری باید خود را برای آن آماده نمایند تسلیم در برابر بیت خمینی و رفسنجانی و یا نابودی همه رژیم دست ساخته خمینی
محرمانه ترین اسرار نظام در دستان خارج نشین هاشمی آماده شلیک بر قلب کل رژیم
محرمانه ترین اسرار نظام در دستان خارج نشین هاشمی رفسنجانی آماده شلیک بر قلب کل رژیم
فرزند هاشمی معروف به مهدی هاشمی که دومین پسر ایشان و در اصل مسئول سازمان اطلاعات بیت شخصی خود هاشمی نامیده می شود ید طولائی در اسرار پدر دارد و تاریکخانه اسرار نظام را در چمدان آهنین حمل می نماید که بیشتر از ۴۵ سال اسناد و رازهای پدر را در سینه و چمدان خود در خارج از کشور انباشه و با کوله باری از اسرار نظام جمهوری اسلامی و اسناد دست نویس امام خمینی و حتی اسناد دریافتی از خود خامنه ای در خصوص حقایق قتلها و اعمال ترویستی و بالاترین اسرار زیر زمینی رژیم را به دستور پدر برای محافظت از کودتا علیه بیت خمینی و بیت هاشمی روانه خارج ساخته تا اگر آن شود که در فکرش بودند تمام این اسناد برای جهانیان فاش گردد تا دنیا بداند در پشت این دیو بیت رهبری یا داستان ولایت فقیه چه بوده و سر از کجا در می آورند
اطلاعاتی کاملا موثق و انکار نشدنی در دست است که مهدی هاشمی برای یک ماموریت به خارج از کشور فرستاده شده ، اطلاعات موجود نشانگر این است که باند کودتا سعی در برگرداندن او به هر نحوی به ایران دارد تا نتواند ماموریت پدر را به سر منزل مقصود برساند، او که دارای ماموریتی از سوی پدر می باشد در صورت هر گونه تعرض به بیت پدر و اطرافیان منجمله خاتمی و موسوی و کروبی کلیه اسناد را افشاء خواهد نمود و یکی از همین اسناد برای نشان دادن عدم شوخی در این امر معرفی سایت اتمی قم بود که بوسیله دادن گزارش سفر مدیر آن سایت اتمی به عربستان بسیار ماهرانه لو داده شد ، ولی در اصل پیام هاشمی رفسنجانی به بیت خامنه ای داده شد که اگر دیگی که برای من و اطرافیانم نجوشد سر سگ درونش خواهیم جوشاند و بیت خامنه ای و سپاه قدس و وزارت اطلاعات کماکان در صدد بریدن سر آنان با پمبه هستند چون خوب میدانند که در بازی سیاست از هاشمی رفسنجانی و باندش رو دست خورده اند ، و در همین حال تیمهای تروریستی عظیم بیت رهبری خامنه ای را برای ترور مهدی هاشمی فرزند و راز دار و پیام دار هاشمی رفسنجانی به خارج از کشور گسیل داشته اند و حتی دست به دامان حزب الله لبنان و قاچاقچیان مواد مخدر آمریکای لاتین و شخص هوگوچاوز و سازمان اطلاعات روسیه و شخص پوتین هم شده اند که در این ماجرا و ترور دخیل خواهند بود ، تا به هر شکل ممکن این صندوقچه اسرار را به نابودی بکشانند و این همان نقطه ای است که بیت خامنه ای و تاریکخانه سپاه پاسداران و اصغر حجازی در بیت رهبری باید خود را برای آن آماده نمایند تسلیم در برابر بیت خمینی و رفسنجانی و یا نابودی همه رژیم دست ساخته خمینی
در باره فیلم یک زن هموطن که در روز عاشورا به قتل...
سایت سایتک نیوز: گزارش زیر گزارش یکی از شاهدین عینی است که پس از مشاهده فیلم برای ما ارسال شده:
من روز عاشورا تحت اجبار به سمت بهبودی اومدم. نزدیکای 1 بود اگه اشتباه نکرده باشم از خیابون آزادی یه سوناتای سیاه دیدم با سرعت داره از بهبودی میاد بالا و یه زنی جیغ میکشه. دیدم رفت طرفه درمانگاه عمار یاسر. خودمو رسوندم اونجا دیدم یه زنی رو دارن از اون ماشین میارن بیرون. میگفتند وانت یگان ویژه تو خیابون آزادی زیرش کرده. بعد سوناتاه رفت. برانکارد از درمانگاه آوردن جنازه رو بردند داخل. معلوم بود مرده چون تمام دستو پاهاش شکسته بود وخودش هم تکون نمیخورد. یه زنی بود که میگفتن 37-38 ساله-س. همراه نداشت. این همون زنیه که هنوزم که هنوزه جز شهدای عاشوراست که هویتش مشخص نشده! من چهره-شو دیدم. این جنازه-رو 5 دقیقه بعد آوردن بیرون گفتند که جلو ماشینارو بگیرید که ببرنش بیمارستان, میگفتند که ما نمیتونیم نگه-ش داریم, بهشون گفتیم مگه خودتون آمبولانس ندارید مثل اینکه به دروغ گفتند نه. بالاخره یه سمند نقره-ای توو فیلم هم پیداس, حاضر شد ببره. با هر مکافاتی که بود جنازه رو جا دادند توو ماشین و بردند.
من روز عاشورا تحت اجبار به سمت بهبودی اومدم. نزدیکای 1 بود اگه اشتباه نکرده باشم از خیابون آزادی یه سوناتای سیاه دیدم با سرعت داره از بهبودی میاد بالا و یه زنی جیغ میکشه. دیدم رفت طرفه درمانگاه عمار یاسر. خودمو رسوندم اونجا دیدم یه زنی رو دارن از اون ماشین میارن بیرون. میگفتند وانت یگان ویژه تو خیابون آزادی زیرش کرده. بعد سوناتاه رفت. برانکارد از درمانگاه آوردن جنازه رو بردند داخل. معلوم بود مرده چون تمام دستو پاهاش شکسته بود وخودش هم تکون نمیخورد. یه زنی بود که میگفتن 37-38 ساله-س. همراه نداشت. این همون زنیه که هنوزم که هنوزه جز شهدای عاشوراست که هویتش مشخص نشده! من چهره-شو دیدم. این جنازه-رو 5 دقیقه بعد آوردن بیرون گفتند که جلو ماشینارو بگیرید که ببرنش بیمارستان, میگفتند که ما نمیتونیم نگه-ش داریم, بهشون گفتیم مگه خودتون آمبولانس ندارید مثل اینکه به دروغ گفتند نه. بالاخره یه سمند نقره-ای توو فیلم هم پیداس, حاضر شد ببره. با هر مکافاتی که بود جنازه رو جا دادند توو ماشین و بردند.
در باره فیلم یک زن هموطن که در روز عاشورا به قتل...
سایت سایتک نیوز: گزارش زیر گزارش یکی از شاهدین عینی است که پس از مشاهده فیلم برای ما ارسال شده:
من روز عاشورا تحت اجبار به سمت بهبودی اومدم. نزدیکای 1 بود اگه اشتباه نکرده باشم از خیابون آزادی یه سوناتای سیاه دیدم با سرعت داره از بهبودی میاد بالا و یه زنی جیغ میکشه. دیدم رفت طرفه درمانگاه عمار یاسر. خودمو رسوندم اونجا دیدم یه زنی رو دارن از اون ماشین میارن بیرون. میگفتند وانت یگان ویژه تو خیابون آزادی زیرش کرده. بعد سوناتاه رفت. برانکارد از درمانگاه آوردن جنازه رو بردند داخل. معلوم بود مرده چون تمام دستو پاهاش شکسته بود وخودش هم تکون نمیخورد. یه زنی بود که میگفتن 37-38 ساله-س. همراه نداشت. این همون زنیه که هنوزم که هنوزه جز شهدای عاشوراست که هویتش مشخص نشده! من چهره-شو دیدم. این جنازه-رو 5 دقیقه بعد آوردن بیرون گفتند که جلو ماشینارو بگیرید که ببرنش بیمارستان, میگفتند که ما نمیتونیم نگه-ش داریم, بهشون گفتیم مگه خودتون آمبولانس ندارید مثل اینکه به دروغ گفتند نه. بالاخره یه سمند نقره-ای توو فیلم هم پیداس, حاضر شد ببره. با هر مکافاتی که بود جنازه رو جا دادند توو ماشین و بردند.
