Wednesday, January 13, 2010
قتل و ارعاب و ترور، آخرین سنگر کودتاگران نظامی
نگاهی به تاریخچه حکومت های کودتائی و نظامی در آمریکای لاتین ، خاورمیانه و آفریقا به سادگی این قانون نانوشته تفنگ بدستان حکومت گر بر ملت های آزادی طلب را به ما بازگو می کند .
دیروز 22 دیماه 88 یکی دیگر از بمب های مخرب کنار جاده ای، متعلق به کارخانه سپاه پاسداران کودتاگر با کنترل از راه نه چندان دور ( درست به همان شیوه ای که در افغانستان و عراق اجرا می کنند ) یکی از نخبه های فکری دانشگاه و فرزندی دلیر از نسل سبز بالنده ایران را در برابر خانه اش متلاشی کرد تا دل آقای خامنه ای آرام گیرد، ترس و هراس در دل دانشگاهیان بکارد و حکومت ننگین را چند روز تداوم بخشد.
او به آخر خط حکومت سراسر شرر بار و پر چرک و خون اش رسیده ، پس در این واپسین ماههای ادباری که تاج و تخت اش را موریانه فساد خورده است ، چرا از همه ظرفیت های جنایت و قصاوت بهره ها نبرد ؟
مگر نه این است که او در این حرفه تخصص ویژه دارد ؟ مگر سینما رکس آبادان یادمان رفته که چگونه 500 نفر انسان بی گناه را سوزاندند و جزغاله کردند تا حکومت شاه را متهم به آن جنایت رعب آور کنند ؟
بالندگی درخشان جنبش سبز و رشد دم افزون فضای آزادی خواهی نسل نوین ایران ، کودتاچیان نظامی-امنیتی را چنان هراسان کرده که شبانه روز در پشت اطاق های دربسته نقشه های شیطانی می کشند و دسیسه ها می چینند تا بلکه آب رفته از جوی 22 خرداد را بتوان با خون و قتل و جنون،بازگرداند!
پس از ترور ناجوانمردانه خواهر زاده مهندس موسوی ، ترور نافرجام کروبی با شلیک گلوله های پیاپی به ماشین او و اینک ترور بربرمنشانه استاد دانشگاه حامی موسوی و جنبس سبز ، اکنون خامنه ای دشنه اش را بر گلوی دانشجویان و استادان دانشگاه ایران به آهستگی می ساید و زیر لب آنها را از عواقب آزادی خواهی شان می ترساند !در اتاق اش راه می رود و یک ریز فحش های چاروا داری نثار احمدی نژاد می کند که او را به گردابی چنین هایل کشانید و ظاهرن هیچ بختی هم برای مجتبا خان میلیاردر و عزیز دردانه بابا و رئیس لباس شخصی ها ی قمه بدست نمانده است !
جدا از بحران های عمیق سیاسی ، شرایط اقتصادی کشور نیز تحت رهبری خردباخته رهبر فرزانه کودتا بسیار تراژیک و هول انگیز است . 65 در صد واحد های تولیدی و کارخانه های مملکت به دلایل نبود مدیریت کارا ، نبود سرمایه کافی ، نبود وسایل یدکی برای قطعات مستهلک ، دزدی ها و فساد های گسترده ، متوقف شده و بقیه هم با ظرفیت های بسیار نازل و در سطحی غیر اقتصادی کار می کنند .
واحد های عظیم پارس جنوبی در شرف تعطیلی کامل و ده ها هزار کارگر در واحد های عسلویه ، نفت و پالایش و کشت و صنعت های پراکنده کشور بی آینده و بی کاری گسترده کارگران گزارش شده است .
عدم امکان پرداخت حقوق و دستمزد به مدت 4 تا 7 ماه در بسیاری از واحد های تولیدی و خدماتی دولتی و شبه دولتی ، سبب تحصن ها و اعتراض های کارگری شده و بوی اعتصاب کارگران گرسنه و بی کار در فضای سرد ایران طاعون زده ، به طور دم افزون احساس می شود .
حالا به جای پرداختن به معضلات اجتماعی ، مسائل عدیده فرهنگی ، وضع وخیم بهداشت عمومی ، ورشکستگی بانکها، بیکاری گسترده ،اعتیاد و ایدز و هزاران مصیبت دیگر که کشورمان با آن مواجه است ،حکومت کودتائی امنیتی- نظامی آقای خامنه ای اندیشیده است که با بمب و زندان های بی حساب و کتاب ، اعدام های خیابانی سراسری و اینک ترور و ارعاب ، می توان این کشتی شکسته و موریانه خورده ولایت اش را از میان اقیانوسی به گستردگی هفتاد و چند ملیون ایرانی ناراضی عبور دهد و به مقصد هم برساند !
اما بدانید در فردای نه چندان دور ،برای هر خون و هر قتل و زندان و تروری که مرتکب می شوید ، باید خود و خانواده تان جواب گو باشید . کاری نکنید ناگزیر شوید هم چوب را بخورید و هم پیاز ورامین!
همه کارم زخودکامی به بد نامی کشید آخر / نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفل ها ؟ (حضرت حافظ )
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment