Tuesday, December 1, 2009

معرفت سیاسی جوادی آملی و زبان اشاره


آیت‌الله جوادی آملی با کناره‌گیری از مقام امامت جمعه‌ی شهر قم، با نهايت ظرافت، درایت و هوشمندی، سخنانی را گفت که تا به امروز هيچ کس لايه‌ی زيرین آن را نکاویده است. برای فهم هوشمندی سیاسی و تعهد اخلاقی وی بايد ابتدا پیشینه‌ی موضع‌گیری‌های او را بررسی کرد. اما این نکته را نیز نباید از خاطر دور داشت که آیت‌الله جوادی آملی جايگاهی علمی و معرفتی دارد و اساساً هرگز شأن فعال سياسی نداشته و زبان و ادبيات سیاسی متعارفی که در جاهای دیگر برای ابراز مخالفت يا اعتراض استفاده می‌شود، با خلقيات او سازگار نیست. اما هنگامی که مجموع سخنان و حرکت‌های وی را در کنار هم بگذاریم و شواهد و قرائن پیرامونی را با هم جمع کنیم، به یک مضمون روشن می‌رسیم: «اعلام اعتراض جدی و عمیق آيت‌الله جوادی آملی»؛ اما چگونه؟

سابقه‌ی اختلاف آیت‌الله جوادی آملی با محمود احمدی‌نژاد به ماجرای مشهور و عالم‌گیر هاله‌ی نور رییس دولت نهم در سازمان ملل بر می‌گردد که او با ذوق و شوق این حکایتِ خودساخته را نزد استاد اخلاق حوزه‌ی قم بازگفت. آیت‌الله جوادی آملی با تنبیهی مشفقانه کوشش کرد او را از دروغ گفتن بر حذر دارد و البته این اندرز معلم اخلاق در محمود احمدی‌نژاد اثری نکرد و او بی‌پرواتر از گذشته به دروغ‌گویی‌های خود ادامه داد. گویا این بی‌اعتنایی او و بی‌پروایی‌اش در بازی‌کردن با عقاید دینی و سست گرفتن اصول اخلاقی، آغازی بود برای زاویه گرفتن آیت‌الله جوادی آملی.

در همان روزهای نخست پس از انتخابات، آیت‌الله جوادی آملی از علمایی بود که به خشونت‌ها و درگیری‌ها اعتراض کرد و حاصل این اعتراض او راهپیمایی‌ای شد که عده‌ای از طلبه‌های قم بر پا کردند و رسماً او را در قم منافق خواندند (طبعاً حامیان جنبش سبز نمی‌توانستند این شعارها را علیه وی بدهند و پیدا بود که این شعارها از چه ناحیه‌ای تنظیم و تبلیغ می‌شد). اندک زمانی بعد آیت‌الله امینی، آیت‌الله استادی و آیت‌الله جوادی آملی نشانه‌های اعتراض بیشتر خود را با غیبت از نماز جمعه آشکار کردند. مدت زیادی نگذشته است که آیت‌الله جوادی آملی در دیدار با رییس سازمان امور مالیاتی کشور سخنانی را گفت که چه بسا تندترین تعابیر علیه محمود احمدی‌نژاد باشد:

«سرمایه عظیمی به نام نفت در داخل کشور است، اگر روزی به جایی برسیم که نفت بفروشیم و کشور را اداره کنیم، ورشکست می‌شویم...در این صورت نسل بعد همه نفرین‌ها را متوجه ما می‌کند که چرا شما سرمایه را فروختید، مگر آدم عاقل نفت می‌فروشد تا کشور را اداره کند... براساس روایتی از امام علی (ع) ملتی که خاک و آب به اندازه کافی دارد اگر بخواهد مواد غذایی وارد کند خدا او را از رحمت دور کرده است... آدم عاقلی که سرمایه‌ای مثل خاک و آب دارد اگر از کشور دیگر مواد غذایی وارد کند، معلوم می‌شود بی‌عرضه است... جهنم فقط برای آدم شرابخوار نیست برای آدم بی‌عرضه هم هست.»

اشارات آیت‌الله جوادی آملی روشن است؛ بی‌کفایتی در امور اقتصادی و بحران‌های پیاپی مالی در کشور چیزی نیست که امروز بر کسی پوشیده باشد و وی با این اشارات محمود احمدی‌نژاد را فردی بی‌عرضه خوانده است که سزاوار جهنم می‌شود! یافتن مرجع ضمیر عبارات بالا کار دشواری نیست.

زمزمه‌هایی که چند ماه پیش درباره‌ی پاسخ تند آیت‌الله جوادی آملی به آقای گلپایگانی از بیت رهبری شایع شد، حکایت از نارضایتی او از سوء مدیریت مقامات عالی نظام در مدیریت بحران پیش آمده داشت. اما کناره‌گیری وی از مقام امامت جمعه که رسانه‌های حامی دولت کودتا تمام کوشش خود را برای به حاشیه راندن آن کردند، نکات ظریفی داشت که از دید بسیاری دور ماند و پاره‌ای از جملات مهم آن یکسره در پرده باقی ماند.