من روز عاشورا تحت اجبار به سمت بهبودی اومدم. نزدیکای 1 بود اگه اشتباه نکرده باشم از خیابون آزادی یه سوناتای سیاه دیدم با سرعت داره از بهبودی میاد بالا و یه زنی جیغ میکشه. دیدم رفت طرفه درمانگاه عمار یاسر. خودمو رسوندم اونجا دیدم یه زنی رو دارن از اون ماشین میارن بیرون. میگفتند وانت یگان ویژه تو خیابون آزادی زیرش کرده. بعد سوناتاه رفت. برانکارد از درمانگاه آوردن جنازه رو بردند داخل. معلوم بود مرده چون تمام دستو پاهاش شکسته بود وخودش هم تکون نمیخورد. یه زنی بود که میگفتن 37-38 ساله-س. همراه نداشت. این همون زنیه که هنوزم که هنوزه جز شهدای عاشوراست که هویتش مشخص نشده! من چهره-شو دیدم. این جنازه-رو 5 دقیقه بعد آوردن بیرون گفتند که جلو ماشینارو بگیرید که ببرنش بیمارستان, میگفتند که ما نمیتونیم نگه-ش داریم, بهشون گفتیم مگه خودتون آمبولانس ندارید مثل اینکه به دروغ گفتند نه. بالاخره یه سمند نقره-ای توو فیلم هم پیداس, حاضر شد ببره. با هر مکافاتی که بود جنازه رو جا دادند توو ماشین و بردند.
در باره فیلم یک زن هموطن که در روز عاشورا به قتل...
سایت سایتک نیوز: گزارش زیر گزارش یکی از شاهدین عینی است که پس از مشاهده فیلم برای ما ارسال شده:
من روز عاشورا تحت اجبار به سمت بهبودی اومدم. نزدیکای 1 بود اگه اشتباه نکرده باشم از خیابون آزادی یه سوناتای سیاه دیدم با سرعت داره از بهبودی میاد بالا و یه زنی جیغ میکشه. دیدم رفت طرفه درمانگاه عمار یاسر. خودمو رسوندم اونجا دیدم یه زنی رو دارن از اون ماشین میارن بیرون. میگفتند وانت یگان ویژه تو خیابون آزادی زیرش کرده. بعد سوناتاه رفت. برانکارد از درمانگاه آوردن جنازه رو بردند داخل. معلوم بود مرده چون تمام دستو پاهاش شکسته بود وخودش هم تکون نمیخورد. یه زنی بود که میگفتن 37-38 ساله-س. همراه نداشت. این همون زنیه که هنوزم که هنوزه جز شهدای عاشوراست که هویتش مشخص نشده! من چهره-شو دیدم. این جنازه-رو 5 دقیقه بعد آوردن بیرون گفتند که جلو ماشینارو بگیرید که ببرنش بیمارستان, میگفتند که ما نمیتونیم نگه-ش داریم, بهشون گفتیم مگه خودتون آمبولانس ندارید مثل اینکه به دروغ گفتند نه. بالاخره یه سمند نقره-ای توو فیلم هم پیداس, حاضر شد ببره. با هر مکافاتی که بود جنازه رو جا دادند توو ماشین و بردند.
من روز عاشورا تحت اجبار به سمت بهبودی اومدم. نزدیکای 1 بود اگه اشتباه نکرده باشم از خیابون آزادی یه سوناتای سیاه دیدم با سرعت داره از بهبودی میاد بالا و یه زنی جیغ میکشه. دیدم رفت طرفه درمانگاه عمار یاسر. خودمو رسوندم اونجا دیدم یه زنی رو دارن از اون ماشین میارن بیرون. میگفتند وانت یگان ویژه تو خیابون آزادی زیرش کرده. بعد سوناتاه رفت. برانکارد از درمانگاه آوردن جنازه رو بردند داخل. معلوم بود مرده چون تمام دستو پاهاش شکسته بود وخودش هم تکون نمیخورد. یه زنی بود که میگفتن 37-38 ساله-س. همراه نداشت. این همون زنیه که هنوزم که هنوزه جز شهدای عاشوراست که هویتش مشخص نشده! من چهره-شو دیدم. این جنازه-رو 5 دقیقه بعد آوردن بیرون گفتند که جلو ماشینارو بگیرید که ببرنش بیمارستان, میگفتند که ما نمیتونیم نگه-ش داریم, بهشون گفتیم مگه خودتون آمبولانس ندارید مثل اینکه به دروغ گفتند نه. بالاخره یه سمند نقره-ای توو فیلم هم پیداس, حاضر شد ببره. با هر مکافاتی که بود جنازه رو جا دادند توو ماشین و بردند.
در باره فیلم یک زن هموطن که در روز عاشورا به قتل...
سایت سایتک نیوز: گزارش زیر گزارش یکی از شاهدین عینی است که پس از مشاهده فیلم برای ما ارسال شده:
من روز عاشورا تحت اجبار به سمت بهبودی اومدم. نزدیکای 1 بود اگه اشتباه نکرده باشم از خیابون آزادی یه سوناتای سیاه دیدم با سرعت داره از بهبودی میاد بالا و یه زنی جیغ میکشه. دیدم رفت طرفه درمانگاه عمار یاسر. خودمو رسوندم اونجا دیدم یه زنی رو دارن از اون ماشین میارن بیرون. میگفتند وانت یگان ویژه تو خیابون آزادی زیرش کرده. بعد سوناتاه رفت. برانکارد از درمانگاه آوردن جنازه رو بردند داخل. معلوم بود مرده چون تمام دستو پاهاش شکسته بود وخودش هم تکون نمیخورد. یه زنی بود که میگفتن 37-38 ساله-س. همراه نداشت. این همون زنیه که هنوزم که هنوزه جز شهدای عاشوراست که هویتش مشخص نشده! من چهره-شو دیدم. این جنازه-رو 5 دقیقه بعد آوردن بیرون گفتند که جلو ماشینارو بگیرید که ببرنش بیمارستان, میگفتند که ما نمیتونیم نگه-ش داریم, بهشون گفتیم مگه خودتون آمبولانس ندارید مثل اینکه به دروغ گفتند نه. بالاخره یه سمند نقره-ای توو فیلم هم پیداس, حاضر شد ببره. با هر مکافاتی که بود جنازه رو جا دادند توو ماشین و بردند.
من روز عاشورا تحت اجبار به سمت بهبودی اومدم. نزدیکای 1 بود اگه اشتباه نکرده باشم از خیابون آزادی یه سوناتای سیاه دیدم با سرعت داره از بهبودی میاد بالا و یه زنی جیغ میکشه. دیدم رفت طرفه درمانگاه عمار یاسر. خودمو رسوندم اونجا دیدم یه زنی رو دارن از اون ماشین میارن بیرون. میگفتند وانت یگان ویژه تو خیابون آزادی زیرش کرده. بعد سوناتاه رفت. برانکارد از درمانگاه آوردن جنازه رو بردند داخل. معلوم بود مرده چون تمام دستو پاهاش شکسته بود وخودش هم تکون نمیخورد. یه زنی بود که میگفتن 37-38 ساله-س. همراه نداشت. این همون زنیه که هنوزم که هنوزه جز شهدای عاشوراست که هویتش مشخص نشده! من چهره-شو دیدم. این جنازه-رو 5 دقیقه بعد آوردن بیرون گفتند که جلو ماشینارو بگیرید که ببرنش بیمارستان, میگفتند که ما نمیتونیم نگه-ش داریم, بهشون گفتیم مگه خودتون آمبولانس ندارید مثل اینکه به دروغ گفتند نه. بالاخره یه سمند نقره-ای توو فیلم هم پیداس, حاضر شد ببره. با هر مکافاتی که بود جنازه رو جا دادند توو ماشین و بردند.
فیس بوک موسوی: تعیین روزی برای شعارنویسی روی اسکناس
فیس بوک موسوی: تعیین روزی برای شعارنویسی روی اسکناس
فیس بوک موسوی: تعیین روزی برای شعارنویسی روی اسکناس
فیس بوک موسوی: تعیین روزی برای شعارنویسی روی اسکناس
'تجمع غیر قانونی' در راه قم: اتهام شیوا نظرآهاری
شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر که اندکی پس از انتخابات خرداد ماه بازداشت و سپس به قید وثیقه آزاد شده بود، بار دیگر -درحالی که برای شرکت در مراسم ختم آیتالله منتظری راهی شهر قم بود- بازداشت شد.
