Monday, December 21, 2009
پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت درگذشت آیت الله حسینعلی منتظری
هم میهنانم،
در گذشت یکی دیگر از نخستین پایه گذاران حکومت اسلامی، احساسات متضادی را در اذهان همۀ ایرانیان آزادی خواه برانگیخته است. آیت الله منتظری، از سوئی، در ایجاد و تحکیم حکومت دینی و نظام ولایت فقیه، که بی کمترین تردید تبه کارترین حکومت در تاریخ کهن وطن ما بوده است، نقشی اساسی و بنیادین داشت. وی از شاگردان و یاران رهبر انقلابی بود که یکی از مخوف ترین حکومت های تاریخ بشری را بر مردم آزاده و شریف ایران مسلط کرد. هم او بود که در نخستین دهۀ عمر این حکومت ضد ایرانی مشارکتش در طراحی برنامه های خانمانسوز رژیم چنان بود که فرزند صدیق امام نام گرفت و به مقام نیابت و جانشینی ولی فقیه رسید. اگر کارنامۀ عمر سیاسی وی به چنین اعمال و رفتاری محدود می شد بی گمان مرگ او تأسفی بر نمی انگیخت.
در دو دهه اخیر، امّا، حسینعلی منتظری به تدریج به راهی دیگر گام گذاشته و به انتقاد از سیاست های حکومتی پرداخته بود که خود در ایجاد و استمرارش مسئولیتی غیرقابل انکار داشت. وی، از جمله به انگیزه های حاکمان در ادامۀ جنگ با عراق خرده گرفت و کشتار بی رحمانۀ هزاران تن از جوانان ایرانی را در آستانۀ پایان جنگ با عراق محکوم کرد. و چنین بود که از مقام جانشینی رهبر برکنار شد و محصور در سرای خویش گه گاه به انتقاد از اعمال و رفتار یاران دیروزش برخاست. در پس نمایش رسوای انتخابات و سرکوبی های خونین و بی رحمانۀ جوانان آزادی خواه ایران بود که حسینعلی منتظری از خرده گیری به سیاست های رژیم پا فراتر نهاد، و برای نخستین بار با صراحتی روزافزون به انکار مشروعیت قانونی و شرعی نظام و رهبرش برخاست. وی در مصاحبه ها و بیانیه های گوناگونش، بیش از هر روحانی سرخورده و نادم دیگری، تجاوزهای بی حساب و بی رحمانۀ رهبران، ایادی و عُمّال رژیم را برشمرد.
بی گمان، در این خطیرترین برهه از تاریخ پیکار مردم ایران علیه نظام خونریز و تبه کار، مواضع و سخنان حسینعلی منتظری در تعمیق شکاف در صف رهبران رژیم و در بیدار کردن وجدان سپاهیان انقلاب و نیروهای بسیجی سهمی به سزا و غیرقابل انکار داشته است. در نبرد سرنوشت سازی که امروز بین اکثریت قاطع مردم ایران، از سوئی، و حکومتی شریر و متجاوز در سراشیب فنا، از سوی دیگر در گرفته همراهی و همسوئی احدی را به هر پیشینه و نظری دستکم نباید گرفت. زندگی سیاسی آیت الله منتظری خود نشان دیگری از امکان تحول و انقلاب در ذهن و رفتار و اندیشه و آراء انسان هاست.
امیدوار باشیم که همنسلان و یاران روحانی دیرین و امروزین وی، چه آنان که همچنان در صف غاصبان حقوق ملت و سرکوبگران فرزندان برومند ایران مانده اند، و چه آنان که به حکم وجدان آمادۀ جبران خطاهای خویش اند، به راهی که او گام نهاده بود قاطعانه گام نهند و مردم ایران را در رسیدن پیروزی بر دشمنان سرکوبگر خود یاری دهند.
خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی
پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت درگذشت آیت الله حسینعلی منتظری
هم میهنانم،
در گذشت یکی دیگر از نخستین پایه گذاران حکومت اسلامی، احساسات متضادی را در اذهان همۀ ایرانیان آزادی خواه برانگیخته است. آیت الله منتظری، از سوئی، در ایجاد و تحکیم حکومت دینی و نظام ولایت فقیه، که بی کمترین تردید تبه کارترین حکومت در تاریخ کهن وطن ما بوده است، نقشی اساسی و بنیادین داشت. وی از شاگردان و یاران رهبر انقلابی بود که یکی از مخوف ترین حکومت های تاریخ بشری را بر مردم آزاده و شریف ایران مسلط کرد. هم او بود که در نخستین دهۀ عمر این حکومت ضد ایرانی مشارکتش در طراحی برنامه های خانمانسوز رژیم چنان بود که فرزند صدیق امام نام گرفت و به مقام نیابت و جانشینی ولی فقیه رسید. اگر کارنامۀ عمر سیاسی وی به چنین اعمال و رفتاری محدود می شد بی گمان مرگ او تأسفی بر نمی انگیخت.
در دو دهه اخیر، امّا، حسینعلی منتظری به تدریج به راهی دیگر گام گذاشته و به انتقاد از سیاست های حکومتی پرداخته بود که خود در ایجاد و استمرارش مسئولیتی غیرقابل انکار داشت. وی، از جمله به انگیزه های حاکمان در ادامۀ جنگ با عراق خرده گرفت و کشتار بی رحمانۀ هزاران تن از جوانان ایرانی را در آستانۀ پایان جنگ با عراق محکوم کرد. و چنین بود که از مقام جانشینی رهبر برکنار شد و محصور در سرای خویش گه گاه به انتقاد از اعمال و رفتار یاران دیروزش برخاست. در پس نمایش رسوای انتخابات و سرکوبی های خونین و بی رحمانۀ جوانان آزادی خواه ایران بود که حسینعلی منتظری از خرده گیری به سیاست های رژیم پا فراتر نهاد، و برای نخستین بار با صراحتی روزافزون به انکار مشروعیت قانونی و شرعی نظام و رهبرش برخاست. وی در مصاحبه ها و بیانیه های گوناگونش، بیش از هر روحانی سرخورده و نادم دیگری، تجاوزهای بی حساب و بی رحمانۀ رهبران، ایادی و عُمّال رژیم را برشمرد.
بی گمان، در این خطیرترین برهه از تاریخ پیکار مردم ایران علیه نظام خونریز و تبه کار، مواضع و سخنان حسینعلی منتظری در تعمیق شکاف در صف رهبران رژیم و در بیدار کردن وجدان سپاهیان انقلاب و نیروهای بسیجی سهمی به سزا و غیرقابل انکار داشته است. در نبرد سرنوشت سازی که امروز بین اکثریت قاطع مردم ایران، از سوئی، و حکومتی شریر و متجاوز در سراشیب فنا، از سوی دیگر در گرفته همراهی و همسوئی احدی را به هر پیشینه و نظری دستکم نباید گرفت. زندگی سیاسی آیت الله منتظری خود نشان دیگری از امکان تحول و انقلاب در ذهن و رفتار و اندیشه و آراء انسان هاست.
امیدوار باشیم که همنسلان و یاران روحانی دیرین و امروزین وی، چه آنان که همچنان در صف غاصبان حقوق ملت و سرکوبگران فرزندان برومند ایران مانده اند، و چه آنان که به حکم وجدان آمادۀ جبران خطاهای خویش اند، به راهی که او گام نهاده بود قاطعانه گام نهند و مردم ایران را در رسیدن پیروزی بر دشمنان سرکوبگر خود یاری دهند.
خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی
پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت درگذشت آیت الله حسینعلی منتظری
هم میهنانم،
در گذشت یکی دیگر از نخستین پایه گذاران حکومت اسلامی، احساسات متضادی را در اذهان همۀ ایرانیان آزادی خواه برانگیخته است. آیت الله منتظری، از سوئی، در ایجاد و تحکیم حکومت دینی و نظام ولایت فقیه، که بی کمترین تردید تبه کارترین حکومت در تاریخ کهن وطن ما بوده است، نقشی اساسی و بنیادین داشت. وی از شاگردان و یاران رهبر انقلابی بود که یکی از مخوف ترین حکومت های تاریخ بشری را بر مردم آزاده و شریف ایران مسلط کرد. هم او بود که در نخستین دهۀ عمر این حکومت ضد ایرانی مشارکتش در طراحی برنامه های خانمانسوز رژیم چنان بود که فرزند صدیق امام نام گرفت و به مقام نیابت و جانشینی ولی فقیه رسید. اگر کارنامۀ عمر سیاسی وی به چنین اعمال و رفتاری محدود می شد بی گمان مرگ او تأسفی بر نمی انگیخت.
در دو دهه اخیر، امّا، حسینعلی منتظری به تدریج به راهی دیگر گام گذاشته و به انتقاد از سیاست های حکومتی پرداخته بود که خود در ایجاد و استمرارش مسئولیتی غیرقابل انکار داشت. وی، از جمله به انگیزه های حاکمان در ادامۀ جنگ با عراق خرده گرفت و کشتار بی رحمانۀ هزاران تن از جوانان ایرانی را در آستانۀ پایان جنگ با عراق محکوم کرد. و چنین بود که از مقام جانشینی رهبر برکنار شد و محصور در سرای خویش گه گاه به انتقاد از اعمال و رفتار یاران دیروزش برخاست. در پس نمایش رسوای انتخابات و سرکوبی های خونین و بی رحمانۀ جوانان آزادی خواه ایران بود که حسینعلی منتظری از خرده گیری به سیاست های رژیم پا فراتر نهاد، و برای نخستین بار با صراحتی روزافزون به انکار مشروعیت قانونی و شرعی نظام و رهبرش برخاست. وی در مصاحبه ها و بیانیه های گوناگونش، بیش از هر روحانی سرخورده و نادم دیگری، تجاوزهای بی حساب و بی رحمانۀ رهبران، ایادی و عُمّال رژیم را برشمرد.
بی گمان، در این خطیرترین برهه از تاریخ پیکار مردم ایران علیه نظام خونریز و تبه کار، مواضع و سخنان حسینعلی منتظری در تعمیق شکاف در صف رهبران رژیم و در بیدار کردن وجدان سپاهیان انقلاب و نیروهای بسیجی سهمی به سزا و غیرقابل انکار داشته است. در نبرد سرنوشت سازی که امروز بین اکثریت قاطع مردم ایران، از سوئی، و حکومتی شریر و متجاوز در سراشیب فنا، از سوی دیگر در گرفته همراهی و همسوئی احدی را به هر پیشینه و نظری دستکم نباید گرفت. زندگی سیاسی آیت الله منتظری خود نشان دیگری از امکان تحول و انقلاب در ذهن و رفتار و اندیشه و آراء انسان هاست.