از میان جملاتِ‌ آیت‌الله جوادی آملی خوب است این‌ها را بازخوانی کنیم. وی وظایف امام جمعه را بر می‌شمارد و می‌گوید این وظایف «یكی رهبری و هدایت مردم در سیر من الخلق إلی الحق و دیگری رساندن پیام‌های خداوند در سیر من الحق إلی الخلق باشد و اگر در این دو زمینه كوتاهی كند باید از مردم عذرخواهی كند... در نماز جمعه مردم همه ساكتند و این امام جمعه است كه رهبری مردم را در ارتباط با مردم به عهده گرفته و باید تمام سعیش را انجام دهد. اگر نتواند ارتباط خوبی برقرار كند اینجاست كه وظیفه ما عذرخواهی است.»

یکی از نکات این تعبیر این است که او امامت جمعه را نمونه‌ای از امامت و رهبری در مقیاس کوچک‌تر می‌داند (هدایت مردم در سیر من الخلق الی الحق و...). گذشته از این‌، آیت‌الله جوادی آملی از علمایی است که معتقد به ولایت فقیهان است و نه ولی فقیه. به عبارت دیگر، وی ولایت را از آنِ فقها دانسته و این ولایت شامل خود او هم می‌شود. مضمون دیگر این سخن آن است که اگر امام یا رهبر در این وظیفه‌ی خود کوتاهی کند،‌ باید بیاید و از مردم عذرخواهی کند.

او سپس توضیح می‌دهد که وقتی کسی در نماز امام می‌شود (یا مقام رهبری را به عهده می‌گیرد)‌،‌ فصل‌الخطاب می‌شود. مردم سکوت می‌کنند تا او سخن بگوید. به عبارت دیگر، مردم به او اعتماد می‌کنند که او راه درست را انتخاب کند و خطا نکند. اما آیت‌الله جوادی آملی بلافاصله توضیح می‌دهد که اگر او نتواند ارتباط خوبی بر قرار کند (یعنی چنین اتفاقی کاملاً ممکن و شدنی است) و اگر او خطا کند (یعنی او خطا هم می‌کند)، وظیفه‌ی او این است که بیاید و عذرخواهی کند.

این استاد اخلاق با خطاب قرار دادن خود، به در می‌گوید که دیوار بشنود. اگر او که در مقام امامت جمعه است، نتوانسته حق مردم را ادا کند (وی را با امام جمعه‌ی تهران مقایسه کنید‌)، پس خود را ملزم به «عذرخواهی» و «کناره‌گیری» می‌داند. پیام این عمل برای عالی‌ترین مقام رهبری سیاسی کشور چیست؟ یعنی اگر شما هم خطا کردید و ارتباط درستی با مردمی که سکوت کردند و منتظر تصمیم درست شما شدند، برقرار نکردید، باید عذرخواهی کنید و کناره‌گیری. اخلاقی بودن عمل رهبر و امام چنین اقتضایی دارد.

نکته‌ی بعدی این است که آیت‌الله جوادی آملی منصوب رهبری است. یعنی مردم او را به امامت جمعه‌ی قم منصوب نکرده‌اند. ولی وی برای کناره‌گیری از مقام امامت جمعه منتظر اشاره‌ای از سوی رهبر کشور نمی‌ماند. او به رهبر کشور نامه‌ی استعفا نمی‌نویسد، بلکه مردم را مخاطب قرار می‌دهد. خودش رأساً تصمیم می‌گیرد کناره‌گیری کند و این کار را هم می‌کند. تنها عاملی که در این تصمیم‌گیری جدی گرفته نشده، شخص رهبری است. پیام از این روشن‌تر؟

کناره‌گیری وی، یک کناره‌گیری ساده نیست. او نمی‌گوید به دلیل کهولت سن، بیماری، خستگی یا مشغله‌های کاری و علمی کناره‌گیری می‌کند. نوع استخدام کلمات است که به کناره‌گیری آیت‌الله جوادی آملی اهمیت و معنای مضاعفی می‌دهد. این پیام عذرخواهی و کناره‌گیری دادن آن هم در لفافه‌ی سخنانِ خودش و قصه‌ی طوطی و بزرگان را به نحوی دیگر تکرار کردن، پیام‌های سنگین و مهمی دارد. برای فهم این نکات، باید معنای این عبارات و سابقه‌ی نارضایتی وی را از دولت کودتا جست‌وجو کرد. او در خاتمه‌ی سخنان‌اش تنها به یک تشکر خشک و خالی از رهبری و شورای سیاست‌گزاری اکتفا می‌کند و بدون هیچ‌گونه هماهنگی قبلی راه‌اش را از این دستگاه جدا می‌کند.

آیت‌الله جوادی آملی سخنانی را به زبان رمز و اشاره گفت که مخاطبان خاص به سرعت آن را دریافت کردند، اما عموم مخاطبان در غوغاهای رسانه‌ای تنها کناره‌گیری او را دیدند و نفس کناره‌گیری را اعتراض تلقی کردند، حال آنکه مهم‌تر از کناره‌گیری، سخنان نکته‌دار و تکان‌دهنده‌ی او بود که به عمل او رنگ سیاسی و اخلاقی دیگری می‌زد.

No comments:

Post a Comment

درخواست صدور حکم بازداشت بین المللی برای خامنه ای

Image and video hosting by TinyPic