پس از بازداشت دوباره، در تماسی تلفنی با خانواده خود گفت که در زندان اوین به سر میبرد و «پرونده جدیدی را برای وی تشکیل دادهاند و به همین جهت خود را برای حبس طولانی مدت آماده کرده است.»
از روز بازداشت خانم نظرآهاری بیش از دو هفته میگذرد.
شهرزاد کریمیان، مادر شیوا نظرآهاری پس از آخرین ملاقات با دخترش به رادیو فردا میگوید:
بعد از ۱۰۲ روز زندان، کمتر از سه ماه بود که شيوا آزاد شده بود. اما روز ۲۹ آذر در مسير رفتن به مراسم تشييع جنازه آيت الله منتظری با اتوبوس، در ميدان هفت تير به سمت انقلاب يکی يکی به وسيله پليس امنيت از ماشين پياده میشوند و در نهايت از حدود ۴۰ نفری که در اتوبوس بودند، چهار نفر بازداشت میشوند که يکی از آنها شيوا بوده است.
از زمان بازداشت تا امروز شما موفق شده ايد با شيوا تماس تلفنی داشته باشيد يا حتی او را ببينيد؟
او دو روز بعد از بازداشت تماس گرفت و پنجشنبه هم او را ديدم و ملاقات کابينی با هم داشتيم. هرگاه او را برای بازجويی میبرند اجازه دارد تلفن کند. اين پنجشنبه شيوا گفت که دو روز در اعتصاب غذای خشک بوده و بعد حالش خيلی بد میشود و او را به بهداری منتقل میکنند، ولی ما اصلاً از اين ماجرا اطلاع نداشتيم.
در بازداشتهای دفعات گذشته شيوا تا مدتها با شما تماس تلفنی يا ديدار حضوری نداشت، اما گويا اين بار شرايط فرق کرده است. به نظر شما دليل آن چيست؟
اين بار دادستان محترم از زندان ديدار کرده و با خود شيوا هم گفتوگو داشته و گويا خود دادستان اجازه ملاقات به شيوا داده است و در بخشنامه جديد به همه ابلاغ کردهاند بعد از بازداشت افراد حق دارند بلافاصله به خانوادههای خود اطلاع دهند و خيلی زود تفهيم اتهام شوند.
شيوا هم روز اول تفهيم اتهام نشده ولی بعد تفهيم اتهام شده که اتهام او تجمع غير قانونی است.
شما پيش از اين وثيقه هنگفتی را برای آزاد شدن شيوا از زندان سپرده بوديد. تکليف اين وثيقه چيست و آيا آن را به شما بازگرداندند؟
خير، هنوز آن وثيقه ۲۰۰ ميليونی وجود دارد. با وکيل شيوا که صحبت میکردم، گفتم من قانون را نمیدانم اما وقتی به عقلم رجوع میکنم میبينم اگر کسی از خانه اش بيرون رفت فقط به جرم اين که فکر میکند، نبايد بازداشت شود.
تا موعد دادگاه شيوا زمان زيادی نمانده و با وجود چنين وثيقه سنگينی، بازداشت مجدد او برای همه جای تعجب دارد.
'تجمع غیر قانونی' در راه قم: اتهام شیوا نظرآهاری
شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر که اندکی پس از انتخابات خرداد ماه بازداشت و سپس به قید وثیقه آزاد شده بود، بار دیگر -درحالی که برای شرکت در مراسم ختم آیتالله منتظری راهی شهر قم بود- بازداشت شد.
پس از بازداشت دوباره، در تماسی تلفنی با خانواده خود گفت که در زندان اوین به سر میبرد و «پرونده جدیدی را برای وی تشکیل دادهاند و به همین جهت خود را برای حبس طولانی مدت آماده کرده است.»
از روز بازداشت خانم نظرآهاری بیش از دو هفته میگذرد.
شهرزاد کریمیان، مادر شیوا نظرآهاری پس از آخرین ملاقات با دخترش به رادیو فردا میگوید:
بعد از ۱۰۲ روز زندان، کمتر از سه ماه بود که شيوا آزاد شده بود. اما روز ۲۹ آذر در مسير رفتن به مراسم تشييع جنازه آيت الله منتظری با اتوبوس، در ميدان هفت تير به سمت انقلاب يکی يکی به وسيله پليس امنيت از ماشين پياده میشوند و در نهايت از حدود ۴۰ نفری که در اتوبوس بودند، چهار نفر بازداشت میشوند که يکی از آنها شيوا بوده است.
از زمان بازداشت تا امروز شما موفق شده ايد با شيوا تماس تلفنی داشته باشيد يا حتی او را ببينيد؟
او دو روز بعد از بازداشت تماس گرفت و پنجشنبه هم او را ديدم و ملاقات کابينی با هم داشتيم. هرگاه او را برای بازجويی میبرند اجازه دارد تلفن کند. اين پنجشنبه شيوا گفت که دو روز در اعتصاب غذای خشک بوده و بعد حالش خيلی بد میشود و او را به بهداری منتقل میکنند، ولی ما اصلاً از اين ماجرا اطلاع نداشتيم.
در بازداشتهای دفعات گذشته شيوا تا مدتها با شما تماس تلفنی يا ديدار حضوری نداشت، اما گويا اين بار شرايط فرق کرده است. به نظر شما دليل آن چيست؟
اين بار دادستان محترم از زندان ديدار کرده و با خود شيوا هم گفتوگو داشته و گويا خود دادستان اجازه ملاقات به شيوا داده است و در بخشنامه جديد به همه ابلاغ کردهاند بعد از بازداشت افراد حق دارند بلافاصله به خانوادههای خود اطلاع دهند و خيلی زود تفهيم اتهام شوند.
شيوا هم روز اول تفهيم اتهام نشده ولی بعد تفهيم اتهام شده که اتهام او تجمع غير قانونی است.
شما پيش از اين وثيقه هنگفتی را برای آزاد شدن شيوا از زندان سپرده بوديد. تکليف اين وثيقه چيست و آيا آن را به شما بازگرداندند؟
خير، هنوز آن وثيقه ۲۰۰ ميليونی وجود دارد. با وکيل شيوا که صحبت میکردم، گفتم من قانون را نمیدانم اما وقتی به عقلم رجوع میکنم میبينم اگر کسی از خانه اش بيرون رفت فقط به جرم اين که فکر میکند، نبايد بازداشت شود.
تا موعد دادگاه شيوا زمان زيادی نمانده و با وجود چنين وثيقه سنگينی، بازداشت مجدد او برای همه جای تعجب دارد.
'تجمع غیر قانونی' در راه قم: اتهام شیوا نظرآهاری
شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر که اندکی پس از انتخابات خرداد ماه بازداشت و سپس به قید وثیقه آزاد شده بود، بار دیگر -درحالی که برای شرکت در مراسم ختم آیتالله منتظری راهی شهر قم بود- بازداشت شد.
پس از بازداشت دوباره، در تماسی تلفنی با خانواده خود گفت که در زندان اوین به سر میبرد و «پرونده جدیدی را برای وی تشکیل دادهاند و به همین جهت خود را برای حبس طولانی مدت آماده کرده است.»
از روز بازداشت خانم نظرآهاری بیش از دو هفته میگذرد.
شهرزاد کریمیان، مادر شیوا نظرآهاری پس از آخرین ملاقات با دخترش به رادیو فردا میگوید:
بعد از ۱۰۲ روز زندان، کمتر از سه ماه بود که شيوا آزاد شده بود. اما روز ۲۹ آذر در مسير رفتن به مراسم تشييع جنازه آيت الله منتظری با اتوبوس، در ميدان هفت تير به سمت انقلاب يکی يکی به وسيله پليس امنيت از ماشين پياده میشوند و در نهايت از حدود ۴۰ نفری که در اتوبوس بودند، چهار نفر بازداشت میشوند که يکی از آنها شيوا بوده است.
از زمان بازداشت تا امروز شما موفق شده ايد با شيوا تماس تلفنی داشته باشيد يا حتی او را ببينيد؟
او دو روز بعد از بازداشت تماس گرفت و پنجشنبه هم او را ديدم و ملاقات کابينی با هم داشتيم. هرگاه او را برای بازجويی میبرند اجازه دارد تلفن کند. اين پنجشنبه شيوا گفت که دو روز در اعتصاب غذای خشک بوده و بعد حالش خيلی بد میشود و او را به بهداری منتقل میکنند، ولی ما اصلاً از اين ماجرا اطلاع نداشتيم.
در بازداشتهای دفعات گذشته شيوا تا مدتها با شما تماس تلفنی يا ديدار حضوری نداشت، اما گويا اين بار شرايط فرق کرده است. به نظر شما دليل آن چيست؟
اين بار دادستان محترم از زندان ديدار کرده و با خود شيوا هم گفتوگو داشته و گويا خود دادستان اجازه ملاقات به شيوا داده است و در بخشنامه جديد به همه ابلاغ کردهاند بعد از بازداشت افراد حق دارند بلافاصله به خانوادههای خود اطلاع دهند و خيلی زود تفهيم اتهام شوند.
شيوا هم روز اول تفهيم اتهام نشده ولی بعد تفهيم اتهام شده که اتهام او تجمع غير قانونی است.
شما پيش از اين وثيقه هنگفتی را برای آزاد شدن شيوا از زندان سپرده بوديد. تکليف اين وثيقه چيست و آيا آن را به شما بازگرداندند؟
خير، هنوز آن وثيقه ۲۰۰ ميليونی وجود دارد. با وکيل شيوا که صحبت میکردم، گفتم من قانون را نمیدانم اما وقتی به عقلم رجوع میکنم میبينم اگر کسی از خانه اش بيرون رفت فقط به جرم اين که فکر میکند، نبايد بازداشت شود.
تا موعد دادگاه شيوا زمان زيادی نمانده و با وجود چنين وثيقه سنگينی، بازداشت مجدد او برای همه جای تعجب دارد.
'تجمع غیر قانونی' در راه قم: اتهام شیوا نظرآهاری
شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر که اندکی پس از انتخابات خرداد ماه بازداشت و سپس به قید وثیقه آزاد شده بود، بار دیگر -درحالی که برای شرکت در مراسم ختم آیتالله منتظری راهی شهر قم بود- بازداشت شد.
پس از بازداشت دوباره، در تماسی تلفنی با خانواده خود گفت که در زندان اوین به سر میبرد و «پرونده جدیدی را برای وی تشکیل دادهاند و به همین جهت خود را برای حبس طولانی مدت آماده کرده است.»
از روز بازداشت خانم نظرآهاری بیش از دو هفته میگذرد.
شهرزاد کریمیان، مادر شیوا نظرآهاری پس از آخرین ملاقات با دخترش به رادیو فردا میگوید:
بعد از ۱۰۲ روز زندان، کمتر از سه ماه بود که شيوا آزاد شده بود. اما روز ۲۹ آذر در مسير رفتن به مراسم تشييع جنازه آيت الله منتظری با اتوبوس، در ميدان هفت تير به سمت انقلاب يکی يکی به وسيله پليس امنيت از ماشين پياده میشوند و در نهايت از حدود ۴۰ نفری که در اتوبوس بودند، چهار نفر بازداشت میشوند که يکی از آنها شيوا بوده است.
از زمان بازداشت تا امروز شما موفق شده ايد با شيوا تماس تلفنی داشته باشيد يا حتی او را ببينيد؟
او دو روز بعد از بازداشت تماس گرفت و پنجشنبه هم او را ديدم و ملاقات کابينی با هم داشتيم. هرگاه او را برای بازجويی میبرند اجازه دارد تلفن کند. اين پنجشنبه شيوا گفت که دو روز در اعتصاب غذای خشک بوده و بعد حالش خيلی بد میشود و او را به بهداری منتقل میکنند، ولی ما اصلاً از اين ماجرا اطلاع نداشتيم.
در بازداشتهای دفعات گذشته شيوا تا مدتها با شما تماس تلفنی يا ديدار حضوری نداشت، اما گويا اين بار شرايط فرق کرده است. به نظر شما دليل آن چيست؟
اين بار دادستان محترم از زندان ديدار کرده و با خود شيوا هم گفتوگو داشته و گويا خود دادستان اجازه ملاقات به شيوا داده است و در بخشنامه جديد به همه ابلاغ کردهاند بعد از بازداشت افراد حق دارند بلافاصله به خانوادههای خود اطلاع دهند و خيلی زود تفهيم اتهام شوند.
شيوا هم روز اول تفهيم اتهام نشده ولی بعد تفهيم اتهام شده که اتهام او تجمع غير قانونی است.
شما پيش از اين وثيقه هنگفتی را برای آزاد شدن شيوا از زندان سپرده بوديد. تکليف اين وثيقه چيست و آيا آن را به شما بازگرداندند؟
خير، هنوز آن وثيقه ۲۰۰ ميليونی وجود دارد. با وکيل شيوا که صحبت میکردم، گفتم من قانون را نمیدانم اما وقتی به عقلم رجوع میکنم میبينم اگر کسی از خانه اش بيرون رفت فقط به جرم اين که فکر میکند، نبايد بازداشت شود.
تا موعد دادگاه شيوا زمان زيادی نمانده و با وجود چنين وثيقه سنگينی، بازداشت مجدد او برای همه جای تعجب دارد.
امیر خرم: تصمیم نهضت آزادی ایران به خود داری از ادامه فعالیت سیاسی
ابراهیم یزدی(راست)؛ دبیر کل در بازداشت نهضت آزادی ایران و محمد توسلی؛ عضو
نهضت آزادی
۱۳۸۸/۱۰/۱۳
بهروز کارونی
گزارش ها از ايران حاکی از بازداشت شماری از اعضای نهضت آزادی ايران، توسط دستگاه های امينيت جمهوری اسلامی است.
اين بازداشت ها پس از تصميم اين تشکل سياسی به خودداری از ادامه فعاليتش در پی احضار پنج تن از اعضای رهبری نهضت آزادی ايران به وزارت اطلاعات پيش از روز عاشورای سال جاری صورت گرفته اند.
نهضت آزادی ايران در ۳۰ سال گذشته همواره تحت فشارهای امنيتی قرار داشته است.
امير خرم؛ تحليل گر سياسی در تهران که تا زمان تصميم نهضت آزادی ايران به خودداری از ادامه فعاليتش، از اعضای رهبری آن به شمار می رفت، دو روز پيش از بازداشت توسط ماموران وزارت اطلاعات، در گفت و گو با «راديو فردا» در باره دليل تصميم اين تشکل سياسی سخن گفته است.
رادیو فردا: آقای خرم، دلیل نهضت آزادی برای خودداری از ادامه فعالیتش چه بوده است؟
امیر خرم: مقام های وزارت اطلاعات در پی احضار پنج تن از اعضای رهبری نهضت، خواستار توقف فعاليت ما شدند و گفتند؛ در صورت عدم توقف فعاليت نهضت آزادی ايران، با آن برخورد خواهند کرد. پس از آن، نهضت توانست شورای مرکزی خود را تشکيل دهد و در باره اين مسئله بحث کند.
در نهايت، با توجه به مجموعه فشارهايی که در حال حاضر بر روی نهضت آزادی وارد می شود و با توجه به اين که هم اکنون هم دبير کل نهضت آزادی با وجود کهولت سن و بيماری، در زندان به سر می برد و فشارهايی که به اعضا نهضت وارد می شود و اين که فضای موجود، متاسفانه فضای مناسبی برای فعاليت گروهايی ماننده نهضت آزادی نيست، بنا به اين دلايل، شورای مرکزی نهضت تشخيص داد که در حال حاضر از ادامه کار حزبی خودداری کند.
بر همين اساس، تصميم گرفته شد که نهضت آزادی عملا تا اطلاع ثانوی فعاليت حزبی نداشته باشد تا انشا الله شاهد روزی باشيم که شرايط مناسبی بر کشور حکم فرما باشد و امکان فعاليت برای گروه هايی که بنا بر اعتقاداتشان می خواهند، در چهار چوب قانون اساسی فعاليت کنند و ديگران را هم به مدنيت و حرکت در چهار چوب قانون اساسی دعوت کنند، فراهم باشد.
من شخصا اميدوارم اين روز را هر چه زودتر ببينم که فضا برای فعاليت احزاب فراهم باشد.
آيا در ديدار مقام های وزارت اطلاعات و اعضای نهضت آزادی به اين نکته اشاره شد که چرا دولت درخواست کرده است که نهضت آزادی به فعاليت های خود خاتمه دهد؟
در آن جلسه به دوستان نهضتی اعلام شد که از نظر ما، گروه سياسی شما، يک حزب يا مجموعه برانداز محسوب می شود.
به دوستانمان در نهضت گفتند که «درست است که شما در چهار چوب قانون فعاليت می کنيد، اما همين فعاليت شما در چهار چوب قانون و اين که شما خواهان تغيير در سياست های حاکم هستيد، ملاک بر اندازی نرم است و به همين خاطر هم نيروهای امنيتی قصد برخورد با شما را دارد.»