امیدوار باشیم که همنسلان و یاران روحانی دیرین و امروزین وی، چه آنان که همچنان در صف غاصبان حقوق ملت و سرکوبگران فرزندان برومند ایران مانده اند، و چه آنان که به حکم وجدان آمادۀ جبران خطاهای خویش اند، به راهی که او گام نهاده بود قاطعانه گام نهند و مردم ایران را در رسیدن پیروزی بر دشمنان سرکوبگر خود یاری دهند.
خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی
پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت درگذشت آیت الله حسینعلی منتظری
هم میهنانم،
در گذشت یکی دیگر از نخستین پایه گذاران حکومت اسلامی، احساسات متضادی را در اذهان همۀ ایرانیان آزادی خواه برانگیخته است. آیت الله منتظری، از سوئی، در ایجاد و تحکیم حکومت دینی و نظام ولایت فقیه، که بی کمترین تردید تبه کارترین حکومت در تاریخ کهن وطن ما بوده است، نقشی اساسی و بنیادین داشت. وی از شاگردان و یاران رهبر انقلابی بود که یکی از مخوف ترین حکومت های تاریخ بشری را بر مردم آزاده و شریف ایران مسلط کرد. هم او بود که در نخستین دهۀ عمر این حکومت ضد ایرانی مشارکتش در طراحی برنامه های خانمانسوز رژیم چنان بود که فرزند صدیق امام نام گرفت و به مقام نیابت و جانشینی ولی فقیه رسید. اگر کارنامۀ عمر سیاسی وی به چنین اعمال و رفتاری محدود می شد بی گمان مرگ او تأسفی بر نمی انگیخت.
در دو دهه اخیر، امّا، حسینعلی منتظری به تدریج به راهی دیگر گام گذاشته و به انتقاد از سیاست های حکومتی پرداخته بود که خود در ایجاد و استمرارش مسئولیتی غیرقابل انکار داشت. وی، از جمله به انگیزه های حاکمان در ادامۀ جنگ با عراق خرده گرفت و کشتار بی رحمانۀ هزاران تن از جوانان ایرانی را در آستانۀ پایان جنگ با عراق محکوم کرد. و چنین بود که از مقام جانشینی رهبر برکنار شد و محصور در سرای خویش گه گاه به انتقاد از اعمال و رفتار یاران دیروزش برخاست. در پس نمایش رسوای انتخابات و سرکوبی های خونین و بی رحمانۀ جوانان آزادی خواه ایران بود که حسینعلی منتظری از خرده گیری به سیاست های رژیم پا فراتر نهاد، و برای نخستین بار با صراحتی روزافزون به انکار مشروعیت قانونی و شرعی نظام و رهبرش برخاست. وی در مصاحبه ها و بیانیه های گوناگونش، بیش از هر روحانی سرخورده و نادم دیگری، تجاوزهای بی حساب و بی رحمانۀ رهبران، ایادی و عُمّال رژیم را برشمرد.
بی گمان، در این خطیرترین برهه از تاریخ پیکار مردم ایران علیه نظام خونریز و تبه کار، مواضع و سخنان حسینعلی منتظری در تعمیق شکاف در صف رهبران رژیم و در بیدار کردن وجدان سپاهیان انقلاب و نیروهای بسیجی سهمی به سزا و غیرقابل انکار داشته است. در نبرد سرنوشت سازی که امروز بین اکثریت قاطع مردم ایران، از سوئی، و حکومتی شریر و متجاوز در سراشیب فنا، از سوی دیگر در گرفته همراهی و همسوئی احدی را به هر پیشینه و نظری دستکم نباید گرفت. زندگی سیاسی آیت الله منتظری خود نشان دیگری از امکان تحول و انقلاب در ذهن و رفتار و اندیشه و آراء انسان هاست.
امیدوار باشیم که همنسلان و یاران روحانی دیرین و امروزین وی، چه آنان که همچنان در صف غاصبان حقوق ملت و سرکوبگران فرزندان برومند ایران مانده اند، و چه آنان که به حکم وجدان آمادۀ جبران خطاهای خویش اند، به راهی که او گام نهاده بود قاطعانه گام نهند و مردم ایران را در رسیدن پیروزی بر دشمنان سرکوبگر خود یاری دهند.
خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی
هشدار شاهزاده رضا پهلوی به دانشجویان و آزادیخواهان
هم میهنانم،
سیاست، بیش از هر پهنۀ دیگری از زندگی بشری، جایی ست برای آزمون و خطا و کسی که پا به عرصۀ سیاست می گذارد، باید پاسخگوی خطاها باشد و هنگامی که پاسخگو نبود، روشن است که از سوی مردمان آزاده، به حق، به چالش کشیده می شود؛ رژیم جمهوری اسلامی اما، نه استوار بر خِرد انسانی، بلکه مدعی یک نظام الهی عاری از خطاست که انسان را در هیچ وجه اش موجودی واجد حق نمی داند، بلکه او را موجودی مکلف و در بند و بست زنجیره ای از تکلیف ها می انگارد؛
این رژیم، که به علت متکی نبودن به خِردِ خود – استوار انسانی و آزادی گزینش برآمده از آن، دو مفهوم «حق» و «قانون» را دور انداخته است و «تکلیف» و «ضابطه» را به جای آنان نشانده است، همزمان از بدو پیدایش اش خود را به سنت معصومانی کوک زده است که داو نمایندگی خصوصی شان را نیز دارد؛ بنابراین مسلم است خمینی، که حتی دولت موقت بازرگان را نیز دولت امـام زمـان نامیـد و بدینگونـه جلوی هـرگونـه نقـد و واپـرسی از آن را گرفت، نمی توانست پایه گذار نظامی باشد که خود را برایندی از رای آزاد انسان ها و خدمتگذار زمین و زمینیان بداند؛ چنین رژیم شعبده بازی، که مفهوم شهروندی در آن، بنا برتعریف، به هیچ وجه محلی از اعراب ندارد، گوهر وجودی اش حکم می کند که سیاست ورزان را تا سطح قدیسان و معصومان بالا برد و انسان ها را، تا نهایت بی حقوقی پایین؛
اما هم میهنانم، این رژیم نیز، چون هر دستگاه حکومتی دیگری، در نهایت چاره ای ندارد جز سر فرو آوردن در برابر منطق زمین و تن در دادن به رای همگانی انسان های خود مختار. ما در ایران پسا جمهوری اسلامی یک چنین نظامی را خواهیم ساخت؛ نظامی استوار بر مبانی تمدن ایرانشهری که دراش نیکی همگانی برایندی باشد از یک همرایی ملی و رای آزاد انسان ها. نظامی، که با پذیرش مفهوم شهروندی و رعایت اصل حاکمیت مردم بر مردم، تعادل میان سود انسان و پاسبانی از طبیعتی را نیز که انسان را زاده است مد نظر داشته باشد و از زن و مرد بتوانند دراش به آزادی و آزادگی، زندگی ای مرفه و عادلانه را از سر گذرانند و جهان و هستی را آباد کنند.
عزیزانم،
این البته چیزی ست که در آینده ای نزدیک در انتظار ما ست، اما اینک بیائید به راستی ببینیم که چه روی داده است؟ پاسخ بسیار ساده است: ملتی ستم کشیده و جوانـانی جـان به لب رسیده که به زور می خواهند آن ها را با قوانینی ضد انسانی و متعلق به قرن ها پیش اداره کنند، عکس کسی را به آتش کشیده اند که ایران شان را آتش زده است. ملت عکس کسی را پاره کرده است، که تمدن ایرانزمین را پاره کرده است؛ آیا به راستی این مدنی ترین و نمادین ترین اعتراض قابل فهم نیست؟ مسلم است که ذره ای انسانیت و شرف برای فهم و پذیرش این واکنش و فریاد برآمده از اعماق بسنده است؛ آنچه که در برابر ما دارد روی می دهد خیلی روشن است: ملتی بزرگ با فرهنگی هفت هزار ساله به بلندای قامت اش برخاسته است، سراش را از پنجرۀ زمان بیرون آورده است و با صدایی رسا دارد می گویـد: من نـه بُت، که آزادی می خواهـم! بُت پـرستـان دیـو منش را امـا، که محبوب ترین قربانی شان از همان روز نخست، همانا آزادی بوده است و شرافت، سر شنیدن نیست؛
ایرانیان،
شکی نیست، ما با یک نظام جادو پیشه و فتنه گر روبروئیم که امروز هر دو جناح اش را بیم مرگ و فروپاشی دربرگرفته است. از این روست که هر دو بال نظام نیز می خواهند آتش زدنِ عکس خمینی را دستاویزی کنند برای خاموش کردن صدای آزادی خواهی ما و جلوگیری از درهم شکسته شدن نظام شان؛ هم میهنانم، این ها دروغ گویان اند که امروز مدعی آزادی خواهی شده اند و برای به آتش کشیده شدن یک عکس ماتم گرفته اند، این ها دروغ گویان اند، چرا که خود نه با سوزاندن عکس، بلکه با سوزاندن انسان های زنده راه خود را به سوی قدرت باز کرده اند؛ آری، اینان همانانی اند که بیش از ۴۰۰ ایرانی بی گناه را در سینما رکس آبادان در آتش سوزاندند تا تنور انقلاب شان را داغ تر کنند!
نه، ما فراموش نمی کنیم که خمینی کسی ست که از همان روز نخست به قدرت رسیدن اش در پشت بام مدرسۀ علوی دست به کشتار گروهی ارتشیان دلاور ایرانزمین زد و آدم کشی را تا سطح یک فضیلت بالا برد و برای جانشینان و شاگردان گوناگون اش نیز به ارث گذاشت؛ خمینی کسی ست که همۀ آن مراجع تقلیدی را که نمی خواستند پای دین به درون حکومت کشیده شود و مخالف او و نظریۀ ولایت فقیه اش بودند، به محض قدرت یافتن یا خانه نشین کرد و یا دستور خلع لباس شان را صادر نمود؛ آیا به راستی بهتر نبـود که به جـای وارد شدن به عرصۀ سیاست، شیـوۀ دیگری را برمی گزیدند؟ و آیا امروز بهتر نیست که از تاریخ درس گرفته و تن به خواست ملی مردم دهند و به جای پایفشاری بر بی راهۀ خمینی، دین را به عرصۀ خصوصی بازگردانند و کار سیاست را به سیاست ورزان وانهند؟ آیا واقعا گوش شنوایی هست؟
دانشجویان عزیزم،
رستاخیز تمدنی و جنبش آزادی خواهی ما به یک نقطۀ بسیار حساس و سرنوشت ساز رسیده است؛ از این رو، امروز باید همگی هشیار باشیم و اجازه ندهیم که رژیم، که زیر فشار دوگانۀ داخلی و خارجی به شدت بی رمق و ناتوان شده است و در آستانۀ فروپاشی کامل است، از تنگنای مرگ آوری که در آن گیر کرده است خود را برهاند؛ امری که مسلما با همت و همدلی همۀ ما روی نخواهد داد و ما به زودی خواهیم دید که همۀ نیروهای ارتشی و سپاهی ایران پرست، در یک اتحاد ملی به ملت آزادۀ ایران خواهند پیوست و ما به اشتراک ایران خود را پس خواهیم گرفت.