هم چنين به صراحت به ما گفتند که نگران پرداخت هيچ هزينه ای در اين زمينه نيستند و هر هزينه ای لازم باشد، پرداخت می کنند.
مقام های وزارت اطلاعات به دوستان نهضتی گفتند که «به نفع شما نيست که از خواست ما سر پيچی کنيد.» مجموعه دوستان ما هم با توجه به برآيند و بررسی تمام شرايط موجود، ديدند که در شرايط فعلی به صلاح نيست ما بخواهيم با اين نيروها، به طورمستقيم سر شاخ بشويم و در آن صورت نيز چيزی عايدمان نخواهد شد.
آن چه که برای دوستان ما در نهضت مهم است، اين است که پرداخت هزينه فردی هيچ نگرانی ندارد. آن ها نگران اين قضايا نيستند. بلکه آن چيزی که در شورای مرکزی نهضت در باره آن بحث شد و محور مباحث ما بود، اين بود که در شرايط فعلی، زندان رفتن دوستان نهضتی ما، در راستای امنيت و منافع ملی و مصالح کشور هست يا خير.
اکثريت دوستان اعتقاد داشتند که در شرايط فعلی، اين امر نه تنها کمکی به تثبيت امنيت ملی کشور نمی کند و در جهت مصالح کشور نيست، بلکه اوضاع را بيش از پيش، به مخاطره می اندازد و وضعيت را بی ثبات تر از پيش می کند و ما نبايد به اين قضايا و شرايط ناپايدار، دامن بزنيم.
فکر می کنيد، اين نوع برخوردها با تشکل های سياسی که به دنبال راه حل های مسالمت آميز برای تغيير و تحول در جامعه ايران هستند، چه نتيجه ای در بر خواهد داشت؟
خود بنده در سال ۱۳۸۰ يک دوره زندان را تجربه کردم. وقتی از زندان بيرون آمدم، يکی از همين آقايان اطلاعاتی پيش من آمد و به من گفت که سعی کنم، ديگر فعاليت سياسی نکنم. من در آن زمان، برای ايشان مثالی زدم که متاسفانه آن مثال هنوز هم مصداق دارد.
به او گفتم که جمهوری اسلامی مانند يک قلعه است که جمعی در آن زندگی می کنند و جمعی هم بر اين قلعه حاکمند. گروه های قانونی مانند نهضت آزادی و ساير احزاب قانونی، مانند خندقی هستند که دور تا دور اين قلعه کنده شده است.
رسالت و وظيفه ما به عنوان يک گروه اپوزيسيون، اين است که هر کسی که از رفتار حاکمان قلعه ناراضی بود و خواست از قلعه بيرون برود، طبيعتا می افتد در درون نيروهای اپوزيسيون و ما وظيفه داريم، نگذاريم آن ها به سمت نيروهای مقابل بروند که نيروهای بر انداز هستند و آماده جذب اين نيروها هستند تا عليه قلعه فعاليت کنند.
من آن روز به آن مامور امنيتی گفتم که سعی نکنيد، اين خندق را پر کنيد. چون وقتی شما اين کار را بکنيد، آن هايی که از درون اين قلعه فرار می کنند، بر اساس جاده ای که شما برايشان ترسيم کرده ايد، مستقيم به سمت نيروهای بر انداز می روند.
الان هم همين پيام روشن و شفاف را می شود به آقايان داد. در شرايط بعدی و در فردای امروز که اين نيروهای پاي بند قانون حضور نداشته باشند، کسانی سردمدار اعتراضات مردمی خواهند شد که ممکن است اساسا اعتقادی به نظام نداشته باشند. آن وقت است که نه از تاج، نشان خواهد بود و نه از تاجنشان . ما نگران اين هستيم.
امیر خرم: تصمیم نهضت آزادی ایران به خود داری از ادامه فعالیت سیاسی
ابراهیم یزدی(راست)؛ دبیر کل در بازداشت نهضت آزادی ایران و محمد توسلی؛ عضو
نهضت آزادی
۱۳۸۸/۱۰/۱۳
بهروز کارونی
گزارش ها از ايران حاکی از بازداشت شماری از اعضای نهضت آزادی ايران، توسط دستگاه های امينيت جمهوری اسلامی است.
اين بازداشت ها پس از تصميم اين تشکل سياسی به خودداری از ادامه فعاليتش در پی احضار پنج تن از اعضای رهبری نهضت آزادی ايران به وزارت اطلاعات پيش از روز عاشورای سال جاری صورت گرفته اند.
نهضت آزادی ايران در ۳۰ سال گذشته همواره تحت فشارهای امنيتی قرار داشته است.
امير خرم؛ تحليل گر سياسی در تهران که تا زمان تصميم نهضت آزادی ايران به خودداری از ادامه فعاليتش، از اعضای رهبری آن به شمار می رفت، دو روز پيش از بازداشت توسط ماموران وزارت اطلاعات، در گفت و گو با «راديو فردا» در باره دليل تصميم اين تشکل سياسی سخن گفته است.
رادیو فردا: آقای خرم، دلیل نهضت آزادی برای خودداری از ادامه فعالیتش چه بوده است؟
امیر خرم: مقام های وزارت اطلاعات در پی احضار پنج تن از اعضای رهبری نهضت، خواستار توقف فعاليت ما شدند و گفتند؛ در صورت عدم توقف فعاليت نهضت آزادی ايران، با آن برخورد خواهند کرد. پس از آن، نهضت توانست شورای مرکزی خود را تشکيل دهد و در باره اين مسئله بحث کند.
در نهايت، با توجه به مجموعه فشارهايی که در حال حاضر بر روی نهضت آزادی وارد می شود و با توجه به اين که هم اکنون هم دبير کل نهضت آزادی با وجود کهولت سن و بيماری، در زندان به سر می برد و فشارهايی که به اعضا نهضت وارد می شود و اين که فضای موجود، متاسفانه فضای مناسبی برای فعاليت گروهايی ماننده نهضت آزادی نيست، بنا به اين دلايل، شورای مرکزی نهضت تشخيص داد که در حال حاضر از ادامه کار حزبی خودداری کند.
بر همين اساس، تصميم گرفته شد که نهضت آزادی عملا تا اطلاع ثانوی فعاليت حزبی نداشته باشد تا انشا الله شاهد روزی باشيم که شرايط مناسبی بر کشور حکم فرما باشد و امکان فعاليت برای گروه هايی که بنا بر اعتقاداتشان می خواهند، در چهار چوب قانون اساسی فعاليت کنند و ديگران را هم به مدنيت و حرکت در چهار چوب قانون اساسی دعوت کنند، فراهم باشد.
من شخصا اميدوارم اين روز را هر چه زودتر ببينم که فضا برای فعاليت احزاب فراهم باشد.
آيا در ديدار مقام های وزارت اطلاعات و اعضای نهضت آزادی به اين نکته اشاره شد که چرا دولت درخواست کرده است که نهضت آزادی به فعاليت های خود خاتمه دهد؟
در آن جلسه به دوستان نهضتی اعلام شد که از نظر ما، گروه سياسی شما، يک حزب يا مجموعه برانداز محسوب می شود.
به دوستانمان در نهضت گفتند که «درست است که شما در چهار چوب قانون فعاليت می کنيد، اما همين فعاليت شما در چهار چوب قانون و اين که شما خواهان تغيير در سياست های حاکم هستيد، ملاک بر اندازی نرم است و به همين خاطر هم نيروهای امنيتی قصد برخورد با شما را دارد.»
هم چنين به صراحت به ما گفتند که نگران پرداخت هيچ هزينه ای در اين زمينه نيستند و هر هزينه ای لازم باشد، پرداخت می کنند.
مقام های وزارت اطلاعات به دوستان نهضتی گفتند که «به نفع شما نيست که از خواست ما سر پيچی کنيد.» مجموعه دوستان ما هم با توجه به برآيند و بررسی تمام شرايط موجود، ديدند که در شرايط فعلی به صلاح نيست ما بخواهيم با اين نيروها، به طورمستقيم سر شاخ بشويم و در آن صورت نيز چيزی عايدمان نخواهد شد.
آن چه که برای دوستان ما در نهضت مهم است، اين است که پرداخت هزينه فردی هيچ نگرانی ندارد. آن ها نگران اين قضايا نيستند. بلکه آن چيزی که در شورای مرکزی نهضت در باره آن بحث شد و محور مباحث ما بود، اين بود که در شرايط فعلی، زندان رفتن دوستان نهضتی ما، در راستای امنيت و منافع ملی و مصالح کشور هست يا خير.
اکثريت دوستان اعتقاد داشتند که در شرايط فعلی، اين امر نه تنها کمکی به تثبيت امنيت ملی کشور نمی کند و در جهت مصالح کشور نيست، بلکه اوضاع را بيش از پيش، به مخاطره می اندازد و وضعيت را بی ثبات تر از پيش می کند و ما نبايد به اين قضايا و شرايط ناپايدار، دامن بزنيم.
فکر می کنيد، اين نوع برخوردها با تشکل های سياسی که به دنبال راه حل های مسالمت آميز برای تغيير و تحول در جامعه ايران هستند، چه نتيجه ای در بر خواهد داشت؟
خود بنده در سال ۱۳۸۰ يک دوره زندان را تجربه کردم. وقتی از زندان بيرون آمدم، يکی از همين آقايان اطلاعاتی پيش من آمد و به من گفت که سعی کنم، ديگر فعاليت سياسی نکنم. من در آن زمان، برای ايشان مثالی زدم که متاسفانه آن مثال هنوز هم مصداق دارد.
به او گفتم که جمهوری اسلامی مانند يک قلعه است که جمعی در آن زندگی می کنند و جمعی هم بر اين قلعه حاکمند. گروه های قانونی مانند نهضت آزادی و ساير احزاب قانونی، مانند خندقی هستند که دور تا دور اين قلعه کنده شده است.
رسالت و وظيفه ما به عنوان يک گروه اپوزيسيون، اين است که هر کسی که از رفتار حاکمان قلعه ناراضی بود و خواست از قلعه بيرون برود، طبيعتا می افتد در درون نيروهای اپوزيسيون و ما وظيفه داريم، نگذاريم آن ها به سمت نيروهای مقابل بروند که نيروهای بر انداز هستند و آماده جذب اين نيروها هستند تا عليه قلعه فعاليت کنند.
من آن روز به آن مامور امنيتی گفتم که سعی نکنيد، اين خندق را پر کنيد. چون وقتی شما اين کار را بکنيد، آن هايی که از درون اين قلعه فرار می کنند، بر اساس جاده ای که شما برايشان ترسيم کرده ايد، مستقيم به سمت نيروهای بر انداز می روند.
الان هم همين پيام روشن و شفاف را می شود به آقايان داد. در شرايط بعدی و در فردای امروز که اين نيروهای پاي بند قانون حضور نداشته باشند، کسانی سردمدار اعتراضات مردمی خواهند شد که ممکن است اساسا اعتقادی به نظام نداشته باشند. آن وقت است که نه از تاج، نشان خواهد بود و نه از تاجنشان . ما نگران اين هستيم.
امیر خرم: تصمیم نهضت آزادی ایران به خود داری از ادامه فعالیت سیاسی
ابراهیم یزدی(راست)؛ دبیر کل در بازداشت نهضت آزادی ایران و محمد توسلی؛ عضو
نهضت آزادی
۱۳۸۸/۱۰/۱۳
بهروز کارونی
گزارش ها از ايران حاکی از بازداشت شماری از اعضای نهضت آزادی ايران، توسط دستگاه های امينيت جمهوری اسلامی است.
اين بازداشت ها پس از تصميم اين تشکل سياسی به خودداری از ادامه فعاليتش در پی احضار پنج تن از اعضای رهبری نهضت آزادی ايران به وزارت اطلاعات پيش از روز عاشورای سال جاری صورت گرفته اند.
نهضت آزادی ايران در ۳۰ سال گذشته همواره تحت فشارهای امنيتی قرار داشته است.
امير خرم؛ تحليل گر سياسی در تهران که تا زمان تصميم نهضت آزادی ايران به خودداری از ادامه فعاليتش، از اعضای رهبری آن به شمار می رفت، دو روز پيش از بازداشت توسط ماموران وزارت اطلاعات، در گفت و گو با «راديو فردا» در باره دليل تصميم اين تشکل سياسی سخن گفته است.
رادیو فردا: آقای خرم، دلیل نهضت آزادی برای خودداری از ادامه فعالیتش چه بوده است؟
امیر خرم: مقام های وزارت اطلاعات در پی احضار پنج تن از اعضای رهبری نهضت، خواستار توقف فعاليت ما شدند و گفتند؛ در صورت عدم توقف فعاليت نهضت آزادی ايران، با آن برخورد خواهند کرد. پس از آن، نهضت توانست شورای مرکزی خود را تشکيل دهد و در باره اين مسئله بحث کند.
در نهايت، با توجه به مجموعه فشارهايی که در حال حاضر بر روی نهضت آزادی وارد می شود و با توجه به اين که هم اکنون هم دبير کل نهضت آزادی با وجود کهولت سن و بيماری، در زندان به سر می برد و فشارهايی که به اعضا نهضت وارد می شود و اين که فضای موجود، متاسفانه فضای مناسبی برای فعاليت گروهايی ماننده نهضت آزادی نيست، بنا به اين دلايل، شورای مرکزی نهضت تشخيص داد که در حال حاضر از ادامه کار حزبی خودداری کند.
بر همين اساس، تصميم گرفته شد که نهضت آزادی عملا تا اطلاع ثانوی فعاليت حزبی نداشته باشد تا انشا الله شاهد روزی باشيم که شرايط مناسبی بر کشور حکم فرما باشد و امکان فعاليت برای گروه هايی که بنا بر اعتقاداتشان می خواهند، در چهار چوب قانون اساسی فعاليت کنند و ديگران را هم به مدنيت و حرکت در چهار چوب قانون اساسی دعوت کنند، فراهم باشد.
من شخصا اميدوارم اين روز را هر چه زودتر ببينم که فضا برای فعاليت احزاب فراهم باشد.
آيا در ديدار مقام های وزارت اطلاعات و اعضای نهضت آزادی به اين نکته اشاره شد که چرا دولت درخواست کرده است که نهضت آزادی به فعاليت های خود خاتمه دهد؟
در آن جلسه به دوستان نهضتی اعلام شد که از نظر ما، گروه سياسی شما، يک حزب يا مجموعه برانداز محسوب می شود.
به دوستانمان در نهضت گفتند که «درست است که شما در چهار چوب قانون فعاليت می کنيد، اما همين فعاليت شما در چهار چوب قانون و اين که شما خواهان تغيير در سياست های حاکم هستيد، ملاک بر اندازی نرم است و به همين خاطر هم نيروهای امنيتی قصد برخورد با شما را دارد.»
هم چنين به صراحت به ما گفتند که نگران پرداخت هيچ هزينه ای در اين زمينه نيستند و هر هزينه ای لازم باشد، پرداخت می کنند.
مقام های وزارت اطلاعات به دوستان نهضتی گفتند که «به نفع شما نيست که از خواست ما سر پيچی کنيد.» مجموعه دوستان ما هم با توجه به برآيند و بررسی تمام شرايط موجود، ديدند که در شرايط فعلی به صلاح نيست ما بخواهيم با اين نيروها، به طورمستقيم سر شاخ بشويم و در آن صورت نيز چيزی عايدمان نخواهد شد.
آن چه که برای دوستان ما در نهضت مهم است، اين است که پرداخت هزينه فردی هيچ نگرانی ندارد. آن ها نگران اين قضايا نيستند. بلکه آن چيزی که در شورای مرکزی نهضت در باره آن بحث شد و محور مباحث ما بود، اين بود که در شرايط فعلی، زندان رفتن دوستان نهضتی ما، در راستای امنيت و منافع ملی و مصالح کشور هست يا خير.
اکثريت دوستان اعتقاد داشتند که در شرايط فعلی، اين امر نه تنها کمکی به تثبيت امنيت ملی کشور نمی کند و در جهت مصالح کشور نيست، بلکه اوضاع را بيش از پيش، به مخاطره می اندازد و وضعيت را بی ثبات تر از پيش می کند و ما نبايد به اين قضايا و شرايط ناپايدار، دامن بزنيم.
فکر می کنيد، اين نوع برخوردها با تشکل های سياسی که به دنبال راه حل های مسالمت آميز برای تغيير و تحول در جامعه ايران هستند، چه نتيجه ای در بر خواهد داشت؟
خود بنده در سال ۱۳۸۰ يک دوره زندان را تجربه کردم. وقتی از زندان بيرون آمدم، يکی از همين آقايان اطلاعاتی پيش من آمد و به من گفت که سعی کنم، ديگر فعاليت سياسی نکنم. من در آن زمان، برای ايشان مثالی زدم که متاسفانه آن مثال هنوز هم مصداق دارد.