هم میهنانم،
بیائید در این روزهای سرنوشت ساز هستی مان، بیائیـد در این پیچ بــزرگ تاریخــی که در آن ایستاده ایم و هر اندیشه و گویش و کُنش مان می تواند نه تنها زندگی شخصی ما، بلکه هستی نوادگان و نسل های بی شمار آینده مان را نیز دگرگون کند، تا جایی که در توان داریم و قوۀ خِردمان اجازه می دهد، در راه راستی و راستان بکوشیم و از دروغ و دروغ منشان دوری جوئیم؛ آری، بیائید تا همگی با هم، همراه با نیاکان مان و مُلهِم ازآنان، از خداوند جان و خِرد بخواهیم که ایران عزیز ما را، نه تنها امروز، بلکه همیشه، از دشمن، دروغ، و خشکسالی معنوی و مادی دور بدارد.
خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی
هشدار شاهزاده رضا پهلوی به دانشجویان و آزادیخواهان
هم میهنانم،
سیاست، بیش از هر پهنۀ دیگری از زندگی بشری، جایی ست برای آزمون و خطا و کسی که پا به عرصۀ سیاست می گذارد، باید پاسخگوی خطاها باشد و هنگامی که پاسخگو نبود، روشن است که از سوی مردمان آزاده، به حق، به چالش کشیده می شود؛ رژیم جمهوری اسلامی اما، نه استوار بر خِرد انسانی، بلکه مدعی یک نظام الهی عاری از خطاست که انسان را در هیچ وجه اش موجودی واجد حق نمی داند، بلکه او را موجودی مکلف و در بند و بست زنجیره ای از تکلیف ها می انگارد؛
این رژیم، که به علت متکی نبودن به خِردِ خود – استوار انسانی و آزادی گزینش برآمده از آن، دو مفهوم «حق» و «قانون» را دور انداخته است و «تکلیف» و «ضابطه» را به جای آنان نشانده است، همزمان از بدو پیدایش اش خود را به سنت معصومانی کوک زده است که داو نمایندگی خصوصی شان را نیز دارد؛ بنابراین مسلم است خمینی، که حتی دولت موقت بازرگان را نیز دولت امـام زمـان نامیـد و بدینگونـه جلوی هـرگونـه نقـد و واپـرسی از آن را گرفت، نمی توانست پایه گذار نظامی باشد که خود را برایندی از رای آزاد انسان ها و خدمتگذار زمین و زمینیان بداند؛ چنین رژیم شعبده بازی، که مفهوم شهروندی در آن، بنا برتعریف، به هیچ وجه محلی از اعراب ندارد، گوهر وجودی اش حکم می کند که سیاست ورزان را تا سطح قدیسان و معصومان بالا برد و انسان ها را، تا نهایت بی حقوقی پایین؛
اما هم میهنانم، این رژیم نیز، چون هر دستگاه حکومتی دیگری، در نهایت چاره ای ندارد جز سر فرو آوردن در برابر منطق زمین و تن در دادن به رای همگانی انسان های خود مختار. ما در ایران پسا جمهوری اسلامی یک چنین نظامی را خواهیم ساخت؛ نظامی استوار بر مبانی تمدن ایرانشهری که دراش نیکی همگانی برایندی باشد از یک همرایی ملی و رای آزاد انسان ها. نظامی، که با پذیرش مفهوم شهروندی و رعایت اصل حاکمیت مردم بر مردم، تعادل میان سود انسان و پاسبانی از طبیعتی را نیز که انسان را زاده است مد نظر داشته باشد و از زن و مرد بتوانند دراش به آزادی و آزادگی، زندگی ای مرفه و عادلانه را از سر گذرانند و جهان و هستی را آباد کنند.
عزیزانم،
این البته چیزی ست که در آینده ای نزدیک در انتظار ما ست، اما اینک بیائید به راستی ببینیم که چه روی داده است؟ پاسخ بسیار ساده است: ملتی ستم کشیده و جوانـانی جـان به لب رسیده که به زور می خواهند آن ها را با قوانینی ضد انسانی و متعلق به قرن ها پیش اداره کنند، عکس کسی را به آتش کشیده اند که ایران شان را آتش زده است. ملت عکس کسی را پاره کرده است، که تمدن ایرانزمین را پاره کرده است؛ آیا به راستی این مدنی ترین و نمادین ترین اعتراض قابل فهم نیست؟ مسلم است که ذره ای انسانیت و شرف برای فهم و پذیرش این واکنش و فریاد برآمده از اعماق بسنده است؛ آنچه که در برابر ما دارد روی می دهد خیلی روشن است: ملتی بزرگ با فرهنگی هفت هزار ساله به بلندای قامت اش برخاسته است، سراش را از پنجرۀ زمان بیرون آورده است و با صدایی رسا دارد می گویـد: من نـه بُت، که آزادی می خواهـم! بُت پـرستـان دیـو منش را امـا، که محبوب ترین قربانی شان از همان روز نخست، همانا آزادی بوده است و شرافت، سر شنیدن نیست؛
ایرانیان،
شکی نیست، ما با یک نظام جادو پیشه و فتنه گر روبروئیم که امروز هر دو جناح اش را بیم مرگ و فروپاشی دربرگرفته است. از این روست که هر دو بال نظام نیز می خواهند آتش زدنِ عکس خمینی را دستاویزی کنند برای خاموش کردن صدای آزادی خواهی ما و جلوگیری از درهم شکسته شدن نظام شان؛ هم میهنانم، این ها دروغ گویان اند که امروز مدعی آزادی خواهی شده اند و برای به آتش کشیده شدن یک عکس ماتم گرفته اند، این ها دروغ گویان اند، چرا که خود نه با سوزاندن عکس، بلکه با سوزاندن انسان های زنده راه خود را به سوی قدرت باز کرده اند؛ آری، اینان همانانی اند که بیش از ۴۰۰ ایرانی بی گناه را در سینما رکس آبادان در آتش سوزاندند تا تنور انقلاب شان را داغ تر کنند!
نه، ما فراموش نمی کنیم که خمینی کسی ست که از همان روز نخست به قدرت رسیدن اش در پشت بام مدرسۀ علوی دست به کشتار گروهی ارتشیان دلاور ایرانزمین زد و آدم کشی را تا سطح یک فضیلت بالا برد و برای جانشینان و شاگردان گوناگون اش نیز به ارث گذاشت؛ خمینی کسی ست که همۀ آن مراجع تقلیدی را که نمی خواستند پای دین به درون حکومت کشیده شود و مخالف او و نظریۀ ولایت فقیه اش بودند، به محض قدرت یافتن یا خانه نشین کرد و یا دستور خلع لباس شان را صادر نمود؛ آیا به راستی بهتر نبـود که به جـای وارد شدن به عرصۀ سیاست، شیـوۀ دیگری را برمی گزیدند؟ و آیا امروز بهتر نیست که از تاریخ درس گرفته و تن به خواست ملی مردم دهند و به جای پایفشاری بر بی راهۀ خمینی، دین را به عرصۀ خصوصی بازگردانند و کار سیاست را به سیاست ورزان وانهند؟ آیا واقعا گوش شنوایی هست؟
دانشجویان عزیزم،
رستاخیز تمدنی و جنبش آزادی خواهی ما به یک نقطۀ بسیار حساس و سرنوشت ساز رسیده است؛ از این رو، امروز باید همگی هشیار باشیم و اجازه ندهیم که رژیم، که زیر فشار دوگانۀ داخلی و خارجی به شدت بی رمق و ناتوان شده است و در آستانۀ فروپاشی کامل است، از تنگنای مرگ آوری که در آن گیر کرده است خود را برهاند؛ امری که مسلما با همت و همدلی همۀ ما روی نخواهد داد و ما به زودی خواهیم دید که همۀ نیروهای ارتشی و سپاهی ایران پرست، در یک اتحاد ملی به ملت آزادۀ ایران خواهند پیوست و ما به اشتراک ایران خود را پس خواهیم گرفت.
هم میهنانم،
بیائید در این روزهای سرنوشت ساز هستی مان، بیائیـد در این پیچ بــزرگ تاریخــی که در آن ایستاده ایم و هر اندیشه و گویش و کُنش مان می تواند نه تنها زندگی شخصی ما، بلکه هستی نوادگان و نسل های بی شمار آینده مان را نیز دگرگون کند، تا جایی که در توان داریم و قوۀ خِردمان اجازه می دهد، در راه راستی و راستان بکوشیم و از دروغ و دروغ منشان دوری جوئیم؛ آری، بیائید تا همگی با هم، همراه با نیاکان مان و مُلهِم ازآنان، از خداوند جان و خِرد بخواهیم که ایران عزیز ما را، نه تنها امروز، بلکه همیشه، از دشمن، دروغ، و خشکسالی معنوی و مادی دور بدارد.
خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی
هشدار شاهزاده رضا پهلوی به دانشجویان و آزادیخواهان
هم میهنانم،
سیاست، بیش از هر پهنۀ دیگری از زندگی بشری، جایی ست برای آزمون و خطا و کسی که پا به عرصۀ سیاست می گذارد، باید پاسخگوی خطاها باشد و هنگامی که پاسخگو نبود، روشن است که از سوی مردمان آزاده، به حق، به چالش کشیده می شود؛ رژیم جمهوری اسلامی اما، نه استوار بر خِرد انسانی، بلکه مدعی یک نظام الهی عاری از خطاست که انسان را در هیچ وجه اش موجودی واجد حق نمی داند، بلکه او را موجودی مکلف و در بند و بست زنجیره ای از تکلیف ها می انگارد؛
این رژیم، که به علت متکی نبودن به خِردِ خود – استوار انسانی و آزادی گزینش برآمده از آن، دو مفهوم «حق» و «قانون» را دور انداخته است و «تکلیف» و «ضابطه» را به جای آنان نشانده است، همزمان از بدو پیدایش اش خود را به سنت معصومانی کوک زده است که داو نمایندگی خصوصی شان را نیز دارد؛ بنابراین مسلم است خمینی، که حتی دولت موقت بازرگان را نیز دولت امـام زمـان نامیـد و بدینگونـه جلوی هـرگونـه نقـد و واپـرسی از آن را گرفت، نمی توانست پایه گذار نظامی باشد که خود را برایندی از رای آزاد انسان ها و خدمتگذار زمین و زمینیان بداند؛ چنین رژیم شعبده بازی، که مفهوم شهروندی در آن، بنا برتعریف، به هیچ وجه محلی از اعراب ندارد، گوهر وجودی اش حکم می کند که سیاست ورزان را تا سطح قدیسان و معصومان بالا برد و انسان ها را، تا نهایت بی حقوقی پایین؛
اما هم میهنانم، این رژیم نیز، چون هر دستگاه حکومتی دیگری، در نهایت چاره ای ندارد جز سر فرو آوردن در برابر منطق زمین و تن در دادن به رای همگانی انسان های خود مختار. ما در ایران پسا جمهوری اسلامی یک چنین نظامی را خواهیم ساخت؛ نظامی استوار بر مبانی تمدن ایرانشهری که دراش نیکی همگانی برایندی باشد از یک همرایی ملی و رای آزاد انسان ها. نظامی، که با پذیرش مفهوم شهروندی و رعایت اصل حاکمیت مردم بر مردم، تعادل میان سود انسان و پاسبانی از طبیعتی را نیز که انسان را زاده است مد نظر داشته باشد و از زن و مرد بتوانند دراش به آزادی و آزادگی، زندگی ای مرفه و عادلانه را از سر گذرانند و جهان و هستی را آباد کنند.
عزیزانم،
این البته چیزی ست که در آینده ای نزدیک در انتظار ما ست، اما اینک بیائید به راستی ببینیم که چه روی داده است؟ پاسخ بسیار ساده است: ملتی ستم کشیده و جوانـانی جـان به لب رسیده که به زور می خواهند آن ها را با قوانینی ضد انسانی و متعلق به قرن ها پیش اداره کنند، عکس کسی را به آتش کشیده اند که ایران شان را آتش زده است. ملت عکس کسی را پاره کرده است، که تمدن ایرانزمین را پاره کرده است؛ آیا به راستی این مدنی ترین و نمادین ترین اعتراض قابل فهم نیست؟ مسلم است که ذره ای انسانیت و شرف برای فهم و پذیرش این واکنش و فریاد برآمده از اعماق بسنده است؛ آنچه که در برابر ما دارد روی می دهد خیلی روشن است: ملتی بزرگ با فرهنگی هفت هزار ساله به بلندای قامت اش برخاسته است، سراش را از پنجرۀ زمان بیرون آورده است و با صدایی رسا دارد می گویـد: من نـه بُت، که آزادی می خواهـم! بُت پـرستـان دیـو منش را امـا، که محبوب ترین قربانی شان از همان روز نخست، همانا آزادی بوده است و شرافت، سر شنیدن نیست؛
ایرانیان،
شکی نیست، ما با یک نظام جادو پیشه و فتنه گر روبروئیم که امروز هر دو جناح اش را بیم مرگ و فروپاشی دربرگرفته است. از این روست که هر دو بال نظام نیز می خواهند آتش زدنِ عکس خمینی را دستاویزی کنند برای خاموش کردن صدای آزادی خواهی ما و جلوگیری از درهم شکسته شدن نظام شان؛ هم میهنانم، این ها دروغ گویان اند که امروز مدعی آزادی خواهی شده اند و برای به آتش کشیده شدن یک عکس ماتم گرفته اند، این ها دروغ گویان اند، چرا که خود نه با سوزاندن عکس، بلکه با سوزاندن انسان های زنده راه خود را به سوی قدرت باز کرده اند؛ آری، اینان همانانی اند که بیش از ۴۰۰ ایرانی بی گناه را در سینما رکس آبادان در آتش سوزاندند تا تنور انقلاب شان را داغ تر کنند!
نه، ما فراموش نمی کنیم که خمینی کسی ست که از همان روز نخست به قدرت رسیدن اش در پشت بام مدرسۀ علوی دست به کشتار گروهی ارتشیان دلاور ایرانزمین زد و آدم کشی را تا سطح یک فضیلت بالا برد و برای جانشینان و شاگردان گوناگون اش نیز به ارث گذاشت؛ خمینی کسی ست که همۀ آن مراجع تقلیدی را که نمی خواستند پای دین به درون حکومت کشیده شود و مخالف او و نظریۀ ولایت فقیه اش بودند، به محض قدرت یافتن یا خانه نشین کرد و یا دستور خلع لباس شان را صادر نمود؛ آیا به راستی بهتر نبـود که به جـای وارد شدن به عرصۀ سیاست، شیـوۀ دیگری را برمی گزیدند؟ و آیا امروز بهتر نیست که از تاریخ درس گرفته و تن به خواست ملی مردم دهند و به جای پایفشاری بر بی راهۀ خمینی، دین را به عرصۀ خصوصی بازگردانند و کار سیاست را به سیاست ورزان وانهند؟ آیا واقعا گوش شنوایی هست؟
دانشجویان عزیزم،
رستاخیز تمدنی و جنبش آزادی خواهی ما به یک نقطۀ بسیار حساس و سرنوشت ساز رسیده است؛ از این رو، امروز باید همگی هشیار باشیم و اجازه ندهیم که رژیم، که زیر فشار دوگانۀ داخلی و خارجی به شدت بی رمق و ناتوان شده است و در آستانۀ فروپاشی کامل است، از تنگنای مرگ آوری که در آن گیر کرده است خود را برهاند؛ امری که مسلما با همت و همدلی همۀ ما روی نخواهد داد و ما به زودی خواهیم دید که همۀ نیروهای ارتشی و سپاهی ایران پرست، در یک اتحاد ملی به ملت آزادۀ ایران خواهند پیوست و ما به اشتراک ایران خود را پس خواهیم گرفت.
هم میهنانم،
بیائید در این روزهای سرنوشت ساز هستی مان، بیائیـد در این پیچ بــزرگ تاریخــی که در آن ایستاده ایم و هر اندیشه و گویش و کُنش مان می تواند نه تنها زندگی شخصی ما، بلکه هستی نوادگان و نسل های بی شمار آینده مان را نیز دگرگون کند، تا جایی که در توان داریم و قوۀ خِردمان اجازه می دهد، در راه راستی و راستان بکوشیم و از دروغ و دروغ منشان دوری جوئیم؛ آری، بیائید تا همگی با هم، همراه با نیاکان مان و مُلهِم ازآنان، از خداوند جان و خِرد بخواهیم که ایران عزیز ما را، نه تنها امروز، بلکه همیشه، از دشمن، دروغ، و خشکسالی معنوی و مادی دور بدارد.
خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی
هشدار شاهزاده رضا پهلوی به دانشجویان و آزادیخواهان
هم میهنانم،
سیاست، بیش از هر پهنۀ دیگری از زندگی بشری، جایی ست برای آزمون و خطا و کسی که پا به عرصۀ سیاست می گذارد، باید پاسخگوی خطاها باشد و هنگامی که پاسخگو نبود، روشن است که از سوی مردمان آزاده، به حق، به چالش کشیده می شود؛ رژیم جمهوری اسلامی اما، نه استوار بر خِرد انسانی، بلکه مدعی یک نظام الهی عاری از خطاست که انسان را در هیچ وجه اش موجودی واجد حق نمی داند، بلکه او را موجودی مکلف و در بند و بست زنجیره ای از تکلیف ها می انگارد؛
این رژیم، که به علت متکی نبودن به خِردِ خود – استوار انسانی و آزادی گزینش برآمده از آن، دو مفهوم «حق» و «قانون» را دور انداخته است و «تکلیف» و «ضابطه» را به جای آنان نشانده است، همزمان از بدو پیدایش اش خود را به سنت معصومانی کوک زده است که داو نمایندگی خصوصی شان را نیز دارد؛ بنابراین مسلم است خمینی، که حتی دولت موقت بازرگان را نیز دولت امـام زمـان نامیـد و بدینگونـه جلوی هـرگونـه نقـد و واپـرسی از آن را گرفت، نمی توانست پایه گذار نظامی باشد که خود را برایندی از رای آزاد انسان ها و خدمتگذار زمین و زمینیان بداند؛ چنین رژیم شعبده بازی، که مفهوم شهروندی در آن، بنا برتعریف، به هیچ وجه محلی از اعراب ندارد، گوهر وجودی اش حکم می کند که سیاست ورزان را تا سطح قدیسان و معصومان بالا برد و انسان ها را، تا نهایت بی حقوقی پایین؛
اما هم میهنانم، این رژیم نیز، چون هر دستگاه حکومتی دیگری، در نهایت چاره ای ندارد جز سر فرو آوردن در برابر منطق زمین و تن در دادن به رای همگانی انسان های خود مختار. ما در ایران پسا جمهوری اسلامی یک چنین نظامی را خواهیم ساخت؛ نظامی استوار بر مبانی تمدن ایرانشهری که دراش نیکی همگانی برایندی باشد از یک همرایی ملی و رای آزاد انسان ها. نظامی، که با پذیرش مفهوم شهروندی و رعایت اصل حاکمیت مردم بر مردم، تعادل میان سود انسان و پاسبانی از طبیعتی را نیز که انسان را زاده است مد نظر داشته باشد و از زن و مرد بتوانند دراش به آزادی و آزادگی، زندگی ای مرفه و عادلانه را از سر گذرانند و جهان و هستی را آباد کنند.
عزیزانم،
این البته چیزی ست که در آینده ای نزدیک در انتظار ما ست، اما اینک بیائید به راستی ببینیم که چه روی داده است؟ پاسخ بسیار ساده است: ملتی ستم کشیده و جوانـانی جـان به لب رسیده که به زور می خواهند آن ها را با قوانینی ضد انسانی و متعلق به قرن ها پیش اداره کنند، عکس کسی را به آتش کشیده اند که ایران شان را آتش زده است. ملت عکس کسی را پاره کرده است، که تمدن ایرانزمین را پاره کرده است؛ آیا به راستی این مدنی ترین و نمادین ترین اعتراض قابل فهم نیست؟ مسلم است که ذره ای انسانیت و شرف برای فهم و پذیرش این واکنش و فریاد برآمده از اعماق بسنده است؛ آنچه که در برابر ما دارد روی می دهد خیلی روشن است: ملتی بزرگ با فرهنگی هفت هزار ساله به بلندای قامت اش برخاسته است، سراش را از پنجرۀ زمان بیرون آورده است و با صدایی رسا دارد می گویـد: من نـه بُت، که آزادی می خواهـم! بُت پـرستـان دیـو منش را امـا، که محبوب ترین قربانی شان از همان روز نخست، همانا آزادی بوده است و شرافت، سر شنیدن نیست؛
ایرانیان،
شکی نیست، ما با یک نظام جادو پیشه و فتنه گر روبروئیم که امروز هر دو جناح اش را بیم مرگ و فروپاشی دربرگرفته است. از این روست که هر دو بال نظام نیز می خواهند آتش زدنِ عکس خمینی را دستاویزی کنند برای خاموش کردن صدای آزادی خواهی ما و جلوگیری از درهم شکسته شدن نظام شان؛ هم میهنانم، این ها دروغ گویان اند که امروز مدعی آزادی خواهی شده اند و برای به آتش کشیده شدن یک عکس ماتم گرفته اند، این ها دروغ گویان اند، چرا که خود نه با سوزاندن عکس، بلکه با سوزاندن انسان های زنده راه خود را به سوی قدرت باز کرده اند؛ آری، اینان همانانی اند که بیش از ۴۰۰ ایرانی بی گناه را در سینما رکس آبادان در آتش سوزاندند تا تنور انقلاب شان را داغ تر کنند!
نه، ما فراموش نمی کنیم که خمینی کسی ست که از همان روز نخست به قدرت رسیدن اش در پشت بام مدرسۀ علوی دست به کشتار گروهی ارتشیان دلاور ایرانزمین زد و آدم کشی را تا سطح یک فضیلت بالا برد و برای جانشینان و شاگردان گوناگون اش نیز به ارث گذاشت؛ خمینی کسی ست که همۀ آن مراجع تقلیدی را که نمی خواستند پای دین به درون حکومت کشیده شود و مخالف او و نظریۀ ولایت فقیه اش بودند، به محض قدرت یافتن یا خانه نشین کرد و یا دستور خلع لباس شان را صادر نمود؛ آیا به راستی بهتر نبـود که به جـای وارد شدن به عرصۀ سیاست، شیـوۀ دیگری را برمی گزیدند؟ و آیا امروز بهتر نیست که از تاریخ درس گرفته و تن به خواست ملی مردم دهند و به جای پایفشاری بر بی راهۀ خمینی، دین را به عرصۀ خصوصی بازگردانند و کار سیاست را به سیاست ورزان وانهند؟ آیا واقعا گوش شنوایی هست؟
دانشجویان عزیزم،
رستاخیز تمدنی و جنبش آزادی خواهی ما به یک نقطۀ بسیار حساس و سرنوشت ساز رسیده است؛ از این رو، امروز باید همگی هشیار باشیم و اجازه ندهیم که رژیم، که زیر فشار دوگانۀ داخلی و خارجی به شدت بی رمق و ناتوان شده است و در آستانۀ فروپاشی کامل است، از تنگنای مرگ آوری که در آن گیر کرده است خود را برهاند؛ امری که مسلما با همت و همدلی همۀ ما روی نخواهد داد و ما به زودی خواهیم دید که همۀ نیروهای ارتشی و سپاهی ایران پرست، در یک اتحاد ملی به ملت آزادۀ ایران خواهند پیوست و ما به اشتراک ایران خود را پس خواهیم گرفت.
هم میهنانم،
بیائید در این روزهای سرنوشت ساز هستی مان، بیائیـد در این پیچ بــزرگ تاریخــی که در آن ایستاده ایم و هر اندیشه و گویش و کُنش مان می تواند نه تنها زندگی شخصی ما، بلکه هستی نوادگان و نسل های بی شمار آینده مان را نیز دگرگون کند، تا جایی که در توان داریم و قوۀ خِردمان اجازه می دهد، در راه راستی و راستان بکوشیم و از دروغ و دروغ منشان دوری جوئیم؛ آری، بیائید تا همگی با هم، همراه با نیاکان مان و مُلهِم ازآنان، از خداوند جان و خِرد بخواهیم که ایران عزیز ما را، نه تنها امروز، بلکه همیشه، از دشمن، دروغ، و خشکسالی معنوی و مادی دور بدارد.
خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی
احمد منتظری: نگذاشتند مراسم برگزار شود
ازدحام جمعیت در شهر قم در مراسم تشییع و خاک سپاری آیت الله منتظری
۱۳۸۸/۰۹/۳۰
احمد منتظری؛ فرزند آیت الله حسینعلی منتظری، روز دو شنبه در گفت و گو با رادیو فردا اعلام کرد که مراسم بزرگداشت این مرجع شیعه به دلیل حضور «گروهی بزرگ از لباس شخصی ها» و «اشغال مسجد» توسط آن ها بر هم خورده و این افراد «نگذاشته اند که [مراسم] برگزار شود».
پس از برگزاری مراسم خاک سپاری آیت الله منتظری در پیش از ظهر روز دو شنبه، قرار شده بود که علاقه مندان او پس از نماز مغرب و عشاء در مسجد اعظم قم، گرد هم آیند و به بزرگ داشت این مرجع تقلید شیعه بپردازند.
احمد منتظری در مصاحبه خود ضمن اشاره به این که بین گروه هواداران آیت الله منتظری و جنبش سبز و این گروه از لباس شخصی ها درگیری هایی پیش آمده و «تعدادی هم مجروح شدند» گفت که از این پس «شاید تصمیم بگیریم که مراسمی نباشد که مردم هم صدمه نبینند».
به دنبال درگذشت آیت الله حسینعلی منتظری؛ مرجع شیعه و از منتقدان سر سخت سیاست های جمهوری اسلامی که برخی از او با عنوان «پدر معنوی جنبش سبز» یاد می کنند، «صدها هزار نفر» از هواداران او «از سراسر کشور» با حضور در قم، در مراسم تشییع و خاک سپاری «با شکوه» او شرکت کردند.
آیت الله منتظری بامداد روز شنبه، در ۸۷ سالگی و در اثر «عارضه قلبی یا مغزی» درگذشت.
به گفته احمد منتظری؛ «نیروی انتظامی جمهوری اسلامی بین دو گروه تلاش کرده است «درگیری پیش نیاید، اما درگیری هایی پیش آمد و تعدادی هم مجروح شدند».
آقای منتظری در گفت و گو با رادیو فردا، اشاره کرد که «گروهی بزرگ از لباس شخصی ها که عکس رهبر جمهوری اسلامی را به دست داشتند» با شعار «این همه لشکر آمده، به عشق رهبر آمده» مجلس ترحیم آیت الله منتظری را بر هم زده اند.
پیشتر، گزارش های نیمه رسمی از محل برگزاری مراسم تشییع و خاک سپاری آیت الله منتظری حاکی از آن بود که پس از پایان مراسم که بر اساس تخمین ها، صدها هزار نفر در آن شرکت کرده اند، هزاران نفر از مردم در خیابان های اطراف حرم فاطمه معصومه؛ محل خاک سپاری، دست به راه پیمایی زدند و درگیری هایی هم بین تظاهر کنندگان و نیروهای دولتی گزارش شد.
به گفته فرزند آیت الله منتظری؛ با آن که مسئولین حکومتی شهرستان قم «کاملاً هم کاری کرده و در مراسم ختم آیت الله شرکت کرده اند»، اما تا کنون محمود احمدی نژاد، نه در پیامی خصوصی و نه در پیامی عمومی، به درگذشت آیت الله منتظری واکنشی نشان نداده است.
علاوه بر میرحسین موسوی و مهدی کروبی که روز دو شنبه با سفر به شهرستان قم، در مراسم تشییع آیت الله منتظری حضور یافتند، علی خامنه ای؛ رهبر جمهوری اسلامی نیز در پیامی درگذشت او را تسلیت گفته است.
دو نامزد معترض به نتایج انتخابات که در ماه های اخیر از رهبران اعتراض های مردمی بوده اند و هنوز آقای احمدی نژاد را به عنوان پیروز انتخابات به رسمیت نشناخته اند، روز گذشته، در بیانیه ای مشترک، ضمن اعلام عزای عمومی، در روز دو شنبه، از مردم خواستند تا در مراسم تشییع آیت الله منتظری شرکت کنند.
آيت الله منتظرى از سال ۱۳۶۸ به عنوان يكى از منتقدان اصلى رهبران جمهورى اسلامى و به ويژه آيت الله على خامنه اى مطرح بود و به دنبال انتقادهای خود از حکومت، چندين سال را در حصر خانگى به سر برد.
احمد منتظری: نگذاشتند مراسم برگزار شود
ازدحام جمعیت در شهر قم در مراسم تشییع و خاک سپاری آیت الله منتظری
۱۳۸۸/۰۹/۳۰
احمد منتظری؛ فرزند آیت الله حسینعلی منتظری، روز دو شنبه در گفت و گو با رادیو فردا اعلام کرد که مراسم بزرگداشت این مرجع شیعه به دلیل حضور «گروهی بزرگ از لباس شخصی ها» و «اشغال مسجد» توسط آن ها بر هم خورده و این افراد «نگذاشته اند که [مراسم] برگزار شود».
پس از برگزاری مراسم خاک سپاری آیت الله منتظری در پیش از ظهر روز دو شنبه، قرار شده بود که علاقه مندان او پس از نماز مغرب و عشاء در مسجد اعظم قم، گرد هم آیند و به بزرگ داشت این مرجع تقلید شیعه بپردازند.
احمد منتظری در مصاحبه خود ضمن اشاره به این که بین گروه هواداران آیت الله منتظری و جنبش سبز و این گروه از لباس شخصی ها درگیری هایی پیش آمده و «تعدادی هم مجروح شدند» گفت که از این پس «شاید تصمیم بگیریم که مراسمی نباشد که مردم هم صدمه نبینند».
به دنبال درگذشت آیت الله حسینعلی منتظری؛ مرجع شیعه و از منتقدان سر سخت سیاست های جمهوری اسلامی که برخی از او با عنوان «پدر معنوی جنبش سبز» یاد می کنند، «صدها هزار نفر» از هواداران او «از سراسر کشور» با حضور در قم، در مراسم تشییع و خاک سپاری «با شکوه» او شرکت کردند.
آیت الله منتظری بامداد روز شنبه، در ۸۷ سالگی و در اثر «عارضه قلبی یا مغزی» درگذشت.
به گفته احمد منتظری؛ «نیروی انتظامی جمهوری اسلامی بین دو گروه تلاش کرده است «درگیری پیش نیاید، اما درگیری هایی پیش آمد و تعدادی هم مجروح شدند».
آقای منتظری در گفت و گو با رادیو فردا، اشاره کرد که «گروهی بزرگ از لباس شخصی ها که عکس رهبر جمهوری اسلامی را به دست داشتند» با شعار «این همه لشکر آمده، به عشق رهبر آمده» مجلس ترحیم آیت الله منتظری را بر هم زده اند.