به او گفتم که جمهوری اسلامی مانند يک قلعه است که جمعی در آن زندگی می کنند و جمعی هم بر اين قلعه حاکمند. گروه های قانونی مانند نهضت آزادی و ساير احزاب قانونی، مانند خندقی هستند که دور تا دور اين قلعه کنده شده است.
رسالت و وظيفه ما به عنوان يک گروه اپوزيسيون، اين است که هر کسی که از رفتار حاکمان قلعه ناراضی بود و خواست از قلعه بيرون برود، طبيعتا می افتد در درون نيروهای اپوزيسيون و ما وظيفه داريم، نگذاريم آن ها به سمت نيروهای مقابل بروند که نيروهای بر انداز هستند و آماده جذب اين نيروها هستند تا عليه قلعه فعاليت کنند.
من آن روز به آن مامور امنيتی گفتم که سعی نکنيد، اين خندق را پر کنيد. چون وقتی شما اين کار را بکنيد، آن هايی که از درون اين قلعه فرار می کنند، بر اساس جاده ای که شما برايشان ترسيم کرده ايد، مستقيم به سمت نيروهای بر انداز می روند.
الان هم همين پيام روشن و شفاف را می شود به آقايان داد. در شرايط بعدی و در فردای امروز که اين نيروهای پاي بند قانون حضور نداشته باشند، کسانی سردمدار اعتراضات مردمی خواهند شد که ممکن است اساسا اعتقادی به نظام نداشته باشند. آن وقت است که نه از تاج، نشان خواهد بود و نه از تاجنشان . ما نگران اين هستيم.
امیر خرم: تصمیم نهضت آزادی ایران به خود داری از ادامه فعالیت سیاسی
ابراهیم یزدی(راست)؛ دبیر کل در بازداشت نهضت آزادی ایران و محمد توسلی؛ عضو
نهضت آزادی
۱۳۸۸/۱۰/۱۳
بهروز کارونی
گزارش ها از ايران حاکی از بازداشت شماری از اعضای نهضت آزادی ايران، توسط دستگاه های امينيت جمهوری اسلامی است.
اين بازداشت ها پس از تصميم اين تشکل سياسی به خودداری از ادامه فعاليتش در پی احضار پنج تن از اعضای رهبری نهضت آزادی ايران به وزارت اطلاعات پيش از روز عاشورای سال جاری صورت گرفته اند.
نهضت آزادی ايران در ۳۰ سال گذشته همواره تحت فشارهای امنيتی قرار داشته است.
امير خرم؛ تحليل گر سياسی در تهران که تا زمان تصميم نهضت آزادی ايران به خودداری از ادامه فعاليتش، از اعضای رهبری آن به شمار می رفت، دو روز پيش از بازداشت توسط ماموران وزارت اطلاعات، در گفت و گو با «راديو فردا» در باره دليل تصميم اين تشکل سياسی سخن گفته است.
رادیو فردا: آقای خرم، دلیل نهضت آزادی برای خودداری از ادامه فعالیتش چه بوده است؟
امیر خرم: مقام های وزارت اطلاعات در پی احضار پنج تن از اعضای رهبری نهضت، خواستار توقف فعاليت ما شدند و گفتند؛ در صورت عدم توقف فعاليت نهضت آزادی ايران، با آن برخورد خواهند کرد. پس از آن، نهضت توانست شورای مرکزی خود را تشکيل دهد و در باره اين مسئله بحث کند.
در نهايت، با توجه به مجموعه فشارهايی که در حال حاضر بر روی نهضت آزادی وارد می شود و با توجه به اين که هم اکنون هم دبير کل نهضت آزادی با وجود کهولت سن و بيماری، در زندان به سر می برد و فشارهايی که به اعضا نهضت وارد می شود و اين که فضای موجود، متاسفانه فضای مناسبی برای فعاليت گروهايی ماننده نهضت آزادی نيست، بنا به اين دلايل، شورای مرکزی نهضت تشخيص داد که در حال حاضر از ادامه کار حزبی خودداری کند.
بر همين اساس، تصميم گرفته شد که نهضت آزادی عملا تا اطلاع ثانوی فعاليت حزبی نداشته باشد تا انشا الله شاهد روزی باشيم که شرايط مناسبی بر کشور حکم فرما باشد و امکان فعاليت برای گروه هايی که بنا بر اعتقاداتشان می خواهند، در چهار چوب قانون اساسی فعاليت کنند و ديگران را هم به مدنيت و حرکت در چهار چوب قانون اساسی دعوت کنند، فراهم باشد.
من شخصا اميدوارم اين روز را هر چه زودتر ببينم که فضا برای فعاليت احزاب فراهم باشد.
آيا در ديدار مقام های وزارت اطلاعات و اعضای نهضت آزادی به اين نکته اشاره شد که چرا دولت درخواست کرده است که نهضت آزادی به فعاليت های خود خاتمه دهد؟
در آن جلسه به دوستان نهضتی اعلام شد که از نظر ما، گروه سياسی شما، يک حزب يا مجموعه برانداز محسوب می شود.
به دوستانمان در نهضت گفتند که «درست است که شما در چهار چوب قانون فعاليت می کنيد، اما همين فعاليت شما در چهار چوب قانون و اين که شما خواهان تغيير در سياست های حاکم هستيد، ملاک بر اندازی نرم است و به همين خاطر هم نيروهای امنيتی قصد برخورد با شما را دارد.»
هم چنين به صراحت به ما گفتند که نگران پرداخت هيچ هزينه ای در اين زمينه نيستند و هر هزينه ای لازم باشد، پرداخت می کنند.
مقام های وزارت اطلاعات به دوستان نهضتی گفتند که «به نفع شما نيست که از خواست ما سر پيچی کنيد.» مجموعه دوستان ما هم با توجه به برآيند و بررسی تمام شرايط موجود، ديدند که در شرايط فعلی به صلاح نيست ما بخواهيم با اين نيروها، به طورمستقيم سر شاخ بشويم و در آن صورت نيز چيزی عايدمان نخواهد شد.
آن چه که برای دوستان ما در نهضت مهم است، اين است که پرداخت هزينه فردی هيچ نگرانی ندارد. آن ها نگران اين قضايا نيستند. بلکه آن چيزی که در شورای مرکزی نهضت در باره آن بحث شد و محور مباحث ما بود، اين بود که در شرايط فعلی، زندان رفتن دوستان نهضتی ما، در راستای امنيت و منافع ملی و مصالح کشور هست يا خير.
اکثريت دوستان اعتقاد داشتند که در شرايط فعلی، اين امر نه تنها کمکی به تثبيت امنيت ملی کشور نمی کند و در جهت مصالح کشور نيست، بلکه اوضاع را بيش از پيش، به مخاطره می اندازد و وضعيت را بی ثبات تر از پيش می کند و ما نبايد به اين قضايا و شرايط ناپايدار، دامن بزنيم.
فکر می کنيد، اين نوع برخوردها با تشکل های سياسی که به دنبال راه حل های مسالمت آميز برای تغيير و تحول در جامعه ايران هستند، چه نتيجه ای در بر خواهد داشت؟
خود بنده در سال ۱۳۸۰ يک دوره زندان را تجربه کردم. وقتی از زندان بيرون آمدم، يکی از همين آقايان اطلاعاتی پيش من آمد و به من گفت که سعی کنم، ديگر فعاليت سياسی نکنم. من در آن زمان، برای ايشان مثالی زدم که متاسفانه آن مثال هنوز هم مصداق دارد.
به او گفتم که جمهوری اسلامی مانند يک قلعه است که جمعی در آن زندگی می کنند و جمعی هم بر اين قلعه حاکمند. گروه های قانونی مانند نهضت آزادی و ساير احزاب قانونی، مانند خندقی هستند که دور تا دور اين قلعه کنده شده است.
رسالت و وظيفه ما به عنوان يک گروه اپوزيسيون، اين است که هر کسی که از رفتار حاکمان قلعه ناراضی بود و خواست از قلعه بيرون برود، طبيعتا می افتد در درون نيروهای اپوزيسيون و ما وظيفه داريم، نگذاريم آن ها به سمت نيروهای مقابل بروند که نيروهای بر انداز هستند و آماده جذب اين نيروها هستند تا عليه قلعه فعاليت کنند.
من آن روز به آن مامور امنيتی گفتم که سعی نکنيد، اين خندق را پر کنيد. چون وقتی شما اين کار را بکنيد، آن هايی که از درون اين قلعه فرار می کنند، بر اساس جاده ای که شما برايشان ترسيم کرده ايد، مستقيم به سمت نيروهای بر انداز می روند.