پیشتر، گزارش های نیمه رسمی از محل برگزاری مراسم تشییع و خاک سپاری آیت الله منتظری حاکی از آن بود که پس از پایان مراسم که بر اساس تخمین ها، صدها هزار نفر در آن شرکت کرده اند، هزاران نفر از مردم در خیابان های اطراف حرم فاطمه معصومه؛ محل خاک سپاری، دست به راه پیمایی زدند و درگیری هایی هم بین تظاهر کنندگان و نیروهای دولتی گزارش شد.
به گفته فرزند آیت الله منتظری؛ با آن که مسئولین حکومتی شهرستان قم «کاملاً هم کاری کرده و در مراسم ختم آیت الله شرکت کرده اند»، اما تا کنون محمود احمدی نژاد، نه در پیامی خصوصی و نه در پیامی عمومی، به درگذشت آیت الله منتظری واکنشی نشان نداده است.
علاوه بر میرحسین موسوی و مهدی کروبی که روز دو شنبه با سفر به شهرستان قم، در مراسم تشییع آیت الله منتظری حضور یافتند، علی خامنه ای؛ رهبر جمهوری اسلامی نیز در پیامی درگذشت او را تسلیت گفته است.
دو نامزد معترض به نتایج انتخابات که در ماه های اخیر از رهبران اعتراض های مردمی بوده اند و هنوز آقای احمدی نژاد را به عنوان پیروز انتخابات به رسمیت نشناخته اند، روز گذشته، در بیانیه ای مشترک، ضمن اعلام عزای عمومی، در روز دو شنبه، از مردم خواستند تا در مراسم تشییع آیت الله منتظری شرکت کنند.
آيت الله منتظرى از سال ۱۳۶۸ به عنوان يكى از منتقدان اصلى رهبران جمهورى اسلامى و به ويژه آيت الله على خامنه اى مطرح بود و به دنبال انتقادهای خود از حکومت، چندين سال را در حصر خانگى به سر برد.
احمد منتظری: نگذاشتند مراسم برگزار شود
ازدحام جمعیت در شهر قم در مراسم تشییع و خاک سپاری آیت الله منتظری
۱۳۸۸/۰۹/۳۰
احمد منتظری؛ فرزند آیت الله حسینعلی منتظری، روز دو شنبه در گفت و گو با رادیو فردا اعلام کرد که مراسم بزرگداشت این مرجع شیعه به دلیل حضور «گروهی بزرگ از لباس شخصی ها» و «اشغال مسجد» توسط آن ها بر هم خورده و این افراد «نگذاشته اند که [مراسم] برگزار شود».
پس از برگزاری مراسم خاک سپاری آیت الله منتظری در پیش از ظهر روز دو شنبه، قرار شده بود که علاقه مندان او پس از نماز مغرب و عشاء در مسجد اعظم قم، گرد هم آیند و به بزرگ داشت این مرجع تقلید شیعه بپردازند.
احمد منتظری در مصاحبه خود ضمن اشاره به این که بین گروه هواداران آیت الله منتظری و جنبش سبز و این گروه از لباس شخصی ها درگیری هایی پیش آمده و «تعدادی هم مجروح شدند» گفت که از این پس «شاید تصمیم بگیریم که مراسمی نباشد که مردم هم صدمه نبینند».
به دنبال درگذشت آیت الله حسینعلی منتظری؛ مرجع شیعه و از منتقدان سر سخت سیاست های جمهوری اسلامی که برخی از او با عنوان «پدر معنوی جنبش سبز» یاد می کنند، «صدها هزار نفر» از هواداران او «از سراسر کشور» با حضور در قم، در مراسم تشییع و خاک سپاری «با شکوه» او شرکت کردند.
آیت الله منتظری بامداد روز شنبه، در ۸۷ سالگی و در اثر «عارضه قلبی یا مغزی» درگذشت.
به گفته احمد منتظری؛ «نیروی انتظامی جمهوری اسلامی بین دو گروه تلاش کرده است «درگیری پیش نیاید، اما درگیری هایی پیش آمد و تعدادی هم مجروح شدند».
آقای منتظری در گفت و گو با رادیو فردا، اشاره کرد که «گروهی بزرگ از لباس شخصی ها که عکس رهبر جمهوری اسلامی را به دست داشتند» با شعار «این همه لشکر آمده، به عشق رهبر آمده» مجلس ترحیم آیت الله منتظری را بر هم زده اند.
پیشتر، گزارش های نیمه رسمی از محل برگزاری مراسم تشییع و خاک سپاری آیت الله منتظری حاکی از آن بود که پس از پایان مراسم که بر اساس تخمین ها، صدها هزار نفر در آن شرکت کرده اند، هزاران نفر از مردم در خیابان های اطراف حرم فاطمه معصومه؛ محل خاک سپاری، دست به راه پیمایی زدند و درگیری هایی هم بین تظاهر کنندگان و نیروهای دولتی گزارش شد.
به گفته فرزند آیت الله منتظری؛ با آن که مسئولین حکومتی شهرستان قم «کاملاً هم کاری کرده و در مراسم ختم آیت الله شرکت کرده اند»، اما تا کنون محمود احمدی نژاد، نه در پیامی خصوصی و نه در پیامی عمومی، به درگذشت آیت الله منتظری واکنشی نشان نداده است.
علاوه بر میرحسین موسوی و مهدی کروبی که روز دو شنبه با سفر به شهرستان قم، در مراسم تشییع آیت الله منتظری حضور یافتند، علی خامنه ای؛ رهبر جمهوری اسلامی نیز در پیامی درگذشت او را تسلیت گفته است.
دو نامزد معترض به نتایج انتخابات که در ماه های اخیر از رهبران اعتراض های مردمی بوده اند و هنوز آقای احمدی نژاد را به عنوان پیروز انتخابات به رسمیت نشناخته اند، روز گذشته، در بیانیه ای مشترک، ضمن اعلام عزای عمومی، در روز دو شنبه، از مردم خواستند تا در مراسم تشییع آیت الله منتظری شرکت کنند.
آيت الله منتظرى از سال ۱۳۶۸ به عنوان يكى از منتقدان اصلى رهبران جمهورى اسلامى و به ويژه آيت الله على خامنه اى مطرح بود و به دنبال انتقادهای خود از حکومت، چندين سال را در حصر خانگى به سر برد.
احمد منتظری: نگذاشتند مراسم برگزار شود
ازدحام جمعیت در شهر قم در مراسم تشییع و خاک سپاری آیت الله منتظری
۱۳۸۸/۰۹/۳۰
احمد منتظری؛ فرزند آیت الله حسینعلی منتظری، روز دو شنبه در گفت و گو با رادیو فردا اعلام کرد که مراسم بزرگداشت این مرجع شیعه به دلیل حضور «گروهی بزرگ از لباس شخصی ها» و «اشغال مسجد» توسط آن ها بر هم خورده و این افراد «نگذاشته اند که [مراسم] برگزار شود».
پس از برگزاری مراسم خاک سپاری آیت الله منتظری در پیش از ظهر روز دو شنبه، قرار شده بود که علاقه مندان او پس از نماز مغرب و عشاء در مسجد اعظم قم، گرد هم آیند و به بزرگ داشت این مرجع تقلید شیعه بپردازند.
احمد منتظری در مصاحبه خود ضمن اشاره به این که بین گروه هواداران آیت الله منتظری و جنبش سبز و این گروه از لباس شخصی ها درگیری هایی پیش آمده و «تعدادی هم مجروح شدند» گفت که از این پس «شاید تصمیم بگیریم که مراسمی نباشد که مردم هم صدمه نبینند».
به دنبال درگذشت آیت الله حسینعلی منتظری؛ مرجع شیعه و از منتقدان سر سخت سیاست های جمهوری اسلامی که برخی از او با عنوان «پدر معنوی جنبش سبز» یاد می کنند، «صدها هزار نفر» از هواداران او «از سراسر کشور» با حضور در قم، در مراسم تشییع و خاک سپاری «با شکوه» او شرکت کردند.
آیت الله منتظری بامداد روز شنبه، در ۸۷ سالگی و در اثر «عارضه قلبی یا مغزی» درگذشت.
به گفته احمد منتظری؛ «نیروی انتظامی جمهوری اسلامی بین دو گروه تلاش کرده است «درگیری پیش نیاید، اما درگیری هایی پیش آمد و تعدادی هم مجروح شدند».
آقای منتظری در گفت و گو با رادیو فردا، اشاره کرد که «گروهی بزرگ از لباس شخصی ها که عکس رهبر جمهوری اسلامی را به دست داشتند» با شعار «این همه لشکر آمده، به عشق رهبر آمده» مجلس ترحیم آیت الله منتظری را بر هم زده اند.
پیشتر، گزارش های نیمه رسمی از محل برگزاری مراسم تشییع و خاک سپاری آیت الله منتظری حاکی از آن بود که پس از پایان مراسم که بر اساس تخمین ها، صدها هزار نفر در آن شرکت کرده اند، هزاران نفر از مردم در خیابان های اطراف حرم فاطمه معصومه؛ محل خاک سپاری، دست به راه پیمایی زدند و درگیری هایی هم بین تظاهر کنندگان و نیروهای دولتی گزارش شد.
به گفته فرزند آیت الله منتظری؛ با آن که مسئولین حکومتی شهرستان قم «کاملاً هم کاری کرده و در مراسم ختم آیت الله شرکت کرده اند»، اما تا کنون محمود احمدی نژاد، نه در پیامی خصوصی و نه در پیامی عمومی، به درگذشت آیت الله منتظری واکنشی نشان نداده است.
علاوه بر میرحسین موسوی و مهدی کروبی که روز دو شنبه با سفر به شهرستان قم، در مراسم تشییع آیت الله منتظری حضور یافتند، علی خامنه ای؛ رهبر جمهوری اسلامی نیز در پیامی درگذشت او را تسلیت گفته است.
دو نامزد معترض به نتایج انتخابات که در ماه های اخیر از رهبران اعتراض های مردمی بوده اند و هنوز آقای احمدی نژاد را به عنوان پیروز انتخابات به رسمیت نشناخته اند، روز گذشته، در بیانیه ای مشترک، ضمن اعلام عزای عمومی، در روز دو شنبه، از مردم خواستند تا در مراسم تشییع آیت الله منتظری شرکت کنند.
آيت الله منتظرى از سال ۱۳۶۸ به عنوان يكى از منتقدان اصلى رهبران جمهورى اسلامى و به ويژه آيت الله على خامنه اى مطرح بود و به دنبال انتقادهای خود از حکومت، چندين سال را در حصر خانگى به سر برد.
نمایندگان مجلس ایران ورزشکاران زن کاراته کار ایرانی را تهدید به مجازات شدید کردند
انتشار عکس هایی از مسابقات تکواندوی بانوان در آلمان که ورزشکاران زن ایرانی را بدون حجاب اسلامی نشان می دهد، واکنش های مختلفی را به دنبال داشته است.
به گزارش سرویس ورزشی«فردا» و بر اساس آنچه یک خبرگزاری ورزشی منتشر کرده، در مسابقات کاراته سبک (شیتوریو شوکوکای یونیون) که طی روزهای هفدهم و هجدهم آبان در ورزشگاه بزرگ مونیخ آلمان برگزار شد، در مسابقات بخش بانوان این سبک برخی کاراته کاهای ایرانی بدون رعایت حجاب اسلامی مسابقه دادند.
هر چند برای مسولان سازمان تربیت بدنی تکذیب موضوع اولین اقدام دم دست بوده است، ولی معلوم نیست بعد از انتشار وسیع عکس بدون حجاب بانوان ورزشکار ایرانی آنها اقدام به تکذیب چه چیزی کرده اند.
در همین زمینه محمد تقی رهبر رئیس فراکسیون روحانیون مجلس با محکوم کردن برداشتن حجاب از سوی بانوان ایرانی در مسابقات کارته در کشور آلمان گفت: کشف حجاب بانوان ورزشکار ایرانی در مسابقات خارج از کشور مصیبت بزرگی است وباید برای آن خون گریه کرد.
نماینده مردم اصفهان در مجلس در گفت وگوبا خبرنگار سیاسی«فردا» با تاکید براینکه مسولان سازمان تربیت بدنی باید پاسخ گوی کشف حجاب بانوان ورزشکار ایرانی در مسابقات خارج از کشور باشند، گفت: حفظ ارزشهای اسلامی درمسابقات خارج از کشور برای ملت ایران از هزاران مدال طلا وقهرمانی مهم تراست.
وی افزود: متاسفانه مسولان سازمان تربیت بدنی با ساده اندیشی که دارند، برای اینکه نشان دهند زن ایرانی آزاد است وتوان بدست آوردن مدال را دارد به راحتی اجازه زیرپا گذاشتن ارزشهای اسلامی را می دهند.
رهبر تصریح کرد: الزام بانوان ایران برای مسابقه بدون داشتن حجاب یک نیرنگ از کشورهای بیگانه برای زیرسوال بردن ارزشهای متعالی انقلاب اسلامی ایران بود وگرنه داشتن یا نداشتن حجاب هیچ تفاوتی برای مسولان برگزار کننده مسابقات ندارد.
رییس فراکسیون روحانیون مجلس با بیان اینکه بسیاری از علما نسبت به اعزام ورزشکاران زن ایرانی به مسابقات خارج از کشور اعتراض دارند،گفت: حتی اگر بانوان ایرانی حجاب داشته باشند، جایز نیست در مسابقاتی چون تکواندو ،یا کارته شرکت کنند.
وی افزود: نمی دانم این مدال چیست که مسولان ایرانی حاضر هستند برای بدست آوردن آن دست به هر حقارتی بزنند.
نماینده اصفهان با تاکید براینکه مجلس با مواخذه مسولان سازمان تربیت بدنی این اقدام شنیع را پیگری می کند، گفت:با مسولانی که اجازه کشف حجاب به بانوان ایرانی را داده اند باید به شدت برخورد شود.
رهبر تصریح کرد: هیچ عذر وبهانه ای برای اینپ اقدام ضد فرهنگی پذیرفته نیست وباید اطلاع رسانی شفافی در این زمینه جهت تنویر افکارعمومی انجام دهند.
احمدی نژاد برخورد کند
یک نماینده اصولگرای دیگر مجلس هم با انتقاد شدید ازبرداشتن حجاب بانوان ورزشکار ایرانی در مسابقات کارته در کشور آلمان گفت:ک شف حجاب ورزشکاران زن ایرانی یک فاجعه است و مجلس با دعوت از مسولانی ورزشی کشور این موضوع را باجدیت پیگری می کند.
سید سلمان ذاکر نماینده ارومیه در گفت وگو با خبرنگار سیاسی« فردا» تصریح کرد:به هیچ عنوان در شان یک جامعه اسلامی نیست که ورزشکاران زن آن برای بدست آوردن مدال کشف حجاب کنند.
وی اضافه کرد: مردم از احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور ولایت مدار وارزشگرا انتظار دارند با مواردی چون برداشتن حجاب ورزشکاران زن به شدت برخورد کند واجازه ندهند با ارزشها وباور های مردم مسلمان ایران بازی شود.
نماینده ارومیه افزود: باید به ورزشکارانی که به مسابقات خارج از کشور اعزام می شوند این موضوع یاد آوری شود که حفظ ارزشها وآرمانهای انقلاب مهتر از بدست آوردن مدال در یک مسابقه است.
وی افزود: دلیلی ندارد بانوان ایرانی به مسابقاتی اعزام شوند که در آن داشتن حجاب اسلامی ممنوع باشد.
ذاکر با تاکید براینکه مسولان سازمان تربیت بدنی باید توضیح شفافی در این زمینه ارائه کنند، خاطرنشان کرد: ما از دولت هم در این زمینه انتظار داریم مسولان خاطی را به شدت مواخذه کند
نمایندگان مجلس ایران ورزشکاران زن کاراته کار ایرانی را تهدید به مجازات شدید کردند
انتشار عکس هایی از مسابقات تکواندوی بانوان در آلمان که ورزشکاران زن ایرانی را بدون حجاب اسلامی نشان می دهد، واکنش های مختلفی را به دنبال داشته است.
به گزارش سرویس ورزشی«فردا» و بر اساس آنچه یک خبرگزاری ورزشی منتشر کرده، در مسابقات کاراته سبک (شیتوریو شوکوکای یونیون) که طی روزهای هفدهم و هجدهم آبان در ورزشگاه بزرگ مونیخ آلمان برگزار شد، در مسابقات بخش بانوان این سبک برخی کاراته کاهای ایرانی بدون رعایت حجاب اسلامی مسابقه دادند.
هر چند برای مسولان سازمان تربیت بدنی تکذیب موضوع اولین اقدام دم دست بوده است، ولی معلوم نیست بعد از انتشار وسیع عکس بدون حجاب بانوان ورزشکار ایرانی آنها اقدام به تکذیب چه چیزی کرده اند.
در همین زمینه محمد تقی رهبر رئیس فراکسیون روحانیون مجلس با محکوم کردن برداشتن حجاب از سوی بانوان ایرانی در مسابقات کارته در کشور آلمان گفت: کشف حجاب بانوان ورزشکار ایرانی در مسابقات خارج از کشور مصیبت بزرگی است وباید برای آن خون گریه کرد.
نماینده مردم اصفهان در مجلس در گفت وگوبا خبرنگار سیاسی«فردا» با تاکید براینکه مسولان سازمان تربیت بدنی باید پاسخ گوی کشف حجاب بانوان ورزشکار ایرانی در مسابقات خارج از کشور باشند، گفت: حفظ ارزشهای اسلامی درمسابقات خارج از کشور برای ملت ایران از هزاران مدال طلا وقهرمانی مهم تراست.
وی افزود: متاسفانه مسولان سازمان تربیت بدنی با ساده اندیشی که دارند، برای اینکه نشان دهند زن ایرانی آزاد است وتوان بدست آوردن مدال را دارد به راحتی اجازه زیرپا گذاشتن ارزشهای اسلامی را می دهند.
رهبر تصریح کرد: الزام بانوان ایران برای مسابقه بدون داشتن حجاب یک نیرنگ از کشورهای بیگانه برای زیرسوال بردن ارزشهای متعالی انقلاب اسلامی ایران بود وگرنه داشتن یا نداشتن حجاب هیچ تفاوتی برای مسولان برگزار کننده مسابقات ندارد.
رییس فراکسیون روحانیون مجلس با بیان اینکه بسیاری از علما نسبت به اعزام ورزشکاران زن ایرانی به مسابقات خارج از کشور اعتراض دارند،گفت: حتی اگر بانوان ایرانی حجاب داشته باشند، جایز نیست در مسابقاتی چون تکواندو ،یا کارته شرکت کنند.
وی افزود: نمی دانم این مدال چیست که مسولان ایرانی حاضر هستند برای بدست آوردن آن دست به هر حقارتی بزنند.
نماینده اصفهان با تاکید براینکه مجلس با مواخذه مسولان سازمان تربیت بدنی این اقدام شنیع را پیگری می کند، گفت:با مسولانی که اجازه کشف حجاب به بانوان ایرانی را داده اند باید به شدت برخورد شود.
رهبر تصریح کرد: هیچ عذر وبهانه ای برای اینپ اقدام ضد فرهنگی پذیرفته نیست وباید اطلاع رسانی شفافی در این زمینه جهت تنویر افکارعمومی انجام دهند.
احمدی نژاد برخورد کند
یک نماینده اصولگرای دیگر مجلس هم با انتقاد شدید ازبرداشتن حجاب بانوان ورزشکار ایرانی در مسابقات کارته در کشور آلمان گفت:ک شف حجاب ورزشکاران زن ایرانی یک فاجعه است و مجلس با دعوت از مسولانی ورزشی کشور این موضوع را باجدیت پیگری می کند.
سید سلمان ذاکر نماینده ارومیه در گفت وگو با خبرنگار سیاسی« فردا» تصریح کرد:به هیچ عنوان در شان یک جامعه اسلامی نیست که ورزشکاران زن آن برای بدست آوردن مدال کشف حجاب کنند.
وی اضافه کرد: مردم از احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور ولایت مدار وارزشگرا انتظار دارند با مواردی چون برداشتن حجاب ورزشکاران زن به شدت برخورد کند واجازه ندهند با ارزشها وباور های مردم مسلمان ایران بازی شود.
نماینده ارومیه افزود: باید به ورزشکارانی که به مسابقات خارج از کشور اعزام می شوند این موضوع یاد آوری شود که حفظ ارزشها وآرمانهای انقلاب مهتر از بدست آوردن مدال در یک مسابقه است.
وی افزود: دلیلی ندارد بانوان ایرانی به مسابقاتی اعزام شوند که در آن داشتن حجاب اسلامی ممنوع باشد.