الان هم همين پيام روشن و شفاف را می شود به آقايان داد. در شرايط بعدی و در فردای امروز که اين نيروهای پاي بند قانون حضور نداشته باشند، کسانی سردمدار اعتراضات مردمی خواهند شد که ممکن است اساسا اعتقادی به نظام نداشته باشند. آن وقت است که نه از تاج، نشان خواهد بود و نه از تاجنشان . ما نگران اين هستيم.
تهديد القاعده و تعطيلى سفارتخانه هاى آمريكا و بريتانيا در يمن
۱۳۸۸/۱۰/۱۴
نادر صدیقی (واشینگتن)
در پى بروز نشانه هايى از حملات تروريستى گروه القاعده در يمن، دولت هاى آمريكا و بريتانيا، روز يك شنبه سفارتخانه هاى خود را در "صنعا" تعطيل كردند.
گزارش هاى ديگر حاكى است كه چند كشور اروپايى نيز تدابير امنيتى در سفارتخانه هاى خود در پايتخت يمن را افزايش داده اند.
سفارت آمريكا در صنعا روز يك شنبه اعلام كرد كه تهديدى از سوى شبكه تروريستى القاعده دريافت كرده و آژانس هاى اطلاعاتى ايالات متحده نيز مى گويند كه اين شبكه تروريستى، حضور خود در كشور فقير يمن را افزايش داده است.
در لندن هم سخن گوى وزارت امور خارجۀ بريتانيا، دليل تعطيلى سفارت اين كشور در صنعا را دلائل امنيتى ذكر كرد ولى از توضيح بيشتر در باره اين دلائل امنيتى، خوددارى ورزيد.
هنوز روشن نيست كه اين دوسفارتخانه چه زمانى بازگشايى خواهند شد.
سفارتخانه هاى اسپانيا و هلند در پايتخت يمن هم تدابير امنيتى را تشديد كرده اند ولى به فعاليت هاى روزانه خود ادامه مى دهند.
دولت يمن اعلام كرده است كه فعاليت هاى امنيتى در سواحل اين كشور را گسترش داده تا از نفوذ تروريست ها اسلامى از سومالى جلوگيرى كند.
باراك اوباما؛ رييس جمهور آمريكا، روز شنبه، اقدام يك جوان نيجريه اى به نام "عمر فاروق عبد المطلب: در بيست و پنجم دسامبر (چهارم دى ماه)، براى انفجار يك هواپيماى مسافرى آمريكا در مسير آمستردام – ديترويت را به شبكۀ تروريستى القاعده نسبت داد و در پيام راديويى هفتگى خود گفت كه عبدالمطلب؛ بيست و سه ساله، به يمن سفر كرده بود. كشورى كه در چنگال فقر خرد كننده و ستيزه جويان اسير است.
رييس جمهور آمريكا گفت: «او [عبد المطلب] توسط گروه القاعده در يمن، آموزش ديده، به مواد منفجره مجهز شده و ماموريت يافته بود تا هواپيماى مسافرى به مقصد آمريكا را منفجر كند.»
اين نخستين بار نيست كه تروريست هاى القاعده، كشورهاى غربى و از جمله آمريكا را مورد هدف عمليات تروريستى قرار داده اند.
در سال هاى اخير، اعضاى القاعده، سازمان هاى دولتى يمن، هتل ها، رستوران ها و سفارتخانه هاى غربى را در اين كشور مورد حملات تروريستى قرار داده اند.
در سپتامبر سال ۲۰۰۸ ميلادى، اين گروه به سفارتخانۀ آمريكا در صنعا حمله كرد و ۱۹ تن، از جمله يك زن آمريكايى را به قتل رساند.
گسترش هم كارى
باراك اوباما مى گويد كه براى مقابله با عمليات القاعده در يمن، او به هم كارى با دولت صنعا براى آموزش و مجهز ساختن نيروهاى آن كشور، اولويت داده است.
در واشينگتن، مقام هاى رسمى نيز مى گويند كه راه هاى گسترش هم كارى هاى نظامى و اطلاعاتى با دولت يمن، مورد بررسى دو باره قرار گرفته است.
ايالات متحده پيش از اين هم بر كمك هاى خود براى آموزش نيروهاى يمنى و ارسال تجهيزات نظامى و اطلاعاتى به صنعا افزوده و ژنرال "ديويد پتريئوس"؛ سر فرماندهى مركزى آمريكا پيش از ديدار روز شنبه با على عبدالله صالح؛ رييس جمهور يمن، گفته بود كه ميزان كمك هاى ۷۰ ميليون دلارى واشينگتن به صنعا، دو برابر خواهد شد.
سال گذشته، آمريكا مبلغ ۶۷ ميليون دلار براى آموزش و پشتيبانى در اختيار دولت يمن قرار داد. تنها پاكستان با ۱۱۲ ميليون دلار، كمكى بيش از اين دريافت كرده است.
هم چنين ايالات متحده و بريتانيا مشتركا توافق كرده اند كه هزينۀ ايجاد يك نيروى پليس ضد تروريستى در يمن را بپردازند.
شبكۀ القاعده در توضيح اقدام خود براى منفجر كردن هواپيماى مسافرى «نورث وست» گفته است كه اين اقدام به تلافى پشتيبانى نظامى آمريكا از دولت يمن بوده كه اخيرا به حملاتى عليه اعضاى القاعده دست زده است.
افزايش نگرانى ها
جان برن؛ معاون شوراى امنيت ملى كاخ سفيد در امور امنيت داخلى و مقابله با تروريسم، روز يك شنبه، پس از اعلام تعطيلى سفارت آمريكا در صنعا گفت: «تهديد عليه كشورهاى غربى در يمن، كاهش نخواهد يافت، مگر آن كه دولت آن كشور، در عمليات خود عليه القاعده بيشتر كوشا باشد.»
آقاى برنن افزود كه حضور رو به گسترش القاعده در يمن، موجب نگرانى عميقى شده است.
اين نگرانى، تنها به مقام هاى آمريكايى محدود نمى شود. بريتانيا و ساير كشورهاى اروپايى نيز به وحشت افتاده اند و مى گويند كه يمن دارد به پايگاه اصلى القاعده تبديل مى شود.
معاون شوراى امنيت ملى كاخ سفيد گفت: «ما بر اين باوريم كه گروه تروريستى، در حال طراحى حمله عليه هدفى در صنعا و احتمالا سفارت ما بوده است.»
هفتۀ گذشته، گروهى به نام «القاعده در شبه جزيرۀ عربى» براى كشتار «صليبيون» و تمامى كسانى كه در سفارتخانه ها كار مى كنند، از مسلمانان كمك خواست.
اين گروه، در بيانيه اى كه انتشار داد، مسئوليت اقدام براى انفجار هواپيماى مسافرى «نورث وست» در روز كريسمس را نيز بر عهده گرفت.
جبهۀ جديد جنگ هاى آينده در منطقه
دولت على عبدالله صالح؛ رييس جمهور «زيدى مذهب» يمن كه از نزديك به ۳۲ سال پيش، رهبرى اين كشور فقير ۲۳ ميليونى را بر عهده دارد، مدتى است كه در شمال، با شورشيان شيعۀ «زيدى» در يك پيكار خونين درگير است و دولت جمهورى اسلامى ايران را به ارسال اسلحه و دادن كمك هاى مالى به شورشيان متهم كرده است.
وى هم چنين با مشكل جدايى طلبان در جنوب يمن رو به روست و بر اين همه، بايد نفوذ رو به گسترش شبكۀ القاعده را هم اضافه كرد.
به گفتۀ مقام هاى دولت يمن، در روزهاى پايانى سال ميلادى گذشته، نيروهاى بيشترى براى نبرد با اعضاى القاعده به استان هاى ابيان، بيده و شبوآ گسيل شده اند. اين عمليات، بخشى از اقدام هاى گستردۀ دولت است، در چار چوب آن چه كه «شكار عوامل القاعده» ناميده مى شود.
با اين حال، خبرنگارانى كه در يمن به سر مى برند، مى گويند كه وضعيت امنيتى، با وفور اسلحه در ميان مردم، پيچيده تر شده و چشم انداز اعادۀ قدرت و حاكميت دولت مركزى در مناطق ياغى نشين كه مركز اعضاى القاعده نيز به شمار مى رود، بسيار تيره و تار است.
Subscribe to:
Posts (Atom)