ذاکر با تاکید براینکه مسولان سازمان تربیت بدنی باید توضیح شفافی در این زمینه ارائه کنند، خاطرنشان کرد: ما از دولت هم در این زمینه انتظار داریم مسولان خاطی را به شدت مواخذه کند
نمایندگان مجلس ایران ورزشکاران زن کاراته کار ایرانی را تهدید به مجازات شدید کردند
انتشار عکس هایی از مسابقات تکواندوی بانوان در آلمان که ورزشکاران زن ایرانی را بدون حجاب اسلامی نشان می دهد، واکنش های مختلفی را به دنبال داشته است.
به گزارش سرویس ورزشی«فردا» و بر اساس آنچه یک خبرگزاری ورزشی منتشر کرده، در مسابقات کاراته سبک (شیتوریو شوکوکای یونیون) که طی روزهای هفدهم و هجدهم آبان در ورزشگاه بزرگ مونیخ آلمان برگزار شد، در مسابقات بخش بانوان این سبک برخی کاراته کاهای ایرانی بدون رعایت حجاب اسلامی مسابقه دادند.
هر چند برای مسولان سازمان تربیت بدنی تکذیب موضوع اولین اقدام دم دست بوده است، ولی معلوم نیست بعد از انتشار وسیع عکس بدون حجاب بانوان ورزشکار ایرانی آنها اقدام به تکذیب چه چیزی کرده اند.
در همین زمینه محمد تقی رهبر رئیس فراکسیون روحانیون مجلس با محکوم کردن برداشتن حجاب از سوی بانوان ایرانی در مسابقات کارته در کشور آلمان گفت: کشف حجاب بانوان ورزشکار ایرانی در مسابقات خارج از کشور مصیبت بزرگی است وباید برای آن خون گریه کرد.
نماینده مردم اصفهان در مجلس در گفت وگوبا خبرنگار سیاسی«فردا» با تاکید براینکه مسولان سازمان تربیت بدنی باید پاسخ گوی کشف حجاب بانوان ورزشکار ایرانی در مسابقات خارج از کشور باشند، گفت: حفظ ارزشهای اسلامی درمسابقات خارج از کشور برای ملت ایران از هزاران مدال طلا وقهرمانی مهم تراست.
وی افزود: متاسفانه مسولان سازمان تربیت بدنی با ساده اندیشی که دارند، برای اینکه نشان دهند زن ایرانی آزاد است وتوان بدست آوردن مدال را دارد به راحتی اجازه زیرپا گذاشتن ارزشهای اسلامی را می دهند.
رهبر تصریح کرد: الزام بانوان ایران برای مسابقه بدون داشتن حجاب یک نیرنگ از کشورهای بیگانه برای زیرسوال بردن ارزشهای متعالی انقلاب اسلامی ایران بود وگرنه داشتن یا نداشتن حجاب هیچ تفاوتی برای مسولان برگزار کننده مسابقات ندارد.
رییس فراکسیون روحانیون مجلس با بیان اینکه بسیاری از علما نسبت به اعزام ورزشکاران زن ایرانی به مسابقات خارج از کشور اعتراض دارند،گفت: حتی اگر بانوان ایرانی حجاب داشته باشند، جایز نیست در مسابقاتی چون تکواندو ،یا کارته شرکت کنند.
وی افزود: نمی دانم این مدال چیست که مسولان ایرانی حاضر هستند برای بدست آوردن آن دست به هر حقارتی بزنند.
نماینده اصفهان با تاکید براینکه مجلس با مواخذه مسولان سازمان تربیت بدنی این اقدام شنیع را پیگری می کند، گفت:با مسولانی که اجازه کشف حجاب به بانوان ایرانی را داده اند باید به شدت برخورد شود.
رهبر تصریح کرد: هیچ عذر وبهانه ای برای اینپ اقدام ضد فرهنگی پذیرفته نیست وباید اطلاع رسانی شفافی در این زمینه جهت تنویر افکارعمومی انجام دهند.
احمدی نژاد برخورد کند
یک نماینده اصولگرای دیگر مجلس هم با انتقاد شدید ازبرداشتن حجاب بانوان ورزشکار ایرانی در مسابقات کارته در کشور آلمان گفت:ک شف حجاب ورزشکاران زن ایرانی یک فاجعه است و مجلس با دعوت از مسولانی ورزشی کشور این موضوع را باجدیت پیگری می کند.
سید سلمان ذاکر نماینده ارومیه در گفت وگو با خبرنگار سیاسی« فردا» تصریح کرد:به هیچ عنوان در شان یک جامعه اسلامی نیست که ورزشکاران زن آن برای بدست آوردن مدال کشف حجاب کنند.
وی اضافه کرد: مردم از احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور ولایت مدار وارزشگرا انتظار دارند با مواردی چون برداشتن حجاب ورزشکاران زن به شدت برخورد کند واجازه ندهند با ارزشها وباور های مردم مسلمان ایران بازی شود.
نماینده ارومیه افزود: باید به ورزشکارانی که به مسابقات خارج از کشور اعزام می شوند این موضوع یاد آوری شود که حفظ ارزشها وآرمانهای انقلاب مهتر از بدست آوردن مدال در یک مسابقه است.
وی افزود: دلیلی ندارد بانوان ایرانی به مسابقاتی اعزام شوند که در آن داشتن حجاب اسلامی ممنوع باشد.
ذاکر با تاکید براینکه مسولان سازمان تربیت بدنی باید توضیح شفافی در این زمینه ارائه کنند، خاطرنشان کرد: ما از دولت هم در این زمینه انتظار داریم مسولان خاطی را به شدت مواخذه کند
نمایندگان مجلس ایران ورزشکاران زن کاراته کار ایرانی را تهدید به مجازات شدید کردند
انتشار عکس هایی از مسابقات تکواندوی بانوان در آلمان که ورزشکاران زن ایرانی را بدون حجاب اسلامی نشان می دهد، واکنش های مختلفی را به دنبال داشته است.
به گزارش سرویس ورزشی«فردا» و بر اساس آنچه یک خبرگزاری ورزشی منتشر کرده، در مسابقات کاراته سبک (شیتوریو شوکوکای یونیون) که طی روزهای هفدهم و هجدهم آبان در ورزشگاه بزرگ مونیخ آلمان برگزار شد، در مسابقات بخش بانوان این سبک برخی کاراته کاهای ایرانی بدون رعایت حجاب اسلامی مسابقه دادند.
هر چند برای مسولان سازمان تربیت بدنی تکذیب موضوع اولین اقدام دم دست بوده است، ولی معلوم نیست بعد از انتشار وسیع عکس بدون حجاب بانوان ورزشکار ایرانی آنها اقدام به تکذیب چه چیزی کرده اند.
در همین زمینه محمد تقی رهبر رئیس فراکسیون روحانیون مجلس با محکوم کردن برداشتن حجاب از سوی بانوان ایرانی در مسابقات کارته در کشور آلمان گفت: کشف حجاب بانوان ورزشکار ایرانی در مسابقات خارج از کشور مصیبت بزرگی است وباید برای آن خون گریه کرد.
نماینده مردم اصفهان در مجلس در گفت وگوبا خبرنگار سیاسی«فردا» با تاکید براینکه مسولان سازمان تربیت بدنی باید پاسخ گوی کشف حجاب بانوان ورزشکار ایرانی در مسابقات خارج از کشور باشند، گفت: حفظ ارزشهای اسلامی درمسابقات خارج از کشور برای ملت ایران از هزاران مدال طلا وقهرمانی مهم تراست.
وی افزود: متاسفانه مسولان سازمان تربیت بدنی با ساده اندیشی که دارند، برای اینکه نشان دهند زن ایرانی آزاد است وتوان بدست آوردن مدال را دارد به راحتی اجازه زیرپا گذاشتن ارزشهای اسلامی را می دهند.
رهبر تصریح کرد: الزام بانوان ایران برای مسابقه بدون داشتن حجاب یک نیرنگ از کشورهای بیگانه برای زیرسوال بردن ارزشهای متعالی انقلاب اسلامی ایران بود وگرنه داشتن یا نداشتن حجاب هیچ تفاوتی برای مسولان برگزار کننده مسابقات ندارد.
رییس فراکسیون روحانیون مجلس با بیان اینکه بسیاری از علما نسبت به اعزام ورزشکاران زن ایرانی به مسابقات خارج از کشور اعتراض دارند،گفت: حتی اگر بانوان ایرانی حجاب داشته باشند، جایز نیست در مسابقاتی چون تکواندو ،یا کارته شرکت کنند.
وی افزود: نمی دانم این مدال چیست که مسولان ایرانی حاضر هستند برای بدست آوردن آن دست به هر حقارتی بزنند.
نماینده اصفهان با تاکید براینکه مجلس با مواخذه مسولان سازمان تربیت بدنی این اقدام شنیع را پیگری می کند، گفت:با مسولانی که اجازه کشف حجاب به بانوان ایرانی را داده اند باید به شدت برخورد شود.
رهبر تصریح کرد: هیچ عذر وبهانه ای برای اینپ اقدام ضد فرهنگی پذیرفته نیست وباید اطلاع رسانی شفافی در این زمینه جهت تنویر افکارعمومی انجام دهند.
احمدی نژاد برخورد کند
یک نماینده اصولگرای دیگر مجلس هم با انتقاد شدید ازبرداشتن حجاب بانوان ورزشکار ایرانی در مسابقات کارته در کشور آلمان گفت:ک شف حجاب ورزشکاران زن ایرانی یک فاجعه است و مجلس با دعوت از مسولانی ورزشی کشور این موضوع را باجدیت پیگری می کند.
سید سلمان ذاکر نماینده ارومیه در گفت وگو با خبرنگار سیاسی« فردا» تصریح کرد:به هیچ عنوان در شان یک جامعه اسلامی نیست که ورزشکاران زن آن برای بدست آوردن مدال کشف حجاب کنند.
وی اضافه کرد: مردم از احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور ولایت مدار وارزشگرا انتظار دارند با مواردی چون برداشتن حجاب ورزشکاران زن به شدت برخورد کند واجازه ندهند با ارزشها وباور های مردم مسلمان ایران بازی شود.
نماینده ارومیه افزود: باید به ورزشکارانی که به مسابقات خارج از کشور اعزام می شوند این موضوع یاد آوری شود که حفظ ارزشها وآرمانهای انقلاب مهتر از بدست آوردن مدال در یک مسابقه است.
وی افزود: دلیلی ندارد بانوان ایرانی به مسابقاتی اعزام شوند که در آن داشتن حجاب اسلامی ممنوع باشد.
ذاکر با تاکید براینکه مسولان سازمان تربیت بدنی باید توضیح شفافی در این زمینه ارائه کنند، خاطرنشان کرد: ما از دولت هم در این زمینه انتظار داریم مسولان خاطی را به شدت مواخذه کند
Subscribe to:
Posts (Atom)